فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۸۱ تا ۵٬۰۰۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
رفتارهای مخرب سازمانی هزینه های مستقیم و غیر مستقیم زیادی را بر سازمانها تحمیل می نماید لذا در شرایط کنونی، توجه به آن از یک انتخاب فراتر رفته و به یک ضرورت تبدیل گردیده است. این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در سازمان بنادر و دیانوردی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع اسنادی – فراترکیب می باشد. بدین منظور پس از جستجو در پایگاه های اطلاعاتی، در فاصله زمانی 2000 تا 2024، تعداد 671 مقاله در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی ارزیابی و در نهایت 65 مقاله به روش هدفمند انتخاب و وارد مرحله تحلیل شدند. بر اساس چارچوب نهایی پژوهش، پیشایندهای رفتارهای مخرب سازمانی در قالب دو مقوله اصلی و شش مقوله فرعی دسته بندی گردیدند. مقوله های اصلی حاصل از نتایج پژوهش عبارتند از: پیشایندهای تسهیل گر و پیشایندهای محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی. پیشایندهای تسهیل گر و محدود کننده رفتارهای مخرب سازمانی هر یک شامل سه مقوله عوامل رفتاری، ساختاری و زمینه ای تسهیلگر و محدود کننده نیز می باشند. چارچوب به دست آمده را می توان به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی راهبردی در حوزه رفتارهای مخرب سازمانی مورد استفاده قرار داد.
Exploring Tourism's Effects on Khasia Cultural Identity: A Qualitative Assessment in Moulvibazar, Bangladesh(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Khasia communities living in the Moulvibazar district, which have a matriarchal family structure, famous for betel leaf farming and unique cultural heritage, has been impacted by tourism. This study explores the impacts of tourism on their cultural practices, economic conditions, and social dynamics from different aspects and identifies long-term strategies for cultural preservation. Fieldwork was conducted in four Khasia villages in Moulvibazar to collect essential data and observe the participants’ reactions. Data collection included semi-structured interviews, participant observation, and Focus group discussions with thematic analysis using Quirkos software. Expert secondary data were used to back up the conclusions. Tourism has provided several economic opportunities like improved infrastructure and new sources of revenue; some villages are planning to use tourism to show and promote their true cultural heritage via eco-tourism and social media platforms. However, there are several challenges, and cultural commodification, environmental pollution, and social conflicts are the main concerns. Deforestation is creating a disturbance in their livelihood as they are highly dependent on nature. Some tourists also demand commercialization which is harming their cultural authenticity. Tourism presents both benefits and threats for the Khasia community. Sustainable tourism practices and community-led policies are important to strike a balance between economic benefits and cultural preservation. Long-term development can be ensured while safeguarding heritage and the environment if the Khasia people are given the power to manage their cultural representation.
Residents' Attitudes towards Tourists Based on Tse and Tung's Interpersonal Communication Dimensions; an Emphasize on Stereotypes, Emotions, and Behaviors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The development of tourism in today's world can have various impacts, including economic, social and cultural impacts on the local community. Therefore, understanding residents' attitudes towards tourists is a key element in managing sustainable tourism. This study was conducted to find views, emotions and behaviors of Sanandaj residents towards tourists and how these views influence their behaviors. For this purpose, questionnaires containing scales on stereotypes, emotions and behaviors of residents towards tourists based on Tse and Tung's conceptual model were distributed among 400 residents of Sanandaj in November 2024 using convenience sampling. This research is applied and follows a quantitative approach, with data collected in a survey format. For analyzing the data, T-test, Regression, Mann-Whitney and Kruskal-Wallis Tests were used. The results indicate that while residents hold positive feelings and attitudes towards tourists, such as being "friendly" and "sincere", there are also negative concerns, such as being "immoral" and "rude", which may stem from increased traffic and disruptions in daily life. Furthermore, regression analysis shows that the components of "immoral" and "uncivilized" have a significant effect on reluctance to assist tourists. Individuals with higher education and men tend to be more inclined towards positive interactions with tourists. The research findings can assist in managing host-tourist relationships and designing spaces for better interaction between them.
شناسایی عوامل موثر بر استراتژی توزیع در صنایع غذایی با نگرش بازاریابی و فروش آنلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر استراتژی توزیع در صنایع غذایی با نگرش بازاریابی و فروش آنلاین می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر نحوه جمع آوری داده ها به شکل کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش با رویکرد فراترکیب می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل 12 نفر از اساتید دانشگاهی که در زمینه مدیریت بازاریابی و کانال های توزیع صاحب نظر بوده و در این حوزه کتاب یا مقاله داشته باشند و همچنین نظریه پردازان و محققانی که در این زمینه مطالعات تخصصی داشته اند می باشد. این پژوهش با استفاده از روش علمی متاسنتز (فراترکیب) و با مرور مقاله های منتشر شده، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و براساس 23 مقاله منتخب، تعداد 85 شاخص استخراج گردیدند. در نهایت، 16 مؤلفه ارزیابی و شناسایی شد و در نهایت چارچوب نهایی با اعمال مجموع نظرات خبرگان مولفه های عوامل انسانی، خلق ارزش برای مشتری، توجه به شایستگی مدیران، عوامل داخلی، عوامل خارجی، عوامل مدیریتی، نظر کاوی، بازاریابی دیجیتال، عوامل محیطی، بازاریابی محتوایی، استراتژی های کسب و کار، شناخت کامل محیط درونی و بیرونی، بازاریابی مستقیم، ویژگی های بصری، بهینه سازی، عملکرد رقابتی تأیید و شناسایی شد.
بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی با درنظر گرفتن نقش میانجی نوآوری سازمانی (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
83 - 102
حوزههای تخصصی:
امروزه، کسب وکارها تحت تاثیر دو چالش بنیادین؛ تحولات دیجیتال و پایداری و توسعه پایدار قرار گرفته اند و شرکت ها را وادار ساخته تا در جهت تطبیق خود با چنین شرایطی، این مفاهیم را در کل سازمان و خصوصاً بخش منابع انسانی خود، نهادینه و فرهنگ سازی نمایند و ازاین رو، موضوع مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال، موردتوجه قرار گرفته است. بنابراین، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی با درنظر گرفتن نقش میانجی نوآوری سازمانی در پارک علم و فناوری استان کردستان است. این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی با رویکرد کمی و ماهیت توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری استان کردستان به تعداد 120 شرکت بود که تمام این شرکت ها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده، پرسشنامه بود و در نهایت 95 پرسشنامه به صورت کامل از طرف شرکت های موردبررسی برگشت داده شد و مبنای پژوهش حاضر قرار گرفت. جهت روایی و پایایی پژوهش؛ از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی واگرا و آزمون های پایایی استفاده شد و موردتأیید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از نرم افزارهای SmartPLS4 و SPSS26 استفاده شد و درنهایت، نتایج نشان داد که مدیریت منابع انسانی پایدار دیجیتال هم به صورت مستقیم و هم از طریق میانجی گری نوآوری سازمانی، بر عملکرد نوآورانه و شهرت سازمانی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین به مدیران شرکت ها، توصیه می شود که به مفاهیم پایداری و تحولات دیجیتالی در بخش منابع انسانی، به صورت همزمان توجه نمایند تا اینکه زمینه های بروز نوآوری و شهرت سازمانی و نهایتاً عملکرد نوآورانه کارکنان فراهم شود.
استراتژی رقابتی و عملکرد صادرات: با تاکید بر نقش بازارگرایی و نهادهای محلی
حوزههای تخصصی:
صادرات یک ابزار حیاتی برای کشورها جهت دستیابی به رشد و موفقیت اقتصادی است. میزان موفقیت یک شرکت در زمینه صادرات، از طریق عملکرد صادراتی ارزیابی می شود. ازجمله عوامل تأثیرگذار بر عملکرد صادراتی می توان به بازارگرایی صادراتی و استراتژی های صادراتی اشاره نمود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی رقابتی بر عملکرد صادرات با نقش میانجی بازارگرایی و نقش تعدیل گری نهادهای محلی در شرکت پارس خودرو می باشد. ماهیت پژوهش حاضر توصیفی - پیمایشی بر اساس معیار هدف در گروه پژوهش های کاربردی، بر اساس معیار روش جمع آوری اطلاعات یک پژوهش میدانی است. تجزیه وتحلیل پاسخ های نظرسنجی جمع آوری شده از 333 نفر از مدیران، روئسا و کارکنان شرکت پارس خودرو با نرم افزار اس پی اس اس 26 و اسمارت پی ال اس3 مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که استراتژی های رقابتی بر بازارگرایی در شرکت پارس خودرو تاثیر دارد. بازارگرایی نقش واسط ه ای بین استراتژی های رقابتی و عملکرد صادراتی شرکت پارس خودرو دارد. بازارگرایی بر عملکرد صادرات در شرکت پارس خودرو تاثیردارد و نهادهای محلی ارتباط بین بازارگرایی و عملکرد صادرات را در شرکت پارس خودرو تعدیل نمی کند. یافته ها نشان می دهد که شرکت پارس خودرو با استراتژی های تمایز بیشتر از نهادهای محلی قوی سود می برد. پویایی در محیط های کسب وکار که به دلیل ب روز عواملی چون رشد یا سقوط اقتصادی، فزون ی و ش دت رقاب ت، جهانی سازی، ادغ ام ه ا و ترکیب ها و نوآوری های تکنولوژیکی به وجود آمده اس ت قابلیت مدیران رده بالا را در درک به موقع و پاسخ صحیح ب ه این تغییرات به چالش کشیده است. در بازارهای به شدت رقابتی جهانی، شناخت نیاز مشتریان و متمایز ساختن خودشان از رقبا بیش ازپیش اهمیت حیاتی پیدا کرده است.
آسیب شناسی برندسازی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
157 - 228
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث برند و برندسازی برخلاف خاستگاه آن، به همه حوزه های اجتماعی از جمله آموزش عالی نفوذ کرده است. این پژوهش با هدف بررسی و تعیین مؤلفه های آسیب ساز برندسازی در آموزش عالی ایران و آسیب هایی که برندهای دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی و پژوهشی را تحت الشعاع قرار می دهند، انجام شد. به منظور تحقق این هدف، با 12 نفر از اساتید و صاحب نظران علمی و خبرگان دانشگاهی که با روش نمونه گیری غیر احتمالی قضاوتی و به صورت ارجاع زنجیره ای انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساخت یافته صورت گرفت. با تحلیل مصاحبه های ترانویسی شده از طریق روش تحلیل تم، 106 کد و 23 تم فرعی استخراج و در قالب هفت تم اصلی دسته بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد، آسیب های برندسازی در آموزش عالی در هفت دسته قابل تفکیک اند. فقر تفکر استراتژیک برندمحور، دولت سالاری، پیوند ناپایدار با ذی نفعان، کمّیت گرایی، طنین بین المللی محدود، فُرمالیسم علمی و درک مناسک گرایانه از مفهوم برند، قالب های اصلی آسیب زای برند دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور هستند. یافته های این پژوهش به سیاست گذاران و مدیران اجرایی آموزش عالی در راستای خلق، تقویت و توسعه برندهای دانشگاهی کمک شایان توجهی می کند.
شناسایی شاخص های توسعۀ ورزش در دانشگاه های ایران با رویکرد مدل EFQM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های توسعه ورزش در دانشگاه های ایرانی_ اسلامی با رویکرد مدل EFQM انجام شد. روش: روش پژوهش کیفی بود که با راهبرد زمینه یابی- اکتشافی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل همه متخصصان حوزه ورزش دانشگاهی، مدیران ارشد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، اساتید رشته مدیریت ورزشی و مدیران ادارات تربیت بدنی دانشگاه های سراسری شهر تهران بودند. بدین منظور با صاحب نظران به صورت هدف مند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند انجام شد و با 21 نفر اشباع نظری حاصل شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های کیفی پژوهش نیز از نرم افزار مکس کیو.دی.ای نسخه 2020 پرو استفاده شد و خروجی به وسیله نمودار درختی به نمایش درآمد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش درمجموع تعداد 124 شاخص شناسایی شد که در قالب 34 مفهوم و نه مقوله کلی دسته بندی گردید. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر لزوم توجه به ارزیابی عملکرد، برنامه ریزی و سازماندهی برنامه های مدون ورزشی دانشگاهی، رهبری، جامعه، امکانات و عوامل کالبدی، تحقیقات علمی و کاربردی، فرهنگ سازی ورزش دانشگاهی، مدیریت هزینه ها، آموزش و توسعه کارکنان، جذب و انتخاب کارکنان و تبلیغات و اطلاع رسانی در جهت توسعه ورزش دانشگاهی با رویکرد مدل EFQM در ادارات تربیت بدنی دانشگاه های کشور را پیشنهاد می کند.
شناسایی و مدل سازی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کارآمدی نظام اداری و ارائه خدمات عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
111 - 147
حوزههای تخصصی:
ارائه خدمات عمومی مناسب نقش مهمی در کارآمدی دولت ها و بهبود کیفیت حکمرانی دارد. دراین راستا استفاده از ظرفیت های هوش مصنوعی در اداره امور عمومی می تواند زمینه ساز ارتقای کیفیت تصمیم گیری در بخش دولتی شده و ارتقای کارآمدی خدمات عمومی به شهروندان و افزایش رضایت آن ها از حاکمیت را به همراه داشته باشد. براین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی کارکردهای هوش مصنوعی در ارتقای کیفیت خدمات عمومی تدوین شده است. همچنین پژوهش حاضر با مطالعه منابع علمی در حوزه کارکردهای هوش مصنوعی و براساس روش تحلیل مضمون، 11 کارکرد اصلی و مبناییس برای هوش مصنوعی در ارتقای نظام اداری شناسایی کرده است. در مرحله بعد با استفاده از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری (ISM)، کارکردهای شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفتند. دراین امتداد، تسهیل تصمیم گیری مبتنی بر داده در بخش عمومی به عنوان زیربنایی ترین کارکرد در سطح چهارم قرار گرفت و به عنوان کلیدی ترین کارکرد هوش مصنوعی در کارآمدی نظام اداری شناسایی شد. همچنین کارکردهای افزایش کیفیت و بهره وری اقتصادی ارائه خدمات، کاهش هزینه پیامدهای تصمیمات نسنجیده و ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی به عنوان خروجی ها و تأثیرات هوش مصنوعی شناخته شدند و در سطح اول قرار گرفتند. به علاوه کارکردهای هوشمندی و خودکارسازی فرایندها، بهره مندی از هوش جمعی و تعامل بیشتر با شهروندان، شخصی سازی خدمات، ارتقای کیفیت و هوشمندسازی مدیریت منابع انسانی، عارضه یابی هوشمند در ارائه خدمات عمومی و ایجاد زمینه تعامل هوشمند بین سازمانی به عنوان متغیرهای پیوندی و دارای خاصیت اهرمی در تحقق کارآمدی نظام اداری و خدمات عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی شناخته شدند.
ارائه فرا مدل خط مشی گذاری توسعه هوش مصنوعی در صنعت فینتک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت دولتی ایران دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 49
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری متحول کننده نقش بسیار مهمی در هوشمند کردن صنعت فناوری مالی یا فینتک داشته و باعث توسعه کاربردهای این صنعت شده است. این کاربرد گسترده اما با چالش ها و مسائل مختلف قانونی، اخلاقی، اجتماعی و مالی روبرو شده است. چالش هایی از قبیل نوآوری، پیچیدگی های تجاری، سازمانی و عملیاتی، انسانی و اجتماعی، محیطی، داده، پویا و یکپارچه که در صورتی که برای آن ها تدبیر لازم اتخاذ نشود نه تنها کاربردهای هوش مصنوعی را در جامعه تحت تأثیر قرار می دهد بلکه مشکلات اساسی تری را به وجود خواهد آورد. ریشه حل بسیاری از این تعارضات در خط مشی گذاری است. از آن جا که مدل های موجود خط مشی گذاری عمومی قابلیت مواجهه با این چالش ها را ندارد، لذا هدف از این پژوهش ارائه فرامدلی جهت توسعه هوش مصنوعی در صنعت فینتک است که در سطح خط مشی گذاری عمومی ارائه شده است. این فرامدل به عنوان پیش نیاز فرایند خط مشی گذاری جهت ارائه مدل های مورد نیاز برای این عرصه است. برای این منظور ابتدا مدل های خط مشی گذاری عمومی مورد بررسی قرار گرفت و 25 مدل تبیین شد. سپس از میان آن ها به وسیله شاخص هایی که از ادبیات موضوع استخراج شد، مدل های مناسب انتخاب شد. پس از آن با تجزیه مدل های انتخاب شده و ترکیب آن ها با روش فراقوم نگاری، فرامدل خط مشی گذاری توسعه هوش مصنوعی در صنعت فینتک با پنج گام ارائه شد. گام های این فرامدل عبارت اند از بررسی و شناسایی، تحلیل گزینه ها، اتخاذ خط مشی ها، اجرای خط مشی، و ارزیابی و بازنگری که هر گام شامل مراحل مشخصی است.
بررسی استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر پدافند غیر عامل با در نظر گرفتن اثر میانجی سواد اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
153 - 181
حوزههای تخصصی:
هدف: معرفی سواد اطلاعاتی و تأثیر آن بر هدایت صحیح سربازان آموزشی در جهت اجرای بهتر و عمیق تر پدافند غیرعامل است.روش شناسی: جامعه آماری موجود در پادگان 04 امام رضا علیه السلام با نمونه آماری با استفاده از روش سرشماری به تعداد 250 نفر، در راستای تعیین میزان آشنایی و آگاهی از سامانه های بر خط اجتماعی استفاده کرده و نتایج آن در این گزارش برای آشکارسازی تأثیر آشنایی با شبکه های اجتماعی و سواد اطلاعاتی بر پدافند غیرعامل به کار گرفته شده است.یافته ها: توجه به نتایج به دست آمده و نظر به اهمیت و جایگاه پدافند غیرعامل در افزایش توان بازدارندگی ملی و تأثیر مثبت شبکه های اجتماعی مجازی بر آن به منظور بهبود و ارتقای پدافند غیرعامل توجه ویژه ای به شبکه های اجتماعی مجازی و سواد رسانه ای داشت.نتیجه گیری: نتایج تحقیق با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری(لیزرر) نشان از تأثیر مثبت و معنادار شبکه های اجتماعی مجازی بر پدافند غیرعامل دارد که سواد رسانه ای در این بین نقش میانجی بر عهده دارد.
طراحی الگوی نفوذ سرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۹
183 - 211
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این تحقیق شناسایی مؤلفه های نفوذ سرزمینی و طراحی الگوی مرتبط است.
روش شناسی: این تحقیق ازلحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. برای شناسایی مؤلفه های نفوذ سرزمینی از اسناد و مدارک بالادستی و منابع کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده های کیفی مبتنی بر روش تحلیل تماتیک (نرم افزار مکس کیودا)، انجام که به شناسایی بیش از 87 مضمون پایه منجر گردیده است.
یافته ها: مضامین پایه مرتبط با نفوذ سرزمینی پس از ترکیب و تلخیص به 48 مضمون محوری تقلیل و در نهایت 9 مقوله اصلی به عنوان مؤلفه های کلیدی استخراج شده است و در نهایت پس از اخذ تأیید خبرگان با یک پرسشنامه محقق ساخته، الگوی نفوذ سرزمینی ارائه شده است.
نتیجه گیری: نتایج و یافته های این تحقیق نشان گر آن است که نفوذ سرزمینی یکی از مهم ترین ابعاد در حوزه نفوذ ژئوپلیتیکی بوده و مؤلفه های کلیدی آن عبارت اند از: برخورداری از موقعیت گذرگاهی برتر، قرارگیری در یک موقعیت ارتباطی بهتر، داشتن وسعت و قلمرو گسترده تر برای کشور نفوذکننده، هیدروپلیتیک و روابط آبی نفوذکننده در سایر کشورهای پیرامونی، شرایط اقلیمی مناسب تر نسبت به کشورهای نفوذپذیر، قرارگیری مکان های موردتوجه مانند: مکان های مذهبی و زیارتی یا قومی و تاریخی و... در داخل کشور نفوذکننده، تعدد همسایگان، دسترسی به آب های آزاد و میزان تسلط بر تنگه های بین المللی.
ساختارسازی مفهومی پیشران های شکل دهنده ی اتحاد استراتژیک در بستر روش TISM (مطالعه ی موردی: صنعت مبل منبت شهرستان ملایر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به جهت اهمیت بالای صنعت مبل منبت بررسی رویش اتحادهای استراتژیک در آن کاملاً ضروری است. در همین راستا، مطالعه ی حاضر در جهت ارائه ی ساختاری مفهومی از پیشران های شکل دهنده ی اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت اجرا شد. این مطالعه یک طرح آمیخته، توسعه ای، کاربردی و مقطعی است. روش گردآوری داده های آن میدانی و ابزارش مصاحبه و پرسشنامه، موضع فلسفی آن، در بخش کیفی تفسیری، در بخش کمی اثبات گرا بود. 20 خبره به روش هدفمند و گلوله برفی در طرح کیفی و ده نفر در بخش کمی آن به صورت هدفمند انتخاب شدند. روایی و پایایی هر دو ابزار در هر دو بخش کیفی و کمی ارزیابی و تأیید گردید. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از روش مدلسازی تفسیری ساختاری جامع استفاده شد. پیشران های تشکیل اتحاد استراتژیک متشکل از پیشران های کلان و محیطی، صنعتی، مرتبط با اتحاد، مرتبط با بنگاه و مرتبط با آمیخته ی بازاریابی می باشد. شواهد به دست آمده از روش مدلسازی تفسیری ساختاری جامع مبین آن بود که سازه ی مفهومی توسعه یافته دارای چهار سطح می باشد که سطح اول آن تشکیل شده از پیشران های مرتبط با آمیخته ی بازاریابی، سطح دوم پیشران های مرتبط با بنگاه و اتحاد، سطح سوم آن پیشران های مرتبط با صنعت و سطح چهارم آن پیشران های کلان و محیطی می باشد. نتایج این مطالعه منجر به شناخت پیشران های شکل گیری اتحاد استراتژیک در صنعت مبل منبت شهرستان ملایر گردید. پیشران های شناسایی شده در چهار سطح قرار گرفته و مؤثرترین آنها پیشران های کلان و محیطی بود.
بررسی نقش مدیریت منابع انسانی سبز بر بازار یابی سبز با نقش میانجی حسابداری محیطزیست (مورد مطالعه کارکنان شرکت پتروشیمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
187 - 208
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مدیریت منابع انسانی سبز بر بازاریابی سبز با نقش میانجی سابداری محیطزیست است. تحقق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علی پس رویدادی است. از نظر روش جمع آوری دادها، توصیفی است. همچنین بهدلیل اینکه رابطه بین متغیرها با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرد از نظر آماری روش همبستگی است که به شناخت رابطه در صورت وجود بین متغیرها میپردازد. در این تحقیق جامعه آماری کارکنان شرکت پتروشیمی شیراز بوده و 294 نفر هستند. با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه برابر با 384 بهدست آمد. همچنین برای سنجش متغیرها از پرسش نامه و برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS25 , SmartPLS3 استفاده شدهاست. به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری استفاده گردیدهاست. یافته ها حاکی از آن است که مدیریت منابع انسانی سبز بر بازاریابی سبز و بر حسابداری محیطزیست تأثیرگذار است. همچنین در تأثیر مدیریت منابع انسانی سبز بر بازاریابی سبز، متغیر حسابداری محیطزیست نقش میانجی دارد. این فرضیهها در مجموع نقش حیاتی مدیریت منابع انسانی سبز را در ترویج شیوههای تجاری پایدار برجسته میکنند. آنها پیشنهاد می کنند که مدیریت منابع انسانی سبز مؤثر نهتنها مستقیماً به بهبود استراتژی های بازاریابی سبز کمک می کند، بلکه شیوه های حسابداری محیطی را نیز تقویت می کند، که به نوبه خود رابطه بین مدیریت منابع انسانی سبز و تلاش های بازاریابی را واسطه می کند. این چارچوب بر اهمیت ادغام استراتژیهای منابع انسانی با اهداف زیست محیطی برای تقویت رویکردی جامع برای پایداری در عملیات تجاری تأکید میکند.
تخمین بهره وری حاشیه ای در شبکه های دو مرحله ای با حضور خروجی های نامطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت صنعتی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
213 - 255
حوزههای تخصصی:
در تکنولوژی تولید مطالعه اثر یک شاخص بر روی یک یا چند شاخص دیگر با حفظ کارایی، تحت عنوان نرخ حاشیه ای می توانند اطلاعات ارزنده ای را به منظور مدیریت بهتر سیستم در اختیار مدیران قرار دهند. در این مقاله هدف مطالعه تاثیر شاخص های معنادار بر هم و در ساختار دو مرحله ای خاص و با حضور خروجی های نامطلوب می باشد. در این مطالعه بر خلاف مطالعات پیشین تکنولوژی تولید در ساختار دو مرحله ای به دو زیر تکنولوژی افراز می شود و سپس با تمرکز بر مبحث کاربردی، ابتدا اثر ورودی مشخص از مرحله اول بر روی شاخص میانی سنجیده شده است و سپس با محاسبه تغییرات صورت پذیرفته در این شاخص که توسط مدل پیشنهادی محاسبه شده است به عنوان عامل انتقال اثر آن بر روی خروجی نهایی خاص سنجیده می شود. در این مقاله با تمرکز روی داده های جمع آوری شده از 21 نیروگاه برق استانی که متشکل از بخش های وابسته به هم "تولید" و "انتقال" می باشند، هر واحد ساختاری مشابه ساختار بیان شده دارند. با توجه به افراز تکنولوژی کل اثر افزایش یا کاهش مولفه انواع سوخت تحت عنوان ورودی مرحله اول بر روی جریان الکتریسیته گرفته شده و سپس تغییرات جریان الکتریسیته بر روی درآمد کل سیستم سنجیده می شود.
تحلیل فقهی گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی به عنوان ابزاری نوین در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی اسلامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
193 - 232
حوزههای تخصصی:
1. مقدمه و هدف بورس های اوراق بهادار همواره در تلاش اند ابزارهای مالی جدیدی متناسب با نیاز سرمایه گذاران طراحی کنند. یکی از این ابزارها، گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی است که در بسیاری از بورس های معتبر جهان (از جمله فرانکفورت، اشتوتگارت، لندن، پاریس، بخارست، ورشو و سوئیس) معامله می شود و معمولاً با هدف تأمین مالی منتشر می گردد. با وجود کاربردهای گسترده این گواهی، تاکنون تطابق آن با الزامات شرعی اسلامی مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی امکان راه اندازی معاملات گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی در بازار سرمایه ایران بر اساس فقه امامیه است. 2. مواد و روش ها این تحقیق با رویکرد کیفی و در قالب روش «اجتهاد چندمرحله ای» انجام شده است. در مرحله نخست، امکان انطباق معاملات گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی با سه عقد مضاربه، وکالت و شرکت بررسی شد. در مرحله دوم، داده ها از طریق برگزاری یک گروه کانونی متشکل از خبرگان فقه اقتصادی گردآوری گردید و نظرات آنان مورد تحلیل قرار گرفت. 3. یافته های تحقیق نتایج تحلیل ها نشان می دهد که از منظر فقه امامیه، معاملات گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی قابلیت انطباق با هر سه عقد مضاربه، وکالت و شرکت را دارد. همچنین خبرگان فقه اقتصادی در گروه کانونی نیز بر امکان بهره گیری از این ابزار در بازار سرمایه ایران تأکید کرده اند. 4. بحث و نتیجه گیری یافته های تحقیق نشان می دهد که انتشار و راه اندازی معاملات گواهی پوشش سرمایه ای غیرحدی در بازار سرمایه ایران از نظر فقهی قابل پذیرش است. این امر می تواند راهکاری برای توسعه ابزارهای مالی اسلامی و گسترش شیوه های تأمین مالی در بازار سرمایه ایران باشد.
ارائه مدل مفهومی اشتراک دانش و شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
هدف: با ورود به عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب و کارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است. یکی از این دستاوردهای عصرجدید ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها است، ازاین رو هدف از این پژوهش پاسخ به سؤال اصلی تحقیق یعنی، " چه عواملی بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیرگذار است؟ " بوده و بررسی میزان تأثیر عوامل شناسایی شده در کشور ایران، بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم با ارائه مدل مفهومی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و پیمایشی می باشد. به منظور گردآوری و تحلیل اطلاعات از روش ترکیبی (کیفی_کمی) استفاده شد، تلاش شد تا با ترکیب داده های کمی و کیفی، با دستیابی به شناختی عمیق از موضوع، زمینه افزایش تعمیم پذیری و صحت نتایج نیز فراهم گردد. در بخش کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، شامل 11نفر از خبرگان و متخصصین این حوزه و اساتید دانشگاهی است که به صورت هدفمند انتخاب گردیدند؛ ملاک انتخاب، آشنایی و شناخت خبرگان نسبت به موضوع مورد تحقیق و سابقه فعالیت متخصصین در حوزه باتری لیتیوم بود، که اعتبار بخش کیفی در نظر گرفته شد. در خصوص حجم نمونه نیز مصاحبه تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد و بدین ترتیب پس از مصاحبه یازدهم داده ها به اشباع رسیدند، مصاحبه ها به صورت حضوری و نمیه ساختاریافته توسط یک نفر انجام شد. در بخش کمی پژوهش، نمونه آماری 72 نفر بوده اند، ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محقق ساخته با طیف لیکرت پنج تایی بوده که در بین متخصصین شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم در استان تهران و البرز و قم و هچنین اساتید دانشگاهی توزیع گردید. طراحی پرسش نامه با توجه به ادبیات موضوع، انجام مصاحبه و شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم صورت گرفت. در گام اول (کیفی) به شناسایی عوامل شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم پرداختیم و در گام دوم (کمی) تأثیر مستقیم و غیر مستقیم عوامل شناسایی شده، بررسی شد.یافته ها: یافته ها در این پژوهش نشان داد که، متغیرهای شناسایی شده در گام اول(کیفی)، ساختار شبکه، عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی)، اشتراک دانش، اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار، می باشند. ساختارشبکه و عوامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار و اشتراک دانش به عنوان متغیرهای میانجی می باشند. بعد از ترسیم مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس نسخه 4 برازش و روابط بین متغیرها آزمون گردید. برازش مدل پیشنهادی تحقیق در سه بخش مدل های اندازه گیری ، ساختاری و کلی مورد تأیید قرار گرفت. در بخش مدل های اندازه گیری برای تعیین پایایی پرسشنامه از دو معیار ضریب پایایی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقادیر بالاتر از 0.7 نشان دهنده پایایی قابل قبول می باشد، که تمامی مقادیر بدست آمده مورد تأیید بود، همچنین نتایج مربوط به روایی همگرا، که با توجه به مقادیر AVE که بیشتر از عدد 0.5می باشند، روایی همگرا را مورد تأیید قرار داده است، روایی واگرا(ماتریس همبستگی، آزمون فورنل و لارکر) نیز مورد تأیید قرار گرفت. در بررسی مدل ساختاری، که در آن روابط میان متغیرها موردتوجه قرار گرفت، ضریب تعیین و ضریب قدرت بررسی شد و هر دو ضریب مورد تأیید قرار گرفت. در برازش بخش کلی، دو مدل اندازه گیری و مدل ساختاری مدنظر قرار گرفت و برازش بخش کلی کنترل شد، با توجه به مقدار به دست آمده 0.646 از فرمول GOF برازش کلی قوی برای مدل پژوهش را نشان داد. بدین ترتیب، ساختارشبکه با مقدار آماره T (0.706) و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (0.294) به دلیل کمتر بودن مقدار آماره T از عدد 1.96 به طور مستقیم بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم تأثیر ندارند و ساختار شبکه بر اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار با مقدار آماره T (25.880) تأثیر مثبت و معناداری دارد و ساختارشبکه بر اشتراک دانش با مقدار آماره T (2.828) تأثیر مثبت و معناداری دارد و اعتمادسازی بین شرکت های دانش بنیان همکار نیز بر اشتراک دانش با آماره T (8.824) تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین اشتراک دانش با آماره T (2.093) و عوامل محیطی(اجتماعی، فرهنگی، حکمرانی) با آماره T (2.645) نیز تأثیر مثبت و معناداری بر شبکه سازی شرکت های دانش بنیان در زنجیره ارزش باتری لیتیوم دارند .نتیجه گیری: باتوجه به اینکه ایران یک کشور درحال توسعه می باشد و سرعت شکل گیری شبکه در ایران (باوجود فرهنگ های متفاوت و عوامل اجتماعی ناپایدار و عوامل حکمرانی پیچیده) در بروکراسی حمایت از زنجیره ارزش باتری لیتیوم، کند می باشد؛ لذا شکل گیری شبکه در این فضای ناهمگون نیاز به حمایت های دولتی نظام مند و قانون گذاری قوه مقننه و ایفای نقش بازیگران مؤثر در این عرصه می باشد. شرایط محیطی معمولاً مربوط به صنعتی سازی اتفاق می افتد تا زمانی که زنجیره ارزش باتری لیتیوم در ایران در مرحله نمونه اولیه و توسعه فناوری می باشد عوامل محیطی تأثیرگذار، ولی با بار عاملی پایین می باشند؛ هنگامی این تأثیر به صورت چشمگیر خود را بروز می دهد که زنجیره ارزش باتری لیتیوم وارد فاز صنعتی شدن باشد و در آن زمان نیاز است اکوسیستم را شکل دهیم و آن اکوسیستم حلقه های بیرون که قوانین، منابع، سیاست گذاری و... است به شدت خود را نشان می دهد.محدودیت پژوهش: هر فعالیت پژوهشی با مشکلات و محدودیت هایی روبرو است از جمله محدودیت های این تحقیق به قرار ذیل است: از آنجایی که متغییرهای این پژوهش به ویژه اعتمادسازی یک ویژگی فردی است، اعتماد به پاسخ های افراد و صداقت آن ها دشوار است. پژوهش هایی از این جنس بر پایه جمع آوری اطلاعات زیاد و دقیق تحقق می یابد که به دلیل نوظهور بودن فناوری و عدم اعتماد و همکاری برخی از شرکت ها جامعه آماری را با محدودیت هایی همراه می نماید. این پژوهش محدود به شرکت های دانش بنیان فعال در حوزه باتری لیتیوم می باشد و نمی توان آن را برای همه شرکت های دانش بنیان در حوزه های دیگر تعمیم داد.اصالت/ارزش: در عصر فناوری اطلاعات و ارتباطات تغییرات عمده ای در حوزه کسب وکارها و شرکت ها در دنیا بوجود آمده است ، یکی از این دستاوردهای این ایجاد ارتباطات و همکاری های استراتژیک با سایر شرکت ها از طریق شبکه سازی است و این توانمندی شبکه سازی می تواند به شرکت ها در ایجاد و بهبود ساختار شبکه های کسب وکارشان کمک نماید.
بررسی تأثیر مؤلفه های منتخب مالی، شیوه زندگی و هوش هیجانی بر رفتار مدیریت مالی کارکنان اداره راه و شهرسازی یزد
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
116 - 136
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشرو باهدف بررسی تأثیر مؤلفه های منتخب مالی، شیوه زندگی و هوش هیجانی بر رفتار مدیریت مالی کارکنان اداره راه و شهرسازی یزد، انجام پذیرفت. پژوهش از نظر ماهیت و روش، از نوع پژوهش های توصیفی - پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارمندان اداره راه و شهرسازی شهرستان یزد در سال 1402-1403 در نظر گرفته شده که تعداد 132 نفر از طریق فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد که برای سنجش متغیرهای سواد مالی از پرسش نامه تونک و همکاران (2012)، فناوری مالی از پرسش نامه، سمائی و موسوی (۱۳۹۷)، برای سنجش هوش هیجانی از پرسش نامه وانگ و لاو (2002)، برای سنجش رفتار مدیریت مالی از پرسش نامه دیو و شیائو (2011)، برای سنجش خودکارآمدی مالی از پرسش نامه لون (2011)، شیوه زندگی از پرسش نامه (بشارت و حبیب نژاد، 1388)، و برای سنجش متغیر درآمد از طریق سنجش سؤالات جمعیت شناختی استفاده شد. روایی (تحلیل عاملی تأییدی، روایی همگرا و واگرا) ابزار پژوهش، بررسی و مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از آزمون ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی سنجیده شد و باتوجه به نتایج به دست آمده، می توان پایایی ابزار پژوهش را تأیید کرد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی با روش حداقل مربعات جزئی، به وسیله نرم افزارهای Excel و SmartPLS انجام شد. نتایج کسب شده از این پژوهش نشان داد سواد مالی، فناوری مالی، خودکارآمدی مالی، هوش هیجانی، شیوه زندگی بر رفتار مدیریت مالی تأثیر مثبت و معنی داری داشته، همچنین یافته ها نشان داد که درآمد بر رفتار مدیریت مالی در گروه های مختلف درآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی رابطه بین حسابداری تعهدی (میزان رعایت اصل تطابق) با جریانات نقدی عملیاتی در شرکتها
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۴ (جلد ۱)
217 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین حسابداری تعهدی (میزان رعایت اصل تطابق) با جریانات نقدی عملیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1401» می باشد. در این پژوهش؛ بکارگیری حسابداری تعهدی (میزان رعایت اصل تطابق) به عنوان متغیر مستقل و جریان نقدی عملیاتی به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای اندازه شرکت، استقلال هیئت مدیره، نرخ بازده داراییها، مخارج سرمایه ای، ارزش بازار به ارزش دفتری و اهرم مالی به عنوان متغیرهای کنترل می باشند. نمونه آماری پژوهش شامل 125 شرکت است. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی با رویکرد کاربردی بوده و روش گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و در بخش آزمون فرضیات از روش اسنادکاوی صورتهای مالی بوده است. به طور کلی روش آزمون فرضیات از روش آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه است. نتایج پژوهش نشان داد بین بکارگیری حسابداری تعهدی(میزان رعایت اصل تطابق) با جریان نقدی عملیاتی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد؛ بدین معنا که بکارگیری حسابداری تعهدی و رعایت اصل تطابق در گزارش هزینه ها و درآمدها موجب افزایش جریانات نقدی عملیاتی شرکت می گردد.
کنترل تورم در بیمه های عمر و سرمایه گذاری با جایگزینی ارزهای دیجیتال به جای پول سنتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶ (جلد ۳)
209 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی جایگزین کردن ارزهای دیجیتال به جای پول سنتی برای غلبه بر تورم در بیمه های عمر و سرمایه گذاری می باشد. مدل پیشنهادی شامل استفاده از ارزهای دیجیتال به عنوان ابزاری برای حفظ ارزش سرمایه و کاهش ریسک های ناشی از تورم است. این مقاله بر اساس مدل استدلالی- تحلیلی و روش پیمانی تدوین شده است. جامعه آماری این پژوهش، فعالان درصنعت بیمه و صاحب نظران بازارهای مالی و مقطع کارشناسی ارشد گروه مالی موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان می باشند. نتایج نشان می دهد که استفاده از ارزهای دیجیتال می تواند به عنوان یک پوشش مؤثر در برابر تورم عمل کند و به بیمه گذاران کمک کند تا ارزش واقعی سرمایه گذاری های خود را حفظ کنند.این مقاله همچنین به چالش ها و ریسک های مرتبط با استفاده از ارزهای دیجیتال در صنعت بیمه می پردازد و پیشنهاداتی برای بهبود و توسعه این مدل ارائه می دهد.کلمات کلیدی: کنترل تورم، ارزهای دیجیتال، بیمه عمر و سرمایه گذاری، حفظ ارزش سرمایه.