
مقالات
حوزههای تخصصی:
رئالیسم انتقادی به عنوان چارچوبی فلسفی برای درک پدیده های پیچیده سازمانی و مدیریتی مطرح است، اما فقدان روش شناسی عملی مانع پذیرش گسترده آن شده است. این نوشته روش شناسی نوآورانه ای چهار مرحله ای و ۱۵ گامی ارائه می دهد که بر اصول رئالیسم انتقادی مانند هستی شناسی لایه ای، استدلال استفهامی و استرجاعی، و سازِکارهای علّی استوار است. این روش شناسی با شناسایی مسئله پژوهشی و صورت بندی پرسش های تبیینی آغاز شده، سپس با ارائه چارچوب مفهومی و انتخاب طرح پژوهشی ادامه می یابد. جمع آوری و تحلیل داده ها با هدایت استدلال استفهامی و استرجاعی انجام می شود، که در آن پژوهشگران از رویدادهای مشاهده شده به فرضیه سازی درباره سازِکارهای زیربنایی می پردازند. این روش شناسی بر قرار دادن یافته ها در بافت های تاریخی، فرهنگی و نهادی تأکید دارد و از کثرت گرایی نظری و تجربی برای تعیین اعتبار سازِکار استفاده می کند. بازاندیشی روش شناسانه نیز اطمینان می دهد که پژوهشگران از پیش فرض ها و سوگیری های خود آگاه هستند. این روش شناسی مسیری روشن برای به کارگیری رئالیسم انتقادی در مطالعات سازمان و مدیریت ارائه می دهد و ابزاری مفید برای کشف سازِکارهای شکل دهنده رفتار سازمانی و طراحی اقدامات عملی اثربخش است.
طراحی مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده مبتنی بر نظریه داده بنیاد و فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:حکمرانی چند سطحی برای تحقق چشم انداز و اهداف سازمان های پیچیده امروزی ضروری است، لذا هدف از این پژوهش، ارائه مدل حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده با استفاده از فراترکیب پژوهش های موجود مبتنی بر نظریه داده بنیاد پیشنهادی اشتراوس و کوربین است.روش:پژوهش حاضر از نوع توسعه ای بوده و با استفاده از روش فراترکیب و نظریه داده بنیاد انجام شده است. برای این منظور، ابتدا از روش هفت مرحله ای فراترکیب که توسط سندلوسکی و باروسو پیشنهاد شده، بهره گیری شده است. درمجموع، 67 منبع برای انجام فراترکیب نهایی انتخاب گردید که از آن ها، 194 مفهوم اولیه، 43 مقوله فرعی و 20 مقوله اصلی استخراج شده و در گام دوم، مدل نهایی مبتنی بر نظریه داده بنیاد ارائه گردید.یافته ها:یافته ها نشان داد که مؤلفه های پیچیدگی موضوعی، سیاستی و ساختاری به عنوان عوامل علی، مؤلفه قفل به مسیر قبلی و ضعف هماهنگی بین بخشی به عنوان عوامل زمینه ای، مؤلفه های توافق ذی نفعان و فراهم بودن زیرساخت به عنوان عوامل مداخله گر، مؤلفه های مشارکت ذی نفعان، اقدام مبتنی بر شواهد، بازمهندسی ساختارها و فرایندها به عنوان راهبردها و مؤلفه های دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی و مشروعیت از جمله نتایج و پیامدهای حاصل از حکمرانی چند سطحی در سازمان های پیچیده هستند.نتیجه گیری:طبق مدل به دست آمده، به منظور توسعه حکمرانی چند سطحی مطلوب در سازمان های پیچیده استفاده از مؤلفه های معرفی شده این پژوهش می تواند مؤثر باشد و با پیاده سازی آن ها تحقق دستیابی تمام ذی نفعان به منافع، قابلیت شناخت تغییرات محیطی، حل تعارضات بین بخشی، شفافیت، مشارکت و مشروعیت، بهبود فرایند تحقق چشم انداز و اهداف سازمان قابل انتظار است.
مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه مروری حاضر، دستیابی به درک جامع و عمیق از روند تحقیقات و موضوعات جدید و شناسایی حوزه های تحقیقاتی مرور نظام مند فرایند ادغام در سازمان های دولتی است.این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی است. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل کتابسنجی، از نرم افزار وی اُ ِاس ویو استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که از سال 2000 تا 2010 روند صعودی پژوهش های این حوزه به چشم می خورد و سپس حجم این حوزه کاهش یافته ودرسال 2018 مجدد افزایش چشمگیری می یابد و دوباره روند کاهشی داشته است. بررسی های سنخ شناسی پژوهشگران نشان داد که نویسندگان 81 درصد پژوهش ها دارای درجه دکتری و اعضای هیئت علمی، 19 درصد دانشجویان مقطع تحصیلات تکمیلی هستند؛ که همین درصد فراوانی به خودی خود می تواند از یک سو بیانگر غنا و کیفیت پژوهش های انجام گرفته در حوزه ادغام و از سوی دیگر اهمیت این موضوع در مجامع علمی دنیا است. در این پژوهش مروری، 17 درصد پژوهش ها در حوزه «ادغام» 37 درصد «ا نحصار» و 46 درصد «ادغام و تملیک» هستند.پژوهش های مربوط به حوزه ادغام در کشور ما تقریباً با حوزه تملیک و انحصار عجین شده است. پژوهشگران متعددی تلاش کرده اند تا آنچه را مربوط به این حوزه است، مورد مطالعه قرار داده و مولفه ها و عوامل و پیامدهای آن را ارزیابی کنند. فراتحلیل حاضر، کوششی است برای تحلیل مجددمجموعه ای از این پژوهش های حوزه ادغام، در تحقیق حاضر برای فراتحلیل تحقیقات انجام گرفته با کلید واژه های ادغام و انحصار و ادغام سازمان های دولتی، 245 مقاله زیر مبنای تحلیل و مقایسه قرار گرفتند.
الگوی آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان بود. روش شناسی: روش پژوهش حاضر پژوهش حاضر از نوع کیفی می باشد که با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شده است و دارای ماهیت کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را نخبگان دانشگاهی و مدیران سازمان های دانش بنیان در جمهوری اسلامی ایران تشکیل دادند. حجم نمونه مشتمل بر 20 نفرشامل 10 خبره دانشگاهی و ۱۰ مدیر سازمان های دانش بنیان بودند، که با رویکرد گلوله برفی انتخاب شدند. مصاحبه های عمیقی تا نیل به نقطه اشباع نظری صورت گرفت. یافته ها: جهت گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه استفاده گردید. داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که 118 مضمون در قالب 10 عامل به عنوان آسیب شناسی خط مشی گذاری دولتی در حوزه دانش بنیان شناسایی شدند که این موارد در محیط نرم افزاری مکس-کیودا نشان داده شد.عوامل شناسایی شده عبارت بودند از: (عدم هماهنگی بین نهادها، ضعف در زیرساخت های قانونی، منابع مالی ناکافی، آموزش و توسعه نیروی انسانی، نقص در ارزیابی و نظارت، فقدان فرهنگ نوآوری، تحولات سریع فناوری، ارتباطات ضعیف با صنعت، عدم تأمین نیازهای بازار، چالش های بین المللی).نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت از آنجایی که این عوامل به طور عمده ای بر استراتژی ها و سیاست های دولتی در حوزه دانش بنیان تأثیر گذارند، بنابراین، دولت ها باید با استفاده از توانایی های بالقوه و نهفته نیروهای انسانی شرکت های پیشرو در بحث دانش بنیان برای رویارویایی با این چالش ها خود را مجهز کنند.
نقش صدا و سیما در توسعه انسانی کشور از منظر رویکرد قابلیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به رغم تحولات وسیع حوزه فن آوری اطلاعات و ارتباطات، رسانه های جمعی و به ویژه رادیو و تلویزیون به عنوان یکی از مهم ترین این فن آوری ها همچنان نقش کلیدی در تحقق اهداف توسعه ای کشورها برعهده دارند. برهمین اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسائی نقش صدا و سیما در ارتقاء سطح توسعه انسانی در ایران صورت گرفته است.روش پژوهش: رویکرد این پژوهش، کیفی بوده و به روش داده بنیاد ساخت گرا انجام شده است. جامعه پژوهشی تحقیق، خبرگان دانشگاهی و اجرائی در حوزه های مدیریت دولتی و رسانه هستند که شناخت کافی نسبت به مباحث توسعه نیز دارند. شیوه نمونه گیری در این تحقیق، در گام اول مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و در مراحل بعدی به شیوه نمونه گیری نظری بوده است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. تحلیل داده های گردآوری شده نیز طی چهار مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز، محوری و نظری صورت گرفته است.یافته های پژوهش:ماحصل این پژوهش، شناسائی 10 نقش اصلی برای سازمان صدا و سیما در توسعه انسانی کشور می باشد. پنج مورد از این نقش ها شامل: آموزش، مهارت افزائی، دیده بانی، جریان سازی و مطالبه گری جزء نقش های قابلیت ساز بوده و پنج مورد دیگر شامل: امیدآفرینی، آگاهی بخشی، الگوسازی، اطلاع رسانی و حمایتی در گروه نقش های عاملیتی صدا و سیما قرار می گیرند.نتیجه گیری: صدا و سیما به عنوان اصلی ترین ابزار رسانه ای حاکمیت، ظرفیت گسترده ای برای نقش آفرینی در زمینه تحقق اهداف توسعه ای کشور به ویژه توسعه انسانی دارد، مشروط بر آنکه منفعت عمومی را به عنوان یک اصل اساسی در همه برنامه های خود مبنا قرار داده و به رعایت این اصل وفادار بماند.
تحلیلی بر توسعه مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیلی بر توسعه مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار بود. روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی اکتشافی دو مرحله ای از نوع ابزارسازی بود. یافته ها: نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که شش مقوله چارچوب قانونی، تغییرات اقلیمی و امنیت و ایمنی پرواز ها، تحولات مدیریتی، مدیریت لجستیک فرودگاهی، سیستم یکپارچه مدیریتی، بهینه سازی منابع هستند که می توانند بر مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار تأثیر گذارند. همچنین در این پژوهش مدیریت فرودگاهی در بستر مدیریت کلان؛ مکانیزم های نوآورانه مالی، ایجاد ساختار حمایت گری، مشوق های مالی سبز، بهبود عملکرد مالی، تکنولوژی و نوآوری، مدیریت تغییر و فراخوان های اقتصادی، سیاست ها و تنظیمات بین المللی به عنوان عوامل زمینه ای، و دو مقوله نبود زیرساخت مناسب و بی ثباتی اقتصادی به عنوان مقوله های مداخله گر در نظر گرفته شده است. مقوله محوری حاصل از شرایط علّی، جوامع مالی پایدار، امنیت و حفاظت داده، رش د گرایی، حفاظت از تنوع زیستی و پژوهشگر با توجه به مجموعه مفاهیمی که از لا به لای مصاحبه ها و کدهای نهایی استخراج شده، مقوله فرعی را خلق ارزش بلند مدت، عوامل تسهیل کننده موفقیت اقدامات پایدار و ایجاد اعتماد عمومی ذکرکرده است. نتیجه گیری: پیامدهای این پژوهش جهت بهبود مدیریت فرودگاهی با رویکرد توسعه پایدار شامل پیامدهای همسویی با اهداف جهانی، توسعه اقدامات پایدار، بهبود بازده مالی؛ توسعه اقتصاد دایره ای در فردگاه ها و توجه به زیرساخت های شهری است.