فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با پیچیدگی در روابط بین الملل و نظم های منطقه ای توجه به دیپلماسی فعال و سیاست همسایگی مجموعه ساز به منظور قدرت سازی و تامین منافع ملی از جمله ضروریات راهبردی کشور ها است. در این چارچوب ایران کشوری پرهمسایه است که هر یک از همسایگان آن دارای ویژگی های ژئوپلیتیکی، منزلت های استراتژیک و ژئواکونومیک و همچنین معضله های امنیتی هستند. باتوجه به این مسئله در پیش گرفتن سیاست خارجی چند گانه گرا در قالب سیاست همسایگی فرکتال و منطق شبکه ای متداخل از الزامات ایران در عرصه ی سیاست خارجی می باشد. هدف بنیادین این نوشتار تببین وضعیت سیاست همسایگی ایران پساانقلاب در خوانشی نوین است. بدین منظور پرسش محوری این مقاله بدین صورت است که سیاست خارجی همسایگی فعال ایران به عنوان کشوری چندهمسایه، در بستر ساختار سیستمی بین الملل چگونه قابل تبیین است؟ فرضیه مقاله بیان می دارد که بهره گیری از دیپلماسی راهبردی و هوشمندانه در سیاست خارجی ایران، هم افزایی هوشمند و توجه به رویه های نهادی، منجر به ساخت یابی سیاست همسایگی فعال و مجموعه ساز می شود.
ماهیت شناسی مقاومت در برابر اقدامات دیوان کیفری بین المللی؛ مصادیق و نمونه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیمات اتخاذی از سوی دیوان کیفری بین المللی در مراحل مختلف دادرسی ممکن است با مقاومت متهمانی که عمدتاً مقامات سیاسی، نظامی یا امنیتی هستند یا دولت های متبوع ایشان روبه رو شود. مقاومت ها ماهیتاً به دو نوع شدید(Backlash) و خفیف(Pushback) تقسیم پذیرند. نوع نخست از مقاومت ها می تواند موجب انحلال دیوان یا بی اعتباری تصمیمات این نهاد شود. در برابر، مقاومت های خفیف، نه تنها در پی برچیدن دیوان نیستند، بلکه موجب کاهش یا رفع نقایص احتمالیِ روندِ دادرسی های دیوان می شوند. با این وجود، مصادیقِ این مقاومت ها در عمل ممکن است با یکدیگر همپوشانی داشته باشند. پایان دادن به عضویت در دیوان یا عدم همکاریِ برخی دوَل آفریقایی با این نهاد، تا زمانی که موجب انحلال دیوان یا اختلال جدی در کارِ آن نشود، مقاومتی خفیف محسوب می شود. تأسیس دادگاه های جدید و موازی کاریِ قضایی مانند دیوان کیفری آفریقایی برای محاکمه حیسن هابره، تحریم مقامات دیوان نظیر لغو روادید دادستان دیوان در پرونده ی جنایات آمریکا در افغانستان از سوی دولت آمریکا، عدم پذیرش صلاحیت دیوان که از سوی دولت لیبی در پرونده ی سیف الاسلام قذافی صورت پذیرفت و در نهایت، مانع تراشی در راه تحقق اهداف دیوان که سیاست اتخاذی دولت های مختلف آمریکا به مثابه دولت غیرعضو دیوان بوده است، همگی بر اساس دامنه ی اثرگذاری شان بر جریان آیین دادرسیِ دیوان و استمرار فعالیت این نهاد یا عدم آن می توانند منجر به تحقق هر یک از مقاومت های شدید یا خفیف شوند.
مواجهه با عوامل غیر معرفتی مؤثر بر ادراک عدالت اجتماعی مبتنی بر رابطه سیاست و رسانه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
141 - 178
حوزههای تخصصی:
گاهی از عدالت در جامعه سخن می گوییم که اشاره به عادلانه بودن یا نبودن مناسبات جامعه در تمام حوزه ها دارد و گاهی از ذهنیت و احساس مردم نسبت به وضعیت عدالت حرف می زنیم. ادراک عدالت دقیقا همان ذهنیت مردم نسبت به وضعیت عدالت است که لزوما با وضعیت واقعی عدالت در جامعه یکسان نمی باشد و این ادراک می تواند انسجام سیاسی و نظم اجتماعی را تحت الشعاع قرار دهد. عوامل متعددی بر ادراک عدالت تأثیر دارد که در دو دسته عوامل معرفتی و غیر معرفتی قابل تقسیم بندی هستند. این مقاله در صدد است عوامل غیر معرفتی موثر بر ادراک عدالت را تبیین کند. قوانین روانشناختی اجتماعی، رسانه، طبقه اجتماعی، احساس محرومیت و رفاه ذهنی، خطاهای ناشی از قاعده اسناد، مقایسه اجتماعی، از جمله بحث های غیر معرفتی ست که ادراک مردم نسبت به عدالت را می سازد. این ادراک حاصل شده از عوامل و زمینه های غیر معرفتی می تواند به وضعیت واقعی عدالت نیز لطمه بزند.
نظریه کارکردی؛ پل ارتباطی میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
241 - 269
حوزههای تخصصی:
علم سیاست درکشورهای خاورمیانه رشته ایی نوظهور (علم متاخر از کنش) تلقی می شود؛ به عبارت دیگر در این کشورها فرآیند دگرگونی هنجاری در حوزه های ساختاری پیش از فضای آموزش انجام می گیرد.فقدان ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی، بخشی از این بحران کلان است. مسئله مقاله پیش رو بررسی نقش علم سیاست در شکل گیری حکمرانی ایرانی است. این مسئله بر این امر تمرکز دارد که جایگاه و نقش علم سیاست در مناسبات نهادهای قدرت چگونه است و برای اجرایی شدن مناسبات موثر میان علم سیاست و مناسبات قدرت چه باید کرد؟ به منظور تبیین و تحلیل این مسئله، پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که «ارتباط میان علم سیاست و حکمرانی سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی در ساحت های ساختاری و کارکردی از طریق چه فرایندی قابل ایجاد است؟» فرضیه مقاله بیانگر این امر است که «نظریه های توسعه بومی و الگوی پیشرفت ایران اسلامی که در مقایسه با نظریه های غربی تطابق بیشتری با فرهنگ سیاسی ایرانیان داشته نقش موثری در توسعه ادبیات حکمرانی سیاسی به جا خواهد گذاشت و این امر منجر به تقویت آموزه های ساختاری انقلاب اسلامی در ایران می شود.از آنجایی که حکمرانی سیاسی به عنوان آموزه ای برای ایجاد موازنه و تعادل در ساختار اجتماعی تلقی می شود، برونداد این امر چنین خواهد بود که هرگونه شکل بندی ساختاری در حوزه حکمرانی سیاسی و علم سیاست می تواند تاثیر خود را در آموزه های فرهنگی و اجتماعی منعکس سازد؛ از این رو تطابق این دو ساحت امری ضروری است.
برساخت تنوع قومی و مذهبی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
86 - 63
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش بر آنیم برساخت تنوع قومی و مذهبی در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی را به میانجی اسناد بالادستی بررسی کنیم. مفروضه اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست فرهنگی به گونه ای گفتمانی سوژه های قومی و مذهبی را برساخت می کند. میدان گفتمان، اسناد بالادستی هستند که هر کدام نوعی از گفتمان سیاسی و فرهنگی مختص به خود را دارند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که گفتمان سیاست فرهنگی در دوره جمهوری اسلامی چگونه خود و دیگری های قومی و مذهبی را بازنمایی می کند؟ در این خصوص به واکاوی گفتمان قانون اساسی، اصول کلی سیاست فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و منشور حقوق شهروندی پرداختیم. نظریه گفتمان لاکلائو و موفه در این پژوهش در بخش نظری و روشی راهنمای تحلیل بوده است. بر مبنای نتایج پژوهش، در اسناد بالادستی، عناصری از فرهنگ و هویت قومی و مذهبی حول دال مرکزی (هویت ایرانی-اسلامی)، مفصل بندی شده است که بیشتر بر عناصر مشترک فرهنگ ها تأکید دارد و با سرریز معانی اضافی اقوام و مذاهب به حوزه گفتمان گونگی، عناصر متفاوت فرهنگی به حاشیه رانده است. در این اسناد، ضمن پذیرش واقعیت تنوع قومی و مذهبی با برجسته سازی وحدت و همگرایی ملی، تفاوت های قومی و مذهبی تقلیل و تعلیق شده است. با لحاظ واقعیت تنوع در جامعه ایران، فقط از طریق نظم چندفرهنگی می توان از مخاطرات نظم سیاسی تک فرهنگی جلوگیری کرد؛ نظمی که به پذیرش عقلانیت های متکثر و پروژه های هژمونیک رقیب و متکثر امکان بقا دهد و این متضمن گذار از رویکردهای پساسیاسی و آنتاگونیستی در گفتمان سیاست فرهنگی دولتی به رویکرد آگونیستی است.
Tourism Potentials in Afghanistan: Exploring and Ranking the Historic Cities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
421 - 455
حوزههای تخصصی:
Tourism is one of the most important sectors of the world economy. Yet, despite having promising touristic attractions, such as pristine nature and ancient historical monuments, Afghanistan lacks a proper plan and infrastructure for tourism development. Although political issues have been the most significant barriers to developing tourism, the lack of correct understanding and introduction of Afghanistan's potentials has also played an important role in the backlog of the tourism sector. This study attempts to introduce the cities that have the potential to attract international tourists. First, the influential factors in attracting international tourists were discussed using library research. In the next step, the prioritization of Afghanistan's historical cities was carried out with the aim of attracting international tourists using expert assessment and the VIKOR technique. According to the findings of this study, the criteria for attracting international tourists are classified into four groups: a) socio-cultural factors, b) natural conditions, c) accommodation and equipment infrastructures, and d) communication and information infrastructures. The top seven cities in Afghanistan are Herat, Kabul, Mazar-i-Sharif, Kandahar, Bamyan, Ghazni, and Jalalabad.
فرایند سیاست گذاری عمومی و واکاوی علل موفقیت چین در جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی از دهه 1990 تا 2022 میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
41 - 56
حوزههای تخصصی:
داده های سرمایه گذاری خارجی در چین طی سه دهه گذشته نشان می دهد که میزان جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در این کشور طی یک دهه یعنی از سال 1990 تا 2000 م، از رقم 5/3 میلیارد دلار به 38 میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است و این روند افزایشی از سال 2000 تا 2022 م، ادامه داشته است. حال این پرسش قابل طرح است که علت افزایش میران جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و علل موفقیت چین در طی سه دهه گذشته چیست؟ در پاسخ به این سوال، پژوهش حاضر فارغ از نگاه پژوهش های انجام شده، علت این افزایش را در عوامل اقتصادی، سیاسی، جغرافیایی، تشویقی، حمایتی و ... صرف نمی داند، بلکه نگاه را فراتر از این عوامل در نوع نگاه این کشور به مسئله سیاستگذاری عمومی می داند. بدین معنا که می توان ادعا نمود که موفقیت چین در زمینه جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی در سه دهه اخیر، مرهون الگوی ویژه سیاست گذاری فرایندی این کشور و اصلاح مکرر فرایندهای سیاست گذاری مرتبط با این حوزه می باشد. بنابراین، روش انجام این پژوهش با توجه به ماهیت تحلیلی مقاله، تحلیلی و استنباطی است.
مختصات میدان نبرد و الزامات فرهنگ دفاعی در اندیشه های قرآنی فرماندهی معظم کل قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر کشوری با توجه به مختصات ملی و سرزمینی خود با شیوه های متفاوتِ منازعات و نبردها مورد تهدید و تهاجم در نظام بین الملل قرار می گیرد؛ بنابراین، مختصات میدان نبرد، عرصه ای مهم در مطالعات استراتژیک کشورها است و ارتباط معنا داری بین شیوه مبارزه و دفاع در میدان نبرد و سایر حوزه های سیاست گذاری و خصوصیات ملی، با تأکید بر دکترین نبرد هر نظام سیاسی وجود دارد. هدف این مقاله تبیین مختصات و مبانی فکری فرمانده میدان دفاعی ج.ا.ایران برای مقابله با تهدیدات دشمن است. مؤلفه های فرهنگ دفاعی هر کشور، شناخت، ارزیابی و تحلیل صحیح تاکتیک های دشمن و دفاع در برابر آن را تسهیل می نماید و مطابق تدابیر فرمانده میدان، وارد عرصه دفاع می شود. سؤال پژوهش این بود که میدان نبرد علیه ج.ا.ایران و الزامات دفاعی در قبال آن، از نظر فرمانده میدان دفاع، دارای چه مختصاتی است؟ ریشه این الزامات چیست؟ با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای به این نتیجه دست یافت که میدان نبرد از منظر فرمانده میدان دفاع، در حال حاضر دارای دو جبهه جنگ سخت و نرم است که نباید از هیچ کدام غفلت نمود اما شدت عملیات در جبهه نرم می باشد و الزامات دفاعی در هر یک این جبهه ها مبتنی بر آموزه های قرآنی و فرهنگ اسلامی- ایرانی است که عبارتند از: جهاد کبیر، نوآوری آموزشی و پژوهشی، وحدت و جلوگیری از فرقه سازی، اقتدارافزایی، اقتصاد مقاومتی، انقلابی بودن و انقلابی ماندن، قدرت بازدارندگی، جلوگیری از انهزام روحی، جلوگیری از بهره برداری ابزاری از حقوق بشر، همبستگی در جلوگیری از اتحاد اپوزیسیون.
تأثیر نظم بین الملل بر شراکت راهبردی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت پویای نظام بین الملل، لزوم همکاری کشورها برای تأثیرگذاری بر تحولات و معادلات منطقه ای و بین المللی را اجتناب ناپذیر می کند. ازاین رونمونه های نوینی از روابط، وارد مباحث تعاملات میان کشورها می شود که ازجمله آن شراکت راهبردی است. با وقوع چنین تحولاتی در نظام بین الملل نقش قدرت های میانی در شکل دهی به نظم بین الملل اهمیت پیدا کرد که در این میان روابط چین و ایران با توجه به همکاری دیرینه آن ها در این میان قابل تأمل است. بنابراین در این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال می باشیم که ساختار نظام بین الملل چگونه بر عدم شکل گیری شراکت راهبردی میان ایران و چین تأثیرگذار بوده است؟ و فرضیه ای که قابل طرح می باشد: عدم درک مشترک ایران و چین بر اساس شاخصه های شراکت راهبردی در سطح بین الملل مانع شکل گیری شراکت راهبردی بین دو کشور شده است. هدف پژوهش نشان دادن تأثیرگذاری نظم بین الملل بر شراکت راهبردی میان ایران و چین است. روش پژوهش کیفی با رویکرد روند پژوهی است و شیوه گردآوری داده ها به صورت استنادی و با رجوع به منابع کتابخانه ای و مبتنی بر آمار و اسناد بین المللی خواهد بود.
ظهور ساختارگرایی جدید: نسل سوم استراتژی توسعه اقتصادی برای کشورهای درحال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
191 - 209
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مقاله ای نظری است که به تجزیه و تحلیل راهبردهای غالب توسعه اقتصادی برای کشورهای در حال توسعه می پردازد، هدف این مقاله نقد دو راهبرد جایگزینی واردات و تعدیل ساختاری از چشم انداز ساختارگرایی جدید است، ساختارگرایی جدید برآمده از تجربه های موفق حوزه پاسیفیک و چین، ویتنام و هند به ترتیب از 1978، 1986 و 1991 است. هم این طور ساختارگرایی جدید تحت تاثیر تجربه های ناکام گذار اقتصادی نیز قرار دارد. لذا این مقاله به سوالاتی از این قبیل نیز پاسخ می دهد که چرا گذار چین به اقتصاد بازار با مووفقیت همراه بوده است اما گذار شوروی به بازار شکست خورده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که بر طبق ساختارگرایی جدید، کشورهای فقیر، از قابلیت هایی نهفته و مزیت هایی برخوردارند که در صورت بالفعل شدن آنها، این دولت ها قادر به نرخ رشدهای شتابان و بستن شکاف عقب ماندگی اند، در این مقاله این مزایا و چگونگی بالفعل شدن آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، روش تحقیق در این مقاله تبیینی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای است.
شکست و موفقیت دولت های تجدیدنظرطلب: مطالعه مقایسه ای روسیه (1853) و پروس (1862)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
758 - 735
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه در رویکرد واقع گرایی به روابط بین الملل ظهور قدرت های تجدیدنظرطلب است، زیرا صورت بندی های متفاوت از نظم بین المللی در طول تاریخ در مواردی حاصل کشاکش قدرت های تجدیدنظرطلب و حافظ وضع موجود بوده است. از آنجا که کانون توجه واقع گرایان نظم و ثبات بین المللی است، نگاه آنها به قدرت های تجدیدنظرطلب نیز به طور معمول منفی است و فرجام این دولت ها را نیز شکست در برابر قدرت های حافظ وضع موجود می دانند. حال آنکه در طول تاریخ قدرت های تجدیدنظرطلبی بوده اند که هم اهداف و خواسته های خود را محقق کردند و هم سبب واژگونی نظم بین المللی به عنوان مجموعه قواعد و ترتیبات هدایتگر تعاملات دولت ها نشده اند. تبیین موفقیت برخی از دولت های تجدیدنظرطلب در رسیدن به اهداف و خواسته های خود، خلأیی نظری در واقع گرایی است که این پژوهش می کوشد بر اساس یافته های یک مطالعه تاریخی مقایسه ای گامی در جهت پر کردن آن بردارد، زیرا مطالعه ای تاریخی که تفاوت های میان قدرت های تجدیدنظرطلب موفق و ناموفق را نشان دهد، می تواند ما را در رسیدن به تبیینی از شکست و موفقیت این دولت ها یاری کند. بر همین اساس، در این تحقیق با اتکا بر چارچوب نظریه واقع گرایی نوکلاسیک، انتخاب دو مورد ناموفق (روسیه) و موفق (پروس) در نیمه دوم سده نوزدهم و با استفاده از روش مقایسه ای نشان داده می شود که چگونه زمینه ها و متغیرهای بین المللی و داخلی دولت های تجدیدنظرطلب می تواند به تفاوت در نتایج حاصل از تلاش های آنها منجر شود.
ایران و نظم نوین جهانی؛ چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
گذار از نظم دو قطبی در جنگ سرد و طی شدن دوران گذار در نظام بین الملل که همراه با تلاش ایالات متحده آمریکا به منظور پی افکندن نظم تک قطبی بود، اکنون نوید دوران جدیدی را می دهد که در آینده ای نزدیک شرایط نظم جهانی نوینی را ترسیم خواهد کرد. در این شرایط ایران به عنوان یکی از بازیگران کلیدی در غرب آسیا، نیازمند یک طرح راهبردی و جامع در مواجهه با این نظم نوین است. بنابراین با توجه به مجموعه این تحولات و چالش ها و فرصت های پیش روی، این پرسش اساسی مطرح می گردد که راهکار مناسب برای ایران به منظور مواجهه با نظم نوین جهانی باید چه ویژگی هایی داشته و برخوردار از چه عناصری باشد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که راهکار و طرح راهبردی مناسب برای ایران در مواجهه با نظم نوین جهانی باید یک طرح تعامل گرایِ تعادل گرایِ چندوجهی با امکان استفاده از فرصت ها و ظرفیت های مختلف در شرق و غرب و به ویژه در منطقه خود باشد. به عنوان نمونه در زمینه نظامی و امنیتی با شرق، در زمینه تکنولوژیک با غرب و در زمینه ایجاد بلوک اقتصادی و امنیتی با منطقه تمرکز نماید. اینکه نیاز است تمامی و یا بخشی از راهبردهای پیشنهادی در این مسیر پررنگ تر باشد، بستگی به شرایط وقوع و تحقق نظم مزبور دارد. با این وجود نیاز است تمامی ظرفیت های لازم بر اساس طرح راهبردی پیشنهادی فعال گردد. رویکرد این پژوهش توصیفی – تحلیلی، روش آن کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
منطقه گرایی آشیانه ای؛ ایران، روسیه و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
95 - 116
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی به عنوان یکی از الزامات سیاست خارجی کشورها از گذشته خود را بر کشورها تحمیل نموده است؛ اما الگوهای آن پیوند مستقیمی با تحولات سیستم بین الملل داشته به گونه ای که در وضعیت پیچیدگی، خود را در قالب منطقه گرایی شبکه ای و آشیانه ای نمایان ساخته است. تداخل بلوک های منطقه ای ایران، روسیه و چین به ایجاد شبکه منطقه ای آشیانه ای منجر شده است که خوشه های شبکه ای هرکدام از آن ها بخشی از این شبکه را شکل می دهند. هرچند ادبیات روابط بین الملل به توصیف ابعادی از منطقه گرایی این سه کشور پرداخته اند اما بایستی از سطح توصیف به علل و پیامدهای این نوع منطقه گرایی بر سیاست خارجی این سه کشور حرکت نمود و آن اینکه منطقه گرایی آشیانه ای و پیامدهای آن بر سیاست خارجی آن ها به ویژه در حوزه مدیریت و کنترل این شبکه چیست؟ پاسخ به این پرسش را بایستی در تداخل مرزی، ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر جست وجو نمود و از سویی تأثیرگذاری بر پویش قدرت و حرکت به سمت بازدارندگی هیبریدی جمعی ازجمله پیامدهای اصلی آن به شمار می آید. به این سبب مقاله از ادبیات موجود در این حوزه فاصله گرفته و منطقه گرایی آشیانه ای و پویش های نظم در روابط بین الملل و کنترل آن را از زاویه ای نوین یعنی شبکه آشیانه ای مورد بررسی قرار می دهد.
مطالعه تطبیقی تأثیر گفتمان های انقلاب اسلامی حاکم بر کابینه های احمدی نژاد و روحانی بر سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انقلاب پژوهی سال ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
223 - 244
حوزههای تخصصی:
با اینکه مؤلفه های خارج از کنترل حلقه محدود قوه مجریه نقش بسزایی در سیاست گذاری خارجی دولت ها ایفا می کند، گفتمان ها و به عبارت بهتر خرده گفتمان های حاکم بر قوه مجریه نیز در شکل گیری تصمیمات و به ویژه شیوه اجرای سیاست خارجی حائز اهمیت فراوان هستند. محور مقاله حاضر مطالعه سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران طی شانزده سال تحت تأثیر خرده گفتمان های حاکم بر دستگاه اجرایی کشور در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد و روحانی و شناسایی و تحلیل ابعاد تحول گفتمان سیاست خارجی است. پرسش مقاله این است که بازتاب نظام معنایی کابینه های نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم بر مؤلفه های سیاست خارجی ایران طی دوره های مذکور چه بوده است. مطابق نتایج، گفتمان اصول گرایی عدالت محور در کابینه احمدی نژاد با تهییج افکار عمومی در داخل و ترویج باور ناعادلانه بودن نظم بین المللی به اتخاذ رویکرد هماوردی با نظام بین الملل در سیاست خارجی ایران منجر شد. حمایت از توده فرودست دال مرکزی گفتمان، در مقابل گفتمان اعتدال گرایی حاکم بر کابینه روحانی با تعمیم اصل تعادل و توازن از محیط داخلی به محیط بین المللی به تدوین رویکرد عمل گرایی در سیاست خارجی ایران انجامید. پژوهش حاضر با وام گیری از نظریه تحلیل گفتمان لاکلا و موف، به واکاوی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
مسئولیت بین المللی دولت ها در مقابله با جنگجویان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره در مخاصمات مسلحانه عده ای از افراد به دلایل مختلف در درگیری ها شرکت می کنند؛ درصورتی که انگیزه ی این افراد بهره ی مادی نباشد این گونه افراد جنگجو نامیده می شوند. وجود جنگجویان خارجی در مخاصمات مسلحانه دارای آثار و تبعاتی همچون بی ثبات کردن دولت ها، گسترش تروریسم و قاچاق تسلیحات می باشد. این پژوهش باهدف بررسی مسئولیت بین المللی دولت ها در مقابله با جنگجویان خارجی به روش توصیفی وتحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای تدوین گردید. یافته ها حاکی از آن است، برای مبارزه با جنگجوی خارجی و جلوگیری از تروریسم، و مقابله دولت ها با جنگجویان خارجی و اعمال مخربشان کنوانسیون های مختلفی به تصویب رسیده است. کنوانسیون پنجم لاحه 1907 و کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم 1999 و قطعنامه 2178 و قطعنامه الزام آور شماره 1373 مورخ 28 سپتامبر 2001 شورای امنیت و طرح مسئولیت بین المللی دولت ماده 34و ماده 31 بند 2 دولت زیان زننده ملزم به جبران هر دو زیان مادی و معنوی هستند و طبق تعهدات بین المللی به ویژه کنوانسیون های وین7927 و 7921 و کنوانسیون 8 سپتامبر 1923 دولت ها نه فقط در فعل بلکه در ترک فعل نیز مسئولیت دارند. لذا نتایج پژوهش نشان می دهد چون جنگجویان پاسخگوی اعمال خود نیستند. حقوق بین الملل از دولت ها می خواهد، منافع قانونی و حقوقی دولت های دیگر را رعایت کنند. در غیر این صورت دولت های متخلف در قبال حقوق بین الملل به جهت عدم حفظ امینت بین المللی مسئولیت دارند و در صورت وارد شدن خسارت به دولت های دیگر یا تبعه آن کشورها ملزم به جبران خسارت هستند.
عدم قابلیت کاربست نظریه رئالیسم در تبیین بحران میان ایران و عربستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی پس از انقلاب اسلامی دستخوش تغییر و تحولات اساسی شد و از آن زمان تاکنون بر مدار تنش و بحرانهای متوالی نظم و نسق یافته و به ندرت عادی بوده است. موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر دو کشور روابط آنها را برای منطقه و جهان بسیار با اهمیت ساخته از این رو، محققین بسیاری تمرکز خاصی برروابط دو کشورداشته اما موضوع قابل تامل این است که اکثر قریب به اتفاق این پژوهشگران اعم از داخلی و خارجی از منظر رئالیسم به تجزیه و تحلیل روابط پر افت و خیز دو کشور پرداخته و بحران و باز رخداد بحران در روابط آنها را تابعی از اصول و مفروضه های رئالیسم فرض کرده و تحلیل نموده اند.در حالی که منافع ملی و سیاست خارجی دو کشور و به تبع منازعات و بحرانها محصول ژرف ساختهای اجتماعی و هویتی متضاد آنها بوده و اتفاقاً مفروضه های رئالیسم نیز بر اساس عناصر اجتماعی و هویتی متضاد دو کشور معنا می شوند. این پژوهش با نیم نگاهی به ساخت اجتماعی و سازه انگاری، یک خوانش تعارضی بر کاربست رئالیسم در روابط آنها است. بنابراین سوال اصلی این پژوهش این است، آیا پارادایم رئالیسم قابلیت تبیین بحران های متوالی در روابط دو کشور را دارد؟ داده های پژوهش به طور جدی کاربست تئوری رئالیسم را با تردید اساسی مواجه ساخته وصلاحیت داوری آن را به زیر سوال برده است. در این پژوهش از روش تحلیلی و توصیفی استفاده شده و شیوه جمع آوری داده ها،به صورت اسنادی و کتابخانه ای می باشد.
تأثیر سیاست های منطقه ای روسیه در غرب آسیا بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
319 - 344
حوزههای تخصصی:
افزایش حضور روسیه در غرب آسیا طی سال های اخیر، نظم و امنیت منطقه ای و بین المللی را تحت تأثیر قرار داده است. نوع رویکرد روسیه در این منطقه در قبال سایر بازیگران، سطح و ماهیت تعاملات روسیه و ایران، منافع ایران را در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای تحت تأثیر قرار داده است. از این رو این مقاله با استفاده از نظریه موازنه قدرت، به دنبال پاسخ به این سؤال است که: سیاست های منطقه ای روسیه در غرب آسیا چه تأثیری بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد مهم ترین تأثیرها عبارت اند از: کمک به مقابله با تروریسم سلفی تکفیری؛ افزایش عمق راهبردی ایران؛ ارتقای توان بازدارندگی منطقه ای ایران؛ تقویت محور مقاومت؛ کاهش نفوذ آمریکا و غرب در منطقه؛ تشدید تعاملات راهبردی محور روسیه چین و ایران و مقابله آنها با نظم جهانی لیبرال و یک جانبه گرایی آمریکا.
رویکرد نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس شورای اسلامی در قبال جنگ عراق علیه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران مجلس شورای اسلامی به عنوان میراث انقلاب مشروطه، از ارکان مهم تصمیم گیری در ارتباط با مسائل مهم کشور است. با عنایت به جایگاه مجلس در کشور، بحث درباره مواضع مجلس در قبال جنگ عراق و ایران از موضوعات درخور توجه برای پژوهش است. از طرفی واکاوی مواضع مجلس شورای اسلامی در برابر جنگ عراق و ایران می تواند به ما در درک بهتر این رویداد کمک کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش تحلیل مضمون با تکیه بر مطالعات اسنادی است. پژوهش بر پایه مشروح مذاکرات دوره دوم مجلس شورای اسلامی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که مواضع نظامی نمایندگان دوره دوم مجلس اسلامی در قبال جنگ عراق و ایران چه بوده است؟یافته های مقاله نشان می دهد که با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، نمایندگان در راستای تقویت نیروهای نظامی کشور با تأمین امکانات و تجهیزات نظامی آنها، توجه به زیرساخت ها، مدیریت صحیح عملیات های جنگی، اجرای قانون نظام وظیفه و تأکید بر نقش بسیج در جنگ موضع گرفتند.
تحلیل ظرفیت های تمدنی نظریه مقاومت در معنا بخشی تمدنی به مفهوم «امت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین بخش هر نظریه علمی سازه مفهومی است که نظریه بر آن بنا شده است. شناخت این مفاهیم و درک جایگاه آنها در نظام معنایی نظریه به شناخت و تبیین ظرفیت های نظریه کمک می کند. مفهوم امت از مفاهیم پرکاربرد در نظریه مقاومت است. اینکه ظرفیت های تمدنی مفهوم امت در شبکه مفهومی نظریه مقاومت چگونه معنابخشی می شود؟ پرسش اصلی این مقاله است. برای پاسخ به این پرسش از چهارچوب روش شناسی بنیادین تکوین نظریه های علمی استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که مفهوم« امت» از مفاهیم انتزاعی نظریه مقاومت است، که با قید انضمامی « اسلام» در مقیاسی تمدنی معنابخشی می شود و برای امتداد یافتن در اجتماع از سه مفهوم عملیاتی بهره می گیرد که هر سه مفهوم از ظرفیت و کارکرد تمدنی برخوردار هستند. این سه مفهوم عملیاتی عبارتند از؛ 1 مفهوم « پیوند ولایتی»؛ که رابطه امام و مأموم در امت اسلامی را به تصویر می کشد و ظرفیت قابل توجهی در شبکه سازی رهبری تمدن نوین اسلامی دارد. در طول تاریخِ مقاومت همه الگوهای عملیاتی مقاومت متکی به پیوند ولایتی بودند.2 مفهوم «تجمیع قدرت»؛ این مفهوم در مقابل دو مفهوم تجزیه و تفویض قدرت قرار می گیرد و به صورت قابل توجهی تضمین کننده شبکه قدرت در تمدن نوین اسلامی است 3 مفهوم «منافع امت محور»؛ این مفهوم جهت دهنده منافع فردی، صنفی و ملی است و به تبیین مزایا، محاسن و مطلوب های می پردازد که تمدن نوین اسلامی برای تشکیل و بقا خود به آن نیازمند است.
The Position of the Vilayat-e Faqih and Moving Beyond Monarchical Thought in the Political-Social Thoughts of Jurists in the Qom Seminary over the Last Century(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
One of the most important concerns in the realm of political thought among Jurists has been to explain their views on the establishment of an Islamic government and the Vilayat-e Faqih. Regarding the unfavorable political climate in previous eras, some Jurists could not explicitly articulate these views. Therefore, the present study aims to answer the question of ‘How the position of the Vilayat-e Faqih and the movement beyond monarchical thought has been presented in the political-social thoughts of Jurists from the Qom seminary over the last century?’ Using the theoretical framework of historical realism based on Strauss, content analysis, and library research methods, the political thoughts of three prominent Jurists in recent centuries are examined: Shaykh Abdul Karim Haeri, as the founder of the Qom seminary; Ayatollah Boroujerdi, as the stabilizer of Qom's seminary in the social sphere; and finally, Imam Khomeini (RA), who guided Qom's seminary from the social arena to the political one. Ultimately, in response to the above question, the findings of the research suggest that "Undoubtedly, the activities of these three great Jurists in the last century have been one of the most significant events in the re, liberating the Shia community from centuries of monarchical oppression and emphasizing the establishment of an Islamic government based on the Vilayat-e Faqih. Imam Khomeini continued the path of great jurists such as Shaykh Abdul Karim Haeri and Ayatollah Boroujerdi and other Jurists since the time of occultation." alm of political and social thought within the Shia community. Their structured and uniform activities, despite differing methods, have brought about a tremendous transformation in the political and social landscape of Islamic Iran