
مقالات
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های فرماندهان صحنه عملیات های رزمی برای برنامه ریزی درازمدت در آینده، آگاهی از احتمالات وقوع و میزان تأثیرگذاری عناصر اقلیمی در فعالیت های نظامی آینده براساس تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی می باشد. در این تحقیق به منظور مطالعه تاثیرگذاری عناصر اقلیمی بر فعالیت های نظامی در منطقه امامزاده هاشم از توزیع احتمالاتی و شاخص های PET و MCI استفاده گردید. همچنین به منظور ارزیابی تغییرات آب و هوایی از خروجی های مدل ها و سناریوهای SSP1-2.6 و SSP3-7.0 ( به ترتیب سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه) گزارش ششم ارزیابی تغییر اقلیم (CMIP6) استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در منطقه امامزاده هاشم، در ماه های خرداد،تیر، مرداد و شهریور (شهریور) شرایط آسایش اقلیمی و در بقیه مواقع سال تنش سرمایی با شدت های مختلف حاکم است. همچنین براساس شاخص MCI بیش ترین مطلوبیت اقلیم نظامی منطقه امامزاده هاشم با مطلوبیت نزدیک70 درصد مربوط به ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور و کمترین مطلوبیت اقلیم نظامی با مطلوبیت نزدیک 40 درصد مربوط به ماه های آذر، دی، بهمن و اسفند می باشد. براساس سناریو خوشبینانه تغییرات اقلیمی (SSP1-2.6 ) حداقل و حداکثر دما تا سال 2100 به ترتیب 4/2 و 6/2 درجه سانتی گراد و براساس سناریو بدبینانه (SSP3-7.0) حداقل و حداکثر دما تا سال 2100 به ترتیب 4/3 و 3/3 درجه سانتی گراد در منطقه امامزاده هاشم افزایش خواهد یافت؛ این افزایش دمای هوا و به دنبال آن تغییر الگوهای بارش از برف به باران باعث ایجاد مجدودیت هایی برای برنامه های نظامی و آموزش های رزم در کوهستان و رزم در برف تا انتهای قرن حاضر خواهد شد.
ارائه مدلی برای ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و مدلسازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به منظور افزایش کارایی ، اثربخشی، کاهش هزینه ها و ارتقاء سطح عملکردی سازمان ها مطابق با انتظارات ذینفعان، نظام ارز یابی عملکرد واحد های سازمانی، نه تنها در بخش خصوصی، بلکه در بخش دولتی نیز مهم تلقی گردیده و به یک چالش اساسی برای مدیران تبدیل شده است. با توجه به نقش قابل توجهی که مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی در توسعه صنعت دفاعی و در نتیجه ارتقاء بازدارندگی دارند، اندازه گیری و ارزیابی عملکرد آنها در دستیابی به این هدف، اهمیت روز افزونی پیدا نموده و وجود نظام کارآمد ارزیابی عملکرد این واحد ها در بخش دفاع، ضرورتی انکار ناپذیر است. گرچه در حال حاضر ارزیابی عملکرد این واحد ها تا تا حدودی صورت می گیرد اما بررسی ها نشان می دهد که نواقص موجود در نظام فعلی ارزیابی عملکرد آنها، از مهمترین دلایل عدم بکارگیری آن در عمل می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی جهت ارزیابی عملکرد مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی مبتنی بر رویکرد های چند بعدی، از کارکرد آنها در رفع نیاز های دفاعی تا عملکرد در محور های مورد توجه ذینفعان مختلف، می باشد. ابتدا با مرور تحقیقات پیشین، معیارهای ارزیابی شناسایی شده و سپس با تشکیل گروه کانونی متشکل از 15 نفر از مدیران کارشناسان و اعضای هیئت علمی مراکز آموزشی و پژوهشی دفاعی، این معیارها بومی و تعدادی معیار جدید اضافه گردید. سپس برای رسیدن به عامل های اصلی و تایید معیارها، روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی به کمک نرم افزار SPSS و PLS به کار گرفته شد.
مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری روان شناختی دانشجویان (مطالعه موردی یک دانشگاه نظامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی آموزش سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی بر بهزیستی روان شناختی و سازگاری دانشجویان انجام شد. این پژوهش آزمایشی با پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانشجویان سال اول دانشگاه بوند. نمونه آماری شامل 21 نفر برای هر یک از گروه های آزمایشی و 21 نفر برای گروه کنترل بود که به روش تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. آموزش های سرسختی روان شناختی و مثبت اندیشی به گروه های آزمایشی داده شد ولی به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه ی 84 سؤالی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه 160 سؤالی سازگاری بل بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه وتحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که هم آموزش مهارت سرسختی روان شناختی و هم آموزش مثبت اندیشی باعث ارتقاء بهزیستی روان شناختی و بهبود سازگاری روان شناختی در دانشجویان شده و در مقایسه بین دو نوع مداخله نیز در بیشتر مؤلفه ها آموزش سرسختی روان شناختی مؤثرتر بود. در پیگیری سه ماهه نیز نتایج تکرار شد؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که می توان از این مداخله ها در بهبود و ارتقاء بهزیستی روان شناختی و سازگاری بهره جست.
الگوی تفکر استراتژیک مدیران صنعتی دفاعی با بهره گیری از روش دیمتل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر استراتژیک روشی برای حل مسائل استراتژیک است که با رویکردهای عقلایی ادغام و با توسعه فرآیندهای خلاقانه و اندیشه های گوناگون همگرایی پیدا می کند. دارا بودن این نوع از تفکر مدیر را قادر می سازد تا بفهمد چه عواملی در دستیابی به اهداف موردنظر موثر است و چگونه منجر به ارزش آفرینی می شود. با عنایت به موارد فوق، پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی تفکر استراتژیک مدیران صنعتی دفاعی با بهره گیری از روش دیمتل فازی به رشته تحریر درآمده است و تلاش می کند به این پرسش اصلی که الگوی تفکر استراتژیک برای مدیران صنعت دفاعی چگونه است؟ پاسخ دهد. این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی صورت گرفته و جامعه آماری آن به صورت هدفمند انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که پایایی آن توسط نرم افزار اس.پی.اس.اس، 982/0 محاسبه و از آنجائی که داده ها نرمال بودند، برای تجزیه و تحلیل آن ها از تحلیل عاملی تائیدی با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره جویی شده است. عمده ترین نتایج پژوهش به این قرار است: «تفکر سیستمی و مهندسی سیستم» دارای بیشترین تاثیرگذاری و بعد از آن به ترتیب «تفکر مبتنی بر بازار و نیازسنجی»، «تفکر چشم انداز محور و هدف گرا»، «تحول گرایی و تغییرپذیری»، «هوشیاری نسبت به محیط و رقبا»، «فرصت طلبی و کشف حوزه های رقابتی»، «بصیرت و قدرت تحلیل»، «دوراندیشی و آینده نگری»، «ارزش آفرینی و قابلیت سازی»، «فرضیه محوری و انعطاف پذیری»، «تفکر انتزاعی و شهودی»، «مدیریت زمان» و «تفکر انتقادی و نوآورانه» به ترتیب بر تفکر استراتژیک تاثیرگذار هستند.
تحلیل رابطه ی مدیریت دانش با سبک رهبری و استرس شغلی مدیران ستاد نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک عامل آسیب زا در سازمان، تنش و استرس زیادی است که بین کارکنان وجود دارد. استرس در محیط کار علل گوناگونی دارد اما از مهم ترین آن ها می توان به سبک رهبری و شیوه ی مدیریت دانش در سازمان اشاره کرد. پژوهش حاضر به دنبال مشخص کردن سطح استرس شغلی در ستاد نزاجا و تحلیل ارتباط آن با شیوه ی رهبری و مدیریت دانش است.از نظر هدف این مطالعه کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی-همبستگی است. این تحقیق بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده، انجام شده است. برای سنجش سوال های تحقیق از آزمون های آماری T تک نمونه ای، رگرسیون خطی و تحلیل واریانس یک طرفه توسط نرم افزار SPSS 27 استفاده شده است.یافته های حاصل از تحلیل های کمی نشان می دهد که مدیریت دانش مدیران در ستاد وضعیت مناسبی ندارد و از میانگین پایین تر است. همچنین، آزمون رگرسیون خطی نشان می دهد مدیریت دانش میزان بالایی از تغییرات سبک رهبری و استرس شغلی را پیش بینی می کند و ارتباط مستقیمی با این دو متغیر دارد. از سوی دیگر، تفاوت معناداری در مدیریت دانش مدیران با میزان تحصیلات، سن و سابقه ی مختلف آنان وجود ندارد.نتیجه ی مطالعه نشان می دهد که برای کاهش سطح استرس در ستاد نزاجا باید شیوه ی مدیریت دانش و سبک رهبری مدیران تغییر کند. مهم ترین راهکارها باید بر اساس و در نظر گرفتن تاثیر آن ها بر دیگر بخش ها باشد. از این رو با تعیین شاخص های این سه متغییر مدیران و رهبران به سادگی می توانند از این پژوهش استفاده ای عملی داشته و با توجه به شاخص ها، ارزیابی دقیقی از روند اجرا و سازمان داشته باشند.
شناسایی پیشران های صنایع دفاعی جمهوری اسلامی ایران با رویکرد مواجه پیش دستانه با تهدیدهای منطقه ای و فرامنطقه ایی در افق 1407(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنعت دفاعی کشور، امروز به الگویی عینی و کاربردی برای سایر صنایع کشور تبدیل شده و این صنعت متناسب با مدل و ساختار، نقش حیاتی به عنوان راهبردی ترین صنایع کشور ایفا می کند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های دفاعی ج.ا ایران که نقشی اساسی در مواجه پیش دستانه در افق 1407 در برابر تهدیدهای منطقه ای و فرامنطقه ایی خواهد داشت، انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و از حیث ماهیت و روش، توصیفی اکتشافی است که با رویکرد آمیخته صورت پذیرفته است. روش انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند و نمونه گیری به صورت تمام شمار، شامل 43 نفر از اساتید دانشگاه های نیروهای مسلح و فرماندهان نظامی با حداقل 5 سال سابقه خدمت در مشاغل راهبردی است. شیوه گردآوری اطلاعات با انجام مطالعات کتابخانه ای علمی و تخصصی، بهره گیری از روش های ذهن انگیزی و مصاحبه با خبرگان بود. در مرحله نخست کار 36 پیشران شناسایی شد که با نظر جامعه نمونه 18 پیشران مهم و اثرگذار تفکیک و جهت درج در ماتریس تحلیل اثر متقابل و نرم افزار MicMac انتخاب شدند. در نهایت با توجه به نظر خبرگان شش پیشران نوآوری های بنیادین فناورانه، قراردادهای خرید تسلیحات نظامی، منابع مالی و انسانی، بازتولید فناوری ها دفاعی و نظامی، تعاملات بین المللی کشورهای منطقه و انحصار فناورانه ابرقدرت ها به عنوان اثرگذارترین پیشران ها شناسایی شدند.