مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۵۴٬۱۴۱ تا ۲۵۴٬۱۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتقای مدل تجزیه و تحلیل سیستمی ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه خرم آباد با استفاده از عامل منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی توان تفرجی پارک جنگلی مخمل کوه واقع در شمال شهر خرم آباد به مساحت 430 هکتار، از فن آوری GIS استفاده شد. ابتدا نقشه های شیب، جهت و ارتفاع در نرم افزار ArcGIS9.2 و Arcview3.2 تهیه شدند. سپس با تلفیق آن ها نقشه شکل زمین بدست آمد. با روی هم گذاری نقشه شکل زمین، طبقات خاک و پوشش گیاهی، نقشه واحدهای زیست محیطی تهیه شد. در نهایت از مقایسه واحدها با مدل توریسم مخدوم، نقشه توان تفرجی اولیه بدست آمد. نتایج نشان داد از کل مساحت منطقه، 4/34 درصد از پارک مخمل کوه دارای توان تفرجی متمرکز نوع دو، 9/39 درصد توان گسترده نوع اول و 9/25 درصد دارای توان گسترده نوع دو می باشد. برای ارتقا مدل سیستمی اقدام به برداشت عامل منابع آبی با استفاده از GPS شد تا لایه منابع آبی به عنوان لایه مثبت به نقشه توان تفرجی اولیه اضافه و نقشه توان تفرجی نهایی بدست آید. نتایج نشان داد که با دخالت این فاکتور، توان تفرجی پارک به 6/13 درصد توان تفرجی متمرکز نوع یک، 2/37 درصد تفرج متمرکز نوع دو، 2/32 درصد تفرج گسترده نوع یک و 1/17 درصد تفرج گسترده نوع دو تغییر یافت.
ارزیابی راهبردی توسعه فعالیت های باغداری (مطالعه موردی بخش باغبهادران-شهرستان لنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ و توسعه فعالیت باغداری به صورت پایدار نیازمند زیرساخت های مناسب اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اکولوژیکی و نهادی است و نیز مشارکت، برنامه ریزی دقیق و همه جانبه ای را در مقیاس محلی تا ملی نیاز دارد. فعالیت باغداری بخش باغبهادران نقش قابل توجهی در اقتصاد روستایی داشته و توانایی توسعه روستایی به صورت گسترده تر را داراست. بنابراین هدف از تحقیق تحلیل توانمندیها و محدودیت های توسعه فعالیت باغداری در منطقه و شناسایی راهبردهای توسعه فعالیت باغداری در منطقه به صورت پایدار می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است. از 146 باغدار منطقه به عنوان نمونه آماری منتخب از کل جمعیت منطقه با روش کوکران و نیز از تعداد 30 کارشناس مرتبط با فعالیت باغداری پرسش شده است. برای تبیین نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدیدها از تکنیک SWOT و به منظور اولویت بندی راهبردها و تبدیل شاخص های کیفی به شاخص های کمی از روش«بی مقیاس کردن با استفاده از نرم» استفاده شده است. نتایج حاصل در اولویت بندی نهایی؛ وجود درآمد اقتصادی برای باغدار، ایجاد محیط زیست مناسب، چشم اندار زیبا و اشتغال زایی، وجود باغداران با تجربه و دانش بومی، از اولویت های ممتاز فعالیت باغداری منطقه در زمینه نقاط قوت می باشد. در بین نقاط ضعف، کم سوادی یا بی سوادی باغداران، عدم و یا کمبود دسترسی به انبار، سردخانه و امکانات بسته بندی مناسب، وجود واسطه ها و اختلافات بر سر قیمت، عدم تحول در میزان وضع وام و اعتبارات در این زمینه از مهمترین موانع فعالیت باغداری مطرح شده اند. از بین فرصتهای بیرونی، گسترش شیوه های آبرسانی نوین، ایجاد صنایع تبدیلی از عوامل امیدوار کننده برای حفظ و توسعه باغات و موثر بر فعالیت باغداری منطقه محسوب می گردد. نوسان بازار قیمت، ضعف در قیمت گذاری محصولات از طرف سازمان های مربوطه، خشکسالی، رقابت شدید یا یک طرفه بین محصولات باغی وارداتی و داخلی، وجود مراکز صنعتی آلوده کننده دراطراف منطقه، فقدان برنامه جامع و سیاستگذاری بر نگهداری و توسعه باغات و کاهش زمین های باغی به علت ویلا سازی گسترده مهمترین عوامل تهدید کننده بیرونی مطرح شده اند. واژه های کلیدی: برنامه ریزی راهبردی،بی مقیاس کردن،تکنیک SWOT،توسعه،فعالیت باغداری، باغبهادران.
تحلیل سوانحالعشاق از دیدگاه «من استعلایی» پدیدارشناختی (رویکردی پدیدارشناختی به قلمرو عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادب فارسی به سبب برخورداری از تنوع وگستردگی فراوان از دیرباز توجه منتقدان را به خود معطوف داشته است. در این میان، سوانح احمد غزّالی از دو جهت، یکی به دلیل نظریهپردازی های معرفتشناسانه و دیگر نوع نگاه مؤلف به توصیف پدیدارهایی چون عشق، عاشق و معشوق، از وجهه معرفتی بالایی برخوردار است؛ پژوهش حاضر روش نقد پدیدارشناختی رابا توجه به یکی از دغدغه های اصلی خود که رسیدن به «التفات» و «طلبگاهی» منحصراً عرفانی و نیز ارائه پاسخی برای چگونگی ارتباط میان آگاهی با مسأله فناست، در تحلیل رخدادهای معرفتی سوانح به کار گرفته است.
روش انتقادی این مقاله، پدیدارشناسی استعلایی است تا با اتکا به تحلیل آن، از کیفیّت ظهور رخداد آگاهی و «من استعلایی»، موضوع را به تعبیر سوانح از «طلبگاه» عرفان قرن ششم ارزیابی، و اهمیت انتخاب عشق را در ایجاد و تکوین فرایند آگاهی بیان کند. دستاورد عملی این مقاله، معرفی عینی یک الگوی کاربردی به منظور بررسی فرایند معرفت شناسی در حوزه ادبیات عرفانی است.
تقی زاده، از تجددگرایی تا فرنگی مآبی
حوزههای تخصصی:
درک بینش روشنفکری تقی زاده همان قدر دچار کج فهمی است که درک شخصیت سیاسی او؛ با این تفاوت که تقی زاده خود، در ایجاد این کج فهمی بیش از هر کس دیگر نقش داشت. چرا که ایراد جمله «ایرانی باید ظاهراً و باطناً، جسماً و روحاً فرنگی مآب شود و بس» دیگران را به این بینش کشانید که وی با درک سطحی از مدرنیته، فاقد وجاهت روشنفکری بوده و به انداز ه ی یک فرنگی مآب نزول کرده است؛ در حالیکه بررسی مطالب و نوشته های وی، خلاف این مسئله را اثبات می کند . به لحاظ شخصیت سیاسی - که شخصیت روشنفکری اش بر آن سایه انداخته بود - نزدیکی به قدرت و دست یازیدن به هر اقدام منفعت طلبانه، که لازمه مقام سیاستمداری است، حتی به قیمت امضای تمدید قرار داد 1933، وی را به یکی از منفورترین سیاستمداران عصر پهلوی مبدل کرد .
هوشمندی رقابتی، برساخته ای نوین در توسعه تفکر استراتژیک (مطالعه موردی: مقایسة بانک های خصوصی و دولتی استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، توان رقابتی، اساس بقای شرکتها است. هوشمندی رقابتی به عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک و یکی از سریعترین زمینههای رشد کسب و کار دنیا در نپز گرفته می.شود. هدف از تحقیق حاضر، بررسی وضعیت هوشمندی رقابتی و تأثیر آن بر تفکر استراتژیک مدیران است. جامعة أماری تحقیق حاضر، 70 نفر از سرپرستان و مدیران بانکهای دولتی (بانک ملی) و خصوصی (پاسارگارد، سرمایه و اقتصاد نوین) استان مازندران است. برای گردآوری دادههای مربوط به هوشمندی رقابتی و ابعاد چهارگانة آن، یعنی آگاهی از بازار، رقبا، فناوری و راهبرد، پرسشنامهای شامل 25 سؤال بر اساس مؤلفههای حاصل از مرور متون تحقیق تدوین شد و پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونة آماری قرار گرفت. برای طبقه بندی و تفسیر داده ها از روش های آمار توصیفی و برای آزمون فرضیهها از روش های آمار استنباطی، نظیر آزمون همبستگی و آزمون تی استفاده شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد بین هوشمندی رقابتی در تصمیمهای استراتژیک بانک های خصوصی و دولتی تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین، یافتهها حاکی از آن است که بانکهای خصوصی، از نظر هوشمندی رقابتی و توجه به مبانی تفکر استراتژیک، نسبت به بانک دولتی در جایگاه بهتری قرار دارند.
انگاره چلکوفسکی در عزاداری شیعه؛ نقد دیدگاه چلکوفسکی در مجموعه «Shi’ism»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهه حاضر نقد مقاله «Popular Shi’i Morning Rituals» (مقاله 44) از مجموعه «Shi’ism» نوشته دکتر پیتر چلکوفسکی است. نگاه ایشان به مراسم عزاداری شیعه با وجود بی طرفانه نگاشتن او، همانند نگاه بسیاری از مستشرقان کاستی هایی دارد. وی با بیانی توصیفی به شرح مراسم عزاداری در نواحی مختلف شیعه نشین جهان می پردازد. مبنای وی در بررسی این برنامه ها بر نگاه نمادین یک ناظر بیرونی و بدون کمک گرفتن از آموزه ها و مصادر شیعه استوار است. یکی از راه های شناخت باورهای یک جامعه، بررسی نمادهای موجود در آن محیط است که نویسنده از این روش در تحلیل های خود استفاده کرده است. نوشتار حاضر درصدد اثبات این امر است که چنین روشی نمی تواند بیان درستی از شعائر و آموزه های شیعه ارائه نماید و با کاستی ها و مشکلاتی همراه است.
این پژوهه در دو محور کاستی ها و امتیازات، به نوشته چلکوفسکی نگاه می کند و نکات مثبت این مقاله را در شکل و ساختار مقاله و روش نویسنده و کاستی های آن را با دو رویکرد محتوایی و روشی مورد تحلیل قرار می دهد.
کتاب شناسی و مأخذشناسی مزدکی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعة تطبیقی فلسفة تعلیم و تربیت در رویکردهای پدیدارشناختی سهراب سپهری و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در شعر سهراب سپهری، فلسفة تعلیم و تربیت و توجه او به این ساحت بنیادین حیات بشری است. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که جهانبینی، شخصیت و زندگی عملی خود سپهری نیز از دهة چهل خورشیدی بدین سو، دگرگونی عظیمی داشته است. هدف از این پژوهش، نشان دادن ابعادی از تأثیرپذیری سهراب سپهری از رویکردهای پدیدارشناختی در تعلیم و تربیت و مشخص کردن همسویی و همخوانی نظرات وی با نظریات اریک فروم (1980- 1900) است. در نگاه پدیدارشناسانة سپهری و فروم، کودکی مفهومی فلسفی دارد و معادل آزادی، ادراک شهودی پدیدهها و کسب تجربة فردی است، بروز غرایز و سائقها، زمینة کسب «فردیت» کودک است و بلوغ، زمان استقلال از افکار و اعمال تقلیدی است. ستیز با عادات، نهی و نفی دانش تحمیلی، ستایش تنهایی و پذیرش مرگ از دیگر موارد همسویی نظرات سپهری و اریک فروم به شمار می روند.
پیوند میان شعر و هنر نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
155 - 170
حوزههای تخصصی:
ادبیات مقابله ای در مفهوم فراگیرش در بر گیرنده پیوند ادبیات با دیگر هنرهای زیباست. دیدگاه های نظریه پردازانی چون ارسطو و هوراس درباره گونه های هنر مبنای پژوهش های مقابله ای و بررسی پیوند و همانندی میان هنرها شده است، و به ورود اصطلاحات تصویرپردازی و کنده کاری و مجسمه سازی در حوزه شعر انجامیده است. در این جستار به کاربرد هنر مجسمه سازی و کنده کاری در شعر پرداخته می شود، و مفاهیم بدیع برآمده از این پیوند به خواننده ارائه خواهد شد. بر این پایه به واکاوی دو قصیده أبو ریشه و کیتس با عنوان های «معبد کاجورائو» و «گلدان یونانی» پرداخته، و مصادیق تأثیر و الهام را بررسی می کنیم.
تحلیل بینامتنی داستان مار و مرد سیمین دانشور
حوزههای تخصصی:
مسأله ی اصلی این مقاله پیدا کردن و تحلیل پیوندها و ارتباط های بین ادبیات معاصر فارسی به ویژه داستان کوتاه فارسی که نوع ادبی جدیدی است و در پیشینه ادبی ایران به این شکل خاص وجود ندارد؛ با میراث عظیم ادبیات فارسی است. برای این منظور، یکی از داستان های کوتاه سیمین دانشور به نام «مار و مرد» انتخاب و بر اساس نظریه بینامتنیت بررسی و تحلیل شده است.
روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری آن بر مبنای نظریه بینامتنیت به ویژه دیدگاه ژرار ژنت در این حوزه پایه ریزی شده است. این چهارچوب از طریق مطالعه ی زمینه موضوع و بررسی ادبیات پژوهش و آثار مرتبط در حوزه نظری و با بررسی وبازکاوی متن داستان مار و مرد و ارتباط آن با متون دیگر با استفاده از منابع تحقیق ترسیم شده است.
نتایج این پژوهش، بازگو کننده ارتباط وسیع داستان با متون مختلف همچنین عناصرمختلف فرهنگی است.
حجاب و حجاب گریزی با رویکرد مهندسی فرهنگی - انتظامی (مورد مطالعه: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
حجاب هر چند حائلی برای فرد محسوب می شود، اما به طور کلی چادری بسیار بزرگ برای جامعه و تداوم امنیت پایدار قلمداد می گردد. هر چه حجاب مبنایی برای گسترش عفاف و تحقق امنیت باشد، حجاب گریزی با نا امنی توافق حاصل می نماید. حجاب گریزی یکی از مشکلاتی است که راه حل فوری ندارد، یعنی نیاز به نهادینه کردن فرهنگی دارد. حجاب را در چارچوب تشدید مجازات عملیاتی کردن، نهادینه کردن اجباری است که تغییر ساختاری در این زمینه را به تاخیر خواهد انداخت.
حجاب گریزی اگر گسترش یابد به بدحجابی و بی حجابی تبدیل می گردد که در نهایت با امنیت اجتماعی رابطه معکوسی خواهد یافت. براین اساس از مدلی علی با اشاره به چهار محیط اجتماعی بهره گرفته شده است. این چهار محیط عبارتند از: 1. محیط خانوادگی؛ 2. محیط تحمیلی؛ 3. محیط اتفاقی؛ 4. محیط انتخابی.
مقاله حاضر جزء مطالعات توصیفی تحلیلی و در آن از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه با توجه به حجم جامعه آماری،180 نفر تعیین گردیده است. از کل طیف محجبه تا بدحجاب که با شاخص 400 درصدی سنجیده شده است، 145% باحجاب متوسط، 136% بدحجاب و 119% افراد محجبه قرار گرفته اند. با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر، تاثیر متغیر فقدان الگوهای عینی بر عامل مهندسی فرهنگی به طور مستقیم 232/0 و به طور غیرمستقیم 298/0 بوده که تاثیر کلی این شاخص برابر با 530% بوده است. بر اساس نتایج بدست آمده وضعیت تاهل، سن، محل سکونت، محل تولد، سطح تحصیلات و... هیچگونه تاثیر قابل ملاحظه ای بر رعایت حجاب یا عدم آن نشان نداده اند و از سوی دیگر بین حجابی که واقعا در جامعه رعایت می شود و حجابی که زنان و دختران دوست دارند داشته باشند، شکافی عمیق در حال به وجود آمدن است.
بررسی اثر تشکیل اتحادیه پولی بر تجارت بین کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) با استفاده از تئوری منطقه پولی بهینه (OCA) و مدل جاذبه تعمیم یافته
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، تشکیل اتحادیه پولی کشورهای اسلامی مورد توجه بسیاری از کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) قرار گرفته است. در این پژوهش اثر تشکیل اتحادیه پولی بر تجارت در 49 کشور اسلامی در دوره 1990-2011 با استفاده از تئوری (OCA) و مدل جاذبه تعمیم یافته مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر این است که مرز مشترک، زبان مشترک و وجود اتحادیه های تجاری اثر مثبت و معنی دار و نوسانات نرخ ارز، محصور بودن در خشکی و فاصله بین کشور مبدأ و مقصد اثر منفی و معنی داری بر جریان تجارت بین کشورهای اسلامی داشته اند. همچنین، تشکیل اتحادیه پولی اثر مثبت و معنی داری بر جریان تجارت کشورهای (OIC) دارد.
سرمقاله: بازاریابی سیاسی؛ پیش به سوی سازمانهای سیاسی بازارمحور و همچنین سازمانهای تجاری سیاست محور
دیپلماسی رسانه ای آمریکا در قبال بیداری اسلامی سال 2011؛ تحلیل محتوای کیفی سایت فارسی صدای آمریکا (از 1 ژانویه 2011 تا 1 ژوئیه 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله شناسایی مؤلفه های دیپلماسی رسانه ای ایالات متحده آمریکا در قبال تحولات بیداری اسلامی در پنج کشور تونس، مصر، یمن، بحرین و لیبی است. بدین منظور سایت فارسی زبانِ شبکه صدای آمریکا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در فاصله زمانی 1 ژانویه 2011 تا 1 ژوئیه 2011 و در قالب سه نظریه دروازه بانی، برجسته سازی و بازنمایی مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. بررسی نتایج تحلیل محتوا و تفسیر آن در چارچوب مفهوم دیپلماسی رسانه ای نشان می دهد که ایالات متحده از طریق رسانه رسمی بین المللی خود یعنی صدای آمریکا، علی رغم اشتراکات فراوان، رویکرد واحدی نسبت به تحولات بیداری اسلامی در شش ماهه اول 2011 در خاورمیانه ندارد.
تعیین الگوی بهینه حیاط مرکزی در مسکن سنتی دزفول با تکیه بر تحلیل سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از حیاط مرکزی الگوی بسیار کهنی در ساخت و ساز مسکن بوده و به طور قابل ملاحظه ای در شهرهای مختلف ایران مورد استفاده قرار گرفته، همچنین فضاهای سکونتی با بهره گیری از تدابیر مختلفی در اطراف این حیاط ها شکل گرفته اند. تناسبات حیاط مرکزی نقش عمده ای در تعیین میزان انرژی تابشی جذب شده در سطوح مختلف حیاط و ایجاد شرایط آسایش بصری و حرارتی برای ساکنین ایفا می کند. شناخت الگوی بهینه حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور نیازمند انجام مطالعات دقیق در میزان سایه اندازی الگوهای مختلف حیاط با تناسبات گوناگون است. برای رسیدن به این مقصود کوشش شده تناسبات مختلف حیاط در مسکن سنتی دزفول شناسایی شده و میزان سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط در الگوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
جهت انجام این تحقیق، نمونه های مختلف حیاط با استفاده از برداشت های میدانی تعیین شده و با استفاده از شبیه سازی سه بعدی الگوها، سایه حاصل از ابعاد مختلف بر روی سطوح مختلف در ماه های گوناگون سال اندازه گیری شده است. با مقایسه میزان سایه حاصل از هر نمونه با جدول نیاز اقلیمی شهرستان دزفول، بهترین نمونه از نظر مواقع نیاز به سایه و آفتاب معرفی شده است. در بناهایی که حیاط آنها، دارای نسبت 1تا 4/1 میان طول و عرض (حیاط با فرم مربعی شکل) و همچنین نسبت طول به ارتفاع 1/1 تا 2/1 (عمق متوسط) باشند، مناسب ترین میزان سایه در فصول گرم بر روی کف و جداره ها ایجاد خواهد شد. استفاده از این الگوی بهینه، سبب افزایش سایه بر سطوح حیاط، کاهش دمای جداره ها، کاهش بار سرمایشی ساختمان و افزایش آسایش ساکنین خواهد شد.
رویکردی تطبیقی به بینش فرجام شناسانه ی شعر بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بدر شاکر السیاب، شاعر نوپرداز عراقی در دوره ی معاصر (1964-1926) و به باور برخی صاحب نظران، طلایه دار جریان نوپردازی در شعر معاصر عربی، از سرایندگانی است که در متن نمادگرایانه ی بسیاری از سروده های خویش در جایگاه یک «شاعر- مکاشف» به طرح و تبیین گونه ای ادبیات مکاشفه ای (Apocalyptic Literature) می پردازد؛ در ادبیات فارسی نیز، فروغ فرخزاد(1345-1313) از برجسته ترین سرایندگان معاصر در گستره ی ترسیم و تبیین ادبیات مکاشفه ای در شعر به شمار می رود. مقاله ی حاضر، جستاری توصیفی- تطبیقی است در راستای ترسیم نمودهای ادبیات مکاشفه ای در شعر «رؤیا عام1956» بدر شاکر السیاب و «آیه های زمینی» فروغ فرخزاد؛ و می کوشد تا پس از ترسیم چارچوب، زوایا و شاخصه های ادبیات مکاشفه ای و بیان گونه های آن به توصیف و تبیین چگونگی ظهور و بروز آن در متن ادبی بدر شاکر السیاب و فروغ فرخزاد، خوانش سازه های ادبیات آپوکالیتیک در دو متن و بازکاوی و تطبیق بینش و نمود آپوکالیپس(Apocalypse) در سروده های یادشده بپردازد؛ از مهمترین این نمودها که در پژوهش پیش رو مورد توجه قرار دارند، عبارت اند از : مکاشفه های پیش گویانه ی دو شاعر به منظور ملموس ساختن اکنونِ بحران، فاجعه، بی نظمی و بی عدالتی، ترسیم کشمکش دو جریان خیر و شر یا به دیگر سخن روایت نبرد اهورا و اهریمن با رویکرد به دوران معاصر با طرح احتمال تحقق حالت برتر و بکارگیری اساطیر رستاخیز، نجات و قربانی به منظور آفرینش فضایی آخر الزمانی و رستاخیزی.
بیگانگی در داستان «البحث عن ولید مسعود» جبرا ابراهیم جبرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیگانگی پدیده ای است به قدمت زندگی انسان که معنای بسیار وسیعی دارد. دامنه ی مفهوم این پدیده از غربت رمانتیک که حاصل دلتنگی و بازگشت به کودکی و روستا است، شروع می شود و تا غربت روان شناختی که حاصل فرار از خویشتن و یا نتیجه ی احوال سیاسی و اجتماعی است، امتداد دارد. این پدیده در برخی دوره ها به دلایل مختلف شدت گرفته است. در عصر کنونی ساکنان سرزمین فلسطین به دلیل رویارویی با بحران هایی مانند آوارگی و غربت، ترس از استعمار و فشارهای اقتصادی و سیاسی، بیش از دیگران گرفتار این پدیده شده اند. جبرا ابراهیم جبرا ادیبی است فلسطینی که رنج هم وطنان خود را در این فاجعه احساس کرده و آن را در آثار خود نشان داده است. ""البحث عن ولید مسعود"" از داستان های اوست که به طور چشمگیری این پدیده را منعکس ساخته است به گونه ای که در آن بیگانگی ذاتی و اجتماعی و فرهنگی با نشانه های متعدد آن و به شیوه جریان سیال ذهن قابل بررسی است. بکارگیری این روش امکان بروز اندیشه و ذهنیت شخصیت ها را فراهم می کند و درنتیجه از بیگانگی درونی آن ها تصویری به دست می دهد.تطبیق الگوهای روایت شناسی بازتاب مفهوم بیگانگی را آشکار می سازد.
روش شناسی جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین روش شناختی عملکرد جلال آل احمد در حوزه انسان شناسی و فرهنگ پژوهی، می تواند نموداری دقیق از منش فکری عقیدتی او به دست دهد، چرا که آل احمد معتقد بود با ابزارها و روش های غربی نمی توان به توصیف درستی از موقعیت ایران دست پیدا کرد. او در مواجه با مسائل، می کوشید آنها را به شکلی ملموس و عینی توصیف کند و در نهایت راه کارهایی ارائه دهد. در مقاله حاضر کوشیده شده است با توصیف معرفت شناسی آل احمد، روش کاری، سبک و نگاه انسان شناختی اش تبیین شود، برای دست یابی به این هدف تمرکز بیشتر بر روی کارهای پژوهشی وی است. مقاله در یک مقدمه و چهار بخش مختلف سامان دهی شده است. در هر کدام از فصول مقاله نیز کوشیده شده تا پیشینه مباحث و رویکردهای مختلف به آرا آل احمد به اختصار مورد بررسی و یا نقد قرار گیرد و در انتها رویکرد سبک شناسانه او به شکلی ایجابی توصیف شود.
رتبه بندی و سنجش سطح آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی دربرابر ریسک زلزله (مطالعة موردی: مناطق روستایی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینة تاریخی، آسیب پذیری بالای کشور ایران دربرابر مخاطرات طبیعی، به ویژه زلزله را بیان می کند. استان قزوین هم از مناطق زلزله خیز بوده و آسیب های زیادی را در گذر زمان متحمل شده است. برای بیان راهکارهای کاهش آسیب ها، رتبه بندی میزان آسیب پذیری امری ضروری است. بنابراین، پژوهشگران برآن اند ضمن تبیین آسیب پذیری به صورت موردی در استان قزوین، به این سؤال اساسی پاسخ دهند که رتبه بندی آسیب پذیری مناطق روستایی قزوین دربرابر زلزله چگونه است. برای عملیاتی کردن اهداف، نخست شاخص های مناسب جهترتبه بندی آسیب پذیری شناسایی شدند، سپس اطلاعات به شیوة اسنادی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری، و در مرحلة بعد با استفاده از تکنیک TOPSIS، مناطق روستایی رتبه بندی شدند.یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهای شهرستان های قزوین و بوئین زهرا دارای بیشترین میزان ریسک هستند. پژوهشگران با بهره گیری از 69 گویة مرتبط با کاهش آسیب پذیری در قالب طیف لیکرت، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای در سطح 29 روستا و نزد 386 نفر از خانوارهای ساکن روستایی شهرستان با اولویت بالاتر ریسک (قزوین)، پیشنهادهایی را در چارچوب تکنیک سوات برای کاهش آسیب پذیری مطرح کردند.