مطالب مرتبط با کلیدواژه

برنتانو


۱.

پدیدارشناسی برنتانو، حیث التفاتی و شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حیث التفاتى پدیدارشناسى شناخت‏شناسى برنتانو هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۹۶
اگر بگوییم که اساسى‏ترین مفهوم در مکتب پدیدارشناسى، مفهوم حیث التفاتى است، سخنى به گزاف نگفته‏ایم. مبناى معرفت‏شناسى و شناخت‏شناسى در این نحله فلسفى، ریشه از مفهومى مى‏گیرد که باید سرگذشت آن را در تاریخ فلسفه کاوش نمود. برنتانو بدون شک اولین کسى است که این مفهوم را دوباره در پدیدارشناسى به عنوان یک اصل شناخت‏شناسى، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بدون ریشه یابى تاریخى این مفهوم، علل توجه برنتانو به آن نیز به روشنى تبیین نخواهد شد و نقش اساسى این مفهوم، نزد هوسرل هم دقیقا روشن نخواهد شد. البته کارکردهاى متفاوت مفهوم حیث التفاتى و پیامدهاى این مفهوم در دستگاه فکرى هوسرل، یکى از شاخصه‏هاى توجه فیلسوفان، به مکتب پدیدارشناسى شده است. در این مقال ضمن بیان تاریخچه‏اى از این مفهوم، به بررسى این موضوع نزد برنتانو مى‏پردازیم.
۲.

تلقی انگلیسی ـ اتریشی از فلسفة تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنتانو فلسفه تحلیلی ماینونگ فلسفه اتریشی تلقی انگلیسی ـ اتریشی تلقی انگلیسی ـ آلمانی بولزانو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۲ تعداد دانلود : ۷۲۹
اتریش در دو قرن اخیر فیلسوفان مهمی داشته که عظمت اندیشة آن ها برخی را برآن داشته است تا از وجود یک سنت اتریشی در فلسفه سخن بگویند. چون این فیلسوفان در تاریخ فلسفة تحلیلی نقش مهمی ایفا کرده اند، بعضی به یک تلقی انگلیسی ـ اتریشی از فلسفة تحلیلی قائل شده اند و البته با مخالفت هایی نیز مواجه شده اند. آن ها از این دفاع می کنند که در کنار فیلسوفان انگلیسی، فیلسوفان اتریشی نیز سهمی در فلسفة تحلیلی دارند و مخالفان به جای فیلسوفان اتریشی از سهم فیلسوفان آلمانی در این گرایش فلسفی دفاع می کنند. البته در کنار این دو تلقی انگلیسی ـ اتریشی و انگلیسی ـ آلمانی، یک تلقی انگلیسی ـ امریکایی نیز مطرح است که چون در آن سهم فیلسوفان اتریشی و آلمانی در فلسفة تحلیلی نادیده گرفته می شود، چندان بدان توجه نمی شود. در این مقاله، نخست ویژگی های فلسفة اتریشی بیان می شود، سپس تلقی انگلیسی ـ اتریشی از فلسفة تحلیلی و برخی از نقدهای واردشده بر آن بررسی می شود.
۳.

نگاهی تأملی به مسأله ی حقیقت در نظام فلسفی هوسرل

کلیدواژه‌ها: برنتانو هوسرل حقیقت پدیدارشناسی کانت دکارت زیست جهان فروکاست

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۹۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۴
مسأله ی حقیقت ریشه در تاریخ اندیشه ی بشر دارد. تلاش اندیشه ی آدمی برای شناسایی و نیل به حقیقت در فلسفه ی سنتی غرب راه به جوهر می برد. فلسفه ی سنّتی غرب، همواره، به دنبال یافتن جوهر یا جواهر حقیقی بوده است. هوسرل از دکارت ، کانت و برنتانو بیش از همه تأثیر پذیرفته است. به عقیده ی هوسرل، دکارت تنها فیلسوفی بود که توانست با روش شک خویش یگانه حوزه ای را که به راستی مخصوص فلسفه است و بنیان حقیقی آن را تشکیل می دهد، مطرح سازد. اساسی ترین مقوله ای که هوسرل از دکارت به ارث برده است ، همانا استوار ساختن علم بر پایه ی بداهتی است که در تجربه ی شهود فاعل شناسایی برای ذهن و عین ظاهر می شود. کانت شناخت نومن را برای بشر ناممکن دانسته و مدعی بود که ما می توانیم صرفاً درباره ی فنومن چیزی بدانیم. هوسرل وارث فلسفه ی کانت نیز بود. او همچون کانت در پی یافتن ویژگیها و تأثیرات فاعل شناسائی بر متعلق شناسائی بود. هوسرل این پرسش اساسی دکارتی را دوباره مطرح می کند و تلاش می کند تا واپسین لحظات زندگی بدان پاسخ دهد: « یک علم العلوم یقین آور که مابقی علوم بر اساس آن بنا شوند چگونه ممکن است؟» روش هوسرل برای دریافت حقیقت روش پدیدار شناسی است. پدیدارشناسی هوسرل رشته ای است که بنا است بر طبق یک روش دقیق پی گرفته شود. این روش فروکاستهایی، هم پدیدارشناسانه و هم آیدتیک، بکار می گیرد.. حقیقت اساساً «عین» نیست که مطلق یا نسبی باشد، حقیقت گونه ای حرکت است که مصدر آن، اگو یا من است.