
مقالات
حوزههای تخصصی:
تلازم «حق» و «تکلیف» انسانی از بنیادی ترین موضوعات مکاتب فکری بشری بوده و هر مکتب فکری می کوشد با ترسیم نظام دانایی، پاسخی شایسته به این مهم بدهد. در منظومه فکری امام خمینی به عنوان رهبری انقلاب، مسئله تکلیف گرایی مبنای عمل گرایی قرارگرفته و سعادت و شقاوت جامعه انسانی درگرو عمل به وظیفه و تکلیف است. ایشان به صورت ویژه به مسئله تکلیف گرایی زنان پرداخته و زمینه ها و ابعاد مختلف آن را مطرح نموده اند. با توّجه به جایگاه و هویت زن در اندیشه بنیان گذار انقلاب اسلامی، شعاع تکلیف گرایی زنان در زوایای علم اندوزی آنان چنان برجسته است که ایشان بانوان را به عنوان احیاگران فکر و اندیشه معرفی نموده است. (مسئله) در نگاه تکلیف گرایانه امام، زنان انسان ساز اگر از جامعه بشری و ملت ها گرفته شود، ملت ها به شکست و انحطاط کشیده می شوند. درنتیجه لازمه تحقق سعادت جامعه زنان انقلاب اسلامی، شناخت ابعاد و پیامدهای تکلیف گرایی زنان در اندیشه رهبری به عنوان یک رکن مهم جامعه، دارای اهمیت است. این مقاله می کوشد به تبیین ابعاد و پیامدهای تکلیف گرایی زنان در اندیشه رهبری بنیان گذار انقلاب اسلامی بپردازد. نظر به اهمیت این موضوع، این پ ژوهش با روش هرمنوتیک متن محور (روش)، درصدد پاسخ به این پرسش است: «ابعاد و پیامدهای تکلیف گرایی زنان در اندیشه رهبری بنیان گذار انقلاب اسلامی چیست؟»(سؤال) یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که تکلیف گرایی زنان بر بنیان های اندیشه هفت گانه امام «تکلیف به مثابه منشأ عمل»، «تکلیف یک امر همگانی»، «محدوده تکلیف، توان انسان»، «درونی و عقلانی بودن احساس تکلیف»، «شرعی بودن امر تکلیف»، «پیروزی مطلق در عمل به تکلیف»، «واجب بودن ادای تکلیف» استوار شده است. لذا، ابعاد تکلیف گرایی زنان در اندیشه رهبری انقلاب متشکل از ارکان عبادی، خانواده، اقتصادی، سیاسی و علمی است و همچنین، پیامدهای تکلیف گرایی زنان در بعد فردی، انسان سازی و در بعد جمعی، جامعه سازی بر اساس مکتب پاک محمّدی است.
رابطه شفقت با خود و ارزیابی شناختی با عادات استرس زا در زنان مبتلا به مولتیپلاسکروزیس
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات عمده در جوامع امروزی ناشی از سبک زندگی صنعتی، ارزیابی های ناکارآمد در مواجهه با چالش ها و تنش هاست که به بروز استرس منجر می شود لذا شناسایی عوامل مولد استرس در بیماری های مختلف از منظر بالینی اهمیت زیادی دارد پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین ارزیابی شناختی و شفقت با خود در عادات استرس زا در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به عنوان یک مطالعه کاربردی – مقطعی، در دسته پژوهش های توصیفی-همبستگی قرار می گیرد. مصاحبه شوندگان شامل ۱۳۰ زن مبتلا به ام.اس. (عضو انجمن ام.اس. استان البرز) تعیین گردید. در تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون و نرم افزار SPSS و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شفقت با خود، استاندارد سنجش استرس کودرون و آزمون ارزیابی شناختی گروس و جان استفاده گردید. متغیرهای عادات استرس، ارزیابی شناختی و شفقت به خود با نمره معناداری (p≤0.01) در معادله رگرسیون اثرگذار هستند. متغیرها 5/43% واریانس عادات استرس را تبیین می کنند و پیش بینی عادات استرس زا بر اساس نامهربانی به خود با ضریب بتای 637/0 رابطه مستقیم دارد. همچنین مهربانی به خود و عادات استرس رابطه مثبت و شفقت به خود و عادات استرس رابطه منفی معنادار در سطح 01/0 دارند. ارزیابی شناختی و ابعاد آن نیز در سطح 05/0 معنادار هستند. توصیه می شود درمان هایی مبتنی بر شفقت، آموزش مدیریت هیجان، تمرین های ذهن آگاهی، تکنیک های آرمیدگی و شناسایی افکار خودآیند منفی و ج ایگزینی افکار مثبت، ش بکه های حمای ت اجتم اعی که در مدیریت استرس کارساز هستند برای کنترل استرس افراد مبتلا به ام.اس، آموزش های مدیریت هیجان و ارزیابی های شناختی اجرا شود.
اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان انجام شد. جامعه و نمونه آماری این تحقیق شامل کلیه زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهرستان کهگیلویه در سه ماهه اول سال 1400 است که از بین جامعه آماری به صورت تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه 15 نفر قرار گرفتند. بر روی هر دو گروه آزمایش و کنترل، پرسشنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون و پرسشنامه امید به زندگی هرث اجرا شد و گروه آزمایش تحت دوره آموزشی شادکامی به صورت گروهی در 8 جلسه 120 دقیقه ای قرار گرفت. سپس هر دو گروه مجدداً پرسشنامه های تحقیق را تکمیل نمودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و مانکوای یک راهه توسط نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از ارتباط مثبت معنادار آموزش شادکامی بر عاطفه مثبت و امید به زندگی در زنان مبتلا افسردگی پس از زایمان (05/0 P<) بود که با استفاده از تحلیل کوار یانس یک راهه معنی دار بود. بنابراین آموزش شادکامی فرایندی فعال وجهت دار و درمانی مناسب برای اختلال روانی در مراکز مراقبت اولیه است. این درمان عملکرد بیمار را بهبود می بخشد مهارت هایش را افزایش داده و به بیمار کمک می کند تا با مسائل و مشکلاتش مقابله کند.
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش و عمل، سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر میزان پذیرش و عمل، سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار شهر شیراز بود. این پژوهش تجربی از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمایش– پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. تعداد 100 نفر در این پژوهش انتخاب شدند و تعداد 30 نفر در کارگاه شرکت کردند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش داده ها با استفاده از پرسشنامه پذیرش و عمل، پرسشنامه سپاسگزاری GQ-6 و پرسشنامه شجاعت جمع آوری گردید. مداخله آموزشی برای گروه آزمایش در طی 10 جلسه یک و نیم ساعته و هفته ای یک بار اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که آموزش تاب آوری بر افزایش پذیرش و عمل، قدردانی GQ-6و شجاعت زنان سرپرست خانوار مؤثر بوده است؛ بنابراین، می توان از آموزش مهارت تاب آوری به عنوان روشی کارآمد برای افزایش پذیرش و عمل در سرپرست خانوار استفاده کرد. همچنین شدت و طول مدت آموزش تاب آوری نقش مهمی در نتایج به دست آمده ایفا کرده است. نتایج نشان می دهد که آموزش تاب آوری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد تأثیر مثبت و قابل توجهی بر میزان پذیرش و عمل، سطح سپاسگزاری و شجاعت در زنان سرپرست خانوار داشته است. درنتیجه، برنامه های آموزشی تاب آوری با توجه به نیازها و خصوصیات خاص زنان سرپرست خانوار و عوامل محیطی، فرهنگی و اجتماعی موجود در محل زندگی آن ها، می تواند نقش مؤثری در بهبود عملکرد و رفاه خانواده ها و افزایش سپاسگزاری و شجاعت آنان ایفا کند.
رضایتمندی زوجین در زنان: نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کننده انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر با رضایتمندی زوجین در زنان بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی با روش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل دبیران زن شهر کرج تشکیل داده بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 171 نفر انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های احساسات مثبت به همسر، مقیاس ارزیابی انطباق پذیری خانواده و مقیاس رضایتمندی زوجین استفاده شده بود. یافته ها نشان دادند که بین احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری با رضایتمندی زوجین در زنان رابطه مثبت معنادار وجود دارد (0٫001>p). همچنین انطباق پذیری و احساس مثبت به همسر حدود 85 درصد از واریانس رضایتمندی زوجین در زنان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان بیان داشت که رضایتمندی زوجین در زنان از طریق احساس مثبت به همسر و انطباق پذیری قابل دستیابی است.
اثربخشی روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی صورت گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به چاقی مراجعه کننده به متخصصین و کلینیک های چاقی و تغذیه شهر تبریز در سال 1402 بود. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند؛ گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. هر دو گروه، پیش، پس و 3 ماه پس از مداخله به پرسشنامه های خود-انگ زنی وزنی لیلیس و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه-گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که روایت درمانی در مقایسه با گروه کنترل، در پس آزمون، سبب کاهش خود-انگ زنی وزنی و افزایش سلامت روان شناختی شد. در مرحله پیگیری، اثر روایت درمانی بر خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی ماندگار بود. روایت درمانی به احتمال زیاد می تواند سبب بهبود خود-انگ زنی وزنی و سلامت روان شناختی زنان مبتلا به چاقی شود.