مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قشربندی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
مجموعه های فازی مقوله هایی با حد و مرزهای نامعین و همپوشان هستند. در مجموعه های کلاسیک، هر شئی یا عضو مجموعه است یا نیست، ولی اشیا می توانند در آن واحد تا حدی عضو بیش از یک مجموعه فازی باشند. بسیاری از مفاهیم علوم اجتماعی همین ویژگی را دارند. نظریه مجموعه های فازی روش هایی را برای بررسی سیستماتیک چنین مفاهیمی ارایه می کند. در این مقاله، مزیت های تکنیک فازی بر روش های مرسوم تحلیل آماری در پژوهش های اجتماعی با تحقیق در مورد یکی از کلیدی ترین و پرمناقشه ترین متغیرهای اجتماعی، یعنی مفهوم منزلت شغلی، بررسی شده است. در این مقاله، یک رتبه بندی فازی از منزلت مشاغل در شهر رشت ارایه می شود که هم صرفا مبتنی بر نتایج به دست آمده از قضاوت ذهنی پاسخگویان و مطابق با نظر آنان بوده و هم در همان حال با توزیع فازی امکان بین صفر و یک، رتبه بندی جزیی درون هر مقوله اصلی را نیز به دست می دهد. نتیجه نهایی ماتریسی 92×5 است که در آن 92 تعداد مشاغل و 5 تعداد مقولات اصلی رتبه بندی منزلتی هستند. در این دسته بندی ماتریسی، هر شغل در عوض اشغال تنها یک جایگاه در طیف «عالی تا خیلی پایین» تا حدی به همه این جایگاه ها تعلق دارد. به این ترتیب، این اشکال اساسی در متدهای تحلیل خوشه ای، که در آن ها تغییر در متد و تعداد مشاغل منجر به دسته بندی های متفاوتی می شود، تا حد زیادی برطرف گردیده و در واقع بازنمایی بهتری از واقعیت ممکن می شود
تبیین قشربندی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله کوششی برای ارائه تبیین قشربندی اجتماعی و اثبات تجربی آن در ایران است. در این مقاله ضمن نقد برخی از اصول نظریه کارکردگرایی دیویس و مور به مفهوم سازی جدید از تبیین قشر بندی اجتماعی می پردازیم. ادعای ما این است که از زمان انتشار اولین مقاله دیویس و مور در سال 1945 میلادی تاکنون این کوشش نظری صرفا در سطح تأملات نظری باقی مانده است در حالیکه قشربندی اجتماعی کماکان موضوع اصلی شکل گیری اجتماعات انسانی از یک سو و مشغله فکری جامعه شناسان از سوی دیگر بوده است. ما در این مقاله نشان می دهیم که کوشش دیویس و مور باید مجدداً مورد توجّه قرار گیرد تا تبیین قشر بندی اجتماعی در جوامع معاصر با آنها پیوند یابد. امّا کوشش ما، ضمن هموار ساختن نقص های نظریه دیویس و مور یک امتیاز دیگر هم خواهد داشت و آن عبارت است از اینکه ما یک مدل تجربی (اثبات تجربی) را ارائه خواهیم کرد که قابل بکارگیری در سایر جوامع خواهد بو
فقر آسیب پذیری و توسعه مطالعه موردی منطقه روستایی گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در زمینه شناسایی اقشار آسیب پذیر روستایی در دشت گرمسار صورت گرفته است. هدف از اجرای این پژوهش در درجه اوّل طراحی دستگاه روش شناسی خاص مرتبط با اقشار اجتماعی در جامعه روستایی است. مدل به کار گرفته در این تحقیق با استفاده از چارچوب نظری جامعه شناختی پیرامون قشر بندی اجتماعی از طریق کمی سازی مفاهیم نظری با کمک روش های تحلیل آماری نظیر تحلیل عاملی و رگرسیون چند متغیره صورت پذیرفته است. به علاوه سعی شده است که برخی از ویژگی های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اقشار آسیب پذیر روستایی بررسی شود. مطالعه نشان می دهد که سیاست های توسعه دهه های اخیر که با تکیه بر راهکارهای تعدیل ساختاری، آزاد سازی و خصوصی سازی مورد کاربست مسوولان اجرایی به ویژه در بخش کشاورزی قرار گرفته است، در ایجاد و گسترش اقشار آسیب پذیر در جامعه روستایی بی تأثیر نبوده است. لذا حمایت از این گونه اقشار در درجه اوّل به شناسایی آنان از طریق روش های علمی ارتباط دارد
الگویی در تعیین پایگاه اجتماعی – اقتصادی افراد و سنجش تحرک اجتماعی
در نظام قشربندیهای اجتماعی و انعطاف پذیر بودن یا انعطاف پذیر بودن یا انعطاف پذیری آن‘ فرصتهای متفاوتی است که جامعه برای گذر از یک قشر به قشر دیگر به افراد عرضه می کند. طی مطالعه ای موردی در زمینه ساختار طبقاتی و چگونگی تحرک اجتماعی در شهر تهران در سال 1374 به این نتیجه رسیدیم که 9/22 درصد از جامعه مردان شاغل 30 سال به بالای ساکن شهر تهران در مراتب بالای اجتماعی – اقتصادی قرار داشته‘ 7/38 درصد در طبقه متوسط و 4/38 درصد در طبقات پایین جامعه قرار داشته اند. مقایسه منزلت طبقه ای پاسخگویان با پایگاه اجتماعی پدرشان تحرک اجتماعی را نشان داد که در تحویل و تحول میان دو نسل 7/38 درصد نسل کنونی همان وضع طبقاتی نسل پیشین خود را حفظ کرده و 3/61 درصد آن را تغییر داده اند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که جامعه شهر تهران از نظر ساختار طبقاتی یک جامعه باز بوده ولی میزان جابه جایی و تحرک اجتماعی فقط در حد یک طبقه بوده است
مطالعه ای پیرامون رابطه قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقیایی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت شناخت بیشتر سازوکار تاثیر دو نظام اجتماعی و فرهنگی به بررسی ارتباط قشربندی اجتماعی و مصرف فرهنگی پرداخته ایم. قشربندی اجتماعی را با تاسی از انگاره وبری با دو مولفه طبقه و پایگاه و مصرف فرهنگی را با استفاده از داده هایی در زمینه مصرف موسیقایی و با دو مولفه نوع و میزان مصرف، سنجیده ایم. برای بررسی فرضیات، داده هایی در زمینه نوع و میزان مصرف موسیقیایی 360 نفر از ساکنان چهار محله اختیاریه، الهیه، پونک و جوادیه (برای گروه تحقیق هر کدام از محلات مذکور نماد طبقات و پایگاه های متفاوت بوده است) از محلات شهر تهران با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های حاصل از پیمایش نشان می دهد: .1 میان طبقه و پایگاه و میزان مصرف موسیقایی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، .2 پایگاه با هر دو مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف نخبه و توده رابطه معنادار دارد، .3 طبقه نیز تنها با یک مولفه کیفی مصرف فرهنگی (موسیقایی) یعنی مصرف توده ارتباط معنادار دارد، .4 هرچه پایگاه افراد بالاتر باشد گرایش آن ها به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ نخبه بیشتر و گرایش شان به مصرف انواع موسقی متعلق به فرهنگ توده کمتر است، .5 هر چه طبقه افراد بالاتر، گرایش شان به مصرف انواع موسیقی متعلق به فرهنگ توده بیشتر است، .6 در مجموع و با توجه به نتایج تحلیل رگرسیون مشخص شد، تفاوت پایگاهی (تفاوت در میزان تحصیلات، منزلت شغلی و اصل و نسب) افراد بیشتر از تفاوت طبقاتی (تفاوت در وضعیت اقتصادی) پیش بینی کننده میزان و نوع مصرف فرهنگی (موسیقایی) افراد است.
کاربردنتایج سرشماری های عمومی در بررسی ساختار و تحولات قشربندی اجتماعی ایران
حوزههای تخصصی:
سرشماری های عمومی آمارها و اطلاعات گوناگونی عرضه می کنند که می توان از آن ها در پژوهش های جامعه شناختی بهره گرفت. این مقاله در پی آن است که با استفاده از جداول وضع شغلی و گروه های عمده شغلی در نشریات سرشماری های عمومی 1335 تا 1375 ساختار و تحولات قشربندی اجتماعی ایران را بررسی کند. در این تحقیق، پس از مروری بر نظریه های قشربندی اجتماعی...
کندوکاوی در آثار قشربندی جامعه بررسی تأثیر پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی دانشجویان برگرایشها و رفتار آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این هدف تنظیم شده که در مورد تأثیر ساختار جامعه بر نگرشها، گرایشها و عملکرد کنشگران اطلاعاتی را فراهم آورد. اطلاعات این مقاله بر اساس یک رویکرد اکتشافی و با تکیه بر روش تحلیل ثانوی ارائه شده است. به این منظور از یافتههای «طرح سنجش گرایشها، رفتار و آگاهیهای دانشجویان دانشگاههای دولتی» استفاده شده است. براساس اطلاعات موجود در این طرح، رابطه میان پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی به منزله یکی از مهمترین وجوه ساختار جامعه با برخی از رفتارها و گرایشهای دانشجویان مورد آزمون قرار گرفته است. اطلاعات بهدست آمده حاکی از آن است که عضویت در پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا، متوسط و پایین در اغلب موارد تأثیر معناداری در تفاوت گرایشها و عملکرد کنشگران اجتماعی دارد. این امر، به این واقعیت اشاره دارد که نظام قشربندی جامعه ممکن است زمینهساز شکلگیری خرده فرهنگها و هویتهای اجتماعی متفاوت باشد.
نابرابری ها و قشربندی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف مقاله حاضر نخست ارائه یک چارچوب نظری از شاخصهای نابرابری اجتماعی در کشورهای پیرامونی است تا زمینه برای تعیین طبقات و اقشار گوناگون اجتماعی در ایران فراهم آید.سپس با توجه به سنجههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، طبقات و تقسیمات داخلی آنها در ایران پس از انقلاب تشریح شده است.طبقات موجود در جامعه کنونی ایران عبارتند از: سرمایهداران، کارگران، طبقه متوسط، تولیدکنندگان مستقل، طبقه وابستگان، مالکان اراضی کشاورزی، کشاورزان سهمبر و مستأجر، امروزه در ساختار طبقاتی جامعه ایران، با پدیدهای جدید به نام پایگاههای طبقاتی چندگانه روبرو هستیم که از ترکیب طبقات به وجود آمده است.بعلت وجود پایگاههای طبقاتی چندگانه، تعیین پایگاه طبقاتی خالص افراد با مشکل روبروست.
"
قشربندی اجتماعی و اصلاح بدن: جراحی زیبایی به مثابه نماد پایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف مدار بودن هویت و بدن مدار بودن مصرف در جامعه ی نوین باعث شده است رفتارهایی چون انجام جراحی زیبایی به یکی از کنش های شایع تبدیل شود.در این پژوهش، تلاش شده است با پیوند موضوعاتی چون بدن، زیبایی، مصرف، سبک زندگی، طبقه و پایگاه، انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی و اندام های جراحی شده به عنوان یکی از نمادها و نشانه های پایگاه بررسی شود. حجم 140 نفری نمونه ی تحقیق شامل افرادی است که بدون داشتن نقص یا مشکل پزشکی، در مقطع دو ماهه ی این بررسی اقدام به عمل جراحی زیبایی کرده اند. ابزار گردآوری داده ها در این پیمایش پرسشنامه بوده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد اکثریت افرادی که به جراحی زیبایی اقدام کرده اند زن، غیر متاهل، و متعلق به طبقات و پایگاه های متوسط رو به پایین و پایین جامعه بوده ولی واجد سطح متوسط بالا و بالایی از مدیریت بدن هستند. بر اساس نظرات راهنما و نتایج این تحقیق می توان گفت: (1) انجام جراحی زیبایی به عنوان یک رفتار مصرفی منزلت بخش مختص به اقشار ممتاز جامعه نیست و در میان اقشار پایین تر جامعه نیز فراگیر شده است؛ (2) اکثریت یافتن اقشار پایین تر از متوسط در بین متقاضیان زیبایی کلینیکی می تواند بیانگر اهمیت اجتماعی زیبایی و تمایل این افراد جهت کسب موقعیت بالاتر و دستیابی به احترام بیشتر باشد؛ (3) رفتارهای معطوف به زیبایی و جذابیت بدنی به عنوان بخشی از یک سبک زندگی می تواند تمایزبخش اقشار مختلفی باشد که واجد تعلق طبقاتی و پایگاهی واحدی هستند.
دگرگونی نظام قشربندی اجتماعی در ایران از سقوط ساسانیان تا پایان امویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران دگرگونی هایی در ساختار سیاسی و اجتماعی ایران به وجود آورد و بخشی از قشربندی اجتماعی ایران دستخوش دگرگونی شد. این پژوهش صرفاً تأثیر ورود دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران را از سقوط ساسانیان تا سقوط امویان بررسی می کند. سؤال اصلی پژوهش آن است که ساخت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ـ فرهنگی ایران از ورود اسلام تا پایان دوران امویان، چه نقشی در تداوم یا تغییر قشر بندی اجتماعی ایران داشت؟ براین اساس فرضیة اصلی پژوهش آن است که ورود اسلام به ایران تغییرِ حاکمیت سیاسی و ساخت اجتماعی ـ فرهنگی ایران تا پایان دوران امویان را در پی داشت و در نتیجه بخشی از قشربندی اجتماعی ایران متحول شد. این پ ژوهش با استفاده از روش جامعه شناسانهٔ تدا اسکاچیول و با بهره گیری از نظریات تالکوت پارسونز ، گی روشه و ماکس وبر انجام شده است. پژوهش حاضر براساس محورهای نظام قشربندی و تقسیم بندی اقشار اجتماعی ایران پس از ورود اسلام، تأثیر دین اسلام بر قشربندی اجتماعی ایران، و بررسی عناصر «اعتبار»، «حیثیت» و «منزلت» اقشار اجتماعی ساماندهی شده است. نتیجة پژوهش حاضر آن است که ورود اسلام به ایران حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی و تغییر ساختار سیاسی و اجتماعی را منجر شد که در نتیجة آن جایگاه و پایگاه برخی از اقشار اجتماعی ( بالا و متوسط) دگرگونی شد، اما تداوم ساخت اقتصادی ایران به تثبیت و تداوم بخشی از اقشار اجتماعی (فرودست) انجامید.
ساختار قشربندی اجتماعی جامعه شهری ایران در دو دهه اول نظام جمهوری اسلامی ایران (1360 و 1370)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از رهیافت وبر، ساختار قشربندی جامعه شهری ایران در نظام جمهوری اسلامی در دهه 1360 و 1370 بررسی شده است. بر مبنای این رهیافت، تحلیل ساختار قشربندی بر اساس این سه بعد است: بهره مندی از ابزارهای فعالیت اقتصادی، داشتن مهارت و صلاحیت، استفاده از فرصت های زندگی. روش اجرای تحقیق، تاریخی است و منابع داده های آن، آمار سرشماری ده ساله نفوس و مسکن ایران در سال های 1365و 1375 بوده که از سوی مرکز آمار ایران جمع آوری شده است.
نتایج پژوهش نشان می دهد با وجود برنامه های توسعه در پس از انقلاب به ویژه در دهه دوم، در بین قشر کارفرمایان همچنان مناسبات سنتی چیرگی داشته و کارکنان مستقل این قشر سنتی متوسط در بعد از انقلاب رشد زیادی کرده است. قشرهای متوسط نیز به ویژه در بخش دولتی، درنتیجه سیاست های گسترش طبقات متوسط دولتی، به خوبی رشد کرده اند تا چرخ های توسعه دولتی را بچرخانند. اما در بخش خصوصی- که بیشتر کارگران و کارمندان دون پایه در این بخش مشغول به فعالیت بودند- رشد نزولی داشته اند.
تحلیلی بر قشربندی اجتماعی در ادیان
حوزههای تخصصی:
نابرابری اجتماعی و استمرار فاصله طبقاتی یکی از معضلات جوامع بشری است. این نابرابریها از گذشته های دور به صور گوناگون ادامه یافت و از دیرباز یکی از مهمترین مباحث، در بین اقوام و ملل بو ده است و برمبنای فلسفه، مذهب و قوانینی که داشته اند این سؤال را مطرح می کردند که آیا افراد انسانی همه برابر و مساوی اند و یا برحسب نژاد، رنگ، زبان، مذهب و … دارای حقوق و مزایای گوناگونی می باشند؟ در حقیقت این مقاله با رویکرد ادیان متعدد سعی می کند تا به آن سؤال پاسخ دهد و از این طریق به تشریح دیدگاه مذاهب متعدد درخصوص قشربندی اجتماعی بپردازد. بطوری که کنکاش درباره مباحث فوق چنین می نمایاند که در دین هندو به دلیل وجود مقررات شدید مذهبی نابرابری امری اجتناب ناپذیر است همچنانکه این مقوله در دین زرتشت نیز دیده می شود و به نظر می رسد تحرک یک فرد از طبقه ای به طبقه دیگر درعمل غیرممکن است. از منظر یهود هم به دلیل اعتقاد آنها به شاخصه نژاد برتر نابرابری برون طبقاتی امری شایع و متداول بوده اما دین مسیح با رویکرد متساوی به همه ابنای بشری می نگرد و خداوند را به عنوان پدر و همه آدمیان را فرزندان آن می انگارد. این مهم در جهان بینی اسلامی نیز امری ضروری است اما آن به خاطر وجود تفاوتهای انسانها به لحاظ استعداد و قابلیتهای مختلف است. بطوری که مطابق با استدلال دین اسلام جایگاههای متفاوتی در جامعه برای رفع نیازهای متعدد وجود دارد و هرکس براساس صلاحیت خود میتواند به آن وارد شود.
بررسی معیارهای قشربندی دریانوردان سواحل خلیج فارس تا پیش از سلطه مرکانتالیسم (قرون 10-7ه.ق/16-13.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمان حاکمیت ملوک هرمز بر خلیج فارس، نوعی شیوه تولید و دریانوردی سنتی پدید آمده بود که نیروی کار آن را مجموعه ای از دریانوردان سازمان دهی شده در شبکه ای به مدیریت ملوک هرمز تشکیل می دادند. این شبکه با سلطه استعمارگران اروپایی و دیدگاه اقتصادی سیاسی آنان (مرکانتالیسم و بهره کشی) از میان رفت و ساختاری جدید جایگزین آن شد. بر اساس این شیوه تولید قدیمی بود که توسعه اموری چون ایجاد انواع کشتی و قواعد مالکیت بر آن، ابزارها، دانش، مهارت، و روش دریانوردی قدیم امکان پذیر شد؛ در عین حال، با تکیه بر فرهنگ بومیِ مردمان سواحل خلیج فارس، نوعی قشربندی اجتماعی در میان دریانوردان خلیج فارس پدیدار شده بود که با اوج گیری تجارت دریایی (حدفاصل قرن های 7- 10 ق./ 13- 16 م.) تکامل یافت. به نظر می رسد که اقشار، با هدف تخصصی شدن و طبقه بندی مهارت ها و تخصص های متنوع خود، در مجموع به سوی پیدایش نوعی تقسیم کار پیش رفتند. نوشته حاضر، از طریق شناسایی و توصیف این اقشار، در پی تحلیل معیار قشربندی این دریانوردان است و برای نیل این هدف از روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد دریانوردان بر اساس برخورداری از ثروت، مالکیت ابزار تولید، دانش دریانوردی و مهارت های مربوطه، نیروی نظامی و بدنی، و نیروی کار قشربندی می شده اند.
مقایسه ساختار اجتماعی روستا و شهر در ایران دوره پهلوی و جمهوری اسلامی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از رهیافت وبر به مقایسه ساختار اجتماعی روستا و شهر در ایران دوره پهلوی و جمهوری اسلامی پرداخته شده است. ساختار اجتماعی ایران بعد از مشروطه و با آشنایی جامعه ایران باغرب مدرن شروع به تحول نمود و این تحولات هم بخش روستایی و هم بخش شهری جامعه ما را متأثر نمود. لزوم آگاهی از این تحولات لازمه اقدام برای از بین بردن و یا کاهش نابرابری های ناشی از این تحولات است. روش اجرای تحقیق حاضر، اسنادی و کتابخانه ای است، ما برای دسترسی به مستنداتی درباره تغییرات در این بخش نیاز به یافته های ثانویه ای داشتیم که تحقیقمان را بر اساس آن پیش ببریم. نظریه ای که چارچوب مفهومی ما را تشکیل می دهد نظریه قشر بندی ماکس وبر است که ما را در درک مساله، هم به لحاظ تاریخی و هم به لحاظ جامعه شناختی یاری رساند. یافته ها حاکی از آن است که علاوه بر شکل گیری طبقه متوسط جدید ایران که از انقلاب مشروطه شروع شده بود و در دوران پهلوی گسترش یافت. دو عامل انقلاب و جنگ به طور کلی بر ساخت اجتماعی کشور نقش اساسی داشته است، انقلاب اسلامی از جمله عواملی است که در کشور سلسله مراتب قشربندی اجتماعی را به طور کلی تغییر داد و ساخت طبقاتی کشور را نیز دگرگون ساخت. در ایران جنگ با عراق در سلسله مراتب اجتماعی تأثیر زیادی داشت. چون که با دگرگونی های اقتصادی و مالی که با تغییرات عمیق در وضع افراد به وجود آورد همراه بود.
ارزیابی و نقد کتاب «طبقه متوسط»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین رخداد تاریخی که در پرتو آن رشد شهرنشینی و طبقه بندی اجتماعی ایران تحت تاثیر قرارگرفت انقلاب مشروطه است. طرح مفاهیم جدیدی از جمله دولت- ملّت، تاسیس مراکز آموزشی جدید با هدف توسعه دولتی آموزش نوین، تاسیس نهاد قانونگذاری و واردشدن برخی گروه های اجتماعی به عرصه کنشگری مدرن با هدف توسعه حوزه عمومی، شأنیت تاریخی پیدا کردن اجتماع و رشد تاریخنگاری توده ها و گروه های خاموش جامعه در اثر نقش آفرینی درون تحولات مشروطه از جمله نشانه های آغاز راهی جدید بود تا گروه های فعّال اجتماعی در قالب گروه های شهری و تحصیلکرده و برخوردار از سطح اقتصادی متوسط بر توسعه تحولات درونی نقش آفرینی کنند با این حال، عوامل توسعه بخش و گاه موانع ساختاری، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در توسعه و تحدید نقش آنان در اعصار مختلف بر قبض و بسط توفیقات این لایه میانی جامعه جدید ایران موثر بوده اند. کتاب طبقه متوسط درصدد ارزیابی گفتمان های سیاسی موجود در قشرهای میانی جامعه ایران از 1320تا1380 با رهیافتی جامعه شناختی بوده است که البته نقدهایی در عرصه روش شناسی، مبانی تاریخی، و ساختاری بر آن وارد است. با روشی انتقادی و از منظر تاریخی- جامعه شناختی به ارزیابی کتاب و آسیب شناسی مباحث آن و طرح این مساله دقت شده است که چرا این کتاب نگاه جامعی به مساله طبقه متوسط نداشته است؟
تبیین نقش توزیع مکانی قشربندی اجتماعی در آسیب پذیری از مخاطرات محیطی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشربندی اجتماعی بیان ساختارمند نابرابری های اجتماعی است. «فضا و از جمله فضاهای شهری» تجلی جامعه است و در زمره ی تولیدات اجتماعی قرار دارد. از این رو، شناخت و تحلیل قشربندی اجتماعی و الگویابی توزیع مکانی قشرها ی گوناگون اجتماعی، علاوه بر اینکه موجب بازنمایی دسترسی نابرابر به منابع کمیاب و ارزشمند قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی در گستره و محله های شهری می شود، چهارچوب مناسبی نیز برای شناخت، تحلیل و زمینه یابی اجتماعی شکل گیری بافت های مسئله دار فضاهای آسیب پذیر و محیط های مخاطره خیز در شهرها فراهم می کند. در این باره، تحقیق حاضر بر مبنای روش های توصیفی تحلیلی و بهره گیری از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی، قشربندی اجتماعی تهران و تحولات آن را به ویژه در فاصله دو دهه از 1365 تا 1385، بررسی کرده است. مقاله حاضر از بعد ارائه چهارچوب نظامند «مدل تعیین ساختار و ترکیب قشرهای اجتماعی» با استفاده از داده های «ماتریس گروه های عمده ی شغلی و وضعیت شغلی سرشماری های رسمی نفوس و مسکن»، به ویژه در شهر تهران، حائز اهمیت است. نظام قشربندی اجتماعی تهران ریشه در تحولات اقتصادی اجتماعی کشور در صد ساله اخیر دارد. طی سده اخیر، این شهر به «مرکز ثقل جمعیت و کار و فعالیت» و بزرگ ترین کانون سکونت قشرهای اجتماعی فرادست و مرفه و نیز قشرهای کارگری و فرودست جامعه و، نیز، مهم ترین کانون «نابرابری های اجتماعی فضایی» و «تضاد ثروت و فقر» در کشور تبدیل شده است. به علاوه، لایه بندی اجتماعی شهر تهران تمایزهای توپوگرافی، میکرو اقلیمی و اکولوژیکی را به خدمت گرفته است. در نتیجه، قشرهای اجتماعی فرادست و متوسط اغلب در پهنه ی شمالی سکونت گزیده اند که، اغلب، از کیفیت محیطی مطلوبی برخوردار است. این در حالی است که قشرهای کارگری و فرودست، با توان مالی کمتر برای انتخاب محل سکونت، در مناطق مرکزی و جنوبی ساکن شده اند که، اغلب، کیفیت محیطی نامطلوبی دارد و احتمال مخاطرات ناشی از آسیب پذیری کالبدی و اجتماعی در آنها بیشتر است. بنابراین، می توان تمرکز جریان تولید بافت های پرمخاطره فرسوده شهری در مناطق مرکزی و جنوبی تهران را در رابطه ی مستقیم با سکونت گزینی قشرهای اجتماعی کم درآمد، به ویژه قشرهای اجتماعی کارگری و فرودست در این مناطق، دانست.
بررسی نظریات قشربندی اجتماعی با تاکید بر شرایط اجتماعی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، نخست بررسی تحولات نظری در حوزه قشربندی اجتماعی است و دوم برآن است تا بر اساس این تحولات، نظریاتی که قادرند به بهترین وجه ممکن تبیین جامعی از قشربندی و نابرابری های اجتماعی درباره ایران ارائه دهند، مورد شناسایی قرار گرفته و با بررسی انتقادی از این گونه نظریات، چارچوبی تلفیقی از آنها ارائه شود، تا بدین وسیله بتوانیم قشربندی اجتماعی در ایران را مشخص سازیم.نتایج تحقیق نشانگر ان است که در تبیین قشربندی اجتماعی در ایران توجه به عواملی از جمله تقسیم کار، قدرت و اقتدار، منزلت یا آبروی اجتماعی، اقتصاد یا مالکیت خصوصی و تضاد ضروری است.
تفاوت قشربندی اجتماعی در مناطق شمالی و جنوبی جزیرة العرب و منطقه حجاز در آستانه ظهور اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
قشربندی اجتماعی در جزیرة العرب قبل از اسلام، متأثر از نظام قبیله ای و سنت های حاکم بر آن، سلسله مراتبی پلکانی داشت. این قشربندی در مناطق شمالی و جنوبی، با توجه به توسعه سازمان اجتماعی و همچنین رشد سیاسی و اقتصادی این مناطق، تفاوت هایی با قشربندی منطقه حجاز یافت. این مقاله می کوشد با رویکردی توصیفی تبیینی و با بهره گیری از منابع مربوط به دوره جاهلیت، تاریخ های عمومی، تاریخ های محلی، کتب رجالی و جغرافیایی این تفاوت را بررسی کند. بر اساس این پژوهش، توسعه نظام قبیله ای و سیاسی مناطق شمالی و جنوبی و رشد اقتصادی آن ها، بر نحوه توزیع ثروت، قدرت و منزلت مؤثر بوده و سبب شده است که اقشار اجتماعی این مناطق در لایه های بالایی و میانی، متفاوت از قشربندی اجتماعی در منطقه حجاز باشد.
بررسی تحولات فرزندآوری در ابعاد اجتماعی، جمعیتی براساس سرشماری های 1385 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۹۱ و ۹۲
96-112
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی وضعیت فرزندآوری زنان حداقل یکبار ازدواج کرده با استفاده از داده های نمونه ای منتشر شده توسط مرکز آمار ایران از افراد و خانوارهای سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 (345.799 خانوار و 1.367.310 فرد) و 1390 (423.637 خانوار و 1.481.586 فرد) که نمونه هایی نمایا برای این منظور در سطح «کل کشور» می باشند پرداخته شده است. برای این منظور، پس از طی مراحل اولیه در خصوص آماده سازی داده ها و کدگذاری های لازم، وضعیت تعداد کل فرزندان زنده به دنیا آورده توسط زنانی که حداقل یکبار ازدواج کرده اند (زنان دارای همسر، بدون همسر در اثر فوت و بدون همسر در اثر طلاق)، در ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است. این ابعاد برای وضعیت فرزندآوری عبارتند از: «بررسی تغییرات در طول زمان بین دو سرشماری»، «بررسی مکانی در سطح کل کشور، نقاط شهری و نقاط روستایی»، «بررسی در زنان دو گروه جمعیتی متفاوت یعنی متولدین قبل از 1350 و بعد از 1350 شمسی»، «بررسی برحسب سطوح استاندارد تحصیلی زنان»، «بررسی در اقشار شغلی اجتماعی جامعه شامل: اقشار بالا، قشر متوسط جدید، قشر متوسط سنتی و اقشار کارگری و پایین». در ادامه، با تعریف دو شاخص کلیدی یعنی به دنیا آوردن حداکثر یک فرزند (شامل بدون فرزند و تک فرزند) به عنوان شاخصی از «تمایل به کم فرزندی» (البته با ملاحظه زوجین تازه ازدواج کرده) و به دنیا آوردن حداقل سه فرزند به عنوان شاخصی از «تمایل به فرزند بیشتر» به بررسی وضعیت این دو شاخص در گروه های مختلف جامعه پرداخته شده است. براساس نتایج به دست آمده در این بررسی، تمایل به فرزند کمتر در فاصله بین دو سرشماری 1385 و 1390 بیشتر شده، در نقاط شهری بیش تر از نقاط روستایی است، در نسل های جدیدتر (متولدین بعد از 1350) به شدت افزایش یافته به طوری که با ملاحظات مربوط به زوجین تازه ازدواج کرده نیز همچنان تفاوت چشم گیر خواهد بود، با بالا رفتن سطح تحصیلات زنان افزایش پیدا نموده و در اقشار شغلی-اجتماعی به ترتیب برای قشر متوسط جدید، اقشار کارگری و پایین و اقشار بالا بیش تر از قشر متوسط سنتی است. در مقابل، تمایل به فرزند بیشتر نیز عکس نتایج به دست آمده ی فوق می باشد.
بررسی رابطه آنومی اجتماعی و قشربندی اجتماعی با ارتکاب نوع جرم در شهرستان خلخال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه احساس آنومی اجتماعی و قشربندی اجتماعی با ارتکاب نوع جرم در شهرستان خلخال در سال 1392 می پردازد. چهارچوب نظری و مدل تحلیلی براساس نظریه های آنومی اجتماعی دورکیم، نظریه فرصت کلوارد و اولین، منطقه انتقالی پارک و بر حبس، قشربندی اجتماعی ویلهم بنگر، هنجارهای فرهنگی و هنجارهای اجتماعی آستین ترک، نظریه مارکسیست ساختاری ادغامی کالوین و پاولی ساخته شده است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل 210 نفر زندانیانی است که به یکی از دلایل انحراف اجتماعی در زندان شهرستان خلخال به سر می برند که از این تعداد 136 نفر به عنوان حجم نمونه براساس فرمول کوکران و از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده است، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین احساس آنومی اجتماعی و ارتکاب نوع جرم رابطه معناداری وجود دارد و میانگین احساس آنومی اجتماعی در جمعیت مورد بررسی در حد متوسط به بالاست. همچنین بین قشربندی اجتماعی و ارتکاب نوع جرم رابطه معناداری وجود دارد. یافته ها حاکی است که اولاً جرم در همه قشرهای اجتماعی دیده می شود، ثانیاً کسانی که بیشتر به قشرهای بالای جامعه تعلق دارند، بیشتر جرایمی از نوع سازمان یافته و یقه سفیدی مرتکب شده اند.