مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بلوچ
حوزه های تخصصی:
عمده ترین تفاوت ها در هر کشور، نابرابری در فرصت های اقتصادی، طبیعت، زبان، هویت خواهی و تاریخ است. وقتی این تفاوت های مکانی عمیق باشد و انسان های مکان های کمتر توسعه یافته نسبت به این تفاوت ها آگاهی یابند و سهم خود را در مشارکت ملی به علت همین تفاوت ها در حداقل ببینند، تنش هایی را برای حکومت ایجاد می کنند و احساس منطقه گرایی در مقابل ملی گرایی تقویت می شود. در حال حاضر مرزها در مسایل مربوط به امنیت ملی، پدیدآورنده بحران اند. در صورت وجود اختلافات مرزی ریشه دار، امنیت ملی به شدت مورد تهدید قرار می گیرد. اهمیت مرزها و مناطق مرزی، ضرورت امنیت را ایجاب می نماید و جهت ایجاد امنیت مرزها، نقش قومیتهای ساکن در حاشیه مرزها بسیار حایز اهمیت می باشد.ایران کشوری متنوع از نظر قومی است. ویژگی های متمایز کننده اقوام از یکدیگر در ایران بویژه بر مولفه های زبانی، مذهبی و نژادی متمرکز می شود. اقوام در ایران به شکل اقلیت های مشخص در مناطق و استان های مرزی پراکنده شده اند. سکونت پنج قومیت ایرانی در مناطق مرزی و همجوار با کشورهای همزبان خود? زمینه مناسبی را برای وقوع بحرانهای قومی در نقاط مرزی به وجود می آورد. شاخص هایی چون داشتن زبان رسمی? رادیو و تلویزیون محلی درخواست سهیم شدن در قدرت یا مشارکت در انتخابات محلی به این معنا است که اقوام مختلف ایرانی اعم از آذری کرد? بلوچ ترکمن و عرب تا حد زیادی به خود آگاهی قومی رسیده اند و اتخاذ سیاست های قومی مناسبی را از طرف دولت مرکزی می طلبند. اگر دولت مرکزی با توجه به این خود آگاهی های قومی? با اتخاذ سیاست های خاص آنها را به سوی مشارکت ملی سوق دهد در این صورت هویت ملی آنان تقویت خواهد شد
ابعاد سیاسی جهانی شدن و قومیت در ایران (بر اساس مطالعه میدانی دانشجویان منتخب از چهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های دنیای امروز، پدیده جهانی شدن است. از سوی دیگر، قومیت نیز تحت شرایطی یکی از علل تنش های سیاسی عصر حاضر محسوب می شود. در ارتباط با تاثیر پدیده جهانی شدن بر مسئله قومیت، نظریات مختلفی ارائه شده است. برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون این پدیده، هویت های خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ مسلط ملی و این فرهنگ نیز به نوبه خود در فرهنگ مسلط جهانی استحاله خواهند یافت. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم آورده و منجر به سیاسی شدن این موضوع می شود. جمع بندی دیدگاه های مختلف گواه بر این است که هویت قومی یک برساخته اجتماعی است که سیاسی شدن آن بستگی به عوامل داخلی و بین المللی دارد و وضعیت آن، از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. در این مقاله با استفاده از پرسش نامه و مطالعه میدانی، ابعاد سیاسی و اجتماعی چهار قوم ایرانی کرد، بلوچ، آذری و عرب مورد بررسی قرار گرفته است. نتیجه کلی حاصل از مطالعه میدانی حاضر که صرفاً دیدگاه دانشجویان منتخب اقوام مزبور را نشان می دهد، این است که جهانی شدن در ابعاد فرهنگی تا حدودی سبب به حاشیه راندن تعصبات و شاخصه های فرهنگی، غیر از زبان، در میان اقوام مورد بررسی گردیده است؛ اما از جهت سیاسی منجر به افزایش آگاهی و افزایش مطالبات آنها از دولت مرکزی شده و از این رو، توجه مقتضی دولت جهت مدیریت این مطالبات را لازم می سازد. در این جهت، اشاعه دموکراتیزاسیون، فرصت برابر برای مشارکت سیاسی و اقتصادی، کاهش شکاف مرکز-پیرامون از طریق بودجه ریزی منصفانه و جهاد ملی برای محرومیت زدایی و اشتغال زایی از جمله راه کارهای مناسب محسوب می شود.
سیاست دولت و مناسبت های بین قومی (مورد: قوم بلوچ و سیستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساس این پژوهش بر این سؤال استوار است که بین سیاست های دولت و روابط بین اقوام چه رابطه ای وجود دارد. برای پاسخ به این پرسش، تأثیر سیاست های دولت بررفتار متقابل اقوام بررسی شده است. این پژوهش از نوع اسنادی- میدانی است و با استفاده از روش های مختلف مثل پرسش نامه، مصاحبه، بررسی میدانی، نظرسنجی از استادان و کارشناسان به واکاوی مسئله پرداخته است. نمونة آماری این پژوهش به صورت انتخابی و از بین شصت نفر از استادان، کارشناسان ملی و منطقه ای و همچنین نخبگان قومی بوده است. نتایج پژوهش با نرم افزار Spss تجزیه و تحلیل شده است. سیاست های دولت از یک سو باعث ایجاد رابطة بدبینانه بین سیستانی ها و بلوچ ها شده و از سوی دیگر به واگرایی بین قوم بلوچ و دولت مرکزی کمک کرده است.
بلوچ های ایرانی در شرق آفریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های مهم اجتماعی ایران که همواره موجبات بالندگی و رشد میهن ما را در اعصار مختلف فراهم آورده، مهاجرت اقوام مختلف ایرانی به دیگر مناطق جهان است.این مهاجرت ها همواره از عوامل مهم گسترش فرهنگ ایران در فراسوی مرزها و معرفی جلوه های فرهنگی تمدنی ایران زمین به دیگر ملل جهان بوده و در بسیاری از موارد نیز نتایج درخشانی به دنبال داشته است.مهاجرت بلوچ های ایرانی به منطقه شرق آفریقا و ارتباطات صمیمانه آنها با بومیان این سرزمین طی حدود سیصد و اندی سال گذشته، که به طور سازمان یافته و هدف مند صورت گرفته، یکی از این نمونه ها به شمار می رود که هرچند چندان مورد توجه محققان داخلی قرار نگرفته ولی دربرگیرنده نتایج مهمی بوده است.
در این مقاله نویسنده با دستمایه قرار دادن دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار مردمانی از بلوچستان ایران به سرزمین شرق آفریقا تلاش کرده است تصویری کلی از وضعیت گذشته و حال آنان در کشورهای کنونی تانزانیا ، کنیا و اوگاندا ترسیم کرده و نقش آنان در توسعه بخش هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در این کشورها را تا حد امکان مورد بررسی قرار دهد.
سؤال اصلی پژوهش دلایل مهاجرت و چگونگی استقرار بلوچ های ایرانی در منطقه شرق افریقا و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط دوستانه بلوچهای ایرانی با بومیان کشورهای شرق آفریقا و مقبولیت عمومی از سوی مردم این کشورهاست. چارچوب مقاله بر مبنای نقش تأثیرگذار ایرانیان مهاجر به مناطق مختلف جهان در گسترش فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی و فرهنگی حاصل از استقرار بلوچهای ایرانی در کشورهای امروزین کنیا، اوگاندا و تانزانیا متغیرهای مستقل پژوهش قلمداد میشوند. در این مقاله با بهرهگیری از روش تحلیل و توصیف (و تا حدودی مطالعات میدانی)تلاش شده است عوامل اصلی کنش گر بر فرآیند مهاجرت و استقرار بلوچ های ایرانی در شرق آفریقا مورد بررسی قرار گیرند.پرداختن به موضوع حضور اقلیت بزرگی از ایرانیان در کشورهایی همچون تانزانیا، کنیا و اوگاندا که با گذشت چند سده همچنان به سنت های ایرانی خود پایبند مانده و با غفلت اندیشمندان داخلی مواجه گشته اند نیز نوآوری این مقاله محسوب می گردد.
مقاله انگلیسی: روابط متقابل ژئوفرهنگی بین بلوچستان ایران و پاکستان درعصرجهانی شدن (Geocultural Inter-relations of Iranian and Pakistani Balochistan in the Globalization Era)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان بیش از 1100 کیلومتر مرز مشترک با کشورهای پاکستان و افغانستان دارد و می توان از دلایل مختلفی برای روابط بین آنها یاد کرد، عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از جمله دلایل اصلی رابطه ی متقابل بین بلوچ های ایران و پاکستان است که دارای فرهنگ، زبان و نژاد مشترکی هستند. علاوه برروابط فوق، روابط عاطفی و نسبت های فامیلی بین مردم این مناطق نیز وجود دارد که باعث رفت و آمد قانونی و غیر قانونی بین دو سوی مرز میشود. تجارت بین دو کشور، بنیان اصلی اقتصاد نواحی مرزی منطقه ی بلوچستان است. بنابراین به دلیل وابستگی اقتصادی و مرزهای گسترده بین دو کشور قاچاق کالا، مواد مخدر و مهاجرت غیر قانونی نیزدر میان ساکنان دو طرف مرز رایج است. این مقاله تلاش دارد تا اثرات روابط اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بلوچستان ایران و پاکستان را در عصر جهانی شدن با استفاده از روش تحقیق کیفی برپایه ی رابطه ی ژئوفرهنگی بین دو کشور و تحلیل محتوای توصیفی مورد بررسی قرار دهد.
تحلیل فرصت ها و تهدید های ژئوپولیتیکی قوم بلوچ ازدیدگاه نظریه ی شکاف های سیاسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور کشورهای جدید در خارج از اروپا که به دنبال استعمارزدایی و ناسیونالیسم پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمد، موجب اضمحلال تحلیل ها و برداشت هایی شد که علوم اجتماعی را برپایه ی سنّت اروپایی و تفکّرات کلاسیک پوزیتویستی پی ریخته بود و در بیهودگی نظریه های کلان و تعمیم آن به مسائل کلّ جهان مؤثّر افتاد. بحث قومیّت در ایران نیز جدا از این امر نبوده است. ایران کشوری چندقومی است که بیشتر جمعیّت آن را قوم فارس تشکیل می دهد. فارس ها به طور عمده در بخش مرکزی کشور استقرار یافته و گروه های دیگر قومی در نوار مرزی کشور مستقر هستند. گروه های قومی مستقر در نوار مرزی، دارای دنباله ی قومی در آن سوی مرزهای کشور هستند. این وضعیّت، شرایط ویژه ای را در روابط قومی با حکومت مرکزی شکل داده است. بخش بزرگی از مسائل ژئوپلیتیکی و چالش های ملّی، منطقه ای و بین المللی ایران، ناشی از این شرایط است. مقاله ی پیش رو با روش هرمونتیکی و رویکردی پست مدرن به مسأله ی قومیّت می پردازد و در تلاش است به ضعف نظریه های کلان در مسائل قومیّت بپردازد که مربوط به دوره ی مدرنیته و روش پوزیتیویستی است و نشان دهد که در گفتمان پست مدرن، تحوّلات هر منطقه را باید در ارتباط با زمان و جغرافیای آن مکان مورد کنکاش قرار داد. نتایج پژوهش نشان می دهد، جامعه ی ایران با وجود داشتن ساختار چند قومی، دچار واگرایی قومی نشده است. به نظر می رسد که مهم ترین دلیل این امر، وجود شکاف های سیاسی اجتماعی متقاطع است که در اثر آن، آثار واگرایی به شدّت کاهش داشته است.
بررسی تحولات سیاسی خاندان های حکومت گر بر سیستان؛ با تکیه بر خاندان کیانی
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی خاندان های حکومت گر بر سیستان در دوره اسلامی با تکیه بر خاندان کیانیان می باشد و به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا جابجایی حکومت ها در ایران تأثیری در روند سیاست گذاری بر خاندان های محلی حاکم از جمله کیانیان بر سیستان داشت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است اکثر فاتحانی که بر ایران و به تبع آن بر سیستان سیطره یافتند، حکومت کیانیان را بر سیستان تأیید کردند. علیرغم تداوم سلطه کیانیان بر سیستان تا پاسی از حکومت قاجار، روند اضمحلال و فروپاشی حکومت آنها با استقرار حکومت صفوی بر ایران و ورود طوایف جدید به سیستان آغاز گردید و خاندان های دیگر در سیستان قوت گرفتند. از طوایفی که با ورود به سیستان در تحولات سیاسی آن نقش اساسی در حیات حکومت افشار و بعد از آن ایفا نمودند، سربندی ها و پس از آن بلوچ ها بودند. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
تحلیلی بر عملکرد جمهوری اسلامی ایران در ساماندهی محدوده فضایی جنوب شرق ایران
حوزه های تخصصی:
مناطق مرزی شرق و جنوب شرق کشور ایران از ویژگی های جغرافیایی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و قومی تی خاصی برخوردارند که این ویژگی ها به خودی خود تهدید محسوب نمی شوند؛ بلکه به عنوان زمینه و بستر برای تامین امنیت و یا بالعکس ناامنی عمل می کنند. زمینه ها شامل ویژگی های جغرافیایی، جمعیتی و توسعه ای می شود و تهدیدها شامل تروریسم و شرارت، مواد مخدر وتبهکاری های سازمان یافته، تنش های قومی-مذهبی، حضور عوامل خارجی در منطقه بنیادگرایی، قاچاق کالا و ارز، قاچاق اسلحه، فرار مجرمین از مرزها و... می باشد. جمهوری اسلامی ایران تا کنون برنامه های متعددی برای ساماندهی فضایی این منطقه به کار برده است. در این پژوهش عملکرد جمهوری اسلامی را در سه بعد ساختاری، شناختی و کارکردی بر جنوب شرق ایران مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم. برای ارزیابی عملکرد حکومت جمهوری اسلامی در این خصوص، از اطلاعات و آمار ادارت و سازمان ها و استان داری سیستان و بلوچستان و هم چنین نتایج پژوهش های انجام گرفته بهره گرفته ایم. جمهوری اسلامی نقاط ضعفی داشته است؛ از نشانه های این ضعف ها در ابعاد کارکردی، ساختاری و شناختی، مشکلات امنیتی و استراتژیکی است که در برخی مقاطع گریبانگیر این استان می شود.
ردپای هویت بلوچ در زنگبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از خصوصیات بارز جامعه ایرانی از گذشته های دور تاکنون که دستاوردهای باشکوهی در عرصه توسعه فرهنگ و تمدن ایرانی خارج از مرزها در مقاطع مختلف تاریخی به دنبال داشته است، مهاجرت قبایل ایرانی به سرزمین های دور و نزدیک جهان است. مهاجرت ایرانیان بلوچ به زنگبار و نقش محوری این جزیره در استقرار بلوچ ها در بخش هایی از کشورهای امروزین تانزانیا، کنیا و اوگاندا به همراهِ مناسبات دوستانه آن ها با بومیان مسلمان این کشورها، یکی از این نمونه هاست که نتایج مهمی را نیز به دنبال داشته است. در این مقاله با پرداختن به دلایل مهاجرت و نحوه مهاجرت و مهاجرت بلوچ های ایرانی از بلوچستان ایران و عمان به زنگبار، وضعیت عمومی بلوچ ها در این جزیره از حدود 350 سال پیش تاکنون و نقش آفرینی آنها در انتشار جلوه هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در زنگبار بررسی شده است. سؤال اصلی پژوهش عوامل اصلی مهاجرت و نحوه اقامت بلوچ های ایرانی در زنگبار و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط مردمان بلوچ با بومیان زنگبار و مقبولیت عمومی آنان است. چارچوب مقاله بر مبنای نقش مؤثر مهاجران ایرانی در توسعه فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی- فرهنگی حاصل از استقرار بلوچ ها در زنگبار متغیرهای پژوهش قلمداد می شوند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است عوامل اصلی کنشگر بر فرایند مهاجرت و سکونت ایرانیان بلوچ در زنگبار بررسی شوند.
شناسایی ماهیت نژادی مردم بلوچ از سوی غربیان با اتکا بر مسائل فرهنگی، رویکردها و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
143 - 162
حوزه های تخصصی:
زبان بلوچی، یکی از شاخه های زبان های ایرانی است. این زبان صورت باستانی و قدیمی خود را بهتر از دیگر شاخه های زبان های ایرانی حفظ نموده است. باوجوداین، برای دانشمندان غربی اثبات نژاد بلوچ ها به لحاظ آریایی، دراویدی، ترکمن و یا عرب بودن آنان امری بغرنج بوده و در خصوص این مسئله استنتاج های قطعی از سوی هر محقّقی با برخی تردیدها همراه بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی و پژوهش توصیفی-تحلیلی بر آن است تا نژاد مردم بلوچ را با اتّکا بر برخی نظریات خاصی که در این زمینه ارائه شده، مورد واکاوی قرار بدهد. درواقع، هدف پژوهش آن است که علاوه بر نقل برخی نظریات برجسته، به توصیف و تبیین مسئله مورد نظر پرداخته شود. نتایج پژوهش حاضر نشان خواهد داد هر چند در گذشته بحث مطالعه نژادها، یک مسئله حاد ایدئولوژیک و سیاسی پررنگ در غرب بوده؛ امّا باید خطرنشان کرد با توجه به کثرت نظریات ارائه شده در زمینه ماهیت بلوچ ها و عدم وحدت رویه در نوشته های غربیان، این امر درزمینه شناسایی هویت نژادی این قوم به صورتی بینابین مصداق پیدا می کند. به عبارتی، دیدگاه های مستند علمی، مواضع، جهان بینی ها و یا رویه ای که طی آن غربیان به بررسی ماهیت اقوامی همچون بلوچ یا غیر بلوچ می پرداختند، نشئت گرفته و برخاسته از متن سیاست بود
زیورآلات سنتی زن بلوچ
حوزه های تخصصی:
تهیه و ساخت زیورآلات که در طول تاریخ از اهمیت ویژه ای برخ وردار ب وده اس ت، از جمل ه عناصر فرهنگی برای معرفی قوم بلوچ محسوب می ش ود. زی ورآلات زن ان بل وچ ش امل ان واع گوناگونی است که با نوع پوش آنان همخوانی دارد. این هنر تبلور هنرهای دستی مانند فلزکاری و تزییناتی است که با نقره، طلا، نگین و نقوش هندسی روی این اش یا ب ه ک ار م ی رود. نق وش زیورآلات بلوچی از عناصر طبیعی و هندسه حاکم بر آنها الهام گرفته شده است. پ ژوه حاض ر به صورت میدانی در شهرستان های سراون، خاش و نیکشهر انجام گرفته است. نتایج این جستار نشان می دهد زیورآلات سنتی زنان بلوچ بسیار گسترده است و شامل موارد ذی ل است: زیورآلات سر (بالای چشم، روی روسری، مو، گوش و نرم ه آن، گون ه، دو طرف بین ی)، زیورآلات گردن (گردن، سینه) زیورآلات دست (انگشت، مچ دست، پنجه، ناخن،) زی ورآلات پ امچ پا، انگشت.) هر کدام از زیورآلات یادشده علاوه بر زیبایی، کارکردهای دیگری چون درمان، تعویذ، نشان دادن دارایی و... دارند. همچنین در بررسی نقوش زیورآلات، عناص ر طبیع ی منطق ه چون گلها و گیاهان، پرندگان، خزندگان، آبزیان و نیز تخیل هنرمندانه تأثیر داشته است.
انگاره همبستگی قومیت بلوچ پاکستان و تأثیرات آن بر قومیت بلوچ در شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ابعاد مختلف ملی گراییِ بلوچ پاکستان و تأثیر آنان بر قومِ بلوچِ ساکن در استان سیستان و بلوچستان موضوع این نوشتار است. اهمیت این مسئله در آن است که از یک سو مناطق مرزی ایران هماره آبستن تحولات ژرف فکری، دینی، قومیتی و بعضاً امنیتی بوده و از دیگرسو، در مرزهای شرقی و جنوبشرقی ایران، کشور پاکستان قرار گرفته که در آن، جریانات عمیق بنیادگرا و ملاحظات قومیتی و آموزه های متعارض ایدئولوژیک مطرح هستند. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از مفهوم همبستگی مکانیکی امیل دورکیم به واکاوی شاکله تاریخی و اجتماعی قومیت بلوچ در پاکستان و تأثیر آن بر گسستگی قومیتی در مرزهای شرقی ایران بپردازد. یافته های مقاله نشان می دهد که در چارچوب انگاره همبستگی مکانیکی دورکیم، قومیت بلوچ پاکستان دارای الهامات قومیتی و ایدئولوژیک است و اگرچه دارای شاخه های مختلفی از حیث سازوکار عمل است، آرمان خود را تشکیل کشور بلوچستان بزرگ می پندارد. بر مبنای همین آرمان، برخی از شاخه های منشعب از قومیت بلوچ حتی به سمت مشی نظامی نیز سوق پیدا کردند تا ضمن ناامن کردن مناطق شرقی ایران، بلوچ های ساکن در استان سیستان و بلوچستان را به سمت خود جذب کنند.
تأملی در آرایش نیروهای اجتماعی و تحول گفتمان های هویت قومی در بلوچستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأمل در آرایش نیروهای اجتماعی و جریان<strong> </strong>های اندیشه<strong> </strong>ای گوناگون که در هر جامعه قومی، چشم<strong> </strong>انداز هویتی ویژه ای را توسعه می<strong> </strong>دهند، تأییدگر این نکته است که امر قومی به<strong> </strong>طور عام و مسئله هویت قومی به<strong> </strong>طور خاص، پدیده<strong> </strong>ای اجتماعی است که می<strong> </strong>تواند زمینه ساز مناقشه<strong> </strong>های اساساً گفتمانی باشد. پژوهش حاضر برمبنای چنین درکی و با توجه به ضرورت فهم گوناگونی<strong> </strong> اندیشه<strong> </strong>هایی که در مورد مسئله قومیت و هویت قومی در بلوچستان ایران، به ویژه در دوران معاصر، وجود داشته و دارد، سازمان یافته است. این پژوهش کیفی با استفاده از مجموعه<strong> </strong>ای از تکنیک<strong> </strong>ها، به<strong> </strong>ویژه با تأکید بر روش<strong> </strong>شناسی تاریخی، مطالعات کتابخانه<strong> </strong>ای اسنادی، و نیز تأملات میدانی، پس از طرح بحثی نسبتاً مفصل در مورد ساختار و سازمان اجتماعی بلوچ<strong> </strong>های ایران، نخست به ارائه نوعی دسته بندی از نیروها و گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در جامعه موردمطالعه پرداخته و سپس، بر این مبنا، بحثی را درباره گفتمان<strong> </strong>های رقیب در آن ارائه کرده است. یافته<strong> </strong>ها نشان می<strong> </strong>دهد که تأثیرگذارترین گروه<strong> </strong>های اجتماعی مطرح در سپهر سیاسی و اجتماعی بلوچستان به<strong> </strong>ویژه در یک سده اخیر عبارت بوده<strong> </strong>اند از: 1) سردارها، خوانین و اشرافیت سنتی؛ 2) نخبگان قومی ناسیونالیست و ملی<strong> </strong>گرا؛ 3) روحانیون، مولوی<strong> </strong>ها و فعالان مذهبی؛ 4) روشنفکران و فعالان مدنی تجددگرا. به نظر می<strong> </strong>رسد که هریک از این گروه<strong> </strong>ها، در چارچوب و فض ای اندیشگانی ویژه<strong> </strong>ای فعالیت م ی<strong> </strong>کند؛ در مقاله حاض ر، این موضوع با ارائه چهار دسته گفتمانی، بررسی شده اس ت: 1) گفتمان<strong> </strong>های خودمحور و قوم<strong> </strong>گرایانه؛ 2) گفتمان<strong> </strong>های ناسیونالیستی و ملی<strong> </strong>گرایانه؛ 3) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی مذهب<strong> </strong>محور؛ 4) گفتمان<strong> </strong>های سیاسی اجتماعی بازاندیشانه.
بررسی دیدگاه زنان در مورد رفتارهای باروری در قومیت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق به بررسی دیدگاه زنان در مورد رفتارهای باروری در قومیت در محدوده جغرافیایی شهرستان ایذه پرداخته شده است. فرض اصلی این است که بین اقوام کرد، ترک، عرب، لر و بلوچ ساکن در قلمرو جغرافیایی این پژوهش در زمینه ی رفتارهای باروری تفاوت معنی وجود ندارد. روش این پژوهش روش کیفی است و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته باز پاسخ استفاده شده است.جمعیت آماری پژوهش حاضر زنان لر،عرب،کرد، ترک و بلوچ 20 تا40 ساله ی متأهل ساکن در شهرستان ایذه در سال 1388 است. نمونه ی آماری 40 نفر است که به صورت تصادفی انتخاب شده اند.درباره ی آمار جمعیتی قومیت های مختلف ساکن در شهرستان ایذه اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما آنچه مسل م است اکثر قریب اتفاق م ردم شهرستان ایذه از ق وم لر(لر ب زرگ) هستند و قومیت های عرب، ت رک، کرد و بلوچ به ترتیب در رده های بعدی قرار می گیرند. قبل ذکر تعداد افراد قوم بلوچ در شهرستان مذکور بسیار محدود هستند. به طور خلاصه نتایج این تحقیق نشان داده که در حال حاضر نگرش و رفتار باروری در همه گروه های قومی به هم نزدیک شده است و تفاوت قابل توجهی در نگرش و رفتار در زمینه ی باروری زنان قوم های مختلف وجود ندارد به عبارتی، تحقیق حاضر همگرایی رفتارهای باروری در جامعه مورد مطالعه را تأیید می کند.
نسبت نشان فرهنگی و سوزن دوزی بلوچ
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۳
13 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناسایی ویژگی های فرهنگی هر قومی مطالعه پوشاک آن هاست. پوشاک سنتی در هر جامعه ای می تواند نشان دهنده هویت و فرهنگ آنان باشد. پوشاک سنتی بلوچ به دلیل کاربرد فراوانش ارزشمند ترین سرمایه فرهنگی آن ها است و بعد بصری هویت اجتماعی و فرهنگی این قوم را نشان می دهد. مهم ترین مشخصه پوشاک بلوچ، سوزن دوزی آن است که بر لباس های زنانه دوخته می شود. نقوش هندسی این هنر ارزش های نمادین فرهنگ و هویت پیشین عشایری این قوم را نشان می دهد. در میان هیچ قوم عشایری دیگری در ایران این گونه نقوش هندسی بر پوشاک تبلور نیافته است. از طرف دیگر در سال های اخیر تعیین نشان فرهنگی شهرها و اقوام مختلف که بتواند به صورتی موجز در راستای اهداف توسعه ای، معرف کلیت فرهنگ منطقه باشد مورد توجه قرار گرفته است. تعیین این نماد فرهنگی به پایداری و حفظ هویت قوم مزبور کمک کرده و به شناسایی و شهرت فرهنگ مورد نظر منجر خواهد شد. کاربرد فراوان سوزن دوزی بلوچ بر پوشاک می تواند به عنوان مهم ترین نشانه هویتی و فرهنگی قوم بلوچ تعیین شود. هدف این مقاله بررسی تأثیر فرهنگ و هویت عشایری بر تزئینات پوشاک زنانه بلوچ و بیان دلایل تناسب این هنر با نشان فرهنگی آن است. فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی مورد ارزیابی و اثبات قرار گرفته است. در نتیجه این مطالعات مشخص شد که سوزن دوزی می تواند نماینده نشان و هویت بصری فرهنگ بلوچ باشد.
هویت خواهی سلفی در ایالت بلوچستان- پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
271 - 288
حوزه های تخصصی:
کشمکش بلوچ ها و دولت پاکستان با محور قوم گرایی بلوچ مؤلفه مهم تحولات ایالت بلوچستان به ویژه از استقلال پاکستان در سال 1947م. بوده است. اما تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979م. و حمله آمریکا به این کشور در سال 2001م.، و همجواری این رویدادها با ایالت بلوچستان، سلفی گرایی را به عنوان پدیده ای جدید وارد این ایالت کرد. پرسش پژوهش این است که هویت خواهی سلفی چگونه وارد ایالت بلوچستان شده و چه تأثیری بر قوم گرایی بلوچ داشته است؟ این پژوهش نشان می دهد که رویدادهای سال های 1979 تا 2001م.، ایجاد مدارس مذهبی در بلوچستان برای مقابله با شوروی، شکل گیری شورای کویته، حضور فرقه گرایان ضدشیعی، جذب بلوچ ها در گروه های فرقه گرا و القاعده و همکاری متقابل بلوچ قوم گرا با فرقه گرایان سلفی و طالبان، قوم گرایی بلوچ را تحت الشعاع قرار داده و ایالت بلوچستان را به مأمن گروه های خشونت طلب سلفی مبدل ساخته است.
شکل شناسی حماسه «رِند» و «لاشار» از نگاه اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل گیری مشهور ترین حماسه بلوچی رِِند و لاشار بر پایه و بنیان ارزش های اخلاقِ قومی و منطقه ای بوده و با حفظ آن ارزش ها ی اخلاقی است که منجر به جنگ خان و مان برانداز و فرسایشی سی ساله ای بین دو قوم رِند و لاشار می شود. حماسه مذکور بر اساس تحلیل شکل شناسی آن ، جزیی ترین مواد داستان، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد، مواردی چون گفتار ها، کردارها ، پندار ها ، قهرمانان ، منطق داستان ، زمان و مکان ، شیوه نقل ، آرایه ها و شگرد ها. هدف نگارنده از این تحقیق، این بوده که فرهنگ، اخلاق و ادبیات بلوچی و هم چنین مشهورترین حماسه بلوچی بر اساس تحلیل شکل شناسی برای دوستداران و جویندگان ادبیات بلوچی شناخته گردد. کتاب های نسبتاً زیادی درباره ادبیات منظوم بلوچی نوشته شده ، اما تاکنون هیچ اثر قابل توجّه و مستقلی در زمینه شناساندن حماسه رِند و لاشار بر اساس شیوه شکل شناسی و از نگاه اخلاقی به تحریر در نیامده است. به یقین این نخستین اثر مستقل درباره این موضوع است که نگارنده ، در این مقاله، با استفاده از روش مطالعه کتابخانه ای و با شیوه ی شکل شناسی به گردآوری مطالب پرداخته است.
بلوچ ها و سقوط اصفهان
حوزه های تخصصی:
بلوچ ها قوم سنی مذهب ناراضی در مرز های شرقی قلمرو صفویان بودند که با حمایت از افاغنه غلزایی موجبات سقوط اصفهان را در 1135 هجری فراهم کردند. سقوط اصفهان به نام افغان ها، با قدرت جنگاوری بلوچ ها صورت گرفت. موردی که بلوچ ها را به افاغنه برای حمله به اصفهان نزدیک می کرد؛ علاوه بر هم کیشی آنان، مظالمی بود که طی سال ها حکومت شیعه مذهب صفوی در حق این قوم محروم و مغضوب انجام داده بود؛ بنابراین، بلوچ ها راه چاره را در حمله به اصفهان برای گرفتن انتقام کینه های چندین ساله یافتند و به درخواست دوستی افاغنه پاسخ مثبت دادند و بدین ترتیب زمینه ی سقوط اصفهان مهیا شد. پژوهش حاضر بر آن است تا عوامل و زمینه هایی را بررسی کند که باعث شد بلوچ ها به سمت اصفهان حرکت و موجبات سقوط آنجا را فراهم کنند و قصد دارد به این پرسش ها پاسخ که چه عوامل و انگیزه هایی موجب شد بلوچ ها با افاغنه متحد شوند و در نهایت چرا این اتحاد از هم فرو پاشید؟ این پژوهش درصدد است با تکیه بر منابع و پژوهشها، زمینه های حمله بلوچ ها به اصفهان و تاثیر آنها در سقوط این شهربررسی و پیچیدگی های موجود را برطرف کند و پاسخی درست و درخور برای این مقوله ارائه دهد.
بررسی نگرش نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان شهر چابهار: نقش یک زبانه و دوزبانه و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی ارتباط میان دوزبانگی و تعلیم و تربیت از موضوعات مهمی است که امروزه سیاست گذاران آموزشی، روان شناسان و معلمان با آن مواجه هستند. پژوهش حاضر باهدف بررسی نگرش نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چابهار طراحی و اجرا شد. این پژوهش توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر چابهار مشغول به تحصیل در سال 93-92 می باشد که به صورت نمونه گیری طبقه ای برابر تعداد 240 دانش آموز (120 فارس و 120 بلوچ) موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش گاردنر انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری تی مستقل و رگرسیون گام به گام با کمک نرم افزار spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین نگرش نسبت به یادگیری درس زبان انگلیسی دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه و دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از رگرسیون نیز نشان داد نگرش پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی است.
نقوش هندسی در سوزن دوزی بلوچ
منبع:
رج شمار دوره اول بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
123 - 135
حوزه های تخصصی:
منطقه بلوچستان از معدود مناطق ایران است که با وجود تغییرات سریع در زندگی مدرن به حفظ پوشش سنتی خود پایبند بوده است. حفظ این البسه هویت متمایز فرهنگی آن ها را نسبت به دیگر اقوام ایرانی آشکار می سازد. هدف از نگارش این مقاله بررسی ویژگی های هندسی سوزن دوزی بلوچ است. این نقوش هندسی در میان رودوزی های سنتی ایران خاص و منحصر به فردند. بنابراین پژوهش حول محور پاسخ به این سوال شکل گرفت که چه ویژگی های شاخص هندسی می توان در زیبایی شناسی سوزن دوزی بلوچ یافت؟ به عنوان فرضیه و پاسخ به این پرسش می توان فرم مثلث را به عنوان اصلی ترین ویژگی هندسی این نقوش معرفی کرد. به عبارت دیگر زیباییی شناسی هندسی مثلث بر این نقوش حاکم است. با استفاده از روش تحقیق کیفی-توصیفی از نوع تاریخی و جمع آوری اطلاعات اسنادی نقوش سوزن دوزی بلوچ و ویژگی های خاص هندسی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. بر اساس یافته ها، یکی از اساسی ترین ویژگی های زیبایی شناسانه نقوش سوزن دوزی بلوچ در هندسی بودن آن ها است. نقوش هندسی غالب نیز عبارتند از مربع یا لوزی و مثلث. لوزی و مربع را نیز می توان حاصل به هم پیوستن مثلث های کوچکتر دانست. بدین ترتیب می توان مطبق فرضیه پژوهش، زیبایی شناسی هندسی سوزن دوزی بلوچ را برپایه شکل مثلث دانست.