مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دانشگاه کارآفرین
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دانشگاه ها به عنوان متولیان اصلی تربیت و پرورش منابع انسانی متخصص در جامعه، نقش اساسی دارند، توجه به مقوله کارآفرینی دانشگاهی به توسعه بهتر این امر کمک می کند. شاید تغییر رویکرد دانشجویان و دانش آموختگان از کارجویی به کارآفرینی به سبب درک این مطلب است که در دنیای امروز دانش آموخته ای نسبت به سایرین دارای مزیت رقابتی است که پا را از حوزه دانش و محفوظات خود فراتر گذاشته و در حل مسایل عملی آن محدوده تخصص، مهارت داشته و موفق عمل کند. به همین دلیل است که آموزش کارآفرینی در دو حالت ساخت یافته با برنامه های آموزشی گوناگون و گاهی با صرف وقت زیاد یا کارگاه ها و سمینارهای آموزشی کوتاه مدت مورد توجه بیشتری قرار می گیرد. دانشگاه می تواند و انتظار می رود که با تکیه بر رسالت اصلی خود یعنی آموزش و پژوهش، مسیر کاربری نمودن و بهره برداری از قابلیت های ایجاد شده در دانش آموختگان را از طریق ایجاد SME های دانش بنیان هموار و رشد مداوم دانشگاه، صنعت، دولت و سایر بخش های جامعه را در همه زمینه ها عینیت بخشد. برای دست یابی به این منظور به نظر می رسد باید تغییراتی در نوع و روش آموزش و نحوه تعامل دانشگاه با صنعت انجام شود.
انعطاف پذیری دانش و کارآفرینی دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
توسعه و تکامل هر مجموعه ی سیستم ـ فرد یا سازمان ـ ملت به این نکته وابسته است که آیا سیستم در پر کردن فاصله بین آنچه که سیستم می داند و آنچه که سیستم انجام می دهد موفق بوده است. ما این حالت را فاصله بین دانش و عمل یا فاصله علم- عمل می نامیم. اگر سیستم آنچه را که می داند انجام ندهد، در رقابت با سایر سیستم ها بازنده خواهد بود و عملکرد نسبی اش درهر زمینه ای کاهش خواهد یافت و ممکن است به سمت رکود رفته و با نابودی مواجه شود. هنگامی که یک سیستم، موفق به انجام آنچه می داند می شود، دانش سیستم در طول زمان افزایش می یابد و به سیستم، فرصت های جدید تری برای عمل، ارائه می دهد. بین دانش و عمل، بازخورد مثبتی وجود دارد. بسیاری از ملت ها در استفاده از ذخایر دانش جهانی ناتوان هستند و به ناچار به این گزینه تن می دهند که دچار رکود شوند. برای سیستم علمی و دانشگاهی مشاهده می کنیم که بسیاری از دانش ها و توانایی هایی که یادگرفته شده و بدست آمده اند، در اقتصاد وارد نمی شوند. همچنین می بینیم بنگاه هایی که دارای مهندسان و دانشمندان درجه یک هستند، گاهی اوقات دانش های چشمگیری تولید می کنند که حتی آنها را ثبت نیز می کنند. اما این دانش به گونه ای تلف می شود و راه خود را به سمت محصولات و تکنولوژی جدید پیدا نمی کند. به نظر می رسد که ""یک چیز"" در مفاهیم حشر و نشر دانش، مدیریت دانش و مفاهیم مشابه وجود ندارد. این""چیز"" عاملی است که فاصله ی بین دانش و عمل را پر می کند. ما این عامل را کارآفرینی و به شخصی که این فاصله را پر می کند کارآفرین می گوئیم. تمرکز ما بروی کارآفرینان دانشگاهی می باشد، کسانی که به هنگام کاربردی کردن این دانش در اقتصاد، فاصله ی بین دانش تولید شده در سیستم دانشی و مسائلی که با آنها مواجه می شوند را پر می کنند. ما مؤسسات دانشگاهی را که سعی بر پرکردن این فاصله بین دانش و عمل را دارند دانشگاه کارآفرین می خوانیم.
بررسی عوامل بازدارندهی کارآفرینی در آموزش عالی کشاورزی و ارایهی سازوکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با بررسی روند رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته، مشخص میشود که روحیهی کارآفرینی و کارآفرینان در رشد اقتصادی و اشتغال زایی آن ها نقش زیادی داشته اند. در کشور ما نیز برای رسیدن به توسعه و اشتغال که دغدغهی اصلی مسؤولان و برنامه ریزان بوده و توجه به توسعهی کارآفرینی و نیز حمایت از کارآفرینان ضرورتی انکارناپذیر است. هدف این مطالعه تعیین عوامل اثرگذار توسعهی کارآفرینی در آموزش عالی کشاورزی بود. به منظور دستیابی به اهداف تعیین شدهی این تحقیق، از روش توصیفی و به صورت پیمایشی استفاده شد. جامعهی آماری این مطالعه را کلیهی کارآفرینان بخش کشاورزی استان زنجان تشکیل میدهند که طی سال های 85-79 از بانک کشاورزی استان زنجان تسهیلات کارآفرینی و اشتغال زایی دریافت کرده اند (65= N). برای جمع آوری اطلاعات از جامعهی آماری طرح از پرسشنامه استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی عوامل اثرگذار بر موفقیت بیش تر و توسعه و گسترش فعالیت های کارآفرینانه نشان داد که بسترسازی و برنامه ریزی 218/24 درصد واریانس و با مقدار ویژهی 906/2 عامل اول حمایتی و پشتیبانی برای موفقیت بیش تر و توسعه و گسترش فعالیت های کارآفرینانه بوده است. هم چنین این نتایج نشان داد به ترتیب عوامل و مشوق های اقتصادی 428/21 درصد واریانس و عوامل قانونی و حمایتی 402/18 درصد واریانس را به خود اختصاص داده اند.
بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهای راهبردی و کلیدی در راه توسعهی اقتصادی و تضمین اشتغال پایدار در جوامع امروزی، وجود دانشگاه کارآفرین در سطح آموزش عالی است. هنگامی که دانشگاهی میخواهد به سمت کارآفرینی حرکت کند، باید فرهنگ کل دانشگاه به فضای کارآفرینانه تبدیل شود. به عبارت دیگر دانشگاه کارآفرین نیازمند یک فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بوده و برهمین اساس این تحقیق در صدد آن است تا به بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران بپردازد. روش تحقیق استفاده شده، روش توصیفی از شاخهی پیمایشی است. داده های تحقیق با پرسش نامه انجام شده و برای بررسی وضعیت فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و شناسایی نقاط ضعف و قوت از آزمون های علامت و تحلیل واریانس فریدمن استفاده شده است. جامعهی آماری تحقیق مدیران و کارشناسان دانشکده های دانشگاه تهران بالغ بر 1536 نفر هستند. تعداد کارشناسان رسمی در واحدهای ستادی و دانشکده ها 1191 نفر و تعداد مدیران برابر با 345 نفر بوده است. تعداد نمونهی محاسبه شده برابر با 203 بوده اما در نهایت تعداد 160 پرسش نامه برگشت داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در دانشگاه تهران در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. تنها دو بعد تفریح و سرگرمی، و ارزش مندی کار در وضعیت مطلوب بوده و سایر ابعاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه شامل جسارت، تحمل انحراف خلاق، آینده نگری جسورانه، خطرپذیری، ارتباط باز، همکاری و تشریک مساعی، نوآوری پیش گام، تحمل شنیدن اظهارنظرهای مخالف در وضعیتی نامطلوب هستند.
الگوی حمایت از شکل گیری شرکت های انشعابی دانشگاهی، با ساز وکار سرمایه گذاری خطرپذیر؛ مطالعه موردی دانشگاه علم و صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی
- حوزههای تخصصی علوم انسانی روش شناسی علوم انسانی و طبیعی معرفت شناسی علم،تعریف علم، تاریخ علم، مرزگذاری علم با غیر علم علم سنجی و تعامل علم و جامعه
- حوزههای تخصصی علوم انسانی نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی سیاستگذاری های مالی و ساختاری برای نهاد دانشگاهی کشور
دانشگاه کارآفرین امروز باید بستری توانمند برای انتقال دانش و فناوری به محیط صنعت کشور و مجهز به ابزارهای کارآمد حمایت از تجاری سازی باشد. سرمایه گذاری خطرپذیر به عنوان اهرمی توانمند می تواند در کنار ساختارهای دیگر حمایتی، شکاف تأمین مالی و کمک های مدیریتی مورد نیاز شرکت های فناوری محور دانشگاهی را پر کند. این که دانشگاه علم و صنعت، برای بکارگیری ابزار سرمایه گذاری خطر پذیر با چه ملاحظاتی روبروست و چگونه می تواند این زیرساخت را برای گام برداشتن در مسیر تبدیل شدن به دانشگاه کارآفرین به خدمت بگیرد، پرسش این تحقیق است. این پرسش پاسخ های مختلفی می تواند داشته باشد که در قالب سناریوها یا راه حل های جایگزین، قابل ارائه به تصمیم گیران هستند. در این مقاله برای سناریوسازی از تحلیل ریخت شناسی استفاده شده است. اولین گام در تحلیل ریخت شناسی، شکستن سؤال اصلی تحقیق به ابعاد و مراحل فرعی است که به این منظور بر مبنای یک مدل کاربردی، ابعاد مسئله تشریح و با مصاحبه از دوگروه، یعنی دست اندرکاران و صاحبنظران دانشگاهی و خبرگان صنعت سرمایه گذاری خطرپذیر و همچنین مطالعه قوانین حاکم، گزینه های ممکن هر بعد استخراج گردیده اند. حذف مسیرهای غیر ممکن از ترکیب تمام گزینه ها، با مقایسه زوجی و روش فار (FAR) صورت گرفته که به این ترتیب، مسیرهای فاقد ناسازگاری، در نهایت پنج سناریو یا گزینه تصمیم را برای ارائه به تصمیم گیرندگان ایجاد کرده است. دانشگاه کارآفرین، سرمایه گذاری خطرپذیر، تحلیل ریخت شناسی، برنامه ریزی سناریو، شرکت های انشعابی، دانشگاه علم و صنعت ایران
پیش نیازها و اثربخشی برنامه های آموزش کارآفرینی در کشور
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل اثربخشی آموزش کارآفرینی در رشته های کارآفرینی با استفاده از مدل ماتریس رضایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل اثربخشی آموزش کارآفرینی در رشته های کارآفرینی با استفاده از مدل ماتریس رضایت می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از لحاظ اجرا پیمایشی می باشد، جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانش آموختگان رشته ی کارآفرینی دانشگاه سیستان و بلوچستان به تعداد 57 نفر می باشد. از آنجا که روش نمونه گیری از نوع سرشماری بوده است کل جامعه ی آماری که 57 نفر بودند مورد بررسی فرار گرفت که از این تعداد 52 پرسشنامه به طور کامل بازگشت داده شد (5پرسشنامه ناقص). در این پژوهش از پرسشنامه ی محقق ساخته استفاده گردید که شامل 5 سؤال بسته و 10 سؤال باز می باشد، که وضعیت مطلوب و موجود آموزش کارآفرینی را مورد سنجش قرار داده است، روایی آن از نوع محتوایی و پایایی آن در دو وضعیت با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.96و 0.93 برآورد گردید. برای توصیف و تحلیل داده ها از فراوانی، درصد و میانگین استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محتوا، روش ها، پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی- اقتصادی حاصل از آموزش کارآفرینی در دانشجویان رشته های کارآفرینی دانشگاه سیستان و بلوچستان اثربخش نبوده است.
شناسایی وظایف و ماموریت های دانشگاه کارآفرین
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال شناسایی وظایف و ماموریت های دانشگاه کارآفرین می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را، اساتید دانشکده مدیریت، اقتصاد و حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز تشکیل می دهند. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه، 46 نفر ، بعنوان نمونه آماری مشخص، و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. پس از مشخص نمودن حجم نمونه، پرسشنامه ای در بین اعضای نمونه آماری توزیع و اطلاعات آن جمع آوری شده است. اطلاعات جمع آوری شده تلخیص و طبقه بندی گردیده و به کمک نمودار پارتو وظایف و ماموریت های اصلی شناسایی شده است.
استخراج ابعاد و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از این مقاله، شناسایی و شبکه بندی مؤلفه های ساختاری دانشگاه کارآفرین با رویکردی میان رشته ای بود. دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که سه وظیفه مهم حفاظت از دانش بشری و انتشار آن، پژوهش و بسترسازی برای نقش آفرینی دانشگاه در توسعه اقتصادی و اجتماعی را در محیط متلاطم خود بر عهده دارد. روش: این پژوهش به روش آمیخته انجام شده است. پژوهشگران پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، با استفاده از روش شناسی دلفی در سه دور به شناسایی ابعاد ساختاری مؤثر بر ساختار دانشگاه کارآفرین پرداختند. انتخاب خبرگان گزینشی و با ترکیب 10 خبره کاملاً دانشگاهی، سه خبره کاملاً عملیاتی و شش خبره دانشگاهی- عملیاتی همراه بود. سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه که از مهم ترین روشهای اولویت بندی گزینه های وابسته به یکدیگر است، به رتبه بندی مؤلفه ها پرداخته شد. یافته ها: ابعاد ساختاری شناسایی شده پس از اجرای دلفی و رتبه بندی تحلیل شبکه ای به ترتیب عبارت بودند از: استقلال، ترکیب، حرفه ای گرایی، پیچیدگی، تمرکز و رسمیت. نتیجه گیری: به منظور تحقق دانشگاه کارآفرین، می بایست تغییرات ساختاری گسترده در نظام آموزش عالی به ویژه در ابعاد استقلال، ترکیب و حرفه ای گرایی صورت گیرد؛ زیرا محیط ساختاری دانشگاه کارآفرین باید مشوق فضای خلاقیت و هم افزایی باشد.
بررسی نقش و جایگاه آموزش کارآفرینی در سازمان ها
حوزه های تخصصی:
نیاز به فراتر اندیشیدن در کارکنان سازمان ها ازجمله مؤسسات کوچک و کسب وکارها یک نیاز روزافزون است درواقع بهبود روزافزون کارکنان، آنان را به یک ضرورت جهانی بدل نموده، در این راستا آموزش کارآفرینی بعد از آموزش در دانشگاه ها، در سازمان ها نیز کلیدی ترین نقش را دارند. روش تحقیق در این پژوهش به صورت مطالعه کتابخانه ای و مروری می باشد. در این تحقیق با مطالعه ادبیات مرتبط با آموزش کارآفرینی ازجمله زمینه های آموزش و آموزش کارآفرینی در سازمان ها و نظام های آموزش عالی، نقش آموزش کارآفرینی در انواع مدل های دانشگاه های کارآفرین و همچنین مهارت مدرسان کارآفرینی و برنامه آموزشی کارآفرینی سعی گردیده تا به طور اساسی بررسی شود که در آموزش کارآفرینی چه جنبه یا بخش هایی وجود دارد؟ اهداف آن چیست؟ و نیز پیشنهادهای مبتنی یافته های پژوهش در آموزش کارآفرینی در ایران ارائه شده است.
ارائه مدل تجاری سازی ایده های کارآفرینانه در مراکز رشد (مطالعه دانشگاه آزاد اسلامی قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل اصلی سرعت پیشرفت توسعه تکنولوژی در کشورهای صنعتی توجه به فرایند تجاری سازی نتایج تحقیقات داخلی آن کشورها بوده است. علیرغم اینکه تجاری سازی بر عهده دانشگاه ها نیست، اما در سال های اخیر دانشگاه ها برای راه اندازی کسب وکارهای نوپا مشتاق بوده اند و از آن ها حمایت می کنند. باید توجه داشت که دانشگاه ها سال ها به عنوان پشتیبان صنایع مطرح بودند، در حال حاضر خود به تجاری سازی ایده ها و نوآوری می پردازند. هدف از انجام این تحقیق ارائه مؤلفه های علمی و تجربی مؤثر بر تجاری سازی ایده های کارآفرینانه است که منجر به موفقیت درفروش محصولات جدید به بازار می شود. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه می باشد که برای افزایش اعتبار درونی از روش های کثرت گرائی و بررسی های اعضا استفاده شد. همچنین در بخش کمی، برای سنجش پایائی ابزار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ باعدد 87/0 و برای سنجش روائی محتوا نیز از نظرات خبرگان استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شرکت های فعال در مراکز رشد دانشگاهی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی می باشد که بر این اساس در بخش کیفی با روش نمونه گیری نظری از ده نفرکارآفرین در مرکز رشد دانشگاه آزاد قزوین مصاحبه به عمل آمد و پس از کدگذاری و تعیین مقوله ها مدل مفهومی تدوین شد. سپس در بخش کمّی گویه ها در قالب پرسشنامه، در نمونه ای متشکل از 153 نفر از کارآفرینان فعال در مراکز رشد واحدهای دانشگاهی تهران شمال، تهران جنوب و تهران غرب که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند، توزیع و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مقوله های ویژگی های بنیانگذاران، وجود مشتریان اولیه، تمایل و هیجان نسبت به کارآفرینی و بازار مناسب تحت عنوان شرایط علّی با تأثیر بر مقوله اصلی و با بکارگیری راهبردهای توجه به نیاز و بازخورد مشتری، تبلیغات نوآورانه و گرایش به نوآوری در نهایت زمینه ساز موفقیت درفروش محصول تجاری سازی شده می شوند.
اثر قابلیتهای چابکی راهبردی و عاطفی سازمان بر کارآفرینی گرایی دانشگاه (مطالعۀ موردی: دانشگاههای شهر قم و کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:این پژوهش، درصدد کاوش اثر قابلیتهای چابکی راهبردی و عاطفی سازمان بر کارآفرینی گرایی دانشگاه بود. روش:روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامعۀ پژوهش را پرسنل دانشگاههای دولتی قم و کاشان تشکیل می دهند که 572 نفر از آنان به شیوۀ نمونه برداری غیر احتمالی در دسترس در پژوهش شرکت کردند. داده های پژوهش به وسیلۀ پرسشنامه جمع آوری شد و با آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها:الف) قابلیت چابکی راهبردی بر قابلیت عاطفی و کارآفرینی گرایی، تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار دارد. ب) قابلیت عاطفی بر کارآفرینی گرایی، تأثیر مستقیم، مثبت و معنادار دارد. ج) طبق نتایج تحلیل مسیر، قابلیت چابکی راهبردی از طریق قابلیت عاطفی بر کارآفرینی گرایی اثر غیر مستقیم مثبت دارد. نتیجه گیری:موفقیت و مزیت رقابتی دانشگاهها در اقتصاد دانش بنیان به توانش پاسخگویی آنها به تقاضاهای در حال تغییر ذی نفعان درون و برون سازمانی و در نتیجه، تولید دانش و فنّاوری و تجاری سازی آنها با هدف ارتقای بهروزی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و معنوی جامعۀ بشری در سطح محلی، ملی و بین المللی است. به علت اینکه عواطف مبیّن الگوهای اجتماعی- فرهنگی تجربه و رفتارند که در پاسخ به اقدامات اصلاحی/ بازآفرینی پویای دانشگاه با تأکید بر تفکر راهبردی و تبیین چشم اندازی روشن برای دانشگاه کارآفرین، از سوی منابع انسانی آشکار می شوند، لذا تیم مدیریت ارشد به اتفاق سایر سطوح مدیریت بایستی عواطف سازمانی را در سبک رهبری دانشگاه نهادینه کرده، با برجسته سازی تعهد جمعی/ وحدت رهبری در گسترۀ دانشگاه به وسیلۀ ایجاد وابستگی متقابل، کار با همدیگر، تغییرات در تیم مدیریت ارشد، سبک رهبری و قابلیتهای مدیران اجرایی ارشد، الگوهای عاطفی حامی و پشتیبان ارزشهای کارآفرینی نوجویی، استقلال، ریسک پذیری، فعالانه عمل کردن و رقابت جویی تهاجمی را در میان همۀ اجزای دانشگاه تشویق و ترویج کنند و با ارتقای سطح حساسیت راهبردی از طریق فرایند استراتژی باز، افزایش هوشیاری راهبردی، گفتگوی درونی با کیفیت بالا؛ و بهبود قابلیت سیّالی منابع سازمان با تحرک بخشی بیشتر منابع فیزیکی و ادراکی، دسترسی بیشتر به منابع و ایجاد ساختارهای مدولار؛ همۀ اجزای دانشگاه را در جهت تولید دانش و فنّاوری مورد نیاز ذی نفعان برونی و درونی و تجاری سازی دانش و فنّاوری تولیدشده هدایت کند.
دانشگاه کارآفرین (مفهوم، ضرورت و چالش ها)
حوزه های تخصصی:
امروزه کارآفرینی یک راهکار ویژه برای رشد اقتصادی است. بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی معضل حادی برای بسیاری از کشورها از جمله ایران می باشد. حل این مشکلات، مستلزم برنامه ریزی و به کارگیری برنامه های خاص است. اجرای برنامه های کارآفرینی از جمله این راهکارها می باشد. توسعه کارآفرینی در دانشگاه ها و ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای دانش آموختگان دانشگاهی، می تواند راهگشای این معضل باشد. بررسی ها نشان دهنده روند کند نهادینه سازی کارآفرینی در دانشگاه ها است که سرعت این روند در دانشگاه های ایران بسیار کند و بعضأ راکد است. به نظر می رسد تسریع در روند نهادینه سازی فرآیند کارآفرینی در دانشگاه ها ضمن حل بخشی از معضل بیکاری دانش آموختگان دانشگاهی، به خلق ایده های جدیدتر از سوی صاحب نظران دانشگاهی برای شروع یک فرآیند کارآفرینی کمک شایانی نماید. نهادینه سازی کارآفرینی در دانشگاه ها در راستای ایجاد شغل، خلق ثروت، افزایش سطح رفاه مردم و در نهایت پیشرفت عمومی کشور ایران عمل می نماید. در این پژوهش که به صورت مروری و با استفاده از منابع مکتوب کتابخانه ای و سایت های اینترنتی تهیه شده، مسأله کارآفرینی، ضرورت و چالش های آن، روند نهادینه سازی کارآفرینی در دانشگاه ها، بررسی و راهکارهایی در پایان ارائه می شود.
شناسایی مؤلفه های انسانی اثرگذار ساختار سازمانی در دانشگاه کارآفرین و نقش آن در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به منظور ارائه مدل مناسب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به شناسایی مؤلفه های اثرگذار بعد ساختار سازمانی دانشگاه کارآفرین که در ایجاد اقتصاد دانش بنیان نقش دارند، پرداخت . روش پژوهش از نوع آمیخته و جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین در حوزه مراکز رشد در دانشگاه های آزاداستان فارس بود . نمونه گیری در بخش مطالعه کیفی هدفمند و در بخش کمی تصادفی طبقه ای بود . در بخش کیفی 11نفر در فرایند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 976 نفر ، 277 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته بود که بعداز تأیید روایی ، پایایی آن 83% محاسبه گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد . نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در ایحاد اقتصاد دانش بنیان ، 8 مؤلفه در بعد ساختارسازمانی شناسایی شد . در بخش کمی ، یافته ها نشان داد که مؤلفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با بالاترین بار عاملی ( 0/79)و مؤلفه تصمیم گیری به صورت غیر رسمی و شورایی با کمترین بار عاملی ( 0/68) ، از کل واریانس ها را تبیین و سایر مؤلفه ها به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند . همچنین الگوی نهایی پژوهش ، با شاخص های برازش ، ضرایب استاندارد مورد تأیید قرار گرفت . میزان ضریب تأثیر مؤلفه های موجود در ساختارسازمانی دانشگاه کارآفرین در ایجاد اقتصاد دانش بنیان به تنهاییبالاترین ضریب تأثیرگذاری در مؤلفه توجه همه جانبه به نوآوری در دانشگاه با 0/79 و کمترین در مؤلفه تصمیم گیری به صورت غیررسمی و شورایی با 68 /. بود .
ارایه الگوی چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۳
185 - 204
حوزه های تخصصی:
جهت گیری های اخیر نظام آموزش عالی در کشورهای مختلف نشان می دهد که راهبرد حرکت به سوی دانشگاه های نسل سوم و چهارم باهدف تحقق دانشگاه کارآفرین و تأکید بر مدیریت دانش، به طور ویژه در دستور کار دانشگاه ها قرارگرفته است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر باهدف ارائه الگوی چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیریت دانش انجام شده است. پژوهش حاضر برحسب هدف، کاربردی و با رویکرد کیفی نظریه برخاسته از داده ها انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاهی صاحب نظر و خبرگانِ فعال در حوزه ی مدیریت منابع انسانی، کارآفرینی و مدیریت دانش می باشند. انتخاب افراد نمونه تا رسیدن به اشباع نظری از طریق نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انجام گردید و درنهایت، نمونه پژوهش 25 نفری موردمطالعه قرار گرفتند. جمع آوری اطلاعات از مطلعان کلیدی، با روش مصاحبه اکتشافی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری نظری انجام شده است. الگوی به دست آمده نشان می دهد، مقوله ی اصلی که به پیامدهای چابکی در دانشگاه کارآفرین منجر می شود، شامل قابلیت های چابکی موردنیاز دانشگاه کارآفرین جهت غنی سازی، رضایت مشتریان و ارائه راه حل به آن هاست که می توان از طریق محرک های چابکی و توانمند سازهای چابکی شاهد چابکی در دانشگاه کارآفرین با رویکرد مدیرت دانش بود.
الگوی بهره گیری از عوامل پیش برنده و بازدارنده ها در شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
163 - 178
حوزه های تخصصی:
دراکر (2010)، جامعه کارآفرینانه را در قرن بیست و یکم جانشین تحول بزرگ قرن بیستم، یعنی رفاه اجتماعی می داند. در جامعه کارآفرینانه، دانشگاه ها نیز باید کارآفرینانه و نوآورانه باشند. هدف این پژوهش، ارائه الگوی بهره گیری از عوامل پیش برنده و هدایت بازدارنده ها در شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران بوده است. این تحقیق از نظر هدف،کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی است. از جامعه آماری 2142 نفره اعضای هیأت علمی دانشگاه های شاهد، تهران و یزد، 400 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. با مرور مبانی نظری و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری دانشگاه کارآفرین، پرسشنامه تحقیق تهیه و توزیع شد. بررسی و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام و از آزمون های فریدمن و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در نتیجه، الگویی شناسایی شد که متشکل از 23 عامل در دو گروه عوامل پیش برنده و بازدارنده داخلی و محیطی مؤثر در شکل گیری دانشگاه کارآفرین است. بالاترین اولویت در بین عوامل پیش برنده، مربوط به عامل نگرش افراد نسبت به کارآفرینی و بالاترین اولویت در بین عوامل بازدارنده داخلی و محیطی، ساختار سازمانی و حاکمیت دانشگاه است. با مقایسه عوامل مشخص شد که عوامل پیش برنده محیطی نسبت به دیگر عوامل، اهمیت بیشتری دارند؛ در نتیجه برای بهره گیری از این الگو جهت شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران لازم است به این عوامل توجه بیشتری شود.
شناسایی عوامل مؤثر جهت تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر جهت تبدیل دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرین صورت گرفت. در این راستا، ابتدا به بررسی ادبیات و مبانی نظری موجود در این حوزه پرداخته و پس از استخراج عوامل موجود در ادبیات پژوهش، این عوامل دسته بندی و در قالب پیش نویس پرسشنامه محقق ساخته طراحی گردید. سپس با استفاده از مصاحبه نیمه ساختمند با متخصصان حوزه کارآفرینی، عوامل استخراج شده بررسی و ماحصل آن رد تعداد کمی از آن ها و تأیید دیگر عوامل شناسایی شده گردید. در مرحله بعد بر اساس عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت موجود دانشگاه الزهرا (س) در این خصوص پرداخته شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، از نظر رویکرد، کمی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر اعضای هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) برابر با 344 نفر است که با استفاده از جدول مورگان، 182 نفر از آن ها از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. در بخش نخست پژوهش، یافته ها حاکی از شناسایی 8 عامل و 50 شاخص مشتمل بر عامل رهبری کارآفرینانه (8 شاخص)، عامل ساختار سازمانی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل آموزش کارآفرینی (9 شاخص)، عامل فرهنگ کارآفرینانه (9 شاخص)، عامل اعضای هیئت علمی و کارکنان خلاق و نوآور (7 شاخص)، عامل بازاریابی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تأمین اقدامات حمایتی کارآفرینانه (4 شاخص)، عامل تجاری سازی تحقیقات (5 شاخص) است که همه آن ها تأیید شدند. در بخش دوم پژوهش که بر مبنای عوامل شناسایی شده، به بررسی وضعیت دانشگاه الزهرا (س) پرداخته شد، یافته ها حاکی از آن است که دانشگاه الزهرا (س)، جز در عامل «ساختار سازمانی کارآفرینانه»، در سایر عوامل شناسایی شده در وضعیت مطلوبی به سر نمی برد.
مروری نظام مند بر قابلیت های دانشگاه نسل سوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، معرفی قابلیت های دانشگاه نسل سوم است. در این پژوهش به وسیله مطالعه نظام مند پژوهش ها و با توجه هم زمان به دو بعد اقتصادی و اجتماعی رسالت سوم دانشگاه ها، قابلیت های این دانشگاه از ادبیات پژوهش استخراج شد. تفاوت اصلی الگوی دانشگاه نسل سوم با الگوی دانشگاه کارآفرین، توجه به بعد اجتماعی رسالت سوم دانشگاه ها علاوه بر بعد اقتصادی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از مطالعه نظام مند ادبیات، به کمک تحلیل محتوای کیفی جمع آوری و برای انجام تحلیل محتوا از نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد. از پایگاه داده ای اسکوپوس به عنوان یکی از دو پایگاه داده ه ای برتر جهت استخراج پژوهش های مورد نیاز استفاده شد و با توجه به میزان ارتباط پژوهش ها با موضوع مورد بررسی، تعداد 150 پژوهش بررسی شدند. در انتها با توجه به نظرات گروه کانونی، قابلیت های دانشگاه نسل سوم در بیست و یک بعد تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش، چارچوبی را برای ارزیابی فعالیت های انجام شده در راستای دستیابی به دانشگاه نسل سوم فراهم آورده و توجه به قابلیت های معرفی شده توسط سیاست گذاران و مدیران دانشگاهی، مسیر دستیابی به دانشگاه نسل سوم را هموارتر کرده و به این طریق دستیابی به اهداف مورد نظر در زمینه رسالت اقتصادی و اجتماعی دانشگاه ها با سرعت بیشتری تحقق می یابد.
شناسایی عوامل سخت و نرم دانشگاه کارآفرین و ضرورت الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت، الگویی است که با انضمامی شدن مبانی بینشی و ارزشی اسلامی پدید می آید که کارآفرینی یکی از مهمترین آنهاست. مفهوم دانشگاه کارآفرین یا دانشگاه نسل سوم، مدلهای آن و چگونگی تحقق آن در کشورهای مختلف، یکی از موضوعات مهم و قابل تأمل در سالهای اخیر بوده است؛ از این روی شاهد آنیم که پژوهشهای متعددی در جهت شناسایی شاخصه ها و ویژگیهای این دانشگاه به انجام رسیده است. مطالعه گسترده این پژوهشها نشان دهنده تمرکز پژوهشگران بر سخت افزارهای دانشگاه کارآفرین و بی توجهی آنها به اقتضائات نرم می باشد. پژوهش با رویکردی آمیخته به دنبال شناسایی عوامل نرم و سخت شکل گیری دانشگاه کارآفرین در ایران بوده است. پژوهشگر به شناسایی عوامل ذکر شده با رویکردی کیفی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مطالعه کتابخانه ای و نیز تحلیل آنها با روش تحلیل تم پرداخته است. پس از آن و در گام بعدی عوامل شناسایی شده با رویکردی کمی و توزیع پرسشنامه میان خبرگان و تحلیل آنها با آزمون ناپارامتریک دو جمله ای، اعتبارسنجی و تأیید شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد دانشگاه کارآفرین در بعد نرم دارای مؤلفه های اصلی ( بازیگران کلیدی، هنجارها ، عوامل اجتماعی-فرهنگی، عوامل شخصیتی-انگیزشی) و در بعد سخت دارای مؤلفه های اصلی (سیاستها-راهبردها، زیرساختهای اطلاعاتی-اشاعه ای، زیرساختها-نهادهای پشتیبان، زیرساخت انسانی-سازمانی، زیرساختهای محیطی-دولتی، پیوندهای محیطی، نظامهای مدیریتی(آموزشی-پژوهشی)، نظامهای مدیریتی(حمایتی-ارزشیابی و مالی))می باشد.
طراحی و تدوین الگوی جامع دانشگاه کارآفرین با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از انجام این پژوهش، مطالعه نظام مند الگوهای نظری و پژوهشهای صورت گرفته با موضوع دانشگاه کارآفرین به منظور تلخیص، طبقه بندی و تلفیق مؤلفه های آن بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی با رویکرد کیفی فراترکیب است. بدین منظور، 114 مقاله برای جمع آوری و تحلیل داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی، مبتنی بر کدگذاری باز، محوری و انتخابی، بررسی شد. یافته ها: پس از کدگذاری، مؤلفه های دانشگاه کارآفرین در 15 مقوله عمده، 41 مفهوم و 181 کد، سازماندهی شدند و میزان اهمیت و اولویت هر یک از مفاهیم با استفاده از آنتروپی شانون تعیین شد. نتیجه گیری: مفاهیمِ نوع ساختار، فرهنگ حامی کارآفرینی، حمایت مدیریت از فعالیتهای کارآفرینانه، اهداف و راهبردهای کارآفرینانه، تجاری سازی دانش، برنامه درسی کارآفرینانه، معرفی کارآفرینان دانشگاهی به عنوان الگوی نقش، تشکیل مراکز بازاریابی، توسعه ارتباطات و شبکه سازی، بیشترین اهمیت و بالاترین رتبه ها را در بین مفاهیم دارند. در نهایت بر اساس مؤلفه های استخراج شده، مدل پیشنهادی ارائه شده است.