ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
۱۸۴۱.

تفسیرِ پیش بینی بازده شاخص قیمت صنایع تولیدی بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از یادگیری تجمیعی توضیح پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی توضیح پذیر جنگل تصادفی الگوریتم ژنتیک ارزیابی متقاطع بورس اوراق بهادار تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۳
هدف: امروزه، یادگیری ماشین به عنوان ابزاری کارآمد در پیش بینی سری های زمانی مالی مورد توجه قرار گرفته است. با این حال، اغلب این مدل ها به عنوان مدل های جعبه سیاه به دلیل عدم شفافیت، موجب کاهش اعتماد به نتایج پیش بینی شده اند. برای رفع این محدودیت، بهره گیری از مدل های هوش مصنوعی توضیح پذیر که امکان تحلیل دقیق ساز و کار پیش بینی را فراهم می آورند، ضروری است. بر این اساس، هدف این پژوهش، توسعه و ارزیابی یک مدل پیش بینی مبتنی بر هوش مصنوعی است که علاوه بر دقت بالا، از قابلیت توضیح پذیری نیز برخوردار باشد. در این راستا، نقش و سهم متغیرهای ورودی در پیش بینی های مدل به طور شفاف مشخص شده و پایداری نتایج آن از نظر دقت و قابلیت توضیح پذیری، با استفاده از روش های اعتبارسنجی متقاطع، به ویژه بخش بندی سری های زمانی، مورد ارزیابی قرار می گیرد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی با رویکرد پیش بینی کمّی است که برای نخستین بار در ایران به بررسی قابلیت توضیح پذیری هوش مصنوعی بهینه شده در پیش بینی بازده شاخص قیمت هشت صنعت تولیدی بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. داده های پژوهش شامل شاخص های صنایع در بازه زمانی ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۲ است که از پایگاه های اطلاعاتی (بورس ویو) جمع آوری شده اند. برای آموزش مدل جنگل تصادفی به عنوان یک مدل یادگیری تجمیعی، متغیرهای تکنیکال، بنیادی و کلان اقتصادی به عنوان ویژگی های مدل، مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین الگوریتم ژنتیک به منظور بهینه سازی هایپرپارامترهای این مدل به کار گرفته شده است. به منظور افزایش شفافیت و اعتمادپذیری مدل، از تکنیک تفسیرپذیری شاپ برای شناخت تأثیر و اهمیت ویژگی ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد که ترکیب الگوریتم جنگل تصادفی با بهینه سازی هایپرپارامترها از طریق الگوریتم ژنتیک و استفاده از روش توضیح پذیری همچون مقادیر شاپ، علاوه بر افزایش دقت پیش بینی بازده شاخص قیمت صنایع تولیدی بورس تهران، شفافیت و اعتمادپذیری مدل را نیز ارتقا می دهد. یافته ها تأکید دارند که متغیرهای تکنیکال، به ویژه شاخص میانگین متحرک نمایی، شاخص همگرایی و واگرایی میانگین متحرک، حجم معاملات و میزان سهام شناور، بیشترین نقش را در بهبود دقت پیش بینی ایفا می کنند. در مقابل، متغیرهای بنیادی همچون نسبت قیمت به درآمد و نرخ بهره و نرخ تورم تأثیرگذارند، اما نقش آن ها نسبت به متغیرهای تکنیکال کمتر است. علاوه بر این، ارزیابی متقاطع سری زمانی، پایداری و تعمیم پذیری بالای مدل پیشنهادی را در دوره های مختلف تأیید می کند. نتیجه گیری: با توجه به هم خوانی نتایج این پژوهش با مطالعات معتبر بین المللی می توان نتیجه گرفت که مدل های هوش مصنوعی توضیح پذیر نه تنها عملکرد خوبی نسبت به مدل های سنتی دارند، بلکه تحلیلگران مالی را در اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مؤثر یاری کرده و می توانند نقشی کلیدی در مدیریت ریسک و بهینه سازی سبد دارایی ها ایفا کنند. بدین ترتیب، مدل پیشنهادی با شفافیت عملکرد و قابلیت اطمینان بالا، به عنوان ابزاری مؤثر برای تحلیلگران مالی معرفی شده و افق های تازه ای را در کاربرد هوش مصنوعی توضیح پذیر در صنعت مالی ایران می گشاید.
۱۸۴۲.

فهم تجربه رفتارهای انحرافی در محیط کار: مطالعه پدیدار شناسی در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای انحرافی در محیط کار پیامدهای سازمانی پیامدهای فردی پیامدهای فرهنگی و پیامدهای گروهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
بررسی رفتارهای انحرافی در محیط کار که هنجارهای سازمانی را دست خوش نوسانات قرار داده و باعث تهدید سلامت سازمان و کارکنانش می گردد موضوع مهمی به شمار می رود. لذا با توجه به اهمیت بحث رفتارهای انحرافی در محیط کار و تبعات منفی آن پژوهش حاضر با هدف توصیف و شناسایی تجارب کارکنان از رفتارهای انحرافی در محیط کار انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی بود و جامعه هدف کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان(خوراسگان) بود و داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق با 25 نفر با روش نمونه گیری هدفمند تمایز حداکثری نمونه ها انتخاب شده بودند،گردآوری شد. به منظور بررسی پایایی نتایج از رویکرد سه گانه رائو و پری استفاده شد. برای روایی تحقیق از رویکردهای روایی سازه لینکلن و گوبا روایی بیرونی، روایی توصیفی، روایی تفسیری استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش اصلاح شده استوتیک – کولایزی کن به کارگرفته شده است.یافته های تحقیق نشان داد که پیشایندهای رفتارهای انحرافی در محیط کار شامل 8 تم اصلی پیشایندهای فردی، پیشایندهای گروهی، پیشایندهای سازمانی، پیشایندهای فرهنگی، پیشایندهای سیاسی ، پیشایندهای اقتصادی، پیشایندهای اجتماعی و پیشایندهای حقوقی و قانونی طبقه بندی شدند و پیامدهای حاصل از آن در 4 تم اصلی پیامدهای سازمانی، پیامدهای فردی ، پیامدهای فرهنگی و پیامدهای گروهی دسته بندی شدند.
۱۸۴۳.

سناریوها و راهبردهای دیپلماسی دانش دانشگاهی برای توسعه بین المللی شدن دانشگاه کردستان از دیدگاه دانشجویان بین المللی تحصیلات تکمیلی

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی دانش بین المللی شدن تحلیل سوات تحلیل لایه ای علتی دانشجویان بین المللی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۷
این پژوهش با هدف شناسایی سناریوها و راهبردهای دیپلماسی دانش دانشگاهی برای توسعه بین المللی شدن دانشگاه کردستان انجام شد. داده های مطالعه از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند با ۲۵ دانشجوی بین المللی (۱۸ کارشناسی ارشد و ۷ دکتری) گردآوری شد. تحلیل داده ها در دو گام انجام شد. در گام نخست، با استفاده از روش تحلیل لایه ای علتی (CLA) چهار لایه بررسی گردید: لایه لیتانی (مشکلات مالی ناشی از شهریه های مقرون به صرفه به عنوان یک مزیت اقتصادی، محدودیت های زیرساختی دانشگاه و موانع زبانی که تعاملات آموزشی و اجتماعی دانشجویان را مختل می کند). لایه علت های نظام مند( ظهور بازارهای غیررسمی خدمات ترجمه و نگارش پایان نامه به همراه فساد اداری و ضعف نظارت، که بیانگر چالش های ساختاری و دیوانسالارانه است). لایه جهان بینی ( تأثیر ارزش های فرهنگی و مذهبی به ویژه اشتراکات فرهنگی در جذب دانشجویان و اعتبار دانشگاه در نظام های رتبه بندی بین المللی، که موجب ایجاد حس تعلق و امنیت فرهنگی است). لایه استعاره( برداشت دانشجویان از دانشگاه به عنوان «هتل» و خود به عنوان «گردشگر» که نشان از نگرش معامله گرایانه و موقتی نسبت به تجربه دانشگاهی دارد). در گام دوم، تحلیل سوات انجام شد که نقاط قوت مانند شهریه مقرون به صرفه، رتبه بندی معتبر و تشابهات فرهنگی را شناسایی نمود؛ در حالی که نقاط ضعف شامل موانع زبانی و پشتیبانی ناکافی، فرصت ها (همکاری های منطقه ای و پیشرفت دیجیتال) و تهدیدها (تنش های سیاسی و بازارهای سایه) برجسته شدند. بر اساس این تحلیل، راهبردهایی از نوع تهاجمی (ترکیب قوت ها و فرصت ها)، بازنگری (ترکیب ضعف ها و فرصت ها)، تدافعی (ترکیب ضعف ها و تهدیدها) و پایندگی (ترکیب قوت ها و تهدیدها) پیشنهاد گردید.
۱۸۴۴.

تبیین چالش های فقهی و اجرایی قرارداد مشارکت در نظام بانکداری ایران و ارائه مبانی و ضوابط کلی بازطراحی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرارداد مشارکت بانکداری بدون ربا چالش های فقهی و اجرایی بازطراحی قرارداد مشارکت مبانی ایجابی مبانی سلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۳
1. مقدمه و هدف نظام بانکداری بدون ربا در ایران پس از چهار دهه تجربه، هنوز با چالش های جدی روبه روست. یکی از مهم ترین عرصه ها، قراردادهای مشارکت است که به عنوان جایگزینی برای روابط ربوی طراحی شده اند اما در عمل با محدودیت ها و ایرادهایی مواجه هستند. 2. بیان مسئله بررسی وضع موجود نشان می دهد قراردادهای مشارکت در بانکداری ایران با دو دسته مشکل همراه اند:      - چالش های فقهی مانند تعیین زمان مشخص برای تسویه حساب، شرط جبران خسارت، مدیریت تبرعی مشتری و اعمال جریمه تخلف.     - چالش های اجرایی مانند ریسک انتخاب نادرست مشتری، ضعف نظارت، دشواری ارزش گذاری دارایی ها و افزایش هزینه های بانکی.         پژوهش های پیشین نیز نشان داده اند که این مشکلات باعث می شود اهداف واقعی بانکداری بدون ربا محقق نشود و شبهه ربوی بودن همچنان باقی بماند. 3. نتیجه گیری و پیشنهادها با توجه به این چالش ها، بازنگری و بازطراحی قراردادهای مشارکتی در نظام بانکی ایران ضروری است. این بازطراحی باید بر اساس دو دسته مبانی کلی انجام شود:     - مبانی ایجابی: عدالت اقتصادی، تداول و گردش اموال، رعایت مقتضای عقد، احترام به عمل مسلمان، تبعیت سود از سرمایه، مصالح نظام اسلامی و اعتبارسنجی متقاضیان تسهیلات.     - مبانی سلبی: پرهیز از ربا، ظلم، غرر، ضرر، اکل مال به باطل، عسر و حرج و تحریم حلال. رعایت این اصول می تواند به اصلاح قراردادهای بانکی کمک کرده و زمینه تحقق واقعی بانکداری اسلامی را فراهم آورد
۱۸۴۵.

ارائه الگوی مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت با رویکرد رفتاری

کلیدواژه‌ها: مسئولیت پذیری اجتماعی رویکرد رفتار تحلیل تم مؤلفه های مسئولیت پذیری تحلیل داده های کیفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵
این پژوهش به تحلیل رفتارهای سازمانی در چارچوب مسئولیت پذیری اجتماعی با رویکرد رفتاری می پردازد و سعی دارد تا با استفاده از روش تحلیل تم، مؤلفه ها و مضامین کلیدی را در ارتباط با مسئولیت پذیری اجتماعی شناسایی کند. برای این منظور، داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران مالی، تحلیلگران و خبرگان حوزه مسئولیت پذیری اجتماعی جمع آوری شد. نتایج تحلیل داده ها به شناسایی ۱۱ مؤلفه اصلی منتهی شد که در قالب ۵ دسته مضمون سازمان دهنده طبقه بندی شدند. این مؤلفه ها شامل ابعاد مختلف مسئولیت پذیری اجتماعی نظیر شفافیت ارتباطات، تعامل با ذی نفعان، صداقت در انتقال پیام، و تأثیرگذاری بر جوامع محلی و زیست محیطی بودند. در این تحقیق، همچنین به شناسایی ۹ زیرمؤلفه پرداخته شد که جنبه های جزئی تر از این مؤلفه ها را به طور دقیق تری تبیین می کنند.فرآیند تحلیل تم به محقق این امکان را داد تا از طریق کدگذاری و دسته بندی داده ها، روابط پیچیده و پنهان میان رفتارهای سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی را آشکار سازد. در نهایت، پژوهش حاضر نشان داد که مؤلفه های شفافیت، تعامل مؤثر و صداقت از عوامل کلیدی برای تحقق مسئولیت پذیری اجتماعی با رویکرد رفتاری در سازمان ها هستند. همچنین، یافته ها نشان می دهند که سازمان ها باید ارتباطات خود را با ذی نفعان به طور مستمر و صادقانه برقرار کنند تا بتوانند تأثیرات مثبت و پایداری در جامعه و محیط زیست ایجاد کنند.این تحقیق می تواند به مدیران و سیاست گذاران در زمینه مسئولیت اجتماعی کمک کند تا رویکردهای مؤثری را در جهت بهبود عملکرد سازمانی و اجتماعی اتخاذ کنند و به تحقق اهداف توسعه پایدار نزدیک تر شوند.
۱۸۴۶.

تبیین تأثیر درماندگی مالی بر ناهنجاری در سودهای گزارش شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درماندگی مالی ناهنجاری در سودها شاخص ایکل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف اصلی پژوهش تبیین تأثیر درماندگی مالی بر ناهنجاری در سودهای گزارش شده در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای این منظور اطلاعات صورت های مالی 147 شرکت در دوره زمانی 1401-1390 گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره با داده های تابلویی استفاده شده است. برای درماندگی مالی از معیار آلتمن تعدیل شده استفاده گردید. برای ناهنجاری در سودهای گزارش شده از معیار جونز تعدیل شده و شاخص ایکل استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش نشان می دهد که معیار درماندگی مالی بر معیار نخست - جونز تعدیل شده -ناهنجاری در سودهای گزارش شده تأثیر معناداری ندارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان می دهد که معیار درماندگی مالی بر معیار دوم - شاخص ایکل - ناهنجاری در سودهای گزارش شده تأثیر معناداری دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم پژوهش نشان می دهد که معیار درماندگی مالی بر معیار دوم - شاخص ایکل - ناهنجاری در سودهای گزارش شده تأثیر معناداری دارد.
۱۸۴۷.

شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی تکنولوژی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ایی(ANP) و دیمتل فازی ( مطالعه موردی: شرکت پتروشیمی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی فناوری تکنیک دلفی فازی DEMATEL فازی تکنیک ANP مدل اطلس ارزیابی توانمندی و جذابیت تکنولوژی صنعت پتروشیمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۲۰۲
زمینه و هدف: مطابق برنامه ششم توسعه، کاهش آسیب پذیری و ارتقای پایداری ملی در تاسیسات حساس صنعت پتروشیمی الزامی بوده و فناوری نقش حیاتی در تامین الزامات پدافند غیرعامل داشته و با تغییرات جهانی، فناوری به عامل اصلی مزیت رقابتی تبدیل شده است. هدف تحقیق حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزیابی فناوری پتروشیمی پارس بر مبنای ابعاد توانمندی فناوری درمدل اطلس شامل فن افزار، انسان افزار، اطلاعات افزار وسازمان افزار ازمنظر معیارهای توانمندی و جذابیت می باشد که با شناسایی و جبران شکاف فناوری، امکان دفاع هوشمندانه، ارتقای تاب آوری و پدافندغیرعامل با استمرار تولید، فروش و ارزآوری فراهم می گردد.روش شناسی: تحقیق حاضر از نظر نوع هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا، توصیفی-پیمایشی است. گردآوری اطلاعات با تلفیق روش کتابخانه، مصاحبه و پرسشنامه صورت گرفته و جامعه آماری، 24 نفر از خبرگان حوزه فناوری هستند.درابتدای تحقیق، ۹۲ عامل موثردر ابعاد 4 گانه مدل اطلس فناوری گردآوری و سپس اهمیت آنها با پرسشنامه دلفی فازی از جامعه آماری سنجیده شده و ارتباطات، تاثیرگذاری و رتبه بندی آنها با تکنیک ترکیبی DEMATELوANP انجام گردید.یافته ها: بعد انسان افزار و سازمان افزار با وزنهای30و24درصد پیشران فناوری شرکت بوده و دو عامل متخصصین فناوری محور و ایجاد انگیزش توسط رهبری بعد انسان افزار با وزن 5.85و5.63 درصد موثرترین اجزای موثردر فناوری می باشند. نتیجه گیری: تعهد مدیریت ارشد با عوامل نگهداشت متخصصین فناورمحور، توسعه مدیریت مشارکتی، تخصیص منابع، توسعه آموزش و ایجاد انگیزش، در مجموع وزن بالای 50 درصدی در بکارگیری ابعاد فناوری برای کسب مزیت رقابتی سازمان و ارتقای تاب آوری و پدافند غیرعامل سازمان دارد.
۱۸۴۸.

طراحی ماتریس تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی با کمک پژوهش علم طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پژوهش علم طراحی فرهنگ سازمانی ارزش های سازمانی مصنوعات فرهنگی ماتریس خانه کیفیت ماتریس خانه ارتباطات ماتریس خانه ایده ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
زمینه و هدف: هم سویی مصنوعات با ارزش های سازمانی، تسهیلگر اجرای موفق راهبردهای سازمانی است و به همین دلیل طراحی و مدیریت این آثار اهمیت بسیار زیادی دارد؛ اما چگونگی تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی، به ندرت در تحقیقات بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از ماتریس «خانه کیفیت» (HoQ)، نمایش ارزش ها را در مصنوعات فرهنگی بررسی می کند. هدف این رویکردِ پیشنهادی، ضمن حصول اطمینان از یکپارچگی مصنوعات فرهنگی، افزایش تأثیر راهبردی و هم سویی آن ها با ارزش های سازمانی است. روش: راهبرد پژوهش حاضر، پژوهش علم طراحی (DSR) است و در آن، از مدل پفرز و همکاران (۲۰۰۷) مشتمل بر شش گام «شناسایی مسئله و انگیزه، مشخص کردن اهداف راه حل، طراحی و توسعه، نمایش، ارزیابی و انتشار» استفاده شده است. برای طراحی مصنوع از یک گروه خبرگی که اعضای آن را پژوهشگران، مدیران سازمانی، طراحان، کارشناسان فرهنگ سازمانی و کارشناسان توسعه محصولات و خدمات تشکیل داده بودند، بهره برده شد. سازمان همراه اول نیز به عنوان بستری برای نمایش و ارزیابی مصنوع طراحی شده انتخاب شد. یافته ها: با استفاده از ماتریس «خانه کیفیت» (HoQ) که ابزاری برای تبدیل نیازهای مشتری به ویژگی های فنی محصول است، ابزاری به نام ماتریس «خانه ایده ها» (HoI) و ماتریس «خانه ارتباطات» (HoC)، به منظور تبدیل ارزش های سازمانی به مصنوعات فرهنگی طراحی شد. با کمک این ابزار می توان ارزش های سازمانی را به ویژگی های ایده پیشنهادی و در نهایت مصنوع فرهنگی تبدیل کرد. نتیجه گیری: با توسعه ماتریس HoQ و طراحی دو ماتریس جدید، ماتریس «خانه ایده ها» (HoI) و ماتریس «خانه ارتباطات» (HoC)، مقاله حاضر رویکردی روش شناختی را برای تبدیل یکپارچه ارزش ها به مصنوعات فرهنگی ملموس معرفی می کند. سازمان ها می توانند با کمک این دو ماتریس، مصنوعات فرهنگی را برای جاری سازی ارزش های سازمانی طراحی کنند.
۱۸۴۹.

آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی (موردمطالعه: منظومه روستایی شهرستان گچساران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کسب وکار روستایی توسعه روستایی کارآفرینی روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۷۴
مقدمه: کسب وکارهای روستایی به دلیل ماهیت اشتغال زایی و توسعه خلاقیت ها می توانند نقش به سزایی در ایجاد حس امید و تعلق مکانی در بین روستاییان داشته باشد، درواقع، توسعه کسب وکارهای روستایی یکی از عوامل مهم در توسعه پایدار کشورها و افزایش کیفیت زندگی جامعه روستایی محسوب می شوند. این کسب وکارها می توانند به ایجاد اشتغال، افزایش تولیدات محلی، حفظ فرهنگ و میراث محلی و بهبود زیرساخت های روستایی کمک کنند. با این وجود، کسب وکارهای روستایی علی رغم این که از بخش های حیاتی و ضروری فعالیت های اقتصادی در مناطق روستایی محسوب می شوند، اما تاکنون موردتوجه چندانی قرار نگرفته اند و توسعه آن ها با موانع و محدودیت های مواجه است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف اصلی آسیب شناسی و اولویت بندی عوامل بازدارنده توسعه کسب و کارهای روستایی در منظومه روستایی گچساران طراحی و انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم کمی بوده و از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری و تحلیل داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، شامل روستاییان دارای کسب وکار در شهرستان گچساران بودند. براساس فرمول کوکران تعداد 217 نفر از آن ها به عنوان حجم نمونه تعیین و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب برای مطالعه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه ای محقق ساخته بود که روایی آن توسط گروهی از متخصصان و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. به منظور تجزیه و تحیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی از نرم افزارهای SPSS نسخه 26 و LISREL نسخه 8/8 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی به عنوان مهم ترین موانع توسعه کسب وکار از دیدگاه روستاییان موردمطالعه شناسایی شدند. درواقع، می توان گفت که اصول حاکم بر جامعه روستایی و به خصوص خانواده از جمله عدم توانایی صحبت کردن در جمع، ضعف قدرت چانه زنی در حرفه و کار و قبول نکردن مسئولیت بر توسعه و اشتغال در کسب وکارهای خانگی مؤثر است و از عوامل و دلایل کاهش فعالیت های اقتصادی روستاییان (زنان و مردان) به شمار می رود. نتیجه گیری/ دستاوردها: با توجه به شناسایی عوامل بازدارنده کسب وکارهای روستایی، می توان نتیجه گیری کرد که کسب وکارهای روستایی به دلیل موانع مختلفی نظیر عوامل فردی- شخصیتی، روان شناختی، موانع محیطی، آموزشی- فرهنگی و موانع اقتصادی قادر به موفقیت و رشد شایسته نیستند؛ بنابراین، برای توسعه کسب وکارهای روستایی، باید این موانع را شناسایی کرده و راهکارهای مناسبی را برای غلبه بر آن ها ارائه داد. برمبنای نتایج به دست آمده، تدوین برنامه های آموزشی در جامعه روستایی موردمطالعه باهدف ایجاد تحول در باورهای فرهنگی خانواده ها و جامعه روستایی نسبت به توانمندی روستاییان، ارائه تسهیلاتی در راستای ایجاد و توسعه کسب وکار های کوچک برای روستاییان و شناسایی و معرفی افراد موفق کارآفرین به عنوان الگوی موفق را به عنوان راهکاری ایجاد کسب وکارهای روستایی در سطح منطقه در نظر گرفت.
۱۸۵۰.

ارائه راهبرد های مؤثر در مدیریت سردرگمی مشتریان در بیمه عمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیمه عمر راهبردها رویکرد کیفی مدیریت سردرگمی مشتریان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: امروزه شرکت های بیمه برای تداوم فعالیت و جذب و حفظ مشتریان باید بیش از پیش درباره سردرگمی مشتری و ارائه راهبردهایی برای کاهش آن بیندیشند این پژوهش درصدد ارائه راهبردهایی مؤثر در مدیریت سردرگمی مشتریان در بیمه عمر است.روش شناسی: این پژوهش براساس تحلیل مضمون (کدگذاری و شناخت مقوله های زیربنایی متن مصاحبه یا نوشتار) انجام گرفته است، از لحاظ هدف بنیادین است و برحسب روش گردآوری داده ها میدانی محسوب می شود مشارکت کنندگان پژوهش خبرگان صنعت بیمه و بازاریابی هستند، روش نمونه گیری غیراحتمالی، قضاوتی و گلوله برفی و تعداد حجم نمونه با توجه به اشباع نظری داده ها 23 نفر بوده است و برای گردآوری داده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده شده است.یافته ها: مطابق با نتایج حاصل از پژوهش، 3 هسته مرکزی و 18 مضمون اصلی با عنوان مشتری مداری (پیگیری مستمر مشتریان، ارتباط با مشتریان، درک نیاز مشتری و بهبود خدمت رسانی و رفاه مشتری) استراتژی های بازاریابی (برگزاری رویدادهای شاخص و جذاب، تبلیغات دهان به دهان، هویت سازی مطلوب در شبکه های اجتماعی، استفاده نوآورانه از بروشورها، برنامه های تلویزیونی، تبلیغات اثربخش) ارائه بسته کامل خدماتی با کیفیت بالا (نظارت بر عملکرد کارکنان، شفافیت عملکرد، انعطاف پذیری در پوشش های بیمه ای، ارائه برنامه های وفاداری به شکل نوین، تمرکز بر زنجیره ارزش، تصویرسازی بیمه عمر، کاربرد فنّاوری اطلاعات (هوشمندسازی)) شناسایی شدند.نتیجه گیری: در این پژوهش راهبردهای مواجهه با مدیریت سردرگمی مشتری در خدمات بیمه عمر مورد توجه قرار گرفت. با توجه به یافته های پژوهش به کارگیری سیستم هایی برای پیگیری و درک نیازهای مشتریان با ایجاد و حفظ رابطه بلندمدت، مشتری مداری را به مقوله ای مهم تبدیل کرده است. همچنین ایجاد استراتژی های بازاریابی مبتنی بر تولید محتوای محرک و استفاده ار ظرفیت فضای مجازی همراه با تدوین برنامه هایی برای ارائه خدمات با کیفیت بالا در راستای ارائه ارزش برتر به مشتری و متناسب با شرایط روز، مدیران و متولیان را در مدیریت سردرگمی مشتری در بیمه عمر یاری می کند و به منظور نتیجه بخش شدن راهبردهای مورد نظر لازم است مدیران و متولیان در همه مراحل و فرایند اجرای راهبردها، سردرگمی مشتریان را مدنظر قرار دهند.
۱۸۵۱.

بررسی و شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون( مطالعه موردی تعاونی های استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقدامات حمایتی توسعه صادرات بخش تعاون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۶۶
صادرات به عنوان نوعی استراتژی بین المللی سازی در بازارهای بین المللی اهمیت بسیاری یافته است و کمک به توسعه سهم تعاونی ها از صادرات غیرنفتی کشور از مهم ترین اقدامات و برنامه های بخش تعاون محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی اقدامات حمایتی برای توسعه صادرات در بخش تعاون است. پژوهش از نوع کیفی بوده و داده های موردنظر در سال 1402 از طریق مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران تعاونی های تولیدی فعال در امر صادرات استان خراسان جنوبی گردآوری و با روش تحلیل تم با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شده است. مطابق با یافته های پژوهش بسترسازی مناسب با اقدامات و حمایت های حاکمیتی، ظرفیت سازی تعاونی ها، لجستیک و زنجیره تأمین (بازاریابی/توزیع/فروش /بسته بندی/تبلیغات)، بهبود جایگاه برند ملی، توانمندسازی تعاونی ها، شبکه سازی و تسهیل حکمرانی شبکه ای در بخش تعاون، افزایش نفوذ و ماندگاری در بازارهای صادراتی و دیجیتال مارکتینگ و حرکت به سمت تجارت الکترونیک به عنوان راه کارهای توسعه صادرات در بخش تعاون شناسایی شد.  
۱۸۵۲.

تأثیر فلات شغلی بر پنهان سازی دانش: با تأکید بر نقش میانجی بی اعتمادی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده (مورد مطالعه: شهرداری های شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلات شغلی پنهان سازی دانش بی اعتمادی سازمانی بی تفاوتی سازمانی ادراک شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۹
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر فلات شغلی بر پنهان سازی دانش با تاکید بر نقش میانجی بی اعتمادی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده در بین کارکنان شهرداری های شهر شیراز می پردازد. این پژوهش در زمره پژوهش های کمی و همچنین از حیث فلسفه تحقیق دارای رویکرد قیاسی است. جامعه آماری این پژوهش 212 نفر از کارمندان شهرداری شیراز هستند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه در مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود. برای سنجش روایی از روش اعتبار محتوا و برای آزمون پایایی پرسش نامه از شیوه آلفای کرونباخ استفاده شده است. بر اساس نتایج مقدار ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای فلات شغلی، پنهان سازی دانش، بی اعتمادی سازمانی و بی تفاوتی سازمانی ادراک شده به ترتیب برابر با 0.930، 0.870، 0.906، 0.886محاسبه گردید، که مقداری بیشتر از 0.7 هستند.. در این پژوهش برای بررسی و آزمون فرضیه های پژوهشی رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار spss و pls به کار رفت. یافته های پژوهش نشان داد که فلات شغلی بر پنهان سازی دانش، فلات شغلی بر بی اعتمادی سازمانی ادراک شده فلات شغلی بر بی تفاوتی سازمانی ادراک شده، بی اعتمادی سازمانی ادراک شده بر پنهان سازی دانش، بی تفاوتی سازمانی ادراک شده بر پنهان سازی دانش تاثیر معناداری دارند. در انتها بر اساس یافته های پژوهش رهنمودهایی به مدیران ارشد شهرداری های شیراز ارائه شده است.
۱۸۵۳.

تبیین نقش محتوای دیجیتال در شکل گیری نیات رفتاری گردشگران بالقوه با میانجی گری تصویرسازی ذهنی و غرقگی در مقصدهای ژئوتوریستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوا دیجیتال تصویرسازی ذهنی غرقگی گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۰
زمینه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش محتوای دیجیتال در شکل گیری نیات رفتاری گردشگران بالقوه با میانجی گری تصویرسازی ذهنی و غرقگی در مقصدهای ژئوتوریستی انجام شد. روش شناسی : گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه استاندارد انجام گرفت. روایی پرسش نامه به صورت روایی واگرا و همگرا و پایایی نیز از طریق ضریب بارهای عاملی، پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بررسی شد. تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نمونه گیری به روش هدفمند و برابر با 223 نفر انجام شد. یافته ها : بازاریابی محتوایی دیجیتال تأثیر مثبت و مستقیمی بر نیات رفتاری گردشگران بالقوه دارد. همچنین تصویرسازی ذهنی و غرقگی به عنوان متغیرهای میانجی، نقش مهمی در ارتباط بین بازاریابی محتوایی دیجیتال و نیات رفتاری گردشگران بالقوه ایفا می کنند. در این میان، تصویرسازی ذهنی به صورت غیرمستقیم و از طریق تقویت تجربه غرقگی نیز بر نیات رفتاری گردشگران بالقوه مؤثر است. نتیجه گیری و پیشنهادات : تولید محتوای دیجیتال تخصصی و هدفمند برای جاذبه های زمین شناختی در مقصدهای ژئوتوریستی می تواند به عاملی تعیین کننده در فرآیند تصمیم گیری و انتخاب مقصد تبدیل شود؛ لذا به کارگیری استراتژی های خلاقانه در تولید محتوای دیجیتال و تقویت تصویرسازی ذهنی و غرقگی، می تواند به طور مؤثری بر نیات رفتاری گردشگران بالقوه تأثیر گذاشته و آن ها را به بازدید از مقصدهای ژئوتوریستی ترغیب نمایند. نوآوری و اصالت : این پژوهش با بررسی تأثیر بازاریابی محتوایی دیجیتال بر نیات رفتاری گردشگران بالقوه و نقش میانجی گری تصویرسازی ذهنی و غرقگی در مقصدهای ژئوتوریستی، شکاف پژوهشی موجود را پر کرده و بینش های جدیدی برای توسعه این حوزه ارائه می دهد.
۱۸۵۴.

کسب حمایت و وفاداری به برند در مسافران هتل های پنج ستاره: بررسی تأثیر ارزش، هویت و درگیری ذهنی مشتریان نسبت به برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجانس ارزش برند حمایت از برند درگیری ذهنی مشتریان وفاداری به برند هویت برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه و هدف : با توجه به اهمیت مقوله گردشگری در دنیا و سودآوری بالای آن برای ایران، این مطالعه به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر حمایت و وفاداری به برند در مسافران هتل های پنج ستاره شهر مشهد است. براساس ادبیات، حمایت از برند، تأثیر مثبت بر شهرت یک هتل داشته و منجر به ارتقاء نام برند یک هتل در میان رقبا در فضاهای گفت گوی میان افراد می گردد. همچنین وفاداری به برند یک هتل نیز منجر به جذب مسافران بیشتر برای آن مقصد گردشگری خواهد شد؛ لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر تجانس ارزش برند و هویت برند بر حمایت و وفاداری برند در جامعه آماری مهمانان هتل های پنج ستاره شهر مشهد انجام شده است. روش شناسی : در تحقیق حاضر، تعداد 384 نفر از مهمانان این هتل ها بررسی شدند. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی، از لحاظ نحوه جمع آوری داده ها به صورت توصیفی-همبستگی و از لحاظ نحوه تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کمی است. ابزار اندازه گیری این پژوهش پرسش نامه های مربوطه از منابع معتبر است که روایی و پایایی آن ها از روش های مختلف بررسی و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها : نتایج بیان گر آن بود که تجانس ارزش برند با نقش میانجی هویت برند بر حمایت از برند و وفاداری به برند اثرگذار هستند. همچنین درگیری ذهنی مشتریان، رابطه میان متغیرهای تجانس ارزش برند و هویت برند را تعدیل گری می کند. نتیجه گیری و پیشنهادات : با شناسایی روابط میان متغیرها، پیشنهاداتی جهت ارتقاء وفاداری به برند و حمایت از برند در مشتریان هتل های پنج ستاره شهر مشهد و ایجاد رابطه قوی میان مشتری و برند ارائه شد. نوآوری و اصالت : با توجه به وجود شکاف مطالعاتی در زمینه علم برندینگ در صنعت گردشگری ایران، انجام پژوهش بین رشته ای در زمینه مدیریت رفتار مصرف کننده، مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری، می تواند بینش وسیعی جهت کمک به کسب و کارهای گردشگری ایجاد کند.
۱۸۵۵.

طراحی الگوی شایستگی مدیران و کارشناسان حوزه پژوهش (موردمطالعه: دانشگاه افسری امام علی7)

کلیدواژه‌ها: شایستگی شایستگی های تخصصی شایستگی های عمومی مدیران پژوهش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه و هدف: در دنیای سراسر تغییر امروز، توجه به موضوع شایستگی در عرصه مدیریت را اهرمی برای سازمان ها در نظر گرفته اند تا بوروکراسی های موجود در درون خود را به واحدهای کارا و منعطف تبدیل کنند. امروزه، هر کشوری برای پرورش مدیران و رهبران شایسته و افزایش ظرفیت حکمرانی و بهره وری، به مدیران و کارکنانی نیاز دارد که بتوانند بر اساس شایستگی خویش، خدمات بهتری برای منافع عمومی جامعه عرضه کنند و متناسب با رشد روزافزون تغییرات، توانمندی ها و شایستگی های خویش را بهبود بخشند. این پژوهش با هدف طراحی الگوی شایستگی مدیران و کارشناسان حوزه پژوهش اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از حیث نتیجه توسعه ای، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش کیفی است. مشارکت کنندگان پژوهش، خبرگان دانشگاهی و فرماندهان ارشد دانشگاه افسری امام علی (ع) بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با ۱۴ نفر مصاحبه شد. ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر مصاحبه های نیمه ساختاریافته و بهره گیری از اسناد بالادستی با بود. تحلیل داده ها مبتنی بر روش کیفی و با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای کلارک و براون (۲۰۰۶) و روش تحلیل تم انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که دو بُعد اصلی «شایستگی های عمومی» شامل دو مؤلفه گفت وگو و مذاکره (با مفاهیم مهارت های ارتباطی و مهارت اطلاعاتی) و مؤلفه مهارت های فردی (با مفاهیم رویکرد ارزشی، اخلاقی، مهارت رفتاری و مهارت مدیریتی) و «شایستگی های تخصصی» شامل دو مؤلفه تفکر پژوهش محور (با مفاهیم دیدگاه بین رشته ای، تفکر پژوهشی، پژوهشگری، رشد مبتنی بر مسیر شغلی و مهارت های نرم افزارهای تخصصی) و مؤلفه تفکر استراتژیک (با مفاهیم برنامه ریزی استراتژیک و تفکر آینده پژوهی) شایستگی های موردنیاز مدیران پژوهشی شناخته شده اند و اساسِ مدلِ پژوهش را شکل می دهند. نتیجه گیری: برای رشد یک سازمان، شایستگی های عمومی و تخصصی آن باید برای تصمیم گیرندگان بسیار روشن باشد. بنابراین، شناخت ابعاد شایستگی های کارشناسان و مدیران پژوهشی، هم برای توسعه جایگاه پژوهش و هم برای ارزیابی ایشان عامل اساسی به شمار می رود؛ بنابراین نیاز است که برای ایجاد نظام شایسته سالاری، شایستگی های کارشناسان و مدیران حوزه پژوهش شناسایی شود.
۱۸۵۶.

ارائه مدل بهینه بهره وری کل بر اساس بهبود ترکیب مالکیت و کارایی نظارتی مدیران مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهره وری بورس اوراق بهادار تهران ترکیب مالکیت کارایی نظارتی مدیران مستقل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
هدف پژوهش حاضر ارائه مدلی بهینه برای بهره وری کل بر اساس ترکیب مالکیت و کارایی نظارتی مدیران مستقل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و روش مورداستفاده آن، توصیفی از نوع قیاسی - استقرایی بود. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش داده های پانل و جهت آزمون فرضیه ها از آزمون های رگرسیون خطی چندگانه در نمونه ای متشکل از 80 شرکت منتخب پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1400–1393 استفاده شد. در این پژوهش برای سنجش شاخص بهره وری از دو متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری استفاده شد. نتایج برآورد مدل های پژوهش نشان داد: هنگامی که متغیر نرخ بازده حقوق صاحبان سهام به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت اثر منفی (48/0-) بر بهره وری داشته، به طوری که هرچقدر میزان تمرکز مالکیت در سهام داران نهادی شرکت بیشتر باشد، موجب کاهش بهره وری شرکت ها به طور معنی داری می شود. ولی افزایش تعداد اعضای غیر موظف نسبت به کل اعضای هیئت مدیره به عنوان شاخص کارایی نظارتی مدیران مستقل، تأثیر معنی داری بر بهره وری ندارد (227/0=sig). به ترتیب میزان تأثیر اهرم مالی و اندازه شرکت بر بهره وری به طور منفی و مثبت معنی دار ارزیابی شد. هنگامی که نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری به عنوان شاخص بهره وری در نظر گرفته می شود، ترکیب مالکیت بر بهره وری اثر منفی داشته و تأثیر افزایش کارایی نظارتی مدیران مستقل بر بهره وری به صورت مثبت و معنی داری ارزیابی شد. نتیجه آن که کاهش تمرکز مالکیت توسط مدیران و افزایش تعداد اعضای هیئت مدیره غیرموظف موجب ارتقای بهره وری می شود.
۱۸۵۷.

طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک براساس پارادایم گرندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت ریسک اشتهای ریسک پارادایم گرندد تئوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
تحقیق حاضر درصدد طراحی و اعتبارسنجی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر اشتهای ریسک در بانک های پذیرفته شده در بورس براساس پارادایم گرندد تئوری بوده است. از این منظر داده های تحقیق از روی مصاحبه نیمه ساخت یافته از روی15 نفر از خبرگان حوزه حسابداری که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی(در گام اول) و نظری( گام دوم) انتخاب شده بودند؛ جمع آوری، تحلیل و با 100 مفهوم و 13 مقوله به اشباع نظری رسیده است. یافته های این تحقیق کیفی نشان داده است که براساس عناصر پارادایم گرندد تئوری استراوس و کوربین(1990)، شرایط علّی شامل: عوامل سازمانی و بلوغ سازمانی، شرایط زمینه ایی شامل: بسط و گسترش ارتباطات، شرایط مداخله ای شامل: وضعیت مدیریت ریسک، بهبود چارچوب اشتهای ریسک، رویکردهای مناسب ریسک ریسک های مرتبط در بانک، قوانین و مقررات و نیز انتظارات نظارتی، پدیده یا مقوله محوری شامل: نظارت و بازخورد استراتژی ریسک، راهبردهای عمل/ تعامل شامل: شیوه مدیریتی و پیامدها شامل: بالندگی سازمانی و تداوم فعالیت بوده است. به منظور اعتبارسنجی مدل برساخته شده و نتایج تحقیق از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و نیز روش ممیزی(تشخیصی) و برای پایایی سنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و نیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است.
۱۸۵۸.

ابعاد هوش سازمانی در پرتو آموزه های اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هوش سازمانی ابعاد هوش آموزه های دینی اسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۶۳
«هوش سازمانی» از منظر اسلام مفهومی جامع و چندبعدی است که با تکیه بر آموزه های دینی به دنبال تعالی سازمان هاست. ازآنجاکه قرآن کریم و سخنان پیشوایان معصوم وسیله هدایت و رستگاری انسان ها بوده است، این پژوهش به منظور تبیین ابعاد هوش سازمانی، در پرتو آموزه های دینی، با روش کیفی تحلیل مفهومی و استنباطی انجام گرفته و با استعانت از تفاسیر ارزشمند قرآن کریم و با روش کمّی پرسش از خبرگان حوزوی و مدیریتی، تلاش شده است تا اعتبار و پایایی این استنباط ها به دست آید. یافته های این تحقیق عبارت است از: باور به هدف، آینده نگری، ترغیب کارکنان، وحدت فرماندهی، آینده مطلوب بشر، ایجاد محبت، ایمان به خدا و امنیت روانی، عملکرد، مسئولیت پذیری، علم و آگاهی، تقویت روحیه و تکریم ارباب رجوع، که به عنوان مهم ترین ابعاد هوش سازمانی از آموز های اسلامی به شمار می آیند. با توجه به ابعاد ذکرشده می توان گفت که اسلام با ارائه یک نظام ارزشی جامع و متعادل، نقش مهمی در توسعه و ارتقای هوش سازمانی ایفا می کند.
۱۸۵۹.

تحلیل فضایی نابرابری های آموزشی در استان های ایران و شناسایی عوامل مؤثّر بر نابرابر ی آموزشی کشور در شرایط همه گیری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان های ایران تعادل منطقه ای شاخص های آموزشی عدالت فضایی نابرابری آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۷۲
مقدمه نابرابری در حوزه های مختلف از بزرگ ترین و حادترین مشکلاتی است که امروزه جهان با آن دست به گریبان است. در یک قلمروی ملی، گوناگونی های مکانی مسئله ساز و معنا دار در سطح رفاه اقتصادی، استاندارد زندگی و کیفیت زندگی بین مناطق تشکیل دهنده آن وجود دارد که نابرابری آموزشی از اصلی ترین موانع توسعه در بسیاری از کشورها است. این مسئله به ویژه در مناطق محروم که دسترسی به منابع آموزشی محدود است، موجب تشدید شکاف های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می شود. از آنجا که آموزش به عنوان ابزاری برای کاهش نابرابری ها در نظر گرفته می شود، اهمیت بهبود دسترسی و کیفیت آن در مناطق مختلف، به ویژه در شرایط بحرانی، امری ضروری است. با وجود پژوهش های متعدد در این حوزه، شکاف هایی در بررسی دقیق عواملی که به نابرابری های آموزشی دامن می زنند، وجود دارد. به ویژه در دوران همه گیری کووید-19، نابرابری های جدیدی در دسترسی به آموزش به وجود آمده که به طور کافی مورد تحلیل قرار نگرفته است. هدف این پژوهش، تحلیل فضایی استان های کشور از نظر برخورداری از شاخص های آموزشی و شناسایی عوامل مؤثر بر نابرابری های آموزشی در شرایط کووید-19 است. این مطالعه به دنبال ارائه الگویی برای تحلیل وضعیت آموزشی استان ها و شناسایی راهکارهایی برای کاهش نابرابری های موجود است. ساختار مقاله شامل بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش، روش شناسی تحقیق، نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها و در نهایت پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت آموزشی و کاهش نابرابری های منطقه ای خواهد بود.  مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توسعه ای کاربردی و مبتنی بر روش های کمّی انجام شده است. ابتدا با مرور مطالعات داخلی و خارجی، شاخص های مؤثر بر نابرابری آموزشی قبل و بعد از شیوع کووید-19 شناسایی و الگوی مفهومی تحقیق تدوین شد. سپس در سه گام اصلی، تحلیل های متناظر با هدف پژوهش صورت گرفت: در گام اول، از روش های ترکیبی تاپسیس و آنتروپی شانون برای رتبه بندی 31 استان کشور، بر اساس شاخص های نابرابری آموزشی استفاده شد. در گام دوم، از تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی به روش نزدیک ترین همسایگی در نرم افزار SPSS، استان های کشور سطح بندی شده و در ادامه، نقشه توزیع فضایی نابرابری های آموزشی در نرم افزار ArcGIS ترسیم شد. در گام سوم، برای شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر نابرابری های آموزشی در دوره کووید-19، از تحلیل مسیر با روش رگرسیون استفاده شد. داده های مورد نیاز از منابع مختلف از جمله مرکز آمار ایران و اداره برنامه ریزی و فناوری اطلاعات در سال 1400 گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها بررسی چگونگی وضعیت برخورداری استان های کشور از شاخص های آموزشی، نشان دهنده وجود نابرابری های جدی در توزیع امکانات آموزشی و شاخص های مرتبط با آن در استان های مختلف ایران است. رتبه بندی استان ها بر اساس شاخص های آموزشی، تأثیر چشم گیری بر توزیع منابع و فرصت های آموزشی در کشور دارد. استان بوشهر به عنوان برخوردارترین استان در این رتبه بندی قرار گرفته است، در حالی که استان هایی مانند تهران و البرز که از زیرساخت های پیشرفته تری برخوردارند، با مشکلات جدی در تراکم جمعیت و توزیع منابع روبه رو هستند. نتایج تحلیل خوشه ای که استان ها را به 9 خوشه مختلف تقسیم کرده است، نشان می دهد توزیع نابرابری های آموزشی در کشور از الگوی خاصی پیروی می کند. این الگو به این معناست که هرچه از مرکز کشور دورتر می شویم، میزان نابرابری ها افزایش می یابد. استان های مرزی و شمالی کشور، مانند سیستان و بلوچستان، بیشتر در خوشه های «ضعیف» قرار دارند، در حالی که استان هایی با تراکم جمعیت کمتر و زیرساخت های مناسب تر مانند بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد در خوشه های «عالی» قرار می گیرند. بررسی ها نشان دهنده آن است که عوامل جمعیتی و سکونتی، تأثیر زیادی بر نابرابری های آموزشی دارند، به طوری که با افزایش جمعیت و تراکم بیشتر در برخی استان ها، نابرابری ها تشدید می شود. علاوه بر این، با وجود اینکه دو شاخص فناوری اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی ارتباط مستقیم با نابرابری های آموزشی ندارند، امّا اثرات غیرمستقیم و معنادار این متغیرها بر نابرابری های آموزشی به وضوح در مدل تحلیل مسیر دیده می شود. به این ترتیب، ضرورت بازنگری و بازمهندسی شاخص های آموزشی کشور، برای دستیابی به برابری فرصت های آموزشی و تحقق عدالت فضایی دوچندان می شود.  نتیجه گیری این تحقیق با هدف تحلیل نابرابری های آموزشی در سطح ملّی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در دوران پاندمی کووید-19 انجام شد. یافته ها نشان می دهند توزیع شاخص های آموزشی در ایران با نابرابری های بسیاری مواجه بوده و این نابرابری ها در دوره پاندمی به ویژه در زمینه های جمعیتی، اقتصادی و کیفیت آموزشی افزایش یافته است. استان های مرزی و شمالی کشور مانند سیستان و بلوچستان و مازندران به عنوان مناطق کم برخوردارتر شناخته شدند، در حالی که استان هایی با تراکم جمعیتی کمتر مانند بوشهر و کهگیلویه و بویراحمد به دلیل توسعه منابع آموزشی نسبتاً مناسب در رتبه های بالاتری قرار گرفتند. این تحقیق نشان داد نابرابری های آموزشی تابع الگوی مرکز پیرامون بوده و هرچه از مرکز به حاشیه نزدیک تر می شویم، میزان نابرابری ها افزایش می یابد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد در وهله اول عوامل جمعیتی و سپس عوامل اقتصادی و کیفیت آموزشی بیشترین تأثیر را در شکل گیری این نابرابری ها دارند. همچنین، استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات، به ویژه در دوران پساکووید، برای بهبود دسترسی به آموزش های از راه دور و کاهش نابرابری ها ضروری است. این تحقیق بر لزوم سیاست گذاری های آموزشی مبتنی بر توزیع عادلانه منابع آموزشی و توجه به نیازهای خاص هر استان تأکید دارد تا شکاف های آموزشی میان استان ها کاهش یابد و عدالت آموزشی به طور جامع تری برقرار شود. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد استان های بزرگ و پرجمعیت نیازمند بازنگری جدی در مدیریت منابع آموزشی هستند تا مشکلاتی همچون تراکم جمعیت و توزیع نامناسب منابع برطرف شود. این مطالعه بر لزوم توجه ویژه به استان های کم برخوردار، به ویژه در مناطق مرزی و حاشیه ای، تأکید می کند و پیشنهاد می دهد که اصلاحات سیاستی و توزیع عادلانه منابع آموزشی باید در اولویت قرار گیرد. همچنین، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی با توجه به ویژگی ها و نیازهای خاص هر استان توسعه یابند تا به توسعه پایدار و بهبود کیفیت آموزش در تمامی مناطق کشور منجر شوند.
۱۸۶۰.

بررسی تاثیر مالکیت بلوکی و نهادی بر سیاست های نگهداری وجه نقد در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: مالکیت بلوکی مالکیت نهادی سیاست های نگهداری وجه نقد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۳۱
در این تحقیق تاثیر مالکیت بلوکی و مالکیت نهادی بر سیاست های نگهداری و نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . روش تحقیق انجام شده پیرامون این موضوع کتابخانه ای بوده و از منابع ، ماخذ و مقالات داخل و خارج از کشور استفاده شده است و همچنین اطلاعات مربوطه و استفاده شده از طریق مراجعه به انواع بانک های اطلاعاتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران، ارقام مربوط به صورت های مالی و یادداشت های توضیحی همراه و ارائه شده توسط شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. بدین منظور از اطلاعات جمع آوری شده مربوط به 104 شرکت مورد پذیرش و پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی بین سالهای 1398 الی سال 1402 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در نهایت به منظور بررسی هر یک از فرضیه های ارائه شده در این مقاله از مدل های رگرسیونی استفاده گردیده است. نتایج به دست آمده این تحقیق نشان می دهد که متغیرهای مستقل تحقیق، شامل مالکیت بلوکی و مالکیت نهادی تاثیر گذار بر وجه نقد شرکت ها نمی باشد، بنابراین می توان گفت بین مالکیت بلوکی و مالکیت نهادی بر سیاست های نگهداری و نگهداشت وجه نقد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط معناداری وجود ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان