فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
223 - 252
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش با هدف پیش نگری مدیریت جنگ نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی با رویکرد آمیخته انجام شده است. بدین منظور، ابتدا اسناد راجع به جنگ های نامتقارن جمع آوری و با روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و عوامل مدل شناسایی و استخراج شد. سپس با فعالان حوزه جنگ های نامتقارن در رابطه با عوامل بدست آمده مصاحبه شده است و با تلفیق نتایج به دست آمده از مرحله کیفی، الگوی سه بعدی پیش نگری مدیریت جنگ های نامتقارن بدست آمد و در بخش کمی ابعاد و مولفه های مدل بوسیله آزمون مدل معادلات ساختاری برازش شد، نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد مدل از قدرت تبیین مناسبی برخوردارند این ابعاد عبارتند از: عوامل ساختاری(توانمندی های اطلاعاتی، تجهیزات، آموزش و قدرت نظامی) عوامل رفتاری/ محتوایی (ویژگی های فردی- روانشناختی، ویژگی های مدیریتی، قابلیت خلق نوآوری در عملیات نظامی، دانش و آگاهی در حوزه جنگ های نامتقارن) و عوامل محیطی/ زمینه ای (موقعیت جغرافیایی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل سیاسی) که در جهت بهبود وضعیت مدیریت جنگ های نامتقارن در حوزه دفاعی نیروهای مردمی تاثیر دارند.
طراحی الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی در سیاست خارجی جمهوری بر اساس عملیات وعده صادق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضرطراحی الگوی بازدارندگی امنیتی درسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس عملیات وعده صادق می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش گردآوری داده ها، اکتشافی وبه لحاظ ماهیت داده ها، آمیخته است. روش گردآوری داده ها وتحلیل دربخش کیفی از نوع مصاحبه و جهت تحلیل از روش تماتیک و در بخش کمی پرسشنامه و مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری شامل کارشناسان و صاحب نظران رشته های علوم سیاسی، روابط بین الملل، ژئوپلیتیک و تعدادی از نخبگان نظامی می باشند. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی ازنظرات 16 خبره(10 استاد دانشگاه و 6 نظامی) و در بخش کمی بر اساس روش نمونه گیری در دسترس و فرمول کوکران از 225 نفر از کارشناسان مرتبط استفاده گردید.نتایج نشان داد الگوی سیستمی بازدارندگی امنیتی ایران دارای چهار بعد اصلی شاخص های ورودی، فرآیندها، خروجی و پیامدهای سیستم است. شاخص های ورودی (حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران و جنگ غزه) دارای ابعاد حقوقی و نظامی- سیاسی؛ فرآیندها (انجام عملیات وعده صادق) شامل پاسخ حداقلی ایران و پدافند حداکثری رژیم صهیونیستی، دشواری شرایط برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و افزایش شکاف میان رژیم صهیونیستی و آمریکا؛ شاخص های خروجی سیستم (افزایش بازدارندگی ایران) شامل بازطراحی نظام بازدارندگی در منطقه از سوی جبهه مقاومت، بازطراحی الگوی حکمرانی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران، بعد قدرت نرم، بعد اقتصادی و تغییر دکترین هسته ای ایران و نهایتاً باخورد یا پیامد شامل تلاش برای باثبات سازی سیستم امنیت منطقه خاورمیانه می باشد.
صورت بندی مسئله تحریم ها در نظریه نظام انقلابی و گفتمان غرب گرایی موازنه گرا؛ تبیین مفهوم شکاف ادراکی – محاسباتی در دوره سوم نظم سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
57 - 78
حوزههای تخصصی:
تحریم های یک جانبه غرب علیه جمهوری اسلامی ایران در سه دهه اخیر یکی از مسایل محوری در سیاست خارجی کشور بوده است. هر یک از جریان های سیاسی و نخبگیِ تأثیرگذار بر سیاست خارجی به فراخور گفتمانی که در آن زیست می کنند به دنبال ارایه تحلیل از نحوه ی شکل گیری چالش های موجود بر سر راه حل مسایل تحریمی و راه های برون رفت از آن هستند. صورت بندی مسئله تحریم ها نزد نخبگان سیاسی و تبیین روندهای منتهی به شکل گیری وضعیت موجود از طیف گسترده ای از تحلیل های متنوع برخوردار بوده است. تنوع حاضر در صورت بندی مسئله تحریم ها در چارچوب نظم سوم سلطه به وقوع پیوسته است. در این دوره از نظم، دو نظریه نظام انقلابی و غرب گرایی موازنه گرا به عنوان مهم ترین گفتمان های تأثیرگذار بر سیاست خارجی و صورت بندی چالش های تحریم ها در برابر یکدیگر قرار گرفته اند. سوال پژوهش حاضر این است که صورت بندی مسئله تحریم در دو نظریه نظام انقلابی و غرب گرایی موازنه گرا به چه صورتی بوده است و نظم سلطه در دوره سوم چگونه بر این فضا تاثیر گذاشته است؟ در پاسخ به سوال فوق فرضیه حاضر مطرح می شود نظریه نظام انقلابی با طرح مفهوم تولید قدرت درون زا و مقابله با نظم سوم سلطه به دنبال شکست تحریم ها است و در نقطه مقابل نظریه غرب گرایی موازنه گرا با طرح مفهوم برون گرایی آتلانتیک محور به دنبال همکاری با نظم سوم سلطه جهت برون رفت از چالش تحریم ها می باشد. اختلاف این دو نظریه در شکاف ادراکی و محاسباتی برآمده از چگونگی برخورد با نظم سوم سلطه است. روش تحلیل در پژوهش حاضر توصیفی- تبیینی است و از روش اسنادی جهت جمع آوری منابع استفاده می شود.
سیاست نگاه به شرق امارات متحده عربی در بستر تحول موازنه قوای منطقه ای پس از 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
گذار در نظم بین المللی تغییر در موازنه های منطقه ای را نیز در بر داشته است. در جنوب غرب آسیا اتخاذ استراتژی موازنه دور از ساحل آمریکا که برون سپاری برخی مسئولیت های هژمونیک را موجب شده، شرایط جدیدی را در منطقه به وجود آورده است. هم زمان این روند با نقش آفرینی بازیگران نوظهور در منطقه همراه شده که بر رفتار سیاست خارجی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز در قالب سیاست نگاه به شرق تاثیر گذاشته است. چگونگی شکل گیری این تحولات بنیادین در نظم منطقه ای جنوب غرب آسیا روندی است که به وضوح می تواند بر پیامدهای آن نیز اثرگذار باشد. یکی از پیامدهای جدی این تحولات تغییر الگوهای دوستی و دشمنی و شکل گیری ائتلاف های جدید امنیتی است که مستقیما بر منافع بازیگران مختلف تاثیر می گذارد. از این حیث شناسایی این روندها و پاسخ به این مسائل کلیدی جزو مسائل راهبردی کشورهای منطقه محسوب می شود. در این چارچوب مقاله حاضر در پی پاسخ به این سوال است که تغییر موازنه منطقه ای جنوب غرب آسیا و توسعه سیاست نگاه به شرق در کشورهای عربی چگونه بر امنیت منطقه ای ایران تاثیر خواهد گذاشت؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح می شود براین گزاره استوار است که این راهبرد به عنوان یک دوره گذار تلقی شده که متضمن فرصت هایی برای شکل دهی به ثبات استراتژیک در جنوب غرب آسیا و تهدیداتی همچون بازتعریف نظم آمریکایی در منطقه است. پژوهش حاضر با رویکرد تلفیقی و اتکاء به استراتژی قیاسی باتمرکز برنظریه موازنه تلاش می کند با توصیف و تحلیل، رابطه میان متغیرها را کشف کرده و فرضیه را اثبات کند.
Structural and Legal Challenges of Policy making (Establishment and Development) of the Smart City in the Virtual age in Tehran
حوزههای تخصصی:
Throughout the evolution of humanity, various factors have influenced human life, enhanced its quality and sometimes posed threats. One could argue that humans have experienced nomadism, urbanization, and the industrial revolution, as well as technological transformation throughout the evolution of their lives. Just as the advent of machines transformed the face of cities, today, the in-troduction of technology and virtual services has revolutionized them. The theory of smart cities, based on information and communication technology, attempts to intelligently transform various layers of the city in order to address current problems and improve the quality of life. Despite the numerous advantages of smart cities, their implementation is considered challenging and complex. Many cities face failure in implementing smart cities. Therefore, a deep and systematic evaluation of influential factors becomes essential. This research aims to evaluate smart city policymaking in Tehran. The study employs an analytical and exploratory method to assess questionnaire questions on a Likert scale with a minimum score of 1 and a maximum score of 5. To determine the reliability and internal consistency, Cronbach's alpha coefficient is used. The research findings indicate that all the strategies and actions examined in this study, from the perspective of experts (specifically, the formulation and implementation of integrated policies, legislation, and a unified vision), are highly important for the smartification of Tehran. This article adopts a conceptual approach, fram-ing the necessary framework for creating smart cities in observed changes in management style. With theoretical inferences from the sociology of change and the theory of the network society, good urban governance is proposed as a causal condition for creating a smart city in Tehran. The implementation of a smart city necessitates a change in the institutional and managerial structure of the urban system.
تأثیر رقابت روسیه و آمریکا بر امنیت افغانستان (از 2003 تا 2021)
منبع:
غرب آسیا سال ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵)
135 - 165
حوزههای تخصصی:
افغانستان از 2001- 2021 یک تجربه ی تازه ی دولت سازی را تجربه کرد. در این دوران حکومت افغانستان با شرکای بین المللی و عمدتا غربی خود کوشید که یک دولت لیبرالی در افغانستان روی کار آورد. با این که از 2001- 2003 امیدهای زیادی برای شکل گیری یک دولت مدرن وجود داشت، مگر از 2003 آهسته آهسته ناامیدی به کارایی دولت نمایان شد؛ به این دلیل که از 2003 بدین سو، ناامنی شدت می گرفت. برخی دلیل ناامنی را ناتوانی رهبران سیاسی در مدیریت کشور دانسته اند؛ برخی بر نقش منفی همسایگان انگشت گذاشته اند؛ و برخی دیگر نیز از بازی بزرگ سخن گفته اند. هدف مقاله ی کنونی تبیین این مسئله است. از این رو، پرسش اصلی در این پژوهش آن است که رقابت روسیه و امریکا در سه بعد سیاسی، نظامی- امنیتی و اقتصادی چگونه بر امنیت افغانستان تأثیر گذاشته است؟ فرضیه ی پژوهش این است که این دو قدرت با توجه به موارد اختلاف بر سر حضور امریکا در افغانستان، مساله ی طالبان و صلح افغانستان، انتقال انرژی از مسیر افغانستان و دموکراسی سازی امریکایی، سیاست تقابلی را در افغانستان دنبال کرده اند که منجر به کاهش امنیت در افغانستان شده است. این مقاله با روش کیفی، با استفاده از داده های کتاب خانه ای به این نتیجه دست یافته است که رقابت روسیه و امریکا در افغانستان در سه زمینه ی یادشده سبب شده است که هردو کشور به دنبال موازنه سازی و تحدید نفوذ یک دیگر برآمده و بازی پیچیده ی چندسطحی را در افغانستان دنبال نمایند. این موضوع امنیت نسبی کشور را صدمه زده و گفت وگوهای صلح را بی نتیجه ساخته است. چرا که همسویی منافع گروه های داخلی (چه احزاب سیاسی، چه بخشی از دولت و چه طالبان) با این دو کشور، زمینه ساز پیچیده شدن سیاست گذاری امنیتی و اقدام برای تامین امنیت شده است.
بررسی تطبیقی حضور سیاسی-اجتماعی زنان در اندیشه اسلامی و نگرش فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
270 - 296
حوزههای تخصصی:
حضور سیاسی-اجتماعی زنان در جامعه اسلامی یکی از مسائل چالشی عصر حاضر است. در این زمینه شاهد طیفی از نظرات هستیم که دو سر آن را می توان افراط و تفریط نامید. آیت الله خامنه ایa ضمن نقد این دیدگاه ها، الگوی دیگری از حضور سیاسی-اجتماعی زنان را معرفی کرده است. همچنین آمنه ودود به عنوان برجسته ترین شخصیت منسوب به جریان موسوم به فمینیسم اسلامی بر رویکرد اسلامی حضور زنان در جامعه تأکید دارد. مقاله حاضر با روش تطبیقی به دنبال این سؤال است که حضور سیاسی-اجتماعی زنان در اندیشه اسلامی و نگرش فمینیستی با تمرکز بر دیدگاه های رهبر معظم انقلاب و آمنه ودود چه تفاوتی با یکدیگر دارند. ازاین رو پس از تبیین دیدگاه مهم ترین اندیشمندان این دو جریان (آیت الله خامنه ای و آمنه ودود)، نظرات مذکور به صورت متناظر دسته بندی شده و نکات اشتراک و افتراق نقد و بررسی می شوند. آمنه ودود با تکیه بر مفهوم توحید، دو الگوی «هرمنوتیک توحیدی» و «طرح واره توحیدی» را مطرح کرده و برخی ملاحظات اسلامی برای حضور اجتماعی زن را نادیده می گیرد. درحالی که رهبر معظم انقلابa ضمن تأکید بر لزوم حضور سیاسی-اجتماعی زن مسلمان، عدالت جنسیتی را معتبر تر دانسته و نگاهی متعادل میان نقش خانوادگی زن و حضور او در جامعه ارائه می دهد.
نسبت سیره شهید سلیمانی (ره) با تحقق تمدن نوین اسلامی (خوانش فقهی- سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی درگرو بازگشت به آموزه های اصیل اسلام است. قرآن کریم و اهل بیت و نیز امامین انقلاب اسلامی همواره پرچمدار تحقق تمدن اسلامی بوده اند؛ خوانش فقهی – سیاسی از سیره تمدن ساز شهید سلیمانی بیانگر آن است که سیره او، همواره مبتنی بر آموزه های فقهی و سیاسی اصیل کتاب و سنت و اندیشه های امامین انقلاب اسلامی بود. هدف این پژوهش ارائه قرائت فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی است. پرسش اصلی پژوهش آن است که خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی چگونه است؟ روش پژوهش، روش تحلیل مضمون از نوع تحلیل شبکه مضامین است. با توجه به خوانش فقهی- سیاسی از سیره شهید سلیمانی، مضامین سازمان دهنده متخذ از این سیره در مسیر تحقق تمدن نوین اسلامی عبارت اند از: ضرورت اخوت و برادری، ضرورت وحدت و انسجام امّت اسلامی، لزوم ارتباط امّت با ولایت، وجوب دفاع از ارزش ها و مقدسات با نگاه تمدنی، ضرورت امنیت آفرینی و حمایت از مسلمانان و مظلومان به مثابه رکن رسالت تمدّنی. همچنین، شهید سلیمانی براساس مضامین قرآنی و روایی مستخرج و نیز قواعد فقه سیاسی چون قاعده «مصلحت»، قاعده «حفظ نظام»، قاعده «تولّی و تبرّی»، قاعده «وجوب تعظیم شعائر الهی و حرمت اهانت به آن ها» و نیز، قاعده «حرمت جان، مال و عِرض مسلمانان » و قاعده «نفی سبیل» در مسیر تحکیم و تقویت نظریه تمدن نوین اسلامی حرکت کرد و زمینه را برای تشکیل تمدن نوین اسلامی فراهم ساخت.
نقش رژیم صهیونیستی در تنش های ایران-آذربایجان و بایسته های رویکرد دفاعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوال اصلی در این پژوهش عبارت است از اینکه رژیم صهیونیستی در تنش های اخیر ایران-آذربایجان چه نقشی دارد و بایسته های رویکرد دفاعی ایران در شرایط فعلی چیست؟ (مسئله) تحقیق حاضر بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد آزمون نظریه «اتحادپیرامون» با مورد «نفوذرژیم صهیونیستی در آذربایجان» نگارش یافته است. (روش) نتایج حاصل از تحقیق حکایت از آن دارد که اسرائیل در چهار حوزه اقتصادی-تجاری، اطلاعاتی-امنیتی، نظامی و سیاست خارجی نفوذ گسترده ای در دولت و کشور آذربایجان پیدا نموده است. این رژیم توانسته ضمن جلب اعتماد دولت آذربایجان، از یک سو جمهوری آذربایجان را در انتخاب رفتار پر خطر درقبال دولت ایران تحریک نموده و از سوی دیگر خود را در آستانه اشراف اطلاعاتی در مرزهای شمالی ایران قرار دهد. به نظر می رسد در این شرایط مهمترین بایسته های رویکرد دفاعی ایران عبارتند از: 1-خود داری از انفعال و رای زنی با روسیه؛ 2-تغییر سیاست خارجی با ترکیه؛ 3- افزایش قدرت نرم و رسانه ای ایران؛ 4-توازن در حضور فعالانه ایران در آسیای میانه و خاورمیانه؛ 5-ایجاد روابط منطقی با ارمنستان؛ 6- ارسال شفاف سیگنال قدرت نظامی؛ 7-افزایش تعاملات بین المللی. (یافته ها)
بیداری اسلامی و تهدید فرقه های معنویت گرای نوظهور با تمرکز بر کشور اندونزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
146 - 125
حوزههای تخصصی:
در پی گسترش بیداری اسلامی و گرایش جوامع مسلمان به هویت دینی، یکی از تهدیدات نوپدید، ظهور فرقه های معنویت گرای التقاطی است که با تضعیف جایگاه شریعت، راهکارهای جایگزین و فردگرایانه ای برای پاسخ به نیازهای معنوی بشر ارائه می دهند (مسئله). این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای به بررسی جریان های معنویت گرای نوظهور در کشور اندونزی به عنوان پرجمعیت ترین کشور مسلمان پرداخته است (روش). یافته ها نشان می دهد که بیش از دویست فرقه عرفانی در این کشور پدید آمده اند که با تلفیق عناصر ادیان مختلف، از جمله اسلام، هندوئیسم، بودیسم و تصوف شرقی، مدعی ارائه راهی برای رسیدن به آرامش و اتحاد با خدا هستند، در حالی که از آموزه های شرعی عدول کرده و با تأکید بر تجربه های فردی و لذت معنوی، نوعی سنکریتیسم دینی را ترویج می کنند. این فرقه ها با تضعیف نهاد دین و اعتبار مرجعیت دینی رسمی، زمینه را برای بحران هویتی و اختلال در فرآیند بیداری اسلامی و تمدن سازی اسلامی فراهم می کنند (یافته ها).
ارائه مدل حاکمیت هوش مصنوعی برای حکمرانی دولت در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
42 - 11
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، توسعه یک چارچوب مفهومی و عملیاتی برای بهره برداری بهینه از فناوری های هوش مصنوعی در نظام حکمرانی ایران است. روش تحقیق این مطالعه، به صورت فراتحلیل (Meta-analysis) انجام شده است که با ترکیب و تحلیل نتایج پژوهش های پیشین، به استخراج الگوها و شواهد قابل اتکا پرداخته است.در این روش، با استفاده از روش فراتحلیل، مطالعات پیشین در مورد حاکمیت هوش مصنوعی و حکمرانی دولتی از سال 2000 تا 2024 بررسی شده اند. داده ها از پایگاه های معتبر با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط جمع آوری شدند، و پس از یک فرآیند غربالگری چند مرحله ای، 127 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار متلب و تکنیک های تجزیه و تحلیل خوشه ای و فراوانی سند انجام شد.یافته های تحقیق نشان دهنده این است که شش خوشه کلیدی در حاکمیت هوش مصنوعی برای حکمرانی دولت مدرن ایران شناسایی شدند: اصول پایه حاکمیتی، فناوری های پیشرفته، مشارکت شهروندی، امنیت و دفاع، مدیریت و بهبود خدمات دولتی، و مسائل اخلاقی و حقوقی. یافته ها نشان دادند که استفاده مؤثر از هوش مصنوعی می تواند به افزایش کارایی، شفافیت، و پاسخگویی در سطوح مختلف حکمرانی کمک کند. تحلیل ها همچنین بر ضرورت تعریف چارچوب های شفاف و اخلاقی تأکید دارند تا اعتماد عمومی افزایش یابد و نارضایتی های احتمالی کاهش پیدا کند..نتیجه گیری این مطالعه نشان می دهد که استقرار حاکمیت هوش مصنوعی می تواند ابعاد متعددی از حکمرانی دولتی را در ایران بهبود بخشد. با تحلیل دقیق شش خوشه کلیدی، مشخص شد که تقویت اصول حاکمیتی مانند شفافیت و اخلاق، به افزایش اعتماد عمومی و کاهش نارضایتی های اجتماعی کمک شایانی می کند. همچنین، اجرای سیستم های نظارتی قوی و افزایش امنیت داده ها نقش حیاتی در حفاظت از حریم خصوصی شهروندان داشته و به پیشبرد اهداف توسعه پایدار منجر می شود. این یافته ها اهمیت سرمایه گذاری در فناوری های نوین و توسعه قوانین متناسب با پیشرفت های فناوری را برجسته می کند، ضمن آنکه تأکید بر آموزش و آگاهی بخشی عمومی به عنوان یک اولویت ضروری مطرح می گردد.
حکمرانی طبیعت محور: پیوند تئوری و اجرا برای همزیستی پایدار انسان و طبیعت در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
415-450
حوزههای تخصصی:
این مقاله مدل حکمرانی طبیعت محور (NOG) را معرفی و بررسی می کند که رویکردی عملی مبتنی بر اصول محیط زیستی-اجتماعی و اولویت دادن به طبیعت در سازوکارهای حکمرانی است. هدف اصلی پژوهش، توسعه یک چارچوب مفهومی و تحلیلی بعنوان یک مدل حکمرانی برای تطبیق با نیازهای مختلف و حل چالش های اجتماعی-محیط زیستی فعلی در کشور ایران است. این چارچوب از طریق مرور ادبیات، تجربیات عملی، و همکاری با محققان ملی و بین المللی و ذینفعان محلی به وجود آمده و بر ادغام علوم مختلف، تعاملات انسانی-طبیعی، و قابلیت تطبیق پذیری تاکید دارد. چارچوب تحلیلی مدل NOG که شامل متغیرها و شاخص های قابل تنظیم است، به ذینفعان اجازه می دهد تا در فرایند تصمیم گیری مشارکت کنند. ابزار اصلی این چارچوب، راه حل های مبتنی بر طبیعت (NBS) است که به تسریع تغییر پارادایم حکمرانی کمک می کند و همسویی بیشتری بین اقدامات انسانی و الزامات محیط زیستی را ایجاد می کند. این مدل در سطح محلی مورد بررسی قرار گرفته است و نتیجه این بررسی در تدقیق مدل مفهومی و تحلیلی این مدل تاثیر بسزایی داشته است. اهمیت این پژوهش در پتانسیل آن برای تحول در پارادایم های حکمرانی است و در راستای نظریه حکمرانی تکاملی حرکت می کند و راه را برای تصمیم گیری های آگاهانه تر در تلاقی سیستم های انسانی و طبیعی هموار می سازد. نتایج پژوهش به عنوان استراتژی عملی برای مقابله با چالش های اجتماعی-محیط زیستی، الگویی برای سایر مناطق و کشورها در جهت دستیابی به حکمرانی طبیعت محور و همسوسازی توسعه انسانی با اولویت های محیط زیستی ارائه می دهد.
تحلیل رابطه انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی با تحولات سوریه و لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور انقلاب اسلامی ایران ارزش های جهانشمول مبتنی بر مبانی دین اسلام و شکل گیری حکومت دینی برآمده از مردم، گفتمانی را در سطح جهانی شکل داد که از آن با عنون تمدن نوین اسلامی یاد می شود. در واقع الگوی عملی و عینی تمدن نوین اسلامی متأثر از انقلاب اسلامی ایران و عینیت یافتن حاکمیت دین در عمل به احیاگر فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی تبدیل شد. پژوهش حاضر با طرح این سؤال که نسبت تحولات منطقه مخصوصاً محور مقاومت (سوریه، لبنان) با انقلاب اسلامی چه بوده و این تحولات برای تحقق تمدن نوین اسلامی چه نقشی می تواند داشته باشد؟ بر این موضوع تأکید دارد که ایران انقلاب اسلامی، قطعا یکی از نیروهای تعیین کننده و تأثیرگذار دوره معاصر در زمینه تمدن سازی در سطح جهانی بوده است. برای تحقق این هدف با روش فراتحلیل، نگرش رهبران انقلاب و دستگاه سیاست خارجی بر تأثیرگذاری مستقیم بر کشورهای جهان اسلام مخصوصا کشورهای عضو محور مقاومت (لبنان، سوریه) بوده است. هدف گذاری برای تحقق تمدن نوین اسلامی در کشورهای مذکور با توجه به رویکرد غرب ستیز آنها، پیوندهای مشترک فرهنگی و تاریخی، مذهب مشترک تشیع، و رقابت با جریان غرب بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد انقلاب اسلامی توانسته است زمینه الگوسازی از تمدن نوین اسلامی در بدنه اجتماعی کشورهای عضو جبهه مقاومت را فراهم آورد. البته برخی از بخش های مقاله بر بیانات رهبر معظم انقلاب اساره دارد درباره اینکه مقاومت یک پدیده نرم افزارانه است نه سخت افزارانه، که با شهادت رهبران و نابود شدن امکانات از بین برود.
تحلیلی بر تعینات سیاسی- اجتماعی انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجوع به تاریخ اندیشه نشان می دهد که همواره مفهوم خدا، انسان و طبیعت سه مفهوم محوری بوده و تقریباً تمامی مکاتب فلسفی، موضعی مشخص راجع به این سه موضوع و ارتباط آن ها با یکدیگر داشته اند. چنان که کانت در نقد عقل محض خود وقتی می خواهد به نقادی متافیزیک های سنتی گذشته بپردازد، دقیقاً به همین سه موضوع به عنوان سه ایده اساسی متافیزیک به طورکلی اشاره کرده و آن ها را مورد نقادی قرار می دهد. در این میان اما انسان شناسی همواره نسبت به دو مورد دیگر از نوعی تقدم برخوردار بوده است؛ چرا که مسئله انسان، خدا و طبیعت و نسبت آن ها با هم، در ابتدا برای انسان مطرح می شده به نحوی که انسان ابتدا توجهی به خودش می کرده و با توجه به فهمی که از خویش داشته، به دو حوزه دیگر التفات پیدا می کرده است. در دوره جدید، انسان موقعیت ممتازی نسبت به سایر موجودات یافته و در قامت سوژه و دائر مدار عالم ظهور یافته است و این موقعیت جدید منجر به شکل گیری جهان سیاسی- اجتماعی مدرن شده است. اما انسان شناسی در جهان سنت و به ویژه سنت فلسفه اسلامی معنا و جایگاهی کاملاً متفاوت داشته و در طول تاریخ فلسفه اسلامی، تحولات مفهومی ژرفی را پشت سر گذاشته است. این پژوهش درصدد است با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، ضمن بررسی این تحولات مفهومیِ انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی، به ویژه به تعینات سیاسی- اجتماعی این انسان شناسی های گوناگون بپردازد. در این پژوهش نشان داده می شود که انسان شناسی که در ابتدا در فلسفه فارابی کاملاً متأثر از اندیشه ی یونانی براساس تبعیت از مدینه (یا حیات اجتماعی در اندیشه فارابی) تعریف می شد، در اثر تحولات فلسفه اسلامی و به ویژه تحت تأثیر اندیشه عرفانی، معنایی کاملاً متفاوت در قالب انسان به مثابه محور قوس صعود و نزول و عالم اکبر به خود می گیرد و در نهایت در فلسفه ملاصدرا صورت پخت و فعلیت یافته خود را می یابد، که در آن با توجه به جایگاه عرفانی انسان و نحوه ی تجرد منحصربه فرد آن، در حوزه اندیشه سیاسی اجتماعی این حکم متعین می شود که باید همان گونه که عالم ظاهر در انقیاد و تبعیت از عالم باطن است، اندیشه سیاسی-اجتماعی نیز به مثابه امر جزئی که با تغییر شرایط و اقتضائات تاریخی کاملاً دگرگون می شود، باید در ذیل شریعت نبوی به مثابه امر کلی تعریف و اندراج گردد.
شکست و موفقیت در سیاست خارجی: روایت پژوهی برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: سیاست خارجی مانند هر سازه اجتماعی دیگری قابل ارزیابی است. یکی از روش های ارزیابی سیاست خارجی، تحلیل شکست و موفقیت آن در رسیدن به اهداف موردنظر است. اما نکته چالش برانگیز این است که درک مشترکی از معنای موفقیت یا شکست در حوزه سیاست خارجی وجود ندارد؛ چرا که افراد در بسترهای ادراکی مختلف، روایت های متفاوتی از موفقیت یا شکست سیاست خارجی ارائه می کنند. علی رغم گذشت چندین سال از انعقاد برجام همچنان این بحث در ایران مطرح است که آیا این توافق، مصداق شکست در سیاست خارجی ایران است و بنابراین باید مانع از تکرار آن شد یا برعکس، نمونه موفقی از سیاست خارجی است که باید برای احیای تلاش کرد. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که روایت های مختلف از برجام به عنوان یکی از نقاط عطف مهم سیاست خارجی ایران کدام ها هستند و از چه عناصر روایی تشکیل شده اند؟روش هادر گام اول، تحلیل کیفی متون شامل مواضع مقامات رسمی و نیمه رسمی درباره برجام نشان داد که می توان سه روایت موفقیت، شکست و روایت میانی درباره برجام را از یکدیگر تفکیک کرد. در گام دوم، عناصر ساختاری این روایت ها یعنی نحوه صحنه آرایی، شخصیت پردازی و پیرنگ سازی بر اساس روش تحلیل روایت اپرمن و اسپنسر مورد تحلیل قرار گرفتند. در این روش، صحنه آرایی به زمینه روایت می پردازد که شامل مناقشه بر سر گزینه های بدیل تصمیم گیری و تفاسیر از بستر تصمیم گیری برای درک صحنه است. شخصیت پردازی به معنای اطلاق برخی برچسب ها، ویژگی ها و قیاس های تاریخی به تصمیم گیران و پیوندزدن این افراد با افراد شناخته شده در راستای تحسین و تقبیح روایت های خاص است. پیرنگ سازی به معنای بررسی فرایند رویدادهاست که شامل قضاوت درباره دستیابی به اهداف، پیامدهای آنها و مشخص کردن مسئولیت این پیامدهاست. یافته ها: طرفداران روایت موفقیت، برجام را برطرف کننده سایه جنگ از کشور و نشانه بازگشت ایران به جامعه بین المللی (صحنه آرایی)، آن را با ملّی شدن صنعت نفت و محمد جواد ظریف را با محمد مصدق و امیرکبیر مقایسه می کنند و مخالفان را بی سواد و ناآشنا با جهان امروز می دانند (شخصیت پردازی). آنها به توفیق برجام در دستیابی به اهداف از جمله لغو قطعنامه های تحریمی شورا امنیت باور دارند (پیرنگ سازی). طرفداران روایت شکست، برجام را عامل خلع سلاح و ابزار فشار بر ایران روایت می کنند که به خاطر ساده لوحی محمد جواد ظریف در اعطای امتیازات نقد و گرفتن امتیازات نسیه، به قرارداد ترکمانچای دوم تبدیل شده و با دور زدن مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید (شخصیت پردازی). بنابراین برجام ناقض خطوط قرمز رهبری و ضد امنیت ملّی روایت می شود که به هدف اصلی خود در تأمین منافع ملّی ایران نرسید (پیرنگ سازی). طرفداران روایت میانه، اگرچه ابتدا برجام را به عنوان بازی برد برد تصویر می کردند، اما به تدریج این خط روایی را پی گرفتند که ایران می بایست امتیازات بیشتری از طرف مقابل می گرفت (صحنه آرایی). این روایت به این معنا میانه است که هم قیاس برجام با ترکمانچای را نفی می کند هم فتح الفتوح دانستن آنرا. همچنین به طور همزمان، تلاش های مذاکره کنندگان را تحسین می کند و برخی سهل انگاری های آنها را تقبیح (شخصیت پردازی). این روایت، نتایج برجام تا قبل از خروج آمریکا را قابل قبول و ارزشمند می داند؛ نتایجی که بعد از آن به کلّی از بین رفت (پیرنگ سازی).نتیجه گیری: اگرچه ابتدا روایت موفقیت توانست با ارائه داستانی معقول و قدرت گفتمانی مناسب در مناظرات برجامی، بر روایت شکست غلبه کند و روایت مقابل را فاقد ابتکار جایگزین نشان دهد، به تدریج روایت شکست با تکیه بر قدرت ساختاری خود توانست با بازنمایی برجام به عنوان قراردادی ناقص و خسارت بار، روایت میانه را با خود همراه کند و در نتیجه، روایت موفقیت را به حاشیه براند.
جنگ های شبکه ای و بازدارندگی: مطالعه موردی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰ (پیاپی ۸۰)
175 - 212
حوزههای تخصصی:
تحول جنگ ها و شکل گیری گونه ای جدید از آن با عنوان جنگ های شبکه ای و نحوه بازدارندگی در برابر آن، تبدیل به دغدغه ای اساسی در میان کشورها شده است، اما ادبیات روابط بین الملل نسبت به این وضعیت پاسخگو نبوده یا پاسخ مناسبی ارائه نداده است. پرسش این است که بازدارندگی در برابر جنگ های شبکه ای چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به پرسش اصلی، فرضیه مقاله این که بازدارندگی شبکه ای با تمرکز بر معادله قدرت متمرکز تهدید، با عنوان بازدارندگی شبکه ای تمرکزگرا، ابزاری کارآمد در برابر جنگ های شبکه ای محسوب می شود. برای بررسی این فرضیه از روش ابداکشن در قالب نظریه پیچیدگی آشوب بهره گرفته می شود. در این پژوهش، رفتار سیستم بین الملل در قالب سیستم های انطباقی پیچیده باز گفت می شود و با توجه به تغییر شکل نظم به نظم شاخه ای و دگرگونی های ایجاد شده به تبع آن، بازدارندگی شبکه ای تمرکزگرا به عنوان نمونه ای نوآورانه از موج ششم بازدارندگی مدل سازی می شود و کارآمدی آن در وضعیت کنونی جمهوری اسلامی ایران در شبکه منطقه ای غرب آسیا مورد بررسی قرار می گیرد.
بنیان های ژئوپلیتیکی رقابت ایالات متحده آمریکا و چین در آسیا-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
53 - 81
حوزههای تخصصی:
رشد سریع اقتصادی چین در پرتو به کارگیری یک استراتژی کارآمد ملی باعث شده است که چین به طور متوسط هر هشت سال یک بار تولید ناخالص داخلی خود را دوبرابر کند. چین به بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده تبدیل شده است. بزرگترین منبع واردات و سومین بازار صادراتی ایالات متحده است. ظهور چین در دو دهه گذشته، چشم انداز سیاست جهانی را بازسازی کرده است. تنش فزاینده بین ایالات متحده و چین با توجه به این واقعیت که ایالات متحده و چین هم از نظر ژئوپلیتیکی و هم از نظر ایدئولوژیک با یکدیگر در حال هستند، یادآور رقابتهای آمریکا با شوروی سابق در دوران موسوم به جنگ سرد است. نظر به اهمیت آسیا – پاسیفیک در کلان روندهای ژئوپلیتیکی این مقاله در صدد است باروش توصییفی و تحلیلی و استفاده از منابع در دسترس، بنیان های ژئوپلیتیکی رقابت ایالات متحده آمریکا و چین در آسیا-پاسیفیک بپردازد. یافته ها نشان می دهد ایالات متحده و متحدان خود در جبهه ژئواستراتژیک بحری سعی در ایجاد محدودیت و چالش برای چین به عنوان یک قدرت بری تاثیرگذار بر فرآیندهای منطقه ای و جهانی هستند. چین که خود را در محاصره متحدان آمریکا می بیند سعی دارد با بکارگیری استراتژیهای ژئوپلیتیکی متفاوت زنجیره متحدان آمریکا در اطراف خود را گسسته و با ورود به مناطق مختلف جهان، آمریکا و متحدان غربی آن را به چالش بکشد.
اصول فهم و حل مسأله در سیاستگذاری عمومی با تأکید بر نهج البلاغه
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
321 - 303
حوزههای تخصصی:
در دانش سیاستگذاری مسأله عبارت است از یک موضوع مشکوک یا دشوار که فهم یا انجام یا مقابله با آن دشوار است و نیاز به راه حل دارد و حل مسأله به معنای توانایی تجزیه و تحلیل منطقی و عقلانی مسأله، شناسایی چالش ها و ارائه راه حل های موثر است؛ راه حل هایی که به سیاستگذار کمک می کند تا از پیچیدگی های فرایند سیاست گذاری و تصمیم سازی عبور نموده و تصمیمات آگاهانه بگیرد و نیز بتواند به طور فعال مسائل و مشکلات احتمالی آینده را پیش بینی و برای پیشگیری یا کاهش اثرات آن اقدام نماید. هدف پژوهش حاضر تبیین اصول حاکم بر فهم و حل مسأله در سیاستگذاری عمومی با تأکید بر منظومه فکری و اندیشه ای امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که با توجه به اصول و آموزه های مستخرج از کتاب شریف نهج البلاغه، فهم و حل مسأله در فرایند سیاستگذاری عمومی بیش از هر چیزی نیازمند توجه به اصولی همچون اصل پرهیز از ساده نگری، پرهیز از نگاه صفر و یکی؛ پیچیده بودن مسائل اجتماعی؛تدریج؛ اقناع افکار عمومی، پرهیز از آمریت؛ پیگیری آرمانها در عین دیدن واقعیت ها، روشن شدن تمام زوایای مسأله، غلبه بر هیجانات و پرهیز از لجاجت می باشد.
خشونت علیه زنان از منظر آیت الله العظمی سید علی خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
97 - 119
حوزههای تخصصی:
از دیرباز خشونت علیه زنان در جوامع انسانی مطرح بوده و با گذشت زمان این پدیده اجتماعی نه تنها رفع نشده بلکه در بعضی جوامع تشدید شده است. امروزه در دنیای مدرن بعضی از اشکال این پدیده تغییر کرده و ابعاد جدیدی از آن شناسایی شده است. لذا پژوهش حاضر با بهره گیری از تکنیک های کتابخانه ای و با رویکرد تبیینی و استفاده از روش توصیفی تحلیلی، بر مبنای دیدگاه ها و نظرات آیت الله العظمی خامنه ای (مدظله العالی) به بررسی پدیده خشونت علیه زنان پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که خشونت علیه زنان در طول تاریخ و در جوامع بشری در حوزه های خصوصی و خانوادگی و محیط های عمومی، به اشکال سخت و نرم و انواع مختلفی همچون خشونت روانی، جسمی، جنسی، قومی، اقتصادی و سیاسی وجود داشته است که خود می تواند ناشی از عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و حامل پیامدهایی چون تأثیرات منفی بر همسر و فرزندان در محیط خانواده و زمینه ساز مشکلات فراوانی از جمله عدم امنیت اجتماعی، تحلیل انرژی های مثبت جامعه و ایجاد نیروی انسانی ضعیف و ناتوان در محیط جامعه باشد. نتیجه نهایی حاکی از این است که در بین نگاه های مطرح در مسئله زنان (رویکرد روشنفکر مآبانه، رویکرد متحجرانه و رویکرد اعتدالی)، تنها نگاه اعتدالی است که می تواند زن را در جایگاه واقعی خود قرار دهد و رویکردهای روشنفکر مآبانه و متحجرانه منجر به خشونت های فراوانی علیه زنان می گردند.
حکمرانی و صیانت از ذهن جامعه در عصر فضای مجازی و کلان داده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
117 - 85
حوزههای تخصصی:
حکمرانی در عصر فضای مجازی به یکی از چالش های اصلی کشورها تبدیل شده است. معطوف به دغدغه نجات فرهنگ ایرانی-اسلامی در مقابله با تهاجم فرهنگی غرب با تأکید بر این پیش فرض که عمده آسیب های حکمرانی در بخش های مختلف جامعه متاثر از فرهنگ حاکم بر ذهن مسئولین و مردم است، این پژوهش با روش کیفی-توصیفی و گردآوری کتابخانه ای در جستجوی پاسخ به دو سوال اساسی است که اولاً چرا حکمرانی و صیانت از ذهن جامعه در عصر فضای مجازی یک امر لازم و ضروری است؟ ثانیاً امکان حکمرانی همراه با صیانت از ذهن جامعه در عصر فضای مجازی، چگونه تحقق خواهد یافت؟ ادبیات نظری پژوهش با توجه به اهمیت صیانت از ذهن جامعه در فضای مجازی، محدود به واکاوی و تبیین مؤلفه های مبنایی مرتبط با تحولات عرصه فضای مجازی از جمله رصد تحولات فناورانه در حوزه ارتباطات دیجیتال، شکل گیری دوران پساحقیقت و ظهور پدیده ای با عنوان ناآرامی های اجتماعی، و نیز تحولات معرفت شناسی و نگرش پست مدرنیسم در رابطه با مفهوم عقلانیت عام و محدود است؛ تا از طریق این بینش مبنایی، فرصتی برای تأمل و توجه جدی تر حکمرانان و سیاستمداران راهبردی در طراحی سیاست ها و مداخلاتی که منجر به نتایج بهتر برای حکمرانی بر افراد و آحاد جامعه به مثابه یک کل می شود، ایجاد گردد.