مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
تراجنسی
حوزههای تخصصی:
اکثریت مردم از اوایل دوران کودکی هویت جنسی می یابند، اما در این بین افرادی هستند که از دوران کودکی رفتار جنس مقابل را از خود نشان می دهند و مسائل و مشکلات زیادی را در طول زندگی تجربه می کنند . این تحقیق با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) بر افزایش بهزیستی روان شناختی شهر اصفهان صورت گرفت. روش بررسی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 20 نفر از افراد تراجنسی مراجعه کننده به کلینیک ارجاع TS در تابستان 1395 بر اساس ملاک های ورود به مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف – فرم کوتاه ریف (1989) بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره ( MANCOVA ) استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش نمره بهزیستی روان شناختی مؤثر بوده است (05/0> P ). احتمالاً ایجاد پذیرش و تمایل، تمرکز بر ارزش ها و متعهد بودن به آن ها باعث افزایش بهزیستی روان شناختی مراجعین گروه پذیرش و تعهد شده است. بر اساس نتایج این پژوهش می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت افزایش بهزیستی روان شناختی افراد تراجنسی استفاده نمود.
نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نارضایتی جنسیتی بصورت تمایل پایدار به تعلق به جنس مقابل یا اصرار بر تعلق داشتن به جنس مقابل و ناراحتی مفرط از جنسیت تعیین شده و نقش جنسی نسبت داده شده به فرد تعریف شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان عوامل شناختی و نقش دشواری در تنظیم هیجان به عنوان عوامل هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی انجام شد. روش : پژوهش حاضر، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مردان مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت در سال ۹۶-۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه کردند. بدین ترتیب ۵۰ نفر بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و پرسشنامه های دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ و پرسشنامه اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان بکار گرفته شد. یافته ها : بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون در زمینه دشواری در تنظیم هیجان، مهمترین متغیر دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان بود همچنین نتایج این تحلیل در زمینه طرحواره های ناسازگار اولیه، به ترتیب طرحواره های بی اعتمادی و بازداری هیجانی را در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی مطرح میکند. نتیجه گیری : بر اساس یافته های پژوهش، نقش همزمان عوامل شناختی و هیجانی در بروز نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی شایان توجه است.
نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اغلب افراد نشانه های رفتاری متناسب با جنسیت زیستی و ظاهری از خود نشان می دهند. در حالی که اقلیتی از افراد رفتارهایی را نشان می دهند که با ظاهر جنسی شان متفاوت است که ملال جنسیتی و یا نارضایتی جنسیتی نامیده می شود. هدف : مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده در پیش بینی نارضایتی جنسیتی مردان و زنان تراجنسی انجام شد. روش : این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییر جنسیت در سال ۹۶-۱۳۹۴ به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی مراجعه داشتند. شرکت کنندگان ۵۰ نفر زن و ۵۰ نفر مرد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه عملکرد خانواده و اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۱ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شدند. یافته ها : نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان نشان داد که بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی در زنان تراجنسی ارتباط (۰/۰۱۰> p ) و عملکرد خانواده (۰/۰۱۲> p ) است و در مردان تراجنسی بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی ارتباط (۰/۰۱۷> p )، همراهی عاطفی (۰/۰۳۹> p ) و آمیزش عاطفی (۰/۰۳۵> p ) بود. نتیجه گیری : ارتباط مختل و آشفته در عملکرد خانواده می تواند سهم بسزایی در بروز نارضایتی جنسیتی داشته باشد.
بررسی میزان بزه دیدگی آزار و اذیت جنسی دیجیتال بر روی بزرگسالان با نگاه به افراد تراجنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نیز به بررسی میزان بزه دیدگی آزار و اذیت جنسی دیجیتال بر روی بزرگسالان با نگاه به افراد تراجنسی پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها از نوع کمی با روش پیمایشی است. جامعهآماری تحقیق ترنس های ساکن شهر تهران هستند و در کنار آن ها یک گروه کنترل که زنان و مردان بالغ 18 تا 55 سال تهرانی را تشکیل می دهند قرار داده شد. در این پژوهش نتیجه گردید که میزان آزار و اذیت جنسی بین جنسیت های مختلف یکسان نیست و در افراد تراجنسی بیشتر است. و همچنین مسجل گردید که بر مبنای اطلاعات آماری این تحقیق بیشترین نوع آزار و اذیت دیجیتال، تلاش برای ایجاد روابط عاشقانه است. به لحاظ آماری بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و نرم افزارها و میزان آزار و اذیت جنسی دیجیتال رابطه آماری معنی داری وجود ندارد.
دیالکتیک شناسایی در بین تراجنسی ها (نگاهی به تجربۀ زیستۀ ناراضیان جنسی در فرایند هویت یابی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درپی پاسخ گویی به این پرسش است که افراد تراجنسی «هویت جنسیتی خود را چگونه و در قالب چه مضامینی درک و تجربه می کنند؟». به همین منظور تعداد سی مصاحبه نیمه ساخت یافته با کمک روش نمونه گیری نظری هدفمند و گلوله برفی با تراجنسی هایی که در یکی از مراحل گذار بودند یا آن را به پایان رسانیده بودند، انجام و با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای بررسی شدند. «هویت آشفته»، «هویت بلاتکلیف»، «هویت ناقص» و «هویت رشدیافته»، مقولات عمده ای هستند که از درک ایشان از هویت جنسیتی در سه مرحله پیش از آگاهی از تراجنسی بودن، فاصله بین آگاهی تا عمل جراحی و پس از عمل جراحی استخراج شده و درنهایت به انتزاع مقوله نهایی «هویت یابی مطرود»، به عنوان پاسخی به چیستی ادراک شرکت کنندگان از هویت جنسیتی خود ختم شده اند. یافته ها حاکی از آن است که در جریان دیالکتیک شناسایی درون و برون و در مرحله «آشفتگی» و «بلاتکلیفی» هویت، بازخوردهای طرداندود که هویت موردادعای ترنس را نمی پذیرند، سویه غالب دیالکتیک فوق را تشکیل می دهد. در وضعیت «هویت ناقص» نیز وضع به همین منوال است و تلاش فرد برای جای گرفتن در یکی از قالب های پذیرفته شده زن یا مرد و سعی در راستای پاک کردن رد ترنس بودن، به بازتولید ساختار و گفتمان هویتی منجر می شود که او را طرد می کند. به نظر می رسد در شرایط هویت رشدیافته است که عاملیت فرد مجال می یابد در راستای مقاومت در برابر گفتمان جنسیتی دوتایی و طردکننده حاکم، قد علم کند، خود را فراتر و بیش از جنسیت هویت یابی کند یا به طور متقابل چنین گفتمان هویتی را طرد و بر گفتمان غیردوتایی تأکید کند.
فهم پدیدارشناسانه تجارب زیسته افراد تراجنسی در شهر مشهد (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنسیت یکی از مهم ترین ابعاد هویت انسانی است که همواره موردتوجه جامعه شناسان قرار گرفته است و هرگونه اختلال در نظم جنسیتی، افراد را دستخوش ابهام و سردرگمی می کند. هدف این مقاله مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته افراد تراجنسی در شهر مشهد است. در این پژوهش از روش پدیدارشناسی در رویکرد کیفی استفاده شده است و جامعه آماری این پژوهش کلیه تراجنسی های شهر مشهد هستند. برای انتخاب نمونه ها از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به طور همزمان استفاده شده است. در پژوهش حاضر برای گردآوری اطلاعات و داده ها از 10 نفر تراجنسی ساکن مشهد مصاحبه نیمه- ساخت یافته انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد عمده ترین مشکل تراجنسی ها، موقعیت مرزی است. این وضعیت، موجب «آشفتگی جنسیتی» در آن ها شده و اغلب در مرحله گذار یا «اتاق انتظار» جهت تغییر جنسیت معلّق هستند. وضعیت برزخی، آن ها را با مشکلات متعددی مواجه کرده که در هفت تم اصلی مشخص شده است. این تم ها عبارتند از: موانع «روانی»، «اجتماعی»، «اقتصادی»، «فرهنگی»، «حاکمیتی»، «دینی» و «خانوادگی». هرچند تمام مساعی جامعه در جهت اسنتطاق و منقادسازی افراد به مثابه ی سوژه های جنسی است، اما وضعیت ابهام انگیز به آن ها فرصت می دهد تا انواع بازی ها شکل بگیرد و با اشکال مختلف مقاومت و نقیضه وار (طنز، تحقیر، مبدل پوشی) در جهت «تعلیق» و اسطوره زدایی از مرزبندی های جنسیتی هستند.
بررسی رابطه والد کودک در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
200 - 214
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه والد کودک در پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه افراد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بودند که برای طی مراحل قانونی تغییرجنسیت به اداره کل پزشکی قانونی خراسان رضوی در سال 1396-1394مراجعه داشتند. نمونه پژوهش 50 زن و 50 مرد مبتلا به نارضایتی جنسیتی بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه زمینه یابی رابطه والد کودک و پرسشنامه اختلال هویت جنسی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان تحلیل شدند. سطح معنی داری برای آزمون های آماری 0/05 بود. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان، رابطه پدر کودک قادر به پیش بینی نارضایتی جنسیتی در زنان تراجنسی نبود. اما رابطه مادر کودک توانست 21 درصد از نارضایتی جنسیتی را در زنان تراجنسی پیش بینی کند و بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی مؤلفه آزردگی/سردرگمی نقش بود. رابطه پدر کودک قادر به پیش بینی نارضایتی جنسیتی در مردان تراجنسی نبود اما رابطه مادر کودک توانست 44 درصد از واریانس نارضایتی جنسیتی را در مردان تراجنسی پیش بینی کند و بهترین پیش بین نارضایتی جنسیتی عاطفه مثبت و همانندسازی بود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر ارتباط مختل و آشفته در رابطه والد کودک می تواند سهم بسزایی در بروز نارضایتی جنسیتی در زنان و مردان تراجنسی داشته باشد.
رابطه اختلال هویت جنسیتی با کیفیت زندگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۴
۱۴۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اکثریت مردم از اوایل دوران کودکی هویت جنسی می یابند، اما در این بین افرادی هستند که از دوران کودکی رفتار جنس مقابل را از خود نشان می دهند و مسایل و مشکلات زیادی را در طول زندگی تجربه می کنند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین میزان اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی تراجنسی ها است. روش: چارچوب نظری پژوهش نظریه سلسله مراتب مزلو می باشد. جامعه آماری شامل کلیه تراجنسی های ایران بوده که با توجه به مشکلات دسترسی، تعداد 168 نفر از آنان حجم نمونه را تشکیل می دهند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه پژوهشگر ساخته است. یافته ها: یافته های پژوهش تفاوت معنادار میانگین اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی را در بین افراد عمل کرده و عمل نکرده نشان می دهد. در بین افراد عمل نکرده، اختلال هویت جنسی تنها با آسایش روانی و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معنادار دارد. اما در بین پاسخ گویان تغییر جنسیت داده، اختلال هویت جنسی با ابعاد کیفیت زندگی به غیر از «کیفیت محیطی» و شاخص کل کیفیت زندگی رابطه معناداری دارد. بحث: بررسی یافته ها نشان می دهد تراجنسی هایی که نیازهای اولیه خود را تأمین کرده و به دنبال رفع نیازهای بالاتر هستند، از اختلال هویت جنسی شان به شدت کاسته شده و کیفیت زندگی شان به مراتب افزایش می یابد. این مسئله بیان گر متفاوت بودن سطوح کیفیت زندگی مبتلایان به اختلال هویت جنسی با توجه به تفاوت سطح نیازهای آنان متفاوت می باشد.