مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تجاری سازی دانش
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی تحقیقات و مطالعات دانشگاهی فرآیندی است که در گروه همکاری سه جانبه دانشگاه، صنعت و دولت است. موسسات دانشگاهی با پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و کمک به افزایش توسعه اقتصادی تصویر عمومی خود را بهبود می دهند،با رشد و توسعه ی فعالیت های پژوهشی بخصوص در حوزه ی فناوری های نوین دیدگاه های جدیدی شکل گرفته که در چنین شرایطی شکل جدیدی از شرکت ها تحت عنوان شرکت های زایشی پدید آمده است که آن ها نوعی ازکسب وکار جدید بوده که در نتیجه ی جدایش از دانشگاه مادر شکل می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل تاثیر عوامل محیطی بر موفقیت شرکت های زایشی دانشگاهی مستقر در شهرک علمی تحقیقاتی استان اصفهان صورت گرفته است. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های مستقر در شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان که بالغ بر256 شرکت بوده و شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 148 شرکت محاسبه شده است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته جهت سنجش متغیرهای تحقیق بوده که روایی آن به دو روش محتوا و سازه و پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 0.916 تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم Amos و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج پژوهش نشان دادکه از بین عوامل مفروض، مکان جغرافیایی، قوانین دولتی، دانشگاه مادر به ترتیب بیشترین تاثیر را بر موفقیت این شرکت ها دارند.
طراحی مدل تجاری سازی و ارائه الگوریتم پیشنهادی تجاری سازی دانش برای آموزش عالی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۸
61 - 80
حوزه های تخصصی:
اهمیت روزافزون تجاری سازی و نگاه ویژه به این مقوله در سطح دانشگاه های جهان، لزوم بررسی آن را در دانشگاه های داخل تبیین می نماید. بر این اساس تجاری سازی که پل ارتباطی دانشگاه و صنعت (یا بازار) لقب گرفته است باید در قالب مدلی کارآمد و کاربردی، عملیاتی گردد. بررسی مدل های مطرح در جهان نشان می دهد عوامل محیطی نقش بسزایی در تجاری سازی دارند. لذا لازم است مدلی که طرح می گردد، مدلی بومی و متناسب با شرایط محیطی کشور ایران باشد تا به معنای دقیق کلمه، کاربردی شده و در سطح سازمان های ایرانی عملیاتی گردد. این تحقیق بر آنست که با طراحی مدلی جامع و پرداختن به نقش عمده پژوهش های بنیادی، الگوریتمی مناسب با فضای تحقیقاتی در کشور و ناظر بر شرکت های نوآور(با تکیه ویژه بر نوآوری-های دانشگاهی) و بیشتر مناسب برای ایده های برآمده از دل تحقیقات دانشگاهی و مطلوب برای استفاده در شرکت های دانشگاهی، انکوباتورها و مراکز رشد پیشنهاد دهد.
بررسی عوامل مؤثر بر تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی، فرایند تبدیل فناوری به محصولات موفق اقتصادی است که دانش تولیدشده را به محصولات قابل عرضه در بازار تبدیل می کند. این فعالیت، جزء اولویت های دانشگاه ها و پژوهشگا ه های جهان است. امروزه بقای دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به ارائه دانش تولیدشده در قالب محصولات دانشی به جامعه و بازار بستگی دارد. هدف این پژوهش تعیین عوامل و الزامات مؤثر بر رشد و موفقیت تجاری سازی دانش از دیدگاه دانشجویان «دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی شهر تهران» است. روش پژوهش از نوع پیمایشی است؛ چراکه یکی از بهترین روش ها برای بررسی مشکلات در شرایط واقعی است که امکان آزمودن متغیرهای مختلف را فراهم می آورد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی «دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی تهران» است. نمونه گیری به روش تصادفی طبقه ای و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه نیمه محقق ساخته است که روایی آن با نظر اساتید خبره و پایایی آن نیز با آلفای «کرونباخ» 956/0 تأیید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار «اس پی اس اس» و آزمون آماری «فریدمن» انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهِ مورد مطالعه، عوامل اقتصادی بیشترین (41/4)، و مکانیزم های آموزشی و پژوهشی کمترین (64/3) تأثیر را در رشد و موفقیت تجاری سازی دانش دارند. مدیران و سیاست گذاران دانشگاه باید برای تسهیل در ایجاد شرکت ها و تجاری سازی دانش، خط مشی گذاری تجار ی سازی دانش، و سیاست گذاری توزیع درآمد ناشی از تجاری سازی دانش فعالیت نمایند و در این راستا، شبکه های گسترده ایجاد ارتباط بین طرف های ذینفع و دارای نقش در فراگرد تجاری سازی دانش را توسعه دهند.
تاثیر رویکرد اجتماعی نقش مدیریت دانش بر تجاری سازی دانش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
علوم اجتماعی شوشتر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
267 - 290
حوزه های تخصصی:
تجاری سازی دستاوردهای پژوهشی دانشگاه ها فعالیتی پیچیده و تکمیل کننده زنجیره تبدیل ایده به فناوری است و به ثروت آفرینی، کارآفرینی و استقلال مالی دانشگاه ها منجر می شود. همچنین . مدیریت دانش یکی از این ابزارهاست. مدیریت دانش، فرایند ایجاد ارزش از داراییهای نامرئی سازمان است. این دارایی ناملموس، یا دانش به عنوان یک عامل اساسی و منبع حیاتی سازمان ها محسوب می شود و مزیت های رقابتی آینده به شکل توانایی سازمان ها در مدیریت دانش جلوه گر خواهد شد.هدف این پژوهش اولویت بندی عوامل موثر بر تجاری سازی دانش با رویکرد مدیریت دانش است . نوع تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است، برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از روشهای استنباطی استفاده شد. از آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل و برای تعیین میزان تاثیر هر کدام از عوامل تجاری سازی دانش از تحلیل عاملی تایید استفاده شد. با جمع بندی یافته های کمی و کیفی، عوامل برون سازمانی موثر در تجاری سازی نتایج پژوهشی با اولویت زیر به دست آمد: مشتریان و مشتری محوری با رتبه 13/8 و بار عاملی 80/0آموزش و پرورش با رتبه 47/7 و بار عاملی 75/0فناوری اطلاعات و ارتباطات با رتبه 11/7 و بار عاملی 66/0پیشرفتهای فناورانه با رتبه 63/6 و بار عاملی 63/0نیروهای اقتصادی و بازاری با رتبه 30/6 و بار عاملی 62/0پارکها و مراکز رشد علم و فناوری با رتبه 81/5 و بار عاملی 56/0صندوقهای سرمایه گذاری ریسک پذیر با رتبه 47/5 و بار عاملی 55/0نیروهای دولتی با رتبه 13/5 و بار عاملی 54/0آشنایی و اعتقاد به آموزه های دینی با رتبه 12/5 و بار عاملی 52/0قوانین و برنامه های کلان با رتبه 47/4 و بار عاملی 48/0رقبا و عوامل رقابتی با رتبه 36/4 و بار عاملی 47/0 .
بررسی ﻣﺆﻟﻔﻪﻫﺎی اﺧﻼﻗﯽ ﺗﺠﺎری ﺳﺎزی داﻧﺶ در دانشگاه
حوزه های تخصصی:
در نظام اموزشی متمرکز یا غیرمتمرکز یک سری قوانین ثابت وجود دارد که در کنار این موارد در هر نظام باید به جزئیات و مراحل اصلی کار توجه شود و از شاخه های اصلی این نظام دور نماند. یکی از این جزئیات و اصول، اخلاق تجاری بوده که دارای مؤلفه هایی می باشد. در این مقاله مؤلفه های اخلاقی تجاری دانش در دانشگاه بررسی شده و راه حل های عملی شدن آن نیز ذکر شده است. منظور از تجاری سازی دانش پیاده کردن مؤلفه های اخلاقی در زمینه دانش و ایجاد پیوند بین صنعت و دانش می یاشد. از این رو هر نظام اموزشی از جمله مراکز دانشگاهی باید بتوانند دانش، اخلاق و مؤلفه های ان را در نظام کنونی به اجرا در آورند.
شناسایی، تبیین و رتبه بندی شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی صورت پذیرفت. روش شناسی: این پژوهش از نوع توصیفی و به صورت کمی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل متخصصان، صاحبنظران و مدیران متخصص مستقر در استان خوزستان بود که در زمینه شرکت های دانش بنیان و تجاری سازی فعالیت داشتند. پرسشنامه محقق ساخته به صورت تصادفی بین 160 نفر نمونه تحقیق که به روش تمام شماری انتخاب شده بودند، توزیع شد. از آنجا که حجم جامعه با حجم نمونه برابر است از روش تمام شماری استفاده شد. در پرسشنامه، روابط بین عناصر و شناسایی شاخص ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS3 و رتبه بندی شاخص ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 انجام شد و نتایج با استفاده از ضریب هماهنگی کندال در معرض آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحقیقات نشان داد که شش شاخص اصلی با 22 شاخص فرعی بر ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی تأثیر دارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص های ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی به ترتیب اهمیت به شرح زیر است: شاخص فعالیت های آموزشی و پژوهشی، شاخص مدیریت و سیاست گذاری، شاخص بسترها و زیرساخت ها، شاخص ارتباطات و شبکه های علمی، شاخص نشر و اشاعه دانش و شاخص نوآوری. نتیجه کلی نشان داد که علوم انسانی می تواند پیشران تجاری سازی در ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان باشد. همچنین شرکت های دانش بنیان این فرصت را برای حوزه های علوم انسانی فراهم می کند که از حالت نظری فاصله بگیرد و با کاربردی کردن رشته های علوم انسانی در عرصه عمل و محیط واقعی جامعه، ایفای نقش کند. در نهایت مدل شاخص ها و عوامل ایجاد و توسعه شرکت های دانش بنیان در رشته های علوم انسانی ارائه گردید.
مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی در دانشگاه های دولتی (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
404 - 426
حوزه های تخصصی:
هدف: وابستگی پژوهش های دانشگاهی به بودجه دولت در دانشگاه های دولتی موجب شده است تا محدودیت ها و مشکلات اقتصادی دولت در سال های اخیر بر وضعیت پژوهش های دانشگاهی نیز اثر نامطلوب بگذارد. از این رو، مدیران دانشگاه های دولتی می بایست در خصوص به کارگیری روش های مختلف تأمین مالی پژوهش ها، به خصوص استفاده از منابع مالی بخش خصوصی و صنعت، رویکرد استراتژیکی اتخاذ کنند. پژوهش حاضر، با هدف طراحی و تبیین مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی در راستای تقویت و ثمردهی پروژه های تحقیقاتی دانشگاه تهران انجام پذیرفته است.
روش: روش پژوهش این مقاله از نوع کیفی و داده های کیفی از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و مطالعه مقالات و متون جمع آوری شده است. به منظور استخراج سنجه ها و سازه های اصلی مدل، داده ها با استفاده از روش تحلیل تم تجزیه و تحلیل شدند. 34 نفر خبرگان مصاحبه ها با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند.
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، 10 سازه اصلی که از 33 سنجه تشکیل شده اند، اجزای مدل راتشکیل می دهند.
نتیجه گیری: اجزای مدل تصمیم گیری استراتژیک تأمین مالی پروژه های تحقیقاتی دانشگاه تهران عبارت اند از: ارتباطات داخلی و خارجی دانشگاه، زنجیره ایده تا محصول، الزامات و تمهیدات قبل از اجرای استراتژی ها، بررسی و انتخاب استراتژی ها، استراتژی اصلاح ساختار، استراتژی مالی، استراتژی مشارکتی، استراتژی بهینه سازی نتایج پژوهش ها و استراتژی منابع انسانی و ارزیابی.
بررسی رابطه آمایش استراتژیکی و ساختاری سازماندهی فضایی با کارافرینی پایدار دانشگاهی: مطالعه موردی پیام نور منطقه 2 ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس دیدگاه اغلب محققان، کارآفرینی دانشگاهی و سپس به مرحله تجاری درآوردن دانش، به ویژه در کشورهایی که فاقد سرمایه های اولیه ای نظیر نفت، طلا و ... می باشند یا در جوامعی که در آنها علی رغم وجود منابع اولیه قابل توجه، سازوکارهای لازم برای بهره گیری از آنها وجود ندارد، می تواند موثر باشد. با این وجود نظریه ها مدیریت ضعیف استراتژیک و عوامل ساختاری محدودکننده را دو عامل اصلی در جلوگیری از کارآفرینی معرفی کرده اند. از این رو مسئله تحقیق حاضر آگاهی از رابطه مدیریت استراتژیک و عوامل ساختاری با کارآفرینی دانشگاهی، و هدف، طراحی مدلی برای نشان دادن چگونگی این رابطه ها است. شیوه انجام پژوهش به صورت کمّی و توصیفی- تحلیلی بوده است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه هایی بوده که توسط محقق تهیه شده است. جامعه آماری شامل کلیه واحدهای دانشگاهی پیام نور منطقه 2 کشور (48 واحد) است که به صورت سرشماری مطالعه شده اند. داده ها با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس تحلیل شدند. یافته ها نشان داده اند که رابطه معناداری میان کلیه متغیرها و مولفه های وجود دارد. محقق در پایان، کوشیده است مدلی را طراحی کند که بالاترین درجه تبیین کارآفرینی دانشگاهی را به دست دهد. این مدل با استفاده از شبکه عصبی تحلیل شد. یافته ها حاکی از برازش بسیار بالای مدل می باشد. به این ترتیب نتیجه پژوهش این بوده است که می توان مدلی را طراحی نمود که به واسطه آن در مسیر توسعه کارآفرینی دانشگاهی با ایجاد بهبود در مدیریت استراتژیک و عوامل ساختاری گام برداشت.
تاثیر مدیریت فناوری بر تجاری سازی دانش در دانشگاههای آزاد اسلامی استان مازندران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۸
165 - 182
حوزه های تخصصی:
عصر حاضر، عصر تحولات شگرف و اساسی درنوآوری ها و فناوری هاست و عامل مهم و حیاتی برای سازمان ها به منظور ایجاد ارزش و مزیت رقابتی پایدار است. هدف کلی پژوهش، تأثیر مدیریت فناوری بر تجاری سازی دانش در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) با طرح اکتشافی انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی به تعداد20 نفر خبره در زمینه موضوع پژوهش و در بخش کمی، اعضای هیات علمی دانشگا ه آزاد اسلامی استان مازندران به تعداد 1537 نفر تشکیل دادند که در بخش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع تعداد 10 نفر و در بخش کمی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 308 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پرسشنامه محقق ساخته مدیریت فناوری با 41 سوال، و پرسش نامه تجاری سازی دانش با 30 سوال مورد استفاده قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تاییدی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین متغیر مکنون برون زای مدیریت فناوری با متغیر مکنون درونزای تجاری سازی دانش براساس ضرایب مسیر بارعاملی 458/0 برقرار است، همچنین با توجه به مقدار t-value برای این رابطه (976/10) که در خارج بازه (58/2 و 58/2-) قرار دارد در سطح اطمینان %99 تاثیر مدیریت فناوری بر تجاری سازی دانش معنی دار شده است، لذا میتوان نتیجه گرفت که مدیریت فناوری بر تجاری سازی دانش تاثیر مثبت و معناداری دارد.
استقرار نظام ترجمان، تبادل و تجاری سازی دانش: مطالعه موردی دانشگاه علوم پزشکی ایران
ترجمان دانش در حوزه سلامت به مفهوم کاربردی کردن دانش حاصل از پژوهش در نظام سلامت بوده و استقرار آن یکی از اصول بنیادین در اجرای بهینه آن در دانشگاه ها می باشد. این پژوهش با هدف بررسی استقرار نظام ترجمان، تبادل و تجاری سازی دانش در دانشگاه علوم پزشکی ایران به عنوان الگویی برای سایر دانشگاه های علوم پزشکی کشور انجام پذیرفته است. در سال 1393، کمیته علمی ترجمان، تبادل و تجاری سازی دانش، در حوزه معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل شد. ماموریت این گروه فرهنگ سازی جهت هدایت پروژه ها به سمت کاربرد در خدمات بهداشتی درمانی تعیین گردید تا سیاست گذاران با استفاده از شواهدی که از طریق پژوهش به دست آمده، تصمیم های آگاهانه ای اتخاذ نمایند. بسیاری از دانشگاه های علوم پزشکی کشور نیاز کاربردی کردن نتایج تحقیقات را بخوبی درک کرده اند، از اینرو نتایج حاصل از این مطالعه می تواند مورد توجه سیاستگذاران عرصه پژوهش در دانشگاه های مختلف جهت استقرار ترجمان دانش و کاربردی کردن نتایج پژوهش ها قرار گیرد.
کاربست تخصص های علوم رفتاری در خلق فرصت های تجاری سازی دانش: رویکرد میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دانشگاه ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می پردازند. در واقع گسترش تجاری سازی پژوهش های دانشگاهی، دروازه ای جدید به پیشرفت های علمی منجر شده است این در حالی است که می بایست مطالعات میان رشته ای از سوی محققان و نهاد های پژوهشی مورد توجه قرار گیرد. زیرا افراط در تخصصی شدن پژوهشگر و از دست دادن ارتباط و همبستگی میان موضوع مطالعه یک رشته با موضوعات سایر رشته ها و جهان پیرامونی، رشته های دانشگاهی را از کارکرد اصلیشان خارج می کند. در همین خصوص فارغ التحصیلان و متخصصان حوزه علوم رفتاری می توانند به عنوان یک نقطه اتصال زمینه هم اندیشی، همگرایی، همکاری و هم افزایی با فارغ التحصیلان سایر رشته های دانشگاهی را فراهم سازند. در واقع آنها می توانند به ایفای نقش جدیدی درجهت مشارکت در توسعه فرآیند های تجاری سازی دانش وگسترش اقتصاد دانایی محور بپردازند. هدف اصلی این پژوهش، کاوش و ارایه مدلی جهت خلق فرصت های تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با کنشگری فعال و استفاده از دانش تخصصی فارغ التحصیلان حوزه علوم رفتاری بود. رویکرد مطالعه، کیفی بود. یافته های مطالعه نشان داد، شش نوع مضامین سازمان دهنده و به تعداد 25 مضمون پایه شناسایی و شبکه مضامین استخراج گردید. بر اساس نتایج پژوهش، تجاری سازی دانش با رویکرد ظرفیت سازی میان رشته ای با نقش آفرینی متخصصان علوم رفتاری دارای ابعادی همچون ره آفرینی، ایده آفرینی، نیاز آفرینی، هم آفرینی و فرصت آفرینی، به عنوان مضامین سازمان دهنده دارد که هریک از این موارد نیز دارای ابعادی به عنوان مضامین پایه هستند. از 15 روز مکمل دهی دارچین استفاده کرد.
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی در خصوص کارکردهای دانشگاه (مطالعه موردی: دانشگاه شهید چمران اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش کاربردی حاضر، بررسی نگرش اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در زمینه کارکردهای دانشگاه است. طرح کلی این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی متوالی ناهمزمان (کیفی- کمی- کیفی) است. در بخش کیفی، از روش پدیدارشناسی؛ در بخش کمی، از آمارهای توصیفی میانگین و در بخش کیفی آخر، از روش گروه های کانونی استفاده شده است. جامعه آماری، شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز (600 نفر)، که مرحله مصاحبه اکتشافی اولیه، با انتخاب هدفمند 54 عضو؛ بخش کمی با انتخاب تصادفی 225 عضو؛ و بخش کیفی آخر (گروه کانونی) با انتخاب هدفمند مطلوب 8 نفر از خبرگان دانشگاه انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات به ترتیب در سه مرحله کیفی- کمی- کیفی، به شیوه مصاحبه نیمه ساختمند، پرسشنامه محقق ساخته مستخرج از مصاحبه ها و مرحله آخر مصاحبه گروه کانونی است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه، تأیید شد و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای [1]کرونباخ برای کل پرسشنامه (78/0=a) بدست آمده که نشانه پایایی مطلوب است. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کد گذاری اشتروس و کوربین (1990)، و در بخش کمی نیز از آماره های توصیفی متناسب با سؤالات پژوهش، استفاده شده است. نتایج بدست آمده بر اساس مصاحبه ها در بخش کیفی پژوهش، حاکی از آن بود که مقوله کارکردهای دانشگاه، دارای 5 حوزه آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، کارآفرینی، تجاری سازی و کارکرد اجتماعی است. نتایج بدست آمده از بخش کمی حاکی از آن بود که در دانشگاه شهید چمران اهواز، کارکرد آموزشی مهم ترین کارکرد تلقی می شود و کمترین میانگین، نشان دهنده این مهم است که به کارکرد کارآفرینی در دانشگاه کمتر توجه شده است. مشارکت کنندگان بخش کانونی هم یافته های دو مرحله قبل را تأیید کردند. بنابراین توصیه می شود دانشگاه زمینه را برای پرداختن به کارکردهای جدید از جمله کارآفرینی و تجاری سازی فراهم کند.
شناسایی عوامل مؤثر دانشگاهی در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی منطقه ای؛ مورد مطالعه: دانشگاه های آزاد استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
اکوسیستم کارآفرینی در قالب مجموعه ای از بازیگران و عوامل وابسته، کارآفرینی مولد را در یک قلمرو خاص ایجاد می کند. در میان این بازیگران، دانشگاه ها می توانند نقش مهمی در اقتصاد مبتنی بر دانش بازی کنند و در نتیجه عامل پویایی اقتصاد منطقه ای باشند. این پژوهش به دنبال کشف عوامل مؤثر دانشگاهی در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی منطقه ای بوده و از منظر هدف، کاربردی و برحسب روش گردآوری داده ها، پژوهشی از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل 306 نفراز اعضای هیات علمی دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان است. ابزار گردآوری داده ها مبتنی بر پرسش نامه خود ساخته بوده است. روایی ظاهری آن با نظر استاد راهنما و دو نفر از صاحب نظران تائید و روایی سازه نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شد. پایایی آن نیز با استفاده از معیار آلفای کرونباخ 812/. به دست آمد. به منظور بررسی سؤالات پژوهش، تحلیل داده ها در محیط نرم افزاری لیزرل با اعمال آزمون های مدل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و آزمون تی تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که عوامل و مؤلفه های اصلی شناسایی شده عبارتند از؛ عوامل فرهنگی شامل: ترویج فرهنگ کارآفرینی، آموزش کارآفرینی، مهارت آموزی؛ عوامل زمینه ای شامل: سرمایه انسانی، تولید دانش، انتقال دانش، تجاری سازی دانش؛ و عوامل ساختاری شامل: شبکه سازی، مراکز رشد و دفاتر انتقال فناوری و شرکت های زایشی که به عنوان متغیرهای مؤثر در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی منطقه ای در نظر گرفته شده است. با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای دیدگاه های افراد پیرامون تاثیر عوامل در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی منطقه ای مورد بررسی قرار گرفت. در مجموع عوامل مؤثر دانشگاهی در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی منطقه ای تاثیر معناداری دارد. در پایان پیشنهادهای علمی و پژوهشی بر مبنای نتایج این پژوهش برای انجام تحقیقات آتی به محققین ارائه شده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی تجاری سازی دانش برای دانشگاه های صنعتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مأموریت های مهم دانشگاه علاوه بر حوزه آموزشی و تحقیقاتی، مشارکت مستمر و پایدار در فرآیند نوآوری و توسعه فناوری و پاسخگویی به تغییر و تحولات و نیازهای جامعه و صنعت است. هدف پژوهش طراحی الگوی تجاری سازی دانش به صورت جامع و عملیاتی برای دانشگاه های صنعتی کشور و شناسایی مؤلفه های آن می باشد. رویکرد این پژوهش ترکیبی و از نوع آمیخته-اکتشافی با استفاده از روش های کیفی و کمّی است. در بخش کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد سیستماتیک[1]، الگویی برای تجاری سازی دانش در دانشگاه های صنعتی کشور طراحی شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان، اساتید، مدیران و دانشجویان دوره دکتری دانشگاه های صنعتی کشور و مدیران حوزه صنعت و شرکت های دانش بنیان می باشد. بر اساس نمونه گیری هدفمند تعداد 17 نفر به منظور انجام مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند انتخاب شدند. اعتبار و روایی داده های گردآوری شده از مصاحبه ها از روش های بازبینی مشارکت کنندگان، مرور خبرگان و توافق درون موضوعی به دست آمده است. بر اساس روش نظریه داده بنیاد سیستماتیک داده ها طی دو مرحله کدگذاری باز و محوری تحلیل شده و 738 عبارت مفهومی در قالب 70 طبقه اصلی و درنهایت 16 مقوله سازماندهی و به صورت الگوی پاردایمی با شش مقوله کلی (علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها، پدیده اصلی و پیامدها) ارائه شدند. سپس در مرحله کدگذاری انتخابی، الگوی مفهومی بر اساس الگوی پارادایمی و فهم و تجربه محقق ارائه شد. در بخش کمّی به منظور اعتباریابی الگوی ارائه شده از مدل معادلات ساختاری[2] استفاده شد. با توجه به این که مقدار آماره t برای تمامی روابط بین مقوله ها بزرگ تر از مقدار 96/1 بوده و همچنین ضریب مسیر تمامی مقوله ها در حالت استاندارد بزرگ تر از 3/0 به دست آمده است بنابراین تمامی مؤلفه ها، روابط بین مقوله های کلی و درنهایت الگوی پیشنهادی تائید گردید. [1] Systematic Grounded Theory [2] Structural Equation Modeling
شناسایی و دسته بندی چالش ها و موانع تجاری سازی دانش با استفاده از روش کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه دانشگاه ها علاوه بر پژوهش و آموزش، به ایفای نقش در جهت مأموریت جدید مشارکت در توسعه اقتصادی جامعه نیز می پردازند؛ به عبارت دیگر، امروزه تجاری سازی دانش به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است.این در حالی است که هنوز دانشگاه های ایران نتوانسته اند به طور مطلوب دانش خود را تجاری نمایند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش کیو موانع تجاری سازی دانش شناسایی شود و سپس با استفاده از تحلیل عاملی کیو، ذهنیت های مختلف افراد نسبت به این موضوع مورد تحلیل قرار گیرد. روش کیو ترکیبی از دو روش کیفی و کمی می باشد و همچنین رویکردی است که در آن ذهنیت های مختلف افراد نسبت به یک موضوع شناسایی می گردد. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات تحقیق و انجام ده مصاحبه با خبرگان آگاه در این حوزه، حدود 41 مانع شناسایی گردید و توسط مشارکت کنندگان اولویت بندی شد. در نهایت، بر اساس یافته ها و نتایج تحلیل عاملی کیو، ذهنیت مشارکت کنندگان به 3 عامل یا گروه دسته بندی شد؛ به عبارت دیگر، نتایج حاصل از تحقیق نشان داد سه دیدگاه مختلف یا الگوی ذهنی نسبت به موانع تجاری سازی دانش در میان خبرگان آگاه وجود دارد.
تحلیل الگوهای فکری تاثیرات کارآفرینی دانشگاهی بر توسعه شرکت های دانشگاه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
عرصه دانشگاه و عرصه کارآفرینی، ارتباط محکمی باهم داشته و نقش مهمی در توسعه کشور، افراد، سازمان ها و شرکت ها دارند. شرکت های دانشگاه بنیان، از مجموعه شرکت هایی است که روابط متقابلی با عرصه کارآفرینی دانشگاهی دارد. این شرکت ها و نقش دانشگاه ها در توسعه آن ها، از چالش های مهم در کشور به شمار می رود. در واقع، سازوکارهای دانشگاه، تأثیرات متعدی در ابعاد و مقوله های مختلف بر توسعه یا عدم توسعه این شرکت ها دارند که شناخت این تأثیرات به منظور برنامه ریزی صحیح برای دانشگاه ها و شرکت های مرتبط ضروری است. بنابراین هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل الگوهای فکری حاکم بر تأثیرات سازوکار های حمایتی دانشگاه بر توسعه شرکت های دانشگاه بنیان است. برای این منظور، سه دانشگاه امام خمینی، رازی کرمانشاه و دانشگاه یزد برای مطالعه موردی انتخاب شدند. در بخش روش شناسی، داده ها از مجموعه اعضای هیئت علمی، مدیران و دانشجویان تحصیلات تکمیلی شامل 62 کارشناس از هر سه دانشگاه در قالب مصاحبه و پرسش نامه گردآوری شده است. برای شناسایی و تعیین مقوله های کارآفرینی دانشگاهی، از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی و برای شناسایی و تحلیل الگوهای فکری، از مدل تحلیلی کیو استفاده شده است. نتایج نشان داد که سازوکار ها و مقوله های دانشگاه در هشت گروه دگرگونی سیاست های دانشگاه، عوامل فردی، قوانین دانشگاه، زیرساخت ها، انحصار زدایی، عوامل سطح کلان، مشارکت ها و موانع توسعه شرکت ها قرار داشتند. همچنین دانشگاه ها در مجموع تأثیرات نسبتاً خوبی بر توسعه شرکت ها دارند اما ارتباط شرکت ها با دانشگاه ها به دلیل کمبود شرکت ها ضعیف است. در مجموع عامل ها و الگوهای فکری نهایی، شناسایی و تحلیل شدند.
کلیدواژه ها :
طراحی الگوی مفهومی تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی از دور: مورد مطالعه دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
215 - 240
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی مفهومی تجاری سازی دانش در نظام آموزش عالی از دور با مورد مطالعه قرار دادن دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد با رویکرد سیستماتیک است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند نظری استفاده شد به گونه ای که با استفاده از 29 نفر (19 نفر از اعضای هیأت علمی و 10 نفر از دانشجویان دکتری تخصصی) داده های مورد نیاز که به اشباع نظری رسیده بودند گرداوری شد. ابزار پژوهش نیز شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده از فرایند سه مرحله ای کدگذاری مبتنی بر رویکرد سیستماتیک نظریه داده بنیاد استفاده گردید. اجرای فرایند کدگذاری باز منجر به شناسایی 133 مفهوم و خلاصه سازی آنها در قالب 8 مقوله اصلی با 33 مقوله فرعی شد. سپس مدل پارادیمی مبتنی بر فرایند کدگذاری محوری در قالب شرایط علّی (قابلیت های محیطی)، شرایط زمینه ای (قابلیت های سازمانی)، شرایط مداخله گر (ویژگی های فردی دانش آفرینان، ویژگی های دانش تولید شده و مشتریان دانش)، پدیده محوری (تجاری سازی دانش)، راهبردها (طراحی و پیاده سازی مکانیسم های تسهیلگر) و پیامدها (جامعه دانش بنیان) ترسیم شد و نهایتاً مدل مفهومی نهایی پژوهش با استفاده از فرایند کدگذاری انتخابی در قالب گزارهایی که حکایت از ارتباط بین مقوله های اصلی دارد، به تصویر کشیده شد.
برازش مدل ریاضی ساختاری تجاری سازی دانش در دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
125 - 146
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف برازش مدل ریاضی-ساختاری تجاری سازی دانش در دانشگاه پیام نور انجام شد. روش پژوهش، کمی و مبتنی بر همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری تخصصی دانشگاه پیام نور بود. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب طی دو مرحله: مرحله ی مقدماتی (100 نفر شامل 79 هیئت علمی و 21 دانشجوی دکتری) و مرحله ی اصلی (245 نفر شامل 194 هیئت علمی و 51 دانشجوی دکتری) داده های مورد نیاز گردآوری شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی 114 آیتمی پژوهشگر ساخته بود که هفت سازه ی موجود در مدل پژوهش را اندازه گیری می کند. خصوصیات روان سنجی ابزار پژوهش با استفاده از رویکرد تحلیل عاملی تأییدی بر روی داده های مرحله ی مقدماتی مورد بررسی و حمایت قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله ی اصلی نیز، ابتدا با استفاده از رویکرد غربالگری داده ها (شامل؛ نمودار جعبه ای، آماره ی مهالانوبیس، آماره های چولگی و کشیدگی تک و چندمتغیره، نمودار پراکنش)، وضعیت داده های پرت یا دورافتاده و مفروضه های رویکرد آماری مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. سپس، با استفاده از رویکرد آماری مذکور، نحوه ی برازش مدل و روابط ریاضی-ساختاری بین سازه های موجود در آن، آزمون گردید. نتایج نشان داد که مدل برازش یافته ی اولیه نیاز به اصلاحاتی در قالب حذف 8 مسیر مستقیم معنادار نشده بین سازه های آن و همچنین اضافه نمودن مسیرهای همبستگی خطاهای واریانس بین نشان گرهای سازه های درون زای مدل دارد. بدین ترتیب، مدل اصلاح شده نهایی مورد برازش کامل قرار گرفت.
شناسایی و الویت بندی مولفه های موثر تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم با رویکرد داده بنیاد ( مورد مطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی قم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
34 - 49
حوزه های تخصصی:
از آنجا که دانشگاه ها نقش مهمی در اقتصاد دانش بنیان بازی می کنند، تجاری سازی دانش تولید شده اهمیت فراوانی پیدا کرده و زمانی کاربردی میشود که از طریق آن ها، دانشگاه به دانشگاه کارآفرین تبدیل شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مولفه های تجاری سازی دانش در دانشگاه آزاد قم با توجه به رویکرد ایجاد دانشگاه نسل سوم جهت پیشنهاد یک مدل مناسب می باشد. جهت گردآوری داده ها از روش ترکیبی استفاده شده است. پس از جمع آوری اطلاعات موجود در مورد موضوع پژوهش، با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 18 نفر از گروه انتخاب شده اطلاعاتی در مورد راهکار ها و مراحل تجاری سازی دانش جمع آوری گردیده است. برای دست یابی به یک الگوی پارادایمی از راهبرد سیستماتیک نظر یه داده بنیاد استفاده شده است. بر اساس تحلیل مصاحبه های صورت گرفته تعداد 214 کد باز اولیه شناسایی شد که این کد ها به 24 کد محوری و 6 کد منتخب کاهش داده شدند. سپس کد های شناسایی شده در شش طبقه هسته ای شامل پدیده ی محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردهای تعاملی و پیامد ها حول پدیده تجاری سازی دانش در ایجاد دانشگاه نسل سوم دسته بندی شدند و به صورت یک الگوی پارادایمی به هم مرتبط گردیدند. به منظور اولویت بندی مقوله های بدست آمده از آنتروپی شانون استفاده شده است.
موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشتۀ علم اطلاعات و دانش شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: وضعیت نابسامان اقتصادی و کاهش فرصت های شغلی، از جمله عواملی هستند که در کنار عوامل دیگر، دانشگاه ها را به سمت کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش سوق داده است. با این حال، شواهد نشان می دهد موانع زیادی بر سر راه کارآفرینی دانشگاهی به ویژه در برخی رشته ها قرار دارد. شناسایی موانع پیش روی کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش، اولین گام در جهت توسعه آن است. بر این پایه، هدف پژوهش حاضر شناسایی موانع کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی بود.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که با استفاده از روش کیفی گرندد تئوری انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های دولتی ایران بودند که اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مبنای انتخاب اعضای نمونه این بود که دارای حداقل 5 سال سابقه کاریِ هیئت علمی باشند و همچنین در حوزه های مرتبط با کارآفرینی دارای سوابق علمی باشند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیم ساختاریافته استفاده شد. فرآیند انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری بعد از مصاحبه با 16 نفر از اعضای هیئت علمی ادامه پیدا کرد. به لحاظ مرتبه علمی 4 نفر از اعضای نمونه در مرتبه استاد و 7 نفر دانشیار و 5 نفر استادیار بودند. یافته ها: با تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، تعداد 90 کد اولیه شناسایی شدند. این کدها در قالب 12 مقوله فرعی و 3 مقوله اصلی دسته بندی شدند. موانع کارآفرینی دانشگاهی در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی در سه دسته عوامل کلان، دانشگاهی و فردی قرار گرفت. موانع کلان بیانگر چالش ها و مشکلاتی بود که در کل کشور وجود داشت و شامل 4 مقوله عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی، عوامل فرهنگی و عوامل راهبردی بود. موانع دانشگاهی بیانگر چالش ها و مسائلی بود که در درون دانشگاه ها وجود داشت و از 4 مقوله فرعی ساختار دانشگاه ها، آیین نامه ها و قوانین دانشگاهی، آموزش های دانشگاهی و محتوای رشته تشکیل شده بود. موانع فردی نیز بیانگر ویژگی ها و ضعف هایی بود که در افراد وجود داشت و 4 مقوله فرعی، شامل مهارت های علمی، مهارت های ارتباطی، مهارت های روانشناختی و مهارت های کارآفرینی بود.نتیجه گیری: پژوهش حاضر با مطالعه دیدگاه اعضای هیئت علمی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی، مهم ترین موانع کارآفرینی و تجاری سازی دانش در رشته علم اطلاعات و دانش شناسی را شناسایی کرده است. اگرچه برخی از موانع کارآفرینی دانشگاهی فراتر از اختیار اعضای هیئت علمی و متخصصان رشته است اما با تقویت و سرمایه گذاری در مواردی که تحت کنترل آن ها است می توان به سمت کارآفرینی دانشگاهی حرکت کرد. در مجموع، یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی بهتر برای افزایش کارآفرینی دانشگاهی و تجاری سازی دانش و رفع موانع و کاستی های آن کمک کند.