فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۷۴۱ تا ۷٬۷۶۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
125 - 143
حوزههای تخصصی:
با رشد جمعیت و مهاجرت به شهرها، موج جدیدی از شهرنشینی آغاز شده است و جمعیت در مناطق کالنشهری با رشد بیشتری از شهر اصلی برخوردار شده که نیازمند بررسی و شناسایی ابعاد مختلف آن می باشد. افزایش شهرنشینی در منطقه کالنشهری با عدم تعادل در نظام سکونتگاهی و توزیع جمعیت، موجب نابرابری در توزیع ظرفیت ها، فعالیت های اقتصادی و فرصت های شغلی و درآمدی همراه شده و از آن روی که شهرهای واقع در منطقه کالنشهری به لحاظ عملکردی در تعامل با شهر مادر فعالیت می نمایند، شناسایی نحوه تعامل و تبیین چگونگی روابط بین آن ها از اهمیت برخوردار شده است. بر این اساس هدف پژوهش بازشناسی مؤلفه ها و شاخص های مؤثر بر اسکان جمعیت در شهرهای میانی واقع در منطقه کالنشهری تعیین شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوا و بررسی اسناد کتابخانه ای، نسبت به بررسی رویه ها و رویدادها اقدام شده و با برخورداری از منطق استقرایی برای تبیین محتوا استفاده شده است تا امکان بازشناسی و معرفی شاخص های مؤثر بر نظام سکونت شهرهای میانی واقع در منطقه کالنشهری امکان پذیر گردد. معیارهای شناسایی شده به تفکیک مؤلفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و نهادی، طبقه بندی و الگوی نظام اسکان برای شهرهای میانی در قالب بسته سیاستی تدوین و پیشنهاد شده که مؤلفه ها و شاخص های فوق به روش های تحلیلی در برنامه ریزی شهری افزوده و بر این اساس الگوی نظام اسکان در شهرهای میانی واقع در منطقه کالنشهری تدوین و برنامهریزی های شهری لحاظ شود
شکل گیری ناحیه نوآوری با رویکرد علوم انسانی؛ بستر ایفای نقش دانشگاه در امر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شکل گیری ناحیه نوآوری یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه نوآوری و دانش فنّاورانه با رویکرد حل مسئله است. از سوی دیگر، همواره دغدغه بهره مندی از علوم انسانی اجتماعی در امر توسعه وجود داشته، ولی نه از سوی جوامع دانشگاهی و نه از سوی لایه سیاستی و اجرایی، پاسخی درخور نیافته است. یکی از موانع این رخداد را نبود بستر مناسب ایفای نقش دانشگاه، به عنوان نماینده جریان دانشی در امر توسعه می دانند و با اینکه نواحی نوآوری، نقشی مکمل در بسترسازی این امر داشته، ولی همچنان فعال سازی این ظرفیت و گسترش مفهومی آن در کشور، نیازمند اقدامات پژوهشی و اجرایی بیشتری است. روش: در پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی انجام شده، علاوه بر مطالعات اسنادی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل و طبقه بندی داده ها استفاده شده است و ضمن تلاش برای تبیین مفهوم ناحیه نوآوری و نگاههای رایج درباره آن، به شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد این نواحی با تأکید بر علوم انسانی اقدام شده است. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد عوامل قابل ذکر در شکل گیری این نواحی، فارغ از نوع رویکرد، در علوم انسانی نیز مشترک است؛ هر چند تمایزهایی نیز وجود دارد. مضامین اصلی شناسایی شده برای شکل گیری یک ناحیه نوآوری، در هفت مضمون «زیرساختها (کیفیت مکان)»، «فرهنگی- اجتماعی»، «قوانین بالادستی و سیاستهای کلان»، «سرمایه انسانی»، «سرمایه غیر انسانی»، «ارتباطات» و «همگرایی و تجمیع» بیان شد، ضمن اینکه پیشنهادهایی برای توسعه رویکرد علوم انسانی در یک ناحیه نوآوری ارائه شد.
انتقال تکنولوژی در عصر صنعت 5.0: مدل یکپارچه هوش مصنوعی و مولفه های انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
111 - 140
حوزههای تخصصی:
در عصر صنعت 5.0، انتقال موفق فناوری به یک ضرورت راهبردی برای سازمان ها تبدیل شده است. ادغام هوش مصنوعی پیشرفته با تخصص و خلاقیت انسانی، فرصت های جدیدی را برای نوآوری و خلق ارزش فراهم می آورد، اما همزمان چالش های جدیدی را نیز ایجاد می کند. این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر هوش مصنوعی و مؤلفه های انسانی بر فرایند انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 انجام شده است. با استفاده از رویکرد ترکیبی شامل فراترکیب و تحلیل محتوای کیفی، 32 مقاله مرتبط، بررسی شد. روایی پژوهش با استفاده از روش سندلوسکی و بارسو (2007) تأیید شد و پایایی آن از طریق برنامه مهارت های ارزیابی انتقادی (2018) مشخص شد. یافته های پژوهش به شناسایی 4 بُعد اصلی، 12 مؤلفه و 36 شاخص منجر شد که عبارت اند از: بهبود فرایندهای انتقال فناوری، ارتقای توانمندی های انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و مدیریت دانش و نوآوری. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود سازمان ها بر سرمایه گذاری در توسعه سیستم های هوش مصنوعی پیشرفته، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، بهبود تعامل انسان- ماشین و ایجاد نظام های مدیریت دانش یکپارچه تمرکز کنند. این پژوهش چارچوبی برای درک و مدیریت انتقال فناوری در عصر صنعت 5.0 ارائه می دهد و بر اهمیت رویکرد یکپارچه و متوازن در ترکیب قابلیت های هوش مصنوعی و توانمندی های انسانی تأکید می کند.
طراحی الگوی مفهومی هوش اجتماعی (مطالعه فراترکیب)
منبع:
مدیریت دانشگاهی سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
99 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی الگو و ابعاد هوش اجتماعی با رویکرد استقرایی فراترکیب روش کیفی است این روش هفت گام دارد که با توجه به آنها به ارزیابی نتایج یافته های مطالعات گذشته می پردازد. بر همین اساس نتایج پژوهش های گذشته از منابع داخلی طی سالهای ۱۴۰۱- ۱۳۹۲ جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است از ۵۰ مقاله استخراج شده ۲۴ مقاله برای تجزیه و تحلیل نهایی انتخاب شده است. از نظریه ها و پژوهش های مختلف در این حوزه را می توان به نظریه های گلمن ، گاردنر و ثورندایک و ... اشاره کرد همچنین این پژوهش روایی و اعتبار کاپای آن ۹۷/ . و رو به بالا است نتایج پژوهش با توجه به بررسی مقالات مستخرج شده به ۳ کد منجر شد و سپس با بررسی یافته های اولیه و با بررسی زمینه های فرعی موجود سه زمینه ابعاد اصلی پدید آمد نظیر : پردازش اطلاعات اجتماعی ، آگاهی اجتماعی ، مهارت اجتماعی
بررسی تأثیر بازاریابی مشتری بر شهرت شرکت و ارتباط آن با ارزش ویژه برند
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۸ (جلد ۱)
112 - 127
حوزههای تخصصی:
برندها به عنوان دارایی ارزشمند و بلندمدت شرکت ها باید مدیریت شوند. در بازاریابی مصرف کننده، برندها نقاط اولیه تمایز بین پیشنهادهای رقابتی هستند و می توانند برای موفقیت شرکت ها به عنوان عوامل بحرانی به شمار بیایند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازاریابی مشتری بر شهرت شرکت و ارتباط آن با ارزش ویژه برند می باشد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر نحوه اجرا همبستگی است و از نظر داده کیفی است. جامعه آماری پژوهش مشتریان کارکنان بخش خصوصی کرمانشاه که بالغ بر تعداد 258 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 146 نفر تعیین گردید که به طریق نمونه گیری ساده متناسب با حجم انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر انجام گرفت. ابتدا مدل اندازه گیری بررسی و سپس مدل مفهومی تحقیق در جامعه آماری برازش شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه ها نشان داد که شهرت شرکت با ارزش ویژه برند رابطه مستقیم و معناداری دارد، بازاریابی مشتری بر شهرت شرکت تأثیر مثبت و معناداری دارد، بازاریابی مشتری بر ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد و بازاریابی مشتری بر رابطه بین شهرت شرکت و ارزش ویژه برند تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی رابطه بین احساسات سرمایه گذاران و گزارشگری مالی متقلبانه با تاکید بر ارتباطات سیاسی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۸ (جلد ۱)
285 - 302
حوزههای تخصصی:
برخی از مدیران این انگیزه را دارند تا در شرایط خاص با استفاده از گزارشگری مالی به نفع خود سو ءاستفاده نمایند. برای مثال مدیران در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری اقدام به متورم ساختن سود در دوره های تشدید احساسات سرمایه گذاران می نمایند تا بدین ابزار به نفع خود و اشخاص وابسته منفعت کسب نمایند، در این شرایط امکان ایجاد تفاوت چشم گیری در کیفیت اطلاعات صورت های مالی در دوره های بالا بودن احساسات سرمایه گذاران وجود خواهد داشت. از سوی دیگر وجود ارتباطات سیاسی وموجب به وجود امدن نوعی پشت گرمی برای شرکت های دارای روابط سیاسی می شود که انتظار می رود در این نوع شرکت ها این رابطه قوی تر باشد. از این رو هدف این پژوهش بررسی ارتباط احساسات سرمایه گذاران و گزارشگری متقلبانه و همچنین بررسی این رابطه در شرکت های دارای روابط سیاسی می باشد. برای دستیابی به هدف پژوهش طی سال های 1393 تا 1397 نمونه آماری شامل 135شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردیده است. این تحقیق بر اساس اهداف، از نوع تحقیقات کاربردی و در فرضیات در حیطه تحقیقات همبستگی می باشد. به منظور طبقه بندی داده از نرم افزار Excel و برای آزمون فرضیه از مدل لاجیت در نرم افزار EViews10 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بین احساسات سرمایه گذاران و گزارشگری متقلبانه رابطه معناداری وجود ندارد، اما در بین شرکت های دارای روابط سیاسی از آنجایی که این نوع روابط موجب پشت گرمی شرکت ها می شود بین احساسات سرمایه گذاران و گزارشگری متقلبانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. که بیانگر این واقعیت است که تصمیم گیرندگان در شرکت های دارای روابط سیاسی احساسات سرمایه گذاران را به عنوان فرصتی برای ارائه گزارشگری متقلبانه در جهت رفتار فرصت طلبانه و سواستفاده به نفع خود و اشخاص وابسته به خود می دانند.
بررسی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و روابط سیاسی هیات مدیره
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین محافظه کاری حسابداری و روابط سیاسی هیات مدیره در بازه زمانی بین سالهای 1393 تا 1399 برای شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران با انتخاب 156 شرکت به عنوان نمونه آماری به اجرا درآمده است. روش گردآوری داده ها با استفاده از نرم افزار ره آورد نوین و یادداشت های همراه صورتهای مالی و تحلیل فرضیات پژوهش با استفاده از آزمون رگرسیون لجستیک در نرم افزار آماری EVIEWS نسخه نهم انجام شده است. نتایچ نشان دادند که بین محافظه کاری حسابداری و روابط سیاسی هیات مدیره ارتباط وجود دارد.
نقش میانجی کنترل فردی حسابرس بر رابطه بین استرس شغلی حسابرس و تمایلات اخلاقی حسابرس
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹ (جلد ۲)
186 - 203
حوزههای تخصصی:
حرفه حسابرسی در راستای جلب و حفظ اعتماد عمومی در یک جامعه از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و مستلزم آن است که حسابرسان وظایف خود را با رعایت اخلاق حرفه ای و رفتارهای حرفه ای ایفا نمایند، چرا که تمایلات اخلاقی و رفتارهای غیرحرفه ای آنها می تواند کیفیت حسابرسی را تحت تأثیر قرار دهد، در نتیجه اعتماد عمومی از بین رفته و تبع آن حیثیت کل حرفه حسابرسی لطمه می بینید. بر این اساس می توان عنوان نمود که تمایلات اخلاقی حسابرس عاملی حیاتی در شکل دهی این حرفه است و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر آن می تواند زمینه ارتقا و بهبود قضاوت های اخلاقی تر حسابرسان را فراهم آورد. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش استرس شغلی حسابرس در تمایلات اخلاقی حسابرس و با توجه به کنترل فردی حسابرس می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران طی سال 1399 می باشند. با توجه به اینکه تعداد حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران 2688 نفر می باشد، بر اساس فرمول کوکران 336 حسابرس به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. این پژوهش به لحاظ داده ها توصیفی-تحلیلی بوده و با توجه به معیار زمانی یک پژوهش مقطعی است. بعلاوه به لحاظ اهداف، یک پژوهش کاربردی است و برای تحلیل فرضیه ها از روش معادلات ساختاری توسط نرم افزار PLS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تأثیر استرس شغلی حسابرس بر تمایلات اخلاقی حسابرس مثبت و معناداری دارد. به عبارت دیگر استرس شغلی حسابرس موجب افزایش تمایلات اخلاقی حسابرس (حساسیت اخلاقی حسابرس و قضاوت اخلاقی حسابرس) می شود. همچنین یافته ها نشان داد کنترل فردی حسابرس بر رابطه بین استرس شغلی حسابرس و تمایلات اخلاقی حسابرس (حساسیت اخلاقی حسابرس و قضاوت اخلاقی حسابرس) تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر هوش هیجانی مدیران بر ریسک نقدینگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وجه نقد از منابع مهم و حیاتی هر واحد اقتصادی است. کنترل ریسک های مرتبط بر وجوه نقد یا ریسک نقدینگی با توجه به اهمیت بالایی که جهت ادامه حیات واحد تجاری دارد، همواره باید مد نظر مدیریت در تصمیمات مالی قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر هوش هیجانی مدیران بر ریسک نقدینگی بوده است. این تحقیق از نظر هدف، پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1400 و مدیران این شرکت هاست. به منظور تحلیل داده ها، ابتدا پیش آزمون های جارک برا، ریشه واحد دی کی فولدر، آزمون وایت، دوربین واتسون و ضریب همبستگی پیرسون انجام شده است و سپس جهت آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار ایویوز استفاده شده است. با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج حاکی از آن بوده است که هوش هیجانی مدیران، خودآگاهی مدیران، خودتنظیمی مدیران، خودانگیزشی مدیران ، همدلی مدیران و مهارتهای اجتماعی مدیران بر ریسک نقدینگی شرکت ها تأثیرگذار است.
بررسی رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سرمایه اجتماعی در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۰ (جلد ۳)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین انعطاف پذیری مالی و سرمایه اجتماعی در بورس اوراق بهادار تهران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از نوع کاربردی و نیمه تجربی بوده و روش به کار گرفته شده از نوع پس فاکتوری است. برای این منظور یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی در پژوهش تعریف شد. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از معیار آماری تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. نوع داده های مورد استفاده برای آزمون فرضیه های تحقیق مربوطه، داده های تابلویی بود. جامعه نمونه پژوهش شامل 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به روش نمونه گیری در دسترس است که داده های آنها طی سال های 1393 تا 1399 مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین انعطاف پذیری مالی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی (مورد مطالعه: مؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعی امام جواد (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
120 - 95
حوزههای تخصصی:
دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دارای کارکنان دانشی هستند که حامل دانش بوده و این دانش به عنوان یک منبع قدرتمند این امکان را به آنان می دهد که جابه جا شوند بنابراین شناسایی عواملی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانش محور در دانشگاهها شود، به عنوان هدف تحقیق حاضر تعریف شد. تحقیق حاضر بر مبنای هدف، جزء تحقیقات کاربردی، برمبنای ماهیت جزء تحقیقات توصیفی و برمبنای نوع استدلال، جزء تحقیقات کیفی است. جامعه آماری مدیران و اعضای هیئت علمی دانشگاه امام جواد با مشخصه آشنایی و تسلط بر مباحث ماندگاری منابع انسانی به تعداد 21 نفر، به عنوان خبرگان بخش کیفی تحقیق تعریف شد جهت تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از روش متاسنتز و تحلیل محتوا و جهت اولویت بندی عوامل از روش فراوانی کدهای استخراج شده استفاده گردید. با استفاده از روش تحلیل محتوای متنی ، 55 شاخص موثر بر ماندگاری منابع انسانی دانشی استخراج گردید. سپس طی مصاحبه با خبرگان ، 37 مولفه شناسایی شد که در مرحله کدگذاری محوری و با استفاده از نرم افزار MAXQDAبرای هر دسته از کدهای مفهومی یک مؤلفه در نظر گرفته و در نهایت 11 مؤلفه شناسایی شد. در مرحله کدگذاری انتخابی، و براساس مؤلفه ها، تعداد 30 مقوله فرعی و11 مقوله اصلی استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که باتوجه به جوان و تحصیل کرده بودن کارکنان دانشی، مهمترین شاخص هایی که موجب ماندگاری منابع انسانی دانشی در دانشگاه امام جواد (ع) می شوند عبارتند از: محیط کار صمیمانه، انعطاف پذیر بودن کار و محیط فعال و پویا به بیانی کیفیت زندگی کاری در تصمیم گیری
فهم پدیده به حاشیه رانده شدن در سازمان؛ کاوشی در متنِ روایت های کارکنان یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
149 - 179
حوزههای تخصصی:
هدف: زندگی سازمانی، نوعی زندگیِ روایی و تجربه کارکنان در سازمان آغشته با داستان ها و روایت های مثبت و منفی است. تجربه طردشدن از متن سازمان و به حاشیه رفتن، یکی از تجاربی است که در سال های اخیر، روایت های زیادی را در محیط های کاری با خود به دنبال آورده است. هدف این پژوهش، فهم پدیده به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان با واکاوی روایت و داستان های افرادی است که در یک سازماندولتی این پدیده را تجربه کرده اند.
روش: در گام نخست و مبتنی بر روش نمونه گیریِ هدفمند، مشارکت کنندگان اولیه پژوهش انتخاب و در ادامه با مشارکت و هم فکریِ ایشان، مشارکت کنندگان دیگری با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. روایت های و تجربه زیسته کارکنان با انجام 60 مصاحبه احصا و تحلیل شد. عناصر معنایی مشترک از دل داستان ها و روایت های این مشارکت کنندگان، استخراج و با فن تحلیل مضمون، در قالب پیشایندها، مصادیق و پسایندهای به حاشیه رانده شدن ارائه شد. عناصر معنایی مشترک از به حاشیه رانده شدن، مواردی بودند که در بیش از نیمی از مصاحبه ها به آن ها اشاره شده بود.
یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، الگوی به حاشیه رانده شدن کارکنان در سازمان تدوین و به بحث گذاشته شد. شناسایی پیشایندها (غیربومی ستیزی، سقف و محدودیت در حقوق پرداختی، مدرک گرایی و...)، مصادیق (ترک خدمت مجازی، کاهش تعهد نگرشی، کاهش عملکرد وظیفه ای و...) و پسایندهای (نافرمانی مدنی، بی اعتنایی به کار و محل کار، ترک سازمان و...) به حاشیه رانده شدن کارکنان همراه با ابعاد و عناصر تشکیل دهنده هر یک از این مقوله ها، از جمله یافته های پژوهش بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از دو نوع به حاشیه رانده شدن در سازمان بود که با نام های به حاشیه رانده شدنِ تحمیلی و به حاشیه رانده شدنِ ترجیحی مورد بحث و واکاوی قرار گرفت. در پایان رهنمودهایی جهت مقابله با این پدیده در سازمان ارائه شد.
ارائه مدل عوامل مؤثر بر کارایی سرمایه گذاری در منابع انسانی؛ مطالعه موردی: بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۵
273 - 290
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیت استراتژیک حوزه منابع انسانی در ارزش آفرینی سازمانها در فضای کسب و کار امروزی، سرمایه گذاری در این حوزه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف کلی این تحقیق، بررسی عوامل موثر بر کارایی سرمایه گذاری در منابع انسانی در بازار سرمایه ایران می باشد. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 155 شرکت می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت استفاده شد. جهت بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و برای آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که کیفیت سود و پایداری مالی، گزارش مسئولیت اجتماعی، تعهد انگیزشی کارکنان، محافظه کاری در گزارشگری مالی، جو سازمانی و بهبود محیط کسب و کار بر کارایی سرمایه گذاری در منابع انسانی تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
بررسی نقش اخلاق حسابداران و کیفیت حسابرسی بر شک و تردید حرفه ای حسابرس: آزمون نظریه های اخلاقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش اخلاق حسابداران و کیفیت حسابرسی بر تردید حرفه ای حسابرس است.
روش: جامعه آماری پژوهش، شامل اشخاص عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به تعداد 2565 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران در سطح خطای آماری 5 درصد تعداد نمونه 335 نفر برآورد گردید. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که با نرخ بازگشت 56/0، به تعداد 187 دریافت شد. آزمون فرضیه های پژوهش با استفاده معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس، و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس. [1] انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین اخلاق حسابداران و تردید حرفه ای، ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. بنابراین، با ارتقای سطح اخلاق حرفه ای حسابداران، تردید حرفه ای حسابرسان نیز بهبود می یابد و حسابرس کار خود را با تردید و نه با سوءظن و بدگمانی به انجام می رساند. همچنین کیفیت حسابرسی با شک و تردید حرفه ای حسابرسان رابطه معنی داری دارد.
نتیجه گیری: به جامعه حسابداران رسمی پیشنهاد می شود به منظور ارتقاء سطح اخلاق حرفه ای حسابرسان، در برنامه های آموزشی خود، آموزش اخلاق را در نظر بگیرند و نظارت بیشتری بر رعایت اخلاق حرفه ای داشته باشند. تردید حرفه ای اعمال شده در فرآیند حسابرسی و نتایج مندرج در گزارش حسابرسی، با در نظر گرفتن مستمر در قضاوت های حرفه ای حسابرس، کیفیت حسابرسی را افزایش می دهد و این کیفیت بالا علاوه بر ایجاد حُسن شهرت برای حسابرسان مستقل، موجب افزایش اعتماد استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به گزارش های حسابرسان می گردد.
Generalized Krasnoselskii-Mann Type Iterations for Two Nonexpansive Mappings in Real Hilbert Spaces(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, we discuss a new type of Mann iterative algorithm for finding a common fixed point of two nonexpansive mappings in real Hilbert spaces, and we establish the weak convergence of this fixed point approach by considering new circumstances. We can also show the algorithm’s strong convergence by taking into account an extra requirement. Our results extend the previous results given by Kanzow and Shehu as well as by Cho at et. al. Also in the last section, some applications of the main results are shown, and by some examples, we show the generality of our main results.
Investigating the role of arbitrage costs and feelings in the relation-ship between fundamental power strategy and stock returns(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The aim of present study was to investigate the fundamental power strategy in the stock market with the role of arbitrage cost versus feelings in companies listed on the Tehran Stock Exchange. The spatial domain of this research was the compa-nies listed on the Tehran Stock Exchange and the temporal domain was the years between 2014 and 2019. The present research is among the applied studies and it is descriptive in terms of nature and correlational in term of method. In this study, a library method was used to collect data and information. Based on the systemat-ic elimination method, 139 companies were selected as a statistical sample. De-scriptive and inferential statistics were used to describe and summarize the collect-ed data. To analyze the data, first the variance heterogeneity test, F-Limmer test, Hausman test and Jarque-Bera test were used. Then, multivariate regression test was used to confirm and reject the research hypotheses (Eviews software). The results showed that the fundamental power strategy could predict future returns, and shareholder feeling and arbitrage cost strengthen the relationship between the fundamental power strategy and stock returns.
رابطه نظارت کارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از عاملان تقلب در صورت های مالی مدیریت هستند. نظارت ناکارآمد، فرصتی را برای مدیران فراهم می کند تا رفتار متقلبانه داشته باشند. هدف این تحقیق بررسی رابطه نظارت ناکارآمد با گزارشگری مالی متقلبانه در شرکت های با مالکیت خانوادگی است. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 165 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 10 ساله بین سال های 1391 تا 1400 مورد تحقیق قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین نظارت کارآمد (شاخص کیفیت کنترل داخلی و مالکیت نهادی) و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. همچنین بین مالکیت خانوادگی و گزارشگری مالی متقلبانه رابطه معنی دار و مثبتی وجود دارد؛ اما مالکیت خانوادگی بر رابطه بین نظارت کارآمد و گزارشگری مالی متقلبانه تأثیر معنی داری ندارد.
مروری بر وندالیسم شهری با رویکرد مدیریت شهری
حوزههای تخصصی:
وندالیسم رفتاری آگاهانه تعمدی و غرض ورزانه است که با اراده و خواست افراد و با سوگیری تخریبی و عمدتاً بدون کسب نفع مادی صورت می گیرد؛ انواع محیط های ورزشی، توریستی، تاریخی، فرهنگی، آموزشی و شهری می تواند مورد هجوم وندال ها قرار گیرد. یکی از وجوه مهم وندالیسم، محیطی است که عمل وندالیستی در آن اتفاق می افتد به همین منظور آن را در رده جرایم محیطی قرار می دهد. وندالیسم شهری می تواند مبلمان و تجهیزات شهری و یا خود محیط مصنوع شهری اعم از دیوارها، خیابان ها و پل ها، پایانه ها، ورزشگاه ها، بیمارستان ها و مدارس حتی فضاهای سبز مثل پارک ها و باغچه ها باشد. بنابراین جهت شناخت مفهوم وندالیسم شهری در این تحقیق تلاش شده است تا مروری بر وندالیسم شهری داشته باشیم. در این مقاله هدف مروری بر وندالیسم شهری با رویکرد مدیریت شهری با استفاده از روش کتابخانه ای است.
شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد در سنجش بلوغ مدیریت پروژه با رویکرد BWM
حوزههای تخصصی:
هر سازمانی برای رسیدن به هدفی شکل گرفته است. این مطلب در مورد پروژه ها نیز صادق است. نکته حائز اهمیت در مدیریت پروژه ها و سازمان ها، تعیین درست اهداف و اندازه گیری و ارزیابی عملکرد است. به منظور ارزیابی عملکرد لازم است از معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد مناسب استفاده گردد. تعیین درست اهداف و همچنین اندازه گیری پیشرفت سازمان یا پروژه ها اغلب کاری دشوار برای مدیران است. هدف از انجام مقاله حاضر شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در سنجش بلوغ مدیریت پروژه با رویکرد بهترین – بدترین است. بدین منظور پس از مرور دقیق مبانی نظری و پیشینه پژوهش به ارائه ابعاد و مؤلفه های کلیدی سنجش مدیریت پروژه پرداخته شده است. آنگاه با استفاده از روش بهترین – بدترین و نظرسنجی از اساتید دانشگاهی مسلط به مفهوم سنجش بلوغ مدیریت پروژه و بیست نفر از کارشناسان ارشد مدیریت پروژه گروه صنعتی ایران خودرو به وزن دهی و اولویت بندی هریک از ابعاد و مؤلفه های پژوهش با روش بهترین – بدترین (BWM)، پرداخته شده است. ابعاد کلیدی عملکرد سنجش بلوغ مدیریت پروژه در 4 بُعد و 15 مؤلفه شناسایی شدند. نتایج حاصل از وزن دهی و اولویت بندی ابعاد با استفاده از روش بهترین – بدترین نشان داد، بُعد عملکرد اثربخشی رتبه اول و بعد سنجش بلوغ مدیریت پروژه ها و بُعد عملکرد کیفیت رتبه دوم و عملکرد بودجه و عملکرد زمانی به ترتیب رتبه های سوم و چهارم را کسب نمودند. همچنین رتبه بندی به ازای هریک از مولفه های هر بُعد به طور جداگانه در مقاله حاضر صورت گرفته است. از نتایج پژوهش حاضر کلیه مدیران پروژه و علاقه مندان به حوزه سنجش بلوغ مدیریت پروژه در شناخت ابعاد و مؤلفه های کلیدی می توانند بهره مند گردند.
اولویت بندی موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف و ارائه راهکارها در نظام قضائی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
35 - 61
حوزههای تخصصی:
روش های جایگزین حل وفصل اختلاف یکی از شیوه های بهبود رسیدگی به دعاوی می باشد که به عنوان جایگزین رسیدگی های قضائی، توسعه یافته است. این روش ها به منظور ترمیم و تکمیل شاخص های توسعه در نظام قضائی از جمله افزایش مشارکت مردمی، بازپروری و بهبود روابط اجتماعی ایجاد شده اند. بااین حال، مسیر اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف با موانعی مواجه است. به همین منظور، در این پژوهش ابتدا به بررسی و دسته بندی جامعی از موانع و چالش های موجود در اجرایی سازی روش های جایگزین حل وفصل اختلاف، با استفاده از مرور ادبیات، پرداخته می شود، و سپس موانع و چالش های کشف شده اولویت بندی می گردند. در ادامه نیز براساس اهمیت و فوریت رسیدگی به این موانع و چالش ها، به ارائه راهکارهایی جهت مرتفع ساختن آن ها پرداخته می شود. مرور ادبیات، منجر به کشف 15 چالش و مانع گردید که در دو دسته کلی، مشکلات سمت کاربر و مشکلات سمت سیستم دسته بندی شدند. پس از دسته بندی، چالش های موجود با استفاده از روش تاپسیس و با در نظر گرفتن سه نوع پیامد مخرب این چالش ها ازجمله بی اعتمادی نسبت به روش های حل وفصل اختلاف، اتلاف وقت در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف و زیان مالی در استفاده از روش های حل وفصل اختلاف اولویت بندی شدند. داده های مورد نیاز جهت اولویت بندی این چالش ها با استفاده از تهیه پرسشنامه جمع آوری شد. پس از اولویت بندی چالش ها مشخص گردید که نبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف و نبود تمایل طرفین اختلاف به همکاری، از مهم ترین چالش های اجرایی سازی روش های جایگزین حل اختلاف هستند. در نهایت، پس از اولویت بندی مشکلات، با استفاده از نظر خبرگان، راهکارهایی کاربردی جهت حل مشکلات ارائه گردید. بر این اساس مشخص شد که تدوین سیاست ها و اصول کلی سیستم حل وفصل اختلاف با در نظر گرفتن حقوق ذی نفعان مختلف می تواند به بهبود پذیرش روش های جایگزین حل اختلاف بینجامد.