فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۰۱ تا ۳٬۹۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۸
113 - 148
حوزههای تخصصی:
این مطالعه باهدف بررسی ویژگی های منحصربه فرد زنجیره تأمین محصولات غذایی، به بررسی تأثیر یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی؛ متشکل از یکپارچگی داخلی، تأمین کننده و مشتری، به کیفیت محصولات غذایی و قابلیت نوآوری محصول می پردازد. مدیران باید اهمیت یکپارچه سازی تأمین کننده و مشتری را -هنگام پاسخ به ریسک زنجیره تأمین و عدم قطعیت شرکت- درک کنند. داده ها از ۱۶۸ مدیر فعال در صنایع غذایی استان تهران جمع آوری شده است. برای تحلیل داده ها از ابزار حداقل مربعات جزئی (SmartPLS 3.0) -با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)- استفاده شد. نتایج نشان می دهد که یک رابطه قوی بین عدم قطعیت و ادغام زنجیره تأمین؛ شامل مشتری، تأمین کننده و ادغام داخلی وجود دارد. یافته ها نشان می دهد که یکپارچه سازی مشتری و یکپارچه سازی تأمین کننده، عوامل حیاتی برای بهبود کیفیت محصول -در زمینه زنجیره تأمین محصولات غذایی- هستند؛ نتایج را می توان به نقش برجسته روابط و تماس با مشتری در توسعه قابلیت های نوآوری در محصولات تولیدی- که توسط برخی تحقیقات قبلی در نظر گرفته شده است- مرتبط دانست. علاوه بر این، با تجزیه و تحلیل ابعاد مختلف یکپارچه سازی زنجیره تأمین به طور جداگانه، یکپارچگی داخلی- به عنوان یک توانمندی برای یکپارچگی خارجی- شناخته شده است. این مطالعه می تواند به کسب و کارهای فعال در حوزه صنایع غذایی کمک کند تا نقش های ارزش آفرینی یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات صنایع غذایی را درک کنند و راهنمایی های ارزشمندی را برای آنها ارائه دهد تا تصمیم بگیرند چگونه به چالش های مختلف پاسخ دهند و یکپارچه سازی زنجیره تأمین محصولات غذایی را -به منظور بهبود کیفیت محصول و بهبود قابلیت های نوآوری محصول- مدیریت کنند.
Guidelines for Assessing and Enhancing the Organizational Human Resources Sprightliness: A Call to Action!(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
205 - 221
حوزههای تخصصی:
The purpose of this applied and qualitative research is to identify the necessary infrastructure for creating Organizational Human Resources Sprightliness in the university environment. Data collection has been done using the method of targeted observation, semi-structured interviews, and the review of documents related to the strategic and operational plans of universities. Based on the Kleizeri methodology, In the selective coding, obstacles of human resources Sprightliness management from the perspective of university members were identified including: weakness in talent management and substitution, structural inadequacies, neglect of the cultivation of positive psychological capacities in members, lack of support for members' organizational and family responsibilities, and abandonment of scientific-executive abilities of members in a competitive environment. Responding to the environmental needs of the university, honoring the stakeholders, dynamic knowledge, communication, skill of members of the academic members, and the flourishing of educational-research activities were drivers of human resources Sprightliness management. By calculating Cohen's kappa, the average coefficient of experts' agreement with each other about codes and research findings was 0.66, which is an acceptable proportion of their agreement. The coefficiency of agreement between experts and researcher was 79%, which was calculated by rounding the same 80%, which means that five experts had good agreement with each other regarding the coding of the data for this research, which indicates the excellent status of these identified concepts.
تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر شاخص های ارزیابی عملکرد شرکت های دولتی و خصوصی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر این است که رابطه معنادار و مثبتی بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های خصوصی و رابطه مثبت معناداری بین سرمایه فکری و بازده سهام شرکت های دولتی داشته است. رابطه بین سرمایه فکری و بازده حقوق صاحبان سهام شرکت های دولتی و همین طور شرکت های خصوصی مثبت و معنادار می باشد. همچنین نتایج نشان داد که در شرکت های خصوصی و دولتی بین سرمایه فکری و ارزش افزوده خالص رابطه مثبت و معناداری وجود داشته است.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۸
78 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.
ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۵
27 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه به منظور افزایش کارایی ، اثربخشی، کاهش هزینه ها و ارتقاء سطح عملکردی سازمان ها مطابق با انتظارات ذینفعان، نظام ارز یابی عملکرد واحد های سازمانی، نه تنها در بخش خصوصی، بلکه در بخش دولتی نیز مهم تلقی گردیده و به یک چالش اساسی برای مدیران تبدیل شده است. با توجه به نقش قابل توجهی که مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی در توسعه صنعت دفاعی و در نتیجه ارتقاء بازدارندگی دارند، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد آنها در دستیابی به این هدف، اهمیت روز افزونی پیدا نموده و وجود نظام کارآمد ارزیابی عملکرد این واحد ها در بخش دفاع، ضرورتی انکار ناپذیر است. گرچه در حال حاضر ارزیابی عملکرد این واحد ها تا تا حدودی صورت می گیرد اما بررسی ها نشان می دهد که نواقص موجود در نظام فعلی ارزیابی عملکرد آنها، از مهمترین دلایل عدم بکارگیری آن در عمل می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی مبتنی بر رویکرد های چند بعدی، از کارکرد آنها در رفع نیاز های دفاعی تا عملکرد در محور های مورد توجه ذینفعان مختلف، می باشد. ابتدا با مرور تحقیقات پیشین، معیارهای ارزیابی شناسایی شده و سپس با تشکیل گروه کانونی متشکل از 15 نفر از مدیران کارشناسان و اعضای هیئت علمی مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی، این معیارها بومی و تعدادی معیار جدید اضافه گردید. سپس برای رسیدن به عامل های اصلی و تایید معیارها، روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به کمک نرم افزار SPSS و PLS به کار گرفته شد.
گونه شناسی معیارها و ضوابط نظام مالی اسلامی بر اساس اجزای نظام مالی بر مبنای تحلیل مضمون تحقیقات انجام شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت اسلامی سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
107 - 136
حوزههای تخصصی:
تعالی هر سیستم وابسته به تعالی زیرسیستم های آن است. رشد و سعادت هر نظام اجتماعی در گرو رشد و تعالی خرده نظام های آن می باشد. سعادت جامعه اسلامی محقق نخواهد شد مگر اینکه نظام مالی که یکی از خرده نظام های نظام اقتصادی جامعه است، در جهت رشد جامعه فعالیت کند. برای این منظور اسلامی سازی نظام مالی اهمیت فوق العاده ای دارد. طراحی نظام مالی اسلامی از بطن مفاهیم اسلامی، امر مهمی است که تا کنون مغفول مانده است؛ ازاین رو این تحقیق به دنبال شناخت اصول و ضوابط نظام مالی اسلامی است. برای این کار، تحقیقات گذشته پیرامون این مبحث مبنا قرار گرفته و با روش تحلیل مضمون اصول و ضوابط نظام مالی اسلامی از این منابع استخراج شده است. برای فهم جایگاه هر یک از اصول در نظام مالی با روش گونه شناسی و بر مبنای الگوی منتخب نظام مالی، اصول و معیارهای نظام مالی اسلامی دسته بندی شده است. تعداد 43 مقاله فارسی، 11 مقاله انگلیسی و 4 کتاب، مطالعه و بر روی محتوی آن تحلیل مضمون صورت گرفته و تعداد 47 اصل یا مضمون پایه از آن استخراج شده و این مضامین پایه در 11 مضمون سازمان دهنده دسته بندی شده است. نتیجه تحقیق حاضر در دو جدول (4) و (5) ارائه شده؛ همچنین، شبکه مضامین تحقیق در شکل (4) ترسیم گردیده است.
تدوین چارچوب سنجش پیچیدگی در پروژه های صنعتی ایران با استفاده از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان داده اند که پیچیدگی ممکن است عامل مهمی در شکست یک پروژه در رسیدن به اهداف هزینه، زمان و کیفیت باشد. با آنکه در مطالعات بسیاری شاخص های مهم پیچیدگی پروژه ها شناسایی شده، اما تأثیر وزنی آنها به ندرت بررسی شده است. در این مقاله، ادبیات پیچیدگی پروژه برای توسعه یک چارچوب ساده و پویا بررسی شده و40 شاخص پیچیدگی در 9 فاکتور شناسایی و طبقه بندی گردید، سپس جهت ارزیابی در اختیار30 کارشناس خبره صنعتی و دو مشاور پژوهشی قرار داده شد، تا نقش هر شاخص را در پیچیدگی پروژه های صنعتی ارزیابی کنند. طی سه مرحله اجرای روش دلفی این شاخص ها، اعتبارسنجی، وزن دهی ورتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که شاخص های مربوط به فاکتور های پیچیدگی زمینه، محتوا و وابستگی پروژه بیشترین وزن انباشته را دارند همچنین وجود عدم قطعیت و ابهام در بالا رفتن وزن هر شاخص نقش تاثیرگذاری را نشان داد. از چارچوب ارائه شده، جهت سنجش میزان پیچیدگی در 14 پروژه صنعتی استفاده شد. نتایج نشان دهنده سطح بالای پیچیدگی در پروژه های بین الملی در حال اجرا توسط شرکت های ایرانی بود. با وجود تفاوت در رویکرد مدیریت پیچیدگی در این پروژه ها، اشتراکاتی شناسایی شدند که راهکارهای پیشنهادی برای آنها می توانند به مدیران پروژه های دیگر در دست یابی به نتایج مثبت برای مدیریت پیچیدگی کمک کنند. مدیران پروژه با کمک نتایج این تحقیق می توانند چارچوبی برای سنجش مدیریت پیچیدگی در اختیار داشته باشند و به کارشناسان صنعت اجازه می دهد اقدام به اولویت بندی و تخصیص کارآمد منابع محدود خود در پروژه های پیچیده نمایند.
صیانت از کارکنان فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه های فرمانده معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
1-22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: میزان موفقیت در صیانت از کارکنان یکی از موضوعات مهم در فراجا می باشد. منظور از صیانت جلوگیری از ارتکاب تخلف و جرم توسط کارکنان با تکیه بر تقویت عناصر درونی کارکنان و اصلاح و کنترل عوامل محیط درون با توجه به تهدیدات برون سازمانی می باشد. این پژوهش به منطور شناسایی و ارائه مولفه های صیانت از کارکنان فراجا مبتنی بر اندیشه های فرمانده معظم کل قوا انجام شده است.روش: این پژوهش از نظر هدف،کاربردى و از نظر روش، توصیفی است که با رویکرد کیفى انجام شد. در این پژوهش بیانات، احکام و فرمان هاى مقام معظم رهبرى از فرودین سال 1390 تا پایان سال 1402 منبع پژوهش بودند. ابزار جمع آورى داده ها فیش بردارى و روش تحلیل داده ها، تحلیل محتواى کیفى و با رویکرد استقرایى بود. به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد پژوهش (پایایی پژوهش) از روش کدگذاردوم استفاده شد و ضریب توافق بین کدگذاران با استفاده از روش هولستى 91/0 به دست آمد.یافته ها: براساس یافته های پژوهش، ویژگی های صیانت از کارکنان فراجا در اندیشه های فرمانده معظم کل قوا در سه مقوله اصلی بینش، نگرش، و کنش و 31 مقوله فرعی دسته بندی گردید.نتایج: یافته هاى پژوهش نشان می دهد فرمانده معظم کل قوا نگاهی همه جانبه به صیانت از کارکنان در ابعاد بینش، نگرش و کنشی داشته و شناخت مولفه های صیانت از کارکنان در اندیشه های معظم له مى تواند متناسب با اهداف صیانتی به عنوان راهنمایی مناسب در تدوین و اجرای برنامه ها و اهداف صیانت از کارکنان فراجا بهره برداری شود.
خوانش چهارچوب مفهومی شهر هوشمند بر پایه سیستم آبرسانی در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر همچون تجلیگاه تمدن بشری، همواره مورد نگرش ایده پردازان علوم مختلف بوده است. در اغلب شهرهای پیشرفته دنیا، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات را از طریق برنامه های جامع در قالب شهرهای هوشمند دنبال می نمایند. شهرنشینی جهانی و افزایش تقاضای آب، مدیریت کارآمد منابع آب را حیاتی می کند باتوجه به بحران آب آشامیدنی سالم و پایدار که یکی از مسائل بسیار مهم پیش روی انسان ها می باشد، شبکه هوشمند آبرسانی به عنوان یکی از زیرساختهای ششگانه شهرهوشمند می تواند نقش مهمی در حل این بحران ایفا نماید. شهرهای هوشمند آب از فناوری های پیشرفته برای مدیریت کارآمد و حفظ چرخه آب شهری، تقویت پایداری و بهبود کیفیت زندگی ساکنان استفاده می کنند. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و بررسی مفهومی شهر هوشمند و نقش و ارتباط آن با شبکه آبرسانی شهر قزوین است. این پژوهش ازحیث هدف، کاربردی است و از نظر نوع داده ها، کیفی و بر پایه پارادایم تفسیرگرایی می باشد، در این پژوهش از رویکرد مبتنی بر تحلیل محتوا (تم) که یک روش معتبر، در استخراج و تحلیل و تصحیح چندباره داده ها می باشد استفاده شد، به این منظور با 14 نفر از صاحب نظران و خبرگان دانش شهری در شهرداری و شرکت آب و فاضلاب شهر قزوین مصاحبه نیمه ساختاریافته برگزار و مفهوم شهر هوشمند و نقش شبکه های آبرسانی در آن احصاء گردید بر اساس یافته های پژوهش، در نهایت 8 مضمون (محتوا یا تم) اصلی بر اهمیت همکاری، نقش داده ها، مشارکت شهروندان، پایداری، فناوری و ارزیابی مداوم در طرح های موفق شهر هوشمند تأکید داشته و اذعان می دارد که هوشمندسازی شبکه های آبرسانی شهری به عنوان یکی از زیرسامانه ها و زیرساختهای مهم شهری، گام مهم و موثر در نیل به شهرهای هوشمند پایدار است.
ظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری: آزمون روش کیفی تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۴
229 - 277
حوزههای تخصصی:
انتظارات اجتماعی به واسطه ی تغییر رویکردهای جوامع از منظرهای مختلف فرهنگی، فناوری و اقتصادی امروزه از حسابداری متحول شده است و دیگر، کارکردهای گذشته این عرصه نمی تواند اقناع کننده ی نیازهای در حال تغییر ذینفعان تلقی شود. لذا ظهور رویکرد رادیکالیسم به عنوان یکی از زمینه های مکتب تفکر انتقادی، عرصه هایی مثل حسابداری را تشویق به اعمال تحولات بنیادی می نماید. هدف این مطالعه، ارزیابیِ ظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری، بر اساس آزمون روش کیفی تعاملی در بازار سرمایه می باشد. روش شناسی این مطالعه به لحاظ نوع نتیجه، کاربردی و از منظر هدف، در دسته مطالعه های اکتشافی قرار می گیرد. بر اساس ماهیت جمع آوری، این مطالعه را می بایست در دسته پژوهش های آمیخته قرار داد. به طوری که در فاز کیفی این مطالعه از تحلیل مضمون بهره برده شده است تا زمینه های نوظهور رویکرد رادیکالیسم در اِعمال تغییرات بنیادی در حرفه ی حسابداری از طریق تحلیل محتوا و مصاحبه با خبرگان مشخص گردد. سپس از طریق تحلیل دلفی، پایایی ابعاد شناسایی شده بررسی گردید تا درنهایت فاز کمّی مطالعه، بر اساس فرآیندهای تحلیل کیفی/تعاملی، اقدام به ارزیابی مقایسه ی زوجی یک ماتریس « »، نماید تا محرک ها و پیامدهای سیستمی پدیده ی مطالعه را در قالب یک الگوی علّت و معلولی مشخص کند. نتایج مطالعه در بخش کیفی، طی 12 مصاحبه حکایت از شناسایی 278 کد باز اولیه، 36 مضمون پایه؛ 7 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر دارد. در بخش کمّی نیز نتایج نشان داد، تمرکز بر رویکرد رادیکالیسم می تواند با تغییر زمینه های فلسفی حرفه ی حسابداری، به اثربخشی کارکردهای گزارشگری رقابتی در سطح شرکت های بازار سرمایه منتج گردد. در تفسیر نتایج مطالعه حائز اهمیت است که بیان گردد، بسط رادیکالیسم حرفه ای به عنوان یک ظرفیت ایجادکننده ی تحول در حسابداری می تواند با شکستن چارچوب های مرجع و پیش فرض های متعصبانه ی گذشته، فرصت های جدیدی برای توسعه ی پایدار و مشروعیت حرفه ی حسابداری ایجاد کند
بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمانهای دولتی: ارائه الگوی تفکر بر اساس نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و توسعه منابع انسانی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۰
113 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فقدان یا ضعف انگیزه کارمندان بر حضور فعال و هدفمند در کلاس های آموزشی ضمن خدمت سازمان های دولتی صورت گرفته است. این پژوهش با روش پژوهش کیفی انجام شده که جهت گردآوری داده ها، ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته محقق ساخته بکاربرده شده است. جامعه آماری پژوهش دست اندرکاران حوزه آموزش می باشد. روش نمونه گیری پژوهش هدفمند و از نوع گوله برفی است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه با 25 نفر به اشباع رسید. داده ها بر اساس نظریه گراندد تئوری تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها 9 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چرایی فقدان یا انگیزه پایین برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی و 10 مقوله کلی برای پاسخ به سوال چگونگی ایجاد یا افزایش انگیزه برای شرکت فعال و هدفمند در دوره های آموزشی ضمن خدمت کارمندان شرکت های دولتی بود. این مقوله ها برای سوال چرایی شامل «عدم نیازسنجی دقیق»، «عدم آشنایی مدیران با نقش های مدیریتی»، «فراگیران»، «عدم شایستگی مدرسان»، «عدم توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» و مقوله ها برای سوال چگونگی شامل «نیازسنجی دقیق»، «مدیریت آموزشی در سازمانهای دولتی»، «استفاده از مدرسان حرفه ای »و «توجه به انگیزه کارمند در برنامه ریزی دوره های آموزشی» می شود. با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاد می شود مقوله های مذکور جهت ایجاد یا افزایش انگیزه کارمندان استفاده شود.
تحلیلی بر توسعه مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمرانی و توسعه دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
177 - 205
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیلی بر توسعه مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار بود. روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که شش مقوله چارچوب قانونی، تغییرات اقلیمی و امنیت و ایمنی پرواز ها، تحولات مدیریتی، مدیریت لجستیک فرودگاهی، سیستم یکپارچه مدیریتی، بهینه سازی منابع هستند که می توانند بر مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار تأثیر گذارند. همچنین در این پژوهش مدیریت فرودگاهی در بستر مدیریت کلان؛ مکانیزم های نوآورانه مالی، ایجاد ساختار حمایت گری، مشوق های مالی سبز، بهبود عملکرد مالی، تکنولوژی و نوآوری، مدیریت تغییر و فراخوان های اقتصادی، سیاست ها و تنظیمات بین المللی به عنوان عوامل زمینه ای، و دو مقوله نبود زیرساخت مناسب و بی ثباتی اقتصادی به عنوان مقوله های مداخله گر در نظر گرفته شده است. مقوله محوری حاصل از شرایط علّی، جوامع مالی پایدار، امنیت و حفاظت داده، رش د گرایی، حفاظت از تنوع زیستی و پژوهشگر با توجه به مجموعه مفاهیمی که از لا به لای مصاحبه ها و کدهای نهایی استخراج شده، مقوله فرعی را خلق ارزش بلند مدت، عوامل تسهیل کننده موفقیت اقدامات پایدار و ایجاد اعتماد عمومی ذکرکرده است. نتیجه گیری: پیامدهای این پژوهش جهت بهبود مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار شامل پیامدهای همسویی با اهداف جهانی، توسعه اقدامات پایدار، بهبود بازده مالی؛ توسعه اقتصاد دایره ای در فردگاه ها و توجه به زیرساخت های شهری است.
ارائه چارچوب نظارتی هوشمند مبتنی بر پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
85 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به سرعت پیشرفت فناوری، فرآیند دیجیتالی شدن در تمامی حوزه ها رخنه کرده و منجر به پیدایش موضوعی داغ در حوزه مالی با عنوان فناوری نظارتی (ساپ تک) شده است. به همین دلیل ضرورت ارزیابی چالش های سیستم فعلی نظارتی و پردازش قابلیت ها و راهکارهای پیاده سازی پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران در راستای ارتقای نظام نظارتی و هوشمند شدن آن در خور توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت یک پژوهش کیفی است که از تکنیک تحلیل مقوله و بر مبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان و متخصصان در پی پاسخگوئی به سؤالات پژوهش است. یافته های این پژوهش در بخش قابلیت سنجی الگوی چهارسطحی با چهارده مقوله اصلی و در بخش راهکارهای استقرار الگوی سه سطحی با دوازده مقوله اصلی و در قالب برنامه، اقدامات و شتاب دهنده ها را نمایش می دهد. در مجموع با توجه به یافته های مستخرج از الگوهای ذهنی و آراء خبرگان، استقرار گام به گام پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران پیشنهاد می شود. این پژوهش از نخستین مطالعات داخلی است که به بررسی ابعاد مختلف عملیاتی شدن پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران می پردازد.
آسیب شناسی احیای برندهای قدیمی با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت برند سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
115 - 148
حوزههای تخصصی:
با گذشت زمان و با تغییر نیازها و ذائقه مصرف کنندگان و افزایش فشارهای رقابتی، احیای برند یک راهبرد ضروری محسوب می شود، بدین ترتیب با احیای برند، شرکت نسبت به رقبای خود به نحو موثرتری پاسخگوی نیازهای مصرف کنندگان شده و موجب تثبیت موقعیت خود در بازار و ایجاد مزیت رقابتی می گردد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی احیای برندهای قدیمی با رویکرد گراندد تئوری مورد مطالعه قرار گرفته است. گردآوری داده ها، طی مصاحبه عمیق با 12 نفر از متخصصین در زمینه برندسازی و مطالعه برندهای قدیمی که به صورت تخصصی در این زمینه فعال هستند، تا رسیدن به اشباع نظری انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تجزیه و تحلیل، کیفی است. حول مسأله اصلی پژوهش (احیای برند قدیمی) در سه مرحله کدگذاری داده ها، 9 مقوله فرعی اقدامات مدیریتی، محرک ها، رونق و شکوفایی تولید، اقدامات محیطی، موانع اقتصادی، قوانین و سیاست ها، عوامل ساختاری، موانع فنی و تکنولوژی، موانع مدیریتی حاصل گردید که به شکل مستقیم و یا غیرمستقیم بر احیای برند قدیمی تاثیر می گذارند.
ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
75 - 106
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها صورت گرفته است. این پژوهش از نظر روش شناسی از نوع مطالعات کاربردی و به لحاظ روش در زمره پژوهش های کیفی و از نوع فراترکیب است. برای این منظور از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی علمی داخلی و خارجی مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه جهاد دانشگاهی، پایگاه استنادی جهان اسلام، وب آوساینس، پروکوئست، اسکوپوس، گوگل اسکالر و ساینس دایرکت استفاده شد. تعداد 786 مقاله با توجه به استراتژی جستجوی تعریف شده، استخراج شد که در پایان فرایند بررسی، 41 منبع برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. روایی محتوایی این اسناد از روش ابزار ارزیابی حیاتی (CASP) احراز گردید. در مرحله تجزیه و تحلیل اسناد منتخب، زیر مؤلفه ها و کدهای باز این اسناد با روش تحلیل محتوای کیفی استخراج و سپس ذیل مؤلفه های اصلی و ابعاد پژوهش دسته بندی و ترکیب گردید. جهت اعتبار یافته ها از روش مقایسه نظر پژوهشگران با فرد خبره استفاده گردید که ضریب توافق کاپا 783/0 بود. نتایج نشان داد با توجه به ماهیت دانشگاه می توان چهار مقوله اصلی برای الگوی مدیریت دانش در دانشگاه ها مد نظر قرار داد.؛ طرح چشم انداز دانشی، جریان دانشی، تحول دانشی و ارزیابی دانشی. همچنین نتایج نشان داد چهار عامل فرهنگ، فناوری، محیط و ذینفعان نقش مهمی در موفقیت الگوی مدیریت دانش برمبنای بافت زمینه ای مدیریت دانش در دانشگاه دارند. در یک جمع بندی کلی می توان گفت مدیریت دانش در دانشگاه ها محدود به زمان و برنامه خاصی نیست و با پایان چهار مرحله این الگو، مدیریت دانش وارد مرحله طرح دانشی جدید خواهد شد.
مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال سوم زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
105 - 120
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی نقش مدیریت استراتژیک اخلاق در عصر هوش مصنوعی می پردازد. با گسترش روزافزون فناوری های هوش مصنوعی، تصمیم گیری های استراتژیک در سازمان ها با چالش های جدیدی مواجه شده اند که در آن ها، مفاهیم اخلاقی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. این تحقیق با استفاده از روش های ترکیبی کیفی و کمی، سعی در تحلیل و شبیه سازی سناریوهای استراتژیک با بهره گیری از هوش مصنوعی و تحلیل های اخلاقی دارد. نتایج نشان می دهند که هوش مصنوعی می تواند به مدیران در پیش بینی دقیق تر سناریوها و اتخاذ تصمیمات استراتژیک کمک کند، اما استفاده از این تکنولوژی ها در پی خود مسائل اخلاقی متعددی نیز دارد که باید به طور مؤثری مدیریت شوند. همچنین، ترکیب هوش مصنوعی با اصول اخلاقی می تواند موجب بهبود فرآیندهای تصمیم گیری استراتژیک و کاهش خطرات احتمالی گردد. پیشنهادات تحقیق شامل ضرورت توجه به مباحث اخلاقی در توسعه هوش مصنوعی و آموزش مدیران برای استفاده از این فناوری در چارچوب های اخلاقی است.
طراحی الگوی کسب و کارهای دانش بنیان برای اقشار نیازمند با رویکرد داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تعالی منابع انسانی سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
47 - 67
حوزههای تخصصی:
کسب و کار دانش بنیان مبتنی بر نشر و اشاعه و استفاده از اطلاعات، علم، خرد و دانش و نیز خلق آن است. کسب وکارهای دانش بنیان نقش مهمی در اثربخشی تولید، تبلور دانش در محصولات و خدمات جدید، ارتقاء سطح اقتصاد و رفاه و تولید ثروت و ارزش افزوده در یک جامعه ایفا می کنند؛ از سوی دیگر محرومین همیشه بخش زیادی ازمردمان جوامع را تشکیل داده اند. مطالعه حاضر با درک نقش و اهمیت کسب و کارهای دانش بنیان برای اقشار نیازمند و محروم جامعه به مفهوم پردازی و ارائه الگو در این زمینه پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق-کلیه محققینی شکل دادند که با پارک های علم و فن آوری، مراکز رشد، شرکت های نوپا، استارت آپ ها و این قبیل موارد در ارتباط هستند و خبرگانی که با مدل های کسب و کار و ویژگی های آنها آشنا بودند انتخاب شدند و نمونه تحقیق از طریق بهره گیری از شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شد. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 12 نفر از خبرگان آشنا به موضوع تحقیق، مجموعه ای از مضامین اولیه (1545 مضمون) طی فرآیند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آنها مقوله هایی (60 مقوله) استخراج گردید. اجزای پارادایم کدگذاری محوری ذیل عناوین شرایط علّی (فقدان خوداشتغالی اقشار نیازمند، بیکاری پنهان و آشکار اقشار نیازمند، فقر و کمبود درآمد، عدم بنیه مالی اقشار نیازمند )، راهبرد (کسب و کار دانش بنیان)، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، مقوله محوری (انگیزه خودکفایی اقشار نیازمند) و پیامدهای استقرار کسب و کارهای دانش بنیان برای اقشار نیازمند شامل(پیامدهای فردی و پیامدهای اجتماعی) تعیین شدند. در نهایت با توجه به نتایج، پیشنهادهای کاربردی ارائه شد.
Effectiveness of AI-Driven Knowledge Management System in Improving the Performance of Banking Sector in Jordan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research examines the benefits of implementing knowledge management (KM) principles in the Jordanian banking sector to enhance performance. The study emphasizes the significance of Artificial Intelligence (AI) and how Jordanian banks utilize it to improve the quality of customer service they provide. This study targets managers at all levels and focuses on the Jordanian banking sector as its research environment. A questionnaire is created to gather information from a random sample to achieve the research's objectives. The study involves a sample of 250 managers. Additionally, the research adopts a descriptive methodology, and SPSS is used to analyze the data. The statistical findings provide robust evidence for the importance of performance expectations, social influence, and perceived risk in influencing consumer intentions. Marketers and decision-makers within the banking industry can leverage these insights to shape their long-term strategies for effectively utilizing and maximizing AI technology in the banking sector. Furthermore, by providing policymakers and practitioners of Jordanian commercial banks with insight into the variables influencing user satisfaction, the findings will help these complex institutions operate more effectively.
بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
100 - 129
حوزههای تخصصی:
محیط رو به تغییر و مبتنی بر فناوری اطلاعات، اهمیت ظرفیت جذب دانش را برای سیستم های کنترل داخلی و حسابرسان داخلی برجسته می نماید. ظرفیت جذب دانش مجموعه ای از اقدامات و فرآیندهای کسب، ترکیب، شبیه سازی، تبدیل و بهره برداری از دانش است که سبب توانمندسازی پویا در سازمان می شود و با ارتقاء جریان اطلاعات مرتبط با تولید و فناوری، می تواند سبب افزایش مزیت رقابتی و بهبود عملکرد شرکتی شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ظرفیت جذب دانش بر حسابرسی داخلی و عملکرد شرکتی مبتنی بر ارزیابی متوازن است. در این پژوهش پس از بررسی روایی محتوا، روایی پرسشنامه ها توسط تکنیک اعتبار سازه تحلیل عاملی تائیدی و پایایی آن ها به وسیله آلفای کرونباخ تائید شد. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به وسیله پرسشنامه از 295 مدیر مالی یا مدیران ارشد حسابداری و حسابرسی در ایران جمع آوری شده است تا نظر خبرگان مالی مورد ارزیابی قرار گیرد و جهت تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار استنباطی و روش معادلات ساختاری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS 26 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج حاصل از تبیین روابط بین متغیرها و آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که، ویژگی های حسابرسان داخلی بر روی ظرفیت جذب بالقوه (کسب و ترکیب دانش) تاثیر مثبت و معنی داری دارند و ظرفیت جذب دانش بالقوه (مراحل کسب و ترکیب دانش) نیز بر روی سیستم کنترل داخلی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین، سیستم کنترل داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه ظرفیت جذب بالقوه و واقعی تاثیر می گذارد. افزون بر این، فرآیندهای حسابرسی داخلی به عنوان متغیر میانجی بر رابطه میان ظرفیت جذب دانش واقعی و عملکرد شرکتی تاثیر معنی داری دارند. نتایج این پژوهش نه تنها برای حسابرسان داخلی بلکه برای هیات های نظارت بر حسابرسی و تدوین کنندگان استانداردهای حسابرسی داخلی نیز ارزشمند است. همچنین، به سازمان ها پیشنهاد می شود، برنامه های آموزشی را توسعه دهند که به بهبود خلاقیت و توانایی های اکتساب دانش کارکنان کمک می کنند و در عین حال ارزیابی نیازمندی های نرم افزاری هر فعالیت و عملکرد حسابرسی می تواند به شناسایی گلوگاه های نیازمند بهبود بیشتر کمک کند.
طراحی مدل شایستگی مدیران ستادی آموزش و پرورش؛ مورد مطالعه: آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
54 - 80
حوزههای تخصصی:
مدیران ستادی نقش کلیدی دربرنامه ریزی کلان و نظارت بر عملکرد نظام آموزش و پرورش ایفا می نمایند.ه دف مطالع ه حاض ر،شناسایی مؤلفه های اصلی شایستگی مدیران ستادی سطوح مختلف وزارت آموزش و پرورش جهت ارای ه م دلی از عوام ل،معیاره ا و ش اخصه ای شکل دهنده شایستگی مدیران ستادی م ی باش د؛برای تدوین چارچوب پژوهش، ابتدا ابعاد مفهوم شایستگی در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی ازطریق مرور اسناد و مدارک، مطالعات کتابخانه ای با بهره گیری از فیش برداری استخراج گردید.سپس طی سه مرحله اجرای روش دلفی و بهره گیری از نظرهای 29 نفر از خبرگان آشنا به موضوع تحقیق مهم ترین ابعاد شایستگی در سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی شناسایی شد. در این مرحله از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده گردید.در مرحله بعد پس از تعیین حجم نمونه براساس جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی ساده 218 نفر از مدیران و کارکنان ستادی (بدنه کارشناسی و بالاتر) سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی (یک اداره کل و پنج ناحیه) انتخاب شدند و ابعاد و عوامل شناسایی شده در قالب پرسش نامه ای در اختیار آن ها قرار گرفت. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. در نهایت مدل شایستگی مدیران ستادی سازمان آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی شامل 26 شایستگی مهم در چهار محور (شامل شایستگی های عملیاتی، شایستگی های اجتماعی، شایستگی های شناختی و فراشایستگی ها) طراحی گردیده وتفاوت در میزان اهمیت شایستگی ها برای مدیران ستادی سطوح عالی، میانی و پایه می باشد.