مطالب مرتبط با کلیدواژه

استثمار


۱.

بررسی تکنیک های احمد محمود در توصیف از منظر نقد پسااستعماری

کلیدواژه‌ها: احمد محمود توصیف پسااستعمار استثمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۴۰۴
جنوب در طول دهه 1320 به بعد منطقه ای حادثه خیز و نا آرام بوده است. نویسندگان مکتب جنوب هم این حوادث و رخدادها را از سر گذرانده و در آثار خود انعکاس داده اند. پرداختن به مسائل و رخدادهای این منطقه از ویژگی های آثار این مکتب است. نویسندگان این مکتب تعهد خود را در برابر مردم با به تصویر کشیدن رنج ها و سختی های آنان نشان می دهند. احمد محمود نویسنده توانای جنوبی، پیامدهای استعمار را از نزدیک لمس کرده و دیدن فقر و محرومیت مردم در کنار غارت ثروت عظیم نفت به دست اسنعمارگران او را بر آن داشته است تا آثاری بیافریند که بازتاب دهنده این رویدادها باشد. فقر و محرومیت مردم ایران به ویژه اهالی جنوب، از جلوه های سیاست استعماری بیگانگان و استبداد حکومت بوده است. استعمار و استبداد در آثار احمد محمود بیشتر از منظرهای تاریخی، سیاسی و اقتصادی قابل بررسی و تحلیل است. هنر نویسنده در این است که با شگردهای ادبی به تاریخ، جنبه ای ادبی می بخشد.. در این تحقیق سعی بر آن است تا با نقد پسااستعماری از شاخه های نقد جامعه شناسیک و به روش توصیفی - تحلیلی رمان «همسایه ها»، داستان کوتاه «بندر» و «شهرکوچک ما»از منظر تکنیک های توصیف بررسی شوند. احمد محمود تلاش می کند با توصیف مکان و خصوصیات ظاهری شخصیت ها، فقر و محرومیت مردم جنوب را بیان کند. در برخی موارد وی به کمک تشبیه حسی، تصویری پویا و مؤثّر از استعمار و احوال مردم ستمدیده به دست می دهد. نمادسازی هرچند اندک از شگردهای دیگر محمود در بیان پیامدهای استعمار و استثمار است.
۲.

وضعیت اشتغال زنان مهاجر افغانستانی شاغل در کار دستمزدیِ خانگی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کار دستمزدی خانگی زنان افغانستانی مهاجر بازار کار ثانویه استثمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۴۸۲
جنسیت و مهاجرت دو متغیر مرتبط با اشتغال غیررسمی هستند به طوری که زنان و مهاجران بیش از دیگران به اشتغال غیررسمی روی می آورند. در ایران زنان مهاجر افغانستانی بخشی از نیروی کار غیررسمی را تشکیل می دهند. هدف این مطالعه بررسیِ شرایط اشتغال زنان مهاجر شاغل در کار خانگیِ دستمزدی و عواملی است که آنها را به این شکل از اشتغال سوق می دهد. این مطالعه اکتشافی به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با زنان مهاجر افغانستانی ساکن تهران که در خانه خودشان به کارِ مزدی اشتغال داشتند، انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 16 نفر بود که تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری تعیین شد. برای تحلیل داده ها، ابتدا کدگذاری داده ها انجام شد و بعد زیر طبقات و طبقات اصلی استخراج شدند. یافته ها نشان داد که کارهای دستمزدی خانگی که زنان افغانستانی ساکن ایران به آن اشتغال دارند، ناامن، تکه تکه شده، با یادگیری آسان و دستمزد اندک و تمام وقت هستند که زنان کارگر مهاجر فقیر به آن روی می آورند. این نوع اشتغال منطبق بر فرهنگ خانه نشینی زنان است و به علت انعطاف پذیری رضایت آنها را جلب می کند. نتیجه آنکه، کارِ دستمزدیِ خانگی انتخابی برآمده از شرایط اقتصادی-اجتماعی زنان مهاجر است که آنها را در وضعیت فرودست حفظ می کند و در معرض استثمار قرار می دهد.
۳.

استعمار فرهنگی ایالات متحده آمریکا در عراق (مطالعه موردی صفحات فیسبوک آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلطه امپریالیسم هژمونی استثمار نهادهای حمایتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۹
استعمار برای پیشبرد اهداف سیاسی و اقتصادی خود تنها از طریق سلطه قهری عمل نمی کند، بلکه شیوه های فکری و فرهنگی را نیز در پیش می گیرد تا سلطه خود را به سلطه ای هژمونیک بدل کند؛ یعنی با تولید معنا مناسبات قدرت را طبیعی و عقلانی نشان داده و از این راه مناسبات مذکور را تثبیت می کند. مسأله اصلی در این مقاله، چگونگی استعمار فرهنگی عراق توسط آمریکا می باشد و پاسخگویی به این سوال که رسانه های آمریکایی با بهره گیری از چه مفاهیمی، این موضوع را عمق بخشیده و سلطه خود در عراق را به سلطه ای هژمونیک مبدل می نمایند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق نشانه شناسی و تحلیل محتوای کیفی، بخش های اصلی چهار صفحه فیسبوک آمریکایی (سفارت آمریکا در بغداد، آژانس توسعه بین المللی آمریکا، کمپین رسانه ای رادیو سوا و برنامه تبادل رهبران جوان عراقی) که برای مخاطبان عراقی دایر شده اند، مورد مطالعه قرار گرفت. در ادامه نشان داده شد آمریکا در این صفحات با استفاده از بازنمایی مفاهیمی مانند: تقویت حوزه عمومی، ایجاد دموکراسی، تقویت نقش زنان، توجه به اقلیتها و موضوعاتی از این دست برای مخاطبان عراقی، استعمار خود را در این کشور بازتولید کرده و به اِعمال سلطه فرهنگی در فضای جامعه عراقی، می پردازد.
۴.

امنیت سازی در عصر نئومرکانتیلیسم اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعمار استثمار کنترل ساختاری نئومرکانتیلیست عقلانیت ارتباطی عقلانیت ابزاری دانش انقیادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۹۷
امنیت سازی ضرورت راهبردی کشورها در تمام دوران تاریخی است. در هر عصری، شکلی خاص از امنیت سازی مورد توجه بازیگران قرار می گیرد. لذا دوره پس از موج دوم انقلاب صنعتی را عصر نئومرکانتیلیسم می نامند. اما در سال های دهه 1960، در عصر موج سوم انقلاب صنعتی، شکل بندی های امنیت منطقه ای و بین المللی کشورها با تغییر و دگرگونی هایی بنیادین روبه رو شد. اصلی ترین نشانه چنین تغییراتی در «کنترل ساختاری» بازیگران و فرآیندهای سیاسی نمود یافته است. به عبارت دیگر، هرگونه تحول راهبردی مربوط به شرایطی است که در راستای امنیت سازی پیچیده قرار گیرد. کشورهای صنعتی غرب از اواخر قرن 19 چنین الگویی را آغاز کردند که هم چنان (2011) ادامه دارد. ضرورت های کنترل ساختاری در امنیت سازی ایجاب می کند مداخله قدرت های بزرگ در امور داخلی کشورها افزایش یابد. بنابراین، واحدهایی مانند جمهوری اسلامی ایران که در فضای مقابله با تهدیدهای بین المللی جهان غرب قرار گرفته اند، نیازمند شناخت الگوهای قدرت یابی و قدرت سازی بازیگران اصلی سیاست بین الملل اند، چون فقط با این روش می توان نیازهای امنیت سازی ایران و کشورهای انقلابی را تامین کرد. سوال اصلی این مقاله معطوف این است که با تغییر ساختار اقتصاد جهانی از مرکانتیلیسم به نئومرکانتیلیسم، چه دگرگونی در ماهیت امنیت حاصل خواهد شد؟ در پاسخ به سوال یادشده، این موضوع مطرح می شود که امنیت در ساختار نئومرکانتیلیسم ماهیت غیرمستقیم، غیرابزاری و نرم افزاری پیدا کرده است. در تبیین این مقاله از رهیافت نئولیبرالی امنیت استفاده شده است. طبعاً رویکرد تحلیلی نظریه پردازانی مانند جوزف نای و مایکل هورتن از اهمیتی ویژه در این مقاله برخوردار است.
۵.

نگاهی به مفهومِ استحمار: جامعه شناسی دین در بستر سنت پسا-استعماری در خوانش شریعتی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استحمار عوام فریبی ازخودبیگانگی استعمار استثمار امپریالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۲۴
شریعتی در آثار متعدد خود به مفهوم استحمار بسیار اشاره می کند. در این مقاله به این مسأله پرداخته شده که این مفهوم چه تفاوت یا تشابهی با مفاهیمی همچون «استعمار»، «استثمار»، «امپریالیسم»، «ازخودبیگانگی»، «اسیمیلاسیون»، «الیناسیون»، یا «عوام فریبی» دارد. به بیانی دیگر، آیا «استحمار» معادل «عوام فریبی» یا از «خودبیگانگی» است یا یک مفهوم ابداعی توسط شریعتی برای تبیین یک وضعیت اجتماعی است.در نگاه شریعتی، مفهوم «استحمار» ربط وثیقی به ساماندهی وضعیت اجتماعی در بافت جامعه انسانی دارد. این وضعیت صرفاً یک مدالیته روانشناختی نیست، بلکه مربوط به ساختارهای ذهنی عینی جامعوی و نهادهای اجتماعی در چهارچوب کنش های انسانی است. به عبارت دیگر، هنگامی که شریعتی از «استحمار» سخن به میان می آورد، به زبانی جامعه شناسانه تلاش در استنطاق از ساختارهای پیدا و پنهان جامعه می کند و نه صرفاً بیان یک حالت روانی در فردی که دچار اختلالات رفتاری گردیده است.روش مطالعه در این مقاله، روش تجزیه و تحلیل متون است. ، ،
۶.

تحلیل تطبیقی و جامعه شناختی تبعیض طبقاتی در سروده های قانع مریوانی و محمّد مهدی الجواهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تبعیض طبقاتی محرومیت استثمار ظلم اجتماعی ادبیات کُردی و عربی قانع جواهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۷
جامعه ای که قانع مریوانی(1898 1965) و محمّد مهدی جواهری(1900 1997) در آن زندگی می کردند، جامعه ای دوقطبی بود که رابطه ی دیالکتیکی ضعف و هژمونی و استثمارگر و استثمارشده در نتیجه ی تبعیض طبقاتیِ برآمده از سیطره ی فئودال ها بر رعیت، بر فضای آن سایه افکنده بود. در چنین محیطی، دو شاعر به مثابه ی شعرای متعهّد، سروده های خود را به آینه ی تمام نمای رنج های رعیت و ظلم و استثمار رواداشته شده بر آنان از سوی طبقه ی فئودال تبدیل کرده و روایتگر فقر و گرسنگی و دردهای دهقانان بی بهره از حقّ حیات در جامعه ی مبتلا به شکاف طبقاتی گشته اند. با توجّه به معاصر بودن دوره ی زندگی دو شاعر و وجود قرابت ها و مشابهت های سیاسی اجتماعی در محیط زندگی و درون مایه ی سروده هایشان و نیز از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی تطبیقی شکاف طبقاتی در سروده های قانع و جواهری نپرداخته است، نگارندگان در پژوهش حاضر بر آنند تا به تحلیل تطبیقی تبعیض طبقاتی در شعر دو شاعر بپردازند. مسئله ی بنیادین پژوهش حاضر این است که پدیده ی تبعیض طبقاتی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های دو شاعر، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسئله ، نگارندگان از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر بررسی جامعه شناختی بُن مایه های سروده های دو شاعر بر اساس رویکرد مارکسیستی بهره گرفته اند. دوگانگی فقر و ثروت، ظلم اجتماعی و استثمار از پُربسامدترین نمودهای تبعیض طبقاتی در جامعه ی ارباب و رعیتی است که در سروده های قانع و جواهری بازنمایی شده و به تبع آن، تأثیرپذیری از محیط اجتماعی مبتنی بر تضادّ طبقاتی، دو شاعر را به سوی کُنش انقلابی به عنوان گریزگاه رهایی از شکاف طبقاتی و سلطه ی فئودال ها سوق داده است. رویکرد رئالیستی دو شاعر در تصویرسازی مؤلّفه های تبعیض طبقاتی و اعتقاد به کنش انقلابی به مثابه ی گریزگاه برون رفت از جامعه ی طبقاتی، وجه اشتراک دو شاعر است لکن خلّاقیّت جواهری در تصویرسازی تبعیض طبقاتی و کاوش در رابطه ی دیالکتیکی بین دو قطب جامعه، در سطحی والاتر از سروده های قانع قرار دارد.
۷.

تنگنای زیست جهان ایرانی؛ بررسی نسبت سیستم و زیست جهان از دوره قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هابرماس زیست جهان قاجار پهلوی استثمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۴
این پژوهش با تأمل در نظریه استثمار زیست جهانِ یورگن هابرماس تأثیر سیستم را به عنوان عامل یا مانع تکامل زیست جهان ایرانی و حوزه عمومی از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی بررسی می کند. بنابراین تحلیل زیست جهان ایرانی و تأثیر استثمار زیست جهان بر تحولات سیاسی اجتماعی در کانون هدف این پژوهش قرار می گیرد. پرسش پژوهش به این قرار است: رابطه سیستم و زیست جهان از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چگونه بوده است و چه نسبتی با تحولات سیاسی- اجتماعی دارد؟ فرضیه پژوهش چنین ارائه شده است زیست جهان ایرانی در عصر قاجار با بدقوارگی و در حکومت پهلوی با بازتولید سیستمی استثمار جهان زیست رو به رو بوده که مانع از شکل گیری کنش ارتباطی شد و نهایتاً در قالب واکنش اجتماعی یعنی انقلاب اسلامی نمایان گردید. روش این پژوهش استفاده از داده های تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای – اسنادی گردآوری شده است.