مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
سوانح
حوزههای تخصصی:
آگاهی نهادهای امداد و نجات از مشخصه های مکانی و زمانی هر سانحه، یکی از پیش نیازهای اصلی در عملیات امداد و نجات به شمار می رود. این مساله به همراه وجود شبکه های ارتباطی قابل دسترس، که بتوانند عملکرد خود را در شرایط اضطراری حفظ نمایند، از مهمترین پارامترهای کارایی عملیات امداد و نجات به حساب می آید. موقعیت ایستگاه های آتش نشانی و محدوده ی پوشش آنها، نقش مؤثری در بهبود راندمان عملیات در شرایط اضطراری دارند. در این پروژه به بررسی گزینه های افزایش دسترسی ایستگاه 40 آتش نشانی شهر تهران با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره می پردازیم. شیوه های مورد استفاده جهت بررسی گزینه ها مشتمل بر روش هایCSM ، Maximin و DSM است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که الگوی A3 جایگاه بهتری را نسبت به سایر الگوها دارد، لذا به عنوان یک الگوی ارتقاء دسترسی در ایستگاه آتش نشانی 40 تهران ، به نظر می رسد با تغییر مسیر خیابان ادوارد براون یا خیابان نصرت، دسترسی به بخش جنوبی محدوده تحت پوشش به نحو مؤثرتری فراهم آید. همچنین بر مبنای الگوی A6که در جایگاه بعدی قرار می گیرد، استقرار خودروهای آتش نشانی در ساعات خاص در محل هایی خارج از ایستگاه پیشنهاد می شود.
سعدی و احمد غزالی
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله اشارهای به آثار تصوف سعدی دارد و پیوندی بین سعدی و احمد غزالی می بیند. وی ارتباط و تاثیر سعدی از احمد غزالی را با بررسی تشابهات آثار سعدی (گلستان، بوستان و غزلیات) با سوانح احمد غزالی اثبات میکند.
تحلیل سوانحالعشاق از دیدگاه «من استعلایی» پدیدارشناختی (رویکردی پدیدارشناختی به قلمرو عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون ادب فارسی به سبب برخورداری از تنوع وگستردگی فراوان از دیرباز توجه منتقدان را به خود معطوف داشته است. در این میان، سوانح احمد غزّالی از دو جهت، یکی به دلیل نظریهپردازی های معرفتشناسانه و دیگر نوع نگاه مؤلف به توصیف پدیدارهایی چون عشق، عاشق و معشوق، از وجهه معرفتی بالایی برخوردار است؛ پژوهش حاضر روش نقد پدیدارشناختی رابا توجه به یکی از دغدغه های اصلی خود که رسیدن به «التفات» و «طلبگاهی» منحصراً عرفانی و نیز ارائه پاسخی برای چگونگی ارتباط میان آگاهی با مسأله فناست، در تحلیل رخدادهای معرفتی سوانح به کار گرفته است.
روش انتقادی این مقاله، پدیدارشناسی استعلایی است تا با اتکا به تحلیل آن، از کیفیّت ظهور رخداد آگاهی و «من استعلایی»، موضوع را به تعبیر سوانح از «طلبگاه» عرفان قرن ششم ارزیابی، و اهمیت انتخاب عشق را در ایجاد و تکوین فرایند آگاهی بیان کند. دستاورد عملی این مقاله، معرفی عینی یک الگوی کاربردی به منظور بررسی فرایند معرفت شناسی در حوزه ادبیات عرفانی است.
تکرار موجز (سبک شخصی احمد غزالی بر اساس رویکرد اشپیتزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های سبک شناسی، سبک را به دو گونه سبک شخصی و سبک عمومی (دوره ای) دسته بندی می کنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دوره خاص دارد، بررسی می کنند. اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار می گیرد به طوریری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی می شود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی است که پژوهش های سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده می دانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد. این مقاله بر آن است تا بر پایه مراحل نظریه اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهش های سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رساله سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونه عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد.
ارائه فرایند عملیاتی استاندارد برای تیم های واکنش سریع بهداشتی و درمانی در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: با توجه به سانحه خیز بودن و تعدد سوانح در ایران، همچنین نیاز به ارائه پاسخ مناسب و اثربخش در ساعات اولیه پس از حادثه به منظور کاهش تلفات انسانی و مادی، لزوم تشکیل تیم های واکنش سریع و ارائه فرایند عملیاتی استاندارد برای این تیم ها، اجتناب ناپذیر و از ضروریات کشور است. هدف اصلی مطالعه حاضر ارائه فرایند عملیاتی استاندارد برای تیم های واکنش سریع بهداشتی و درمانی در ایران است. روش ها: پژوهش به صورت کاربردی و با روش توصیفی- تطبیقی انجام پذیرفت و در آن کشورهای منتخب از نظرفرایند فعال سازی، آموزش، ساختار، تجهیزات و وظایف آنها در هنگام بحران با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها: کشورهای مورد مطالعه در فاز پاسخ به سوانح، تیم های واکنش سریع خود را بر اساس یک فرایند استاندارد از پیش تعیین شده فعال می کنند. این تیم ها زیرنظر یک مرجع فرماندهی واحد قرار دارند، اعضا از قبل مشخص شده و ساختاری قابل تغییر بر حسب نوع حادثه دارند، آموزش های استاندارد را به صورت مداوم پشت سر گذاشته اند و با تجهیزات کامل و متناسب با نوع سانحه بر اساس شرح وظایف روشن و مشخص به ارائه پاسخ مناسب می پردازند. نتیجه گیری :تشکیل تیم های واکنش سریع بهداشتی و درمانی در قطب ها و سطوح مختلف تقسیمات کشوری، ایجاد سامانه فرماندهی واحد در وزارت بهداشت برای هدایت این تیم ها، استفاده از امکانات محلی همراه با تجهیزات مورد نیاز، شرح وظایف روشن همراه با ارائه آموزش های مناسب به افراد منتخب در این تیم ها به منظور پاسخ به موقع به حوادث و کاهش مرگ و میر ضروری به نظر می رسد.
اپیدمیولوژی آسیب های ناشی از حوادث در مصدومان مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان های استان خوزستان در سال 1387(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره هفتم پاییز ۱۳۹۴ (۲۰۱۵ م) شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
۵۵-۴۸
مقدمه: سوانح و حوادث، عمده ترین همه گیری غیرواگیر در قرن حاضر است و از دیرباز به عنوان عاملی مخرب و مرگ زا برای انسان شناخته شده اند. با توجه به گستردگی خسارت ناشی از حوادث و نبود آمار دقیق در استان خوزستان، این پژوهش با هدف تعیین الگوی اپیدمیولوژیک آسیب های ناشی از حوادث در مصدومان مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان های استان خوزستان در سال 1387 انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر از نوع توصیفی و مبتنی بر اطلاعات جمع آوری شده در برنامه ثبت مصدومان ناشی از سوانح و حوادث بود که در سال 1387 به بخش اورژانس بیمارستان های استان خوزستان مراجعه کرده بودند. یافته ها: از مجموع 86235 مصدوم ثبت شده در 20 شهرستان خوزستان، بیشترین فراوانی مربوط به گروه سنی20 تا 29 سال با 7/33 درصد و بیشترین سوانح و حوادث 5/70 درصد مربوط به مردان است. بر اساس نوع حادثه، حوادث ضربه با 8/17 درصد و بر اساس منطقه وقوع حادثه، 5/76 درصد حوادث در مناطق شهری رخ داده بود، همچنین بر اساس محل وقوع حادثه، بیشترین فراوانی مصدومیت مربوط به منزل با 4/42 درصد و کوچه و خیابان با 5/33 درصد بود. همچنین بین جنس و نوع حادثه، رابطه آماری معنی داری به دست آمد. نتیجه گیری: سوانح و حوادث در جوامع امروزی به عنوان یک پدیده تصادفی تلقی نمی شوند، بلکه فرایندی است که با انجام برنامه ریزی می توان از میزان آنها کاست. در این مطالعه، الگوی سوانح و حوادث در استان خوزستان بررسی شد که اطلاعات آن را می توان به عنوان پایه ای برای انجام برنامه ریزی برای کاهش آنها به کار برد
نقش مناسک کالبدی ماه محرم در تاب آوری اجتماعی در برابر سوانح (مطالعه موردی: محله بریانک در منطقه 10 تهران)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
Journal of Rescue and Relief (امداد و نجات) دوره دهم تابستان ۱۳۹۷ (۲۰۱۸ م) شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
۸۹-۷۴
مقدمه: واقعه عاشورا نماد تاب آوری امام حسین(ع) و یارانش در مصیبت بزرگ جهان اسلام است. آیین سوگواری حضرت همواره از دیرباز در شهرهای ایران باشکوه برگزار می شود. به نظر برگزاری این مراسم با تاب آوری جامعه در برابر سوانح رابطه معناداری داشته باشد. لذا، در مقاله حاضر به بررسی نقش مناسک آیینی و کالبدی ماه محرم در تاب آوری اجتماعی در برابر سوانح در محله بریانک منطقه 10 تهران پرداخته می شود. روش: در این مقاله به روش توصیفی از نوع پیمایشی تأثیر مراسم سوگواری ماه محرم بر تاب آوری با تأکید بر ابعاد سرمایه اجتماعی و سرزندگی محله بریانک بررسی و تحلیل می شود. پس از مرور متون تخصصی، استنتاج شاخص ها، توزیع پرسشنامه، مشاهده دقیق و برداشت های میدانی از محله در محرم 1397 انجام شد. نتایج با روش های آماری و نرم افزار SPSS و Expert Choice تحلیل شدند. همچنین همبستگی بین متغیرهای «مراسم سوگواری ماه محرم» و «تاب آوری اجتماعی در برابر سوانح» با استفاده از رگرسیون ارزیابی شد. یافته ها: طبق یافته ها، برگزاری مراسم سوگواری محرم به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه های اجتماعی در محلات ایران مظهری ذهنی (غیرکالبدی) و عینی (کالبدی) دارد. این مراسم خودجوش، پویا و درون زاد باوجودی که با هدف عزاداری برای حضرت برگزارمی شود به سرزندگی محله می انجامد. یافته ها نشان داد مؤلفه های «مشارکت»، «ارتباطات»، «امنیت»، «فعالیت های مذهبی» و «دلبستگی به مکان» که از مهم ترین شاخص های تاب آوری اجتماعی هستند، در محرم نسبت به دیگر ایام سال در محله بریانک بین 10 تا 30درصد افزایش می یابند. نتیجه گیری: طبق نتایج، سوگواری ماه محرم منجر به افزایش تاب آوری اجتماعی در برابر سوانح می شود و اینکه تاب آوری اجتماعی محله بریانک از منظر سرمایه اجتماعی و سرزندگی محله در روزهای عادی 45 درصد است که در ایام محرم تا 60 درصد افزایش می یابد. به طورکلی آمادگی مردم این محله 40درصد و آگاهی آن ها نسبت به سوانح 45درصد ارزیابی می شود. مراسم سوگواری محرم دربرگیرنده ظرفیت هایی مانند مکان یابی و برپایی تکیه ها در مقیاس های مختلف در سطح محله توسط مردم است که این فضاها می توانند در زمان بحران به عنوان اسکان موقت استفاده شوند.
شناسایی عوامل مؤثر در بروز سوانح آجا (با تأکید بر سوانح خودرویی و کارگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۱
219 - 245
یکی از اقدامات اساسی جهت پیشگیری از حوادث، تجزیه وتحلیل حوادث به وقوع پیوسته و بررسی علل وقوع آن ها برای پیشگیری از بروز حوادث مشابه می باشد که هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در بروز سوانح آجا (با تأکید بر سوانح خودرویی و کارگاهی) بود. نوع پژوهش از نوع کاربردی و روش اجرای آن روش دلفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق، کلیه صاحب نظران بازرسی در یگان های تابعه ستاد آجا، بازرسی ستاد آجا و مدیریت سوانح بازرسی آجا که دارای سابقه خدمت بیش از 20 سال بوده و دارای مدرک کارشناسی ارشد می باشد در نظر گرفته شد و در زمینه حوادث و سوانح نیز دارای تجربه عملیاتی باشند و تعداد آن ها 6 نفر می باشد. روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق از طریق مصاحبه با صاحب نظران و بازبینی اسناد و مدارک می باشد. پرسشنامه دلفی در سه مرحله بین صاحب نظران پخش و با استفاده از طیف لیکرت ارزش گذاری شد و در هر مرحله با استفاده از محاسبه ضریب کندال هر عامل را مورد بررسی قرار دادیم و نتایج نشان داد که با توجه به نتایج پرسشنامه دلفی دور سوم، عدم توجه به جلو، عدم رعایت حق تقدم، تغییر مسیر ناگهانی، حرکت با دنده عقب، عدم رعایت فاصله طولی، عدم توانایی در کنترل وسیله، عدم رعایت فاصله عرضی، حرکت در خلاف جهت، از عوامل اصلی بروز سوانح خودرویی و همچنین با توجه به نتایج پرسشنامه دلفی دور سوم، سن، وضعیت تأهل، وضعیت تحصیلی، سابقه کار در کارگاه، سابقه کار در شغل فعلی نوبت کاری از عوامل اصلی حوادث کارگاهی می باشد.
ارزیابی تاب آوری اجتماعی شهری در مواجهه با پیامدهای ناشی از مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از تناقض های موضوع تاب آوری در حوزه مدیریت بحران از تفاوتها در شناخت مفهومی، روش شناسی، طراحی شاخصها جهت سنجش و ارائه الگویی برای ارزیابی آن ناشی می شود که برآیند آن سردرگمی در مطالعات تاب آوری است. هدف این مقاله؛ به طور خاص پس از بررسی مدل های تاب آوری اجتماعی در برخورد با پیامدهای سوانح، مطالعه و ارزیابی تاب آوری اجتماعی در مواجهه با مخاطرات محیطی در شهر همدان با استفاده از روش منتخب "مجم وع میانگی ن انح راف از ح د بهینه شاخص ها" است، به عبارتی در این تحقیق شاخص های تاب آوری اجتماعی روش انتخابی در مناطق چهارگانه شهر همدان بررسی و پس از مشخص شدن عدد نهایی آنها؛ نسبت عددی آن شاخص به حد بهینه (IIF) برآورد می شود؛ با جمع فواصل به دست آمده برای هر شاخص از مقدار بهینه (IIFs) می ت وان میزان فاصله تاب آوری اجتماعی از حد بهینه هر یک از مناطق شهر همدان را در قالب فاکتور ثانویه DSF محاسبه نمود، در ادامه تاب آوری اجتماعی شهر همدان از طریق میانگین عددی DSFs مناطق چهارگانه آن در قالب فاکتور نهایی تاب آوری اجتماعی URF محاسبه می شود، با برآورد URF و از طرفی مشخص بودن سطوح سنجش ارزیابی؛ سطح تاب آوری اجتماعی شهر مورد مطالعه از بین سطوح "تاب آور، نسبتاً تاب آور، مستعد بحران، بحران آفرین و بحرانی" مشخص می گردد.در نهایت میزان کمی تاب آوری اجتماعی شهر همدان (URF) پس از بررسی شاخص های مرتبط و تعیین درصد آنها و همچنین اندازی گیری درصد تاب آوری در هر شاخص (IIF) و میزان تاب آوری اجتماعی هر منطقه (DSF) معادل 01825/1 برآورد گردید که با توجه ب ه سطوح سنجش مبنا، نتایج به دست آمده بیانگر تاب آور بودن شهر همدان در حوزه اجتماعی است.
واکاوی معیارها برای مکان یابی اسکان موقت برای زلزله احتمالی در منطقه ای ازیک کلانشهر؛ مطاعه موردی: منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۸
۳۰-۱۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش اندیشی برای ضرورت های پس از سوانح امری خردمندانه و مدبرانه بوده و مطالعه و پیش بینی مکان هایی برای اسکان موقت پس از سوانح ازجمله زلزله در کلان شهرهایی همچون تهران موضوع اصلی این پژوهش است. شرایط و ویژگی کلان شهر نسبت به شهرهای بزرگ و نیز شهرهای کوچک متفاوت است. در یک کلان شهر هر منطقه ممکن است ویژگی متفاوت و انتخاب های متفاوتی برای مکان یابی اسکان موقت پس از سوانح داشته باشد. در این مقاله، با مروری بر معیارهای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در ایران و جهان، و نیز پیشینه تحقیقات در این حوزه درباره مکان یابی در شهرهای کوچک تر یا مناطق دیگری از کلان شهر تهران، ابتدا معیارهای نظری و تئوریک برای مکان یابی اسکان موقت به طور کلان واکاوی شده و سپس این معیارها به طور مشخص در منطقه 10 تهران ارزیابی و سنجیده شده است. هدف این پژوهش واکاوی معیارهای انتخاب مکان های مناسب برای مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در کلان شهرها است که این معیارها به صورت مورد پژوهی در منطقه 10 تهران مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش پژوهش: این پژوهش با روش ترکیبی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی انجام شد) و استنتاج نیز با روش های قیاسی و استقرایی انجام شد. روش تحلیل محتوای کیفی متون، کدگذاری (متون و گزارش ها و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران علمی و عوامل فنی و نیز مدیران بخش تخصصی)، مقایسه تطبیقی معیارها با موردپژوهی ها موجب به دست آمدن معیارهای اولیه شده؛ پس از تحلیل معیارها، از سوی دیگر برای امکان سنجی و مکان یابی نهایی در منطقه 10 تهران علاوه روش فرایند سلسله مراتبی برای مکان یابی نهایی استفاده شد. یافته ها: تعداد 30 مکان در داخل منطقه و 3 مکان در خارج از منطقه 10 معرفی، سنجیده و به ترتیب اولویت معرفی شد. بررسی یافته ها منجر به اعلام نتایجی گردید که بر اساس آن پیشنهاد می شود برخی سیاست گذاری های علمی در حوزه تخصصی مکان یابی برای اسکان موقت پس از سوانح موردبازنگری و تغییرات ساختاری قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد الزاماً قادر به مکان یابی برای اسکان موقت در همه مناطق یک کلان شهر نخواهیم بود؛ زیرا شرایط و امکانات و ویژگی هر منطقه با یک منطقه دیگر در یک کلان شهر متفاوت باشد. ازجمله یکی از نتایج مهم این تحقیق این است که با توجه به ماهیت شهرسازی و ساختار شکل گیری تهران، بسیاری از مناطق این شهر -ازجمله منطقه 10- ظرفیت لازم جهت مکان یابی اسکان موقت پس از زلزله در داخل منطقه را ندارد. لذا در بخش نهایی پژوهش تغییرات پیشنهادی در حوزه های سیاست گذاری و برنامه ریزی شهری ارائه شده است.