ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۵۴٬۵۲۹ مورد.
۱۴۱.

مدل کهکشانی بایسته های مسیر پیشرفت شغلی در سازمان فراجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیرپیشرفت شغلی توانمندی های فردی برنامه های سازمانی عوامل فراسازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۴
زمینه و هدف: هدف از اجرای این تحقیق، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان و ارائه یک الگوی مفهومی برای آن بوده است.روش شناسی: روش تحقیق، از دیدگاه هدف، کاربردی و از منظر ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آن شیوه آمیخته (کیفی و کمی) بود که در بخش کیفی از "رویکرد دلفی کلاسیک" و در بخش کمی از شیوه توصیفی همبستگی از نوع علی استفاده شد. استخراج عوامل و مؤلفه ها در رویکرد دلفی کلاسیک با استفاده از نظرات غالب خبرگان صورت گرفت. جامعه آماری (بخش کیفی) شامل، کلیه نظرات 15 نفر از خبرگان در قالب یک رویکرد کیفی از نوع کلاسیک به استناد قاعده اشباع نظری و در قالب یک نمونه گیری هدفمند بوده است. همچنین شرکت کنندگان بخش کمی در این تحقیق، شامل کارکنان حوزه ستادی سازمان در سطح استان فارس بودند که مطابق جدول مورگان، 150 نفر برآورد شده است.یافته ها: مطابق با بررسی تحقیقات پیشین و مراجعه به اسناد سازمان مورد نظر ابعاد و مو لفه های تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی شناسایی گردید که شامل 37 بعد و 119 مولفه می باشد. و در نهایت 6 بعد(توانمندی فردی و رهبری، آموزش، ارزیابی، گردش شغلی، کیفیت زندگی و عوامل فراسازمانی )و 42 مؤلفه به عنوان عوامل تاثیر گذار بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان طی سه مرحله دلفی به تائید خبرگان رسید. و نتایج تحقیق نشان داد که هر 6 بعد تاثیر مثبت و معناداری بر مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان دارند و در نهایت با توجه به ضرایب تاثیر گذاری متغیر ها، مدل کهکشانی ارائه گردید.نتایج: سازمان فراجا جهت کمک و توسعه مسیر پیشرفت شغلی مدیران و فرماندهان می تواند با تقویت توانمندی فردی و رهبری، توجه به موضوع آموزش کارکنان و ارزیابی عملکرد بهینه و همچنین گردش شغلی مناسب و توجه به  کیفیت زندگی کارکنان و در نظر گرفتن عوامل فراسازمانی گامی استوار در راستای این مسیر بردارد."مقاله فوق در فهرست آماده انتشار می باشد"
۱۴۲.

شناسایی مؤلفه های الگوی کیفیت زندگی کاری با رویکرد استراتژیک منابع انسانی در نظام اداری بانک ملت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شناسایی الگو کیفیت زندگی کاری رویکرد استراتژیک منابع انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های الگوی کیفیت زندگی کاری با رویکرد استراتژیک منابع انسانی در نظام اداری بانک ملت می باشد. روش پژوهش، آمیخته و به صورت کیفی -کمّی است که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی- پیمایشی می باشد. نمونه در بخش کیفی 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و بانکداری بودند که به صورت گلوله برفی انتخاب شدند. جامعه آماری بخش کمّی نیز تمام کارکنان و کارشناسان بانک ملت در سراسر کشور بودند که با استفاده از فرمول کوکران، از نمونه 378 نفری به روش طبقه ای ساده انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمّی شامل پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ کل برابر با 84/0محاسبه شده که از مقدار مبنای 70/0 بالاتر بوده و در نتیجه ابزار سنجش از پایایی مناسب برخوردار است. تجزیه و تحلیل داده در بخش کیفی به روش کدگذاری های باز و محوری در نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت و در بخش کمّی نیز با استفاده از روش های آمار توصیفی با استفاده از نرم افزار SPSS داده ها تحلیل شدند. نتایج بدست آمده از کدگذاری ها نشان داد که مؤلفه های الگوی کیفیت زندگی کاری با رویکرد استراتژیک منابع انسانی در نظام اداری بانک ملت شامل 5 استراتژی در قالب استراتژی تدوین کارراهه و مسیر کارراهه (مسیر شغلی)، استراتژی طراحی شغل، استراتژی امنیت شغلی، استراتژی رضایت شغلی و استراتژی استقرار سیستم های پشتیبانی از عملیات و تصمیم، 20 مؤلفه فرعی و 118 زیرمؤلفه می باشد.
۱۴۳.

تبیین ابعاد بهره مندی از فناوری دولتی (Govtech) جهت ایجاد تحول در مالیه عمومی: مطالعه ای کیفی در بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری دولتی گروه کانونی مالیه عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف اصلی این پژوهش تبیین ابعاد و جزئیات لازم برای بهره مندی از فناوری دولتی (Govtech) جهت ایجاد تحول در مالیه عمومی است. به منظور هم افزایی و همفکری با متخصصین درباره ابعاد و جزئیات لازم برای بهره مندی از فناوری دولتی (Govtech) جهت ایجاد تحول در مالیه عمومی از روش فوکوس گروه استفاده شد. تعداد اعضای گروه کانونی 10 نفر بودند، که همگی از اساتید رشته های مرتبط با فناوری دولتی و مالیه عمومی بودند (از اساتید رشته های حوزه اقتصاد، مدیریت، حسابداری بخش عمومی و فناوری اطلاعات استفاده شد). پس از برگزاری 5 جلسه فوکوس گروه، نتایج نهایی پژوهش نشان داد برای بهره مندی از فناوری دولتی (Govtech) جهت ایجاد تحول در مالیه عمومی ضروری است راهکارها بر سه رکن کلیدی مرتبط بنا شود. نخست، راهکارهای دیجیتالی باید وظیفه ای باشند که به معنای نحوه استفاده از راهکارهای دیجیتال برای پشتیبانی از فرآیند تجاری، خودکارسازی و بازطراحی آن است. دومین رکن در واقع رکن معماری IT است که به خصوصیات ضروری فناوری اصلی مانند ملاحظات امنیت سایبری ربط دارد. رکن سوم نیز رکن حکمرانی و مدیریت است که شامل جنبه های حقوقی و نهادی است که باید به استفاده حداکثری از فناوری کمک کند.
۱۴۴.

تأثیر سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار بر خستگی مزمن در پیمانکاران پروژه های ساختمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: پروژه های ساخت پیمانکاران خستگی هیجانی سکوت سازمانی موبینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۲
امروزه خستگی مزمن به یک معضل شایع در پیمانکاران تبدیل شده که تمام شئون زندگی پیمانکاران را در برگرفته و موجبات کاهش عملکرد و ضربه پروژه های ساختمانی را فراهم آورده است. پژوهش حاضر با هدف تأثیر سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار بر خستگی مزمن در پیمانکاران پروژه های ساختمانی انجام گرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی پیمانکاران پروژه های ساخت شهرستان رودهن در سال 1402 بود. از روش نمونه گیری تمام شمار استفاده شد. 99 نفر از شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه خستگی مزمن مسلش و جکسون (1981)، پرسشنامه سکوت سازمانی وکوال و بوراداس (2005) و مقیاس قلدری در محیط کار لوکزامبورگ استفگن و همکاران (2019) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آن بود که سکوت سازمانی و قلدری در محیط کار روابط معنی داری با خستگی مزمن داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که جهت کاهش خستگی مزمن، توجه به نقش قلدری در محیط کار و سکوت سازمانی ضروری است.
۱۴۵.

بررسی انگیزه های تغییر ریسک مدیران صندوق های سرمایه گذاری مشترک در بازارهای صعودی و نزولی و تأثیر آن بر بازدهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جبران خسارت نگرانی شغلی تغییر ریسک مهارت مدیران بازار صعودی و نزولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۵
انگیزه های مدیران صندوق ها و توانایی های برتر آن ها در سرمایه گذاری و مدیریت آن، دو توضیح برای تغییرات ریسک صندوق های سرمایه گذاری مشترک در شرایط مختلف بازار است. در این پژوهش بر همین اساس از طریق تحلیل 21 صندوق سرمایه گذاری مشترک در سهام برای دوره 79 ماهه از شهریور 1390 تا اسفند 1396 با استفاده از روش حداقل مربعات، به بررسی انگیزه های تغییر ریسک مدیران صندوق های سرمایه گذاری مشترک در سهام و تأثیر آن بر بازدهی پرداخته ایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در بازارهای صعودی بین صندوق های بازنده انگیزه ی جبران سازی خسارت وجود دارد به طوری که مدیران این صندوق ها با افزایش سطح ریسک موجب افزایش بازدهی دوره آتی صندوق ها می شوند. در مقابل، مدیران صندوق های برنده با استفاده از مهارت های برتر در سرمایه گذاری، ریسک صندوق را کاهش داده و باعث افزایش بازده دوره ی آتی می شوند.طبق نتایج، در بازارهای نزولی مدیران با افزایش ریسک صندوق باعث کاهش بازده دوره آتی خواهند شد که نشان دهنده ضعف سازمانی و یا ضعف مهارت مدیران در سرمایه گذاری است. در مقابل مدیرانی که سطح ریسک صندوق را کاهش می دهند در صدد افزایش بازده دوره آتی صندوق هستند که بیانگر انگیزه ی نگرانی های شغلی مدیران است.
۱۴۶.

نظام مدیریت عملکرد کارکنان به مثابه ابزاری برای پیشگیری از فساد اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام مدیریت عملکرد فساد اداری مدیریت منابع انسانی بخش دولتی مدل سازی تفسیری ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف: توسعه و فساد، دو مفهوم مرتبط به یکدیگر و در واقع، دو روی یک سکه هستند؛ بدین معنا که دستیابی به توسعه، بدون مبارزه با فساد، ممکن نیست. با توجه به نقش خطیر نظام های مدیریت منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر به دنبال مدلسازی نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان برای پیشگیری از فساد اداری در بخش دولتی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: پژوهش حاضر مبتنی بر پارادایم تفسیری، از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی است و برای گردآوری داده ها از مصاحبه استفاده شده است. اساس روش انجام این پژوهش، روش مدل سازی تفسیری- ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر، مدیران بخش دولتی هستند و روش نمونه گیری در پژوهش حاضر، از نوع نمونه گیری گلوله برفی است.یافته های پژوهش: بر اساس یافته های مطالعه، ده مؤلفه برای طراحی مدل مدیریت عملکرد کارکنان در راستای پیشگیری از فساد اداری شناسایی شد که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر، اعتبارپذیری و قابلیت پیشگیری. طبق نتایج تحلیل MICMAC، هیچ یک از مؤلفه های شناسایی شده پژوهش، در ناحیه خودمختار قرار نگرفته اند که این بیانگر ارتباط قوی همه مؤلفه های مدل پژوهش با یکدیگر است. نتایج مطالعه حاضر، بیانگر این است که نه مؤلفه در ناحیه پیوندی قرار گرفته اند که عبارتند از: شفافیت، پاسخگویی، عدالت رویه ای، عدالت تعاملی، توجیه پذیری، همسویی، قانون محوری، بهبود مستمر و اعتبارپذیری. این اجزاء پویا در نظر گرفته می شوند؛ به این معنی که هر تغییری در آنها می تواند کل سیستم را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، مؤلفه قابلیت پیشگیری در ناحیه وابستگی قرار می گیرد که نشان دهنده وابستگی بالای آن به سایر مؤلفه های مدل است. از دیگر نتایج این پژوهش می توان به شبکه تعامل متغیرها اشاره کرد که سطح و روابط مؤلفه های به دست آمده پژوهش را مشخص نموده است. بر اساس شبکه تعامل متغیرها در این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ابعاد قانون محوری و پاسخ گویی، مؤلفه های مبنایی مدل هستند، زیرا بر کلیه مؤلفه های دیگر تأثیرگذار هستند. این دو مؤلفه، ارتباط دوسویه ای با یکدیگر دارند؛ بدین معنا که علاوه بر تأثیر بر یکدیگر، از هم تأثیر می پذیرند. همچنین بر اساس مدل مذکور، مؤلفه های شفافیت و هم سویی در رتبه بعدی قرار گرفته اند که ارتباط دوسویه ای با مؤلفه های پیشین مدل دارند. به عبارت دیگر، شفافیت و هم سویی، علاوه بر این که بر مؤلفه های سطح بالاتر خود اثر می گذارند، بر مؤلفه سطح پایین تر یعنی قانون محوری و پاسخ گویی نیز اثرگذارند و این بیانگر نفوذ قابل توجه این متغیرها در مدل است. مؤلفه های اعتبارپذیری و توجیه پذیری، مؤلفه هایی هستند که در سطح سوم مدل قرار گرفته اند و همانطور که جهت پیکان ها نشان می دهد، مؤلفه اعتبارپذیری بر مؤلفه بهبود مستمر اثرگذار است و در عین حال، رابطه ای تعاملی با مؤلفه توجیه پذیری دارد. مؤلفه بهبود مستمر در سطح بعدی مدل، یعنی سطح چهارم قرار دارد و بر دو مؤلفه موجود در سطح پنجم مدل، یعنی عدالت رویه ای و عدالت تعاملی، تأثیرگذار است. دو مؤلفه عدالت رویه ای و تعاملی علاوه بر این که بر یکدیگر اثر می گذارند، بر مؤلفه موجود در آخرین سطح مدل (سطح ششم) یعنی قابلیت پیشگیری اثرگذار هستند. مؤلفه قابلیت پیشگیری، وابسته ترین مؤلفه در مدل مذکور است و این بدان معناست که قابلیت پیشگیری رویه های موجود در نظام مدیریت عملکرد کارکنان، وابسته به مؤلفه های دیگر مدل است.محدودیت ها و پیامدها: با توجه به اینکه گردآوری داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از مصاحبه بود لذا احتمال سوگیری در ارائه و ثبت داده ها و یافته ها وجود داشت. همچنین به لحاظ گستردگی بازیگران و مسأله پژوهش، امکان بررسی مسأله از دیدگاه همه بازیگران مسأله مقدور نبود.پیامدهای عملی: مدیران بخش دولتی قادر خواهند بود با اتکا به نتایج این پژوهش کاربردی، سیستم مدیریت عملکرد کارکنان را به گونه ای طراحی کنند که امکان بروز فساد کاهش یابد.ابتکار یا ارزش مقاله: اگرچه اقدامات زیادی برای مبارزه با فساد در ایران انجام شده است، اما تاکنون چندان موثر نبوده است؛ چنانچه در سال 2023، ایران در بین 180 کشور، رتبه 147 را به خود اختصاص داد که نشان دهنده سطح بالایی از فساد است. با توجه به اهمیت سیستم های منابع انسانی در پیشگیری از فساد اداری، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و مدلسازی تفسیری ساختاریِ نظام مطلوب مدیریت عملکرد کارکنان بخش دولتی برای پیشگیری از فساد اداری انجام شده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۱۴۷.

Evaluating the Role of the Base Volume in the Liquidity of Digital and Knowledge-Based Companies' Stocks in the Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Base volume Digital Companies Digital Economy Knowledge-Based Companies Knowledge-based economy Liquidity

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
Purpose: This research aimed to identify some of the existing financial frictions in the Iran's digital economy. In particular, based on cases taken from digital and knowledge-based companies, it empirically investigated the importance of the role of base volume in the liquidity of those companies' stocks in Tehran Stock Exchange.Method: To evaluate the empirical implications of applying the base volume in daily stock market practice, retrospectively a quantitative estimate of the base volume was implied by the economic model within the rules imposed by the market regulator via MATLAB software programming. Then, using the Generalized Method of Moments (GMM), the effects of the estimated base volume, percentage of free-floating share, securities turnover, and the ratio of transaction volume to base volume on Amihud index were econometrically studied for the selected companies during the period 2015-2020.Findings: The findings indicate that the applying base volume on the selected digital and knowledge-based companies has had a negative effect on the calculation of the final price and on the liquidity of studied knowledge-based companies. Also, the results of using the machine learning method (decision tree) showed a importance coefficient of 32.6% for the base volume on the Amihud index of the selected companies.Conclusion: Our results suggest that base volume as an idiosyncratic financial friction induced by Iranian stock market regulator has aggravated the illiquidity of studied digital and knowledge-based companies and thereby could have raised the financing costs for those companies. This would ultimately impede those companies’ growth prospect.
۱۴۸.

تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی: الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه خود انتظامی الگوریتم استنتاج فازی رویکرد گلیزر خودکارآمدی خودکارآمدی حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
خود انتظامی به عنوان یک رویه نظارتی در حرفه حسابرسی، شیوه ی اعمال کنترل کارآمد بر رویه های انجام وظایف حسابرسان باهدف برآورده ساختن انتظارات ذینفعان تلقی می شود. هدف این مطالعه، تبیین مولفه های تعیین کننده خود انتظامی در حرفه حسابرسی براساس الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم است. این مطالعه از نظر روش شناسی جمع آوری داده ها ترکیبی است.بنابراین ابتدا از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و استفاده از رویکرد گلیزر، تلاش گردید تا ابعادِ توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی تعیین گردد و سپس پایایی آن با هدف تعیین حدِ اجماع نظری از طریق تحلیل دلفی فازی مورد بررسی قرار گیرد. در بخش کمی پژوهش نیز از الگوریتم استنتاج محورهای تطبیقی فازی تودیم بهره برده شده است، زیرا هدف در این بخش تبیین ابعاد شناسایی شده جهت تعیین مهمترین محور توسعه کارکرد خود انتظامی در حرفه حسابرسی می باشد. در این پژوهش در بخش کیفی 13 نفر از خبرگان رشته حسابداری در سطح دانشگاهی و در بخش کمی 50 نفر از حسابرسان دارای بیش از 5 سال سابقه تجربه به عنوان جامعه آماری مشارکت داشتند. نتایج پژوهش در بخش کیفی طی 13 مصاحبه از وجود 39 مضمون؛ 8 مولفه و 3 مقوله در قالب یک مدل هشت بعدی حکایت دارد. نتایج در بخش کمی پژوهش براساس ماتریس استنتاج فازی تودیم و تعیین وزن نهایی هریک از معیارهای پژوهش، از انتخاب خودکارآمدی حسابرسان به عنوان مهمترین محور توسعه کارکردهای خود انتظامی در حرفه حسابرسی حکایت دارد. طبق نتیجه ی کسب شده باید بیان نمود، خودکارآمدی حرفه ای در حسابرسان به دلیل وجود انگیزه های فردی و تمرکز بر قابلیت های مهارتی و تخصصی، باعث تحریک توسعه خود انتظامی در حرفه حسابرسی می شود.
۱۴۹.

طراحی مدل بازاریابی سبز در استارتاپ های حوزه خدمات پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بازاریابی سبز استارتاپ خدمات پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۴۱
هدف از این پژوهش طراحی مدل بازاریابی سبز در استارتاپ های حوزه خدمات پزشکی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی است و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است. جامعه مورد بررسی خدمات پنج استارتاپ حوزه خدمات پزشکی شامل اپلیکیشن های (حال، هومکا، پزشکت، هوم ویزیت، آسانسیم) است. پس از انجام مطالعات اکتشافی و اولیه، عوامل و مولفه ها از طریق تحلیل مضمون و توسط پرسشنامه محقق ساخته که به نظر خبرگان رسیده و پس از اخذ نظارت کیفی و کمی بر اساس روش های آماری مربوط تحلیل نهایتا متناسب مدل، مولفه ها و ترکیب عوامل به اجماع نخبگان رسیده است. در بخش کیفی استخراج کد در تحلیل مضمون با نرم افزار (MaxQDA) صورت گرفته و در بخش کمی از نرم افزار Smart PLS به منظور تحلیل عاملی استفاده گردید. این تحقیق با توجه به تعداد 187 کد اولیه که از این تعداد کد باز و 15 کد محوری شکل گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که (توسعه اقتصاد سبز، تحول فناوری سبز، ابزارهای آمیخته بازاریابی، فعالیت های بشر دوستانه سبز، ترویج سبز، استراتژی بازاریابی سبز، پایداری زیست محیطی، نیاز مشتریان سبز، برچسب سبز، فشارهای قوانین، ممیزی بازاریابی سبز، توسعه محصول سبز، برندسازی سبز، بازاریابی اجتماعی، بازاریابی تعاملی) بر بازاریابی سبز استارتاپ ها تاثیر معناداری دارد. نتایج نشان داد که مولفه های بازاریابی سبز بر درک بهتر استفاده از بازاریابی سبز برای استارتاپ ها کمک می کند تا مولفه های بازاریابی سبز را شناسایی کرده و بتوان محیطی رقابتی تر و سازگارتر با محیط زیست داشته باشند.
۱۵۰.

طراحی سیستم توصیه کننده سهام مبتنی بر الگوریتم فیلترینگ مشارکتی برای بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیستم توصیه کننده فلیترینگ مشارکتی انتخاب سهام اثر انتقال پیش بینی سهام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: با افزایش حجم اطلاعات و پیچیدگی بازارهای مالی، سرمایه گذاران به طور فزاینده ای به دنبال ابزارهای نوین مالی، برای تصمیم گیری آگاهانه ترند. این ابزارها باید به سرمایه گذاران کمک کنند تا ضمن انتخاب سهام مناسب، بازدهی بیشتری کسب کنند. در این راستا، سیستم های توصیه کننده سهام، اهمیت بیشتری پیدا می کنند. سیستم های توصیه کننده سهام می توانند در این زمینه به سرمایه گذاران کمک کنند تا با انتخاب سهام مناسب، بازدهی بیشتری کسب کنند. سیستم های توصیه کننده سنتی سهام، اغلب دقت و کارایی لازم را ندارند. این پژوهش، روشی نوینی به نام فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام را برای طراحی سیستم توصیه کننده سهام در بورس اوراق بهادار تهران ارائه می دهد. این روش بر پایه دو فرضیه کلیدی بنا شده است: ۱. عدم کارایی بازار: بازار سهام به طور کامل کارآمد نیست و اطلاعات را به طور کامل و دقیق منعکس نمی کند. ۲. اطلاعات نهفته در حرکات سهام: حرکت سهام نوعی اطلاعات دارد و می تواند بر قیمت سهام دیگر در بازار تأثیر بگذارد. در این پژوهش با فرض وجود اثر انتقال در بورس اوراق بهادار تهران، از تکنیک فیلترینگ مشارکتی برای طراحی یک سیستم سهام توصیه کننده استفاده شده است که یکی از الگوریتم های سیستم های توصیه کننده به شمار می رود. هدف این استراتژی، یافتن سهام مستعد برای کسب بازدهی بیشتر از بازار است. روش: در این پژوهش، از داده های تاریخی قیمت سهام ۱۴۵ شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ استفاده شد. الگوریتم فیلترینگ مشارکتی، در دو مرحله یادگیری و آزمایش اجرا شد. در مرحله یادگیری، الگوریتم با استفاده از داده های سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۵ آموزش داده شد و در مرحله آزمایش، عملکرد آن روی داده های سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ ارزیابی شد. در گام بعدی با استفاده از الگوریتم فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام، سیگنال خریدوفروش در طول دوره محاسبه و در نهایت، استراتژی ارزیابی شد. یافته ها: الگوریتم به عنوان یک استراتژی سرمایه گذاری، در دو دوره درون نمونه ای و برون نمونه آزمایش شد. نتایج به دست آمده از طریق الگوریتم برای دوره های برون نمونه نشان می دهد که این استراتژی می تواند ۲۵ برابر بازدهی داشته باشد؛ در حالی که شاخص کل در این بازه زمانی ۱۶ برابر شده که نشان دهنده عملکرد عالی استراتژی در طول دوره زمانی است. همچنین میزان ارزش در معرض ریسک در دوره زمانی مورد بررسی، برای روش منتخب 8/12- درصد است که میزان ریسک کمتر این روش را نشان می دهد.   نتیجه گیری: الگوریتم فیلترینگ مشارکتی مبتنی بر سهام، نوعی استراتژی سرمایه گذاری فعال است. هدف این الگوریتم هوشمند، شناسایی سهام ارزشمند و کسب بازدهی بیشتر از بازار است و می تواند در این زمینه به سرمایه گذاران کمک کند. این الگوریتم می تواند ابزاری ارزشمند برای سرمایه گذاران فعالی باشد که به دنبال یافتن سهام ارزشمند و کسب بازدهی بیشتر از بازار هستند. بنابراین پژوهش های بیشتر برای بررسی عملکرد این الگوریتم در بازارهای مختلف و شرایط اقتصادی متنوع ضروری است. همچنین، به پژوهشگران بعدی توصیه می شود که از استراتژی های کنترل ریسک بهره ببرند و این عملکرد سیستم را تقویت کنند.
۱۵۱.

شبکه در برابر شبکه؛ طراحی شبکه خط مشی مقابله با فساد شبکه ای در مدیریت کلانشهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه خط مشی فساد شبکه ای شبکه مقابله با فساد شبکه ای باغات کلانشهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۵
هدف: موضوع مواجهه و مقابله موثر با فساد در دستورکار بیشتر دولت ها فارغ از میزان توسعه یافتگی آن هاست و این تلقی که فساد و اشکال مختلف آن تنها در برخی کشورها به چشم می خورد، تلقی نادرستی است. فساد، اشکال و انواع گوناگونی در سطوح فسادهای خرد تا فسادهای کلان، شبکه ای و سیستمی دارد و به میزانی که ماهیت و اشکال فساد، شبکه ای تر شده و ابعاد و مقیاس های گوناگون به خود بگیرد و جنبه های نهادی آن افزون شود، مواجهه و مقابله با آن نیز نیازمند سطح بالاتری از هوشمندی، انسجام و دقت نظرهای نظری، تحلیلی و عملیاتی است. مقاله حاضر نیز به موضوع فساد شبکه ای پرداخته و هدف آن، طراحی شبکه خط مشی مقابله با فساد شبکه ای در مدیریت کلانشهری و در حوزه باغات است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش شناسی مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر نظریه زمینه ای ساخت گرا است. نظریه زمینه ای ساخت گرا، متعلق به نسل دوم نظریه های زمینه ای بوده و در این جهت اصول راهنمای منعطف تر و مشارکتی تری را نسبت به نسل اول (رویکردهای استراوس و گلیسر) پیش روی محقق می گشاید. فرایند کدگذاری مبتنی بر این روش شناسی در مجموع شامل چهار مرحله کدگذاری اولیه، متمرکز، محوری و نظری می شود. در پژوهش حاضر متکی بر این رویکرد با 20 نفر از 5 گروه اصلی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق صورت گرفته است. هر چهار مرحله کدگذاری در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در مجموع 465 کد اولیه، 196 کد متمرکز و 41 کد محوری برساخته شده و سپس با استفاده از خانواده کدگذاری نظری شبکه، مقولات اصلی برای ارائه یافته ها منسجم شده اند. در موضوع اعتباریابی نیز، یافته ها از طریق بررسی معیارهای چهارگانه پیشنهادی چارمز و هم چنین بررسی مجدد توسط خبرگان بررسی و تضمین اعتبار یافته ها صورت گرفت.یافته های پژوهش:  یافته های پژوهش در زمینه طراحی شبکه مقابله با فساد شبکه ای در سه سطح مشتمل بر ابعاد نهادی-قانونی و اقتصاد شبکه مقابله با فساد شبکه ای در حوزه باغات، ساختار شبکه مقابله با فساد شبکه ای در باغات در ابعاد انواع شبکه ها و ماهیت اعضاء، انواع روابط و بده و بستان ها و سطح عملکرد شبکه مقابله با فساد شبکه ای در باغات در موضوع سازوکار اعمال قدرت و توزیع منافع ارائه شده است. از جمله مهم ترین یافته ها، ضرورت در نظر گرفتن تناظر یک به یک جایگاه ها در فساد شبکه ای و شبکه مقابله با آن بوده که از منظر نظری می تواند سبب فشار برای کنترل و مهار فساد شبکه ای شود.محدودیت ها و پیامدها: محدوده مکانی پژوهش حاضر، باغات کلانشهر تهران (عمدتاً در مناطق پهنه شمالی شهر تهران)، قلمرو دانشی خط مشی گذاری در محدوده تدوین خط مشی ها و قلمرو زمانی، دهه های 1380 و 1390 است. ماهیت پنهان و پیچیده فساد، دست یابی به اطلاعات دقیق و با اعتبار زیاد را محدود می کند. محدودیت دیگر آن است که این پژوهش، جنبه علمی-تحقیقاتی داشته و نه جنبه قضایی که نیاز به اتهام زنی و اثبات جرائم دارد. بنابراین این پژوهش صرفاً به طور کلی با هدف کشف سازوکارها بوده تا دعاوی حقوقی در پی نداشته باشد.پیامدهای عملی: در پژوهش حاضر، ابتکارهایی در قالب تنوعی از خط مشی های پیشنهادی ارائه شده که می تواند مورد نظر مسئولان اجرایی باشد. در حوزه خط مشی های زمینه ای، تمرکز بر شناسایی خلاء ها و کاستی های قوانین باغات و ارائه راه حل های متناسب، در نظر گرفتن انتفاع متعارف مالک از ساخت و ساز در ملک خود و تمرکز شبکه مقابله با فساد بر شناسایی ساختارهای فساد زا (خلاءها، تمرکزها، فرآیندها، رویه ها و فضاهای فسادزا) در حوزه باغات مدنظر بوده است. در پیشنهادات مرتبط با خط مشی های نهادی، فعال کردن بدنه ساکت و منفعل اداری در مواجهه با فساد اداری، افزایش ریسک فساد و خطر افشاء آن برای مفسدان، بالا بردن هزینه های فساد برای مقامات مدیریت شهری در پرونده های باغات، ارائه مشوق های فردی و حمایت سازمانی برای پیشگیری و مقابله با فساد و بهره گیری از ظرفیت های رسانه ای و قانونی مبارزه با فساد شبکه ای از موضوعات اساسی به نظر می آید و در نهایت در حوزه خط مشی های رویه ای، محدود کردن زمین بازی فساد شبکه ای و ایجاد موانع برای رشد آن با مهندسی مجدد فرآیندهای اداری با هدف جلوگیری و کاهش امکان فساد و مداخله های پرونده محور و جلوگیری از تبدیل باغات به غیرباغ و نابود کردن دفعی و یا تدریجی آن ها پیشنهاد شده است.ابتکار یا ارزش مقاله: این مقاله در دو حوزه نوآوری هایی را به دنبال داشته است که عبارتند از: موضوع اول، توسعه نگاه شبکه ای در تعریف مسائل حکمرانی به ویژه در حوزه فساد و تعریف چرخه های فساد در مدیریت کلانشهری بوده و موضوع دوم، بهره گیری از دوگان فساد شبکه ای- شبکه مقابله با فساد شبکه ای برای ترسیم هم آوردی شبکه های مخرب و سازنده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
۱۵۲.

مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با رویکرد تابع کاپولا -گارچ شرطی و ارتباط آن با ساختار قیمت گذاری منطقی سهام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سقوط قیمت سهام حباب های قیمتی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای تابع کاپولا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۴۸
پژوهش حاضر با هدف مدل سازی وابستگی سقوط قیمت سهام با تاکید بر تابع کاپولا-گارچ شرطی و ارتباط آن با حباب های قیمتی مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام در بازار سرمایه ایران انجام شده است. به منظور بررسی و تحلیل سؤالات پژوهش، داده های مربوط به 30 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1390 تا 1401 استخراج و برای آزمون سؤالات پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. در پژوهش حاضر ابتدا متغیر حباب های قیمتی از طریق برآورد مدل های قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای برآورد و استخراج گردیده و سپس به منظور مدل سازی ساختار همبستگی و نوسانات بازده سهام شرکت های نمونه از مدل گارچ چندمتغیره رهیافت همبستگی شرطی پویا با توزیع کاپولا استفاده گردیده است. در ادامه با استفاده از خروجی مدل سازی صورت گرفته، به محاسبه ارزش در معرض خطر به عنوان معیار ارزیابی سقوط قیمت سهام پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین سقوط قیمت سهام و حباب های مبتنی بر ساختار قیمت گذاری منطقی سهام رابطه معناداری وجود ندارد. به عبارت دیگر در شرایط محیطی کشور ما، شرایط سقوط قیمت سهام هم راستا با حباب های قیمتی شکل گرفته مبتنی بر قیمت گذاری منطقی سهام نمی باشد.
۱۵۳.

بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی با تخصص صنعت شرکای حسابرسی و اعضای کمیته حسابرسی

کلیدواژه‌ها: تخصص صنعت شرکای حسابرسی تخصص صنعت اعضای کمیته حسابرسی اجتناب مالیاتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی با تخصص صنعت شرکای حسابرسی و اعضای کمیته حسابرسی می باشد. قلمرو مکانی پژوهش، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. قلمرو زمانی پژوهش از سال 1394 تا سال 1401 در نظر گرفته شده است. بر اساس شرایط استخراج نمونه، تعداد 213 شرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. هدف پژوهش کاربردی، از نظر روش توصیفی و از نوع پس رویدادی است. جهت گردآوری اطلاعات مبانی نظری و پیشینه ها از منابع کتابخانه ای و برای گردآوری داده ها از صورت های مالی حسابرسی شده و اطلاعات موجود در سامانه اطلاعاتی سازمان بورس، سایت کدال و نرم افزار رهاورد نوین استفاده شده است. جهت ذخیره سازی، طبقه بندی و محاسبه متغیرها از نرم افزار اکسل و جهت اجرای تحلیل آماری داده ها از نرم افزار ایویوز استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که: تخصص صنعت شرکای حسابرسی با اجتناب مالیاتی رابطه معناداری دارد. تخصص صنعت اعضای کمیته حسابرسی با اجتناب مالیاتی رابطه معناداری دارد.
۱۵۴.

مدیریت کنش گرایانه ریسک شبکه انتقال گاز با داده کاوی و فرایند تصمیم مارکوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ریسک مدلسازی ریاضی داده کاوی فرایند تصمیم مارکوف شبکه انتقال گاز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۲۳۹
هدف پژوهش، ارائه مدل پیش بینی ریسک های بحرانی و اولویت دار شبکه انتقال گاز و انتخاب اقدام کنترلی بهینه از نظر زمان و هزینه است. در این پژوهش، پیش بینی ریسک ها با الگوریتم های داده کاوی بر اساس متدلوژی CRISP انجام شده و برای خوشه بندی از الگوریتم K-Means, Kohnen, Two Step و در ادامه ، از الگوریتم های شبکه عصبی، درخت C.5، نزدیک ترین همسایگی و بردار پشتیبان برای طبقه بندی بهره گیری شده است. اقدام کنترلی بهینه با فرایند تصمیم مارکوف انتخاب و مسئله تصمیم گیری بر اساس استقرای بازگشتی برنامه ریزی پویای احتمالی زمان محدود مدل سازی و شبیه سازی شده و تحلیل حساسیت و اعتبارسنجی مدل صورت پذیرفته است. بر اساس نتایج، در 56/97 درصد  از داده های موردتوافق، یادگیری ایجاد شده و صحت و اعتبار مدل داده کاوی، 92/86 درصد برآورد شده است. همچنین 13 ریسک، بحرانی تشخیص داده شده اند و نتایج شبیه سازی مدل ریاضی نیز، نرخ بهبود را 92 درصد در هزینه و 77 درصد در زمان اجرای اقدام کنترلی نشان می دهد.  
۱۵۵.

ارائه چارچوبی برای کاربست خط مشی گذاری باز در مجلس شورای اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خط مشی گذاری عمومی خط مشی گذاری باز مجلس شورای اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۷۴
هدف: خط مشی گذاری باز راهی برای دولت هاست تا با طراحی و ارائه سیاست هایی، خواسته های دنیای دیجیتالی را برآورده کنند. همچنین، یکی از رویکردهای جدید در عرصه اداره دولت و حکومت، خط مشی گذاری باز است. بهینه تر بودن خط مشی اتخاذ شده، حمایت ذی نفعان از اجرای خط مشی مدنظر، دسترسی نخبگان و مردم به داده ها، افزایش مشارکت عمومی و افزایش اعتماد عمومی به عملکرد نهادهای حاکمیتی، از جمله مجلس شورای اسلامی، از پیامدهای خط مشی گذاری باز است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب کاربست خط مشی گذاری باز در مجلس شورای اسلامی ایران است. روش: پژوهش حاضر بر اساس مبانی فلسفی پژوهش، پارادایم تفسیری و از نظر هدف، از نوع کاربردی است و به لحاظ نوع داده ها، آمیخته به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش در بخش های کمّی و کیفی را کلیه خبرگان علمی حوزه خط مشی گذاری عمومی (تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسه های پژوهشی کشور با تخصص مرتبط به دانش تصمیم گیری و خط مشی گذاری عمومی) و خبرگان اجرایی (تمام نمایندگان فعلی و ادوار مجلس شورای اسلامی) تشکیل می دهند. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته، روش کتابخانه ای و بررسی متون و در بخش کمّی، پرسش نامه بوده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی، ۲۲ مصاحبه اکتشافی و عمیق با خبرگان علمی حوزه خط مشی گذاری عمومی و خبرگان اجرایی انجام شد. در بخش کمّی نیز با استفاده از روش نمونه گیری احتمالی طبقه ای، ۴۴ نفر برای نمونه انتخاب شد. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی، از رویکرد تئوری داده بنیاد و نسخه ۱۰ نرم افزار مکس کیودا و در بخش کمّی، از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (نرم افزار اسمارت پی ال اس) بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج تجزیه وتحلیل داده ها، ابعاد عمومی و پیش شرط های مدل خط مشی گذاری باز را تعیین کرد. افزون بر آن، اجزا و عناصر تشکیل دهنده ابعاد اصلی مدل، متشکل از درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی و راه کارهای کاربست خط مشی گذاری شناسایی شدند. یافته های پژوهش در بخش کمّی نیز نشان داد که شفافیت به عنوان یکی از ابعاد عمومی خط مشی گذاری باز، بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی تأثیر مثبت و معنادار دارد. علاوه براین، مشارکت عمومی بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی، تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. همچنین، نتایج پژوهش از تأثیر مستقیم و معنادار همکاری به عنوان یکی از ابعاد عمومی خط مشی گذاری باز بر درک مسئله، توسعه راه حل ها، تدوین و ارزیابی حکایت می کند. سرانجام تحلیل آزمون در این بخش نشان داد که درک مسئله بر توسعه راه حل ها، توسعه راه حل ها بر تدوین و تدوین بر ارزیابی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به اصول شفافیت می توان گفت مشارکت و همکاری، به کارگیری مدل خط مشی گذاری باز که به تقویت عملکرد مجلس شورای اسلامی منجر خواهد شد، ضروری است و این چارچوب کمک می کند که مجلس شورای اسلامی به طور مؤثرتری به نقش های قانونی خود بپردازد.
۱۵۶.

تاثیر برنامه ریزی کسب و کار در راهبرد استراتژیک اهداف سازمانی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استراتژی های مدیریت برنامه ریزی کسب و کار طرح های کسب و کار همسویی سازمان برنامه ریزی استراتژیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
این مقاله به بررسی اثرات برنامه ریزی در کسب و کارها با توجه به رویکرد استراتژیک آنها دارد. برنامه ریزی کسب و کار را می توان یک چهارچوب ساختار یافته درنظر گرفت که در سایه آن، جهت گیری استراتژیک سازمان مشخص شده و سبب یکپارچگی در سراسر سازمان می شود. یکی از کلیدی ترین تاثیرات برنامه ریزی کسب و کار بر یک سازمان، تقویت همسویی اجزای یک سازمان به شکلی اثربخش است. روند برنامه ریزی کسب و کارها اکنون شامل استفاده از ابزارهای تحلیل داده و هوش تجاری برای جمع آوری، تجزیه و تحلیل این داده هاست. برنامه ریزی مبتنی بر داده به سازمان ها کمک می کند تا فرصت ها را شناسایی کرده، روندهای بازار را پیش بینی کنند و در نهایت استراتژی ها را در جهت دستیابی به نتایج بهتر، بهینه سازی کنند.
۱۵۷.

بررسی نقش واسطه ای خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت اجتماعی هوش اجتماعی خودکفایی تحصیلی نیازهای اساسی روانشناختی پیشرفت تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در رابطه مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی در درس تاریخ در میان دانش آموزان پایه پنجم ادبیات استان بابل بوده است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه پنجم ادبیان استان بابل به تعداد 2110 نفر بود، با استفاده از جدول مورگان تعداد 327 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از پنج پرسشنامه استاندارد مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، هوش اجتماعی سیلورا و همکاران (2001)، نیازهای روانشناختی گاردیا و همکاران (2000)، خودکفایی کوپر (1997) و پیشرفت تحصیلی صالحی (1394) استفاده شد، روایی پرسشنامه به تأیید رسید و پایایی ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ در یک بررسی مقدماتی برای پرسشنامه مهارت اجتماعی 86/0، هوش اجتماعی 91/0، نیازهای روانشناختی 88/0، خودکفایی 83/0 و پیشرفت تحصیلی 90/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از تحلیل ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین مهارت های اجتماعی، هوش اجتماعی، خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، همچنین نتایج نشان داد که نقش واسطه خودکفایی تحصیلی و نیازهای اساسی روانشناختی در ارتباط بین مهارت های اجتماعی و هوش اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنی دار می باشد.
۱۵۸.

سبد بهینه نوسانگیری روزانه بر پایه پیش بینی بازه ای مقدار با رهیافت خودرگرسیون برداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش بینی بازه ای مقدار سبد میانگین واریانس خودرگرسیون برداری استراتژی نوسانگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۴
پیش بینی مناسب دارایی های مالی به سرمایه گذاران در کسب درآمد و مدیریت دارایی های خود کمک می کند. پیش بینی بازه ای مقدار شامل پیش بینی یک بازه است که حدود آن را دو متغیر تصادفی مشخص می کند. هدف پژوهش حاضر طراحی و بهینه سازی سبد میانگین-واریانس نوسانگیری روزانه بر اساس پیش بینی بازه ای مقدار کمینه و بیشینه قیمت روزانه با رهیافت خودرگرسیون برداری می باشد. در پژوهش حاضر به کمک روش خودرگرسیون برداری، پیش بینی بازه ای مقدار مربوط به کمترین و بیشترین قیمت روزانه صورت می گیرد و سپس بر اساس آن یک سیستم معاملاتی نوسانگیری روزانه، شامل خرید و فروش در مقادیر پیش بینی شده شکل می گیرد. برای کاستن از ریسک سیستم معاملاتی و افزایش تعداد موقعیت های معاملاتی، سبد بهینه نوسانگیری روزانه در چهارچوب میانگین-واریانس توسعه می یابد. سبد نمونه ای پژوهش شامل پنج سهم از بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 190 روزه با احتساب هزینه های معاملاتی خرید و فروش نشان می دهد که میانگین بازده روزانه سبد نوسانگیری پژوهش 0018/0 و نسبت شارپ آن 4809/0 می باشد که از نسبت شارپ حاصل از سیستم نوسانگیری روزانه انفرادی دارایی های سبد، بهتر است. میانگین روزانه شاخص کل در دوره پژوهش 001/0و نسبت شارپ آن 0835/0 می باشد که نشان می دهد سیستم معاملاتی پژوهش عملکردی به مراتب بهتر از سیستم خرید و نگهداری دارد. به سرمایه گذاران ریسک گریز علاقمند به استراتژی نوسانگیری روزانه پیشنهاد می شود تا رویکرد سبد بهینه معرفی شده در پژوهش حاضر را پس از بررسی و ارزیابی دقیق سودآوری و ریسک بر روی مجموعه سهام مورد نظر خود مورد استفاده قرار دهند.
۱۵۹.

تاثیر رسانه های اجتماعی و خلاقیت ادراک شده از خود بر گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری

کلیدواژه‌ها: کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری رسانه های اجتماعی گرایش کارآفرینانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۱۰۳
زمینه و هدف : کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به علت انعطاف پذیری و قابلیت هایی که در نحوه ارائه خدمات دارند، نقش مهم و ارزشمندی را در صنعت گردشگری ایفا می کنند؛ که نه تنها برای پایداری مقاصد گردشگری مفید هستند، بلکه فرصت هایی را برای زیربخش های محلی در این صنعت فراهم می کنند. بنابراین شناخت جنبه ها و عواملی که می تواند بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری تأثیرگذار باشد، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی و ادراک خلاقیت از خود بر گرایش کارآفرینانه در پی تبیین عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری می باشد. روش شناسی : تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارآفرینان و صاحبین کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری در استان مازندران می باشد. با توجه به فرمول کوکران حداقل حجم نمونه 217 نفر محاسبه شد؛ بدین ترتیب همین تعداد پرسش نامه، کامل جمع آوری گردید و جهت تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد و به صورت الکترونیکی و به روش نمونه گیری گلوله برفی در اختیار اعضای نمونه قرار داده شد تا به پرسش ها پاسخ دهند. یافته ها : یافته های نشان می دهد اینستاگرام محبوب ترین ابزار رسانه های اجتماعی است که کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری برای افزایش آگاهی نسبت به چگونگی ارائه خدمات درکسب و کار خود، دریافت اطلاعات و همچنین دست یابی به مشتریان از آن استفاده می کنند. تأثیر تمامی متغیرها بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به میزان قابل قبولی مورد تأیید واقع شد. نتیجه گیری و پیشنهادها : با توجه به اهمیت و پتانسیل رسانه های اجتماعی در جنبه های مختلف کسب و کار پیشنهاد می شود از این ابزارها بیش از پیش استفاده کنند و با توجه به سلایق مختلف کاربران در انتخاب و استفاده از ابزارهای مختلف رسانه های اجتماعی، کسب و کارهای کوچک و متوسط خود را محدود به یک ابزار نکنند و در تمامی اَپ ها فعالیت داشته باشند. الگوریتم های جدید فعالیت در رسانه های اجتماعی که محتواهای ارزشمند را در مقابل دید کاربران قرار می دهند بیاموزند و به شیوه ای خلاقانه در کسب و کاری خود مورد استفاده قرار دهند. نوآوری و اصالت : با توجه به اهمیت عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری و همچنین تأثیر رسانه های اجتماعی در نحوه فعالیت کسب وکارها، تحقیقات کمی در این زمینه و از نگاه فعالین و صاحبان این نوع مشاغل صورت گرفته است. لذا نتایج پژوهش حاضر از جنبه کاربردی می تواند برای کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری مفید واقع شود.
۱۶۰.

شناسایی پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها با بهره گیری از روش نقشه شناختی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت مدیریت خرد دانش و خرد مدیریت حکمت-محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۳۷
هدف: جایگاه عقل در مدیریت و بررسی زمینه های بهره مندی از آن یکی از مسائلی است که امروزه به آن توجه بسیاری شده است. در این راستا، مدیریت حکمت رویکردی است که به بهره گیری از دانش، تجربیات و درک درست در فرآیند تصمیم گیری و مدیریت تأکید دارد. این مدل مدیریت با ارتقا فهم عمیق و اثربخشی در تصمیم گیری ها، به منظور دستیابی موفق به اهداف سازمانی موثر می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها انجام پذیرفت.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان متشکل از اساتید مدیریت دانشگاه های استان لرستان می باشند، که از میان آن ها 30 نفر به عنوان اعضای نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه است. به منظور تحلیل داده ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و با بهره گیری از نرم افزار اتلس تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شده است. روایی و پایایی مصاحبه پژوهش با استفاده از روش روایی محتوایی و روایی نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار تایید شد. همچنین روایی و پایایی پرسشنامه پژوهش با روایی محتوایی و بازآزمون سنجیده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مهمترین پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها، داشتن مهارت انسانی-ادراکی با شاخص مرکزی (45/26)، ارتقا براساس شایستگی با شاخص مرکزی (27/26)، توانایی حل مسئله (57/25)، دانش و تجربه ی مدیر (56/25)، توانش یادگیری قوی (44/25) و عدم وابستگی به منابع قدرت با شاخص مرکزی (09/25) می باشند.نتیجه گیری: پیشایندهای مدیریت حکمت در سازمان ها، عبارت اند از: توانش یادگیری قوی، ارتقا بر اساس شایستگی، سالم بودن، انتقادپذیر بودن، قضاوت نکردن بر اساس شنیده های دیگران، داشتن روحیه مشورت، داشتن مهارت انسانی - ادراکی، توانایی حل مسئله، توانایی تصمیم گیری منطقی بر اساس مستندات، عدم وابستگی به منابع قدرت، فرهنگ سازمانی، توانمندی در تجزیه وتحلیل وضعیت، دانش و تجربه مدیر، شرایط بازار، کارکرد هوشمندانه، توانایی تعامل اجتماعی، توانایی سازماندهی و مدیریت زمان، مدیریت استرس، داشتن هوش تصمیمی و مسئولیت پذیری. یافته های بخش کمی نیز بیانگر اولویت این پیشایندها است.اصالت/ارزش: سازمان ها می بایست در مراحل اولیه گزینش و استخدام، توجه خود را به توانایی ها و ویژگی های شخصیتی افراد معطوف نموده تا بتوانند زمینه پیاده سازی مدیریت حکمت را در سازمان ایجاد کنند و در مراحل بعد به تقویت این مهارت ها بپردازند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان