فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۵۷٬۰۵۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
183 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه با عنایت به گسترش صنعت گردشگری و هتلداری و نقش کیفیت رهبری در ارتقا و توسعه موفقیت آمیز این صنعت، پژوهش های متعددی در این جامعه آماری با در نظر گرفتن شرایط خاص محیطی انجام گرفته است. همچنین، پژوهش های اخیر رابطه مستقیم، مثبت و معناداری بین رهبری اصیل، موفقیت سازمانی، رشد و ظهور در بخش گردشگری ارائه کرده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر رهبری اصیل بر روی کامیابی کارکنان در محیط کار در صنعت هتلداری با توجه به نقش تعدیلگری سیاست سازمانی است. در این راستا، از روش کمی (همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری) بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش، کارمندان هتل ها بودند و پس از تعیین حجم نمونه توسط جی پاور و توزیع پرسشنامه، 349 داده از کارمندان هتل ها در شیراز جمع آوری شد. ابتدا پایایی و روایی مورد بررسی قرار گرفت و سپس فرضیه ها با نرم افزار اس پی اس اس و ماژول پراسس آزمون شد. نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین رهبری اصیل و کامیابی در کار وجود دارد و همچنین، سیاست سازمانی به عنوان متغیر تعدیلگر نشان داد با افزایش میزان سیاست سازمانی در محل کار، اثر گذاری رهبری اصیل بر کامیابی در کار کارکنان افزایش می یابد. این یافته مهم نشان می دهد که در سازمان هایی با سطح بالای سیاست سازمانی، رابطه مثبت بین رهبری اصیل و کامیابی کارکنان در کار اهمیت بیشتری پیدا می کند.
الگویی برای سنجش ارزش بازیکنان باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
1 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از اجرای این مطالعه شناسایی الگویی برای سنجش ارزش بازیکنان باشگاه های فوتبال لیگ برتر ایران و ارزیابی اثربخشی عوامل مرتبط با ارزشگذاری بازیکنان می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی-پیمایشی است که برای تعیین، دسته بندی و شناسایی متغیرهای تاثیرگذار بر ارزش بازیکنان از نظرات خبرگان ورزشی از طریق توزیع 27 پرسشنامه و با استفاده از روش دلفی انجام شده است. برای ارائه الگوی ارزشگذاری از نرم افزار SPSS و SmartPLS استفاده شده است و 209 بازیکن از 14 باشگاه مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که از دیدگاه خبرگان ورزشی 33 متغیر از 52 متغیر در 4 دسته(ویژگی های باشگاه، عملکرد فنی بازیکن، توانایی فنی بازیکن و ویژگی های فیزیکی و اخلاقی) بر ارزش بازیکنان تاثیرگذار است. همچنین نتایج تحلیل الگو از طریق رگرسیون گام به گام نشان دهنده این است که صرفاً متغیرهای بازیکن برتر(بهترین) بودن، ارزش باشگاه بازیکن، امتیاز متریکا، سن بازیکن، افتخارات بازیکن، توانایی خاص بازیکن، تعداد کارت زرد و لمس توپ بر ارزش بازیکنان تاثیرگذار است.
شناسایی عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای پیچیده و پویای امروز، سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی، برای دستیابی به اهداف خود و پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه، به دنبال بهره گیری از روش های نوین مدیریت می باشند. یکی از این روش ها، ایجاد و توسعه تیم های کاری هم افزا است. تیم های هم افزا، گروه هایی هستند که اعضای آن با همکاری و تعامل مستمر، به دنبال ایجاد ارزش افزوده و دستیابی به اهداف مشترک می باشند.در ایران، سازمان های دولتی نیز با چالش های مختلفی از جمله پیچیدگی ساختار، بروکراسی اداری و کمبود منابع روبرو هستند. در این شرایط، ایجاد تیم های کاری هم افزا می تواند به عنوان یک راهکار موثر برای افزایش کارایی، خلاقیت و نوآوری در این سازمان ها مطرح شود. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران با روش فراترکیب انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش، تحلیلی-توصیفی است که با استفاده از روش پژوهش کیفی فراترکیب صورت گرفت. روش فراترکیب با استفاده از گام های هفت گانه روش سندلوسکی و باروسو (2007) انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مقالات در پایگاه های معتبر داخلی و خارجی، طی سال های 2000-2024 بود که 27 مقاله، براساس معیارهای تحقیق، انتخاب شدند. عوامل اصلی و فرعی الگو با استفاده از روش تحلیل تم استخراج شد. براساس نتایج فراترکیب، عوامل الگوی تیم های کاری هم افزا در سازمان های دولتی ایران شامل 85 مفهوم اولیه، 18 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی است که عبارتند از عوامل نرم سازمانی، مدیریت منابع انسانی هم افزا، فرایندهای تیمی هم افزا، تعاملات درونی تیم های هم افزا و عضو هم افزا. یافته های این تحقیق، برنامه ریزان و سیاست گذاران را در زمینه دست یابی و تحقق تیم های کاری هم افزا هدایت می نماید.
ارائه چارچوب مفهومی صندوق بهینه سازی مصرف انرژی؛ یک راهکار سیاستی برای کاهش اتلاف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
31 - 61
حوزههای تخصصی:
ایران به عنوان بزرگترین دارنده ذخایر هیدروکربنی در جهان، شدت انرژی به مراتب بالاتری در مقایسه با کشورهای منطقه داشته که در سالیان گذشته نیز روند آن صعودی بوده است. علاوه بر این سرانه انرژی در ایران (به تفکیک مصرف کننده و به صورت کلی) از بسیاری از کشورهای همسایه بالاتر بوده و حدود 30 درصد از انرژی تولیدی کشور هدر می رود. با ارائه سرمنشأ و دلایل اصلی چالش های طرح شده و نیز مطالعه موارد مشابه در سایر کشورها می توان راهکارهای ارائه شده را در دو دسته اساسی راهکارهای قیمتی و راهکارهای غیرقیمتی تقسیم بندی نمود. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با بررسی تاریخچه راهکارهای گوناگون در کشورهای مختلف و نیز آسیب شناسی راهکارهای انجام شده در ایران، از روش تحلیل مصاحبه های نیمه ساختاریافته یک راهکار تلفیقی مبتنی بر تأسیس صندوق بهینه سازی مصرف انرژی معرفی گردد و از روش گروه کانونی اعتبارسنجی گردد. برای این کار نیاز است تا ابتدا منابع و مصارف این صندوق شفاف و تراز گردد. با بررسی ساختار بودجه حال حاضر کشور و توجه به برخی روابط مالی میان نهادهای ذی نفع از درآمدهای بالادستی حوزه انرژی، می توان گراف ورودی و خروجی های صندوق را تشکیل داد. با فرضیات و محاسبات در نظر گرفته شده حدود 3 میلیارد دلار در صندوق باقی خواهد ماند و تراز آن مثبت خواهد بود. مهم ترین اهداف تعیین شده برای منابع صندوق را می توان اعطای وام به صنایع، نیروگاه ها و سایر گروه ها، طراحی پروژه های کلان ملی و سیاست گذاری و نظارت بر اجرای طرح های ارتقای بهره وری و کاهش اتلاف انرژی بر شمرد.
ارائه الگوی توصیه الکترونیکی در شبکه اجتماعی اینستاگرام (مورد مطالعه صنعت رستوران داری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
259 - 280
حوزههای تخصصی:
با ظهور فناوری های اینترنتی، ارتباطات سنتی دهان به دهان به شکل ارتباطات دهان به دهان الکترونیکی یا EWOM درآمده است. تاثیر EWOM در صنعت مهمان نوازی بسیار قوی است. خدمات هتلداری مانند : هتل ها و رستوران ها را نمی توان قبل از بازدید و دریافت خدمات از آن ها ارزیابی کرد. بنابراین، خرید محصولات و خدمات ناملموس ریسک بیشتری دارد، بنابراین مشتریان بیشتر به تبلیغات شفاهی متکی هستند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارائه EWOM در شبکه اجتماعی اینستاگرام در صنعت رستوران داری و ارائه مدلی محلی از این عوامل انجام شده است. رویکرد تحقیق، کمی است . مدل با توزیع پرسشنامه بین 384 کاربر اینستاگرام مورد آزمایش قرار گرفت و روابط بین متغیرها توسط نرم افزار3 Smart PLS و26 Spss مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که خدمات رستوران، شهرت برند و عوامل فردی، فناوری و اجتماعی تبلیغات دهان به دهان الکترونیک در صنعت رستوران ها و در شبکه اجتماعی اینستاگرام مؤثر هستند.
سنجش تحول سازمانی مبتنی بر معماری در ساختار مرکز پژوهش های مجلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
127 - 164
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش سنجش تحول سازمانی مبتنی بر معماری سازمانی در ساختار مرکز پژوهش های مجلس است.روش: روش انجام پژوهش کمی و از نوع اعتباریابی است. جامعه آماری شامل همه مدیران، معاونان و کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس در سال 1402 است که از میان آنها 95 نفر به صورت سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب و بررسی میدانی بر روی آنها انجام شده است. ابزار اندازه گیری معماری سازمانی، پرسشنامه محقق ساخته است که با استفاده از الگوی نظری موجود و همچنین مطالعات مربوط به معماری سازمانی تدوین شده و برای بررسی پایایی این پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که نتایج ضریب آلفا بالای 7/0 شده است.یافته ها: یافته های این پژوهش در دو سطح اعتباریابی و توصیف تحلیلی انجام شده است. در بعد اعتباریابی برای برآورد روایی سازه مقیاس معماری سازمانی از تحلیل عامل تأییدی مرتبه اول به کمک نرم افزار Amos Graphics استفاده شد. مقدار ضرایب همبستگی بین متغیرهای پنهان پژوهش به صورت استاندارد محاسبه شده و بیشترین ضریب همبستگی بین همسویی و یکپارچگی به میزان 85/0 مشاهده شد و بعد از آن مقدار ضریب همبستگی برای انعطاف پذیری و توانمندسازی مقدار 78/0 است. همچنین کمترین همبستگی بین دو متغیر همسویی و انعطاف پذیری به مقدار 51/0 محاسبه شده است. نتیجه گیری: تحول سازمانی مبتنی بر معماری نه تنها یک ضرورت برای سازمان، بلکه باید به عنوان یک هدف متعالی مورد توجه قرار گیرد. در کل شاخص های آماری نشان از اعتبار بالای شاخص های مطرح شده برای تحول سازمانی مبتنی بر معماری در بعد فناوری اطلاعات دارد.
بررسی تأثیر عوامل روانشناختی در تمایل به استفاده از نرم افزارهای چهره آرایی مبتنی بر هوش مصنوعی در بازاریابی لوازم آرایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، شاهد ظهور بلاگرهای در رسانه های اجتماعی بوده ایم که از نرم افزارهای چهره آرایی هوش مصنوعی برای بهبود ویژگی های صورت خود استفاده می کنند که همین امر می تواند نمونه ای از تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی لوازم آرایشی-بهداشتی در میان کاربران رسانه های اجتماعی باشد که منجر به خرید نهایی شود. اما علیرغم اهمیت فزاینده هوش مصنوعی به مثابه ابزاری در جهت پیشبرد ارتباطات بازاریابی و علاقه زیاد محققان به مقوله پذیرش فناوری های جدید، تحقیقات کافی در مورد عوامل فردی تعیین کننده تمایل به استفاده از نرم افزارهای چهره آرایی هوش مصنوعی وجود ندارد و نتایج پراکنده تحقیقات قبلی به ضرورت انجام تحقیقات وسیع تری اشاره دارد. ازاین رو، هدف از این مطالعه تحلیل و بررسی تأثیر استفاده از نرم افزارهای چهره آرایی هوش مصنوعی در بازاریابی لوازم آرایشی و بهداشتی بر تمایل تبلیغات دهان به دهان الکترونیکی در بین کاربران رسانه های اجتماعی از طریق تقویت خرید واقعی است.روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و همبستگی، مبتنی بر مدل معادلات ساختاری است. برای دستیابی به هدف پژوهش، یک مدل مفهومی براساس ویژگی های شخصیتی افراد ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کاربران رسانه های اجتماعی که از نرم افزار چهره آرایی هوش مصنوعی استفاده می کردند، بود. بر اساس جدول مورگان، برای جامعه نامحدود حداقل حجم نمونه 384 نفر تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه بین 400 نفر از جامعه آماری توزیع و در نهایت، 384 پرسش نامه بدون نقص دریافت شد.
طراحی مدل استراتژیک منابع انسانی با رویکرد افزایش مشارکت کارکنان در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان به روش داده بنیاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
135 - 157
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارایه مدل استراتژیک منابع انسانی با رویکرد افزایش مشارکت کارکنان در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان انجام شد. این ﭘﮋوﻫﺶ از نظر استراتژی کیفی متوالی و اکتشافی است که نمونه آماری در بخش کیفی شامل تمام صاحب نظران دانشگاهی و خبرگان حوزه مدیریت دولتی و مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی که برابر 20 نفر بودند. ابزار تحقیق شامل برگه های کدگذاری محقق ساخته بود که روایی آن توسط اعضای گروه دلفی تأیید و پایایی آن با معیار پی اسکات 95/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مرتبط با مدل استراتژیک منابع انسانی با رویکرد افزایش مشارکت کارکنان در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان کردستان در قالب 13 مقوله و 43 کد مفهومی مشخص شد و در ابعاد 5 گانه مدل پارادایمی به صورت شرایط علّی (3 مقوله)، راهبردها (3 مقوله)، شرایط زمینه ای (2 مقوله)، شرایط مداخله گر یا میانجی (3 مقوله) و پیامدها (2 مقوله) جای گرفتند.
فراترکیب نیروی کار انعطاف پذیر و بررسی اثر آن بر توسعه منابع انسانی در شرکت ملی حفاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی انعطاف پذیری منابع انسانی با استفاده از رویکرد فراترکیب انجام شده است. روش اصلی این پژوهش رویکرد آمیخته است. ابعاد نیروی کار انعطاف پذیر و اثر این ابعاد بر توسعه منابع انسانی در بخش کیفی و کمی شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری در بخش کیفی، مقالات منتشر شده در بازه زمانی 2022-2010 است. جامعه آماری در بخش کمی، شامل 132 نفر مدیران شرکت ملی حفاری ایران بوده که 99 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده اند. در مرحله کمّی پژوهش، به طراحی پرسشنامه محقق ساخته شامل 7 بعد و 38 سؤال پرداخته شد. بر اساس نتایج بدست آمده، انعطاف پذیری منابع انسانی شامل شش بعد اصلی اعم از انعطاف پذیری فردی، ساختاری، مدیریتی، تیمی، یادگیری محور و شغلی است. نتایج حاصل از بخش کمی نشان داد که ابعاد شناسایی شده انعطاف پذیری نیروی انسانی اثر معناداری بر توسعه منابع انسانی دارد
بررسی رابطه بین خودشیفتگی مدیران عامل و ریسک ریزش قیمت سهام با نقش تعدیل کننده حسابرسی داخلی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
132 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی رابطه بین خودشیفتگی مدیران عامل و ریسک ریزش قیمت سهام با نقش تعدیل کننده حسابرسی داخلی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1397 تا 1401 می باشد. نمونه آماری پژوهش شامل 147 شرکت می باشد که از طریق روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده اند. در این پژوهش جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. به منظور جمع آوری اطلاعات مربوط به تعریف و مبانی نظری متغیرهای پژوهش از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری داده های آماری جهت تجزیه و تحلیل فرضیات پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. متغیر مستقل ، خودشیفتگی مدیرعامل؛ متغیر تعدیلگر ، حسابرسی داخلی و متغیر وابسته، ریسک ریزش قیمت سهام می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خود شیفتگی مدیر عامل بر ریسک ریزش قیمت سهام تاثیر مثبت و معنادری دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که حسابرسی داخلی رابطه بین خود شیفتگی مدیر عامل و ریسک ریزش قیمت سهام تضعیف می کند.
تبیین تاثیر عملکرد نظارتی شرکت بر عملکرد پایداری و سود سهام
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱ (جلد ۱)
140 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین تاثیر عملکرد نظارتی شرکت بر عملکرد پایداری و سود سهام می باشد. قانون گذاران و مقامات نهادی در کشورهای سراسر جهان به این نتیجه رسیده اند که حاکمیت شرکتی و شفافیت افشای شرکتی دو ابزار جدایی ناپذیر برای حمایت از سرمایه گذاران و عملکرد مؤثر و کارآمد بازار سرمایه هستند. اگرچه حاکمیت شرکتی و گزارش دهی پایداری به عنوان حوزه های تحقیقاتی شناخته شده اند، توجه نسبتاً محدودی به بررسی پیوندهای احتمالی تجربی بین این دو حوزه شده است. با توجه به اینکه افشای پایداری شرکت احتمالاً به شدت تحت تأثیر اخلاقیات خواهد بود ، اخلاقیات و ارزش های افرادی که عمدتاً در تدوین و اتخاذ تصمیمات استراتژیک و مالی در شرکت دخیل هستند، شکل گرفته است، بنابراین مکانیسم حاکمیت شرکتی نقش با اهمیتی دارد. ادبیات مربوط به حاکمیت شرکتی و گزارشات پایداری اشاره دارد که انتخاب های افشای پایداری به طور مثبت با مکانیزم حاکمیت شرکتی داخلی و خارجی از جمله استقلال هیئت مدیره، کمیته حسابرسی، ساختار مالکیت و مالکیت نهادی مرتبط است. تحقیقات نشان داده است که معیارهای مسئولیت اجتماعی تأثیر مثبتی بر عملکرد مالی شرکت به ویژه در بازارهای نوظهور دارد. با این حال، عملکرد پایداری شرکت ممکن است تأثیر نامطلوبی بر تصمیم گیری های مالی داشته باشد و شرکت ها ممکن است تمایل به کاهش سود سهام داشته باشند، زیرا نقدینگی باید برای فعالیت های پایداری که انتظارات سهامداران را برآورده می کند، تضمین شود. یعنی تمایلی در بازارهای نوظهور برای کنترل سهامداران برای هدایت منابع به سمت فعالیت های پایدار وجود دارد که منجر به تأثیر منفی بر سیاست تقسیم سود می شود. بنابراین شرکت ها می توانند ضمن ارائه تصویری مطلوب از شرکت، مسائل حاکمیت شرکتی را در امور شرکت به کار گیرند تا از مزایای آن از جمله دسترسی بهتر و کم هزینه تر به منابع مالی بهره مند شوند. همچنین سازمان بورس اوراق بهادار تهران می تواند الزامات و مقررات لازم را در زمینه افشای اطلاعات اجتماعی برای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تدوین و رتبه بندی شرکت ها را از نظر اعمال و اجرای موضوعات مرتبط با عملکرد پایدار و برای اطلاعات و تصمیم گیری سهامداران منتشر نماید.
سُنخ شناسی و بسط نظریه حسابداری سایه در کارکردهای شرکت های بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسابداری سایه را می توان جنش اجتماعی تلقی نمود که با درک شکاف اجتماعی در پی ارتقاء سطح مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها در جنبه های مختلف می باشد. این حوزه از دانش حسابداری بدلیل عدم شناخت مفهومی دارای ابهام می باشد و این پژوهش در تلاش است تا نسبت به شناسی گونه های حسابداری سایه از منظر کارکردی در سطح شرکت های بازار سرمایه اقدام نماید. در این پژوهش باتوجه به اینکه مبنای مشخص و منسجمی در خصوص، مفهوم حسابداری سایه وجود ندارد با اتکاء به پشتوانه ی روش شناسی بخش کیفی تلاش گردید تا براساس، فرآیند ساختار تحلیل محتوایی و ابزار رپیدماینر، اولاً نسبت به شناسایی مضامین گزاره ای حسابداری سایه اقدام گردد و ثانیاً از طریق تحلیل کیو گونه شناسی کارکردهای حسابداری سایه در سطح شرکت های بازار سرمایه صورت گیرد. لذا از نظر نتیجه این پژوهش توسعه ای و از نظر هدف کاربردی و در دسته پژوهش های نیمه تجربی قرار می گیرد. نتایج پژوهش در بخش کیفی از شناسایی 18 مضمون گزاره ای براساس مرور 12 پژوهش علمی در حوزه حسابداری سایه حکایت دارد. در بخشی کمی نتایج نشان داد، سه گونه ی تفسیری تحت عنوان کارکرد رعایت حقوق ذینفعان؛ کارکرد رعایت حقوق قضایی و کارکرد رعایت حقوق محیط زیست شناسایی شد که در هر گونه 6 مضمون گزاره ای قرار گرفت.
ارائه الگوی فرایندیِ ارتقای انگیزش کارکنان با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
209 - 239
حوزههای تخصصی:
انگیزش کارکنان و توجه عوامل اثرگذار و اثرپذیر از آن، از دیرپاترین مسائل سازمانی در حوزه مدیریت رفتار سازمانی است که همواره توجهات و تلاش های فکری و عملی بسیاری را در دانش و عمل مدیریت به خود جلب کرده است. در امتداد این تلاش های فکری و عملی، این پژوهش با هدف بهبود انگیزش کارکنان ازطریق ارائه الگوی ساختاری- تفسیری انگیزش در شرکت توزیع برق ایلام انجام شده است. در این پژوهش نخست با بهره گیری از مدل جاذبه و دافعه اوِرت لی، جذابیت ها و دافعه های زندگی کاری تأثیرگذار بر انگیزش کارکنان ازطریق انجام تعداد 17 مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران و کارکنان شرکت صورت گرفت و داده های کیفی مصاحبه با روش تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شد. درادامه و با محوریت 25 راهکار شناسایی شده برای ارتقای انگیزش کارکنان، الگوی فرایندیِ انگیزه بخشی و مراحل و گام های آن با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری (ISM) ارائه شد. براساس یافته های پژوهش، جاذبه ها و دافعه های 5 مضمون اصلی درقالب تعاملات افراد (روابط کارکنان با مدیر و کارکنان با کارکنان)، محیط سازمانی (جو درون سازمانی و برون سازمانی)، ساختار سازمانی، نظام های سازمانی (جبران خدمات، آموزش و توسعه، نظام شغلی و...)، و فرهنگ سازمانی استخراج شد. سپس راهکارهای مذکور با استفاده از روش مدل یابی ساختاری تفسیری و براساس رابطه تقدم و تأخر، سطح بندی شدند. یافته ها نشان داد که برای ارتقای انگیزش کارکنان، لازم است اقداماتی نظیر برنامه ریزی راهبردی، بازطراحی مشاغل، بازطراحی فرایندها، بازطراحی ساختار سازمانی و تدوین بیانیه ارزش سازمان بیش از سایر مؤلفه ها مورد توجه قرار گیرد.
طراحی مدلی فرا ابتکاری برای پیش بینی مصرف گاز طبیعی در صنایع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور کنترل عرضه و تقاضای انرژی و برنامه ریزی صحیح در هدایت مصرف، میزان مصرف گاز ماهانه صنایع کشور با شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک در این پژوهش برای سال 1402 موردبررسی قرار گرفت. اطلاعات جمعیت کشور، شاخص بهای تولیدکننده صنعت، تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت 90 و مصرف گاز صنایع کشور به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بررسی شدند. نتایج نشان داد بهترین شبکه عصبی مصنوعی ترکیب شده با الگوریتم ژنتیک، شبکه ای با نرخ جهش 5/0، نرخ تقاطع 5/0، تعداد تکرار 150 و اندازه جمعیت اولیه 150 است. ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک نشان داد که در فصل بهار درمجموع 7/2957 میلیون بشکه معادل نفت خام، در تابستان این رقم به 6/3502، در پاییز 9/4329 و در زمستان با رشد 15/8 درصدی به 4683 میلیون بشکه معادل نفت خام خواهد رسید.
طراحی مدل اشتغال مجدد کارکنان در دوران بازنشستگی (مورد مطالعه: وزارت آموزش و پرورش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق طراحی مدل اشتغال مجدد کارکنان در دوران بازنشستگی در وزارت آموزش و پرورش می باشد. روش تحقیق، کیفی از نوع نظریه پردازی داده بنیاد و مشارکت کنندگان مدیران تصمیم گیرنده و سیاستگذار در حوزه ی اشتغال مجدد بازنشستگان و برخی از معلمانی هستند که در دوران بازنشستگی جهت اشتغال مجدد اقدام نموده اند. روش نمونه گیری، هدفمند و گلوله برفی به تعداد 12 نفر است که شامل بازنشستگان شاغل و صاحبنظران حوزه ی آموزش و پرورش می باشند که تحقیق با افراد مدنظر به اشباع نظری رسید. تجزیه و تحلیل داده ها، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا نسخه ی 22 می باشد. یافته های تحقیق دربرگیرنده 8 بعد شامل عوامل فردی، اجتماعی، سازمانی، محیطی، اقتصادی، سیاسی، عملکرد فردی، عملکرد نظام آموزش و 23 مولفه در قالب شرایط علی، محوری، استراتژی ها، پیامدها، مداخله گرها و زمینه ها می باشد. نتایج تحقیق نشان داد که شرایطی همانند عوامل فردی، اجتماعی و سازمانی باعث می شود که اشتغال مجدد کارکنان بازنشسته آموزش و پرورش شکل گیرد. عوامل مذکور باعث می شود که راهبردهایی چون استراتژی معیشت محور و استراتژی کارآفرینی به عنوان راهبردهای اشتغال مجدد تعریف گردد. این استراتژی ها قطعا پیامدهایی دارد که از جمله می توان بهبود عملکرد فردی و بهبود عملکرد نظام آموزش و پرورش را نام برد. زمینه این استراتژی ها یعنی عوامل سیاسی و اقتصادی بایستی فراهم گردد. در این میان نباید از مداخله گرهایی چون عوامل محیطی چشم پوشی کرد.
شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۴
92 - 125
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات روزافزون در حوزه حسابرسی، اشتراک گذاری دانش به عنوان یک فرایند یادگیری مداوم، در بهبود عملکرد داخلی مؤسسات حسابرسی از اهمیت برخوردار است و می تواند به عنوان یک فرایند بسیار مهم و ضروری در بهبود کیفیت حسابرسی محسوب شود. این پژوهش ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش در مؤسسات حسابرسی، به ارزیابی و بررسی ارتباط بین سطح عوامل مؤثر و میزان اشتراک گذاری دانش حسابرسان می پردازد. عوامل مؤثر بر اشتراک گذاری دانش از طریق مصاحبه شناسایی و سپس پرسشنامه طراحی گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از نمونه پیش آزمون، بررسی و درنهایت داده ها با استفاده از پرسشنامه طراحی شده با طیف 5 گزینه ای لیکرت جمع آوری شدند. نمونه موردبررسی شامل 372 نفر از حسابرسان و دوره زمانی پژوهش سال 1401 است. ارتباط بین عوامل شناسایی شده با اشتراک گذاری دانش از طریق معادلات ساختاری آزمون گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد ارتباط مثبت و معنی داری بین عوامل دموگرافیک شامل سن، تحصیلات و رتبه موسسه محل خدمت با اشتراک گذاری دانش وجود دارد. عوامل فنی و تبادل دانش از جمله افزایش روابط حرفه ای موسسه در سطح بین الملل ، کاهش اثر منفی رقابت بین مؤسسات حسابرسی جهت اشتراک گذاری دانش بین مؤسسات حسابرسی ، افزایش ارتباط دانشی بین مؤسسات حسابرسی در یک منطقه جغرافیایی ، افزایش امکانات و ظرفیت آموزشی برای انتقال دانش حسابرسی و افزایش کیفیت جلسات و بحث های فنی و تبادل نظر در منطقه جغرافیایی محل خدمت باعث افزایش اشتراک گذاری دانش می شوند. افزایش سطح فرهنگ عمومی و جوسازمانی، از طریق پذیرش عمومی اشتراک گذاری دانش، توجه مدیریت موسسه به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیریت موسسه از اشتراک گذاری دانش ، توزیع عادلانه امکانات و همچنین دسترسی حسابرسان به منابع دانشی و متناسب با اجرای کار منجر به افزایش اشتراک گذاری دانش حسابرسان می گردند.
بررسی احساسات سرمایه گذاران و واکنش بازار سرمایه ایران نسبت به همه گیری ویروس کرونا (رویکرد رویداد پژوهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا در چند سال اخیر و پیامدهای اقتصادی منفی متعاقب آن، فرصت مناسبی برای انجام پژوهش های تجربی به منظور بررسی آثار و پیامدهای این همه گیری در شرایط محیطی کشور و ایجاد بینشی به منظور احتمال تکرار این تجربه فراهم کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی احساسات سرمایه گذاران و واکنش بازار سرمایه ایران نسبت به همه گیری ویروس کرونا با رویکرد رویداد پژوهی است که از داده های 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 8 ماهه از 24 مهرماه 1398 تا 28 خردادماه 1399 و با استفاده از آزمون مقایسه زوجی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داده است که احساسات سرمایه گذاران بازار سرمایه ایران قبل و بعد از شیوع ویروس کرونا تفاوت معناداری دارد و احساسات سرمایه گذاران در بازار سرمایه، پس از اعلام همه گیری کرونا افزایش یافته است. همچنین یافته ها نشان داده که با اعلام همه گیری کرونا تا چهار روز بازده غیرعادی ایجاد شده است. همچنین بازار سرمایه به دلیل آینده نامعلوم جامعه و عدم قطعیت در اقتصاد، دچار نوسان قیمت شده و پس از دو روز تا پنج روز حجم معاملات سهام دچار تغییرات غیرعادی گردیده است، تا پاسخگوی نوسان قیمت باشد. یافته های حاضر با بررسی عوامل مؤثر بر تعادل بازار سرمایه و تشویق دولت در دوران همه گیری کرونا، می تواند از بروز شوک های قیمتی و نوسانات غیرعادی سهام در موارد مشابه جلوگیری نموده و رفتارهای احساسی سرمایه گذاران در بروز رفتارهای پرریسک را کاهش دهد.
مدل سازی ریسک در خدمات بانکی نابینایان با استفاده از FMEA فازی و شبکه عصبی گراف (GNN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
223 - 255
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در دنیای امروز، دسترس پذیری و امنیت خدمات بانکی برای تمامی اقشار جامعه، به ویژه گروه های آسیب پذیر مانند نابینایان، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به اهمیت روزافزون بانکداری دیجیتال، شناسایی و ارزیابی ریسک های مرتبط با دسترسی و امنیت خدمات بانکی برای نابینایان از اولویت های اساسی محسوب می شود. هدف این پژوهش، شناسایی، ارزیابی و اولویت بندی ریسک های اصلی در ارائه خدمات بانکی به نابینایان و ارائه راهکارهایی برای کاهش این ریسک ها است، به گونه ای که با بهبود زیرساخت ها و فناوری های مورد استفاده، دسترسی نابینایان به خدمات بانکی به طور معناداری تسهیل شود. این پژوهش ترکیبی از دو روش تحلیل ریسک FMEA فازی و شبکه عصبی گراف (GNN) را به کار می گیرد تا به صورت دقیق تر و جامع تری روابط و تعاملات میان ریسک ها شناسایی شود.
روش ها: پژوهش حاضر در دو مرحله اصلی صورت پذیرفت. در مرحله اول، از روش FMEA فازی برای شناسایی و ارزیابی ریسک ها استفاده شد. این روش به دلیل قابلیت آن در کار با اعداد فازی، به طور ویژه ای مناسب تحلیل معیارهای شدت، وقوع، و قابلیت کشف هر ریسک در شرایطی با عدم قطعیت است. پس از گردآوری نظرات خبرگان، این معیارها به مقادیر غیرفازی تبدیل شده و اولویت بندی ریسک ها مشخص گردید. مرحله دوم به کاربرد شبکه عصبی گراف اختصاص داشت که برای مدل سازی و تحلیل وابستگی های پیچیده و روابط متقابل بین ریسک ها به کار گرفته شد. GNN به عنوان یک ابزار قدرتمند یادگیری ماشینی امکان بررسی وابستگی های متقابل میان معیارها و نودهای مختلف را فراهم می آورد. داده های پژوهش از طریق نظرسنجی هایی که با ۱۲ نفر از خبرگان بانکداری و خدمات ویژه نابینایان انجام شد، گردآوری شدند. به هر خبره یک پرسشنامه شامل جفت های مختلف معیارهای ریسک ارائه شد و آنها به هر جفت نمره ای بین صفر تا چهار دادند. سپس، برای کاهش اثر نظرات فردی و کسب یک ارزیابی جامع، میانگین نمرات خبرگان به عنوان وزن نهایی روابط بین معیارها در گراف استفاده گردید.
یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل FMEA فازی نشان داد که «دسترسی فیزیکی»، «نابرابری های اقتصادی»، «شکاف دیجیتال» و «موانع فناورانه» از مهم ترین ریسک ها در دسترسی نابینایان به خدمات بانکی هستند. نتایج RPN (عدد اولویت ریسک) غیرفازی هر ریسک نشان داد که دو ریسک «دسترسی فیزیکی» و «نابرابری های اقتصادی» بیشترین اولویت را برای رسیدگی دارند و نیازمند توجه ویژه ای هستند. نتایج به دست آمده از GNN نیز تأیید کرد که برخی از این ریسک ها، نظیر دسترسی فیزیکی و موانع فناورانه، تأثیرات متقابل و پیچیده ای بر سایر ریسک ها دارند و نقش اساسی در شبکه روابط میان معیارها ایفا می کنند. به طور خاص، معیارهای «نابرابری های اقتصادی» و «موانع فناورانه» به عنوان عوامل اصلی تأثیرگذار در شبکه گراف شناسایی شدند که کاهش این ریسک ها می تواند تأثیر مهمی بر دسترسی و تجربه بانکی نابینایان داشته باشد. این یافته ها همچنین نشان داد که در نظر گرفتن جنبه های اقتصادی و فناورانه به تنهایی کافی نیست و باید تعاملات میان این معیارها نیز مورد توجه قرار گیرد.
نتیجه گیری: بهبود دسترسی نابینایان به خدمات بانکی مستلزم رویکردی چندوجهی است که به طور هم زمان ارتقای زیرساخت های فیزیکی، کاهش نابرابری های اقتصادی، آموزش و آگاهی بخشی در حوزه فناوری های بانکی، و تقویت امنیت اطلاعات را دربرگیرد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ترکیب FMEA فازی و GNN در ارزیابی ریسک های خدمات بانکی نابینایان می تواند به شناسایی تعاملات و اولویت بندی دقیق تر ریسک ها کمک کند و زمینه ساز طراحی راهکارهای جامع تر و مؤثرتری برای دسترسی این قشر به خدمات بانکی باشد. این پژوهش پیشنهاد می کند که بانک ها و مؤسسات مالی، با به کارگیری نتایج این تحقیق، راهکارهایی جامع برای ارتقای دسترس پذیری و بهبود تجربه کاربری نابینایان در خدمات بانکی ارائه دهند. افزایش رضایت و اطمینان این گروه از مشتریان می تواند در نهایت منجر به بهبود اعتبار و مسئولیت پذیری اجتماعی بانک ها گردد.
ارزشیابی دوره های تحصیلات تکمیلی فناوری نانو در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دیریت نوآوری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
71 - 102
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت بیش از دو دهه از راه اندازی دوره های تحصیلات تکمیلی فناوری نانو در کشور، تاکنون ارزشیابی جامعی از وضعیت این دوره ها انجام نشده است. به علت پراکندگی شدید مراکز سیاست گذار علم و فناوری ایران، در سال های اخیر هریک از آن ها تلاش کرده اند نظام های ارزشیابی خاص خود را طراحی و پیاده سازی نمایند ولی مقیاس دانشگاهی در ارزشیابی تاکنون موردتوجه قرار نگرفته است. هدف این پژوهش، ارزشیابی دوره های تحصیلات تکمیلی فناوری نانو در ایران بود. برای این منظور، در گام اول با تحلیل محتوای منابع موجود و با مصاحبه با 8 نفر از مطلعان کلیدی، مدل ارزشیابی دوره های تحصیلات تکمیلی نانو در ایران طراحی شد و در گام دوم با مصاحبه 11 نفر از خبرگان حوزه نانو، وضعیت دوره های تحصیلات تکمیلی نانو در ایران مورد ارزشیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد رشد جریان علم و تحقیقات نانو در کشور و نهادسازی های سه گانه ستاد نانو در زیست بوم آموزش این فناوری در کشور از مهم ترین نقاط قوت این دوره ها هستند. همچنین ضعف در دسترسی به تجهیزات آزمایشگاهی به روز، ضعف در تخصص میان رشتگی اساتید، ضعف برنامه درسی دوره ها در توجه به ملاحظات ایمنی، اخلاق و سلامت نانو، ضعف در تعریف پروژه های همکاری بین المللی آموزش دانشگاهی، عدم ارزشیابی و اخذ بازخورد از نتایج فعالیت های صورت گرفته در دوره های تحصیلات تکمیلی نانو و موازی کاری در فعالیت های آموزشی دانشگاه های مختلف از مهم ترین نقاط ضعف دوره ها می باشند.
Unveiling Critical Drivers for Effective Digital Transformation Leadership and its Influence on Corporate Economic Performance: A Conceptual Model and Empirical Analysis in the Landscape of Emerging Economies(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper aims to conceptualize the success factors of a digital transformation (DT) strategy and analyze its impact on a company's economic performance. We explore the concepts that affect the field of DT definition and the key drivers that lead to successful DT. Through these key drivers considered as success factors, we propose a research framework linking these drivers to the DT strategy and then corporate economic performance in emerging markets. To test the research model empirically and provide a contextualized interpretation of the results, we adopted a sequential explanatory design. Initially, we performed a quantitative study through a survey among companies listed on the Casablanca Stock Exchange in Morocco. We then analyzed the collected data using the structural equation method. Next, to explain the results, we conducted a qualitative analysis through interviews with semi-structured questions. The findings show that in an emerging economy context such as Morocco, placing the customer at the core of the DT strategy, aligning the organization with the DT strategy, adopting a value system imbued with DT values, and establishing an operational roadmap to drive the change can enhance the company’s digital transformation. These drivers contribute to 59.5% of the implementation of the DT strategy. Driving a DT strategy has a significant impact on companies' economic performance, contributing to 21.5% of their commercial and financial outcomes. This study highlights that the maintenance of a "phygital" business model, which mixes digital and physical business models, and the lack of human resources involvement in the DT process are specific to the emerging market context studied.