فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
161 - 188
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اصلی بهبود کارایی اقتصادی، نظام راهبری بنگاه (حاکمیت شرکتی) است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان مدیریت شرکت، هیئت مدیره، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است.در این پژوهش مدل جدیدی جهت تبیین رابطه میان حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت با نوآوری ارائه شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه یک مدل نظام مند در نوآوری جهت تبیین رابطه میان معیارهای حاکمیت شرکتی، ساختار مالکیت و ویژگی های شرکتی با استفاده از مدل دلفی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش تحلیلی پیمایشی و از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1397 انتخاب شده است. برای انتخاب نمونه پژوهش با استفاده از روش غربال گری (حذفی) تعداد 104 شرکت انتخاب گردید، که متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است و با استفاده از داده های ترکیبی کیفی و کمی، رگرسیون چند متغیره، نرم افزارspss نسخه 20 و ایویوز 7 رابطه آن ها با نوآوری شرکت به عنوان متغیر وابسته بررسی شده است. نتایج نشان می دهد در بین متغیرهای حاکمیت شرکتی و ساختار مالکیت، تمرکز مالکیت، مالکیت دولتی و مالکیت نهادی باعث کاهش نوآوری می شود، ولی متغیرهای نسبت اعضای غیرموظف و پاداش هیأت مدیره باعث بهبود وضعیت نوآوری در شرکت های بورسی می شوند. طبق این مدل سایر متغیرهای حاکمیت شرکتی تأثیر معنی داری بر نوآوری نداشته اند.
بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
159 - 180
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی داخلی در دهه اخیر به موضوعی مهم و اساسی در صنایع مختلف به خصوص صنعت خدمات، در میان مدیران و پژوهشگران تبدیل شده است. آشنا شدن با استراتژی یا سازوکار برندسازی داخلی و به طور کلی پی بردن به مفهوم و ابعاد آن، و همچنین در نظر داشتن ارزش های اخلاقی سازمان به منظور اطمینان از ایجاد و افزایش انگیزه در کارکنان در راستای تعدیل رفتارهای مخرب یا رفتارهای نادرست خود و دستیابی دانشگاه به اهداف از پیش تعیین شده، ضروری به نظر می رسد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش در بین کارکنان دانشگاه اردبیل صورت گرفته است که حجم نمونه آن بر اساس فرمول کوکران، 250 نفر تعیین شده است. در پژوهش حاضر، ابزار پرسشنامه به عنوان ابزار گردآوری داده ها در نظر گرفته شده است. به طوری که ابزار مزبور با توجه به دو بخش از جمله داده های جمعیت شناختی و سؤالات اختصاصی طراحی و تنظیم گردید. در ادامه، تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Spss و SmartPLS، و با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است.یافته های پژوهش: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان تأثیر دارد و از سوی دیگر، نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان در بین روابط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان مورد تأیید قرار گرفت. محدودیت ها و پیامدها: یکی از محدودیت های پژوهش حاضر به بسط مدل پژوهش بر می گردد. به عبارتی می توان اذعان کرد که در پژوهش حاضر به علت محدودیت زمانی و دیگر محدودیت ها، کلیه متغیرها در مدل پژوهشی لحاظ نشده است. علاوه بر این، لازم به ذکر است که در ادبیات پژوهش، منابع علمی لازم و کافی در رابطه با ابعاد متغیر برندسازی داخلی (آموزش، جلسات گروهی و توجیهی، و جهت دهی) و نقش تعدیل گر ارزش های اخلاقی سازمان در ارتباط برندسازی داخلی و رفتارهای ضد شهروندی کم و محدود بود. در نهایت، از دیگر محدودیت ها می توان به کنترل نکردن تأثیر سایر متغیرها، فشار کمبود زمان پاسخ دهندگان و عدم همکاری مناسب برخی از مدیران و کارکنان دانشگاه اشاره کرد.پیامدهای عملی: یکی از معضلات اساسی در دانشگاه ها در خصوص سرمایه های انسانی بروز رفتارهای ضد شهروندی و مخرب همچون لجبازی و خودسری، مقاومت در برابر اقتدار، طفره رفتن از کار، کینه توزی و پرخاشگری است. رفتارهای مذکور هم بر عملکرد دانشگاه ها و هم بر روابط افراد و روحیه همکاری کارکنان مؤثر است. از این رو، یافته های پژوهش می تواند به مدیران دانشگاه راهکارهای مناسبی از حیث استراتژی برندسازی داخلی و ارزش های اخلاقی سازمان ارائه دهد. در واقع، با در نظر گرفتن برنامه های آموزشی سنجیده و مناسب، برقراری ارتباطات دو سویه، برگزاری جلسات روزانه و گروهی، و همچنین با تأکید بر فرهنگ اخلاق مدار می توان رفتارهای ضد شهروندی و غیراخلاقی کارکنان را کاهش داد و در نهایت روابط بین کارکنان و عملکرد دانشگاه را بهبود بخشید.ابتکار یا ارزش مقاله: پژوهش حاضر یکی از معدود و اندک پژوهش های انجام یافته در سطح جهان است که پژوهشگران در تلاش بودند تا بتوانند تأثیر برندسازی داخلی بر رفتارهای ضد شهروندی سازمانی کارکنان با نقش تعدیلگر ارزش های اخلاقی سازمان را در بین کارکنان دانشگاه مورد آزمون و بررسی قرار دهند؛ زیرا پژوهشگران پیشین کمتر و به صورت محدود به مطالعه و بررسی استراتژی برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی یا رفتارهای مخرب سازمانی کارکنان پرداختند. البته توجه به این امر حائز اهمیت است که نوآوری و ابتکار اصلی پژوهش حاضر به بررسی ارزش های اخلاقی سازمان یا در اصطلاح دیگر فرهنگ اخلاق مدار به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط سازوکار برندسازی داخلی و رفتارهای ضدشهروندی سازمانی کارکنان برمی گردد. به طوری که مورد بررسی قرار دادن ارزش های اخلاقی سازمان به عنوان نقش تعدیلگر در ارتباط اشاره شده، اهمیت شایان توجهی دارد؛ چرا که ارزش ه ای اخلاق ی سازمان از مهم ترین ابعاد فرهنگ سازمان، ب ه عن وان ترکیبی از ارزش های فردی کارکنان و خط مشی های رسمی و غیررسمی، و همچنین به عن وان خلقیات سازمان تلقی می شوند.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
تأثیر پارانوئید سازمانی بر تقلب در نظام گزارشگری مالی با میانجی گری وفاداری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارانویید سازمانی به عنوان یک اختلال شخصیتی سبب بدبینی کارکنان سازمان ها در قبال فضای شغلی محل کارشان می گردد که حاصل آن گرایشات رفتاری غیراخلاقی در سازمان خواهد بود. تقلب حسابداران یکی از مهم ترین این گرایشات است که حاصل پسایندهای پارانوئید سازمانی است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرگذاری پارانوئید سازمانی بر تقلب در گزارشگری مالی با تاکید بر نقش میانجی وفاداری سازمانی به عنوان یکی از مهمترین پسایندهای پارانوئید می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ شیوه اجرا کمی است. داده های جمع آوری شده با روش معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش در قلمرو زمانی سال 1402 شامل حسابداران و مدیران مالی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار است که با استفاده از روش نمونه گیری معادلات ساختاری تعداد 295 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه استاندارد است. یافته های پژوهش نشان داد پارانوئید سازمانی بر تقلب در گزارشگری مالی تاثیر مستقیم و اثرگذاری معکوس بر وفاداری سازمانی دارد و همچنین وفاداری سازمانی بر تقلب در گزارشگری مالی تاثیر معکوس دارد. در نهایت، پارانوئید سازمانی به طور غیرمستقیم و با میانجیگری وفاداری سازمانی بر رفتار متقلبانه حسابداران تاثیرگذار خواهد بود. پسایندهای پارانوئید سازمانی با کاهش وفاداری حسابداران سبب افزایش رفتارهای متقلبانه حسابداران و در نهایت کاهش کیفیت گزارشگری مالی می گردد. با توجه به اینکه تاکنون پژوهشی در این حوزه صورت نگرفته، نتایج پژوهش حاضر ضمن توسعه مبانی نظری، به مدیران و سیاست گذاران سازمانی در راستای شناسایی عوامل سازمانی محرک رفتارهای متقلبانه و پیشگیری از وقوع آنها کمک می کند.
شناسایی عوامل موثر بر ترجیح برند بانک با توجه به قابلیت های بانکی و ویژگی های مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
68 - 87
حوزههای تخصصی:
درک خوب از انگیزه های ایجادکننده ترجیحات مشتریان، میتواند به بانکها کمک کند تا مشتریان خود را بهتر بفهمند، نقدینگی بیشتری جذب کنند و باعث توسعه اقتصادی شوند. اما رفتار مصرف کنندگان در انتخاب بانکها و عواملی که باعث ایجاد ترجیحات انتخابی در آنها می شود، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش می تواند چارچوب و زیربنایی در جهت توسعه قابلیت های بانکی با توجه به ظرفیت های آن در جهت ترجیح برند قرار گرفته و از طرفی دیگر میتواند نقشه راهی برای مدیران و شرکتهای ذیربط قرار گرفته و بینش های عملی را برای مشتریان و بانکداران و بخش های تجاری که به دنبال افزایش مزیت رقابتی خود هستند، ارائه می دهد. این پژوهش در دو بخش کمی و کیفی انجام شده است و روش تحقیق مورد استفاده روش ترکیبی است.در فاز کیفی ، از روش دلفی با حضور خبرگان بانکی و اساتید دانشگاهی استفاده گردیدکه نهایتاً به شناسایی شاخص هادر نه بعد عوامل رفتاری، عوامل بازاریابی، عوامل داخلی ، عوامل رقابتی،عوامل جمعیت شناختی،عوامل روانشناختی،عوامل استراتژیک ، عوامل عملکردی و عوامل زیرساختی به طراحی مدل مفهومی انجامید. همچنین مدل نهایی، توسط خبرگان سازمانی پالایش گردید مدل به دست آمده، در بخش کمی با روش مدلسازی معادلات ساختاری در جامعه مشتریان شعب بانک مسکن استان گیلان مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که عوامل روانشناختی، داخلی، رقابتی بیشترین تاثیر را بر ترجیح برند داشته ولذا مدیران می توانندبرای ایجاد ترجیحات برندخود درذهن مشتری و ترغیب به خرید، زیرمجموعه این عوامل را مد نظر قرار دهند.
تجزیه و تحلیل و بهبود بازده خط تولید با استفاده از شبیه سازی درصنعت قطعات خودرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
68 - 97
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: توجه به تولید و افزایش بهره وری صنایع می تواند ضمن تسریع در رشد و توسعه صنعتی، این روند را در مسیری اصولی و پایدار هدایت کند. ارزیابی بازده تولید و تلاش برای بهبود آن نقش کلیدی در پیشرفت و توسعه صنایع ایفا می کند. در این پژوهش، رویکردی نوآورانه برای ارزیابی و بهبود بازده تولید یک خط تولید ارائه شده است که از شبیه سازی به عنوان ابزار اصلی استفاده می کند. این رویکرد همچنین به بازمهندسی فرآیندهای خط تولید می پردازد. اهداف اصلی این تحقیق شامل شناسایی گلوگاه های موجود در فرآیند تولید، تحلیل مدت زمان چرخه تولید، ارزیابی ظرفیت بافرهای سیستم در بازه های زمانی مشخص، و تعیین ظرفیت بهینه منابع مورد نیاز کارخانه است.
روش: این مقاله به بررسی و مدل سازی یک خط تولید تمام اتوماتیک می پردازد و چارچوبی نظام مند بر پایه شبیه سازی گسسته پیشامد ارائه می دهد. فرآیند مدل سازی در دو مرحله انجام شده است: در مرحله اول، مدل سازی بدون در نظر گرفتن فعالیت های دوباره کاری و جداسازی صورت گرفته، و در مرحله دوم این جزئیات به مدل اضافه شده اند. در این مرحله، داده های واقعی جمع آوری شده از مطالعه موردی در مدل اعمال شده اند. برای اطمینان از صحت مدل طراحی شده، منطق فرآیند مدل سازی به صورت مداوم ارزیابی شده و نتایج مدل با داده های واقعی سیستم مقایسه شده اند. پس از شناسایی عوامل کاهش دهنده بازده خط تولید، چهار سناریوی پیشنهادی برای بهبود بازده خط تولید طراحی و در مدل شبیه سازی مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین، تحلیل حساسیت سناریوها و ارزیابی اثرات آن ها با استفاده از قابلیت های نرم افزار ارنا انجام شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که اضافه کردن جزئیاتی مانند زمان استراحت اپراتورها و زمان های خرابی به مدل، که موجب واقعی تر شدن شبیه سازی می شود، بازده خط تولید را از 80 درصد به 57 درصد کاهش داده است. همچنین، فعالیت های دوباره کاری و جداسازی نقش قابل توجهی در کاهش بازده ایفا کرده اند. در مدل بهینه، چهار سناریوی بهبود مورد بررسی قرار گرفت. در سناریوی اول، تغییر ظرفیت منابع مربوط به فعالیت های اصلی در یک مدل ترکیبی مورد ارزیابی قرار گرفت. این تغییرات به کاهش چشمگیر زمان انتظار موجودیت ها در صف فعالیت ها و همچنین کاهش زمان فرآیند منجر شد. در سناریوی دوم، با کاهش درصد قطعاتی که به دوباره کاری و جداسازی نیاز دارند، بازده خط تولید به طور قابل توجهی افزایش یافت. سناریوی سوم با هدف کمینه سازی زمان فرآیند از طریق تعیین مقادیر بهینه متغیرهای کنترلی تدوین شد و درنهایت، سناریوی چهارم با تمرکز بر بیشینه سازی بازده از طریق تعیین ظرفیت بهینه منابع انجام شد. در تمامی سناریوها، مشخص شد که افزایش تعداد منابع در فعالیت هایی که به عنوان گلوگاه شناسایی شده اند، با ترکیب های منطقی و بهینه، موجب افزایش بازده فرآیند می شود. علاوه بر این، تحلیل حساسیت مدل نشان داد که نتایج سناریوهای بهبود با واقعیت سیستم هم راستا بوده و قابلیت اجرا دارند.
نتیجه گیری: یافته ها نشان دادند که استفاده از روش شبیه سازی گسسته پیشامد می تواند ابزاری مؤثر برای مدیران باشد تا بدون تحمل هزینه های جبران ناپذیر، تصمیمات آگاهانه تری در زمینه بهبود بازده تولید اتخاذ کنند. نتایج این تحقیق همچنین همخوانی قابل توجهی با پژوهش های پیشین دارد که از شبیه سازی گسسته پیشامد برای بهینه سازی فرآیندهای مختلف سازمانی استفاده کرده اند و تأثیر مثبت این رویکرد را بر بهبود عملکرد فرآیندها تأیید می کنند.
شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: یکی از مهم ترین مسائلی که عملکرد سازمانها را تحت تاثیر قرار داده و زمینه موفقیت آنها را فراهم می آورد مسئله سلامت سازمان است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی، تربیتی و اداری مدارس و پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرای برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه گردد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور انجام گرفت.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی با رویکرد کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 25 نفر از خبرگان که به عنوان تیم تصمیم در شناسایی شاخص ها و ابعاد متغیرها که از روش غیرتصادفی (هدفمند) و روش گلوله برفی استفاده شد.یافته ها: مطابق با یافته های پژوهش، برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور، 57 شاخص در غالب 13 مولفه و 3 بعد(سازمانی، مدیریتی و رفتاری) شناسایی شد. برای بعد سازمانی معیارهای رویکرد، پاسخگو بودن، اجتماع پذیری، یادگیری و جو، برای برای بعد مدیریتی معیارهای رهبری، انگیزش، فرآیند و مالی و برای بعد رفتاری معیارهای نوآوری، فرهنگ سازی، توسعه کارکنان و اعتبار سازی تقسیم شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که برای سلامت سازمانی در ادارات آموزش و پرورش کشور باید به سه بعد سازمانی، مدیریتی و رفتاری توجه داشت.
گزارشی از اخلاق و مفاهیم اقتصادی در رساله حقوق امام سجاد (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رساله الحقوق امام سجاد(ع) از منظر ادبیات علم اقتصاد انجام شد. این رساله با بیش از ۵۰ وظیفه برای فرد نسبت به دیگران، درسنامه ای اخلاقی و بیان کننده رفتار انسان در حوزه روابط فردی و اجتماعی است. حقوق مطرح شده در این رساله، در بر گیرنده بسیاری از روابط اجتماعی انسان است. روش: در این مقاله سعی شده است با تکیه بر قرآن کریم و نیز استفاده از چارچوبهای دانش اقتصاد، به استخراج مفاهیم اقتصادی از رساله الحقوق پرداخته شود. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد مفاهیمی مانند همزمانی منفعت دین و دنیا، ممنوعیت مطلق مال حرام، صدقه: پس انداز- امانت نزد خداوند، تکلیف آسان بر مردم: عدم افراط، حق حاکم: وظیفه در مقابل مردم، حق مردم بر حکومت، حق شریک، حق مال و حق بستانکار، مفاهیمی اند که امام سجاد(ع) دیدگاههای اقتصادی خویش را ذیل آنها مطرح فرموده اند.
تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۷ (جلد ۱)
151 - 169
حوزههای تخصصی:
بلوغ فناوری اطلاعات فرصت های منحصر به فردی را برای کشورهای در حال توسعه به وجود می آورد تا بتوانند در اقتصاد جهانی به رقابت بپردازند. رشد روزافزون فناوری بخصوص فناوری اطلاعات در جهان، موانع و مشکلات زمانی و مکانی مربوط به امور تجاری را کاهش داده است و دسترسی عمومی مردم به اینترنت باعث شده امکان تجارت و کسب و کار از طریق اینترنت و یا به عبارتی تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی از جایگاه ویژه ای در کشورهای توسعه یافته برخوردار شود. هدف اصلی از انجام این تحقیق تاثیر سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد مالی شهرداری منطقه ۱ کرج با در نظر گرفتن نقش میانجی مدیریت دانش تعیین شد. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل و بررسی داده ها از دو بخش تحلیل توصیفی و استنباطی استفاده شد. در بخش تحلیل توصیفی در قالب جدول توزیع فراوانی، درصدها و رسم نمودارها و بررسی مشخصات جمعیت شناختی پاسخ دهندگان با استفاده از نرم افزار SPSS20 پرداخته و در بخش تحلیل استنباطی از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد؛ سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و ارتباطات با آماره t برابر با 2.920 که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار گزارش شد، بر عملکرد مالی شهرداری کرج تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی تأثیر محاسبات ابری در افزایش کارایی و بهینه سازی فرآیندهای حسابداری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۸ (جلد ۲)
244 - 259
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات سریع فناوری در عصر انقلاب صنعتی ۴.۰، کسب وکارها نیازمند ابزارهایی برای بهینه سازی فرآیندهای خود هستند. رایانش ابری به عنوان یکی از این ابزارها، نقش کلیدی در مدیریت داده ها و اطلاعات مالی ایفا می کند و دسترسی بلادرنگ به اطلاعات، کاهش هزینه ها و افزایش کارایی عملیاتی را ممکن می سازد. این مقاله نشان می دهد که سیستم های حسابداری سنتی مبتنی بر ذخیره سازی محلی، جای خود را به سیستم های مبتنی بر رایانش ابری داده اند. این فناوری به حسابداران امکان پردازش آسان اطلاعات مالی، انجام تحلیل های پیچیده تر و تصمیم گیری های به موقع و آگاهانه تر را می دهد. همچنین، رایانش ابری مقیاس پذیری عملیات را افزایش داده و مدیریت منابع مالی و انسانی را بهبود می بخشد. با این حال، پیاده سازی این فناوری با چالش هایی مانند مسائل امنیتی و انتخاب ارائه دهندگان خدمات مناسب همراه است. شرکت ها باید برنامه ریزی دقیقی برای پذیرش رایانش ابری داشته باشند، نیروی انسانی را آموزش دهند و موانع فرهنگی را برطرف کنند. این تحقیق با استفاده از روش کیفی و مطالعه موردی، تأثیرات مثبت رایانش ابری بر کارایی حسابداری را بررسی کرده و عوامل مؤثر در پذیرش این فناوری را شناسایی می کند. نتایج نشان می دهد که رایانش ابری به ابزاری ضروری برای بهبود بهره وری فرآیندهای حسابداری تبدیل شده است. این فناوری با تسریع پردازش تراکنش ها، افزایش دقت ثبت داده ها و تسهیل دسترسی به اطلاعات مالی، به شرکت ها کمک می کند تا در محیط رقابتی امروز موفق عمل کنند. با این حال، شرکت ها باید چالش های امنیتی و مدیریتی را به طور جدی در نظر بگیرند تا از مزایای کامل این فناوری بهره مند شوند.
نگرشی انتقادی به نظریه رایج سازمان و مدیریت پس از رکود بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه یافتن جایگزین برای نظریه رایج سازمان و مدیریت چندی است که در محافل تحقیقاتی غرب نمود کرده و اکنون گروه معتنابهی از پژوهشگران در کشورهای غربی معتقدند این نظریه و نیز مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه فکری آن در حل مسائل جامعه دچار ناکارآمدی است. این اندیشه بخصوص بعد از بحران اقتصادی سال 2008 میلادی قدرت گرفت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل دیدگاه های این منتقدان است. تحقیق حاضر ضمن بررسی و تحلیل این دیدگاه های انتقادی، دسته بندی تازه ای را از انتقادات موجود نسبت به مکتب سرمایه داری و نظریه رایج سازمان و مدیریت ارایه کرده است. یکی از ثمرات پژوهش حاضر، زمینه سازی برای ارایه نگاه اسلام در عرصه مدیریت است. درواقع، وقتی روشن شود که محققان نظریه رایج سازمان و مدیریت در مهد این نظریه، خود از منتقدان آن شده اند زمینه فراهم خواهد شد تا دیدگاه مدیریت اسلامی به عنوان یک جایگزین پیشنهاد شود. همچنین دسته بندی ارایه شده از دیدگاه های انتقادی موجود زمینه سازی دیگری برای تبیین دیدگاه مدیریت اسلامی از جهت تعیین محل نزاع نظری صورت میدهد. این تحقیق با روش «تحقیق کتابخانه ای» صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، دیدگاه های منتقدان بعد از بحران اقتصادی 2008 میلادی در سه سطح کلان، میانی و خرد تحلیل میشود. در سطح کلان، انتقادات موجود متوجه مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه نظریه رایج سازمان و مدیریت می باشد. در این سطح، مفاهیم بنیادین این مکتب نظیر «کار»، «تبادل و مصرف»، و «منابع» موضوع واکاوی انتقادی قرار گرفته است. در سطح میانی، انتقادات متوجه سازوکار «سازمان» و نظریه رایج مدیریت به عنوان نرم افزار اداره سازمان می باشد. در سطح خرد نیز از نگرش و رویکرد نظریه رایج مدیریت به افراد انسانی به عنوان اجزای سازمان انتقاد شده و توصیه هایی در جهت اصلاح رویکردهای رایج ارایه شده است.
سکوت گزینی حسابرسان دیوان محاسبات کشور بر پایه تئوری های پشتوانه سکوت (مطالعه ای کیفی با بهره گیری از روش فراترکیب و گروه کانونی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش شناسایی مهمترین علل سکوت گزینی حسابرسان دیوان محاسبات کشور بر پایه 9 مورد از تئوری های پشتوانه سکوت گزینی است.
روش: برای استخراج علل سکوت گزینی از روش کیفی فراترکیب و تکنیک گروه کانونی استفاده شد. موضوع سکوت گزینی از سال 2001 میلادی به بعد مورد توجه قرار گرفت، لذا پژوهش های 23 سال اخیر در روش فراترکیب مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از روش فراترکیب منجر به شناسایی 44 مورد از علل سکوت گزینی شد که پس از مطرح شدن آنها در جلسات گروه کانونی (متشکل از از حسابرسان دیوان محاسبات و با تخصص حسابرسی و به تعداد 12 نفر) و گزینش مهمترین علل با عنایت به ارتباط آنها با فضای دیوان محاسبات و همچنین به پشتوانه تئوری های سقف شیشه ای، انتخاب، بار شناختی، شناخت اجتماعی، محرومیت، بازی ها، مارپیچ سکوت، تبادل اجتماعی و حفاظت از منابع، 13 مورد نهایی گزینش شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از گروه کانونی نشان داد، نظریه غالب و بستر اصلی قابل تفسیر علل سکوت گزینی در دیوان محاسبات کشور، نظریه تبادل اجتماعی، بازی ها و حفاظت از منابع است. در سوی دیگر، نظریه ای که کوچکترین پهنه کاربردی را از بین نه نظریه برای توجیه علل سکوت گزینی به خود اختصاص داده است، نظریه سقف شیشه ای است.
دانش افزایی: این مقاله نشان می دهد علل وقوع سکوت گزینی در دستگاه نظارتی حاکمیتی با علل سکوت گزینی حسابرسان در بخش خصوصی تفاوت دارد. علاوه بر این، تئوری هایی که توجیه کننده بستر وقوع سکوت است را تبیین می کند.
طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار (مطالعه ای در وزارت اقتصاد و دارایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان بزرگ و کشور های توسعه یافته با پیروی از الگوها و مدل های مدیریت منابع انسانی به موفقیت های چشم گیری دست یافته اند. هدف تحقیق حاضر شناسایی و ارائه ابعاد طراحی الگوی مدیریت منابع انسانی پایدار در وزارت اقتصاد و دارایی ایران است. این پژوهش در بخش کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا تماتیک تعداد 955 کد را با به کارگیری مصاحبه با خبرگان و 122عکس منتخب در نرم افزار مکس کیو دا شناسایی نمود، که با در نظر گرفتن فراوانی در مجموع 743 کد با فراوانی استخراج گردید. در میان کدهای شناسایی شده مقوله سرمایه انسانی (266 ارجاع)، عملکرد مالی (103 ارجاع)، مدیریت سبز (143 ارجاع)، در زمره مهم ترین کدهای شناسایی شده قرار گرفتند، سپس در فاز کمی با به کارگیری پرسش نامه مستخرج شده از فاز کیفی با استفاده از معادلات ساختاری در ابتدا به پیش پردازش داده ها و تحلیل استنباطی پرداخته شد. در تحقیق حاضر با توجه به بررسی پیشینه پژوهشی و تحلیل نهایی در حوزه مدیریت منابع انسانی پایدار در بین سه بعد پایداری به ترتیب اجتماعی(472 ارجاع)، اقتصادی(183 ارجاع) و زیست محیطی(269 ارجاع) بیشترین اهمیت و ارجاع را به خود اختصاص دادند.
ارزیابی دسترسی به فضای باز شهری در بحران زلزله بر اساس مدل تحلیل شبکه (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ایران و شرایط خاص سیاسی، زلزله خیزی، فیزیکی و جمعیتی، کلان شهر تهران را در موقعیت حساسی هنگام بحران زلزله قرار داده است. ارزیابی شبکه ارتباطی و توزیع فضاهای باز شهری نقش مهمی در تخلیه اضطراری و کاهش آسیب پذیری شهرها دارد. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی و تحلیل دسترسی به این فضاها به منظور کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع زلزله است. در ابتدا، فضاهای باز شناسایی و نقاط تمرکز جمعیت با استفاده از تحلیل نقاط داغ و سرد تعیین شده است. سپس با استفاده از تکنیک میانگین نزدیک ترین همسایه، الگوی فضایی نقاط جمعیتی شناسایی و فاصله آن ها نسبت به فضاهای باز محاسبه گردید .نتایج نشان می دهد که فضاهای باز نسبت به فضاهای نیمه باز از فراوانی بیشتری برخوردارند و عمدتاً در بخش های شمالی منطقه قرار دارند. همچنین، تراکم جمعیت در مرکز منطقه بالا و در بخش های شرقی پایین است و به طور متوسط، فاصله نقاط تمرکز جمعیت با فضاهای باز و نیمه باز به ترتیب 300 و 400 متر است. تحلیل محدوده خدمات نشان می دهد که دسترسی به فضاهای باز در مدت زمان 15 تا 300 ثانیه امکان پذیر است، اما در برخی مناطق غربی دسترسی محدود است. دسترسی به فضاهای نیمه باز وضعیت مطلوبی ندارد و در بخش های از شمال، غرب و شرق منطقه دسترسی امکان پذیر نخواهد بود. به طور کلی هنگام وقوع زلزله در سطح منطقه غیر از قسمت هایی از لبه غربی و شرقی طی زمان مذکور دسترسی مناسبی به فضاهای امن وجود دارد.
طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری ایران
حوزههای تخصصی:
در جهان کسب وکار امروزی فناوری های دیجیتال با سرعتی فزاینده و انقلابی به پیشرفت خود ادامه می دهند و از آن با عنوان انقلاب صنعتی چهارم یاد می شود؛ به طوری که هیچ یک از جنبه های مختلف کسب وکارها از امواج خروشان آن در امان نمانده و منجر به تغییر، اصلاح و تعدیلِ کسب وکارها شده است. بازاریابی یکی از علوم حیاتی و مهم در مدیریت و کسب وکار است که به شدت تحت تأثیر فناوری اطلاعات قرار گرفته است. نمونه بارز آن بازاریابی دیجیتال است. هدف پژوهش حاضر طراحی مدل بازاریابی دیجیتال در صنعت بانکداری کشور است. مشارکت کنندگان پژوهش ۱۴ تن از کارشناسان و اساتید دانشگاهی حوزه بازاریابی، خبرگان و متخصصین بانک ها و مطلعین با روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) و بر اساس قاعده اشباع نظری بود است. به منظور یافتن عبارات و جمله های معنی دار از متن مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان از تکنیک کیفی تحلیل مضمون استفاده شد؛ در مرحله اول از طریق ترکیب مفاهیم به دست آمده ۸۵ مضمون کلیدی شناسایی شد، سپس در مرحله دوم از طریق شناسایی شباهت در ساختار زیربنایی مضامین کلیدی، ۲۱ مضمون یکپارچه کننده استخراج گردید و نهایتاً با ادغام ساختارهای مشابه مضامین یکپارچه کننده، این مضامین در ۶ مضمون کلان: مشتری مداری دیجیتال، بازار محوری دیجیتال، استراتژی بازاریابی دیجیتال، هم آفرینی ارزش دیجیتال، برندسازی دیجیتال و مدیریت بانکی دیجیتال قرار گرفتند.
طراحی مدلی جهت پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی با تاکید بر شبکه عصبی مصنوعی GRU در صنایع فلزی خودرو و قطعه سازی و مواد و فرآورده های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۵)
249 - 274
حوزههای تخصصی:
پیش بینی ارزش گذاری معاملات بلوکی سبب می شود تا بازار بتواند به شیوه ای کارآمد کنترل بر شرکت ها را ارزیابی کند. هدف این پژوهش اندازه گیری شاخص های اثر گذار بر معاملات بلوکی در سه صنعت فعال در بورس اوراق بهادار تهران و میزان تاثیراین شاخص ها بر ارزش گداری معاملات بلوکی با بکارگیری آزمون Rmse بر روی داده هایTest موردمطالعه قرارگرفته است. با بهره گی ری از شبکه عصبی یادگیری عمیق، مدلGru روی صنایعی که تعداد جامعه اش در بورس زیاد است، (صنایع فلزات اساسی :فولاد، خودروو ساخت قطعات :خساپا، مواد ومحصولات دارویی دالبر) ازمجموعه شرکت های پذیرفت ه ش ده درس ازمان ب ورس اوراق بهادارتهران برای دوره زمانی 1390تا1400 استفاده شده است. مدیران صنایع شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با آگاهی از چگونگی تاثیر این مدل بر ارزش گذاری معاملات بلوکی می توانند روند تغییرات قیمت سهام بلوکی را کنترل نموده ریسک سرمایه گذاری در شرکت و در نهایت ریسک تأمین مالی را برای شرکت پایین آورند. درسطح تفکیکی صنایع، نتایج تاثیر شاخص های مالی بر ارزش گداری معاملات بلوکی درهرصنعت باصنایع دیگر متفاوت است ک ه بیانگر استقلال صنایع از یکدیگر است.در مدل ارائه شده با اندازه گیری ارزش گذاری معاملات بلوکی به مدیران صنایع در بورس و استفاده کنندگان صاحبان سهام و سهامداران معاملات بلوکی در ارزیابی بهتر قیمت گذاری کمک می کند.
تأثیر ایجاد و توسعه کنترل ها بر عملکرد حسابداران، نقش تعدیلی تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
48 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر ایجاد و توسعه کنترل ها بر عملکرد حسابداران، نقش تعدیلی تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران می باشد.
روش: این پژوهش با توجه به ملاک هدف از نوع کاربردی، با توجه به ملاک ماهیت و نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی می باشد. همچنین این پژوهش براساس استراتژی، پیمایشی، بر اساس افق زمانی، مقطعی، می باشد. همچنین از نظر محیط انجام پژوهش، میدانی می باشد. همچنین پژوهش حاضر بر اساس میزان دخالت پژوهشگر از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری حسابداران شاغل در حرفه حسابداری و مدیران مالی در شهر یزد به تعداد نامحدود و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوهن 180 نفر می باشد که در این پژوهش تعداد 233 پرسشنامه بطور کامل جمع آوری شد. روش نمونه گیری این پژوهش، از نوع غیراحتمالی در دسترس می باشد. در بازه زمانی فروردین تا شهریور ماه سال 1402 داده های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. داده های پژوهش با استفاده از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار پی.ال.اس نسخه 03 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که ایجاد کنترل، توسعه کنترل و تکراری بودن کارها با عملکرد حسابداران رابطه دارند. بااین وجود، تمایل حسابداران با عملکرد حسابداران رابطه ندارد. علاوه براین، تکراری بودن کارها و تمایل حسابداران بر رابطه بین ایجاد کنترل و توسعه کنترل با عملکرد حسابداران اثرگذار نیستند.
مدل سازی ساختاری بر مبنای یکپارچگی زنجیره تأمین دررابطه با ریسک زنجیره تأمین، کیفیت و قابلیت نوآوری محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
113 - 148
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی ویژگی های منحصربه فرد زنجیره تأمین محصولات غذایی، به بررسی تأثیر یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی؛ متشکل از یکپارچگی داخلی، تأمین کننده و مشتری، به کیفیت محصولات غذایی و قابلیت نوآوری محصول می پردازد. مدیران باید اهمیت یکپارچه سازی تأمین کننده و مشتری را -هنگام پاسخ به ریسک زنجیره تأمین و عدم قطعیت شرکت- درک کنند. داده ها از ۱۶۸ مدیر فعال در صنایع غذایی استان تهران جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار حداقل مربعات جزئی (SmartPLS 3.0) -با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)- استفاده شد. نتایج نشان می دهد که یک رابطه قوی بین عدم قطعیت و ادغام زنجیره تأمین؛ شامل مشتری، تأمین کننده و ادغام داخلی وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که یکپارچه سازی مشتری و یکپارچه سازی تأمین کننده، عوامل حیاتی برای بهبود کیفیت محصول -در زمینه زنجیره تأمین محصولات غذایی- هستند؛ نتایج را می توان به نقش برجسته روابط و تماس با مشتری در توسعه قابلیت های نوآوری در محصولات تولیدی- که توسط برخی تحقیقات قبلی در نظر گرفته شده است- مرتبط دانست. علاوه بر این، با تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف یکپارچه سازی زنجیره تأمین به طور جداگانه، یکپارچگی داخلی- به عنوان یک توانمندی برای یکپارچگی خارجی- شناخته شده است. این مطالعه می تواند به کسب و کارهای فعال در حوزه صنایع غذایی کمک کند تا نقش های ارزش آفرینی یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات صنایع غذایی را درک کنند و راهنمایی های ارزشمندی را برای آنها ارائه دهد تا تصمیم بگیرند چگونه به چالش های مختلف پاسخ دهند و یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی را -به منظور بهبود کیفیت محصول و بهبود قابلیت های نوآوری محصول- مدیریت کنند.
اعتبارسنجی چارچوب ارزیابی اکوسیستم کارآفرینی پارک علم و فناوری خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۹
209 - 241
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله اعتبار سنجی چارچوب اکوسیستم کارآفرینی پارک های علم و فناوری کشور است.ضرورت این مقاله در بهبود زیرساخت ها و دستیابی به چشم انداز پارک، مدیریت و جهت دهی تعاملات میان بازیگران در راستای خلق ارزش پایدار و فرصت های کارآفرینی، مقیاس پذیری کسب و کارها می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی و راهبرد کیفی از نوع اکتشافی متوالی می باشد. نمونه آماری در بخش کیفی به صورت هدفمند نظری از طریق مصاحبه با 15 نفر از خبرگان حوزه کارآفرینی و پارک های علم و فناوری در کشور انجام شد. در بخش کمی نیز به صورت تصادفی ساده شامل 181 نفر از مدیران پارک و واحدهای فناور عضو و سایر بازیگران در این اکوسیستم است. سنجش پایایی و روایی پرسش نامه محقق ساخته با استفاده از آلفای کرانباخ و میانگین واریانس استخراجی به ترتیب بالای 0.845 و 0.604 بوده است. یافته ها نشان می دهد عوامل علّی (ویژگی ساختارهای محلی، سیاست های کارآفرینی و شاخص های کارآفرینی محلی) و عوامل زمینه ای (منابع مالی، انسانی، زیرساخت فیزیکی و ناملموس، ظرفیت سازی، ترویج، توانمندسازها)، عوامل مداخله گر (سازگاری، حذف تنش، تاب آوری)، به ترتیب 0.487، 0.541، 0.634 از تغییرات راهبردها (تعاملات داخل و خارج ازاکوسیستم)، را پیش بینی می کند. مقوله محوری 0.798 از تغییرات راهبردها راپیش بینی می کند. راهبردها نیز 0.782 از تغییرات پیامدها (خلق ثروت، نیروی کار، کسب وکارها) را پیش بینی می نماید. پیشنهاد می شود پارک های علم و فناوری در ارزیابی های اکوسیستم کارآفرینی خود را مقوله های فوق الذکر را مورد توجه قرار دهند.
ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزارشگری مالی یکپارچه باعث درک جامع و بینش سرمایه گذاران از شرکت و کاهش هزینه های کسب اطلاعات، پردازش، تسهیل و ترکیب اطلاعات مربوط و اثرگذار و در نهایت آگاهی بخشی قیمت سهام، بهبود کیفیت اطلاعات و تسهیل تخصیص کارآمدتر سرمایه می شود، هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین گزارشگری مالی یکپارچه با سوگیری پیش بینی سود و آگاهی دهندگی قیمت سهام می باشد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران هستند و 167 شرکت در دوره زمانی 1391 تا 1399 به روش حذف سامانمند انتخاب شده اند. همچنین برای آزمون فرضیه های پژوهش، از الگوی رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شد.
نتایج فرضیه اول حاکی از آن است که بین گزارشگری مالی یکپارچه و سوگیری مالی رفتاری در پیش بینی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. نتیجه آزمون فرضیه دوم نشان داد گزارشگری مالی یکپارچه و دقت پیش بینی سود رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. گزارشگری مالی یکپارچه با افشای اطلاعات مالی و غیرمالی از فرایند گزارشگری مالی و فعالیت شرکت ها باعث می شود سرمایه گذاران و تحلیل گران پیش بینی های دقیق تری داشته باشند. نتیجه آزمون فرضیه سوم نشان داد بین گزارشگری مالی یکپارچه و آگاهی دهندگی قیمت سهام رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.
می توان گفت ارائه گزارشگری یکپارچه اطلاعات مالی و غیرمالی فرایند خلق ارزش شرکت در قالب گزارشگری مالی باعث می شود محتوای اطلاعاتی قیمت سهام آگاهی دهنده بوده و سرمایه گذاران در سهام به توجه به تئوری سرمایه گذاری منطقی، تصمیمات بهینه داشته باشند
بررسی ارتباط بین بی توجهی سرمایه گذاران نهادی، کیفیت اقلام تعهدی و محافظه کاری مشروط(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 131
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین بی توجهی سرمایه گذاری نهادی، کیفیت اقلام تعهدی محافظه کاری مشروط می باشد.
روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نوع همبستگی است. داده های استفاده شده از نوع تاریخی و پس رویدادی است و جهت آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز نسخه 10 استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، 438 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از 1390 تا 1399 است که طی این بازه زمانی عضویت خود را در بورس اوراق بهادار حفظ کرده اند، که با اعمال روش حذف نظام مند تعداد جامعه پژوهش به 132 شرکت (1320 سال – شرکت) تقلیل یافت.
یافته ها: یافته های پژوهش گویای این است که بین بی توجهی سرمایه گذاران نهادی و محافظه کاری مشروط رابطه منفی معنادار و بین انحراف توجه سهامداران نهادی و بخش بی کیفیت اقلام تعهدی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. همچنین رابطه بین انحراف توجه سهامداران نهادی و بخش بی کیفیت اقلام تعهدی (اقلام تعهدی اختیاری) گویای این است که در صورت کم توجهی سهامداران نهادی میزان اقلام تعهد اختیاری (اقلام تعهدی غیر عادی) افزایش یافته و در نتیجه کیفیت سود کاهش می یابد.
دانش افزایی: در صورت بی توجهی سهامداران نهادی و کاهش نقش نظارتی آنان، اقلام تعهدی غیرنرمال (بخش بی کیفیت اقلام تعهدی) افزایش می یابد و در نتیجه کیفیت سود کاهش می یابد. در صورتی که سهامداران نهادی از جایگاه نظارتی خود به خوبی استفاده کنند، قادر هستند از ارائه سود دستکاری شده و غیرصادقانه ممانعت نمایند.