
مقالات
حوزههای تخصصی:
صرف نظر از مسئولیت کیفری مرتکب معامله مبتنی بر اطلاعات نهانی که در بند 2 ماده 46 قانون بازار اوراق بهادار مورد توجه قانونگذار قرار گرفته است، بحث اعتبار و نیز آثار مدنی چنین معامله ای با هدف رفع یا جبران خسارت طرف دیگر معامله یکی از عمده مسائل قابل طرح در این زمینه است و چنانچه این نوع از معامله اوراق بهادار معتبر دانسته شود، مسئولیت مدنی عوامل دخیل در تحقق معامله، از مهمترین مسائل قابل طرح پیرامون معامله مزبور است. موضوعی که علیرغم داشتن اهمیت و نیز ویژگی های منحصر به فرد خود، فاقد مقررات خاص در قوانین موجود است. از همین جهت، به ناچار با توسل به عمومات قانونی و اصول حقوقی باید پاسخگوی سؤالات مطرح در این زمینه بود. در این میان، در نظر گرفتن اقتضائات خاص بازار سرمایه، در تحقق ارکان مسئولیت مدنی معامله کننده با استفاده از اطلاعات نهانی موضوعی اثرگذار است و می طلبد تا در تطبیق عناوین بر مصادیق، عرف و ویژگی های خاص بازار سرمایه مورد توجه قرار گیرد. امری که در مواردی مفهوم «ضرر»، «تقصیر» و «رابطه سببیت» را تا حدودی متفاوت تفسیر می کند و تشخیص عامل یا عوامل مسئول در قبال جبران خسارت زیاندیده و سهم هر یک در این زمینه را نیازمند بررسی می نماید.
بررسی سرایت پذیری تلاطم میان نرخ بازده دلار، شاخص هم وزن سهام، صندوق طلا و بیت کوین با استفاده از مدل DECO-GARCH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی سرایت تلاطم میان نرخ دلار، صندوق طلا، شاخص هم وزن سهام و بیت کوین می باشد. در این پژوهش از داده های روزانه نرخ بازده دلار، صندوق طلا، شاخص هم وزن و بیت کوین طی دوره زمانی آبان ۱۳۹۶ تا تیر ماه ۱۴۰۲ مورد استفاده گردیده است. در این مطالعه ابتدا از مدل میانگین ARMA(1,1) جهت استخراج باقیمانده ها، استفاده شده است سپس برای بررسی سرریز تلاطم مدل DECO-GARCH به کارگرفته شد. نتایج حاصل از برآورد مدل DECO-GARCH، وجود اثر سرایت و انتقال تلاطم بین نرخ بازده دلار، صندوق طلای لوتوس، شاخص هم وزن و بیت کوین تایید می شود به صورتی که نوسان و تلاطم در قیمت هر یک از بازارها به صورت آنی بر نوسان سایر بازارها اثر می گذارد. شواهد نشان می دهد که بازارهای مالی از یکدیگر جدا نیستند و با هم در ارتباط هستند بنابرین تلاطم می تواند از بازاری به بازار دیگر منتقل شود در نتیجه تحلیل یک بازار دارایی مالی بدون در نظرگرفتن شرایط دیگر بازارها تقریبا فاقد اعتبار بوده و نیاز است تحلیل گران، سرمایه گذاران و سیاست گذاران تصمیمات و ارزیابی های خود را براساس روابط بین بازار دارایی های مالی مختلف انجام دهند با توجه به نتایج به دست آمده که حاکی از وجود انتقال تلاطم دارد سرمایه گذاران و مدیران پرتفوی جهت کاهش ریسک و همچنین جهت انتخاب سبد بهینه می توانند از یافته های پژوهش حاضر بهره-مند گردند.
مدیریت سبد سرمایه گذاری در شرایط خرسی و گاوی: کاربردی از الگوی Asymmetric TVP-VAR در صنایع بزرگ منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ارتباط میان صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران، تشکیل پرتفولیوی بهینه متشکل از شرکت های فعال در این صنایع، مستلزم مطالعه دقیق ارتباط و نحوه اثرگذاری صنایع بر یکدیگر در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان شش گروه صنعت بزرگ در شرایط گاوی، خرسی و حالت عمومی بازار در طول زمان و تشکیل سبد بهینه با استفاده از معیار حداقل ارتباط، حداقل واریانس و حداقل همبستگی است. هدف پژوهش با استفاده از داده های روزانه صنایع مورد بررسی طی دوره 30/6/1392 تا 10/7/1402 و از طریق مدل خودرگرسیون برداری نامتقارن با پارامترهای متغیر در زمان محقق شده است. نتایج حاکی از عدم تقارن ارتباط صنایع در حالت های گاوی و خرسی بوده و نحوه و شدت این ارتباط در گذر زمان تغییر یافته است. ضمن افزایش شدت ارتباط در سال های اخیر، شدت این ارتباط در شرایط خرسی بیشتر بوده است. صنعت فرآورده های نفتی در دو حالت عمومی و گاوی نقش پیشرو بازار را ایفا کرده است و در حالت خرسی صنعت شیمیایی این نقش را داشته است. از طرف دیگر، صنعت خودرو در هر سه حالت مورد بررسی، پذیرنده ریسک بوده است. بررسی ارتباط دو به دو صنایع، حاکی از آن است که نقش صنایع به عنوان ارسال کننده و پذیرنده خالص ریسک به صورت متغیر در زمان بوده است. در این پژوهش، میانگین وزن بهینه صنایع بر اساس هر یک از سه معیار مورد بررسی برآورد شده است. سپس میزان اثربخشی پوشش ریسک هر پرتفوی بهینه و بازده تجمیعی آن مشخص شده است.
ارائه چارچوب نظارتی هوشمند مبتنی بر پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به سرعت پیشرفت فناوری، فرآیند دیجیتالی شدن در تمامی حوزه ها رخنه کرده و منجر به پیدایش موضوعی داغ در حوزه مالی با عنوان فناوری نظارتی (ساپ تک) شده است. به همین دلیل ضرورت ارزیابی چالش های سیستم فعلی نظارتی و پردازش قابلیت ها و راهکارهای پیاده سازی پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران در راستای ارتقای نظام نظارتی و هوشمند شدن آن در خور توجه است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت یک پژوهش کیفی است که از تکنیک تحلیل مقوله و بر مبنای مصاحبه نیمه ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان و متخصصان در پی پاسخگوئی به سؤالات پژوهش است. یافته های این پژوهش در بخش قابلیت سنجی الگوی چهارسطحی با چهارده مقوله اصلی و در بخش راهکارهای استقرار الگوی سه سطحی با دوازده مقوله اصلی و در قالب برنامه، اقدامات و شتاب دهنده ها را نمایش می دهد. در مجموع با توجه به یافته های مستخرج از الگوهای ذهنی و آراء خبرگان، استقرار گام به گام پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران پیشنهاد می شود. این پژوهش از نخستین مطالعات داخلی است که به بررسی ابعاد مختلف عملیاتی شدن پروژه ساپ تک در بازار سرمایه ایران می پردازد.
بهره وری و ثروت سهامداران: نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم ادبیات گسترده در ارتباط با بهره وری شرکت ها و ثروت سهامداران، پژوهشی که بتواند ثروت سهامداران را مبتنی بر بهره وری شرکت ها و صنایع مدلسازی نماید، کمتر صورت گرفته است. از سوی دیگر، امروزه مسئولیت اجتماعی شرکت ها برای اکثر سازمان ها و مدیران، مسئله حیاتی است و دارای پیامدهای راهبردی برای شرکت ها در تمام صنایع است. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بهره وری بر ثروت سهامداران با تکیه بر نقش ابعاد مسئولیت اجتماعی در شرکت ها و صنایع بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفت. مسئله مهم در این پژوهش آن است که اثرگذاری بهره وری در دو سطح شرکت و صنعت با توجه به ماهیت متفاوت فعالیت شرکت ها و صنایع بر ثروت سهامداران و نقش جداگانه ابعاد داخلی و خارجی مسئولیت های اجتماعی در این زمینه ،چگونه است.روش بررسی: پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391 تا 1400 بود. داده های پژوهش، از صورت های مالی شرکت های فعال در بورس استخراج شد. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با مدل های رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های پانل صورت گرفت.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که بهره وری بر ثروت سهامداران دارای تاثیر معنادار مثبت است و مسئولیت های اجتماعی بر رابطه بین بهره وری و ثروت سهامداران از اثر تعدیل کنندگی مثبت برخوردار است.
پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در صندوق های مالی جسورانه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اثربخشی تامین مالی متناسب و سازگار با کسب و کارها یکی از مسائل مهم به ویژه هنگام راه اندازی شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها است. یکی از تامین مالی های مناسب با استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان که پیش بینی اثربخشی آن قابل تامل بوده تامین مالی جسورانه می باشد. در این راستا، این پژوهش با هدف پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه با رویکرد پویایی شناسی سیستم ها در صندوق های مالی جسورانه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به انجام رسید. روش انجام این پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. در بخش کیفی پژوهش ابتدا با استفاده از رویکرد فراترکیب 112 مقاله علمی و پژوهشی معتبر مورد بررسی قرار گرفتند و سرانجام 41 مقاله برای استخراج شاخص های پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه انتخاب شدند. پس از تحلیل دقیق 19 شاخص برای پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه شناسایی و استخراج شدند. در ادامه بخش کیفی با کمک تحلیل محتوا و به منظور شناسایی مولفه های زیربنایی پیش بینی اثربخشی تامین مالی جسورانه 7 مولفه زیربنایی شناسایی شد سپس، در بخش کمی ابتدا با استفاده از پرسشنامه دلفی فازی نظرات 14 خبره در مورد موثربودن مولفه های زیربنایی استخراج شده مورد تایید قرار گرفت، در ادامه، برای بکارگیری پویایی شناسی ابتدا دو مدل علی- حلقوی با تحلیل و تبیین روابط بین مولفه های زیر بنایی تعیین و سپس به کمک این دو مدل مدل اصلی با رویکرد پویایی شناسی تدوین شد که مدل متشکل از دو مدل علی- حلقوی بود.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران: با رویکرد دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای (تکنیک دنپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی مولفه های بی ثباتی بورس اوراق بهادار تهران است. لذا، ابتدا با بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان، مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج و مورد اجماع نظر خبرگان مالی قرار گرفت؛ سپس با به کارگیری رویکرد ترکیبی دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه ای ( دنپ )، روابط بین معیارها مشخص و اولویت بندی و وزن دهی آنها صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان مالی (اعضای هیات علمی دانشگاه با مرتبه حداقل استادیار که صاحب نظر و دارای تجربه کاری و حرفه ای در بازار سرمایه هستند ) بوده که بر اساس نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری، در بخش کیفی و برای اجرای تکنیک تحلیل تم 14 نمونه انتخاب و از آنها مصاحبه به عمل آمد و در بخش کمی جهت اجرای تکنیک دنپ 28 نمونه انتخاب گردید. بر اساس نتایج پژوهش، 12 زیرمعیار در قالب 4 معیار اصلی در مصاحبه های اکتشافی شناسایی شدند. در مرحله دوم نیز، پس از تحلیل معیارها و زیر معیارها، جایگاه هر یک از آنها به عنوان اثرگذار (علت) و اثرپذیر (معلول)، مشخص گردید. براساس وزن دهی به معیارهای اصلی، حاصل از سوپر ماتریس موزون و همگرا شده، نتایج پژوهش نشان می دهد که معیار عوامل اقتصادی دارای بیشترین وزن و رتبه اول بوده و معیارهای تاثیر دولت، ویژگی های بورس اوراق بهادار تهران و عوامل سیاسی به ترتیب دارای رتبه های دوم، سوم و چهارم می باشند.
توانایی مدیران، محدودیت مالی و هم زمانی قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمانی قیمت سهام ابزاری برای سنجش حرکت قیمت سهام می باشد و همچنین درجه اطلاعات خاص شرکت را در سطح بازار منعکس می کند. بر اساس مبانی نظری، مدیران با توانایی بالاتر، اطلاعات خاص شرکتی بیشتری نسبت به همتایان خود منتشر می کنند. این امر موجب کاهش هم زمانی قیمت سهام می شود. در این پژوهش به بررسی تأثیر توانایی مدیریت بر هم زمانی قیمت سهام با نقش تعدیل کنندگی محدودیت مالی پرداخته شده است. با توجه به محدودیت های تحقیق، 83 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1396 الی 1400 مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری متغیر توانایی از روش تحلیل پوششی داده ها (DEA) و جهت سنجش هم زمانی قیمت سهام از روش ضریب تعیین توسعه یافته بازار مورک و همکاران (2000) و همچنین برای متغیر محدودیت مالی از شاخص کاپلان و زینگالس (1977) که توسط تهرانی و حصارزاده (1388) بومی سازی شده استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که توانایی مدیریت تأثیری بر هم زمانی قیمت سهام ندارد. همچنین، محدودیت های مالی نیز نتوانستند رابطه بین توانایی مدیریت و هم زمانی قیمت ها را تحت الشعاع قرار دهند. این تحقیق تأکید می کند که توانایی مدیران به تنهایی قادر به توضیح تغییرات قیمت ها نیست و ضرورت توجه به عوامل پیچیده و متنوع در ارزیابی هم زمانی قیمت ها را آشکار می سازد.