مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تناسبات
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های دستیابی به فرهنگ و دانش بشری، مطالعهی هنر تمدن های گوناگون است. در شناخت تمدن ایران نیز، شوش از اهمیت والایی برخوردار است و سفالینه های منقوش آن، بر تارک موزه های جهان میدرخشند. این مقاله سعی دارد به شیوهی توصیفی- تحلیلی و تاریخی، علل توجه جهانیان به این سفالینه ها، به ویژه جام شوش را بررسی کند. اولین موردی که احساس لذت را در بیننده ایجاد میکند، زیبایی ظاهری است که از طریق: چشم نوازی نقوش و هماهنگی آنها با یکدیگر و با شکل ظرف، وجود تناسبات منطقی، تقسیم بندیهای دقیق، رعایت سواد و بیاض و طراحی منحصر به فرد، ایجاد میشود. این مساله با محاسبهی اندازه های اشیاء و به دست آوردن تناسبات، پیگیری و ملاحظه شد که اعداد به دست آمده به عدد طلایی نزدیک هستند. عامل دیگر، داشتن بار معنایی هر نقش است که به عنوان نمادی خاص بهکار رفته و ضمن ارتباط با دیگر نقوش، در پی دستیابی به هدفی خاص با تکیه بر باورها، اعتقادات و تمایلات انسان پیشین میباشد. دلایل مطرح شده برای برتری شاهکار سفالین جهان، با بررسی تطبیقی این نمونه، با سفالینه های تمدن های هم عصر با تمدن ایران و سفالینه های مناطق هم دوره با منطقهی شوش به اثبات میرسد و نبوغ ایرانیان را در خلق آثار هنری و بیان رمزگونهی خواسته هایشان به نمایش میگذارد.
تعیین الگوی بهینه حیاط مرکزی در مسکن سنتی دزفول با تکیه بر تحلیل سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از حیاط مرکزی الگوی بسیار کهنی در ساخت و ساز مسکن بوده و به طور قابل ملاحظه ای در شهرهای مختلف ایران مورد استفاده قرار گرفته، همچنین فضاهای سکونتی با بهره گیری از تدابیر مختلفی در اطراف این حیاط ها شکل گرفته اند. تناسبات حیاط مرکزی نقش عمده ای در تعیین میزان انرژی تابشی جذب شده در سطوح مختلف حیاط و ایجاد شرایط آسایش بصری و حرارتی برای ساکنین ایفا می کند. شناخت الگوی بهینه حیاط مرکزی در مناطق مختلف کشور نیازمند انجام مطالعات دقیق در میزان سایه اندازی الگوهای مختلف حیاط با تناسبات گوناگون است. برای رسیدن به این مقصود کوشش شده تناسبات مختلف حیاط در مسکن سنتی دزفول شناسایی شده و میزان سایه دریافتی سطوح مختلف حیاط در الگوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
جهت انجام این تحقیق، نمونه های مختلف حیاط با استفاده از برداشت های میدانی تعیین شده و با استفاده از شبیه سازی سه بعدی الگوها، سایه حاصل از ابعاد مختلف بر روی سطوح مختلف در ماه های گوناگون سال اندازه گیری شده است. با مقایسه میزان سایه حاصل از هر نمونه با جدول نیاز اقلیمی شهرستان دزفول، بهترین نمونه از نظر مواقع نیاز به سایه و آفتاب معرفی شده است. در بناهایی که حیاط آنها، دارای نسبت 1تا 4/1 میان طول و عرض (حیاط با فرم مربعی شکل) و همچنین نسبت طول به ارتفاع 1/1 تا 2/1 (عمق متوسط) باشند، مناسب ترین میزان سایه در فصول گرم بر روی کف و جداره ها ایجاد خواهد شد. استفاده از این الگوی بهینه، سبب افزایش سایه بر سطوح حیاط، کاهش دمای جداره ها، کاهش بار سرمایشی ساختمان و افزایش آسایش ساکنین خواهد شد.
نقش مفهوم توده - فضا در تبیین مکان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ویژگی های معماری منوط به بررسی مؤلفه های کالبدی - که به طورکلی «توده» نام دارد - و درک ویژگی هایی با حضور «عدم توده» - که فضا نام دارد -محقق می شود. معماری از موجودیت توده و فضا مستقل نبوده و کیفیت های مختلف فضای معماری از نسبت های مختلف توده و فضا شکل می گیرد که نظام توده - فضا نامیده می شود. در واقع نظام توده - فضای معماری با ایجاد ساختارهای کالبدی - ادراکی و کالبدی - عملکردی، فضای معماری باکیفیت های متفاوت خلق می کند. از این رو شناخت نظام توده - فضا و ویژگی های آن می تواند شناخت طراحان و معماران را نسبت به کیفیت فضا و مکان معماری ارتقا دهد. این مقاله با طرح فرضیه های زیر تلاش می کند نقش بنیادین و مؤثر نظام توده - فضا را در کیفیت مکان تبیین کند : الف. نظام توده - فضا مفهومی بنیادین و سرآغاز و بن مایه امر معماری است، ب. نظام توده - فضا موجب ظهور کالبدی و ادراکی اثر معماری شده و نظام ساختاری مکان را ایجاد می کند و پ. نظام توده - فضا در طول زمان با ایجاد ساختارهای کالبدی - ادراکی و کالبدی - عملکردی، فعالیت ها و معانی مکان را ایجاد کرده و موجب تجلی آن می شود. جهت تبیین فرضیه ها ابتدا نظام توده - فضا بررسی شده و اجزای آن توضیح داده می شود، سپس مؤلفه های اصلی مکان معرفی شده و عناصر معماری و مکان مقایسه و تفسیر می شوند. روش تحقیق این مقاله براساس روش توصیفی - تحلیلی و استدلال منطقی پایه ریزی شده و مبتنی بر بررسی و تحلیل اطلاعات کتابخانه ای، مقایسه، تفسیر و نتیجه گیری از آنهاست. در نهایت این پژوهش نشان می دهد که سه شاخصه “محصوریت”، “نحوه حرکت” و “تناسبات” حاصل از نظام توده – فضا، کیفیت مکان معماری را آشکار می کند.
تحلیلی بر نقش زیباشناسانه هندسه در شکل گیری فضای شهری چهارباغ عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۷
41 - 54
حوزه های تخصصی:
شکل هندسی محور چهارباغ اصفهان درطول تاریخ، تغییرات وتحولات بسیاری رابه خود دیده وهمواره ازفرازونشیب های تاریخی بهره جسته است،طراحی ساختار اولیه چهارباغ که به دوره صفوی بر می گردد. بر مبنای الگویی هندسی بوده و موضوع اصلی این مقاله راتشکیل می دهد. بنابراین در این بررسی چگونگی استفاده از روش های هندسی انتقال اندازه هاوجستجوی سنجه های (مدول) مبنایی برای تشخیص تناسب در محور چهارباغ مهم هستند. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی، تحلیلی است به این صورت که ابتدا با توجه به متون، کتاب ها و نقشه های تاریخی، اشکال و تناسبات هندسی محور چهارباغ دردوره صفوی استخراج می گردد، سپس با استفاده از بار ارزشی زیباشناسانه نقش های هندسی چگونگی شکل گیری محور چهارباغ استنباط خواهد شد. نتایج تحلیل در این مقاله، بیانگر آن است که چهارباغ صفوی ازارتباطی همه جانبه، مادی و معنوی برخوردار بوده؛ که بواسطه تناسبی هندسی شکل های آن به تبعیت از یک بار معنایی بهم آمیخته، و این تناسب در ترکیب گری بین مولفه ها و در تناسبات کل و جزء ساختار ی هماهنگ و برقرار کرده، و این اوج کاربرد نقش هندسی را در کار زیبای معماری ایرانی نشان می دهد.
تحلیل هندسه و تناسبات پنجره های ارسی ها (نمونه موردی:هفت ارسی خانه های کاشان)
حوزه های تخصصی:
خانه های سنتی کاشان نمونه های بی نظیری از معماری با هویت و اصالت ایرانی هستند که زمینه مناسبی برای پژوهش در معماری ایران و یافتن راهکارهایی برای پاسخ به مشکلاتی که امروزه در معماری درگیر آنها هستیم را فراهم آورده اند؛ این خانه ها متناسب با شرایط دوره خود جوابی مناسب بوده اند. پنجره های ارسی یکی از اجزا جالب توجه در این خانه هاست، محصولی از نیاز و هنر انسان ایرانی است، که لازمه فراموش نشدن و احیا ارسی ها پژوهش در زمینه شناخت بیشتر آنها است. برای پی بردن به شیوه طراحی ارسی و احیای آن، نیاز به طرح دقیق کالبدی است، بررسی هندسه و تناسبات ما را با ساختار ارسی آشنا می کند، ساختاری که کالبد آنها را شکل می دهد و واسطه ارتباط با انسان و الفبای طراحی ارسی است، بنابراین پژوهش حاضر به دنبال یافتن رابطه هندسه و ارسی های خانه های کاشان می باشد. شیوه گردآوری اطلاعات در این مقاله تلفیقی از مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. برای مشخص شدن جامعه آماری فهرستی از تمامی خانه های ارسی دار کاشان را تهیه شده و معیار انتخاب توجه به سلامت، کیفیت و تنوع طرح هفت مورد از ارسی ها بوده است. با روش توصیفی- تطبیقی، ابتدا خانه ها از نظر شکل ظاهری، نحوه بازشو، محل قرارگیری در خانه و ... مورد مطالعه قرار گرفته اند. سپس در سه بخش نظام اندازه گیری معماری ایرانی(بررسی رابطه ارسی با پیمون)، هندسه ترسیمی (بررسی نسبت و تناسبات در اندازه های ارسی ها) و هندسه ترکیبی (بررسی رابطه ارسی ها با شبکه های هندسی) با هدف دستیابی به رابطه ارسی ها با هندسه بررسی شده اند. در پایان نتیجه حاصل شد که ارسی به عنوان جزئی از معماری خانه در ارتباط با زمینه خود است و از نظم هندسی پیروی می کند و مانند سایر اجزا خانه ایرانی بر اساس پیمون ساخته شده و نسبت های لحاظ شده در بخش های مختلف آن با نسبت های زرین که مورد توجه معماران سنتی بوده ،منطبق است. در اندازه ها نیز پیرو پیمون، در نسبت پیرو نسبتهای زرین و در جایگیری پیرو شبکه های هندسی می باشد. امید است نتایج حاصل قابلیت استفاده در طراحی های امروزی و استفاده از تجربه و هنر نیاکانمان را فراهم کند.
بررسی تناسبات حیاط خانه های دوره قاجاریه کاشان
حوزه های تخصصی:
حیاط خانه های سنتی به عنوان قلب خانه، فضایی آرام و بهشت گونه است. فضایی که معمار آن با خلق نوعی خاص از الگوی سکونت، سبزی، طبیعت، خنکی، پاکی هوا و آسایش روان را به زندگی ارمغان می دهد. در این خانه ها، حیاط آن طور خلق می گردید که بهترین مکان برای انجام عملکردهای فضای باز، نیازها و خواسته های کیفی زندگی انسان در مقیاس و اندازه مطلوب باشد.تناسبات خود مفهومی است ریاضی که در معماری بر رابطه اجزا با یکدیگر و با کل تأثیرگذار است که در همه آثار هنری کاربرد دارد و همه آثار در خود نوعی تناسب را دارا می باشند. در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی حیاط مرکزی و تناسبات حاکم بر آن ها با روش تحقیق توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به سؤال چگونگی تناسبات در حیاط این خانه ها است. نتایج نشان می دهد هرچه طول حیاط افزایش یافته تقریباً به همان نسبت عرض نیز افزایش یافته و در نهایت این نسبت بین ۱ تا 6/1 متغیر بوده است. حتی این تغییرات در بین خانه هایی با دو یا چند حیاط نیز صدق می کند و بیشترین تناسبات موجود در آن ها 5/1 می باشد.
بررسی تناسبات هندسی نمای ساختمان های مسکونی مدرن تهران با توجه به زیبایی بصری در راستای بهبود طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش تناسبات در معماری، در طول تاریخ غیرقابل انکار می باشد و محقق با مطالعات وسیعی که در این زمینه انجام داده است موفق به معرفی یک سیستم ارزیابی تناسباتی گشته که در 11 مرحله و به وسیله 9 سیستم تناسباتی شامل: مدول پایه و چندگانه، تناسبات مستطیل طلایی، مارپیچ طلایی، دایره های پیرو نسبت 1 به618/1، مستطیل افلاطونی، نسبت های رادیکالی، نسبت زرین، سیستم مدولار لوکوربوزیه و تناسبات کن و شاکو، دست به تحلیل تناسباتی زده است. هدف این پژوهش تدوین ضوابطی برای طراحی نماهای مسکونی مدرن با تکیه بر استخراج تناسبات هندسی است که منجر به زیبایی نما گردد. جامعه آماری این تحقیق نمای ساختمان های مسکونی معاصر ایران است که دارای ویژگی های معماری مدرن می باشد. جهت آزمون نظر بینندگان در ادراک زیبایی نمای این نمونه ها، از روش مصاحبه و پرسشنامه استفاده می شود. جامعه آماری مخاطبین 35 نفر در سه گروه: متخصصین، دانشجویان معماری و مردم عادی می باشند که از ایشان خواسته می شود تا ساختمان های منتخب را در سه گروه بسیار خوب، خوب و معمولی، بر اساس دو معیار زیبایی و تناسبات دسته بندی کنند. سپس بین منتخب های هر معیار همبستگی گرفته می شود و از نمونه شاهد برای اعتبارسنجی و راستی آزمایی آن بهره گرفته می شود.
بررسی تناسبات حیاط مساجد دوره صفویه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعداد و تقسیمات هندسی مشخص، به دلیل جذابیت قاعده های نهفته در آنها همواره مورد توجه پیشینیان بوده اند. اما در معماری ساختمان های اخیر بعد از دوره پهلوی اول تا به امروز، به تناسبات و روابط اعداد کمتر توجه شده است و بهره گیری از سیستم دقیق تناسبات به عنوان اصلی بازتولیدشدنی برای دستیابی به زیبایی، مطرح نمی شود. ازاین رو، نگارندگان این تحقیق برآن شدند تا به بررسی توصیفی- تحلیلی تناسبات در حیاط مساجد دوره صفویه اصفهان بپردازند. مساجد دوره صفویه اصفهان از آن جهت مورد توجه قرار گرفت که معماری ایرانی- اسلامی در این دوره به اوج شکوفایی خود می رسد و اصفهان، پایتخت این جلوه گری هاست. پژوهش حاضر، تغییرات و ویژگی های تناسبات حاکم بر حیاط مساجد دوران صفویه را بررسی می کند تا به این مسئله بپردازد که چه نسبت یا نسبت هایی بین اضلاع حیاط مساجد برقرار است. مساجد دوره صفویه اصفهان ازمنظر تاریخ و حاکمیت، به سه دوره تقسیم می شود. از هر دوره، سه مسجد براساس پراکندگی زمانی انتخاب و تحلیل شد. روش تحقیق، استقرایی بوده که باتوجه به غیرتصادفی بودن نمونه های موردِبررسی، به شیوه شبه تجربی ابعاد و اندازه های حیاط مساجد برمبنای رعایت تناسبات تحلیل و بررسی شده اند. روش گردآوری داده ها در این پژوهش به شیوه بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ای و تحلیل نقشه ها و داده های تصویری ابنیه است. با بررسی های انجام شده، چنین استنباط شد که نسبت بین طول و عرض حیاط مساجد، به تناسب 1.118 نزدیکی بیشتری دارد. همچنین، در ابعاد کلی حیاط مسجد از پیمون ایرانی استفاده شده است.
تعبیر عناصر موسیقی و معماری با زبان مشترک نمونه موردی موسیقی و معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی آرمان های خاص خود را دارد که عینیت بخشیدن به آنها، وظیفه فرهنگ است. در فرآیند این استحاله، معماری و موسیقی که از فرهنگ هر منطقه سرچشمه می گیرند، نقشی اساسی برعهده دارند. معماری و موسیقی، دارای وجوه اشتراک بسیاری؛ از جهات مفهومی، فضای ایجادی، شکلی و مورفولوژی هستند. از دیگر روی، در قواعد بنیادی حاکم و تشکیل دهنده آنها نظیر تناسبات، ریتم، هارمونی، تکرار، زیبایی شناسی و... نیز مشابهت دارند. در روزگاری که معماری روزبه روز به سمت بی محتوایی و بهره گیری فرمال از عناصر پیش می رود، آواهای موسیقی باتوجه به تأثیرگذاری بر روی روح انسان می توانند، پارامتر بسیار مناسبی جهت بهره گیری در طراحی معماری به خصوص طرح های مفهومی باشند. لذا هدف این پژوهش، تعبیر عناصر موسیقی و معماری با زبان مشترک و پاسخ به این سؤال است که آیا آواهای موسیقی، امکان تبدیل شدن به فرم معماری را دارند؟ برای یافتن پاسخ، با بهره گیری از روش های تحقیق تفسیری- تاریخی و مطالعه موردی و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و مصاحبه، ابتدا با تحلیل ماهیت معماری و موسیقی، پارامترهای سازنده هریک شناسایی و سپس به صورت تطبیقی بررسی و اشتراکات بسیاری در قواعد بنیادی شکل دهنده آنها مانند فواصل، کشش، بهره گیری از هندسه و ریاضیات و همچنین به لحاظ مورفولوژی عواملی چون ریتم و بافت یافت گردید؛ پس از یافتن 23 ویژگی در موسیقی که قابلیت تعبیر به زبان مشترک با معماری را داشت، به بازخوانی نمونه هایی از معماری با زبان مشترک موسیقایی پرداخته شد و درنهایت، این تتیجه حاصل گردید که موسیقی می تواند الگویی باشد در طراحی معماری، چراکه مضاف بر اشتراکاتی مذکور، هر دو با استفاده از اعداد و نسبت های کمّی از مواد اولیه خود، صوت و مصالح، فضایی را خلق می کند که ماهیتی کیفی دارد. درنتیجه، با شناخت فواصل و کشش به عنوان عناصر بنیادین موسیقی، با بهره گیری از این عناصر فرمی براساس فرود، دستگاه شور طراحی گردید.
درآمدی بر مبانی شکل گیری نظام پیمون و مدول و مقایسه تطبیقی آنها در معماری مسکونی در مقیاس ایران و جهان
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
162-172
حوزه های تخصصی:
هنر و معماری از دیر باز ورای محلی که در آن نمود و رشد یافته اند دارای چند اصل اساسی میباشند که در اشکال مختلف ولی در یک چارچوب ثابت نمایان شده اند. نظام های ساماندهی فضا و اندام های گوناگون ساختمان که در معماری نقاط مختلف جهان استفاده شده اند میتوانند از نظر هندسی در یک سیستم تناسباتی دسته بندی شوند. پیمون در معماری سنتی ایران یکی از این نظام هاست که به عنوان معیار و الگویی جهت رعایت این اصول به کار گرفته شده است. شبکه بندی کن و شاکو در ژاپن، تناسبات طلایی در معماری کلاسیک اروپا طوریست که پیروی از آنها نگرانی معماران شرق و غرب را درباره نا استواری و نازیبایی ساختمان از میان برده است. در عصر مدرن نیز شاهد نظام های تناسباتی رنسانس، مدول لوکوربوزیه و نظام ساختمان سازی مدولار هستیم که در تقابل با نظام تناسباتی معماری کلاسیک در صدد هر چه انسانی تر کردن مقیاس ها و افزایش قابلیت ساخت پذیری بوده اند. هدف این پژوهش مروری بر ادبیات شکل گیری نظام های تناسبات هندسی و بازشناسی نقش پیمون به عنوان الگوی سازمان دهنده فضا در معماری سنتی ایرانی و مدول در معماری غرب برای ادراک بهتر الگوی هندسی بکار رفته در معماری مسکونی است. روش تحقیق این نوشتار، استدلال منطقی در راستای تطبیق نحوه کاربست نظام های تناسباتی پیمون و مدول در معماری مسکونی است که از روش گرد آوری داده های توصیفی- تحلیلی برای نیل به اهداف، استفاده شده است. این تحقیق بر پایه مطالعات کتابخانه ای صورت پذیرفته و نتایج حاصل از آن نشان داد که تناسبات از دیرباز عامل مهمی در نظم دادن به اجزا و عناصر موجود در طراحی می باشد که در نظام های تناسباتی پیمون ایرانی مبنای عمل تناسبات انسانی و بازشوها میباشند ، این روند در نظام تناسباتی ژاپن هم صادق است و بر مبنای کف پوش و آکس ستون هاست. در طرف مقابل نظام های معماری غرب بیشتر بر پایه متریال ها و فرمول های ریاضی میباشند و توجهی به مقیاس انسانی در آنها نشده است.
تجلی هندسه و تناسبات در بناهای سنتی معماری ایران در محدوده جغرافیایی آذربایجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
115 - 130
حوزه های تخصصی:
محدوده جغرافیایی آذربایجان یکی از مراکز پر قدرت معماری ایران است که در قرون هف تم و هش تم هج ری قم ری عص ر ش کوفایی معم اری را تجربه کرده و سبکی به نام "آذری" را به وجود آورده است. بسیاری از آثار این دوره بر اثر زلزله و جنگ از بین رفته اند. از جمله آثار به جا مانده در محدوده آذربایجان، بنای مسجد کبود می باشد که می تواند اطلاعات مفیدی در خصوص هندسه و تناسبات وابسته به معماری مربوط به آن دوره را ارائه نماید. لذا این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تحلیلی- توصیفی و با هدف بررسی هندسه و تناسبات موجود در بناهای سنتی مربوط به سبک آذری در آذربایجان، تلاشی است برای تذکر مجدد بر جایگاه ممتاز هندسه در طراحی معماری قدیم که علاوه بر امکان فهم صحیح تر معماری سنتی می تواند راهگشایی باشد برای ساماندهی به وضعیت نامطلوب فعلی طراحی معاصر بگونه ای خلاقانه
بهینه سازی عملکرد آکوستیکی جذب کننده های صوتی با تاکید بر تناسبات و ارتفاع فضا (مطالعه موردی: هنرستان زهرا مردانی آذر شهرستان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
8 - 18
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از تناسبات ارتفاعی فضا، بازدهی صفحات جذب کننده صوت را افزایش داده و حالت بهینه برای میزان مشخصی از جذب کننده ها را فراهم سازد. متغیرهای مورد مطالعه، ارتفاع صفحات جذب کننده، وضعیت و مکان نصب بوده و هدف اصلی، یافتن رابطه ای بین ارتفاع فضا، فاصله منبع از کف و ارتفاع صفحات جذب کننده است. پژوهش به روش تجربی و با برداشت میدانی از وضعیت موجود آکوستیکی هنرستان مردانی آذر تبریز و روش شبیه سازی به وسیله نرم افزار EASE4.4 انجام شده است. به عنوان نتیجه می توان گفت سقف مناسب ترین و کف نامناسب ترین مکان برای جذب صوت بوده و صفحات جذب کننده بایستی با فاصله برابر با ارتفاع صفحه از سقف و با زاویه 90 درجه نسبت به آن نصب شوند. درصورتی که دو برابر مجموع ارتفاع صفحه جذب کننده و فاصله منبع از کف برابر با ارتفاع کل فضا باشد، حداکثر میزان جذب صوت در فضا حادث خواهد شد.
بررسی نظام معماری و تناسبات هندسی حیاط مرکزی و جداره های آن در خانه های تاریخی کاشان (مورد مطالعه: ده خانه تاریخی دوره قاجار شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از پیمون و هندسه در طراحی ساختمان ها از گذشته در معماری ایران رواج داشته است. در معماری مرکز فلات ایران، خانه از اجزای گوناگونی تشکیل شده است که از مهم ترین آن ها می توان به حیاط مرکزی اشاره کرد. خانه های واقع در محدوده تاریخی شهر کاشان نیز از این امر مستثنی نیست و اکثر قریب به اتفاق آن ها حیاط مرکزی دارند که بر اساس مطالعات انجام شده، این حیاط ها بر اساس هندسه و تناسبات شکل گرفته اند. هدف از این پژوهش، استخراج نظام های معماری و تناسبات هندسی به-کار گرفته شده در طراحی حیاط مرکزی خانه های تاریخی کاشان و بررسی میزان فراوانی آن ها است. این پژوهش بر پایه روش تحلیل نظام های معماری و تناسبات هندسی، حیاط مرکزی و جداره های مشرف به آن را در ده خانه تاریخی کاشان مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. ابتدا با بررسی نظام های معماری و تناسبات هندسی، سه نظام معماری چهار و پنج و شش و سه تناسب هندسی √2، √3 و √4 به عنوان اصول هندسی شاخص برگزیده می شوند؛ سپس با توجه به این اصول، نقشه حیاط مرکزی ده خانه دوره قاجاریه کاشان، مورد تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. نتایج این پژوهش نشان می دهند که در طراحی و ساخت حیاط خانه های کاشان از نظام های معماری و تناسبات هندسی یادشده با فراوانی متفاوت استفاده شده است. نظام معماری چهار و شش با فراوانی 15 و تناسب √3 با فراوانی 9 بیشترین کاربرد را داشته اند و حیاط خانه عباسیان با بهره گیری از 14 نظام معماری و تناسب هندسی، غنی ترین خانه به لحاظ به کارگیری اصول هندسی محسوب میشود.
بررﺳﯽ عوامل تأثیرگذار در تناسبات نورگیرهای ساختمان های مسکونی در فضای معماری؛ نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی 210، 111، 106
حوزه های تخصصی:
معماری ایران در پیشینه خود به لحاظ الگوی بهره گیری از نور روز، سابقه درخشانی را به جای گذاشته است و همچنین از دیرباز گرایش انسان به نور خورشید، حاکی از اهمیت و ارزشمندی آن برای زندگی بوده که منجر به نفوذ نور در فضاهای معماری گشته است. از نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش، پروژه آپارتمان های مسکونی مهرشهر که از بزرگ ترین و زیباترین آپارتمان های مسکونی با معماری خارق العاده می باشند. وجود بازشوهای متنوع، چرخش ساختمان، خلل و فرج برای نورگیری بهتر در این نوع آپارتمان ها شاهد این ادعاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی انجام یک تحقیق جهت بررسی نورگیرها در فضاهای مختلف ساختمان ها بر اساس عوامل تأثیرگذار در مهرشهر کرج است. نتایج حاصل از این مقاله نشان می دهد که برای بهره مندی از نور طبیعی و طراحی نورگیرها بر حسب ابعاد و تناسبات لازم است تا این مهم از اولین مراحل طراحی و ایده های نخستین طرح مورد توجه قرار داشته باشد. همچنین با پیشرفت مراحل طراحی دقت در جزئیات نورپردازی فضاها، خلاقیت، ایده پردازی در این طراحی بر حسب ابعاد و تناسبات امری ضروری است و بدون رعایت این ملاحظات استفاده مناسب از نور روز به خوبی میسر نخواهد شد.
بررسی رابطه ویژگی های کالبدی مجتمع های مسکونی با میزان آسایش حرارتی ساکنان آن ها در اقلیم گرم و خشک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
994 - 1016
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و فزاینده شهرنشینی و در پی آن، افزایش جمعیت شهرها، پیامدهای مختلفی را در زمینه های گوناگون به دنبال داشته است. از جمله مهمترین این پیامدها می توان به افزایش مصرف و تقاضا برای منابع انرژی اشاره نمود. یکی از این مؤلفه های مهم برنامه ریزی و طراحی شهری ، ویژگی های کالبدی ساختمان است که بر میزان مصرف انرژی در این بخش مهم، با سهم 40 درصدی از کل انرژی مصرفی در شهرها، تأثیر می گذارد. مصرف بیش از اندازه مصرف انرژی در بخش مسکونی خصوصاً در مجتمع های مسکونی یکی از مشکلات در مناطق گرم و خشک محسوب می شود. عملکرد تیپولوژی های مختلف مجتمع های مسکونی از حیث مصرف انرژی در اقلیم های مختلف مورد بررسی و تحقیق واقع شده است اما به طور مشخص برای اقلیم گرم و خشک کرمان گونه مناسب مجتمع مسکونی توصیه نشده و همچنین مشخص نیست که کدام تناسبات فرمی و سطح پنجره در هر یک از گونه های مجتمع مسکونی با توجه به اهمیت آنها در کاهش مصرف انرژی و افزایش ساعات آسایش حرارتی مناسب تر می باشد، لذا هدف این تحقیق تعیین ساعات عدم آسایش حرارتی در گونه های مختلف مجتمع مسکونی در کرمان با تناسبات مختلف فرمی و نسبت سطح پنجره به دیوار خالص از طریق شبیه سازی با نرم افزار DESIGN BUILDER می باشد که در ارزیابی نتایج شبیه سازی مجتمع های مسکونی با پلان (L) شکل میزان ساعات آسایش حرارتی بیشتری نسبت به تیپ های دیگر مجتمع مسکونی فراهم می آورد. در مجتمع مسکونی های (L) شکل بهینه ترین حالت از لحاظ مصرف انرژی و آسایش حرارتی ساکنان، مجتمع مسکونی با جهت گیری شمالی- جنوبی، تناسبات فرمی طول به عرض 1به1 و نسبت پنجره به دیوار 60 درصد می باشد. نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده معماران برای تعیین تیپ بهینه و تعیین تناسبات و نسبت سطح پنجره به سطح دیوار در طراحی الگوهای مختلف مجتمع مسکونی منطقه کرمان به منظور افزایش بهره وری انرژی قرار می گیرد.
ریخت شناسی هندسی صحن مساجد اسلامی ایران (نمونه تطبیقی: 9 مسجد از دوره تیموری، صفوی و قاجار)
حوزه های تخصصی:
مکان های عبادی به ویژه مساجد که یکی از غنی ترین بسترهای تکامل و تعالی بخش روح بشر به شمار می روند، از اهمیت و توجه زیادی برخوردارند. هندسه این ابنیه یکی از وجوه مشترک و قاعده مند به شمار می رود که از تناسبات و قواعد خاصی برخوردار بوده و باعث پیدایش هویتی میراثیِ ناملموس اما قابل تدبر برای دوره معاصر گشته است. شناخت و بازخوانی این تناسبات می تواند در مرمت و برداشت مجدد از بناهای تاریخی و به کارگیری آن ها در معماری آینده نقش بسزایی ایفا نموده و موجب اعتلای معماری جدیدتر گردد. این پژوهش درصدد است تا بازشناسی قواعد و تحلیل تناسبات آن ها از طریق تحلیل های هندسی، تفاوت ها و مشابهت های موجود با این مسئله را در بستر فرهنگی دوران تیموری تا صفوی شناسایی نماید. جهت شناسایی روابط ریاضی کالبد معماری صحن مساجد و فهم تناسبات هندسی آن ها، این پژوهش از روش ترکیبی تفسیری تاریخی، مستند بر قرائن معتبر و استدلال منطقی از نوع ریاضی بهره جسته است. بر این اساس اضلاع و تناسبات صحن ها و اجزای تشکیل دهنده ی 9 مسجد تیموری، صفوی و قاجاری، مورد تحلیل های عددی با مبنای محاسبات طولی - اقلیدسی و مقیاس نسبت های موجود در پلان صحن مساجد قرارگرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد، هندسه صحن و اجزای تشکیل دهنده ی آن در مساجد موردبحث از تناسبات طلایی بهره گرفته و مهتابی ها الحاق شده به صحن مساجد از دوره صفوی، در دوره قاجاری با همین قاعده تداول یافته اند.
بررسی عناصر سه گانه نمادین در جام شوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش طبیعت در زندگی مردمان پیش از تاریخ اهمیت بسزایی داشته است؛ به طوری که عناصر سه گانه طبیعت شامل: آب، خاک و باد در زندگی بشری همواره به صورت نمادین و به شکل های مختلف، در آثار هنری پیش از تاریخ مشاهده شده است. سفالینه های منقوش ایران در بین سایر هنرهای پیش از تاریخ از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشند. نقوش سفالینه های پیش از تاریخ علاوه بر جنبه زیبایی، کارکردی نمادین را در بر می گیرد و بازخوانی آن همانند کتابی، ما را از نحوه زندگی و اعتقادات مردمان آن دوران آگاه می کند. سفالینه های منقوش شوش از لحاظ بصری و زیبایی با قوانین هندسی خاصی، دارای اهمیت ویژه-ای می باشد و در این میان جام شوش با نقوش سه گانه جانوری به طور خاص مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. این مقاله سعی دارد به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی: - نمادشناسانه جام شوش؛ - نمایش نمادین عناصر سه گانه طبیعت بر جام شوش؛ - و ارتباط بصری بین عناصر موجود بر جام بپردازد، و سپس با مقایسه جام مورد نظر با سایر جام های هم طبقه خود بتوان، نظریاتی در جهت شاخص بودن آن به مخاطبان وعلاقه مندان هنر ایران زمین ارائه داد.
تحلیل هندسه نظری و عملی و تناسبات گنبد دو پوسته گسسته مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات گنبدهای دوپوسته گسسته بیشتر بیانگر ویژگی های سبکی و سازه ای آنها است و پژوهش از منظر هندسه کمتر دیده می شود. پژوهش مورد کاوی حاضر تلاشی است پیرامون یافتن پاسخ این پرسش ها: چه رابطه ای میان هندسه نظری و عملی در طراحی و ساخت گنبد دوپوسته گسسته وجود دارد؟ عوامل اصلی موثر بر فرایند طراحی و ساخت این نوع گنبد کدامند؟ برای پاسخگویی به پرسش ها ابتدا مبانی نظری کاربرد هندسه در معماری مطالعه شد. سپس با مطالعه و تحلیل ساختار بنا به کارگیری اصول هندسه و تناسبات استخراج شده در بخش مطالعه نظری در بنا جستجو و در نهایت فرایند هندسی شکل دهنده به بنا رمزگشایی شد. این پژوهش در پی آن است تا باارائه نحوه پیاده سازی هندسه نظری، تبدیل آن به هندسه عملی را بصورت مجموعه ای نظام مند تبیین کند. یافته ها نشان می دهند طراحی و ساخت بنا از یک نظام طراحی پیش اندیشیده پیروی می کند که در آن اشکال پایه، مربع، دایره و پنج ضلعی هستند و تناسبات میان اجزا بر پایه تناسب طلایی است بگونه ای که تناسبات در پلان، مقطع و نما صدق می کنند. نتایج پژوهش با احیاء دانش بومی می توانند در بازسازی و مرمت بناهای گنبددار و طراحی سازه های پوسته ای مدرن موثر باشند.
تحلیل هندسی طرح لچک ترنج در قالی های دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
83 - 101
حوزه های تخصصی:
قالی هایی که دارای طرح لچک ترنج هستند مجموعه گسترده و بی نظیری از قالی های ایرانی را در بر می گیرند و در دوره صفوی موردتوجه زیادی قرار گرفتند. ازآنجاکه این قالی ها در زمره پراهمیت ترین قالی های ایرانی به شمار می روند ضروری است از جوانب مختلفی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرند. این پژوهش باهدف مطالعه تناسبات و روابط موجود در قالی های طرح لچک ترنج به منظور بررسی لایه هایی از حضور هندسه انجام شده است. سؤالات اصلی این تحقیق عبارت اند از: 1. مباحث تناسبات هندسی، نظم، خطوط انتظام گرا و تقارن در چه قالب و با چه نوع ترکیب بندی در این طرح ها دیده می شوند؟ 2. مفهوم عرفانی «از کثرت به وحدت» و «از وحدت به کثرت» چگونه در این طرح ها تجلی یافته است؟ 3. حضور هندسه فراکتالی و مشابهت های الگویی آن با طرح لچک ترنج در قالی های دوره صفوی چگونه تحلیل می شود؟ این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده و اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. بدین منظور در 8 نمونه از مشهورترین قالی های دوره صفوی با طرح لچک ترنج، نسبت های عددی بین اجزای قالی، تناسبات درون قاب قالی ها، خطوط انتظام گرا، تقارن و هندسه فراکتال واکاوی شدند. نتایج این پژوهش نشان داد اصول تقارن و نسبت های طلایی در طراحی ابعاد قاب اصلی قالی برای کلیه نمونه ها، رعایت شده است. با ترسیم خطوط انتظام گرا محیطی به وجود می آید که اصلی ترین محل در ترکیب بندی این قالی ها را نشان می دهند. حضور این محل ها اثبات می کند این نقوش قانونمند و بر اساس تقسیمات هندسی ترسیم شده اند. با بررسی هندسه فراکتالی و الگوهای آن در نمونه قالی ها، مشخص شد باآنکه قالی ها از هزاران نقش ریزودرشت و گاهی با الگوهایی تکرارشونده تشکیل شده اند، اما همگی این عناصر به شکلی قانون مند و هدف مند در ترکیبی واحد قرار می گیرند و بدین ترتیب در عین کثرت و انبوهی اجزا، دست آخر با مجموع ه ای واحد و منظم روبرو هستیم.
واکاوی تناسبات پرتکرار در تحولات جدارۀ میدان امام خمینی (ره) تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
228 - 242
حوزه های تخصصی:
مقدمه منظر و سیمای شهری در پوسته ظاهری و بیرونی عناصر تشکیل دهنده شهر، یکی از شاخص های نقد و قضاوت کیفیت شهری به شمار می رود. کیفیت بصری و کالبدی فضاهای شهری به مثابه محلی برای حضور شهروندان، تأثیر بسزایی در ارتقای سرزندگی و تعلق خاطر در محیط دارد. در این بین نظم و تناسبات در اجزای تشکیل دهنده جداره ها و نماهای شهری، موجب افزایش این کیفیت در میادین شهری می شود. نظم و هماهنگی در عین گوناگونیِ ساختاری، می تواند در ایجاد هویت های بصری و کالبدی جداره های شهری نیز مؤثر واقع شود. این تأثیر به واسطه تکرار اصول طراحی و ریشه دار بودن قواعدی همچون تناسبات و هندسه به کاررفته در بناهای تاریخی آن بستر تقویت می شود. به دیگر سخن، پیوند چهره فضاهای نوساخته در شهرهای معاصر با هویت کالبدی موجود در بدنه تاریخی مکان های دارای اصالت، نیازمند خوانش قواعد، تدابیر و انتظام کالبدی کارا و مناسب آن هاست. این موضوع می تواند با تداعی و تکرار تناسبات به کار رفته در سطوح با هویت، در جداره های جدید، بسترهای خوانا، متنوع و زیبا را پدید آورد، میدان امام خمینی(ره) (میدان توپخانه) به عنوان یکی از میادین مهم و باسابقه شهری حکومتی در تهران، ازجمله نمونه های حائز اهمیت در این عرصه بوده که با وجود تغییرات متعدد در سیر تاریخی خود (دوره ناصری تا پهلوی دوم)، از مشترکات زیادی در طراحی استفاده کرده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر با تأکید بر بررسی تغییرات و تحولات رخ داده در جریان های معماری ایران در گذار از دوران قاجار ناصری تا عصر حاضر، الگو و تناسبات هندسی موجود در جداره های این میدان را مقایسه می کند. این روند ضمن شناسایی عناصر مشترک و تکرار پذیر در تحولاتِ شکلی بدنه میدان، می تواند معرف راهکارهایی در طراحی های معاصر نیز باشد.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی - توسعه ای بوده و از لحاظ ماهیتی نیز در رسته تحقیقات آمیخته (کمّی – کیفی) و وابسته به راهبرد تفسیری - تاریخی جای می گیرد. سامانه جست و جوگر این تحقیق با توجه به وابستگی به کمیت طول و تناسبات از جنبه کمّی و جهت شناسایی محتوای تأثیرگذار بر نما از جنبه کیفی برخوردار بوده است. به همین دلیل، می توان بیان کرد که پژوهش حاضر ماهیتی آمیخته داشته که به جهت تأکید بیشتر بر تناسبات در مقایسه با عوامل تأثیرگذار اصلی، وجه کمّی بر وجه کیفی ارجحیت دارد. درخور یادآوری است که پردازش رویکرد تفسیری - تاریخی ابتدا بر پایه اعتبار اسناد تصویری و برداشت شده از میدان به عنوان قراین معرف و استنباطی و در ادامه به کمک اسناد ثانویه و مشاهدات میدانی از وضعیت حال، جهت تقویت روایی تحقیق، بهره برده است. در این راستا برای نمایش تناسبات هندسی در هر سه دوره تاریخی میدان، روش هایی ترسیمی برای تحلیل داده ها و نسبت های محاسباتی استفاده شده است. این موضوع با ترسیم نماها در گام نخست، مقایسه تناسبات اضلاع در جزئیات تشکیل دهنده جداره با تناسبات ایرانی - اسلامی و نمایش فراوانی هر یک از تناسبات در گام پایانی صورت گرفته است.یافته هادر دوره اول (عهد ناصری)، بیشترین تناسبات به کاررفته در هندسه اصلی نماها و همچنین، بازشوهای موجود در آن، به ترتیب مربوط به اعداد 1√، 5√ و 7√ بوده است. پیرامون تناسبات به کاررفته در بناهای شاخص هر جداره مانند دروازه خیابان باب همایون و خیابان ناصری در نمای جنوبی میدان نیز می توان بیان کرد که عدد 2√ و یا 1/414 به وفور در سطح نما یافت می شود. علاوه بر این، نمای منتسب به بانک شاهی در جداره شرقی میدان نیز دارای تناسب 3√ بوده که خود جز تناسبات ایرانی اسلامی محسوب می شود.در دوره دوم (پهلوی اول)، فراوانی تناسبات طلایی معماری ایرانی یعنی 3√ و 2√ افزایش چشمگیر داشته و این موضوع در تغییرات و تحولات روی داده در بناهای اطراف میدان در سیر گذار از دوران قاجار به پهلوی اول مشهود است. اگرچه در ساختارِ ظاهریِ جداره های سازنده میدان که متشکل از ساختمان های شهرداری و مخابرات در جداره های شمالی و جنوبی و بانک شاهی در جداره شرقی بوده؛ جزئیاتی از معماری و فرهنگ غربی ریشه دوانیده است، ولی اصول هندسی و نسبت های ایرانی اسلامی به مثابه نمودهایی معرف هویت و اصالت میدان همچنان حفظ شده اند. درخور یادآوری است که ساختمان نظمیه دارای تناسبات 1√ و 5√ بوده و این تناسبات در ساختمان بانک شاهی به رغم برخورداری از تغییرات و تحولات کالبدی و فرمی عمده، به صورت پیشین خود یعنی عدد 5√ بوده است. همچنین در ساختمان مخابرات نیز تناسب عدد 7√ غالب بوده که به موجب آن می توان تبیین کرد؛ در دوره پهلوی اول تناسبات موجود در نمای بناهای پیرامون میدان همگی متأثر از تناسبات ایرانی- اسلامی و بر پایه اعداد اصمّ بوده است.در دوره سوم (پهلوی دوم)، اکثریت خطوط و عناصر به کاررفته در سطح نما بدون هیچ گونه تناسب مشخص و دلیل منطقی و گاه به صورت اتفاقی بروز یافته است، که نشان از ورود جریانی فاقد هویت و اعتبار فرهنگی به معماری میدان دارد. با نگاهی به معماری دوره سوم میدان توپخانه که مصادف با اواخر دوران پهلوی دوم و اوایل انقلاب اسلامی نیز هست، می توان دریافت که به جهت ورود جریان مدرنیسم و پیامدهای ناشی از آن، مقوله تناسبات و روابط هندسی در معماری بناها به تدریج تقلیل یافته است. البته وجود بناهای باقی مانده از دوران قبل تا حدودی نسبت های قبلی را نمایش می دهد.نتیجه گیریبر اساس آنچه که بیان شد، روشن است که مقوله تناسبات و روابط هندسی ازجمله مهم ترین عوامل شکل دهنده به جداره های میادین شهری بوده که علاوه بر تعریف هویت و اصالت فضاهای شهری، بر کیفیت محیطی و بصری آن نیز تأثیرگذار بوده است. از این رو خوانش هویت کالبدی میدان امام خمینی(ره) تنها با اتکا بر انتظام کالبدی و هماهنگی موجود در جداره های آن امکان می پذیرد. در حقیقت نظم و تناسبات به کاررفته در نمای ساختمان های پیرامونی معرف هریک از دوران تاریخی میدان است. اگرچه در ادوار تاریخی، تغییرات و تحولات بسیاری ناشی از دگرش های کارکردی و زمانی در جداره های میدان ایجاد شده است، ولی استمرار تاریخی ماندگاری ابنیه، اثر شاخص و معناداری را نمایش دهد و تا چند دهه استمرار یابد.آنچه در ساختار جداره های بناهای پیرامونی میدان در دوره های اول (قاجار ناصری) و دوم (پهلوی دوم) واضح و مشخص است، نشان دهنده وجود یک نظام تناسباتی مشخص در تمامی بخش های نما است. ریشه و منشأ این نظم و انسجام در بدنه های سازنده میادین شهری را می توان در ساختار ذهنی معماران و استادکاران آن روزگاران جست، عاملی که در معماری بناهای دوره های بعدی میدان به تدریج به فراموشی سپرده شد.نتایج نشان می دهند تناسبات ایرانی اسلامی 1√ (مربع گون)، 2√، 3√ و 5√ در اجزای و کلیت ساختار نماهای چهار طرف هر سه دوره تاریخی میدان امام خمینی(ره) به شکل متنوع و پراکنده ای دیده می شوند. این انتظام و هماهنگی در دوره های اول و دوم به ترتیب با بیشترین و متنوع ترین ترکیبات همراه بوده، اما در دوره سوم، به واسطه «تغییر الگوی ساخت وساز» و «افزایش ارتفاع جداره های پیرامونی» به مرور از رونق کمتری برخوردار است.