
چشم انداز مدیریت بازرگانی
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال 22 تابستان 1403 شماره 58 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چالش های معاصر در حوزه مدیریت از دیدگاه دانش پسامدرن و فاصله میان تحقیقات دانشگاهی و نیازهای عملی کسب وکارها می پردازد. نظریات اندرو پتیگرو درباره مدیریت پسامدرن و پیشنهادات کن استارکی و پائولا مدن برای افزایش تعامل میان محققان و مدیران به عنوان راهکارهایی برای تقویت اعتبار تحقیقات مدیریت معرفی می شود. همچنین، با تأکید بر چالش های بزرگ جهانی، این مقاله بر ضرورت پژوهش های بین رشته ای و نوآورانه برای پاسخگویی به مسائل پیچیده اجتماعی، محیطی و اقتصادی تأکید می کند. در نهایت، این پژوهش چارچوبی برای تحقیقات مدیریت ارائه می دهد که شامل پاسخگویی به نیازهای ذی نفعان، تعامل با چالش های جهانی و نوآوری در روش های تحقیق است.
شناسایی عوامل موثر بر برند سیاسی با استفاده ازنقشه شناختی فازی با روش FCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر برند سیاسی با استفاده از نقشه شناختی فازی با روش FCM انجام پذیرفت. برندها دارایی های استراتژیک و کلیدی برای دستیابی به مزیت رقابتی هستند. برندها را می توان به عنوان یک دستگاه اکتشافی در نظر گرفت که مجموعه ای از ارزش ها را در بر می گیرد که مصرف کننده را قادر می سازد تا انتخاب های سریع و کارآمد داشته باشد. اخیراً، مفهوم نام برند سیاسی و شعارهای نام برند به طور گسترده توسط بسیاری از احزاب سیاسی پذیرفته شده است زیرا آن ها به دنبال متمایز کردن خود هستند و این منجر به علاقه در حال ظهور به ایده برند سیاسی شده است.روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی و اکتشافی است که دارای فلسفه پژوهشی قیاسی استقرایی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کارکنان حوزه های معاونت سیاسی استانداری لرستان و فرمانداران لرستان به علاوه اساتید رشته های علوم سیاسی و بازاریابی دانشگاه های لرستان است. که اعضای نمونه با استفاده ازروش نمونه گیری هدفمند و براساس اصل اشباع نظری انتخاب شده اند. ابزارگردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و دربخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن ها به ترتیب از طریق CVR و آزمون کاپای کوهن و دربخش پرسشنامه با استفاده ازروایی محتوایی و پایایی درون کدگذار و میان کدگذار مصاحبه و روایی و روایی محتوایی و پایایی بازآزمون برای پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفته است.
طراحی راهبردهای تدافعی فراموشی برند در صنعت لوازم خانگی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برندها با گذشت زمان و قدیمی شدن، فراموش می شوند. فراموشی برند یکی از چالش های اساسی کسب و کارها است که می تواند به تاثیرات منفی قابل توجهی بر روی عملکرد و سودآوری کسب و کار داشته باشد. پژوهش حاضر نیز با هدف طراحی راهبردهای تدافعی فراموشی برند در صنعت لوازم خانگی ایران انجام شده است.روش شناسی : رویکرد تحقیق حاضر کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش توصیفی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی و مدیران با سابقه صنعت لوازم خانگی ایران بوده است. روش نمونه گیری نیز بصورت نمونه گیری گلوله برفی بوده است در این پژوهش از روش تحلیل مضمون شش مرحله ای براون و کلارک برای کدگذاری و تجزیه وتحلیل یافته ها استفاده شده است.یافته ها: در این تحقیق پس از تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده از مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون در نتیجه 69 مضمون پایه در 14 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر دسته بندی شدند. راهبردهای تدافعی فراموشی برند عبارتند از: استراتژی دانش، پژوهش محور و فناورانه، استراتژی موضع یابی مجدد، استراتژی کاهش، استراتژی مشارکت، استراتژی بازارگرایی. با توجه به مقوله هایی که به دست آمده است می توان گفت هریک از مقوله های اصلی با توجه به دسته بندی که داشته اند می تواند به شرکت های و صنعت لوازم خانگی کمک کند تا در جهت جلب بر طرف کردن علل فراموشی برند و از استراتژی های تدافعی برای پیشگیری از فراموشی برند استفاده کنند و این باعث سودآوری برای شرکت و همچنین پیشرفت و توسعه کسب و کار می شود.
ارائه مدل انتخاب استراتژی های عبور از چالش های راه اندازی پلتفرم های دیجیتال: رویکرد مبتنی بر CSF و KSF(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: موفقیت پلتفرم های دیجیتال ارتباط تنگاتنگی با همسویی استراتژی های رقابتی با اهداف استراتژیک دارد. در مرحله راه اندازی، غلبه بر چالش های استراتژیک که مرتبط با عوامل موفقیت بحرانی(CSFs) شناخته می شوند، ضروری است. چراکه با تبدیل آن ها به عوامل کلیدی موفقیت (KSFs) مزیت رقابتی ایجاد می گردد. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی های مناسبی است که میانCSF ها و KSfها ارتباط برقرار می کند و ازطریق این همراستایی منجربه دستیابی به اهداف استراتژیک در زمینه راه اندازی پلتفرم های نرم افزاریB2B و ارائه مدلی برای انتخاب استراتژی متناسب با اهداف در این مرحله است.روش: ما در این پژوهش از مرور ادبیات نظام مند برای شناسایی اهداف استراتژیک و استراتژی های مرتبط با فاز راه اندازی پلتفرم های دیجیتال استفاده کردیم و با استفاده از روش ISM، ارتباط میان آن ها را مشخص نمودیم.یافته ها: در این پژوهش در وهله اول، ما توانستیم نقش متمایز CSFهاو KSFها را با تمایز قائل شدن میان دو نوع CSFها در موفقیت پلتفرم برجسته نماییم. در وهله دوم، ارتباط میان CSFها و KSFها را تشریح نمودیم. سپس 8 استراتژی مناسب که منجربه عبور از چالش مرغ وتخم مرغ با تبدیل آن به KSFها می شوند را شناسایی کردیم. از آنجایی که این KSF ها متصل به اهداف استراتژیک هستند، 7هدف استراتژیک مرحله راه اندازی را مشخص ساختیم. درنهایت، ارتباط مستقیم میان این استراتژی ها و اهداف را بدست آوردیم. نتیجه گیری: پژوهش ما برای کسب وکارهای پلتفرمی، یک مدل منسجم برای انتخاب استراتژی های راه اندازی مناسب که با اهداف استراتژیک این مرحله همسو هستند، با تاکید بر هم راستایی میان CSFهاو KSFها ارائه داد که می تواند راهنمای موثری برای مدیران و صاحبان پلتفرم-های نرم افزاری B2B باشد.
ارایه الگوی جلب توجه به تبلیغات در سایت های اینترنتی حسب رفتار مصرف کننده (با رویکرد کیفی و کمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی جلب توجه به تبلیغات در سایت های اینترنتی است. تحقیق در دو مرحله پیاپی کیفی-کمی انجام و مدل مفهومی بدست آمده به روش کمی ارزیابی شد.روش شناسی: روش تحقیق ترکیبی و از نوع آمیخته-اکتشافی است. در مرحله کیفی با بررسی مطالعات مرتبط با موضوع پژوهش و مصاحبات عمیق با خبرگان حوزه بازاریابی-تبلیغات و تولیدمحتوا، اطلاعات جمع آوری و سپس به روش گراندد تئوری با رویکرد گلیزر کدگذاری، مقوله بندی و مدل مفهومی ارایه شد. پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیشنهادی مشتمل بر 19 گویه در اختیار خبرگان بازاریابی- تبلیغات و طراحی قرار داده شد و مدل با استفاده از نرم افزار اِسمارت پی اِل اِس مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد، الگوی عوامل جلب توجه به تبلیغ اینترنتی شامل 19 کد باز- پنج کد محوری و یک کد انتخابی می باشد و مقدار ضریب معناداری تی رابطه متغیرهای اصلی با جلب توجه به تبلیغ اینترنتی را تایید کرد.نتیجه گیری: نتایج حاکی از معناداربودن تاثیر گویه های مدل مفهومی بر جلب توجه به اشکال تبلیغات در سایت های اینترنتی می باشد و لذا همه گویه ها، به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی می شوند.
بررسی تعامل عوامل مؤثر بر شکل گیری و توسعه اجتماعات برند با دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش به ارائه تحلیل از تعاملات عوامل موثر بر شکل گیری و توسعه اجتماعات برند در فضای دیجیتال مارکتینگ شبکه اجتماعی اینستاگرام می پردازد.روش شناسی: مطالعه حاضر از لحاظ هدف توسعه ای- کاربردی، از لحاظ ماهیت رویکرد ترکیبی، از لحاظ اجرا پیمایشی و از لحاظ جمع آوری داده توصیفی است. در این پژوهش در فاز اول برای شناسایی عوامل موثر شکل گیری و توسعه اجتماعات برند از مرور ادبیات و مصاحبه استفاده شده، در فاز دوم غربالگری عوامل با استفاده تکنیک دلفی فازی صورت گرفته و در فاز آخر از تکنیک دیمتل فازی برای شناسایی عوامل تاثیرگذار و تاثیرپذیر استفاده شده است. یافته های پژوهش: در پژوهش حاضر 68 عامل تأثیرگذار در فاز اول پژوهش شناسایی شده در فاز دوم پژوهش پس از غربالگری عوامل در دو تکرار دلفی فازی 16 عامل مؤثر بر شکل گیری و توسعه اجتماعات برند معرفی و در فاز سوم شدت تأثیرگذاری عوامل مشخص شده است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد پرستیژ محصول، رضایت کلی، توسعه محصول، سن مشتری، کیفیت بخشی به محصول، شهرت سلبریتی و ویژگی های اخلاقی سلبریتی به عنوان علت شناخته شدند. آگاهی مشترک، بازاریابی دهان به دهان، آداب ورسوم، کارکرد سمبولیک برند، هویت یابی با برند، تعامل انسان با انسان از طریق بستر نت، مسئولیت اجتماعی، تجربه عاطفی مشتری و شهرت نام تجاری خارجی به عنوان معلول شناخته شدند. و همچنین بر اساس شدت تأثیرگذاری عوامل رتبه بندی شده اند.
توسعه الگوی قابلیت بداهه گرایی در شرکت های فناورانه عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بسط الگوی قابلیت های بداهه گرایی در شرکت های فناورانه در عراق انجام شد. روش پژوهش کیفی می باشد. جامعه پژوهش شامل مدیران ارشد و کارشناسان شرکت های فناورانه؛ با قدمتی حدود 10 سال از تجربه حضور رسمی در کشور عراق دارند که نمونه آماری پژوهش در بخش کیفی با 12 نفر از کادر مدیریت و کارشناسان و مدیران ارشد حوزه شرکت های فناورانه فعال در حوزه ارتباطات در عراق مصاحبه گردید. گردآوری اطلاعات با مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های بدست آمده در بخش کیفی با نظریه داده بنیاد و کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. ابزار بررسی روایی و پایایی پرسشنلمه نیز بررسی روایی صوری و پایایی بازآزمون بود. پس از تحلیل یافته های بخش کیفی، براساس مدل نظریه داده بنیاد عوامل علی عبارتند از عوامل سازمانی، عوامل حمایتی و عوامل ساختاری. عوامل زمینه عبارتند از تحلیل محیطی و یادگیری بداهه. پدیده محوری که قابلیت بداهه گرایی است عبارتست از قابلیت های فردی قابلیت های اجرایی و قابلیت های مدیریتی. عوامل مداخله ای عبارتد از عوامل داخلی در اجرا و عوامل خارجی. راهبردها عبارتند از بازارگرایی و نوآوری مستمر. پیامدها شامل عملکرد تجاری و عملکرد داخلی می شود.