مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شهر قزوین
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به فتح شهر قزوین و تحولات کالبدی فضایی آن در دوران اسلامی (قرن اول تا اوایل قرن ششم ه. ق.) می پردازد. هرچند مطابق با منابع موجود، جزییات مربوط به چگونگی فتح قزوین از سوی مسلمانان چندان روشن نیست، ولیکن به نظر می رسد این امر در یک نوبت و به سادگی محقق نشده است. از این پس قزوین به عنوان یکی از ثغور مهم اسلام که خصوصا از سوی دیلمیان مورد تهدید است، مطرح بوده که تلاش دستگاه خلافت از طریق ذکر احادیث و روایاتی چند برای القا موقعیت و منزلتی خاص برای آن در خصوص سکونت و دفاع نیز به احتمال قوی به این دلیل است. به نظر می رسد نخستین گام مهم و قابل توجه در رابطه با شهر قزوین ایجاد دو شهر قلعه به نام-های مدینه موسی و مدینه مبارکه در فاصله کمتر از هزار متری از شهر موجود، در زمان خلفای عباسی است. این در حالی است که شاید به نوعی نقطه عطف وقایع و تحولات اثرگذار بر قزوین، سفر هارون الرشید و بنای مسجد جامع، اقدام جهت توسعه شهر و اهتمام به احداث بارو باشد که موقوفاتی نیز در این زمینه تخصیص می یابند. از این زمان است که در توصیف قزوین از اعتبار یافتن آن سخن به میان رفته و حدود و ثغور شهر کم کم شکل گرفته و مشخص می شود، حدودی که در قالب آن، شهر در طول قرون سوم (تکمیل شدن باروی شهر) تا ششم ه. ق. توسعه یافته است. قزوین در دوره سلجوقیان (قرن پنجم و ششم ه. ق.) و خصوصا به علت پیشرفت فرقه اسماعیلیه در ناحیه الموت، از سوی سلاطین سلجوقی مورد توجه قرار گرفته و در این بازه زمانی ابنیه و عمارات متعددی در شهر احداث می-شود.
ارزیابی و پیش بینی گسترش افقی شهر قزوین؛ با تأکید بر تغییرات کاربری اراضی، طی دوره (2011-1986)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش افقی بی رویه شهرها یکی از معضلات کشور ماست که در اثر اهمیت فزاینده شهرها و تمرکز جمعیت در آنها به وجود آمده است. مشکلات شهرهای کشور ما، در هم تنیدگی کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ناشی از گسترش افقی بی برنامه می باشد. با وجود تمامی مشکلات، این واقعیت را نیز باید قبول کرد که رشد و گسترش افقی شهرها امری اجتناب ناپذیر است. این تحقیق، از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و گسترش کالبدی- فضایی شهر قزوین و تغییرات کاربری اراضی آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. ارزیابی روند گسترش فیزیکی شهر و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی و به کارگیری نتایج آن، در برنامه ریزی های آینده شهر ضروری می باشد. با توجه به اینکه در حال حاضر، تکنیک سنجش از دور، بهترین وسیله برای پایش تغییرات محیطی و استخراج کاربری های اراضی می باشد که بیشترین سرعت و دقت را دارد، در پژوهش حاضر از تصاویر ماهواره ای لندست سال های 1986 و 2011 منطقه مورد مطالعه، استفاده شده و با استفاده از تکنیک های پردازش تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی تصاویر ماهواره ای، حاکی از آن است که مساحت ساخته شده شهر قزوین از 29/1645 هکتار در سال 1986 به 73/3428 هکتار در سال 2011 رسیده که بر اساس مدل هلدرن، نقش عامل جمعیت 36/58 درصد و رشد نامتوازن شهری 64/41 درصد بوده است که از عوامل مهم تغییرات کاربری اراضی در منطقه مورد مطالعه می باشند.
ارزیابی نقش منظر شهر در تأمین امنیت شهروندان نمونه موردی : شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر یکی از مهم ترین آسیب های شهری بر پیکر شهرها ناشی از آشفتگی و اغتشاش بصری است. از طرف دیگر، امنیت و منظر ش هری، واژه های ی هستند که اگرچه هردو از زیرمجموعه های علم شهرس ازی و معماری منظر محسوب می شوند، اما نیاز به بررسی دقیق تر ارتباط بین آنها وجود دارد. این در حالی است که نظریات و تجارب متعدد نشان می دهد بسیاری از معیارها و سنجه های به دست آمده در تحقیقات مختلف که منجر به ایجاد حس امنیت در شهروندان می شود، مستقیم یا غیر مستقیم با اصول به کار رفته در طراحی منظر شهرها ارتباط داشته و می تواند حس مذکور را کاهش یا افزایش دهد. به عبارت دیگر، منظر شهری باید حریم امن زندگی شهروندان باشد. مقاله حاضر بر آن است تا با انتخاب دقیق معیارهای خاص امنیت شهری - که برگرفته از مطالعات قبلی بوده و با منظر و سیمای شهر در ارتباط است- نقش منظر در تأمین حس امنیت شهروندان را براساس مدل و ضرایب اهمیت معیارها ارزیابی کرده و نیز به مقایس های تطبیقی بین بافت های مختلف شهر قزوین به عنوان نمونه موردی بپردازد و در انتها، راهکارهای برنامه ریزی و نکاتی کلی برگرفته از مدل پژوهش برای تقویت نقش منظر شهری در تأمین امنیت شهروندان ارایه دهد. بدین منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP بهره گرفته شده و در جمع آوری داده ها، پرسشنامه و برداشت های میدانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، منظر شهری در محله های بافت قدیمی به دلیل فرسودگی کالبدی، نقش کم رنگ تری در تأمین احساس امنیت ساکنان خود در مقایسه با محله های جدید تر دارد. محله مورد مطالعة بافت قدیمی، در هر دو بعد طبیعی و انسان ساخت، امتیاز زیر میانگین را به دست آورده و این مشکل در بعد عوامل طبیعی بیشتر و در حد نامطلوب ارزیابی شده که مشخصاً برگرفته از نفوذناپذیری معابر و ایجاد فضاهای دنج و غیرقابل نظارت در محله است. با این حال محله های جدید و نوساز نیز نیازمند توجه و طراحی دقیق تر در منظر و سیمای خود هستند تا به حد مطلوب تری رسیده و از ایجاد فضاهای دنج و نا امن در سطح این گونه محلات جلوگیری شود. ارزیابی ها نشان می دهد لزوم چنین توجهی در بعد عوامل مصنوع و به ویژه در مواردی چون رعایت سلسله مراتب معابر و انسجام محیطی، بیشتر احساس می شود.
تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری (بررسی تطبیقی مناطق سه گانه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند استراتژی توسعه شهری (CDS) به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها در سال 1999 با هدف افزایش ارتقای مشارکت شهروندان و ایجاد حکمروایی خوب شهری مطرح گردید. در این پژوهش، جامعه آماری مورد مطالعه، شامل شهروندان مناطق سه گانه شهر قزوین است که به صورت تصادفی با استفاده از پرسش نامه و تحلیل نرم افزار آماری spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، باهدف سنجش متغیرهای مؤثر بر مشارکت شهروندان در فرایند استراتژی توسعه شهری مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده های آمار ناپارامتری براساس آزمون F-TEST بین رابطه تحصیلات و میزان مشارکت در توسعه شهری، نشان می دهد که تفاوت های مشاهده شده در میزان مشارکت شهروندان در فرایند توسعه شهری در هر سه منطقه بر حسب تحصیلات واقعی بوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری است و تفاوت های مشاهده شده بین میزان درآمد و مشارکت شهروندان از طریق F-test در منطقه 3 بر حسب درآمد واقعی نبوده است و قابل تعمیم به جامعه آماری نیست. نتایج بررسی رابطه بین شناخت و میزان مشارکت در تصمیم سازی و توسعه شهری از طریق ضریب همبستگی در منطقه 3 برابر با 0.456 با سطح معناداری 000/0 است. باید افزود که یافته های آزمون T، رابطه معناداری را بین توانمند سازی و میزان مشارکت در توسعه شهری در هر سه منطقه مورد مطالعه را نشان می دهد. از مؤثرترین مؤلفه های تأثیرگذار و ساختار فرصت در رویکرد استراتژی توسعه شهری در سطح مناطق مورد مطالعه، می توان از اصلاح و تغییر نگاه مدیریتی، داشتن رویکرد چشم اندازسازی همراه با مشارکت واقعی شهروندان را به عنوان یک ضرورت تام در فرایند استراتژی توسعه شهری قزوین نام برد.
رفتار اطلاع جوئی اعضای کتابخانههای عمومی شهر قزوین درباره سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام)
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی نیازهای اطلاعاتی و رفتار اطلاع یابی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها(به طور عام) انواع کتابخانه ها عمومی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه های الکترونیکی کتابخانه های دیجیتالی کاربران
هدف: هدف اصلی این مطالعه، بررسی راه ها، منابع و اهداف اطلاع جوئی سلامت اعضای کتابخانه های عمومی شهر قزوین، وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور است. روش: این مطالعه به روش توصیفی مقطعی و در بین 200 نفر از اعضای 4 کتابخانه عمومی شهر قزوین (وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کل کشور) در آذرماه سال 1390 انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی نظیر فراوانی و درصد فراوانی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، تقریباً تمامی اعضای کتابخانه های عمومی شهر قزوین نیاز به اطلاعات سلامت را در زندگی روزمره خود احساس کرده اند. پاسخ بیشتر آنها به این احساس، رفتاری منفعلانه بوده است. رایج ترین مجرای کسب اطلاعات سلامت، تماشای تلویزیون می باشد. همچنین در بین منابع مورد استفاده، تلویزیون در رتبه اول قرار دارد. در میان منابع اینترنتی، از موتورهای جست وجوگر بیشتر استفاده شده است. پیشگیری از بیماری ها مهم ترین هدف افراد از جست وجوی اطلاعات سلامت می باشد. اصالت/ارزش: این مطالعه به خاطر جدید بودن خدمات اطلاعاتی سلامت در کتابخانه های عمومی کشور و همچنین تأکیدی که وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و برنامه حاکمیت بالینی بر مشارکت جامعه و بیماران در تصمیم گیری سلامت خود دارند، دارای جایگاه خاصی است. این مطالعه برای نهاد کتابخانه های عمومی به منظور سیاست گزاری در زمینه ارائه خدمات اطلاعاتی سلامت از طریق کتابخانه ها بسیار ارزشمند و منحصربه فرد است؛ زیرا علاوه بر نشان دادن گرایش، نیاز و علاقه اعضای کتابخانه ها؛ مجراها و نوع منابعی که مورد علاقه مندی آنها می باشد را نیز نشان می دهد.
شناسایی ابعاد مؤثر بر آینده نگاری برنامه ریزی شهری با رویکرد اقتصادی (مطالعه موردی: توسعه پایدار شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، شناسایی ابعاد مؤثر آینده نگاری بر مدیریت شهری برای نشان دادن فرصت و کشف مزایای ابزارهای موجود با رویکرد اقتصادی است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی، از نوع همبستگی می باشد. روش نمونه گیری، هدفمند است و تعداد نمونه، 10 نفر از خبرگان، در نظر گرفته شد و برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه تلفیقی، استفاده و به منظور سنجش روایی پرسشنامه، از آزمون روایی همگرا استفاده شد و برای بررسی پایایی آن، ضریب آلفای کرونباخ، معادل 793/0 محاسبه گردید و آزمون های KMO و بارتلت، روش میانگین واریانس توسعه یافته و آماره تی، به کار رفت و نیز برای انجام عملیات آماری، از نرم افزارهایPLS وSPSS17 استفاده شد. در این تحقیق، شاخص ها با استفاده از تکنیک دلفی، شناسایی شدند و هشت شاخص اصلی (کیفیت زندگی، تفکر محیط زیستی، حمل ونقل، سازگاری محیط اقتصادی، زیرساخت های اقتصادی جامعه، سلامت اقتصادی جامعه، مسکن سازی و انرژی)، انتخاب گردید و تمامی فرضیه ها، تأیید و در نهایت، سه نوع سناریو آینده نگاری، ارائه شد. این مقاله سعی در ارائه مدل آینده نگاری مشارکتی با محوریت اقتصاد شهری در مدیریت شهری (مورد مطالعه شهر قزوین) دارد و سه سناریو با توجه به شرایط اقتصادی شهر قزوین با عنوان های ادامه روند موجود، رشد سریع و هم پیوندی با اقتصاد جهانی و رشد متعادل و هم پیوندی با اقتصاد جهانی، ارائه و در نهایت، براساس سناریوها، پیشنهادهای کاربردی در راستای پویایی هر چه بیشتر اقتصاد شهری قزوین، مطرح گردید.
تحلیل روابط اجتماعی-انسانی در فضاهای مسجد مدرسه های دوره قاجار قزوین بر اساس رویکرد نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة معاصر روش های مختلفی برای تحلیل فضای معماری به کار گرفته شده است. روش اسپیس سینتکس که در فارسی به «نحو فضا» ترجمه شده است، قرابت موضوعی و مفهومی به شیوة دسته بندی واژه ها در ادبیات دارد که آن را نحو می نامند. مطابق نظریة چیدمان فضایی، ترتیب قرارگیری فضاها در کنار یکدیگر، تأثیری مستقیم بر نحوة استفاده از فضاها دارد. روش اسپیس سینتکس، بیشتر در حوزة شهرسازی به کار گرفته می شود، اما از آنجاکه شهر از بناهای داخلش جدا نیست، در این مقاله از این روش در حوزة معماری بهره گرفته شده است. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی نوشته شده و پس از توضیح چگونه خواندن و ترسیم نمودار توجیهی، با توجه به روابط، چیدمان فضایی برای مسجد- مدرسه ها تنظیم شده است. جامعة آماری شامل مسجد- مدرسه های شهر قزوین به نام های سردار و صالحیه است که در دورة قاجار بنا شده اند و با روش استدلال استنتاجی، به نحو فضایی آن ها پرداخته شده است.اهمیت انجام این پژوهش، شناسایی ارزش های روابط اجتماعی و تأثیر آن ها در طراحی معماری است و هدف نهایی،اثبات وجود رابطه میان فضاهای مسجد- مدرسه های دورة قاجاریه براساس روابط اجتماعی است. بررسی نمودارها نشانگر تراکم نظام گردشی در بناست. همچنین مطابق این نمودارها فضاهای مفصلی و مرکزی، عوامل اصلی ارتباط دهندة فضاها هستند. در این مقاله، نظام گردشی ارتباطی و مدول پنهان مسجد- مدرسه های دورة قاجار به دست می آید.
تحلیل پراکنده رویی شهری با استفاده از فن تحلیل عاملی (مورد مطالعه: نواحی شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
59-78
حوزه های تخصصی:
پراکنده رویی، یکی از معضلات شهرهای سراسر جهان است که اثرات منفی فراوانی بر زندگی شهری داشته است. به طور کلی، این پدیده به گسترش افقی و چندپاره شهرها ناشی از تمایل شهروندان برای خروج از ناحیه مرکزی شهر و اسکان در حومه اطلاق می شود. اولین گام در مواجهه با این معضل، شناسایی مکان و عوامل مؤثر بر این پدیده در پهنه های شهری است. از همین رو، مقاله حاضر به تحلیل پدیده پراکنده رویی در نواحی شهر قزوین می پردازد. با تکیه بر متون نظری مرتبط، شاخص های مختلف برای سنجش این پدیده، معرفی شده و ۱۳ شاخص منتخب، استخراج گردید. این شاخص ها با توجه به شرایط ایران، بومی سازی شده و داده های مرتبط با هر یک از آن ها با استفاده از آمار سرشماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استخراج شدند. سپس با استفاده از تحلیل عاملی داده ها به کمک نرم افزار SPSS، شاخص ها در ذیل چهار عامل تراکم، پیکربندی، کاربری و دسترسی قرار گرفتند. هر یک از این عوامل به ترتیب ۸/۲۷، ۶/۲۱، ۳/۱۱ و ۵/۹ درصد از واریانس پدیده پراکنده رویی را تبیین می کنند. بر این اساس مشخص شد که شاخص شکل و بعد فرکتال به عنوان شاخص های جدید معرفی شده برای سنجش پراکنده رویی، به میزان بالایی بر پراکنده رویی اثرگذار هستند. همچنین نتایج نشان می دهند که نواحی ۴، ۵، ۷، ۱۱ و ۱۲ بیشترین پراکنده رویی و نواحی ۱۷، ۲۸، ۳۸ و ۳۹، کمترین پراکنده رویی را دارند. این دو شاخص جدید، در مطالعات ایران می توانند در سایر مطالعات مربوط به پراکنده رویی در شهرهای کشور نیز به کار گرفته شوند. همچنین نتایج این پژوهش می توانند هدایت گر مدیریت شهری قزوین برای هدایت جهات توسعه شهر باشند.
تحلیل تأثیر پارامترهای جرم خیزی بر شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در نواحی شهری «موردمطالعه: شهر قزوین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۵
109 - 136
حوزه های تخصصی:
ناهنجاری های اجتماعی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده امنیت در شهرها محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و پارامترهای جرم خیز در بروز شکل گیری الگوهای فضایی و جرائم شهری در شهرهای قزوین در راستای شناسایی انواع ابعاد و پارامترهای جرم خیز در بروز بزهکاری به منظور پیشگیری و کنترل انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مجموعه جرائم اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در محدوده کلانتری های (۱۱)، (۱۲)، (۱۳)، (۱۴) و (۱۷) در سال (۱۳۹۰) می باشد. در این پژوهش عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به عنوان ابعاد پارامترهای مؤثر بر شکل گیری الگوهای فضایی جرم موردبررسی قرارگرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ارتکاب انواع جرائم و عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که آماره آزمون از مقدار بحرانی (۸۴/۳ F =) بزرگ تر است و سطح معنی داری نیز از (۰۵/۰) کوچک تر است. اثر عوامل اقتصادی بر شکل گیری جرائم واقع و آشکار است، به طوری که نتایج آزمون توکی و شفه در بیان تفاوت میانگین (۴۵۲/۰-) و با سطح معنی داری در تأیید تأثیر ارتباط مستقیم بین عامل اقتصادی و بروز جرائم می باشد.
برنامه ریزی راهبردی توسعه محله آخوند شهر قزوین با رویکرد بازآفرینی اجتماع-محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
211 - 238
حوزه های تخصصی:
رویکردهای بهسازی و نوسازی شهری در سیر تکاملی از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح می شوند. بازآفرینی شهری رویکردی جامع، یکپارچه و کل نگر است که با توجه هم زمان به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، به منزله ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری و افزایش سطح کیفیت زندگی کاربرد دارد. رویکرد بازآفرینی اجتماع محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. هدف بازآفرینی اجتماع محور توانمندسازی اجتماعات محلی دارای رکود اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و بازسازی اجتماعات خود است. محله آخوند شهر قزوین، یکی از محله های تاریخی این شهر است که از دیدگاه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی شرایط نامناسبی دارد؛ بنابراین هدف این مقاله تدوین برنامه و راهبردهایی براساس اصول رویکرد بازآفرینی اجتماع محور به منظور مرتفع کردن مشکلات این محله است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با توجه به ویژگی ها و ابعاد آن، جمع آوری اطلاعات و داده ها برای تجزیه و تحلیل ترکیبی به کمک دو روش کتابخانه ای-اسنادی و پیمایش میدانی (از طریق مشاهده و مصاحبه و نظرسنجی) انجام شد. در این پژوهش، مدل شش مرحله ای برای فرایند بازآفرینی اجتماع محور محله آخوند ارائه، و درنهایت راهبردها، سیاست ها و اقداماتی در همه ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی به صورت جامع و یکپارچه برای بهبود وضعیت محله پیشنهاد شد. راهبردهای برتر بر پایه اطلاع رسانی، آموزش، توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان و مدیران، مشارکت و بهره گیری از انواع سرمایه ها و دارایی های اجتماع محلی در زمینه بهسازی و نوسازی و احیای هویت تاریخی و مسکونی محله قرار گرفت.
تحلیل فضایی جایگاه های پمپ بنزین و ایستگاه های CNG در شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: با گسترش و توسعه شهرنشینی و افزایش روزافزون جمعیت، نیاز به استفاده از خودرو و به تبع آن ایجاد جایگاه های سوخت متعدد، نسبت به گذشته، بیشتر احساس می شود. طی سال های اخیر، بر اساس سیاست های دولت مرکزی، مبنی بر کاهش مصرف بنزین و صرفه جویی در این بخش، رویکرد و توجه ویژه ای نسبت به تولید خودروهای گازسوز صورت گرفته است. مهمترین مشکل در مسیر خدمات رسانی این بخش، عدم توزیع مناسب جایگاه ها از لحاظ کمی و محدود بودن شعاع عملکردی جایگاه های مذکور است. روش: این تحقیق با روش توصیفی – تحلیلی و با هدف تجزیه و تحلیل وضع موجود استقرار جایگاه های سوخت (CNG و بنزین) و مکان یابی درست این جایگاه ها با توجه به استانداردها و مشخصات فنی انجام گرفته است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل فرایند تحلیل سلسه مراتبی (AHP) استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: بر اساس یافته های تحقیق و تجزیه و تحلیل اطلاعات، جایگاه های سوخت بنزین و ایستگاه های CNG در شهر قزوین هم از لحاظ شاخص های نظیر الزامات سازه ای، ایمنی تجهیزات و بازرسی آزمون های دوره ای در وضعیت مناسبی قرار ندارند و هم دسترسی شهروندان به این جایگاه در کلیه نقاط شهر در حد متعارف نیست. همچنین، با تطبیق نقشه نهایی حاصل از مدل مکان یابی با نقشه وضع موجود جایگاه های سوخت بنزین و CNG در سطح شهر قزوین مشخص شد که از تعداد 20 جایگاه سوخت بنزین و CNG، تعداد 2 جایگاه در اراضی با ارزش خوب، تعداد 9 جایگاه در اراضی با ارزش متوسط و تعداد 9 جایگاه در اراضی ضعیف قرار گرفته اند و هیچ یک از 20 جایگاه های موجود در سطح شهر در اراضی با امتیاز خیلی خوب قرار نگرفته اند. نتیجه گیری: پس از مشخص کردن پهنه های مناسب جهت استقرار جایگاه سوخت و نیز در جهت ایجاد تعادل و توازن در توزیع فضایی جایگاه ها، پیشنهاد شد 7 جایگاه جدید در مناطق مساعد و دارای اولویت ایجاد شود.
تحلیل ساختاری زیست پذیری بافت های فرسوده شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: بافت فرسوده منطقه یک شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
117 - 134
حوزه های تخصصی:
آگاهی از اثرات افزایش زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری نیازمند ارائه تحلیلی ساختاری از آن در آینده است تا به وسیله آن افزایش کیفیت فضاهایی از این دست با به بکارگیری رویکرد زیست پذیری، قابل سنجش و ارزیابی باشد و در نهایت به خلق مراکز شهری پویا و محله های پایدار کمک کند. در این راستا این پژوهش با هدف غایی تحلیل ساختاری زیست پذیری بافت های فرسوده شهری منطقه یک شهر قزوین با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. از نظر روش شناسی، توصیقی- تحلیلی و از لحاظ هدف گذاری کاربردی می باشد. داده ها و اطلاعات پژوهش با استفاده از مطالعات اسنادی و میدانی گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش 16 نفر از خبرگان و متخصصان شهری می باشند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. تعداد 14 متغیر برای بررسی آینده زیست پذیری بافت های فرسوده شهری، شناسایی و با نرم افزار MIC MAC</em> مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست امده بیانگر این بود که درجه پرشدگی برابر با 08/79% است که نشان از تأثیر زیاد عوامل بر هم بود.. علاوه بر این از مجموع 155 رابطه قابل ارزیابی در این ماتریس، 41 رابطه صفر(عدم تاثیر)، 27 رابطه عدد یک (تاثیر اندک)، 36 رابطه عدد دو(تاثیرگذاری قوی) و 92 رابطه عدد سه (تاثیرگذاری بسیار زیاد) بوده است. در نتیجه یافته های حاصل از بررسی متغیرهای کلیدی و مؤثر بر وضعیت بافت های فرسوده شهری محدوده مورد مطالعه، بیانگر ناپایداری این مناطق در ارتباط با زیست پذیری در آینده است.
تحلیل فضایی تأثیر ظرفیت های اقتصادی و کالبدی مناطق سه گانه شهر قزوین بر بروز تخلفات ساختمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
655 - 676
حوزه های تخصصی:
کنترل ساخت وسازهای شهری به منظور اداره بهینه شهر به کمک ضوابط ساخت وساز شهری صورت می گیرد، اما با وجود اقدامات گوناگون مدیریت شهری، سالانه موارد چشمگیری از تخلفات ساختمانی در شهرها گزارش می شود. درواقع می توان تخلفات ساختمانی را رعایت نکردن ضوابط و مقررات ساخت وساز شهری تعریف کرد که کیفیت زندگی در شهرها را تهدید می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط عوامل اقتصادی و کالبدی و تعداد و میزان تخلفات ساختمانی در شهر قزوین است تا با شناسایی عوامل تأثیرگذار بر هریک از انواع تخلفات ساختمانی شناخت بهتری از وضعیت موجود تخلفات ساختمانی حاصل شود و زمینه مناسب برای برنامه ریزی های آتی فراهم آید. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است که در آن برای بررسی تأثیر الگوهای فضایی حاکم بر شهر بر تخلفات از روش هم پوشانی وزن دار در نرم افزار GIS استفاده شده است. براساس نتایج، میان عوامل اقتصادی و کالبدی و تخلفات ساختمانی ارتباط معناداری وجود دارد. عوامل اقتصادی رابطه ای مستقیم با تعداد تخلف بنای مازاد بر مجوز و مجموع مساحت تخلف احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری دارد، اما رابطه آن با تعداد تخلف بنای بدون مجوز معکوس است. همچنین تعداد تخلفات احداث مازاد بر سطح و تغییر کاربری با عوامل کالبدی رابطه مستقیم و تعداد تخلف مازاد بر تراکم با عوامل کالبدی رابطه ای معکوس دارد؛ به طوری که هرچه تناسب کالبدی در یک منطقه بیشتر باشد، تعداد تخلف مازاد بر تراکم کمتر است.
ارزیابی زیست پذیری در بافت های فرسوده شهری مطالعه موردی: منطقه یک شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
59 - 78
حوزه های تخصصی:
ایده شهر زیست پذیر در بافت های فرسوده شهری، خلق مراکز شهری پویا می باشد و عمدتاً بر خلق محله های پایدار و زیست پذیری این بافت ها تأکید دارد و هدف آن ارتقا کیفیت فضاهای شهری این بافت ها می باشد. درواقع زیست پذیری بافت های فرسوده شهری به مجموعه ارزیابی هایی اطلاق می گردد که برای بهبود وضع موجود بافت های مسئله دار شهر صورت می گیرد و نتایج آن موجب ارتقای کیفی بافت می گردد و می تواند به صورت موضعی حیات نوینی را به بافت داده و ساختار اقتصادی-اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی را مطلوب برای زیست نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره ویکور و باهدف ارزیابی زیست پذیری بافت فرسوده نواحی یک، دو و سه از منطقه یک شهرداری شهر قزوین صورت گرفته است. بدین منظور ابتدا بامطالعه اسنادی تمامی عوامل دخیل در زیست پذیری بافت های فرسوده در سطح ناحیه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت و با بهره گیری از نظرات متخصصین مؤلفه ها در 5 بُعد (اقتصادی، اجتماعی، خدمات و زیرساختی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی)، شناسایی و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از تکنیک های آنتروپی شانون، ویکور و از نرم افزار Arc Gis استفاده شده است. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که ناحیه سه در بعُد اجتماعی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی و ناحیه یک در بعُد اقتصادی و خدمات و زیرساخت های شهری در وضعیت نسبتاً مطلوب و ناحیه دو درمجموع ابعاد موردمطالعه در وضعیت نسبتاً نامطلوبی قرار دارد. درمجموع یافته های پژوهش حاکی از آن می باشد که بافت های فرسوده ناحیه یک ازنظر شرایط اجتماعی، کالبدی-فضایی و زیست محیطی مطلوب بوده و بنابراین ازنظر زیست پذیری در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد.
توسعه گردشگری شهری براساس شاخص های خلاقیت شهری (مطالعه موردی: شهر قزوین)
حوزه های تخصصی:
شهرها در شبکه شهرهای جهانی بازیگرانی جدیدی هستند که عین همفکری برای انتقال تجارب توسعه شهری، رقیبان یکدیگر نیز هستند و همواره سعی میکنند با تکیه بر ابزار دیپلماسی شهری در تقویت نقش آفرینی خود در شبکه شهرهای جهانی از سایر مکانهای شهری همتای خود پیشی بگیرند. در این میان حرکت به سوی اقتصاد خلاق و در نهایت کسب جایگاه شهر خلاق می تواند فرصت های بسیار مهمی را در زمینه گردشگری شهری در عرصه های فراملی برای هر مکان شهری مهیا سازد. بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، این پژوهش به ارزیابی توسعه گردشگری شهری براساس شاخص های خلاقیت شهری در شهر قزوین پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد شاخص های شاخص هنر، سرزندگی فرهنگی ، مطبوعیتهای ویژه، و شاخص منظری شهری بیشترین تاثیر را بر توسعه گردشگری شهری شهر قزوین دارند. مسئولین شهری قزوین باید با بهره گیری از این شاخص ها در قالب خلاقیت شهری به توسعه گردشگری شهری قزوین بپردازند. و با تقویت شاخصهای شهر خلاق در همه زمینهها، بسترها و شرایط لازم و مناسب را برای ایجاد، پرورش و گسترش ایدههای خلاق را در شهر فراهم کنند. در این زمینه بهره گیری از نخبگان شهری، اساتید متخصص، مدیران متفکر میتواند راهگشا باشد.
تحلیل ساختار تاب آوری نهادی برای گذار از مدیریت بحران به مدیریت شهری تاب آور در برابر زلزله مطالعه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
69 - 84
حوزه های تخصصی:
با جدی تر شدن موضوع تاب آوری شهری از سال 2005 میلادی (اجلاس هیوگو)، پژوهش در زمینه توانمندسازی مدیریت شهرها برای عملکرد مطلوب تر در زمان بروز حادثه، به طور ویژه مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در شهرهایی که در آنها خطر زمین لرزه وجود دارد (مانند شهر قزوین) اهمیت دو چندانی پیدا کرده است. از آنجا که ساختار ستاد مدیریت بحران در شهر قزوین مشابه شهرهایی است که در سال های اخیر عملکرد ناموفقی در برخورد با زلزله داشته اند (مانند ورزقان، قصر شیرین و غیره)، مسئله اصلی (با توجه به خطر بالقوه زلزله در شهر قزوین) این است که ساختار این ستاد باید به چه صورت باشد تا بتواند عملکرد مطلوب تری نسبت به زمین لرزه داشته باشد. مقاله حاضر از نظر نوع روش توصیفی_تحلیلی است که ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین را مورد ارزیابی قرار می دهد. لازم به توضیح است که شهر قزوین به دلیل نزدیکی به گسل های فشاری، همواره در معرض خطر زمین لرزه با شدت بسیار بالا قرار دارد. در بخش مبانی نظری با مطالعه اسناد مختلف، متغیرها و شاخص های مطرح در تاب آوری نهادی شناسایی گردیدند. سپس به تشریح ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین و الگوهای پیشنهادی در اسناد سازمان ملل متحد و سایر کشورهای موفق در برخورد با حوادث (همچون ژاپن و ایالات متحده امریکا) پرداخته شد. در بخش تحلیل یافته ها، ابتدا با ارزیابی متغیرها و شاخص ها به روش CVR (نسبت روایی محتوایی) موارد ضروری با توجه به شرایط شهر قزوین شناسایی گردیدند. در این بخش از 30 کارشناس شهرسازی نظرسنجی به عمل آمد که در مجموع نُه متغیر و نُه شاخص با توجه به شرایط قزوین برای دستیابی به تاب آوری نهادی برگزیده شدند. سپس پرسشنامه ای در قالب طیف لیکرت تنظیم گردید که سئوالات این پرسشنامه براساس وظایفی است که قانون برای کارگروه های مختلف این ستاد مشخص کرده است. سئوالات به تفکیک کارگروه های مختلف دسته بندی شده و در هر سئوال متغیر و شاخص مورد هدف تعیین گردیده است. پس از نظرسنجی از 110 کارشناس حوزه شهرسازی، داده ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شدند. با استفاده از آزمون T.Student وضعیت موجود متغیرها در شاخص های مختلف برای این ستاد در شهر قزوین مورد سنجش قرار گرفت. برآیند نتایج نشان دهنده عدم توجه به متغیرهای نُه گانه اثرگذار بود. همچنین مقایسه ساختار ستاد مدیریت بحران شهر قزوین با الگوهای مطرح در دنیا، نشان دهنده آن بود که بر خلاف الگوهای موفق که از چهار بخش اصلی تشکیل شده بودند، ساختار این ستاد در شهر قزوین تنها از دو بخش نیروهای عملیاتی و اداری تشکیل شده است، که البته این دو بخش نیز نیازمند اصلاح سازمانی می باشند. در نتیجه ستاد مورد نظر برای تحقق تاب آوری نهادی لازم است حول سه محور اقدام نماید. نخست، اصلاح ساختار ستاد برای رفع نواقص موجود، دوم، تغییر نگرش در نحوه مدیریت امور از حکومت به حکمروایی و سوم، مجهز شدن به فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری در راستای آمادگی و پیشگیری. اقدامات لازم حول سه محور فوق باید به صورت همزمان پیگیری شود تا اثربخشی لازم را نشان دهد.
تحلیلی بر چالش های حقوق شهروندی در شهرهای ایران (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
227 - 241
حوزه های تخصصی:
امروزه، شهرها مهم ترین اجتماعات انسانی اند که در آن تعاملات و ارتباطات مختلف انسان ها، طبیعت، صنایع، کالا، و خدمات به شکل پیچیده ای به هم پیوند خورده و زندگی اجتماعی نیازمند مناسبات حقوقی نظام مند در میان افراد و گروه های مختلف جامعه شده است. از این رو، در اجتماعات ش هری شاخه ای علمی به نام «حقوق شهروندی» شکل گرفته است که به بررسی روابط میان مردم شهر، وظ ایف، و مس ئولیت های ش هروندان در قب ال یکدیگر، محیط ش هری و دول ت ی ا ق وای ح اکم و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه آن بر عهده مدیران شهری و قوای حاکم است می پردازد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مختلف اسنادی- پیمایشی سعی شده است وضعیت حقوق شهروندی در شهر قزوین بررسی شود. یافته های پژوهش پس از مصاحبه با کارشناسان حقوق شهروندی و اشباع نظری، با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته از 384 نفر از ساکنان شهر قزوین، جمع آوری و با استفاده از آزمون فریدمن و پیرسون تحلیل شده است. پرسش نامه پژوهش شامل 41 گویه در چهار بُعد از ابعاد حقوق شهروندی و شامل حقوق اجتماعی - فرهنگی، حقوق کالبدی و زیست محیطی، حقوق اقتصادی، و حق دسترسی به امکانات و خدمات است . نتایج پژوهش حاکی از آن است که سن افراد، میزان تحصیلات، و پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد با میزان آگاهی از حقوق شهروندی رابطه دارد و تجربه زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران و همچنین پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد که زمینه را برای گسترش تعاملات اجتماعی فراهم می کند با افزایش آگاهی از حقوق شهروندی رابطه مستقیم دارد.
ارزیابی کارایی اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه در طبقه بندی تصاویر سنتینل 2 با هدف شناسایی تغییرات کاربری مناطق شهری (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
889 - 905
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، مناطق شهری به دلیل رشد سریع جمعیت و افزایش شهرنشینی دستخوش تغییرات زیادی شده است. استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا یکی از روش های کارآمد در مطالعه و شناسایی این تغییرات است. دسترسی به این تصاویر به دلیل هزینه فراوان بسیار محدود است؛ از این رو تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک متوسط نظیر سنتینل به دلیل دسترس پذیری بالا در کاربردهای شهری بسیار استفاده شده است. شناسایی دقیق تغییرات شهر با استفاده از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای نیازمند دسترسی به داده های زمینی صحیح برای تفکیک کلاس های مختلف پوشش زمین است. عملیات برداشت اطلاعات زمینی، پرهزینه و زمان بر است و برای تصاویر مربوط به زمان های گذشته امکان پذیر نیست. اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه که داده های مربوط به یک دوره زمانی را جمع آوری می کند، می تواند یکی از منابع داده حقایق زمینی باشد. با استفاده از نمونه های تعلیمی حاصل از اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه، فرایند پردازش تصاویر ماهواره ای با سرعت بیشتری انجام می شود. در این پژوهش، کارایی اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه به عنوان نمونه های تعلیمی در طبقه بندی تصاویر سنتینل 2 برای شناسایی تغییرات کاربری شهر قزوین در سال های 1394 و 1397 بررسی شده است. بدین منظور صحت طبقه بندی تصاویر سنتینل 2 با نمونه های تعلیمی حاصل از اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه با صحت طبقه بندی تصاویر مذکور با استفاده از نمونه های تعلیمی به دست آمده از تصاویر گوگل ارث و به کمک آزمون آماری t مقایسه شده است. نتایج آزمون t با سطح اطمینان 95 درصد، برای سال های 1394 و 1397 نشان می دهد اختلاف معناداری میان نمونه های تعلیمی گوگل ارث و اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه در طبقه بندی تصاویر سنتینل 2 وجود ندارد؛ بنابراین اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه کارایی مناسبی به عنوان نمونه های تعلیمی در طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در مناطق شهری دارند.
سنجش و ارزیابی مولفه های موثر در مشارکت شهروندی و نقش آن در پایداری محله ای مورد پژوهی: محلات اوین و زعفرانیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
105 - 117
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی زمینه های شکوفایی توانمندی های فرد و بهبود عملکرد مدیران شهری و به تبع آن پایداری را به دنبال دارد. از این رو امروزه برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری جذب حداکثری مشارکت شهروندی را یکی از راهبردهای پایداری می دانند. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی مولفه های موثر بر مشارکت شهروندای و ارتباط میزان مشارکت شهروندان با پایداری در محلات اوین و زعفرانیه پرداخته است. در این پژوهش، نمونه گیری با استفاده فرمول کوکران و جامعه نمونه براساس آن انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها، از آزمون های آماری T دونمونه ای مستقل و آزمون پیرسون و رگرسیون توسط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان مشارکت شهروندی در سطح محلات تفاوت معنادای باهم دارند. به عبارتی میزان مشارکت شهروندی در ابعاد گوناگون در محله اوین در سطح مطلوب تری نسبت به محله زعفرانیه قرار دارد. به تبع چنین شرایطی و با توجه به ارتباط میزان مشارکت و پایداری محله ای مشخص گردید که محله اوین از نظر شاخص های پایداری در وضعیت مطلوب تری نسبت به محله زعفرانیه قرار دارد. در نهایت با توجه به آزمون رگرسیون چند متغیره مشخص گردید که مولفه-های موثر بر مشارکت شهروندان به ترتیب، بستر سازی نهادی، ظرفی سازی اجتماعی، حکمروایی شایسته شهری، شکل گیری حکومت محلی و عدالت فضایی می باشد.
سنجش کیفیت زندگی شهری با الگوبرداری از شاخص های بارومتر اروپایی (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری بیانگر رفاه افراد، اجتماعات، و محیط های شهری است و با افزایش جمعیت شهرها و سرعت شهرنشینی بیش از پیش مهم تر شده است. سنجش کیفیت زندگی شهری پتانسیل شناسایی الگوهای فضایی و روندهای پیش روی جوامع را دارد و می تواند مسیر مطمئنی برای شناخت، ارزیابی، و نیازسنجی در برنامه ریزی شهری باشد. مرور نظام مند پژوهش های این حوزه معیارهای متنوعی را در شاخص های ارزیابی نشان می دهد. پایایی برخی از معیارهای پژوهش داخلی گزارش نشده است. در این پژوهش با الگوبرداری از مدل سنجش کیفیت زندگی در شهرهای اروپایی (بارومتر اروپایی) مقیاسی با دسته بندی نسبتاً مختصر و جدید از معیارهای سنجش کیفیت زندگی طراحی شده و با به کارگیری عوامل پایای مدل نهایی به ارزیابی وضعیت کیفیت زندگی در شهر قزوین پرداخته شده است. با نظرسنجی از ساکنان شهر قزوین توسط پرسش نامه و اجرای تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS، پایایی شش عامل توسط آلفای کرونباخ محرز شد. سپس، میزان کیفیت زندگی در این شهر با استفاده از آزمون T تعیین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-پیمایشی است. بر اساس یافته های پژوهش، معیارهای رضایت از زندگی، پاکیزگی و نظافت، کالبد شهری و ایمنی، امنیت و اعتماد به ترتیب بیشترین رضایت کلی را کسب کردند. بیشترین نارضایتی مربوط به عوامل وضعیت اقتصادی و خدمات آموزشی و رفاهی است. بر اساس نتایج پژوهش، میزان کیفیت زندگی در شهر قزوین بسیار اندک ارزیابی شد و رتبه بندی عوامل رضایت و مناطق سه گانه شهری نیز به دست آمد. همچنین، شاخص سنجش بومی و پایا با دسته بندی جدیدی از معیار های سنجش کیفیت زندگی شهری حاصل شد.