مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۶۱ تا ۳٬۵۸۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
87 - 106
حوزههای تخصصی:
این مقاله با روش تحلیلی- تاریخی، به بررسی تعامل بین عرفان و سیاست در عصر انقلاب مشروطه می پردازد. دو دسته از متفکران سیاسی در شکل گیری انقلاب مشروطیت نقش داشتند. یک دسته متفکران مذهبی بودند که خود نیز به سه دسته شریعت محوران، عدالت محوران و نوگرایان دینی تقسیم می شدند. اندیشمندان سیاسی نیز به سه دسته روشنفکران سکولار، روشنفکران اصلاح-گرا، روشنفکران مصلحت جو و واقع گرا تقسیم می شدند؛ اما در نهایت این دسته به هر نحو تحت تأثیر تجدد غرب بودند. عارفان و صوفیان نیز در قبال نهضت مشروطه، روش های مختلفی را درپیش-گرفتند. به عنوان مثال مشایخ شاخه گنابادی از طریقه نعمت اللّهی با اینکه به حمایت از خواست جامعه در راستای تحقق انقلاب مشروطه پرداختند، اما از ورود در منازعات سیاسی و جناح بندی های حزبی خودداری کردند؛ شاخه مونس علی شاهی و صفی علی شاهی وارد در معرکه انقلاب مشروطیت شدند و اما شاخه کوثریه به صف مخالفان مشروطه پیوستند. در دوران انقلاب مشروطیت - برخلاف گذشته- تصوف تا حدودی از فضایی آرام برخوردارشد، اما به دلیل ورود تجدد به ایران، روشنفکران وابسته به جریان تجدد، علی رغم ایفای نقش فعالانه برخی از سلسله های تصوف و عرفان در جریان انقلاب مشروطیت، از زوایای معرفت شناسانه، تولید و تقسیم کار اجتماعی با شدّت به نقد تصوف پرداختند. در مجموع در این دوره، تصوف و عرفان نسبت به دوران قبل، از نقش کم رنگ تری برخورداربوده است.
کیفیت معراج نبوی از منظر مفسران با تأکید بر خوانش عرفانی میبدی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
واقعه روحانی معراج به عنوان یکی از مهم ترین تجارب معنوی محمد(ص) از منظر کلامی و عرفانی نزد اندیشمندان مسلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بر اساس اعتقادات اسلامی خداوند پیامبر(ص) را به معراج برد تا در فرآیند این سفر روحانی اعتبار و احترام او را بر دیگران آشکارسازد و اندوهی را که از مصیبت و رنج مؤمنان بر دل اوست، با نشان دادن خوشی مؤمنان در آخرت بر او آسان کند. جمهور مفسّران، معراج جسمانی و روحانی پیامبر(ص) را بر اساس قرائن و شواهد زیادی که بر صحت آن گواه است، پذیرفته اند. یکی از تفاسیری که این موضوع را از منظرعرفانی به تفصیل مورد بررسی قرارداده، کشف الاسرار و عدۃالابرار میبدی است. هدف اصلی -این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، تبیین و واکاوی ابعاد باطنی و رازآمیز واقعه معراج براساس تفسیر صوفیانه میبدی از آیات قرآن است که در ذیلِ مبحث کیفیت معراج پیامبر(ص) از دیدگاه مفسران بررسی شده است.
امکان سنجی ازدواج دوقلوهای به هم چسبیده (با نگاه تطبیقی به فقه مذاهب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند انسان را در بهترین شکل خلق کرد و احکام شریعت را بر او تشریع داشت. در موارد نادری نیز انسان ها به شکل دوقلوهای به هم چسبیده متولد می شوند که جداکردن آن ها از یکدیگر تنها ازطریق عمل جراحی میسر است. با عنایت به وجود ابهام در وحدت و تعدد شخصیت دوقلوهای مذکور و با توجه به موجودیت آن ها در این جهان، امکان سنجی ازدواج آن ها محل اختلاف نظر شدید بین فقهای اسلامی است. با توجه به سکوت قوانین، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با نگاهی به آرای فقهای مذاهب اسلامی درصدد پاسخ گویی به مسائل حقوقی درزمینه موضوع ازدواج دوقلوهای به هم چسبیده است. تحقیق نشان می دهد دادن پاسخ دقیق نیازمند تفکیک حقوقی میان دوقلوهای به هم چسبیده به دوقلوهای به هم چسبیده کامل دارای اندام جنسی مشترک یا مجزا و دو قلوه های به هم چسبیده انگلی است. درباره امکان ازدواج آن ها باید گفت اگر جداسازی امکان پذیر نباشد، برخلاف دوقلوهای کاملی که اندام جنسی مشترک دارند، امکان ازدواج برای دوقلوهای انگلی و دوقلوهای کاملی که دارای اندام جنسی مجزا هستند، وجود دارد.
ادله فقهی و حقوقی مطالبه خسارت از دستگاه های عمومی با تأکید بر خسارات اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
99 - 112
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دستگاههای عمومی به دلیل نقش و فعالیتی که در جامعه بر عهده دارند، فعالیت هایی انجام می دهند که در مواردی ممکن است باعث وارد شدن خسارت به شهروندان گردد. از این جهت پیدا کردن دلایل فقهی و حقوقی برای مطالبه خسارت اقتصادی از این دستگاهها بسیار مهم است که در این پژوهش بدان پرداخته می شود. مواد و روش ها: روش مقاله حاضر تحلیلی و توصیفی و ابزار انجام پژوهش نیز کتابخانه ای است. ملاحظات اخلاقی: در نگارش مقاله حاضر، ارجاع دهی مستند و امانتداری مبنا قرار گرفته است. یافته ها: در صورتی که فعالیت دستگاه های عمومی باعث وارد شدن خسارات به شهروندان شود، قواعد فقهی نظیر حرمت مال مسلمین، منع تعرض به مالکیت و دارایی شهروندان، قاعده فقهی تسبیب و تلقی رکبان می توانند دلایل مطالبه خسارت از این دستگاه ها تلقی شوند. دلایل حقوقی منبعث از این قواعد فقهی ناظر بر مسؤولیت پذیری دستگاه های عمومی در صورت ایراد خسارت به شهروندان تلقی می شوند. نتیجه : دستگاه های عمومی در صورتی که بدون ملاحظه دارایی و اموال شهروندان و تنها با هدف استملاک و خلع ید کردن مالکین خصوصی بر اعیان، املاک و گاهی بر منافع اموال آنان فعالیت های عمرانی و خدماتی انجام دهند، باعث خسارت و ضرر به اموال و دارایی های آنان می شوند که حسب اصل 40 قانون اساسی می توانند نسبت به مطالبه خسارت اقدام کنند.
واکاوی بازدارنده های پرورش کارآفرینان ترکیبی (هیبرید) در نظام آموزش عالی با تمرکز بر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۷
119 - 150
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی، اهرمی استراتژیک برای توسعه اقتصادی است و پرورش کارآفرینان، پیش شرط رشد و توسعه اقتصادی جوامع می باشد. در این میان کارآفرینان ترکیبی (هیبرید) با توجه به بالابودن احتمال موفقیت شان و شانس بالای کسب وکار آنها برای بقا، در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع پرورش کارآفرینان ترکیبی در نظام آموزش عالی با تمرکز بر اعضای هیئت علمی بود. این پژوهش با رویکرد کیفی انجام گرفته و راهبرد آن نظریه پردازی داده بنیاد با رویکرد ظاهرشونده گلیزر (Glaser) بود. مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان ابزار جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت. به منظور گردآوری داده ها و با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند، با 17 نفر از اعضای هیئت علمی کارآفرین و صاحب کسب وکار مصاحبه صورت گرفت. برای بررسی استحکام پژوهش نیز چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تأییدپذیری به کار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو مرحله کدگذاری حقیقی و کدگذاری نظری انجام گرفت. نتایج حاکی از ظهور 90 کد و نیز احصاء 13 مفهوم از مصاحبه ها بوده که در قالب 5 مقوله اصلی شامل "چالش های قانونی"، "ضعف های فرهنگی"، "ضعف های ساختاری-نهادی"، "چالش های اقتصادی-محیطی" و "موانع شغلی" به عنوان موانع پرورش کارآفرین ترکیبی در نظام آموزش عالی شناسایی گردید.
اثر انگیزه های سودگرایانه، لذت جویانه و اجتماعی بر کیفیت برند ازطریق ارزش استفاده و نوع اپلیکیشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دستگاه های تلفن همراه به یکی از ویژگی های اصلی زندگی مدرن تبدیل شده است و سازندگان تلفن های همراه با ارائه امکانات بیشتر، موجبات آسانی ارتباطات را در عصر جدید فراهم کرده اند. سازمان ها و شرکت ها نیز برای معرفی محصولات خود به طور فزاینده ای از اپلیکیشن های اختصاصی تلفن همراه استفاده می کنند تا هرچه بیشتر بتوانند ارتباطات خود را با مصرف کنندگان و مشتریان حفظ کنند. تولید اپلیکیشن های مختلف یکی از این راه های حفظ ارتباطات است و با توجه به سرعت پیشرفت قابلیت های آن در بین شرکت ها، هنوز در ادبیات بازاریابی چهارچوبی جامع برای چگونگی ایجاد ارزش در اپلیکیشن های برندشده، هم برای مصرف کنندگان و هم شرکت ها، طراحی نشده است. این مطالعه به بررسی اثر انگیزه های سودگرایانه، لذت جویانه و اجتماعی بر کیفیت برند ازطریق ارزش استفاده در اپلیکیشن اسنپ فود در شهر اصفهان پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۳۸۴ نفر است. در این پژوهش از پرسش نامه های ارزش ویژه برند (مدل آکر)، بررسی نیازهای مشتریان و نوآوری بر محصولات بهره گرفته شده است. روش پژوهش میدانی و کتابخانه ای بود که از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ جمع آوری اطلاعات، از نوع توصیفی استنباطی بود. این پرسش نامه توسط نرم افزار اس پی اس اس ۲۲ تحلیل و بررسی شد. مقدار آزمون KMO 0/962 بود که در یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین این ابعاد با یکدیگر و کاربران اپلیکیشن های تلفن همراه وجود داشت.
تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی به مکان بر رضایت مکانی دانشجویان از دانشگاه (نمونه موردی: دانشکده فنی دانشگاه آیت الله بروجردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۸
65 - 80
حوزههای تخصصی:
باوجود اهمیت دل بستگی به مکان برای دانشجویان دانشگاه، به دلیل تأثیرات آن بر کارایی تحصیلی، سلامت عاطفی و روابط بین فردی، تاکنون پژوهشی درباره تأثیر مؤلفه های چهارگانه دل بستگی مکانی (متغیر مستقل) بر رضایت از مکان (متغیر وابسته) در محیط دانشگاه انجام نشده است. این مقاله با در نظر گرفتن یک ساختار چهاربعدی برای دل بستگی به مکان شامل: هویت مکانی، وابستگی مکانی، علائق مکانی و پیوند اجتماعی با مکان، به بررسی متغیرهای دل بستگی و رضایت از مکان پرداخت و درنهایت به این سؤال پاسخ داد که آیا دل بستگی به مکان، رضایت از مکان را پیش بینی می کند. روش پژوهش پیمایش کمی بوده است و نمونه مورد بررسی 98 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده فنی و مهندسی دانشگاه آیت الله بروجردی هستند که بین آن ها پرسش نامه استاندارد توزیع شده است. به منظور تحلیل داده ها؛ از رگرسیون خطی چندگانه برای پاسخ به سؤال های پژوهش و آزمون تی مستقل و آزمون تحلیل واریانس جهت بررسی ارتباط متغیرهای تحقیق با ویژگی های جمعیت شناختی بهره برده شد. نتایج حاکی از پیش بینی پذیری رضایت از مکان توسط دل بستگی به مکان در بستر موردنظر است و از بین متغیرهای مورد بررسی، به ترتیب علائق مکانی، هویت مکانی و وابستگی مکانی بیشترین اثر مثبت را در پیش بینی رضایت دارند و پیوند اجتماعی با مکان و رضایت از مکان، فاقد ارتباط معنادار هستند. نتایج این مطالعه می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر رضایت دانشجویان از محیط دانشگاهی کمک کند.
آثار جمعی شدن مسئولیت مدنی ناشی از خسارات زیست محیطی؛ مطالعه موردی حقوق ایران و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین حقوق اداری سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۲
479 - 505
حوزههای تخصصی:
رویکرد جمعی شدن مسئولیت از حیث نظری بر این مبنا قرار گرفته است که برخی خطرات جنبه اجتماعی دارند و آثار و تبعتشان صرفا به شخص یا گروه معدودی از افراد محدود نیست. بلکه کلیت جامعه انسانی را هدف قرار می دهد و متاثر می سازد. بنابراین، منطقی است که همه کسانی که به نحوی از آسیب های زیست محیطی متاثر هستند، بتوانند در فرایند جبران خسارات وارده سهیم باشند. می توان گفت رویکرد جمعی شدن مسئولیت، به نحوی درصدد تعیین نحوه توزیع مسئولیت میان اسباب ورود زیان نیز هست. در تشریح و توضیح بیشتر می توان گفت جمعی شدن مسئولیت، ناظر بر جمعیتی است که از ارتکاب رفتارهای خسارت بار زیست محیطی آسیب دیده اند. ولی جمعی بودن مسئولیت، ناظر بر گروهی است که به صورت بالقوه یا بالفعل می تواند یا توانسته است به محیط زیست آسیب وارد آورد. پس چنانچه مفاهیم و مبانی حقوق کیفری محیط زیستی را نیز مبنا قرار دهیم، جمعی شدن مسئولیت، رویکردی بزه دیده شناسانه، ولی جمعی بودن مسئولیت، رویکردی بزهکارمدارانه دارد. هدف جمعی شدن مسئولیت، سهیم کردن همه کسانی که از ارتکاب رفتارهای خسارت بار یا مجرمانه زیست محیطی آسیب دیده اند، در فرایند جبران خسارت های زیست محیطی است. ولی مقصود جمعی بودن مسئولیت، شریک ساختن همه کسانی که رفتارهای خسارت بار یا مجرمانه محیط زیستی انجام داده اند. در فرایند توزیع مسئولیت و الزام به جبران خسارت است . این رویکرد امروزه در حقوق کشورهای مختلف از جمله ایران وارد شده است. حقوق اتحادیه اروپا نیز در خصوص این مفهوم، سابقه درخشانی دارد.
بررسی تطبیقی کارکرد شهرهای کوچک نوپا با تاکید بر موقعیت مکانی-فضایی (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سیاست گذاران شهری دریافته اند؛ برای اینکه توسعه در محدوده سکونتگاه های انسانی صورت گیرد، شهرهای کوچک به عنوان حلقه اتصال بین روستاهای پیرامون و شهرهای بزرگتر باید در توسعه محلی، منطقه ای و ملی دیده شوند. چون این شهرها می توانند شکاف بین مناطق شهری و روستایی را برای ارتقاء موثر کیفیت شهرنشینی پرکنند. هدف: این مقاله با هدف تبیین و تحلیل، کارکرد شهرهای کوچک نوپا با تاکید بر موقعیت مکانی-فضایی این شهرها در استان گلستان انجام گرفت. روش شناسی: روش انجام پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از لحاظ هدف، کاربردی است. داده ها به روش پیمایشی و مبتنی بر پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری شامل: تمام خانوار شهرهای کوچک نوپا و جامعه نمونه شامل 379 شهروند می باشند. قلمرو جغرافیایی: قلمرو جغرافیایی پژوهش، شامل تمام 14شهر کوچک نوپا هستند که بعد از انتزاع استان گلستان از مازندران در سال 1376 در سه ناحیه(دشت شمالی، جلگه میانی و کوهستانی جنوب) به وجود آمدند. یافته ها و بحث: یافته های پژوهش از منظر آزمون فریدمن نشان می دهد، شهرهای کوچک نوپا در ناحیه دشت شمالی از نظر کارکرد(فرهنگی-مذهبی، ادارای- انتظامی، آموزشی) به ترتیب با میانگین رتبه ای (79/5، 36/5، 25/3) و ناحیه جلگه میانی از نظرکارکرد(بهداشتی-درمانی و مالی-تجاری) به ترتیب با میانگین(85/4، 31/3) بالاترین تغییرات کارکردی را تجربه کردند. نتیجه گیری: نتیجه نهایی اینکه؛ هر چند در بین شهرهای کوچک نوپا، شهر مراوه در ناحیه دشت شمالی و شهر فاضل آباد در ناحیه جلگه میانی از نظر شاخص های کارکرد شهری، یک رابطه جدید و پایدار، در بین سکونتگاه های ناحیه خود به وجود آوردند؛ ولی برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب و مناسب باید تمامی شهرهای کوچک نوپا بتوانند از تراوش توسعه کارکردی بهره مند شوند.
تشخیص تپه های شنی بیابانی منطقه ریگ جن با بهره گیری از شاخص نرمال شده تفاوت مازاد شن و ماسه (NDESI) در تصاویر سنتینل ۲ و سنجنده OLI ماهواره لندست ۸(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۹
152 - 170
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق شناسایی پهنه تپه های شنی و روند تغییرات آن در نواحی بیابانی با استفاده از شاخص های طیفی در ماهواره های لندست ۸ و سنتینل ۲ است.
روش و داده: در این تحقیق با بهره گیری از چهار باند از داده های سنتینل ۲، شاخص طیفی جدیدی با نام NDESI برای شناسایی و تشخیص تپه های شنی در منطقه ریگ جن ارائه گردیده است. این شاخص، از باند آبی، قرمز یا لبه قرمز پوشش گیاهی و دو باند مادون قرمز موج کوتاه SWIR1 و SWIR2 برای تولید تصویر استفاده کرده است. برای ایجاد آستانه های منحصربه فرد برای هر تصویر از یک روش محاسبه آستانه استفاده شد.
یافته ها: بر این اساس میزان آستانه برای معادله ۱ و ۲ در ماه مارس و جولای ۲۰۲۳ ماهواره سنتینل ۲ به ترتیب ۰/۲۶۱ و ۰/۲۱۷ به دست آمد. این میزان برای ماهواره لندست ۸ در سال های ۲۰۱۳، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۳ به ترتیب معادل ۰/۰۶۳، ۰/۰۷۳۵ و ۰/۰۷۱ بوده است. وسعت تپه های شنی در این منطقه بر اساس معادله ۱ ماهواره سنتینل ۲ در ماه جولای ۲۰۲۳ معادل ۲۲۶۲ کیلومتر مربع بوده و برای ماهواره لندست ۸ در همین سال به میزان ۲۶۳۸ کیلومتر مربع به دست آمد. در بحث همبستگی پیرسون نیز مشاهده شد که بیشترین همبستگی به میزان ۰/۶۳ بین شاخص NDESI و باند ۷ ماهواره لندست ۸ برقرار بوده و کمترین میزان همبستگی نیز به میزان ۰/۱۴- بین این شاخص و باند ۲ در معادله ۱ ماهواره سنتینل ۲ مشاهده شده است.
نتیجه گیری: در نهایت، ارزیابی دقت بر روی تصاویر حاصل از معادلات ۱ و ۲، دقت کلی ۸۷/۴ و ۸۳/۷ درصد را نشان داد. این شاخص با داده های لندست ۸ نیز سازگار بوده است.
نوآوری، کاربرد نتایج: از نتایج این تحقیق در بررسی تپه های شنی و شناسایی آن ها استفاده شده است.
حق بر ترجمه و جایگاه آن در تحقق دادرسی عادلانه در نظام عدالت کیفری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱۲۹
233 - 263
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلفه های دادرسی عادلانه که بر دیگر جنبه های آن تأثیرگذار است، حق بر دارا بودن مترجم برای متهمانی است که به زبان کاری دادگاه صحبت نمی کنند یا دچار نقص شنوایی هستند. مطابق ماده 14(3) (و) میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و مواد 200، 201، 367 و 368 قانون آیین دادرسی کیفری، در تمام مراحل دادرسی مستقل از نتیجه دادرسی بایستی بهره مندی از خدمات مترجم فراهم شود و عدم رعایت آن ممکن است مانعی برای اجرای عدالت باشد. پرسش نوشتار حاضر این است که، آیا انکار حق متهم بر ترجمه، به ریشه تضمین های بنیادین دادرسی کیفری عادلانه آسیب وارد می کند؛ و با فرض پاسخ مثبت به این پرسش، حق بر ترجمه به عنوان یک فرایند پیچیده و حقی شکلی، چه تأثیری بر دادرسی کیفری و به تبع آن بر دیگر حقوق شکلی خواهد گذاشت؟ یافته مقاله این که، تأثیر ترجمه بر فرایند دادرسی متهم ناتوان زبانی، یک جنبه ذاتی است که با تمامی اصول شکلی دادرسی عادلانه و حقوق دفاعی متهم ارتباط دارد و عدم پیش بینی و رعایت آن، با هیچ ابزار عملی قابل جبران نیست. وجود چنین حقی، عقلانیت و انسجام ساختار حقوقی را تضمین می کند و فقدان آن، آشفتگی و بی نظمی حقوقی را در پی دارد.
بررسی تأثیر مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی با نقش میانجی هوش معنوی کارکنان (مورد مطالعه: حوزه پیشگیری از جرم پلیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۲
211 - 243
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه ضرورت توجه سازمان ها بر بهبود عملکرد، اثربخشی و رضایت ذی نفعان، به ویژه در سازمان های خدماتی همچون پلیس، یک اصل بسیار مهم به شمار می رود، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان تأثیر ابعاد مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی با نقش میانجی هوش معنوی کارکنان در حوزه پیشگیری از جرم سازمان پلیس می باشد. روش: تحقیق حاضر از نظر داده ها کمی و از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت، مطالعه ی همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را مسئولین سطح یک و دو مرکز مطالعات راهبردی، پژوهشگاه علوم انتظامی و نظم اجتماعی، دانشگاه علوم انتظامی امین و پلیس پیشگیری در سال 1401 تشکیل می دهند. بر اساس روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده تعداد 105 نفر، حجم نمونه را تشکیل می دهد. داده های جمع آوری شده به روش معادلات ساختاری در نرم افزار smart pls مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق بیانگر آن است که ابعاد مدیریت دانش بر اثربخشی سازمانی پلیس به طور مستقیم 67/. درصد تأثیر مستقیم و از طریق هوش معنوی کارکنان به میزان 48/. درصد اثر غیرمستفیم دارد.لق، توزیع و بکارگیری دانش در جهت اثر بخشی سازمانی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. ضمن اینکه هوش معنوی کارکنان که در این مطالعه به عنوان متغیر میانجی وارد گردید، باید تقویت گردد. واژه های کلیدی: دانش سازمانی، اثربخشی سازمانی، هوش معنوی، سازمان پلیس
طبقه بندی کاربری و پوشش زمین با ترکیب الگوریتم های GLCM، SNIC و یادگیری ماشین در سامانه گوگل ارث انجین (مطالعه موردی: بخشی از اراضی شمال مهاباد، آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در دهه های گذشته، داده های سنجش از دور با موفقیت برای استخراج اطلاعات و تغییرات کاربری و پوشش زمین (LULC) در سطوح گوناگون، از مقیاس محلی تا جهانی، به کار رفته است. پایش دقیق و منظم این تغییرات در برنامه ریزی شهری، کشاورزی دقیق و مدیریت پایدار منابع زمین ضرورت دارد. فراهمی داده های سنجش از دور با ارائه سطوح بی سابقه ای از جزئیات مکانی و همچنین توسعه الگوریتم های طبقه بندی تصاویر ماهواره ای، باعث شده است که رویکردهای شیء گرا، در مقایسه با رویکردهای معمول، در طبقه بندی کاربری و پوشش زمین کاربرد بیشتری پیدا کنند. بدین منظور، در این مطالعه، رویکردی شیء گرا با ترکیب الگوریتم های GLCM، SNIC و یادگیری ماشین مطرح شده که هدف از آن طبقه بندی کاربری و پوشش زمین بخشی از اراضی شمال مهاباد در آذربایجان غربی، با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 در سال 2019 در سامانه گوگل ارث انجین بوده است.
مواد و روش ها: روش انجام شدن این پژوهش به گونه ای است که ابتدا مجموعه داده اولیه، شامل باندهای هدف تصاویر سنتینل 1 و سنتینل 2، مدل رقومی سطح زمین ALOS و شاخص های NDVI، BSI، SAVI و توان بازپراکنش کل (TSP) آماده سازی شد. در مرحله دوم، با اتخاذ دو رویکرد پیکسل پایه و شیء گرا و الگوریتم جنگل تصادفی، کاربری و پوشش زمین طبقه بندی شد و نتایج حاصل از آنها، برای تبیین بهترین رویکرد ازنظر دقت کلاس های گوناگون، مقایسه شد. در رویکرد شیء گرا، معیارهای بافتی با اعمال ماتریس وقوع توأم گام های خاکستری (GLCM) روی مجموعه داده اولیه استخراج شد و با توجه به افزایش تعداد باندها روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA)، برای کاهش ابعاد تصویر، به کار رفت. در گام آخر، با ترکیب لایه PC1 و لایه قطعه بندی حاصل از الگوریتم خوشه بندی ساده غیرتکراری (SNIC)، الگوریتم جنگل تصادفی به منظور تهیه نقشه های کاربری و پوشش زمین محدوده مطالعاتی در نظر گرفته شد.
نتایج و بحث: تحلیل معیارهای ارزیابی صحت نشان داد که رویکرد شیء گرا با صحت کلی و ضریب کاپای معادل 86/40% و 0/8307، در مقایسه با رویکرد پیکسل پایه با صحت کلی و ضریب کاپای 82/73% و 0/8028، نتایج بهتری را در طبقه بندی کاربری های متفاوت اراضی منطقه مورد مطالعه داشته است. نتایج معیارهای ارزیابی صحت نشان داد صحت تولیدکننده اغلب کلاس های کاربری، به جز ذرت، سبزیجات آبی پاییزه و گندم و جو آبی، در رویکرد شیء گرا بیشتر از روش پیکسل پایه است و دقت طبقه بندی آنها بالاتر از 90% بوده است. علاوه براین، کاربری های/ پوشش های پهنه آبی، ساخته شده، ذرت و چغندرقند بیشترین صحت کاربر را در نقشه کاربری و پوشش زمین شیء گرا به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان دادند که تعیین مناسب اندازه سوپرپیکسل الگوریتم خوشه بندی SNIC و به کارگیری معیارهای بافتی GLCM به طور مؤثری عملکرد رویکرد پیشنهادی را در طبقه بندی کاربری و پوشش زمین، بهبود می بخشد.
بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی تاثیرگذار در ترویج رفتار مصرف غذای سالم
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲۸
587 - 597
حوزههای تخصصی:
تغذیه سالم در جوامع مختلف ضمن تامین سلامت نسل های آینده، نقش حیاتی در ارتقای سلامت فردی و کاهش بار اقتصادی نظام های بهداشتی ایفا می کند. با این وجود، شیوع جهانی چاقی و سوءتغذیه به ویژه در کشورهای در حال توسعه همچون ایران، لزوم مداخلات مؤثر را آشکار می سازد. علاوه بر این در تحولات دنیای امروز، رفتار تغذیه سالم با موانع چندلایه ای از جمله دسترسی محدود به غذای مناسب در مناطق کم برخوردار، پویایی های خانوادگی و ناکارآمدی راهبردهای ترویجی روبه روست. در این زمینه، پژوهش حاضر به بررسی ابعاد جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی بازاریابی مبتنی بر افراد تأثیرگذار در رسانه های اجتماعی به عنوان ابزاری نوین در ترویج رفتار غذای سالم پرداخته است. این راهبردها تحت تأثیر عوامل جغرافیایی، در مناطق شهری اغلب بر ترویج مصرف غذاهای جدید و در مناطق روستایی بر مصرف محصولات محلی و سنتی تأکید دارند. همچنین، متغیرهای اجتماعی-فرهنگی مانند قومیت، سن و پایگاه اقتصادی-اجتماعی، واکنش مخاطبان به محتوای تولیدی تاثیرگذاران را تعدیل می کنند. با این حال، چالش های اخلاقی نظیر عدم شفافیت در تبلیغات پولی و انتشار اطلاعات نادرست، لزوم تنظیم مقررات سختگیرانه تر و همکاری نهادهای بهداشتی با تأثیرگذاران را برای تضمین اصالت محتوا آشکار می سازد. دستاوردهای پژوهش حاکی از آن است که بهره گیری مسئولانه از قابلیت های تأثیرگذاران، همراه با در نظر گرفتن تفاوت های منطقه ای و فرهنگی، می تواند به عنوان راهبردی کارآمد در تغییر الگوهای تغذیه ای و مقابله با بحران های سلامت عمومی عمل کند.
توسعه گردشگری غذا و نقش آن در توانمندسازی زنان ، مطالعه موردی: شهرستان مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۱)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری غذا یکی از انواع جدید گردشگری است که در مسیر رشدقرار گرفته است. زنان در گردشگری غذا نیز مانند سایر بخش های گردشگری نقش دارند. یکی از شروط رشد مدوام گردشگری، بهروری مناسب از منابع انسانی است و زنان به عنوانی نیمی از جامعه انسانی قابل چشم پوشی نیستند. هدف این پژوهش، بررسی نقش توسعه و رشد گردشگری غذا در توانمند سازی زنان شهرستان مریوان است. جامعه آماری جهت انجام این پژوهش از میان زنان شاغل در گردشگری غذا و زنانی که به صورت مستقیم با این زنان در ارتباط بودند، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها و شناسایی اثر متغیرهای پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به وسیله ی نرم افزار اسمارت پی ال اس، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گردشگری غذا در شهرستان مریوان در چند سال اخیر رشد داشته و رشد این بخش از صنعت گردشگری به نوبه خود توانسته روی توانمندسازی زنان به عنوان بخشی حائز اهمیت در جامعه هم از لحاظ اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و هم از لحاظ روانشناختی موثر باشد و زنان در طول سال های اخیر از لحاظ هرکدام از این شاخص ها توانسته اند جایگاه خود را تغییر داده و نسبت به قبل رشدکرده اند. با توجه به نرخ بالای بیکاری در این شهرستان و وابسته بودن به بازارچه مرزی، رشد و توسعه گردشگری بخصوص گردشگری غذا با وجود تنوع بالای غذاهای محلی، می تواند سبب افزایش رفاه اقتصادی و افزایش توانایی مالی و تغییر شرایط زندگی این منطقه گردد. بررسی ها نشان داد که فعالیت های انجام شده و مقدار رشدی که در چند سال اخیر ایجاد شده توسط فعالیت های مردمی با دو هدف افزایش اشتغال و حفظ تنوع غذایی منطقه انجام گشته است.
برابرسازی ساختاری-معنایی واژه های مصوب فرهنگستان سوم برای اصطلاحات انگلیسی: موردپژوهی پسوندها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش پیشِ رو با رویکردی ساخت بنیاد در چارچوب نظریه ساخت واژه ساختی، معادل های فارسی برگزیده فرهنگستان سوم دربرابر اصطلاحات انگلیسی در حوزه پسوند بررسی شده است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی الگوهای واژه سازی را برپایه طرح واره های ساختی-معنایی تبیین کرده است. هدفی که در این نوشتار دنبال می شود شناخت زوایای پنهان و آشکار ساخت واژه در واژه سازی زبان علم است. داده های پژوهش از 17 دفتر فرهنگستان زبان و ادب فارسی به صورت تمام شماری (51200 واژه) گردآوری شده است. براساس یافته ها، درمیانِ 51200 واژه مصوب، تعداد 8995 واژه با روش پسوندافزایی ساخته شده اند. فرهنگستان سوم با افزودن تعداد 11 پسوند و 156 پسوندواره (اسمی و فعلی)، تعداد 192 پسوند و پسوندواره فعّال و نیمه فعّال را در ساخت واژه های مصوب فرهنگستان سوم به کار گرفته است که این شمار برای ساخت واژه های علمی بسنده نیست و فرهنگستان سوم برای رفع نیاز زبان علم، برخی پسوندهای موجود را به لحاظ ساختاری و معنایی گسترش داده است. باوجودِ تلاش درخور ستایش فرهنگستان سوم می توان به وجود چندگانگی اشتقاق های پسوندی، ناهمگونی معنایی–ساختاری برخی پسوندهای فارسی دربرابر پسوندهای انگلیسی و مغایرت با برخی اصول و ضوابط واژه گزینی نیز اشاره کرد.
اسپینوزا و انقلاب متافیزیکیِ رهایی از تعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳۹
115 - 132
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش کرده ایم تا با تکیه بر نحله متفکران نواسپینوزایی معاصر، این ایده را مطرح کنیم که می توان اسپینوزا را یگانه پیشگام در واژگونی هژمونی متافیزیک غرب، نسبت به اخلافی همچون نیچه و هایدگر قلمداد کرد. این ادعا را در پرتو امکاناتی که فلسفه او پیش روی ما نهاده است و همچنین، انقلابی که در سنت متافیزیک رقم زده است، به میان آورده ایم. به یک معنا، او نجات بخش فلسفه بوده است و با طرح متافیزیکِ درون ماندگار، ادامه حیات فلسفه در مسیری جدید را ممکن کرده است. نقطه عزیمتمان را با اشاراتی کوتاه از تأثیر فلسفه او بر متفکراِن پس از خود و تضارب آرای ایشان آغاز می کنیم و در ادامه، از رهگذر بررسی برخی از مضامین فلسفه او در قالب سه گانه های متناظر، پرسش هایی را مطرح می کنیم که از دروازه متافیزیک درون ماندگار اسپینوزا سر بر می آورند و تلاش می کنیم نشان دهیم چرا و چگونه فلسفه او پس از گذر چند قرن، همچنان معاصر با زیست جهان ما جلوه می کند؛ فلسفه ای که پیوسته در حال نوزایی امکان هایی بدیع برای ساحت فلسفه است.
مدل علّی امید به تحصیل دانش آموزان براساس ادراک حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی: نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
33 - 1
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل علّی امید به تحصیل دانش آموزان براساس ادراک حمایت اجتماعی و بهزیستی روانی با نقش واسطه ای اشتیاق تحصیلی بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پسر متوسطه اول شهر یاسوج در سال تحصیلی 1403-1402. بود که از میان آنها نمونه ای به تعداد 360 نفر به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی ریو و تسینگ (2011)، ادراک حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، امید به تحصیل خرمایی و کمری (1396) و بهزیستی روانی ریف (1995) استفاده گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و معادلات ساختاری و همچنین، از نرم افزار SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی توانستند به طور معناداری امید به تحصیل را پیش بینی کنند اما ادراک حمایت اجتماعی قادر به پیش بینی نمرات امید به تحصیل نبود؛ نتایج تحلیل مسیر نیز نشان داد نقش میانجی اشتیاق تحصیلی در مسیر ادراک حمایت اجتماعی با امید به تحصیل معنادار نیست؛ همچنین اثر غیر مستقیم اشتیاق تحصیلی در این مسیر معنادار نیست. اما اثر غیر مستقیم اشتیاق تحصیلی بر امید به تحصیل از مسیر بهزیستی روانی معنا دار است (16/0ß=). اشتیاق تحصیلی در رابطه بین بهزیستی روانشناختی و امید به تحصیل نقش میانجیگرانه دارد. در واقع بهزیستی روانشناختی با افزایش اشتیاق تحصیلی منجر به افزایش امید به تحصیل در دانش آموزان می گردد. بنابراین، تقویت بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی می تواند نقش مهمی در افزایش امید به تحصیل دانش آموزان داشته باشد. پیشنهاد می شود برنامه هایی برای ارتقای بهزیستی روانی و اشتیاق تحصیلی طراحی و اجرا شود. مدارس و مشاوران می توانند با ایجاد محیط های حمایتی و ارائه فعالیت های انگیزشی، اشتیاق تحصیلی دانش آموزان را افزایش دهند و به این ترتیب به بهبود امید به تحصیل آنان کمک کنند.
ارائه مدل پارادایمی نقش دیپلماسی ورزشی در توسعه گردشگری ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
89 - 107
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش ارائه مدل پارادایمی نقش دیپلماسی ورزشی در توسعه گردشگری ورزشی است. روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از ﻧﻮع آﻣیﺨﺘﻪ (کیﻔی - کﻤی) می باشد. ﻫﻤﭽﻨیﻦ از ﻧﻈﺮ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺗﺤﻠیﻠی ﺳیﺴﺘﻤﺎﺗیک، از ﺣیﺚ اﺳﺘﺮاﺗﮋى ﻓﺮآیﻨﺪى، از ﻧﻈﺮ ﻫﺪف کﺎرﺑﺮدى است. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎرى ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ در ﺑﺨﺶ کیﻔی ﺷﺎﻣﻞ مدیران وزارت ورزش و جوانان، نمایندگان مجلس شورای اسلامی (فراکسیون ورزشی)، روسای فدراسیون های ورزشی، مدیران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، اعضای کمیسیون گردشگری ورزشی کمیته ملی المپیک، مدیران سازمان ایرانگردی و جهانگردی، اعضای انجمن گردشگری ورزشی، فدراسیون ورزش های همگانی، اﺳﺎﺗیﺪ ﻋﻠﻮم ﺳیﺎﺳی و رواﺑﻂ ﺑیﻦاﻟﻤﻠﻞ و اساتید حوزه ورزش و اوقات فراغت و متخصصان و پژوهشگران این حوزه هستند. پرسشنامه شامل دو بخش مجزا است. در بخش اول پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی نمونه آماری پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است و بخش دوم پرسشنامه ، متغیرهای اصلی پرسشنامه شامل 98 گویه است. داده های جمع آوری شده در بخش کیفی به صورت مصاحبه به منظور طراحی الگوی پارادایمی نقش دیپلماسی ورزشی در توسعه گردشگری ورزشی، شامل 6 سوال نوشته شده است و بعد از کدگذاری اولیه، مفاهیم استخراج شدند. پس از اتمام مصاحبه ها اقدام به مطالعه عمیق تر مبانی نظری و تحقیقات پیشین شد. تا از ترکیب مفاهیم گذشته، تجربیات پژوهشگر و نظرات صاحب نظران و نهایتاً شناسایی مؤلفه ها اصلی اقدام شد. در تجزیه و تحلیل استنباطی یافته ها از (نرم افزار SPSS، نسخه ٢٤) و به دلیل غیرطبیعی بودن توزیع اکثر متغیرهای پژوهش (نتایج آزمون کولموگروف - اسمیرنوف) مدلیابی و سنجش روابط چندگانه متغیرهای پژوهش از نرم افزار Smart PLS نسخه ٣ استفاده شد. کلیه فرضیه ها در سطح ٥/٠p≤ آزمون شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تحلیل پیامدهای دیپلماسی ورزشی و نقش آن در توسعه گردشگری ورزشی مسائل مهمی را در باب روابط بین الملل آشکار می کند. از صلح و دوستی بین دولت ها و ملت ها گرفته تا وحدت و هویت ملی و توسعه همه جانبه کشور و حتی بعد منفی . دیپلماسی ورزشی و نقش آن در توسعه گردشگ
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی توسعه ی راهبرد خود تنظیمی و آموزش راهبردهای شناختی بر اساس مدل انگلرت بر اختلال خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
207 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی آموزش راهبرد خود تنظیمی و آموزش راهبردهای شناختی بر کاهش اختلال خواندن دانش آموزان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری مراجعه کننده به مراکز توانبخشی و آموزشی اختلالات یادگیری خاص منطقه 1 شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 45 نفر انتخاب و سپس در 2 گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایش تحت آموزش راهبردهای خودتنظیمی اقتباس از احمدیان و همکاران (1396) و راهبردهای شناختی اقتباس از بهرامی و همکاران (1390) قرار گرفتند. از پرسشنامه اختلالات یادگیری ویلکات و همکاران (2011) و آزمون اختلال خواندن و نارساخوانیِ نما کرمی نوری و همکاران (1387) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تحلیل داده ها از به دست آمده از تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS نسخه 28 استفاده شد. نتایج نشان داد هر دو مداخله در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر کاهش اختلال خواندن داشته است (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش راهبردهای شناختی اثربخشی بیشتری بر کاهش اختلال خواندن دارد (05/0>P). بر اساس نتایج آموزش راهبردهای خودتنظیمی و شناختی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای کاهش اختلال خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری با همکاری سازمان آموزش و پرورش می تواند به کار برده شوند.