فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵۵٬۵۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحلیل و ارزیابی کارایی و پیش بینی نرخ تغییرات برای سنجش عملکرد واحدهای تصمیم گیری و برنامه ریزی برای بهبود عملکرد آن ها از اهمیت زیادی برخوردار است به طوری که رقابت اصلی صنعت گران بر سر سرعت تغییرات است. این موضوع برای صنایع الکترونیکی که سرعت تحول در آن ها زیاد است اهمیت بیشتری پیدا می کند. ساعت های هوشمند به عنوان یکی از ابزارهای روبه پیشرفت طی سال های اخیر با تغییرات و پیشرفت های زیادی روبه رو بوده است. هدف از این پژوهش ارزیابی کارایی ساعت های هوشمند و همچنین پیش بینی نرخ تغییرات تکنولوژیکی فناوری این ساعت ها بوده است. در این مطالعه با استفاده از روش ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها و رویکرد پیش بینی فناوری با استفاده از تحلیل پوششی داده ها چارچوبی برای برآورد نرخ تغییرات تکنولوژیکی در ساعت های هوشمند یا هر دستگاه هوشمندی ایجادشده است. در ابتدا کارایی 74 مدل از ساعت های هوشمند منتشرشده طی سال های 2016 تا 2021 در سال انتشار محاسبه شده است و سپس با استفاده از رویکرد پیش بینی فناوری میزان نرخ تغییرات هر دستگاه و میانگین تغییرات در کل دستگاه ها بررسی و محاسبه شده است و درنهایت با استفاده از یافته های پژوهش و اطاعات سری زمانی موجود، شرایط و نرخ تغییرات ساعت های هوشمند برای دوره بعدی پیش بینی شده است.
بررسی تاثیر رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان و تاثیرات متقابل آنها بر قضاوت حسابرسان
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
34 - 55
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در رفع ابهامات بین مدیریت شرکت و حسابرسان مستقل نوع روابطی است که بین مدیران شرکت و حسابرسان شکل می گیرد و روابط بین آنان نیز متأثر از سبک رهبری مدیریت است. هدف این پژوهش تبیین تاثیر رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان و تاثیرات متقابل آنها بر قضاوت حسابرسان می باشد. جامعه آماری، حسابداران رسمی و مدیران حرفه ای در موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشند. برای اندازه گیری مدیریت دانش از پرسشنامه نیومن و کنراد(1999) و برای اندازه گیری رهبری تحول گرا از پرسشنامه باس و آوولیو(2010) و برای اندازه گیری قضاوت و تصمیم گیری حسابرسان از پرسشنامه هارت(2012) استفاده شده است. در بررسی روایی و پایایی ابزار پژوهش، با تحلیل عاملی تأییدی، ساختار کلی پرسش نامه های تحقیق مورد روائی سنجی سازه محتوانی و تایید قرار گرفت. همچنین در سنجش پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شده است. که چون این ضرایب بزرگتر از 7/0 باشد، آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق حاکی از آنست که رهبری تحول گرا بر فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان تاثیر مثبت و معناداری دارد. و فرایند خلق، انتقال، بکارگیری و نگهداری دانش حسابرسان نیز بر قضاوت و تصمیم گیری در حسابرسی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج حاصل از این بررسی میتواند برای گروه های متعددی ازجمله قانون گذاران حرفه حسابرسی سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و مؤسسه های حسابرسی مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی نظام کالبدی ساخت وسازهای جدید مسکن در محلات سنتی بر اساس اصول طراحی در بافت های تاریخی (مورد پژوهی: محله سرخاب تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
15 - 30
حوزههای تخصصی:
حفظ هویت بافت های تاریخی در کنار نیاز به ساخت وسازهای جدید، ضرورت توجه به مساکن نوساز در این محلات را نمایان می کند. با اینکه ساخت وسازهای جدید از مصالح و تکنولوژی های نوین بهره می برند، اغلب به دلیل عدم هماهنگی با ویژگی های تاریخی، به تداوم و یکپارچگی بافت آسیب می زنند. پژوهش حاضر به طور کیفی و کمی به تدوین اصول طراحی و ارزیابی وضعیت مساکن نوساز در بافت تاریخی سرخاب می پردازد. راهبرد پژوهش شامل دو بخش نظری و میدانی است. در بخش نظری، چارچوب مفهومی بر اساس اصول طراحی در بافت های تاریخی و نظام کالبدی آن ها تنظیم شد و ویژگی های کالبدی خانه های تاریخی بافت سرخاب تحلیل گردید. در بخش میدانی، با استفاده از روش موردکاوی، مطالعات ساختارمند غیرمشارکتی در خانه های نوساز بافت سرخاب انجام شد. جامعه مورد مطالعه شامل 72 قطعه مسکونی نوساز است که به 14 گونه دسته بندی شده اند. داده های به دست آمده با آزمون چنددامنه ای دانکن و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شدند تا مقایسه و ارتباط ابعاد فضایی و کالبدی بررسی شود. یافته ها نشان می دهند، بین گونه های مسکن نوساز بافت سرخاب (با سطح معناداری 0001/0)، گونه 2 و 5، هماهنگی بیشتری با بافت دارند. در تحلیل ابعاد سه گانه فضا، کالبد معماری و قرارگیری کالبد معماری در فضا (با ضریب پیرسون معادل560/0) توجه به مولفه های معابر و مناظر در بعد فضا، منجر به هماهنگی در بعد قرارگیری کالبد معماری در فضا می شود. به علاوه در بعد کالبد معماری، مولفه های شکل، مقیاس، مصالح و اجزا، (با سطح معناداری 048/0) و در بعد قرارگیری کالبد معماری در فضا، مولفه های تقسیم بندی قطعات، رعایت حرایم ابنیه و دیدو چشم انداز به عناصر طبیعی وتوده ها (با سطح معناداری 0001/0) به عنوان مولفه های ناهماهنگ کننده بافت قلمداد می شوند که راهکارهایی برای بهبود شاخص های ناهماهنگ کننده در هریک از مولفه ها ارائه گردید.
تبیین ساختار کالبدی-فضایی محلات شهری بر الگو های رفتاری عابران پیاده (محله باغ فیض – منطقه 5 شهرداری تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
31 - 52
حوزههای تخصصی:
شکل دهی به محیط های شهری برای تامین نیازهای گروه های مختلف و افزایش امنیت آنها ضروری است. مثلاً، محله باغ فیض با مشکلاتی از جمله پیاده روهای باریک و کمبود فضای سبز و امنیت روبه رو است. این مشکلات باعث احساس ناامنی می شود و ممکن است پتانسیل جرم زایی را افزایش دهد..بر مبانی مسائل و مشکلات موجود در این زمینه و با توجه به مطالعات انجام شده ،در این پژوهش به تبیین اثرات ساختار کالبدی-فضایی بر الگوهای رفتاری عاربران پیاده در محله باغ فیض پرداخته شده است تا بتوان در انتها، به راهکار ها و اصول برنامه ریزی شهری در جهت ارتقا و اصلاح الگوهای رفتاری محله باغ فیض رسید. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، مطالعات اسنادی و میدانی به تشریح مبانی نظری به تفکیک کلید واژه ها مرتبط پرداخته و از طریق تحلیل و بررسی مبانی و بیان تجربیات مرتبط به انتخاب چارچوب نظری دست می یابد. هدف این پژوهش تبیین اثرات ساختار کالبدی –فضایی محله باغ فیض شهر تهران بر الگو های رفتاری عابران پیاده بپردازد. برای دستیابی به این هدف پز از مرور مفاهیم پایه و نظریات مرتبط با موضوع و پیشینه ان و تدوین مدل تحلیلی پژوهش، با بررسی نمونه موردی در محله باغ فیض در شهر تهران و با استفاده از نرم افزار spss و همین طور با روش ناظر تعلیم یافته ، سوال پژوهش به ازمون گذاشته شده است. یافته های تحقیق نشان دهنده این است که عوامل کالبدی بر الگو های رفتاری شهروندان تاثیر گذار می باشد و با توجه به ماهیت پزوهش پیشنهاداتی برای مطلوبین عوامل کالبدی و تغییر برخی از الگوهای رفتاری شهروندان ارائه گردیده است.
سُنخ شناسی و بسط نظریه حسابداری سایه در کارکردهای شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری سایه را می توان جنش اجتماعی تلقی نمود که با درک شکاف اجتماعی در پی ارتقاء سطح مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در جنبه های مختلف می باشد. این حوزه از دانش حسابداری بدلیل عدم شناخت مفهومی دارای ابهام می باشد و این پژوهش در تلاش است تا نسبت به شناسی گونه های حسابداری سایه از منظر کارکردی در سطح شرکت های بازار سرمایه اقدام نماید. در این پژوهش باتوجه به اینکه مبنای مشخص و منسجمی در خصوص، مفهوم حسابداری سایه وجود ندارد با اتکاء به پشتوانه ی روش شناسی بخش کیفی تلاش گردید تا براساس، فرآیند ساختار تحلیل محتوایی و ابزار رپیدماینر، اولاً نسبت به شناسایی مضامین گزاره ای حسابداری سایه اقدام گردد و ثانیاً از طریق تحلیل کیو گونه شناسی کارکردهای حسابداری سایه در سطح شرکت های بازار سرمایه صورت گیرد. لذا از نظر نتیجه این پژوهش توسعه ای و از نظر هدف کاربردی و در دسته پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. نتایج پژوهش در بخش کیفی از شناسایی 18 مضمون گزاره ای براساس مرور 12 پژوهش علمی در حوزه حسابداری سایه حکایت دارد. در بخشی کمی نتایج نشان داد، سه گونه ی تفسیری تحت عنوان کارکرد رعایت حقوق ذینفعان؛ کارکرد رعایت حقوق قضایی و کارکرد رعایت حقوق محیط زیست شناسایی شد که در هر گونه 6 مضمون گزاره ای قرار گرفت.
بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
119 - 132
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی در توسعه سازمانی و عملکرد کارکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی می باشد و با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی با توزیع پرسشنامه بین 280 نفر از کارکنان دانشگاه شیراز به جمع آوری داده ها پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی نظیر رگرسیون خطی و فریدمن استفاده شده است. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که استراتژی های مدیریت منابع انسانی بر توسعه سازمان و عملکرد کارکنان تاثیرگذار می باشد مولفه های:توانایی، حمایت، انگیرش،شناخت، ارزیابی و اعتبار با استراتژی های مدیریت منابع انسانی رابطه مستقیم و معنادار دارند اما مولفه سازگاری رابطه معنادار ندارد. رسیدن به اهداف و توسعه سازمان بستگی به توانایی کارکنان در انجام وظایف محوله و انطباق با شرایط و محیط متغیر دارد. اجرای برنامه های آموزشی برای منابع انسانی و توسعه سازمان سبب می شود افراد بتوانند با تناسب تغییرات سازمانی و محیط به طور مؤثر فعالیت های خود را ادامه دهند و بر کارایی خود بیفزایند. با توجه به پیشرفت های سریع علم، روش های کار در سازمان ها نیز قابل تغییر و تحول می باشند. همچنین افزایش کارایی سازمان ها بستگی به افزایش کارایی منابع انسانی دارد و افزایش کارایی منابع انسانی به آموزش و توسعه دانش و مهارت و ایجاد رفتارهای مطلوب و موفقیت آمیز بستگی دارد.
طراحی الگوی توسعه دانش عملیِ کاروران توسعه منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف بین نظریه و عمل همیشه مورد مناقشه نظریه پردازان و کاروران بوده است. کاروران توسعه منابع انسانی از زمان شکل گیری این رشته در رابطه با مشکل تئوری های غیرعملی در زمینه سازمانی شکایت داشته و از سویی، محققان حوزه توسعه منابع انسانی نیز از عمل غیرتئوریک در این حوزه ابراز نگرانی کرده اند. از این رو، دانش عملی موضوع است که به منظور حل این مساله مورد بررسی صاحب نظران قرار گرفته است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه دانش عملی کاروران توسعه منابع انسانی انجام شد. برای انجام پژوهش از روش کیفی و برای جمع آوری اطلاعات از راهبرد مصاحبه استفاده گردید. میدان مطالعه، تمامی کاروران توسعه منابع انسانی در نظام اداری کشور بودند که با استفاده از روش نموه گیری هدفمند و راهبرد نظری با 24 نفر از آن ها مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفت. برای تحلیل اطلاعات از روش کدگذاری معنایی (باز و محوری) استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که توسعه دانش عملی از یک الگوی چرخه ای تبعیّت می کند که دارای شش گام اصلی است. این شش گام در دو محور صلی "دانستن" و "انجام دادن" قرار گرفتند. در محور دانستن سه گام دریافت، انطباق سازی و جستجو و در محور انجام دادن سه گام مشروعیت بخشی، بازآرایی و برگردان قرار دارد. توجه به این چرخه می تواند باعث توسعه فردی و سازمانی شده و سیستم اجتماعی علم و سیستم اجتماعی عمل را به هم نزدیک تر سازد و برونداد نهایی آن شکل گیری و توسعه دانش عملی برای کاربرد کاروران توسعه منابع انسانی در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره است.
طراحی الگوی نهادینه کردن عدالت اجتماعی در سازمان های دولتی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نابع انسانی تحول آفرین سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
121 - 143
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عدالت اجتماعى از دغدغه هایی است که لازمه آن رفع نابرابری ها از طریق نهادینه سازی است. هدف این پژوهش، طراحی الگوی نهادینه کردن عدالت اجتماعی در سازمان های دولتی ایران می باشد.
تحلیل شناختی توسعه شایستگی های نیروی انسانی در راستای انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
173 - 209
حوزههای تخصصی:
هم اکنون جهان در عصر انقلاب صنعتی چهارم به سر می برد، اگرچه این عصر به سبب پیشرفت های تکنولوژیکی فرصت های بسیاری را برای بنگاه ها و سازمان ها فراهم می کند، اما با این وجود چالش های زیادی را نیز با خود به همراه دارد. یکی از این چالش ها نیاز به مجموعه شایستگی ها و مهارت های جدیدی است که به سبب تحول ماهیت مشاغل از طریق دیجتالی شدن در صنعت 4.0 رخ می دهد. بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر، شناسایی شایستگی های مورد نیاز نیروی انسانی در صنعت 4.0 و ارائه نقشه راه ارتقاء این شایستگی ها در راستای انقلاب صنعتی می باشد. در همین راستا در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات و مرور پیشینه پژوهش شایستگی های صنعت 4.0 و اقدامات و کارکردهای لازم جهت ارتقاء این شایستگی ها استخراج گردید. سپس با استفاده از روش تاپسیس فازی شایستگی های استخراج شده اولویت بندی و در نهایت روابط بین اقدامات جهت ارتقاء شایستگی ها با استفاده از روش نقشه شناختی فازی شهودی تبیین شد. یافته های بدست آمده حاکی از آن است که شاخص تمایل مدیران و مالکان بنگاه ها برای حرکت به سمت هوشمندسازی و ایجاد کارخانه های هوشمند نسبت به سایر اقدامات از مرکزیت بیشتری برخوردار است، که در نتیجه می بایست توجه بیشتری به آن نمود. همچنین در اولویت بندی شایستگی ها مشخص شد که شایستگی مشتری مداری دارای بالاترین اولویت می باشد.
تحلیل میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد که در محلات شهری،کیفیت واحدهای فیزیکی (محله) منطبق با رفتارهای اجتماعی است. بزهکاری و چگونگی برخورد با پدیده جرم و ناهنجاری های اجتماعی نیز ازجمله مسائل و مشکلات اکثر شهرهای امروز است. ازاین رو هر محله ای مشخصاتی جدا از سایر محلات شهری دارد که این مسئله در وقوع جرم و پیشگیری از آن مؤثر می باشد. هدف اصلی این پژوهش،بررسی نقش و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از وقوع جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان می باشد. در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده شده است و داده های موردنیاز توسط یک مطالعه پیمایشی از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه حضوری از جامعه نمونه و سایر داده های موردنیاز جهت استخراج چارچوب مفهومی مبانی نظری تحقیق از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و بررسی پژوهش های صورت گرفته در این حوزه گردآوری شده است که درنهایت 6 مؤلفه اصلی سرمایه اجتماعی (اعتماد، امنیت، مشارکت، آگاهی، انسجام و پیشگیری از جرم) جهت سنجش میزان تأثیرگذاری آن ها بر پیشگیری از جرائم شهری در محدوده موردمطالعه معرفی شده است. در تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 200 نفر از اهالی بافت قدیم شهر کاشان جهت تکمیل پرسشنامه ها تعیین و نتایج حاصل، از روش معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزارAmos تجزیه وتحلیل و اولویت بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که پتانسیل های سرمایه اجتماعی در پیشگیری از جرائم شهری در بافت قدیم شهر کاشان مؤثر بوده است. زیرا سطح معنی داری(P-value) برای هر دو مسیر کمتر از 05/0 بوده است. بر همین اساس با توجه به تحلیل های صورت گرفته مؤلفه اعتماد دارای بیشترین تأثیرگذاری بر پیشگیری از میزان جرم با میزان بار عاملی 0.82 و مؤلفه انسجام 0.48 با بار عاملی دارای تأثیرگذاری حداقلی می باشد.
Virtual reality (VR) alongside Social Media Marketing Activities (SMMAs) as a solution for Management Information Systems (MIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Journal of System Management, Volume ۱۰, Issue ۱, Winter ۲۰۲۴
133 - 154
حوزههای تخصصی:
The impact of social media and cyberspace in promoting tourism destinations, especially when businesses are heavily affected by management Information system (MIS), is undeniable. The primary purpose of this study is to investigate the effect of Virtual reality (VR) alongside Social Media Marketing Activities (SMMAs) through the state flow, subjective well-being, and continued use in future visits. Data were collected from a total number of 384 visitors through a non-probability convenience sampling method. In this study, the use of SMMAs in the context of MIS has been investigated. The results showed that VR and MIS are essential digital marketing instruments. Also, VR under the action of MIS play an essential role in revisiting tourist destinations.
شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی با رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
218 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی و توسعه مدل ساختاری و روابط علی بین آن ها با رویکرد ترکیبی است. روش شناسی پژوهش از نظر فلسفه پژوهش؛ پارادایم عمل گرا، و از نظر رویکرد ترکیبی؛ در فاز اول کیفی و در فاز دوم کمی می باشد و از نظر استراتژی پژوهش؛ پیمایشی است. جامعه آماری بخش کیفی شامل 34 مقاله از 45 مقاله مربوط به بازه زمانی 2000 تا 2023 و مرتبط با پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی است. در بخشی کمی پژوهش نیز جامعه آماری شامل 10 نفر از خبرگان حوزه مدیریت دانش بوده است. در فاز اول که فاز کیفی پژوهش است، داده هایی از تحلیل محتوای مقالات مرتبط با پنهان سازی دانش به دست آمد که در آن 16 پیامد پنهان سازی دانش شناسایی گردیده است. در مرحله دوم، دلفی فازی به منظور انتخاب مهم ترین آن ها اتخاذ شده است و در نهایت 8 عامل شناسایی گردیده است. در مرحله بعد، مدل ساختاری این عوامل با روش مدل سازی ساختاری تفسیری تدوین شده است. سپس با استفاده از تحلیل میک مک، عوامل براساس قدرت نفوذ و وابستگی طبقه بندی شده اند. در پایان، مدل دیمتل فازی به منظور تحلیل روابط علی بین عوامل اتخاذ شده است. نتایج نشان داد که عدم توانمندسازی، مهم ترین پیامد پنهان سازی دانش منابع انسانی است و عدم خلاقیت و نوآوری، کیفیت پایین تصمیم گیری، عدم تعهد سازمانی، نارضایتی شغلی، عدم توسعه سازمانی، ضعف عملکرد و تمایل به جابجایی و ترک خدمت، از دیگر پیامدهای پنهان سازی دانش منابع انسانی می باشند. در پایان، مدل پیشنهادی نویسندگان در زمینه پنهان سازی دانش منابع انسانی براساس نتایج ارائه شده است.
طراحی و اعتباریابی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب و کار به مشتری (B2C)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد خرید مجدد آنلاین اشاره به درجه ای از اعتقادات ادراکی مشتری به خرید مجدد یک محصول یا خدمت خاص با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و شرایط احتمالی او دارد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب وکار به مشتری(B2C) و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک و دسته بندی آن ها و تعیین روابط بین عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی است. پژوهش حاضر ازلحاظ فرایند اجرا از نوع روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) است. به همین منظور در بخش کیفی پژوهش با 36 تن از خبرگان، مصاحبه هایی صورت گرفت که بر اساس روش تحلیل تم، محتوای مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند و درنهایت مدل پیشنهادی تحقیق ارائه گردید. بر اساس این مدل شش مفهوم اصلی (خصوصیات فنی، سیستم های پشتیبانی، مدیریت مشتریان، سازمانی، تجزیه وتحلیل مشتری، تحلیل محیطی) شناسایی شدند. سپس جهت تائید مدل به دست آمده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین کلیه فروشگاه های آنلاین و مشتریان توزیع گردید و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل شناسایی شده از مصاحبه ها، در افزایش قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک مؤثر بوده اند و مدل از اعتبار کافی برخوردار بوده است.
پایش تاثیر رفتارهای برندسازمنابع انسانی بر تصویرذهنی برند با نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری (مورد مطالعه نمایندگی های شرکت ایران خودرو استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
254 - 280
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی با رویکرد پژوهش کمّی است. جامعه آماری پژوهش از کارکنان و مشتریان نمایندگی های ایران خودرو واقع در استان لرستان، تشکیل شده است. لذا با توجه به محدود بودن تعداد کارمندان (300 نفر) و دسترسی به اعضای آن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران 169 نفر از کارکنان انتخاب گردید و با توجه به نامحدود بودن مشتریان از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مشتریان انتخاب شد، که در مجموع 553 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسشنامه می باشد، برای سنجش رفتار برندساز از پرسشنامه مورهارت و همکاران (2009) استفاده شد و توسط کارکنان تکمیل گردید، برای سنجش متغیر تصویر ذهنی برند از پرسشنامه حسینی و همکاران (1389) و استایلوس و همکاران ( 2017) و برای سنجش درگیری ذهنی مشتری از پرسشنامه بیتون و همکاران (2011) و اینو و همکاران (2017) استفاده شد، و توسط مشتریان تکمیل گردید. تحلیل داده های جمعیت شناختی و همچنین آزمون توزیع نرمال داده ها به کمک نرم افزار 24 SPSS و تجزیه وتحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارSmart PLS 3 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مؤلفه های رفتار برندساز منابع انسانی و درگیری ذهنی مشتری هر کدام به تفکیک اثر مثبت و معناداری بر تصویر ذهنی برند، دارند. همچنین در پژوهش حاضر، نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری تأیید شد.
تأملی بر نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه فناوری واقعیت افزوده وارد منازل شده است و این فرصتی ارزشمند برای بازاریابان خواهد بود تا تجربه جریان را به مشتریان در خانه خود ارائه دهند. در این عصر تکنولوژی، مصرف کنندگان به کمک گوشی همراه خرید خود را راحت کرده اند. با توجه به این روند رو به رشد، بازار اپلیکیشن های برندشده، به طور پیوسته رشد کرده و از سایر انواع تجارت گوشی همراه پیشی گرفته است. اپلیکیشن های واقعیت افزوده با پوشاندن صورت یا محیط اطراف با محصولات مجازی، بُعد جدیدی به تجربه مشتری می بخشند. با توجه به گوشی های هوشمندی که امروزه در همه جا حضور دارند و با توجه به واکنش مشتریان به فناوری های جدید، بررسی رفتار مصرف کننده در مقابل فناوری های جدید، بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. واقعیت افزوده، به عنوان یک فناوری جدید، در دسترس خرده فروشان ظاهر شده است تا با مشتریان تعامل کنند. از سوی دیگر، محبوبیت رسانه های اجتماعی در بین نسل های جوان و مسن تر، به استفاده گسترده از آن، به عنوان بستر ارتباطی بازاریابی جدید منجر شده است. مشتریان در معرض انواع ابتکارهای بازاریابی هستند که کسب وکارها بدون توجه به محدودیت های مکانی یا زمانی، به سرعت در حوزه دیجیتال شبکه های رسانه های اجتماعی ترویج و انجام می دهند. به دلیل ویژگی های پلتفرم رسانه های اجتماعی، مانند چت های زنده و قابلیت های نظر دادن، افراد ممکن است اکنون با برندهای محبوب خود، اینفلوئنسرهای معروف و سایر کاربران تعامل دیجیتالی مستقیم داشته باشند. کاربران رسانه های اجتماعی، می توانند به سادگی نگرش ها و ایده های خود را در خصوص محصولات یک برند یا اقدامات سایر کاربران، با فشردن دکمه «پسندیدن» یا «نپسندیدن» یا با ارسال نظر مثبت یا نامطلوب روی یک پست، به اشتراک بگذارند. همچنین، اینفلوئنسر مارکتینگ در عصر رسانه های اجتماعی محبوبیت بیشتری پیدا می کند و بازاریابان برای تأثیرگذاری بر مشتریان بالقوه خود از آن استفاده می کنند. این پژوهش ادبیات موجود در بازاریابی اینفلوئنسر را ترکیب می کند. در واقع، هدف این پژوهش، واکاوی نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید با میانجیگری قابلیت اعتماد، میزان مهارت درک شده و تعامل فرااجتماعی است.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش، کاربران گوشی هوشمند و اپلیکیشن واقعیت افزوده در بین کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه بود که پس از بررسی های انجام شده، مشخص شد که تعداد آن ها حدود ۱۳هزار نفر است. برای محاسبه حجم نمونه، از جدول مورگان بهره گرفته شد. با توجه به حجم جامعه و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، ۳۸۴ نفر برای نمونه انتخاب شد. برای اجرای این پژوهش، از ابزار پرسش نامه استاندارد استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که قابلیت اعتماد رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. مهارت درک شده رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. تعامل فرااجتماعی رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. افزون براین، نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی، بایستی بر اساس ویژگی های شخصی، خصوصیت ها و انواع اینفلوئنسرها تدوین شود. علاوه براین، درک نقش غنای رسانه ای و طبیعی بودن در بازاریابی رسانه های اجتماعی، مدیران بازاریابی را برای طراحی کمپین ها حمایت می کند.
قابلیت تلنگرهای رفتاری برای کاهش پدیده ترک فعل در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
221 - 248
حوزههای تخصصی:
هدف: علوم رفتاری طیف وسیعی از مداخلات تلنگری را ارائه می دهد که می توانند در سطوح فردی و سازمانی اجرا شوند. بر این اساس، این مقاله ضمن بازتعریف مفهوم ترک فعل در دستگاه های اجرایی، تلاش کرده است تا با احصای سوگیری های مطرح در این حوزه و با استفاده از قابلیت های نظریه تلنگر، به راه کارهایی اشاره کند که امکان دسترسی به وضعیت مطلوب تر در حوزه ترک فعل دستگاه های اجرایی فراهم شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی قابلیت تلنگرهای رفتاری برای کاهش پدیده ترک فعل در دستگاه های اجرایی (بخش عمومی) است. در واقع این پژوهش تلاش می کند تا نشان دهد شناخت و مدیریت سوگیری های شناختی با رویکرد مداخله رفتاری، می تواند نتایج مطلوبی را در حوزه جلوگیری از ترک فعل باعث شود.روش: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری و روش شناسی کیفی و با روش تحلیل تم انجام شده است. مشارکت کنندگان خبرگانِ حوزه رشته مدیریت، حقوق و شاغلان دستگاه های اجرایی بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. تحلیل داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با روش کیفی و با استفاده از روش تحلیل تم انجام شده است. یافته های به دست آمده از مصاحبه ها در قالب کدهای استخراجی با روش اعتباریابی پاسخ دهنده، از لحاظ روایی و پایایی درونی بررسی شده است.یافته ها: ۱۹ سوگیری شناختی که می تواند به رفتار ترک فعل مدیران و کارکنان منجر شود احصا و ارائه شد. این سوگیری ها در واقع با انحراف تصمیم از مسیر درست، زمینه ساز ترک فعل هستند. تلنگرهای احصا شده در این پژوهش، برآمده از مطالعات نظری و میدانی بودند و در قالب ۶ عنوان تلنگری شناسایی شدند که قابلیت جلوگیری از رفتارهای منتج به ترک فعل در کارکنان را دارند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد اصول تلنگرهای رفتاری را می توان در سازمان ها و زمینه های مختلف اعمال کرد. با این حال، توجه به این نکته مهم است که اثربخشی تلنگرها، بسته به زمینه خاص و رفتار هدف، متفاوت است. در این خصوص، شواهد میدانی مؤید اثربخشی تلنگرهای رفتاری مختلف در کاهش فرار از مسئولیت و ترویج رفتار مثبت در اداره های دولتی است. فرار از مسئولیت در بین مدیران، تهدیدی مهم برای اثربخشی سازمان است و مانع پیشرفت در جهت دستیابی به اهداف استراتژیک می شود. با درک زیربنای رفتاری این مسئله و استفاده از اصول علوم رفتاری، سازمان ها می توانند به طور مؤثر این موضوع را کاهش و فرهنگ مدیریت مسئولانه را پرورش دهند. با توانمندسازی مدیران و با آگاهی از سوگیری شناختی، ارتقای مسئولیت پذیری جمعی و استفاده از تلنگرها برای تغییر رفتار، سازمان ها می توانند محیط کاری ای ایجاد کنند که در آن مدیران انگیزه داشته و در انجام مسئولیت های خود مشارکت جدی داشته باشند. مطالعات این پژوهش نشان داد که از نظر خبرگان ایرانی تلنگرهای انگیزشی، پاسخ گوکننده و اخلاق مدار با رویکرد رهبری اخلاقی، از قابلیت بیشتری در تأثیرگذاری برای مواجهه با پدیده ترک فعل در دستگاه های اجرایی برخوردارند.
طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه مسئولیت اجتماعی فردی ورزشکاران حرفه ای ایران انجام شد. روش پژوهش کیفی گراندد تئوری بوده است که با رویکرد اشتراس و کوربین به شناسایی پدیده و گردآوری داده های از طریق مصاحبه اقدام گردید. شرکت کنندگان در پژوهش، صاحب نظران، اساتید و پژوهشگران فعال در حوزه مسئولیت اجتماعی و مدیریت ورزشی، مربیان و ورزشکاران حرفه ای با سوابق فعالیت های اجتماعی بودند که با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند. روش اصلی گردآوری داده ها، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پژوهش از طریق نمایش روند تحلیل مصاحبه ها به متخصصین مورد تأیید قرار گرفت و در خصوص تأیید پایایی به لحاظ روش شناختی و محتوایی، از دو متخصص این حوزه که هیچ ارتباطی با پژوهش نداشتند، درباره درستی جنبه های مختلف پژوهش از گردآوری تا تحلیل داده ها نظرخواهی شد. یافته های پژوهش نشان داد عوامل علی شامل: فرهنگ اجتماعی، جایگاه اجتماعی، تشویق و ترغیب، فلسفه ورزشی؛ عوامل زمینه ای: رعایت اخلاق، معنویت، حمایت سازمانی، خانواده محوری، مسئولیت پذیری؛ عوامل مداخله گر شامل: عدم آگاهی، عدم برنامه ریزی، عدم حمایت، محدودیت ها؛ پدیده محوری: مشارکت، همدلی، مرجعیت، حضور خیرخواهانه، حفظ ارتباطات، حمایت از محرومان، حمایت زیست محیطی، قدردانی است. همچنین راهبردها: روابط اجتماعی، حمایت، آگاه سازی، انگیزش، صحه گذاری، برنامه ریزی؛ پیامدها نیز شامل: برند ورزشکار، سلامت ورزش، بهبود اجتماعی و ترویج فرهنگ است. مدیران ورزشی می توانند با به کارگیری مدل مسئولیت اجتماعی ورزشکاران و تمرکز بر توسعه مولفه های آن، مشارکت اجتماعی ورزشکاران و در پی آن مشارکت جامعه را تحت تاثیر قرار داده و اهداف اجتماعی ورزش را در جامعه محقق سازند. کاربرد مدل از آن جهت اهمیت دارد که شناخت ارتباطات میان عوامل مدل می تواند درک بهتری به مدیران و ورزشکاران داده و نگاه علمی تری به پدیده موردنظر داشته باشند.
آسیب شناسی نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
65 - 83
حوزههای تخصصی:
دو عامل اصلی باعث افزایش ضریب خسارت بیمه درمان می شود. اول، تعیین نرخ های غیرفنی حق بیمه به دلیل کم بودن حق بیمه های دریافتی یا کاهش قیمت در بازار بیمه تکمیلی درمان و دوم، هزینه های بالای بیمه درمانی که می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. از چالش های خسارت بالای بیمه درمان در ایران در رابطه با قیمت گذاری می توان به عدم توانایی شرکت های بیمه در افزایش حق بیمه متناسب با افزایش تعرفه ها و غیر واقعی بودن حق بیمه در بیمه های درمان اشاره کرد. در واقع، قیمت ها باید هزینه های واقعی را منعکس کنند و اهداف نظام ارائه بیمه های درمان گسترده تر را در نظر بگیرند. در این راستا، شناسایی آسیب های نرخ گذاری بیمه های درمان گروهی اهمیت فراوانی پیدا می کند. روش تحقیق، از نوع آمیخته (کمی-کیفی) بوده، داده های تحقیق با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه گردآوری شد. جامعه تحقیق را مدیران و متخصصین درمان در صنعت بیمه کشور تشکیل داده که به روش نمونه گیری گلوله برفی با سؤالات باز تا رسیدن به اشباع نظری مصاحبه شد. بر اساس نتایج تحقیق، عمده چالش ها را می توان در سه دسته ارزیابی ریسک، برگزاری مناقصه و رقابت کاذب و قانونی و مقرراتی قرار داد که از این میان، نرخ شکنی شرکت های بیمه و ارائه نرخ های غیرفنی جهت جذب سهم بیشتر در بازار، سهم بالایی در چالش های مطروحه دارد. صنعت بیمه برای رفع چالش ها در بخش رگولاتوری، نهاد نظارتی می تواند سامانه ثبت مناقصات بزرگ را راه اندازی کند و تمامی درخواست های بیمه گذاران را بر اساس پوشش هایی که در آیین نامه ۹۹ شورای عالی بیمه ارائه می شود، نرخ های شرکت های بیمه را به منظور اطمینان از مناسب بودن نرخ ها ارزیابی کند. لذا نهاد ناظر می تواند سالانه نرخ هایی را حداقل نرخ پایه در بیمه های درمان گروهی تعیین و شرکت های بیمه را ملزم به اعمال این کف نرخ کند. در بخش ارزیابی ریسک، بیمه گران می توانند پایگاه های اطلاعاتی را برای نظارت بر رفتار بیمه گذاران خود تقویت کرده و پایه های ریسک را برای ارزیابی دقیق ریسک شناسایی و اعمال کنند.
شناسایی و تبیین پیشایندها و پسایندهای تله های شایستگی در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
171 - 192
حوزههای تخصصی:
تله های شایستگی به گرفتارشدن در بَندِ شایستگی های ورافتاده اشاره دارد که کارکنان را چنان در باورهای زنگ زده، اندیشه های منجمد، سیاق ناصواب و اقدام های آشنای خود محبوس می کند که گویی تنها راه رسیدن به تعالی، روان شدن در آن گذر است و هر نگاهی به غیر از نگرش آنها محکوم به شکست است. از این رو، تحقیق بر آن است موشکافانه، پیشایندهای گرفتار شدن در تله های شایستگی را هویدا سازد و پسایندهای آن را از نظرگاه حاذقان نمایان کند. این تحقیق از ساحت ماهیت، آمیخته اکتشافی است و برای فهم پس ران ها و پیش ران ها، با کاربست روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به کاوش تجارب زیسته و اندیشیده شده تعداد 16 نفر از کارکنان سازمان های دولتی شهر ایلام پرداخته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودی ای نسخه 2020 استفاده شد. طبق یافته ها سبک مدیریتی سنت گرا، فناوری هراسی و اجتماعی سازی اداری به ترتیب از بیشترین سهم در نشر و نمو تله های شایستگی از نظرگاه حاذقان برخوردار بودند. همچنین، پیامدهایی نظیر دیرینگی دانشی، روزمرگی شغلی و بسندگی در شغل به ترتیب به زعم خبرگان، از نقش پررنگ تری در اثر تله های شایستگی در کالبد سازمان های دولتی شهر ایلام برخوردارند. نتایج این تحقیق منجر به اکتشاف و تبیین پدیده کمتر شناخته شده تله های شایستگی در هندسه مطالعات مدیریت منابع انسانی در کشور می شود و به مدیران و سیاست گذاران نظام اداری در درک پدیده مذکور و چگونگی مواجهه با آن، نقشه راهی ارائه می دهد.
طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
283 - 301
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی الگوی رهبری شرکت های دانش بنیان اصفهان و با بهره گیری از رویکرد ترکیبی و استفاده از طرح نظریه داده بنیاد در بخش کیفی است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 17 نفر از مدیران ارشد شرکت های دانش بنیان و خبرگان دانشگاهی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرآیند کدگذاری گردآوری و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید. سپس پیوند میان این مقوله ها ذیل پارادایم کدگذاری تشریح و نظریه خلق شد. در بخش کمّی پژوهش بر اساس نتایج بخش کیفی پرسشنامه ای تدوین و 220 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های دانش بنیان آن را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از نرم افزار ایموس و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. بدین ترتیب یافته ها حاکی از آن است که افزایش حرفه ای گرایی، ماهیت دانشی شرکت دانش بنیان، حفظ بقا و تداوم، تقویت مزیت رقابتی و پویایی محیطی و قابلیت شرکت در انطباق با تغییرات محیطی عوامل علّی، هدایت یادگیری، نقش الگویی رهبر، ایجاد فضای دانشی و حمایت رهبری دانش مدار از یادگیری مؤلفه های پدیده محوری، بستر فناورانه و زیرساخت ها، بستر اشتراک دانشی و کارکنان دانشی، بستر فرهنگی، بستر اقتصادی، بستر ساختاری و کنترلی و بستر تعاملی و ارتباطی عوامل زمینه ای، عوامل اجتماعی فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل حقوقی و قانونی، دولت و نهادهای وابسته عوامل مداخله گر، راهبردهای انگیزش محور، جذب و نگهداشت نیروی انسانی شایسته، بهبود جوّ مشارکت، استفاده از ظرفیت های بالقوه برون سازمانی، دانش آفرینی و دانش اندوزی، راهبردهای زیرساخت محور، تأمین مالی و راهبردهای آموزش محور و فرهنگ ساز راهبردها و بهبود عملکرد و مزیت رقابتی، رضایت شغلی و بهبود کیفیت زندگی کاری، ماندگاری کارکنان دانشی و ثبات شرکت، تعلق سازمانی و درگیری ذهنی عاطفی کارکنان، بهبود و توسعه مهارت های کارکنان دانشی و پیامدهای اقتصادی و اجتماعی پیامدهای الگوی رهبری دانش مدار بودند. سرانجام یافته های بخش کمّی نشان داد که الگو از برازش قابل قبول برخوردار بوده و تمامی روابط بین عوامل در این الگو مورد تأیید قرار گرفت.