مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
سازمان های پژوهش و فناوری
حوزههای تخصصی:
سازمان های خدماتیِ دانش گرا در تعامل مستمر با مشتری، توسعه یافته اند؛ چرا که این سازمان ها اغلب مطابق با نیازهای خاص مشتری شکل می گیرند. خدمات این سازمان ها، غیرملموس و اغلب مبتنی بر اطلاعات و در جهت مشتری است. از این رو، کیفیت خدمات در کسب وکارهای خدماتی دانش محور باید از دیدگاه مشتریان، مطالعه شود.
سازمان های پژوهش و فناوری، یکی از انواع سازمان های خدماتی دانش گرا هستند. بر اساس این، رضایت مشتری، کانون توجه بسیاری از این موسسات است. اگر چه اندازه گیری میزان رضایت مشتریان در کسب وکارهای خدماتی دانش محور، بسیار دشوار است اما به دلیل نیاز روزافزون به تحقیق و پژوهش برای توسعه فناوری، امروزه امری کاملاً لازم و ضروری است.
در این مقاله، به منظور ترسیم فضای رضایت مشتری در سازمان های پژوهش و فناوری، با مطالعه موردی و متدولوژی تئوری برخاسته از داده ها، معیارهای رضایت مشتریان، تعیین و سپس میزان آن ارزیابی شده است. در نهایت، 13 معیار به عنوان معیارهای اصلی رضایت مشتری در سازمان پژوهش و فناوری شناسایی و تعریف شد که بر اساس تحلیل عاملی اکتشافی معیارها به دو عامل کلی، تقسیم و براساس تحلیل عاملی تاییدی، بار عاملی این معیارها، تایید شد
طراحی ساختار اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی با تمرکز بر نقش سازمان های پژوهش و فناوری در توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
318 - 345
حوزههای تخصصی:
هدف: نانوتکنولوژی در ایران همگام با توجه جامعه جهانی به این فناوری از ابتدای دهه 80 شروع به فعالیت کرده است. در چرخه عمر 20ساله نانوتکنولوژی، این اکوسیستم نوآوری توسعه یافته و دستاوردهای چشمگیری، به خصوص در عرصه علم ارائه کرده است؛ اما متناسب با رشد شاخص های علمی، تعداد پتنت ها و درآمد حاصل از فروش محصولات نانویی، رشد همگونی نداشته است. از آنجا که فعالیت مطلوب یک اکوسیستم، حاصل تلاش مشترک مجموعه ای متنوع از بازیگران و روابط بین آن هاست، هدف این پژوهش تحلیل ساختار فعلی این اکوسیستم، سازوکار های ارتباطی آن و پیشنهادهایی برای بهبود طراحی ساختار اکوسیستم است.
روش: مبنای فلسفی این پژوهش پارادایم تفسیرگرایی و استراتژی پژوهش اقدام پژوهی است که با 3 چرخه کنش انجام شده است. در فرایند اجرای پژوهش، یک مدل مفهومی به عنوان مبنای طراحی ساختاری اکوسیستم نانو در ایران ترسیم شد؛ سپس بازیگران فعال در اکوسیستم شناسایی و در مدل مفهومی طراحی شده، جایابی شدند تا ساختار فعلی اکوسیستم و کاستی های آن مشخص شود. در نهایت، منطبق بر مبانی نظری و نظرهای خبرگان، پیشنهادهایی برای طراحی مطلوب ساختار اکوسیستم ارائه شده است. داده های پژوهش، به صورت هدفمند و با استفاده از مرور مستندات، ارسال پرسش نامه و تشکیل گروه های کانونی برای تأیید نتایج جمع آوری شده است.
یافته ها: با توجه به مدل مفهومی پژوهش و اهداف سند دوم توسعه نانوتکنولوژی، ایجاد بازیگری مهم به نام «سازمان پژوهش و فناوری» که وظیفه ارتباط صنعت و دانشگاه را برعهده دارد، در اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی ضروری است. علاوه بر آن، ایجاد سازوکارهای ارتباطی، همانند برنامه های حمایت از صنعت و کنسرسیوم های پژوهش و توسعه برای تحقق اهداف اکوسیستم مهم است.
نتیجه گیری: اهداف اکوسیستم نوآوری، هنگامی محقق می شود که تمانی بازیگران آن فعال و روابط بین آن ها به درستی برقرار شده باشد. اکوسیستم نوآوری نانوتکنولوژی در ایران، برای تحقق اهداف خود، به ایجاد بازیگران و سازوکار های ارتباطی نیازمند است که در حال حاضر وجود ندارند. مهم ترین بازیگر غایب این اکوسیستم، سازمانی تحت عنوان «سازمان پژوهش و فناوری» است که وظیفه تسهیل فرایند ارتباط صنعت و دانشگاه را برعهده دارد.
گذار به نسل جدید پژوهشگاه های دولتی؛ کارکردها و سیاست ها(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهشگاه های دولتی به عنوان یکی از نقش آفرینان اصلی نظام نوآوری، نه تنها تحقق برخی از کارکردهای اصلی این نظام نظیر انجام فعالیتهای تحقیق وتوسعه را برعهده دارند، بلکه با همکاری مستقیم و غیرمستقیم با سایر نقش آفرینان، به توسعه موتورهای محرک نوآوری کمک می نمایند. با این حال، شفاف سازی نقش و کارکرد پژوهشگاه های دولتی در گذار به اقتصاد دانش بنیان تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است و سیاست های مرتبط با آن به میزان کافی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است. براین اساس درپژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد پژوهشی کیفی و روش های تشکیل گروه کانونی و تحلیل مضمون، کارکردهای پژوهشگاه های دولتی و سیاست های تسهیل کننده نقش آفرینی آنها در تحقق اقتصاد دانش بنیان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که ایفای نقش هایی نظیر مرکز نوآوری و شتابدهنده تخصصی؛ پلتفرم مدیریت پژوهش های راهبردی و مسئله محور؛ مرجع استاندارد و پشتیبانی رگولاتوری بخش تخصصی؛ مرکز خدمات تخصصی به شرکت های فعال در بخش تخصصی؛ مرکز همکاری، انتقال، اشاعه و ترویج فناوری در بخش تخصصی؛ و کانون تفکر هوشمندی فناوری و سیاستی بخش تخصصی مهمترین کارکردهای پژوهشگاه های دولتی در راستای گذار به اقتصاد دانش بنیان هستند. بعلاوه، برای ایجاد زمینه مناسب برای نقش آفرینی پژوهشگاه های دولتی در تحقق اقتصاد دانش بنیان، سیاست هایی حول محورهای حکمرانی و تقسیم وظایف؛ تحریک طرف عرضه؛ تحریک طرف تقاضا؛ تقویت پیوند عرضه و تقاضا و توسعه و تامین زیرساخت ها مورد نیاز است که در این پژوهش مورد شناسایی قرار گرفته اند.
تبیین رویکردهای مختلف بررسی و اندازه گیری رقابت پذیری سازمان های پژوهش و فناوری مستقل
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۸ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۱۵
15 - 24
حوزههای تخصصی:
سازمان های پژوهش و فناوری که مأموریت حمایت فناورانه و نوآورانه از صنایع را از طریق انجام تحقیق و توسعه بر عهده دارند، به عنوان یکی از ارکان اصلی سیستم ملی نوآوری می باشند که براساس جهت گیری های صورت گرفته در چشم انداز 1404 در حال تبدیل شدن به یکی از مهم ترین بخش های اقتصاد کشور می باشند. این سازمان ها در حال حاضر به خاطر عدم ایفای رسالت خود در کشور به شدت مورد انتقاد قرار می گیرند چرا که در چند سال گذشته میزان تولید دانش در کشور به طور گسترده ای افزایش یافته و براساس برخی گزارش ها به بیش از پنج برابر افزایش یافته اما این دانش به فناوری تبدیل نشده است و صنعت کشور همچنان برای تأمین نیازهای فناورانه خود با دشواری مواجه است و در اغلب موارد باید آنها را از سایر کشورها تأمین نماید. از این رو فلسفه وجودی، کارآمدی و رقابت پذیری سازمان های پژوهش و فناوری مورد تردید است. بنابراین بررسی سامانمند (سیستماتیک) رقابت پذیری آنها براساس یک مدل مناسب ضرورت دارد. بسیاری از محققان جهت توجیه و تفسیر رقابت پذیری و عوامل مؤثر بر آن، نظریه و مدل هایی را عرضه داشته اند و عوامل مؤثر بر رقابت پذیری را دسته بندی کرده و در قالب مدل هایی ارائه کرده اند. این نظریه ها و مدل ها نیز از تنوع نسبتا زیادی برخوردارند که در این میان برخی از آنها برای سازمان های پژوهش و فناوری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. لذا در این مقاله به طور تشریحی و انتقادی به بررسی و تجزیه و تحلیل برخی از مدل های مشهور رقابت پذیری که برای سازمان های پژوهش و فناوری مطرح می باشد پرداخته می شود.
مروری بر مدیریت سازمان های مستقل پژوهش و فناوری
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۸ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مرور سیر توسعه و تکامل مدیریت پژوهش و فناوری در سازمان های پژوهش و فناوری می پردازد. همچنین به ارائه یک روند تاریخی از مراحل تکامل آن تا مرحله مدیریت راهبردی پژوهش و فناوری و توسعه های صورت گرفته در این رویکرد خواهد پرداخت. بر این اساس مدیریت پژوهش و فناوری در فرایند تکامل خود دارای سه رویکرد مختلف است که شامل رویکرد شهودی، رویکرد سامانمند و رویکرد راهبردی است. در ادامه، پس از تشریح این رویکردها به طور تفصیلی ارکان رویکرد راهبردی مورد بحث قرار می گیرد و در پایان نیز، پیش از نتیجه گیری، به بحث در خصوص الزامات پیاده سازی رویکرد راهبردی به مدیریت پژوهش و فناوری در سازمان های پژوهش و فناوری پرداخته می شود.
تحلیلی راهبردی از وضعیت سازمان های پژوهش و فناوری کشور
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۷
15 - 24
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند سریع گسترش سازمان های پژوهش و فناوری در کشور و الزامات سند چشم انداز ۲۰ ساله در خصوص هدف گذاری در مورد کسب موقعیت اول در عرصه علم و فناوری در منطقه برای ایران اسلامی، این تحقیق تلاش نموده است با استفاده از رویکرد راهبردی به تحلیل کیفی و ارزیابی وضعیت سازمان های پژوهش و فناوری بپردازد. مبانی نظری مورد استفاده برای تحلیل برگرفته از رویکردهای مدیریت راهبردی و شامل ارزش از دیدگاه مشتریان، پیشرانه های ارزش، دارایی های کلیدی، فرایندهای کلیدی و توانمندی های راهبردی می باشد. پس از ارائه نتایج تحلیلی بررسی سازمان های پژوهش و فناوری کشور در انتها به ارائه ی پیشنهادها و رهنمودهایی برای بهبود وضعیت و ارتقای سطح عملکرد سازمان های پژوهش و فناوری پرداخته می شود.
بررسی تاثیر آینده پژوهی در حوزه تحقیقات ناجا
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۹
73 - 88
حوزههای تخصصی:
آینده نگاری به عنوان یک ابزار تحلیلی-چشم اندازی متمایز،توسعه پیدا کرده است:این ابزار آینده های آلترناتیو از فیلد های (رشته های)مختلف ذینفع، مورد توجه قرار می دهد و بدین ترتیب به فرآیندهای تصمیم گیری در سطوح مختلف کمک می نماید. این مقاله چشم اندازهای مختلف ارزیابی آینده پژوهی را در نظر می گیرد و از طریق برقراری نگاشت بین این چشم اندازها ، با کارکردهای سیاستی آینده پژوهی،چارچوبی را برای شناسایی و اولویت بندی متغیر های موثر بر ابعاد یک پروژه آینده پژوهی در حوزه تحقیقات ناجا ارائه می کند .
تدوین استراتژی فناوری در صنایع فولاد ایران (تحقیق موردی: شرکت ملی ذوب آهن)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۰
61 - 71
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز صنایع باید همگام با تحولات فناوری حرکت کنند ولازمه این حرکت داشتن استراتژی فناوری مناسب است. انتخاب حوزه های جدید کسب وکار با توجه به توانمندی های صنایع از تصمیمات مهمی است که باید توسط مدیریت کلان بنگاه ها اتخاذ شود. بدین ترتیب بنگاه ضمن حفظ توانمندی های قبلی خود، توانمندی های لازم جهت تولید محصولات وارائه خدمات جدید بدست می آورد. استراتژی فناوری همانا بکارگیری و توسعه و نگهداری کلیت دانش و توانائی شرکت است. گرچه فناوری عامل بسیار مهمی به شمار می رود ولی به تنهائی برای تضمین موفقیت کسب و کار کافی نیست. کسب و کار موفق همانا یکبارچه سازی نوآوری فناوری با تولید و بازاریابی و مالی و نیروی انسانی در راستای تحقق اهداف تعیین شده شرکت است. اولین و مهمترین گام در مدیریت استراتژیک فناوری تدوین یک برنامه است که اولویت های سرمایه گذاری بنگاه در حوزه فناوری را برای یک افق بلند مدت مشخص کند. با توجه به قدمت شرکت ملی ذوب آهن و جهش فناورانه آن در سالهای اخیر، در این پژوهش تلاش نموده ایم با استفاده از مدل هکس و مازلوف استراتژژی های فناوری این شرکت را مشخص نمائیم.
تحلیل راهبردی الگوی ساختاری و جایگاه مدیریت منابع انسانی در سازمان های پروژه محور
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲۲
33 - 44
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی (HRM)در سازمان های پروژه محور یک موضوع نسبتا جدید است که به دلیل تاثیر در چگونگی جذب و به کارگیری نیروی انسانی نقش محوری در فرایندهای سازمانی دارد. از طرفی نحوه سازماندهی در قالب پروژه محوری، ساختاری را در سازمان اعمال می کند که مناسب برای دانش افزایی و یکپارچگی دانش برای حل مسائل پیچیده است. از این رو پژوهشگران سازمانی نه فقط بر جنبه های مثبت سازمان پروژه محور تاکید دارند بلکه به نوع خاص مدیریت منابع انسانی که از آن طریق برای سازمان مفروض است توجه خاص دارند. با توجه به اهمیت این موضوع، در این مقاله سعی می شود تا ساختار و جایگاه منابع انسانی در سازمان های پروژه محور با رویکردی جدید و با تبیین ادبیات موضوع در حوزه های پروژه و سازمان های پروژه محور، مدیریت منابع انسانی در سازمان های پروژه محور، نقش های کلیدی بازیگران در چهاروجهی منابع انسانی، ساختار و تشکیلات منابع انسانی در اینگونه سازمان ها به صورت علمی تحلیل شود. همچنین نکات راهبردی و پیشنهادهای پژوهشی برای استقرار مدیریت منابع انسانی در سازمان های مشابه در کشور ارائه می شود.
انتخاب راهبرد مناسب مدیریت دانش با استفاده از تصمیم گیری چند معیاره فازی (مورد مطالعه: شعب بانک انصار استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۹
15 - 26
حوزههای تخصصی:
امروزه توفیق سازمان ها در گرو مدیریت صحیح دانش سازمانی است که با بکارگیری استراتژی مناسب امکان پذیر است، از طرفی منابع سازمانی جهت مدیریت دانش نیز محدود هستند؛ بنابراین استراتژی مدیریت دانش متناسب با شرایط سازمانی باید طوری انتخاب شود که بتواند با اختصاص صحیح منابع، به بیشترین اثربخشی در سازمان منجر شود. برای این منظور، پژوهش حاضر با هدف انتخاب استراتژی مدیریت دانش با استفاده از رویکرد ترکیبی فرایند تحلیل شبکه ای (ANP ) و DEMATEL فازی در بانک انصار استان کرمانشاه انجام شده است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ گردآوری داده ها از نوع توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان درزمینه ی مدیریت دانش، مدیران ارشد و کارکنان شعب بانک انصار استان کرمانشاه است و جمع آوری داده ها به صورت سرشماری و با استفاده از ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای Decision Super و SPSS تحلیل شد. طبق یافته ها، وزن هر یک از زیرشاخص ها (Wi) و امتیاز استاندارد آن ها (Zi) در سازمان به دست آمد و با استفاده از آن ها مقدار 709/6 برای شاخص KMSI به دست آمد که طبق آن، استراتژی ترکیبی مایل به استراتژی کدگذاری به عنوان استراتژی غالب در سازمان انتخاب شد.
تبیین مبانی رویکرد کسب و کار گرا به سازمان های پژوهش و فناوری: رهیافتی انتقادی بر سیاست خصوصی سازی مراکز و موسسات پژوهشی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
3 - 16
حوزههای تخصصی:
سازمان های پژوهش و فناوری یکی از سازمان های مرتبط با فعالیت های توسعه فناوری هستند که بخش عمده ای از مراکز و موسسات پژوهشی دولتی کشور را تشکیل می دهند. با توجه به تسری خصوصی سازی به حوزه پژوهش و فناوری در کشور و قرارگرفتن مراکز و موسسات پژوهشی دولتی در دستور کار خصوصی سازی دولت، هدف این مقاله بررسی انتقادی سیاست خصوصی سازی سازمان های پژوهش و فناوری بر مبنای تبیین مبانی رویکرد کسب و کارگرا در سازمان های پژوهش و فناوری است. بدین منظور با بررسی ویژگی ها و روند تکامل تاریخی سازمان های پژوهش و فناوری و تبیین رویکرد کسب و کارگرا در این سازمان ها، به تشریح چالش های خصوصی سازی سازمان های پژوهش و فناوری در کشور پرداخته شده است. براین اساس فارغ از دولتی بودن یا نبودن سازمان های پژوهش و فناوری، رویکرد کسب و کارگرا در آنها قابل پیاده سازی است و خصوصی سازی الزامی برای تبدیل سازمان های پژوهش و فناوری دولتی به سازمانی کارآفرین و ارزش آفرین نیست و این تفکر که سازمان های پژوهش و فناوری را می توان از طریق اجبار به درآمدزائی از صنعت، به سمت خودگردانی مالی هدایت نمود یک اشتباه راهبردی است که پیش تر در کشورهای پیشتاز جهان در این حوزه آزمون شده و موفق نبوده است. همچنین اینکه رویکرد کسب و کارگرا به سازمان های پژوهش و فناوری معادل با اجبار آنها به درآمدزائی درنظر گرفته شود یک اشتباه راهبردی دیگر است. یک دیدگاه اشتباه دیگر در کشور این تصور است که در صورت حذف سازمان های پژوهش و فناوری، استارت آپ های فناورانه و یا شرکت های دانش بنیان جایگزین بهتر و برتر آنها هستند.
پیشران ها و موانع موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه سازمان های پژوهش و فناوری (موردمطالعه: جهاد دانشگاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی پیشران ها و موانع موفقیت پروژه های تحقیق و توسعه سازمان های پژوهش و فناوری (موردمطالعه: جهاد دانشگاهی) می باشد که برای دستیابی به هدف مذکور، از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی استفاده گردیده است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران پروژه جهاد دانشگاهی می باشد که به روش هدفمند، تعداد 29 نفر از 6 حوزه علوم پایه، علوم انسانی، فنی و مهندسی، پزشکی، دامپزشکی و کشاورزی برای مشارکت در پژوهش انتخاب شدند. همچنین اطلاعات در قلمرو زمانی 1399-1398 و با استفاده از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته تا زمان دستیابی به اشباع نظری جمع آوری گردید. درنهایت نیز، داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش در بخش پیشران ها، 190 مفهوم مجزا و 27 ملاک فرعی در قالب 6 عامل اصلی شامل دانش فنی و تجربه عملی مدیریت پروژه، مهارت های حرفه ای مدیر پروژه، ویژگی های اخلاقی و رفتاری مدیر پروژه، توانایی های فکری مدیر پروژه، ساختار و فرآیندهای سازمانی و فرهنگ و نگرش های سازمانی شناسایی شدند. همچنین در بخش موانع، 120 مفهوم مجزا و 21 ملاک فرعی در قالب 6 عامل اصلی دانش ناکافی مدیر پروژه، ناکارآمدی مهارتی مدیر پروژه، طرح و ساختار ناکافی سازمان، ضعف کنش های نظام مند سازمان، محدودیت منابع سازمان و چالش های فراسازمانی شناسایی گردید.