مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مدیران میانی
حوزه های تخصصی:
دانش سازمانی و مدیریت در طول یک صد سال اخیر دستخوش تغییرات و تحولات بنیادی شده است. از اوایل دهه 1980، سازمان ها به منظور تسریع تغییرات، توجه زیادی به خلاقیت و نوآوری نشان دادند. امروزه سازمان ها باید نوآوری داشته باشند تا زنده بمانند؛ بنابراین بهترین روش تشویق افراد خلاق است تا در ساختار سازمان به یک کارآفرین تبدیل شوند. هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه مهارت ها و قابلیت های کارآفرینی با میزان کارآفرینی سازمانی است. جامعه پژوهش کلیه مدیران میانی شرکت ایران خودرو هستند که به روش نمونه گیری تصادفی 132 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رابطه معناداری بین مهارت ها و قابلیت های کارآفرینی با میزان کارآفرینی سازمانی وجود دارد، هم چنین میزان کارآفرینی سازمانی با توجه به متغیرهای جنس، سن، سطح تحصیلات و سنوات خدمت متفاوت است.
تاثیر عوامل کاهنده انگیزه بر عملکرد شغلی مدیران دردانشگاه علوم پزشکى اصهفان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
فراهم کردن شرایط مناسب کارى براى تحقق اهداف مشترک فردى و سازمانى همچنان از جمله وظایف مهم مدیران مى باشد. شکى نیست که افزایش انگیزه ی کارى مدیران به منظور ارتقای کمیَت و کیفیَت بازده سازمان در خود توجه فراوان مى باشد. تحقیق حاضر به بررسى نظر مدیران دانشگاه علوم پزشکى اصفهان در خصوص تاثیر حذف عوامل مادى و غیر مادى کاهنده انگیزه بر عملکرد ایشان مى پردازد. روش بررسی: تحقیق حاضر باروش نوع توصیفى - پیمایشى انجام گرفته است. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق به وسیله پرسشنامه جمع آورى شده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه ی مدیران میانی و عملیَاتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می باشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده و حجم نمونه بر اساس یک مطالعه مقدماتی برابر 78 عدد تعیین شد. نتیجه گیری:نتایج این تحقیق حاکى ست که حذف عوامل مادى کاهنده انگیزه بر عملکرد مدیران تاثیر کمتر از متوسط داشته است اما حذف عوامل غیر مادى کاهنده انگیزه موجب بهبود عملکرد مدیران در سطح بالاتر از متوسط مى شود.
الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی با توجه به شاخص های درون سازمانی و اثرگذاری آن برکارآفرینی (مطالعه موردی: بنگاه های صنعت نساجی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین تحقیق به دنبال ارزیابی ویژگیهای برازندگی یک الگوی سنجش کارآفرینی شرکتی است که با اندازه گیری شاخص های درون سازمانی اثرگذار بر ادراک مدیران میانی، برای توسعهی کارآفرینی شرکتی شکل میگیرد. برای استخراج داده ها از پیشینهی پژوهشی موضوع و ابزار پیمایش استفاده شد. نمونه گیری پیمایش از 108 نفر از مدیران بنگاه های کوچک و متوسط صنعت نساجی استان یزد و به صورت تصادفی طبقه بندی شده، به عمل آمده است. از این رو 100 پرسش نامه برای تکمیل به مدیران میانی بنگاه های کوچک و متوسط شاخه نساجی استان عرضه شد و 58 پرسش نامه جمع آوری شد. نتایج نشان دهندهی وجود عامل های مکنون درون سازمانی مجزا با عناوین پشتیبانی مدیریت، آزادی عمل کاری، استفاده از برنامه های تقویتی، دسترسی به زمان و محدودیت های سازمانی است. اعتبار الگوهای مفهومی استخراج شده مربوط به هریک از عوامل درون سازمانی، با تحلیل عاملی تاییدی ارزیابی شد. هم چنین نتایج، نشان دهندهی تایید روابط علّی بین شاخص ها و عامل های مکنون است. در ادامه شش الگوی علّی مفهومی از روابط بین شاخص های مشهود و عامل های مکنون درون سازمانی شناسایی و آزمون شد.
شناسایی و تعیین شاخص های شایستگی مدیران در یک شرکت بیمه ای (نمونه مطالعه: مدیران میانی)
حوزه های تخصصی:
شناسایی شایستگی های مدیریتی مدیران یک شرکت بیمه ای به علت اهمیت و حساسیت فعالیت های آنان و لزوم اتخاذ رویکردی منسجم و علمی در فعالیت های مدیریت منابع انسانی این گروه و نیز عدم وجود مطالعاتی جامع درخصوص مدیران به خصوص مدیران میانی در بیمه مرکزی و به طورکلی صنعت بیمه کشور از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ادبیات تحقیق، مفهوم شایستگی و ضرورت توجه به آن درعصرحاضر عنوان شده است. سپس برای شناسایی شایستگی های مورد نیاز مدیران میانی یک شرکت بیمه ای پس از بررسی الگوها و مدل های مختلف، مطالعه استراتژی و دیگر اسناد مرتبط در سازمان مورد نظر و انجام مصاحبه با خبرگان، فهرستی از شایستگی ها متشکل از 30 شاخص شناسایی گردید. در ادامه برای تأیید و تعیین میزان اهمیت هریک از شایستگی ها پرسش نامه ای تدوین و برای خبرگان بیمه مرکزی ارسال گردید. در نتیجه هر30 شایستگی با تأیید بالای خبرگان مواجه شد. با استفاده از روش تحلیل عاملی، شایستگی ها درقالب پنج خوشه (عامل) اصلی رهبری، مهارت های ارتباطی، ارزش های اخلاقی، ویژگی های شخصی و دانش و آگاهی آرایش پیدا کردند و میزان اهمیت هریک از عوامل و شاخص ها نسبت به یکدیگر مشخص گردید. درنهایت شایستگی ها با استفاده از مدل کوه یخ اسپنسر و اسپنسر تفسیر شد.
اثر تعدیل کنندة بدبینی بر تعهد راهبردی مدیران میانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ سازمانی و نگرش های فردی مدیران نقش بسزایی در پیشبرد برنامه های تغییر، به ویژه تغییرات راهبردی ایفا می کند. در این میان، تعهد مدیران میانی به تغییرات راهبردی بسیار اهمیت دارد و بدبینی مهم ترین مانع در شکل گیری این تعهد است. در تحقیق حاضر رابطة ابعاد عدالت سازمانی، حمایت مدیریت ارشد از تغییر، و مشارکت در تصمیم گیری با تعهد راهبردی مدیران میانی بررسی و سپس، اثر تعدیل کنندة بدبینی به تغییر بر روابط یادشده ارزیابی شده است. بدین منظور، داده های مورد نیاز از 334 نفر از مدیران میانی شرکت های فناوری اطلاعات و ارتباطات سراسر کشور گردآوری شد و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شد. با توجه به نتایج، بدبینی به تغییر رابطة عدالت توزیعی و عدالت تعاملی با تعهد راهبردی را تعدیل می کند و آثار مثبت حمایت مدیریت ارشد را نیز به طور نسبی کاهش می دهد. نتایج تحقیق همچنین حاکی از آن است که بدبینی تأثیری بر رابطة عدالت رویه ای و مشارکت با تعهد راهبردی ندارد[1].
مطالعة عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور با تأکید بر نقش کلیدی مدیران میانی(نمونة موردی: شرکت مهندسی بین المللی فولاد تکنیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت دانش به عنوان یک نیاز راهبردی برای سازمان ها مطرح است به طوری که همواره یکی از معضلات اساسی سازمان ها، نداشتن اطلاعات کافی از میزان دانایی و دانش افرادِ موجود می باشد. در نتیجه، مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمان های امروزی محسوب شده و این امر در سازمان های پروژه محور از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مقالة پیش رو، نتایج پژوهشی است که قلمرو موضوعی آن در زمینة مدیریت دانش در سازمان های پروژه محور بوده و بررسی موضوع، در طبقه ی مدیران میانی چنین سازمان هایی می باشد. در این پژوهش پرسشنامه ای محقق ساخته بر اساس مطالعات ""هادی دارمی""، طراحی و پس از تأیید روایی ظاهری و محتوایی؛ با استفاده از روش سرشماری، در نمونة آماری پژوهش (شامل 35 نفر) توزیع شد. پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه نیز از طریق روش اندازه گیری آلفای کرونباخ (یا روش همسانی درونی اجزاء) انجام و برابر با 916/0 محاسبه گردید. در این مقاله برای بررسی موضوع، از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف_اسمیرنف تک نمونه ای، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوجمله ای (یا آزمون نسبت)، آزمون فریدمن (یا آزمون تحلیل واریانس دوطرفه)، و در آخر نیز از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان می دهد در این سازمان، وضعیت عوامل زیرساخت سازمانی، انگیزش کارکنان، و مدیریت منابع انسانی در سطح متوسط و وضعیت عوامل راهبرد و هدف، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فناوری اطلاعات، و فرهنگ در سطح خوبی می باشد. همچنین، اولویت عوامل از نظر مدیران میانی به این ترتیب است: راهبرد و هدف، فناوری اطلاعات، زیرساخت سازمانی، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی، و انگیزش کارکنان.
وضعیت سکوت سازمانی و تحول سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و سنجش رابطه بین سکوت سازمانی و تحول سازمانی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است.
روش: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی است. جامعه آماری موردمطالعه ۲۱۷ نفر از کارمندان دارای مدرک کارشناسی و بالاتر کتابخانه ملی بودند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تعداد ۲۱۷ پرسشنامه محقق ساخته در بین این کارمندان توزیع شد که تعداد ۲۰۵ پرسشنامه (۹۴ درصد) به صورت صحیح عودت داده شد. این پرسشنامه از دو بخش تشکیل شده بود: بخش سکوت سازمانی که برمبنای پرسشنامه واکولا و دیمتریس (۲۰۰۵)، و بخش تحول سازمانی پرسشنامه نیز برمبنای پرسشنامه دانهام و دیگران (۱۹۸۹) تهیه شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و تحلیلی و برای آزمون فرضیه پژوهش نیز از آزمون غیر پارامتری اسپیرمن استفاده شد.
یافته ها: در بین ابعاد سکوت سازمانی، بیشترین رتبه به بعد نگرش مدیران و به مدیران میانی با میانگین ۶۶.۴۴ درصد تعلق دارد و در بین ابعاد تحول سازمانی نیز بعد تمایل رفتاری با میانگین ۷۰.۶۴ درصد بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است. نتایج آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که بین سکوت سازمانی و تحول سازمانی در کتابخانه ملی رابطه معناداری وجود ندارد و این دو متغیر از هم مستقل هستند. بر پایه نتایج پژوهش، مدیران عالی و مدیران میانی در کتابخانه ملی به ارائه نظرات تخصصی و کارشناسی کارمندان تمایل نشان داده و از ایده ها و نظرات آن ها استقبال می کنند. گرچه داده های مربوط به تعهد سازمانی کارمندان در حد متوسط بوده و رضایت آن ها به سازمان کم است اما کارمندان به تغییر کاری در کتابخانه تمایل بیشتری دارند.
شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی شاخص های ارزیابی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری تهران است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری در این پژوهش مدیران شهرداری تهران هستند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده سه گروه از مدیران عالی 15 نفر، مدیران میانی 45 نفر و مدیران اجرایی 62 نفر انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مولفه ها و شاخص های شایستگی های آموزشی مدیران براساس نظریه رابرت ال کاتز (شناسایی سطوح سه گانه مدیریتی عالی، میانی، اجرایی) استفاده گردید. پرسشنامه مورد نظر، دارای 66 سوال و مطابق با مقیاس لیکرت تنظیم شده است. روایی پرسشنامه به تأیید اساتید و متخصصان حوزه مورد نظر رسید و ضریب پایایی آن نیز، با استفاده از روش آلفای کرونباخ 964/0برآورد گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از آزمون استباطی t تک گروهی و آزمون تحلیل واریانس فریدمن استفاده گردید. نتایج داده های پژوهش نشان دهنده شناسایی معیارها و شاخص های هر یک از شایستگی های آموزشی مدیران و همچنین مدل مفهومی شایستگی های آموزشی مدیران شهرداری است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران ارشد در حد مطلوب است. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های انسانی، شایستگی های فنی مدیران میانی در حد مطلوب بوده و شایستگی های ادارکی مدیران میانی در حد متوسط ارزیابی می گردد. نتایج نشان داد که تمامی شاخص های ارزیابی شایستگی های ادراکی، شایستگی های انسانی و شایستگی های فنی مدیران اجرایی در حد مطلوب است.
طراحی الگوی شایستگی های مدیران میانی در شهرداری تهران و اعتبار بخشی آن با مدل معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع مدیریت در شهرداری ها که نوعا سازمان های خدماتی هستند، با سایر سازمان ها متفاوت است. به همین جهت شایستگی های مدیران این گونه سازمان ها با سایر سازمان ها متفاوت خواهد بود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اعتباربخشی مدل شایستگی های مدیران میانی شهرداری می باشد که در مناطق بیست و دو گانه شهرداری تهران انجام گرفته است . در این تحقیق ضمن ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﺑیﺎﺕ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻣﺪﻝ ﻫﺎ ﻭ ﺍﻟﮕﻮﻫﺎﻯ ﺷﺎیستگی، با 20 نفر از خبرگان سازمانی در 8 معاونت مختلف ، مصاحبه شد و مدل اولیه شایستگی های مدیران میانی شهرداری حاصل شد. با انجام سه مرحله پنل دلفی در بین 7 نفر از خبرگان، مدل اصلاح شده شایستگی ها حاصل شد. درفاز دوم برای اعتباربخشی مدل، از مدل معالات ساختاری استفاده شد و پرسشنامه ای تدوین و در بین 274 نفر از مدیران میانی شهرداری توزیع گردید و در نهایت، مدل شایستگی مدیران میانی شهرداری با 3 بعد ، 6 مولفه و 45 شاخص ارائه گردید.
نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: انتخاب مدیران خردمند، منابع انسانی و نیروی کارآمد، بنیادی ترین عامل تولید، سازندگی، رشد و تکامل است، بنابراین شناخت هر چه جامع تر مفاهیم و سازه های مرب وط ب ه نیروی انسانی، ابزارهای خاص و در نهایت مهارت استفاده ازاین ابزاره ا ام ری ض روری است؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی عزت نفس در رابطه بین خلاقیت هیجانی با خردمندی در مدیران میانی جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مدیران لایه میانی بانک های خصوصی و شرکت هواپیمایی ماهان شهر تهران در نیمه ابتدای سال 1400 بودند، که از میان آن ها، تعداد 300 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای خردمندی (آردلت، 2003)، خلاقیت هیجانی (آوریل، 1999)، و عزت نفس (روزنبرگ، 1965) استفاده شد که همگی از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردار بودند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-V19 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد خلاقیت هیجانی اثر مستقیم معنادار بر خردمندی داشته است. تاثیر غیرمستقیم خلاقیت هیجانی بر خردمندی مدیران میانی با میانجی گری عزت نفس با 95 درصد اطمینان تایید شد (05/0=P). نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که توجه به متغیرهای مذکور در انتخاب مدیران و طراحی مناسب تر برای پرورش خردمندی به مدیران ارشد و پژوهشگران یاری می رساند.
طراحی الگوی شایستگی های محوری برای انتصاب مدیران میانی وزارت ورزش و جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
مدیران با وظایف و اختیاراتی که بر عهده دارند می توانند نقش بی بدیلی در هدایت و راهبری سازمان ها بر عهده گیرند که در علم مدیریت به وظایف، نقش ها و شایستگی های مدیران اشاره شده است. هدف از این پژوهش، طراحی الگوی شایستگی های محوری برای انتصاب مدیران میانی وزارت ورزش و جوانان بود. این تحقیق از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش، نخبگان مدیریت ورزشی شامل اعضای هیأت علمی رشته تربیت بدنی، رؤسای فدراسیون های ورزشی و همچنین مدیران منتخب و کارشناسان خبره وزارت ورزش و جوانان (450=N) بودند که بر مبنای جدول مورگان تعداد 209 نفر به روش تصادفی – طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای دستیابی به اهداف تحقیق، فهرستی جامع از اجزای شایستگی تهیه و تنظیم و منتج به طراحی پرسشنامه محقق ساخته ای شد که روایی پرسشنامه توسط 15 تن از اساتید رشته مدیریت ورزشی تایید و پایایی آنها در یک مطالعه مقدماتی با 30 نفر آزمودنی و با آلفای کرونباخ 95/0محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف- اسمیرنوف، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر های اصلی شایستگی های چهارگانه شامل فراشایستگی، شناختی، اجتماعی و وظیفه ای، توان دسته بندی به 11 مؤلفه و 48 شاخص را دارند. با توجه به نتایج کلی تحقیق پیشنهاد می گردد تا از الگوی نهایی تحقیق و شاخص های شناسایی شده مانند اعتماد به نفس، پیش بینی و آینده نگری، ارزیابی مدیریت عملکرد و نظارت و گرایش به خلاقیت و نوآوری به عنوان معیارهای انتصاب مدیران میانی وزارت ورزش استفاده گردد تا شایسته پروری و شایسته داری در این سطح صورت پذیرد.