مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
مولفه
حوزه های تخصصی:
مولفه های امنیت انسانی جایگاه ویژه ای را در سند چشم انداز 1404 ج.ا.ا به خود اختصاص داده اند، به نحوی که با تحلیل محتوای این سند، می توان مولفه های امنیت انسانی را در ابعاد مختلف آن از جمله امنیت جامعه، امنیت شخصی، امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت غذایی، امنیت بهداشتی، امنیت زیست محیطی در دو حوزه رهایی از نیاز و رهایی از ترس آشکار ساخت. در این راستا با بررسی تحلیل محتوای کیفی سند چشم انداز 1404 مولفه هایی مورد شناسایی قرار گرفت که به طور مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط با امنیت انسانی است و با بهره گیری از این مولفه ها می توان جایگاه امنیت انسانی در سند چشم انداز 1404 را بازشناخت. بر اساس نتایج به دست آمده از این بررسی و در تحلیل انجام شده بر متن و بیانیه و همچنین8 بند ویژگی های سند چشم انداز، در مجموع 65 واژه و 68 مولفه مورد بررسی قرار گرفت که از این تعداد به ترتیب 28 واژه و مولفه به طور مستقیم و 12 واژه و مولفه به طور غیر مستقیم اثرگذار بر امنیت انسانی تشخیص داده شد. از این میزان، مولفه امنیت جامعه %28.5 و مولفه امنیت اقتصادی %32 هر کدام بیشترین سهم را از چشم انداز به خود اختصاص داده بودند. این تحقیق با استفاده از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای و با روش توصیفی – تحلیلی و تحلیل محتوای کیفی در صدد بررسی جایگاه امنیت انسانی در چشم انداز 1404 ج.ا.ا ایران است.
تبیین مولفه های برنامه درسی تربیت معلم بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله به تبیین مولفه های برنامه درسی تربیت معلم بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی پرداخته است. این نظریه با نگرش جدید به یادگیری و شناخت معتقد است که شناخت و یادگیری در موقعیت های ویژه مورد کاربرد آن واقع شده اند. بنابراین افراد برای کسب دانش معتبر باید در موقعیت های واقعی مشارکت و تعامل داشته باشند. روش کار: بر اساس چشم انداز نظریه شناخت موقعیتی، با استفاده از روش پژوهش نظریه ای، چهار مولفه اصلی برنامه درسی تربیت معلم هدف، فرصت های یاددهی _ یادگیری، راهبردهای یادگیری و ارزشیابی تبیین شد. ارائه مدل تجویزی برنامه درسی تربیت معلم در قالب راهبرد های یاددهی و یادگیری ارائه شد. این مدل تجویزی در برگیرنده دو مفهوم کارورزی شناختی و جوامع عمل، با به کارگیری فرصت های یادگیری در راستای تحقق اهداف برنامه درسی اقدام می نماید و مولفه ارزشیابی مستتر در مدل تجویزی برای ارزیابی فرآیند و برون داد نتایج صورت می گیرد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر در ذیل مولفه های هدف، فرصت های یاددهی _ یادگیری، راهبردهای یادگیری و ارزشیابی بحث شد. در بخش اهداف به چهار هدف، انتقال دانش کاربردی و مستحکم به فراگیران، ساخت اجتماعی معنا، تربیت معلمان حرفه ای کارا و مولد و شکل دهی هویت حرفه ای فراگیران اشاره شد. فرصت های یادگیری به مواردی چون انجام فعالیت های اصیل، گفتمان، روایت پردازی، سناریو سازی، طراحی و تصویرسازی از ادراک حرفه ای خود پرداخته است. فرصت های یادگیری در بطن دو راهبرد یادگیری کارورزی شناختی و جوامع عمل تحقق اهداف مورد نظر را محقق می سازد. در نهایت، ارزشیابی معتبر و اصیل جهت ارزیابی برنامه درسی طراحی شده پیشنهاد داده شد. نتیجه گیری: پژوهشگران معتقدند به کارگیری چارچوب برنامه درسی ارائه شده بر مبنای نظریه شناخت موقعیتی در تربیت معلم به کاهش فاصله دانش نظری و عملی و در نتیجه نظریه و عمل کمک خواهد کرد.
رتبه بندی عوامل تاثیرگذار دربحران های ژئوپلیتیکی منطقه غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
ریشه یابی بحران های ژئوپلیتیکی مستلزم بررسی سیر تاریخی تکوین بحران ها و نیز شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع بحران های ژئوپلیتیکی، واکاوی نقش دولت ها و بازیگران سیاسی درون منطقه ای، شناخت نقش دولت ها و بازیگران مداخله گر فرا منطقه ای، شناسایی و بررسی نقش نخبگان مذهبی، سیاسی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی است. تحقیق حاضر برای تحقق هدف اصلی تحقیق که همانا رتبه بندی مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار در بحران های ژئوپلیتیکی جهان اسلام است از روش تحقیق کاربردی- توسعه ای استفاده کرده است و پس از جمع آوری اطلاعات با ابزارهای مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه اسناد نیز از روشهای تحقیق پیمایشی و تحقیق نظری و کتابخانه ای و اینترنتی استفاده می شود. همچنین با کمک تکنیک های دلفی و طوفان فکری برای استخراج مولفه ها و شاخص ها بهره گیری شده است و با استفاده ازطیف لیکرتی، روشهای وزن دهی و روشهای کمّی و کیفی به تجزیه و تحلیل آن ها اقدام شده است. که در پایان محققین به این نتیجه مهم می رسند که جهان اسلام در منطقه غرب آسیا دچار بحران های ژئوپلیتیکی مختلفی است که از این بحران ها می توان به مواردی نظیر ظهور گروه های تکفیری، رقابت و کشمکش بین کشورهای همجوار، رقابت های ایدئولوژیکی، بحران قومیت ها و گسست های فرهنگی اشاره کرد. وقوع این بحران در کوتاه مدت منطقه را دچار بحران جنگ، بی خانمانی و رشد جریان های تروریستی نموده است و در بلندمدت نیز پیامدهای به مراتب گسترده تری به دنبال خواهد داشت که منجر به تجزیه و متلاشی شدن کشورهای اسلامی به محدوده های ضعیف تر و کوچک تر و تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه غرب آسیا می شود. عامل وقوع این بحران ها، کنترل، مداخله و تصرف یک یا چند ارزش نظیر مکان، فضا، موقعیت، آب، منابع، قلمرو، اقلیت قومی، بازار صادراتی، مسیر انتقال کالا، انرژی، جزیره، تنگه، خط مرز، مکان مذهبی و نظایر آن است.
تحلیل فضایی مولفه های طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در مناطق روستایی (مورد مطالعه: شهرستان شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
31 - 60
حوزه های تخصصی:
مسئله جرم و ناامنی یکی از مهم ترین مسائل در مناطق شهری و روستایی است. اغلب اعمال مجرمانه در مکان هایی با شرایط محیطی که زمینه های لازم را دارند، اتفاق می افتد. طراحی نامناسب محیط، فرصت مناسبی را برای بزهکاری فراهم می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی مؤلفه های طراحی محیطی در راستای فراهم کردن زمینه های اعمال سیاست های پیشگیری از وقوع جرم در مناطق روستایی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای، آمار رسمی و مطالعات میدانی (پرسشنامه) انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از نرم افزارهای SPSS و Arc GIS استفاده شده است. جامعه آماری در این تحقیق (۳۵) سکونتگاه روستایی بالای (۲۰) خانوار در شهرستان شهریار است؛ که ازاین میان (۱۸) سکونتگاه به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. برای تعمیم اطلاعات به دست آمده به کل جامعه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، (۳۷۸) خانوار به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که سه شاخص نظارت، کنترل و دسترسی، حمایت از فعالیت های اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و میانگین کلی (۹۰/۲) برای شاخص ها، نشان دهنده وضعیت نامطلوب طراحی محیطی در بین روستاهای موردمطالعه است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی نشان می دهد با توجه به مؤلفه های طراحی محیطی، (۴) روستا در وضعیت مطلوب، (۱۰) روستا در وضعیت متوسط و (۴) روستای دیگر در وضعیت نامطلوب قرار دارند.
طراحی مدل کنترل راهبردی فراتلفیق با رویکرد سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
396 - 420
حوزه های تخصصی:
از جمله مهمترین مسائل در هر کشور و سازمانی مسئله کنترل است که در مدیریت راهبردی از آن به کنترل راهبردی یاد می شود. آنچه که امروزه در سیاست های راهبردی و کلان بسیار مورد نیاز است مدل کنترل راهبردی می باشد که به ابعاد مختلف مسئله کنترل توجه نموده و بتواند نقاط راهبردی را کنترل کند. در زمینه کنترل راهبردی مدلهای مختلفی تا به امروز طراحی شده است. در پژوهش حاضر مدل های کنترل راهبردی طراحی شده در دسترس که 22 مورد می باشد مورد بررسی قرار گرفت، تا بتوان به مدلی ترکیبی برای کنترل راهبردی در سطح کلان دست یافت. انتخاب و مطالعه مدلها توسط روش فراترکیب (فراتلفیق) صورت پذیرفت که دارای هفت گام اساسی می باشد. از مجموع 22 مدل بررسی شده 129 مولفه شناسایی شد و در نهایت از مجموع کار انجام شده یک مدل ترکیبی جامع که مدلی سیستمی است ارائه شد. این مدل دارای ورودی، فرآیند، خروجی، پیامد و بازخورد است و هر یک از بخش-های سیستم، خود دارای زیر مجموعه هایی است که در مدل نهایی بیان شده است.
عوامل مؤثر بر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها، به یکی از موضوعات حساسیت برانگیز و اساسی برای بقای سازمان تبدیل شده است. گسترش این موضوع بدین خاطر است که ذینفعان داخلی شامل کارکنان و سهامداران و ذینفعان خارجی شامل عموم مردم جامعه، مشتریان و متقاضیان، تامین کنندگان، رقبا، دولت و نهادهای اجتماعی شرکت ها را ترغیب به ایفای وظایف مسئولیت پذیری اجتماعی می کنند تا نسبت به درخواست های آن ها مانند تضمین محافظت از محیط زیست، تنوع و مناسب بودن محیط کاری، شرایط کاری مطلوب و ایمن برای کارکنان و سایرمسائل محیطی پاسخگو باشند؛ بنابراین، سازمان های قدر و مشهور به عنوان یک سازمان مسئول و پاسخگو درقبال ذی نفعان، برای ایجاد شفافیت و پاسخگویی به ذینفعان خود، باید تعهدات و تمایل خود را نسبت به انجام فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی متناسب با ارزش های شرکت بیان نمایند و اطمینان حاصل کنند که این تعهدات در کل سازمان اجرا خواهد شد. در نتیجه، سازمان ها به طور قابل توجهی در فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت سرمایه گذاری می کنند تا از این طریق سود و عملکرد عملیاتی خود را گسترش دهند و به یک مزیت رقابتی دست یابند. با توجه به اهمیت بسیار زیاد مسئولیت پذیری اجتماعی در ایجاد و افزایش ارزش سازمان ها و همچنین دارا بودن مزیت های رقابتی برای سازمان ها، در این مقاله به مفاهیم و تعاریف مسئولیت پذیری اجتماعی، مولفه های تشکیل دهنده آن و رابطه این مفهوم با سایر متغیرها پرداخته شد و برای ارائه دید وسیعتری از مفهوم مسئولیت پذیری اجتماعی، بیش از 50 مقاله در این حوزه مورد بررسی قرار گرفت.
واکاوی مؤلفه های مهم برای تدریس با کیفیت در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله، طراحی و اعتبار سنجی الگویی برای تدریس کیفی در دانشگاه ها است. روش: این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و کمی انجام شده است؛ به همین منظور و در گام اول و در مرحله کیفی، تعداد 12 نفر از خبرگان آموزش دانشگاهی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری نظری انتخاب و به صورت نیمه ساختار مند مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک تحلیل موضوعی (تم) استفاده شد. برای اطمینان از روایی پژوهش، از بررسی توسط اعضاء (مصاحبه) و روش چند سویه نگری منابع داده ها و برای بررسی پایاییِ کدگذاری های انجام شده، از روش های پایایی باز آزمون و روش پایایی توافق بین دو کدگذار استفاده گردید. در گام دوم و در مرحله کمی و برای اعتبارسنجی الگوی نظری به دست آمده از مرحله کیفی، پرسشنامه ای طراحی و در بین 154 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه شاهد که با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند توزیع و گردآوری شد. یافته ها و نتیجه گیری: در نتیجه این مطالعه، مؤلفه های ضروری در تدریس کیفی اعضای هیات علمی دانشگاه ها ؛ شامل: تعیین نقطه شروع تدریس، روش های تدریس، رهبری و مدیریت کلاس، پیاده سازی طرح درس، مدیریت زمان، ابتکار و نوآوری در کلاس، مدیریت تفاوت ها، تحریک و تسهیل یادگیری، پژوهش محور کردن تدریس، ارتباط و تعامل، بهره گیری از تجهیزات و امکانات، جلب مشارکت و همکاری در کلاس درس و همکاری اعضای هیئت علمی با هم؛ می باشند. در مرحله کمی الگوی به دست آمده از بخش کیفی، بررسی وبا بهره گیری از روش معادلات ساختاری، تحلیل و مورد تائید قرار گرفت.
اثربخشی قصه درمانی بر مولفه های رفتار انطباقی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۹
259 - 273
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر قصه درمانی بر دو مولفه رفتار انطباقی یعنی مسئولیت پذیری و رفتارهای اجتماعی دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری تصادفی، 30 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند که 15 نفر به عنوان گروه آزمایش و 15 نفر به عنوان گروه گواه در پژوهش شرکت داده شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه رفتارانطباقی(ABS- RC2)، ویرایش تجدید نظر شده نسخه 1993 مقیاس رفتار انطباقی بود که از مقیاس های رفتار انطباقی انجمن کم توانی ذهنی آمریکا در سال های 1969 و 1974 تهیه شده؛ مورد استفاده قرار گرفت. پس از انجام پیش آزمون برنامه قصه درمانی برای گروه آزمایش به مدت 24 جلسه 60 دقیقه ای (دوبار در هفته) اجرا شد و در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. در تحلیل داده ها، علاوه بر استفاده از فنون آمار توصیفی از آزمون تحلیل کواریانس با استفاده از نرم افزار آماری SPSSبکار گرفته شد. یافته ها: قصه درمانی موجب افزایش مولفه های رفتار انطباقی می شود(p˂0.05). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مولفه های رفتار انطباقی از قصه درمانی تاثیر می پذیرد و قصه درمانی به کودکان کمک می کند تا رفتارهای انطباقی متناسب با سن خود را بروز دهند.
آسیب شناسی عوامل موثر بر حجاب دانشجویان ؛ یک پژوهش کیفی- کمی (مطالعه موردی دانشجویان دختر دانشگاه لرستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
120 - 107
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب به عنوان نماد فرهنگ دینی همواره مورد توجه مسلمانان بوده است.،با این حال امروزه بد حجابی و عدم رعایت عفاف در پوشش به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی مورد توجه پژوهشگران دینی قرارگرفته است. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی عوامل موثر بر حجاب دانشجویان دختر دانشگاه لرستان صورت گرفته است و برآن است تا با یافتن رابطه معنا داری بین پرسش ها و فرضیه های پژوهش و عدم رعایت حجاب مناسب دربین برخی از دانشجویان دانشگاه لرستان است. ابتدا به شیوه ی کیفی و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه های مورد نظر از میان دانشجویان انتخاب شده و با انجام مصاحبه و جمع بندی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس با تجزیه وتحلیل داده ها و کد گذاری مصاحبه ها در نهایت 5 مولفه ی اصلی تاثیر گذار بر حجاب دانشجویان ؛« تربیتی»، « اجتماعی- فرهنگی»، « روانشناختی»، « سیاسی» و « مولفه اقتصادی» دسته بندی شده و در نهایت با گفتگو با صاحب نظران متناسب با هر مولفه پرسش هایی مشخص و با طراحی پرسشنامه و توزیع میان دانشجویان تجزیه و تحلیل انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از طریق نرم افزار Spss 5 مولفه ی استنتاج شده مصاحبه را تایید و در نهایت متناسب با این مولفه ها راهکارهای برای تقویت مسئله ی حجاب در سطح استان لرستان ارائه شده است.
تبیین و شناسائی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان (مطالعه موردی: دانشگاه علوم پزشکی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: این پژوهش به منظور تبیین و شناسایی مؤلفه های توانمند سازی کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی توصیفی و از نوع پیمایشی- کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل که در سال 1398 مشغول به کار می باشند،به تعداد 7319 نفر تشکیل می داد. از این تعداد 380 نفر با استفاده از جدول مورگان و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شد. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بدست آمد، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد) و استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی، tتک نمونه ای و آزمون فریدمن)SPSS24 استفاده گردید که پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ (0/96) گزارش گردید. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده نشان داد که ساختار عاملی پرسشنامه مؤلفه های توانمندسازی همبستگی های مشاهده شده معنادار و مدل از برازندگی خوبی برخوردار می باشد. نتیجه گیری: در کل نتایج نشان داد که مؤلفه های چهارگانه توانمندسازی یعنی (فردی، میان فردی، سازمانی و فنی) از دیدگاه کارکنان مورد تأیید می باشد و مقدار آمارهt نشان داد که مؤلفه های توانمندسازی در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از دیدگاه نمونه آماری مورد تایید می باشند همچنین نتایج بدست آمده از آزمون فریدمن نشان داد که مقدار آماره خی 2 (1068/817) در خصوص جایگاه و اهمیت هرکدام از مؤلفه های توانمندسازی از دیدگاه کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل در سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. بر این اساس بالاترین رتبه به مؤلفه سازمانی و پایین ترین رتبه مربوط به مؤلفه فنی می باشد.
سنجش وضعیت کنونی کلانشهر اهواز به لحاظ بهره گیری از فناوری در راستای ارتقای کیفیت محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۶
143 - 172
حوزه های تخصصی:
امروزه در جهان، استفاده هوشمندانه از فناوری به عنوان راهبردی کارآمد در راستای ارتقای کیفیت محیطی، به ویژه در شهرهای کشورهای پیشرفته در دستور کار بوده و در این فرآیند، سنجش وضعیت کنونی به عنوان اولین گام در راستای وضعیت کنونی بهره گیری از فناوری در راستای ارتقای کیفیت محیطی مطرح است. اما مسئله این است که چنین سنجشی در کلانشهر اهواز انجام نگردیده است. لذا، هدف پژوهش، سنجش وضعیت کنونی کلانشهر اهواز به لحاظ بهره گیری از فناوری در راستای ارتقای کیفیت محیطی است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد که سؤال محور بوده و به صورت اکتشافی با بهره گیری از روش گردآوری داده های اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی مختلف انجام یافته است. ابزار پیمایش، پرسشنامه لیکرت 5 درجه ای بوده است که روایی محتوایی نهایی آن با نظر اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 893/0 تأیید گردید. جامعه آماری پژوهش، متشکل از گروه متخصصان شامل اساتید دانشگاه، فارغ التحصیلان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در رشته های مرتبط با موضوع بودند. روش نمونه گیری، خوشه ای دو مرحله ای بوده است. که در نهایت 142 نمونه از متخصصان دانشگاهی انتخاب گردید که با توجه به مشخص نبودن تعداد جامعه آماری، این تعداد حجم نمونه با توجه به قوانین راسکو کفایت می کند. بر مبنای یافته های تحقیق، پیروی از نگرشی منفعل و جبرگرایانه، باعث گردیده است که نه تنها بهره گیری از فناوری در این کلانشهر در راستای ارتقای کیفیت محیطی انجام نیافته است، بلکه زمینه ساز معضلات متعددی در کلانشهر اهواز، به ویژه مشکلات زیست محیطی گردیده است
طراحی الگوی مفهومی نظام جامع آموزش کارآفرینی:ابعاد، عناصر و مولفه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
151 - 169
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی نظام جامع آموزش کارآفرینی انجام شد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش متخصصان حوزه های؛ برنامه ریزی آموزشی، برنامه ریزی درسی، تدریس، روان شناسی و آموزش کارآفرینی، بودند. هجده نفر نمونه به شیوه هدفمند انتخاب و با آنان مصاحبه درحد اشباع انجام شد. ابزار گردآوری داده، فرم مصاحبه نیمه ساختاری بود. داده های حاصل از مصاحبه به منظور دریافت معانی نهفته بر حسب رهیافت گلیزری کد گذاری باز، محوری و انتخابی شد. جهت تامین اعتبار یافته ها از روش بازبینی اعضا و برای افزایش پایایی از روش های؛ اجرای فرایند نظام مند ثبت، ضبط و نوشتن داده ها، استفاده شد. شش بعد نظام آموزشی شامل؛ سیاست گذاری، برنامه درسی، معلم، دانش آموز، تدریس و یادگیری از دید صاحب نظران جهت دست یابی به عناصر و مولفه های نظام جامع آموزش کارآفرینی تحلیل داده بنیاد شد. نتایج نشان داد در بعد سیاستگذاری؛ نیازسنجی و تضمین کیفیت، در بعد برنامه درسی؛ استاندارد سازی برنامه درسی و بلوغ برنامه درسی، در بعد معلم؛ وی به عنوان برنامه ریز درسی و نیز مجری فعال، در بعد دانش آموز؛ خبرگی، توسعه شخصی، خطرپذیری و عزت نفس دانش آموز، در بعد تدریس؛ تعامل های پیوسته و پویا و در بعد یادگیری؛ یادگیری چند بعدی و یادگیری مستمر، از جمله بنیادی ترین مولفه های نظام جامع آموزش کارآفرینی می باشند.
طراحی الگوی آموزش و توسعه سرمایه اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
152 - 166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی آموزش و توسعه سرمایه اجتماعی دانش آموزان دوره متوسطه انجام شد. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد است. جامعه اطلاعاتی پژوهش شامل، متخصصان حوزه جامعه شناسی، برنامه ریزی آموزشی و همچنین صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی بودند. بیست و یک نفر نمونه به شیوه هدفمند انتخاب و با انان مصاحبه درحد اشباع انجام شد. ابزار گردآوری داده، فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های حاصل از مصاحبه به منظور دریافت معانی نهفته بر حسب رهیافت گلیزری کد گذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شد. جهت تامین اعتبار یافته ها از روش بازبینی اعضا و برای افزایش پایایی از روش های؛ اجرای فرایند نظام مند ثبت، ضبط و نوشتن داده ها، استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی آموزش و توسعه سواد احتماعی دانش آموزان دوره متوسطه از یازده مولفه؛ اعتماد اجتماعی، پاسخگویی اجتماعی، سلامت اجتماعی، تعاملات اجتماعی، هویت اجتماعی، دانش اجتماعی، ارزش محوری اجتماعی، قانون مندی اجتماعی، وحدت اجتماعی، سرمایه عاطفی و تعهد اجتماعی تشکیل شده است.
مؤلفه های تاثیرگذار بر یادگیری کودکان کلاس اولی در شرایط کرونا از دیدگاه والدین مدارس خاص شهر بوشهر
هدف اصلی این پژوهش شناسایی مولفه های یادگیری موثر کودکان کلاس اولی در شرایط کرونا از دیدگاه والدین مدارس خاص شهر بوشهر بود. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان کلاس اولی مدارس ابتدایی خاص ( شاهد، فرهنگیان و هیات امنایی) شهر بوشهر در پایان سال تحصیلی 98-99 بود که بنا بر آمار رسمی تعداد آنان 2000 نفر بود و با استفاده از جدول مورگان تعداد 322 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بود که سوالات آن توسط محققان و با تعدادی از معلمان با روش دلفی ساخته شد و با نه مولفه موثر در یادگیری دانش آموزان کلاس اولی به توافق رسیدند. روایی به روش اعتبار محتوایی و پایایی آن87% حاصل شد. نتایج نشان داد والدین به ترتیب برقراری ارتباط موثر با کودک، تدریس خوب با تولید محتوای خلاق، همراهی والدین با معلم در جهت تحقق اهداف آموزشی و تربیتی، بازخورد به موقع و رصد میزان یادگیری کودکان،انجام و ارسال به موقع تکالیف، حضور مجازی والدین در جلسات توجیهی آموزشی و تعامل خوب با معلم، شناخت معلم از ویژگی های روحی – روانی کودکان و همراهی والدین در توجه به تفاوت های فردی آنان، تشویق به موقع و اهدا جوایز به کودکان خلاق و تکالیف مهارت محور و عملکردی را موثرترین مولفه در یادگیری موثر کودکان کلاس اولی می دانند.
واکاوی جایگاه و مولفه های اقتصاد بخش عمومی در رشد و تعالی تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
7 - 24
حوزه های تخصصی:
اقتصاد بخش عمومی با رویکردی اسلامی، قلمرو، وظایف و مسئولیت هایی متفاوت با دیگر تمدن ها و نظریه های اقتصادی آن ها دارد. سازگاری بخش عمومی، عاملی پیشبرنده در ایجاد و گسترش تمدن نوین اسلامی در عصر کنونی است. هدف این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی به انجام رسیده، واکاوی مولفه های اقتصاد بخش عمومی سازگار با تمدن نوین اسلامی است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه اقتصاد بخش عمومی می تواند از طریق ایجاد عدالت و رشد، استقلال و اقتدار اقتصادی، نهادسازی، تحکیم ارزش های اسلامی و تقویت سرمایه اجتماعی و دینی و وحدت تمدنی در تشکیل و بالندگی تمدن نوین اسلامی اثر گذار باشد. همچنین برقراری عدالت اجتماعی، ایجاد رشد و پیشرفت و رونق اقتصادی، فراهم آوردن زیرساخت ها، نهاد ها و زمینه های تمدنی و تحقق راهبری مطلوب اسلام در بستر تمدنی اسلام، برخی از مهم ترین مولفه های بخش عمومی سازگار با تمدن نوین اسلامی می باشند.