زهره پوستین چی

زهره پوستین چی

مدرک تحصیلی: دانشیار روابط بینالملل، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

تاثیر چند جانبه گرایی تاکتیکی بر جهت گیری و نقش ملی ایران در جنوب غرب آسیا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جنوب غرب آسیا چندجانبه گرایی تاکتیکی کمربند شکننده امنیت سازی منطقه آشوب زده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۵
در سال های قرن 21 زمینه برای تغییرات ژئوپلیتیکی در جنوب غرب آسیا به وجود آمد. هرگونه جابه جایی در موازنه قدرت تأثیر خود را در سیاست منطقه ای و الگوی راهبردی کشورها به جا می گذارد. ایران از راهبرد چندجانبه گرایی و سیاست همسایگی برای نقش یابی موثر در جنوب غربی آسیا بهره گرفت. علت اصلی بهره گیری از چنین انگاره ای را می توان ماهیت بحران ساز و پرمخاطره محیط منطقه ای ایران دانست. «سائول کوهن» مفهوم «کمربند شکننده» را در تبیین ویژگی های ساختاری غرب آسیا به کار گرفت. کوهن بر واقعیت های ژئوپلیتیکی تأکید داشت. در چنین شرایطی مهمترین مسئله کشورها از جمله ایران آن است که از چه سازوکارهایی برای امنیت سازی منطقه ای بهره می گیرند؟ ایران منطقه ای نیازمند همکاری های ژئوپلیتیکی، اقتصادی، تاکتیکی و راهبردی با کشورهای منطقه ای است. نقش یابی امنیتی ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا و خاورمیانه در شرایطی حاصل می شود که درک دقیقی نسبت به شکل بندی قدرت در سطح منطقه ای و سیاست بین الملل داشته باشد. مفروض مقاله آن است که جنوب غرب آسیا در زمره حوزه های ژئوپلیتیکی آشوب زده بوده و امنیت سازی نیازمند پیچیدگی های مبتنی بر کاربرد قدرت، انعطاف تاکتیکی، همکاری های منطقه ای و مشارکت سازنده خواهد بود. پرسش اصلی مقاله آن است که «ایران در فضای کمربند شکننده جنوب غرب آسیا، از چه راهبرد منطقه ای برای امنیت سازی می بایست استفاده نماید؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «راهبرد ایران برای امنیت سازی در محیط بحرانی و آشوب زده می بایست مبتنی بر نشانه هایی از چندجانبه گرایی و همکاری سازنده با کشورهای منطقه ای باشد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «کمربنده شکننده سائول کوهن» استفاده خواهد شد. در تنطیم مقاله از «روش تحلیل داده ها» استفاده خواهد شد.
۲.

بررسی رابطه تعارض های هویتی و زیست سیاسی زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعارض هویتی جامعه پذیری سیاسی ساختار عاملیت زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه تعارض های هویتی و زیست سیاسی زنان طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع مطالعات مقطعی، پهنانگر، توصیفی و کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان ساکن استان های تهران، کردستان، لرستان، ایلام، فارس، سیستان و بلوچستان، خراسان و مرکزی است که براساس سطح توسعه یافتگی و امکانات محقق انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. برای انتخاب نمونه ها از شیوه ترکیبی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی ساده و برای تحلیل داده ها از ضرایب همبستگی، تحلیل مسیر و رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که 47 درصد از زنان موردمطالعه تعارض هویت فردی را در حد زیادی تجربه کرده اند؛  میزان جامعه پذیری سیاسی کل زنان با میانگین 1.15 پایین تر از حد متوسط بوده است.  همچنین یافته ها حاکی از آن است زنانی که دچار تعارض های هویتی هستند از نظر جامعه پذیری سیاسی نسبت به زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند؛ وضعیت متفاوتی دارند و میزان جامعه پذیری سیاسی در زنانی که تعارض های هویتی را تجربه نکرده اند بیشتر است. بیشترین میانگین تعارض هویتی در استان های ایلام (2.36) و لرستان (2.29) و کمترین تعارض هویتی در استان های تهران (1.6) و خراسان (1.14) مشاهده شد.  نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر نشان داد؛ تعارض های هویت فردی بیشترین تأثیر را بر عدم جامعه پذیری سیاسی زنان دارند. استنباط مقاله این است؛ زنان در کشمکش میان ساختارهای هویتیِ سنتی و خواست های مدرن و عاملیت گرایی سیاسی قرار گرفته اند. به عبارت دیگر می توان گفت جامعه ایران امروز با پدیدهِ «زیست سیاسی متعارض زنانه» مواجه است و همچنان چالش ها و سردرگمی ها در حوزه زنان به دلیل تداوم چنین تناقض هایی، پابرجا مانده و بحران های سیاسی و اجتماعی را نیز در پی داشته است.
۳.

اسرائیل؛ استقلال خواهی کردستان عراق و تهدیدات آن برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
داشتن کشوری مستقل، یکی از آرزوهای اقلیم کردستان عراق است که علی رغم مخالفت کشورهای همسایه اقلیم و دولت مرکزی عراق، همواره با حمایت گسترده اسرائیل همراه بوده است. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری داده ها، و بهره برداری از گزاره های نظریه واقع گرایی تدافعی با تاکید بر موازنه تهدید، دریابد نقش اسرائیل در استقلال خواهی کردستان عراق چه می باشد و این عامل چه تاثیری بر امنیت ملی ایران دارد؟ نتایج حاصل، حاکی از آن است که برای اسرائیل حمایت گسترده از تمایلات استقلال خواهانه کردستان عراق در چارچوب استرتژی اتحاد پیرامونی بن گوریون، همواره اصلی مهم در راهبرد سیاست خارجی این رژیم برای مشروعیت-بخشی به موجودیت خود و خروج از انزوا در منطقه و تثبیت اتحاد با موجودیتی غیر عرب و هم مرز با ایران بوده است. با توجه به اینکه امنیت ملی ایران تابعی از مجموعه تحولات داخلی و تحرکات حادث در محیط امنیتی پیرامونی آن است، لذا پیشبرد تمایلات استقلال خواهانه اقلیم کردستان عراق با حمایت اسرائیل، پیامدهای متعددی برای ایران به دنبال خواهد داشت که از مهم ترین آن می توان به ایجاد مطالبات جدید در میان کردهای ایران، گسترش اختلافات قومی و فرقه ای، نگرانی از شکل گیری کردستان بزرگ، تشدید اقدام های کنترلی اسرائیل بر علیه ایران و ایجاد بازدارندگی در مقابل حضور و نفوذ ایران در منطقه و تهدید یکپارچگی و انسجام ایران اشاره نمود.
۵.

شیوه های نوین تقابل میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در فضای سایبر (2010-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذکر تحول و تبدل صفت فرق فنا بقا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
امروزه بستر ارتباطی اینترنت و فضای سایبر، ماهیت تعامل میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا را دگرگون نموده و شیوه های نوینی از کنش و واکنش در روابط آنها را به ارمغان آورده است. هدف از این پژوهش این است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی جهت آزمون فرضیه و روش کتابخانه ای و فیش برداری برای گردآوری داده ها و اطلاعات، در کنار بکارگیری از گزاره های نظریه قدرت اجبار، به این سوال پاسخ دهد که شیوه های نوین تقابل میان ایران و آمریکا در فضای سایبر چه می-باشد؟ نتایج حاصل از این پژوهش به این مورد اشاره می کند که تفاوت رویکردهای آمریکا و ایران در خصوص مسائل منطقه ای و حل نشدن مشکلات فی مابین و افزایش تحریم های بین المللی علیه ایران و از همه مهم تر، خروج آمریکا از توافق برجام و ترور فرمانده سپاه قدس ایران باعث شده است تا عرصه سایبر بیش از پیش به یکی از عرصه های برجسته برای تقابل میان این دو کشور تبدیل شود. به طوری که هر یک با توجه به سطح توانمندی و مقدورات خود در حوزه فناوری های سایبری و بکارگیری انواع روش ها و ابزارها به نحوی از این توانمندی به عنوان ابزار اعمال قدرت و اجبار بر علیه دیگری و تحمیل اراده خود بهره برداری نموده اند، تا بتوانند طرف مقابل را به تغییر رفتار و مواضع و یا پذیرش خواسته های خود مجبور نماید.
۶.

قابلیت تحلیلی نظریه ی ساختاری و نهادی برای تحلیل کنش گری ایران در دو رخداد «ملی شدن صنعت نفت» و «برجام»(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: برجام ملی شدن صنعت نفت نظریه ی ساختاری روابط بین الملل نظریه ی نهادی روابط بین الملل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۴۷
پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که قابلیت تحلیلی نظریه ی ساختاری نهادی روابط بین الملل در چگونگی تبیین و تحلیل کنش گری ایران در دو رخداد «ملی شدن صنعت نفت» و «برجام» چگونه است؟ فرضیه این است که اعتماد به تاکید این نظریه بر عقلانیت راهبردی و اجماع قدرت های بزرگ، منجر به «کودتای 28 مرداد» در سال 1332 و «خروج ترامپ از برجام» در سال 2018 شد. روش پژوهش، روش تحلیل محتوا است؛ نتایج نشان می دهند اگرچه دو تجربه ی «ملی شدن صنعت نفت» و «برجام» انعکاس دهنده ی تجارب ناموفق روابط خارجی ایران با قدرت های بزرگ هستند، اما آینده ی امنیت ملی کشور ارتباط مستقیمی با ارتقای قابلیت تئوریک روابط بین الملل کارگزاران و دیپلمات های ایرانی دارد. نادیده گرفتن قواعد ساختاری، نهادی و فرآیندی روابط بین الملل می تواند چالش های امنیتی جدیدی به وجود آورد. واقعیت های تاریخی بیان گر این هستند که امکان تکرار این حوادث و تحولات در آینده وجود دارد، مگر آن که به درک دقیق تری از قواعد کنش ساختاری بازیگران در روابط خارجی برسیم.
۷.

بررسی روابط سیاسی – امنیتی جمهوری آذربایجان و اسرائیل و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (از سال 2011 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روابط سیاسی روابط امنیتی موازنه تهدید امنیت امنیت ملی روابط خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۸
اسرائیل، در دکترین سیاست خارجی خود اهمیتی زیادی برای آسیای مرکزی و قفقاز قائل شده است. در بین این کشورها، جمهوری آذربایجان به نسبت دیگر کشورها از اهمیت بیشتری برای اسرائیل برخوردار است. با توجه به این امر، سوال اصلی این گونه مطرح شده است که روابط خارجی اسرائیل با جمهوری آذربایجان در بعد سیاسی و امنیتی چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در طی سالهای 2011 تا 2020 داشته است؟ با توجه به سوال اصلی، این فرضیه مطرح شده است که مبنای اصلی همکاری های اسرائیل با جمهوری آذربایجان در بعد سیاسی و امنیتی در طی سالهای 2011 تا 2020 گسترش روابط با این کشور در جهت کنش در پیرامون خواهد بود که این امر، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را دچار تهدید کرده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که روابط اسرائیل با جمهوری آذربایجان از سال 2011 تا 2020 در بعد سیاسی به واسطه ی ایجاد پایگاههای جاسوسی و تهدیدهای اطلاعاتی برای جمهوری اسلامی ایران و کاهش نفوذ ایران در منطقه و در بعد نظامی و امنیتی، به واسطه تقویت مناسبات نظامی و امنیتی امنیت ملی کشور را با تهدید اساسی مواجه ساخته است. نوع روش تحقیق در این رساله، توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است که سعی می شود با استفاده از نظریات موازنه تهدید استیفن والت به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شود.
۸.

نقش مولفه های فرهنگی – اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران (از سال 2011 تا 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولفه های فرهنگی و اجتماعی اسرائیل آذربایجان قزاقستان ترکمنستان جمهوری اسلامی ایران امنیت ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۸
در این مقاله به بررسی تاثیر مولفه های فرهنگی – اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از سال 2011 تا 2020 پرداخته می شود. اسرائیل در سیاست خارجی خود با آگاهی از اینکه فرهنگ و مسائل اجتماعی به عنوان قدرت نرم مطرح هستند، سعی داشته است تا نقش مهمی را برای این مولفه قائل شود. در این بین، آسیای مرکزی و قفقاز و به خصوص کشورهایی مانند آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان کانون اصلی و اساسی سیاست خارجی اصلی را در بعد فرهنگی و اجتماعی شکل می دهد. با توجه به این امر، سوال اصلی مقاله این است مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان از سال 2011 تا 2020 چه تاثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شده است که مولفه های فرهنگی و اجتماعی در روابط اسرائیل با آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان به واسطه ی تلاش در جهت جدایی هنجاری - فرهنگی، زمینه ساز تهدید امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد اسرائیل از سال 2011 تا 2020 نقش مهمی را برای فرهنگ و مسائل اجتماعی قائل شده و اصلی ترین مولفه ی این کشور در جهت نفوذ فرهنگی و اجتماعی استفاده از یهودیان مقیم در کشورهای مذکور می باشد کهخ سعی دارد با استفاده از این ظرفیت، امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند. نوع روش تحقیق در این مقاله توصیفی – تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای است.
۹.

منطقه گرایی جدید و الگوی امنیت سازی ترامپ در آسیای جنوب غربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطقه گرایی جدید موازنه فراساحلی مؤلفه های هویتی موازنه نامتقارن مدیریت بحران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۴۰۳
منطقه گرایی جدید در سند امنیت ملی دونالد ترامپ طراحی شده است. محور اصلی منطقه گرایی جدید امنیت سازی براساس الگوهای «منازعه نیابتی» شکل گرفته است. مفهوم «موازنه فراساحلی» محور اصلی سیاست امنیتی دونالد ترامپ در محیط منطقه ای است. در سند امنیت ملی دونالد ترامپ، خاورمیانه عربی و آسیای جنوب غربی در مقایسه با سایر حوزه های منطقه ای همانند نیمکره غربی، آسیای شرقی و اروپا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. دونالد ترامپ همچنین توانسته است که زمینه برای افزایش همکاری های راهبردی امریکا با روسیه و چین را امکانپذیر سازد. در چنین فرایندی میزان همکاری های اقتصادی و راهبردی ایالات متحده با قدرت های بزرگ براساس الگوهای رقابتی و معادله قدرت هماهنگ می شود. پرسش اصلی مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «منطقه گرایی جدید امریکا براساس چه نشانه هایی شکل گرفته و چه پیامد امنیتی در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل بجا می گذارد؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «منطقه-گرایی جدید امریکا در آسیا جنوب غربی و خاورمیانه عربی مبتنی بر موازنه فراساحلی بوده و این امر به گونه ای اجتناب ناپذیر منجر به تداوم منازعات نامتقارن و نیابتی در محیط امنیتی خاورمیانه خواهد شد.» در تنظیم این مقاله از رهیافت ساختار و هویت «باری بوزان» استفاده می شود. دونالد ترامپ تلاش دارد تا منطقه گرایی جدید را براساس مؤلفه های ساختاری سازماندهی کند. در چنین فرایندی زمینه برای افزایش همکاری های اقتصادی و راهبردی بین امریکا، روسیه و چین ایجاد می شود. محور اصلی تعارض امنیتی دونالد ترامپ را موضوعات و بازیگران منطقه ای و فروملی تشکیل می دهد.
۱۰.

چندجانبه گرایی تهاجمی ترامپ در کنش راهبردی ناتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۱
چندجانبه گرایی راهبردی آمریکا در دوران باراک اوباما براساس ضرورت های ائتلاف منطقه ای و بین المللی شکل گرفته بود. به قدرت رسیدن ترامپ، منجر به تغییر در الگوهای تاکتیکی ایالات متحده با بازیگران منطقه ای همانند اتحادیه اروپا و پیمان آتلانتیک شمالی شده است. ترامپ تلاش دارد تا از سازوکارهای مربوط به «چندجانبه گرایی تهاجمی» در حوزه فعالیت های پیمان آتلانتیک شمالی استفاده نماید. چندجانبه گرایی تهاجمی دارای این ویژگی است که نهادهای راهبردی گذشته حفظ شده، اما از سازوکارهایی استفاده می شود که مبتنی بر نقش محوری ایالات متحده خواهد بود. چنین فرآیندی به منزله مشارکت کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی در فضای کنش تهاجمی برای مقابله با «تهدیدات نوظهور» محسوب می شود. تهدیدات نوظهور ناتو از یک سو مبتنی بر نیروهای آشوب ساز به ویژه داعش خواهد بود. از سوی دیگر، ساختار جدید ناتو در سال 2016 مبتنی بر «سازماندهی نیروهای واکنش سریع» بوده است. پرسش اصلی مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: «راهبرد ناتو در دوران ریاست جمهوری ترامپ دارای چه ویژگی های کنش تاکتیکی و راهبردی خواهد بود؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که: «ناتو در انجام مأموریت های راهبردی خود ناچار است تا از سازوکارهای مربوط به اقدامات اطمینان ساز، ارتقاء قابلیت ها و پاسخگویی برای مقابله با تهدیدات استفاده نماید.». در تبیین مسئله مقاله از «رهیافت نئورئالیسم تهاجمی» استفاده شده است. 
۱۱.

نشانه های کنش هستی شناسانه سیاست امنیتی اسرائیل در منازعات منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۷
هستی شناسی تفکر امنیتی اسرائیل تابعی از ضرورت های ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی آن کشور محسوب می شود. گتوهای صهیونیستی در قرن 18 و 19 از انگیزه قابل توجهی برای سازماندهی گروه های یهودی پراکنده در کشورهای مختلف برخوردار بودند. ادبیات چنین مجموعه ای براساس رهیافت های تلمودی سازماندهی شده است. به این ترتیب، امنیت را می توان به عنوان هسته اصلی تفکر راهبردی گروه های صهیونیستی در اسرائیل و سایر مناطق جهان دانست. با توجه به نشانه شناسی تفکر امنیتی در اسرائیل، می توان سوال اصلی مقاله را در این ارتباط تبیین نمود که: «زیربنای تفکر امنیتی اسرائیل بر اساس چه نشانه های هستی شناسانه شکل گرفته و دارای چه کارکردی می باشد؟» فرضیه مقاله بر این موضوع تأکید دارد که: «دولت پادگانی برای مقابله با تهدیدات دائمی نشانه های اصلی تفکر امنیتی اسرائیل را شکل می دهد.» در این مقاله، دولت پادگانی به عنوان متغیر مستقل مورد سنجش قرار می گیرد، در حالی که، هستی شناسی امنیت گتویی را می توان متغیر وابسته دانست. چارچوب نظری مقاله براساس ترکیبی از رهیافت سازه انگاری و مکتب انتقادی تنظیم گردیده است. چنین رهیافت هایی بر نقش مولفه های هویتی تاکید دارد. از سوی دیگر، می توان این موضوع را مطرح کرد که رهیافت سازه انگارانه بیش از آنکه دارای نشانه های معرفت شناسی باشد، براساس شاخص های ذات گرایانه و هستی شناسانه شکل گرفته است. علت اصلی بهره گیری از رهیافت سازه انگاری را می توان پیوند شاخص های هویتی و قالب های ادراکی در سیاست امنیتی اسرائیل دانست. 
۱۲.

Rebalancing of Iran’s Regional Role in U.S Policy(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: conflict Security arrangement Offshore Balancing Regional Rebalancing Containment

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۳۴۹
Rebalancing of Power is one of the most important subjects for international and national security in U.S policy toward Iran and other regional actors. President Trump attempts to change U.S regional policy based on offshore balancing in Persian Gulf and Middle East. This approach concentrated on promotes U.S national interest. Trump’s policy will effect on regional structure of international politics. Barak Obama policy toward Iran concentrated on negotiation and engagement process for promote Iran’s position in regional and international politics. Obama foreign policy team argues that politics and international relations depended on Iran’s role in regional balancing of power. Geopolitical approaches emphasized on Trump interaction of geography and strategy. Trump’s team argues that defense and security policy depended on how U.S policy and regional countries collaborates their goals and interests. Trump’s foreign policy team has systematically tried, significant rapprochement among the Persian Gulf states on the issue of security almost impossible. For these reasons, a collective regionally crafted security arrangement that includes littoral states on Iran.
۱۳.

هنجارهای راهبردی و فرآیند سازماندهی امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۷۲
هنجارهای امنیتی بخش اجتناب ناپذیری از فرآیند نهادگرایی و گسترش رژیم های بین المللی در نظام جهانی محسوب می شود. کشورهایی که از قابلیت لازم برای اثرگذاری در محیط منطقه ای و بین المللی برخوردارند، عموماً تلاش می کنند تا اهداف راهبردی خود را از طریق هنجارهای امنیتی، خلع سلاح و کنترل تسلیحات پیگیری کنند. این امر بیانگر آن است که جهانی شدن می تواند فرایندهای سیاسی، اقتصاد و راهبردی یکسان و اثرگذار در نظام جهانی را ایجاد کند. روندهای یکپارچه سازی قدرت در سیاست جهانی از طریق ایجاد همبستگی بین هنجارهای امنیتی امکان پذیر است. در این فرآیند، یکی از شاخص های اصلی جهانی شدن را باید تنوع بازیگرانی دانست که اهداف مشترکی را پیگیری می کنند. در چنین فرایندی لازم است تا نشانه هایی از همبستگی هنجاری بین بازیگران ایجاد شود. همبستگی هنجاری مربوط به شرایطی است که زمینه های لازم برای تغییر مسالمت آمیز هنجارها به وجود آید. بیان چنین مفهومی به معنای آن است که اولاً هنجارهای امنیتی همبسته بین بازیگران منطقه ای و بین المللی ایجاد شود؛ ثانیاً فرایند تغییر معادله امنیتی با نگرش هنجاری، ماهیت مسالمت آمیز داشته باشد. براساس نگرش بارنت، همبستگی هنجاری در شرایطی ایجاد می شود که دولت ها بتوانند در مجموعه ای از مناسبات اجتماعی درگیر شوند که در قالب مولفه های معطوف به «همبود شناخت» سازماندهی می شود. این امر بیانگر آن است که گاهی همبود دولت ها روابط مسالمت آمیز ایجاد می کند و گاهی به تضادهای راهبردی منجر می شود. در این مقاله تلاش می شود تا روندهای امنیت سازی در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل براساس نظریه هنجاری تبیین شود. پرسش اصلی مقاله بر این است که «هنجارهای بین المللی چه تاثیری بر فرآیند امنیت سازی در امنیت جهانی دارند؟» فرضیه مقاله این است که: «بازیگران و نهادهای جهانی از طریق هنجارهای مشترک و «مجموعه امنیتی» قادر به سازماندهی روندهای امنیت جهانی هستند.»
۱۴.

الگوی مدیریت بحران درپرتو گسل های هویتی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۷۹
الگوی مدیریت بحران در سال های پس از جنگ سرد با تغییرات بنیادین روبه رو شده است. نیروهای اجتماعی به گونه ای تدریجی وارد عرصه رقابت های راهبردی شده اند. معادله قدرت و امنیت بیش از گذشته از حوزه کنش بازیگران فرادست در سیاست جهانی خارج شده است. در این مقاله رقابت بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ در بحران سوریه مورد بررسی قرار گرفته است. ضرورت های مدیریت بحران در عصر ظهور نیروهای هویتی نیازمند درک قابلیت نیروهایی است که ماهیت اجتماعی داشته اما در فرآیندهای سیاسی منطقه ای نیروی تاثیرگذار محسوب می شوند. در این مقاله، چگونگی کنترل بحران سوریه از طریق سازوکارهای جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. توجه به مولفه های اجتماعی می تواند زمینه های کنترل نیروهایی را به وجود آورد که در بطن بحران سوریه نقش موثری را ایفاء می کنند.
۱۵.

انقلاب اسلامی ایران و برسازی هنجارسیاسی مقاومت در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هویت ایستارگرایی هنجارسازی قدرت مقاومت شالوده شکنی جهاد ام القری دارالاسلام دارالکفر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۵۲
یکی از موضوعات اصلی اسلام سیاسی تاثیرگذاری بر فرهنگ سیاسی، ساختار سیاسی و سیاست بین الملل است. این مسئله نشان می دهد که شکل جدیدی از هنجارهای اجتماعی ظهور می کند و آثار خود را بر موضوعاتی مانند سیاست بین الملل به جا می گذارد. چنین نشانه هایی قبل از دهه 1970 مشاهده نمی شد. انقلاب اسلامی ایران نقطه آغازین تحول در سازوکارهای اسلام سیاسی برای تاثیرگذاری بر فرایندهای روابط بین الملل بوده است. اگرچه اسلام سیاسی در دهه 1970 نشانه های فرهنگی، هنجاری و ایستاری داشته، اما چنین فرایندی تاثیر خود را بر حوزه تعامل کشورها و سایر بازیگران در سیاست بین الملل به جا گذاشته است. شکل گیری جنگ عراق علیه ایران را می توان نقطه آغاز دیگری برای اثربخشی هنجارهای اسلامی در روابط بین الملل دانست. اگر اصلی ترین موضوع روابط بین الملل جنگ و صلح باشد، هنجارهای سیاسی شیعه در دوران دفاع مقدس آثار خود را بر چگونگی تعامل بازیگران در چنین فرایندی منعکس کرده است. کشورهای خاورمیانه بیش از سایر بازیگران در فرایند تعامل ایستار های هویتی ناشی از انقلاب اسلامی ایران و دفاع مقدس قرار گرفته اند. نشانه های سیاسی و هنجاری شیعه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیامدهای هنجاری و سیاسی گسترده تری در حوزه روابط بین الملل و محیط منطقه ای خاورمیانه داشته است. آنچه در سال 2006 به عنوان «هلال شیعی» نام برده شد، انعکاس گسترش هنجارهای سیاسی شیعه از جمله مقاومت در حوزه روابط بین الملل بوده است. چنین فرایند و نشانه هایی در جنبش بیداری اسلامی خاورمیانه در سال 2012 نیز دیده می شود.
۱۶.

زبان سیاسی مقاومت اسلامی در سیاست بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۰۲
هویت یابی اسلامی به عنوان واقعیت جدید سیاست بین الملل محسوب می شود. هویت زمانی شکل می گیرد که نشانه هایی از فرهنگ، گفتمان و ادبیات سیاسی تولید شود. زبان سیاسی مقاومت اسلامی را می توان انعکاس ظهور ادبیات اسلامی در روابط و سیاست بین الملل دانست. نکته ی قابل توجه آن است که شکل گیری انقلاب اسلامی ایران که به تعبیر میشل فوکو به عنوان اولین انقلاب پست مدرن محسوب می شود، کارآمدی روش شناسی پوزیتویستی در سیاست بین الملل را کاهش داد. از مقطع زمانی به بعد شاهد ظهور رهیافت های جدیدی می باشیم که به گونه ای مستقیم و غیرمستقیم از روش شناسی و رهیافت های نهفته ی انقلاب پست مدرنی ایران الهام گرفته اند. نظریه پردازانی همانند باری بوزان، ویوور، الکساندر ونت و کراتو کویل در صدد برآمدند تا رویکرد انتقادی به سیاست بین الملل را از اواسط دهه ی 1980 در دستور کار قرار دهند. افراد یاد شده، همانند هنجارهای انقلاب اسامی ایران که در اواخر دهه ی 1970 تبیین گردید، بر ضرورت کاربرد نشانه های هنجاری، ارزشی، ایستاری، فرهنگی و اجتماعی در سیاست بین الملل تاکید نمودند. اگر افراد یاد شده، در تبیین رهیافت های رقیب با آموزه های رئالیستی و پوزیتویستی، به الهام پذیری از زبان سیاسی مقاومت اسلامی اشاره ای ندارند، باید آن را در رویکرد شرق شناسانه ی مسلط در امریکا و جهان غرب دانست. رویکرد شرق شناسی بر نشانه هایی از برتری جهان غرب نسبت به کشورهای پیرامون تاکید دارد. رویکردی که مبتنی بر تحقیر از موضع فرادستی می باشد. در چنین فرهنگی، الهام پذیری از رهیافت های تولید شده در جهان سوم، ارتداد محسوب می شود. به همین دلیل است که علی رغم مشابهت رهیافت های ارائه شده در اواسط دهه ی 1980 از انقلاب اسلامی ایران، هیچ گونه استنادی به چنین آموزه هایی انجام نگرفته است. در این مقاله تلاش می شود تا نشانه شناسی هویت یابی اسلامی در قالب زبان سیاسی مقاومت در سیاست بین الملل ارائه شود. چنین نشانه هایی محور اصلی تحول در تحلیل نیروهای تاثیرگذار در سیاست منطقه ای و بین المللی محسوب می شود. محور اصلی مقاومت اسلامی را می توان در زمان پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس مورد توجه قرار داد. بنابراین زبان سیاسی مقاومت اسلامی در دهه ی 1980 از فراگیری و کارآمدی عملی بیشتری در برخورد با رهیافت های پوزیتویستی رئالیسم ساختارگرا و نمادهای عینی آن در سیاست بین الملل برخوردار بوده است.
۱۷.

قدرت نرم در گفتمان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵ تعداد دانلود : ۵۳
انقلاب اسلامی ایران، شکل جدیدی از معادله قدرت را در سیاست بین الملل ایجاد نمود. این امر براساس شاخص ها و نشانه های ایدئولوژیک و ساختار سیاسی جمهوری اسلامی سازماندهی شد. از سوی دیگر می توان بر این امر تاکید داشت که بسیاری از شاخص ها و نشانه های امنیت سازی در ایران واکنشی نسبت به تهدیدات بین المللی، منطقه ای و داخلی محسوب می شود. به این ترتیب گفتمان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از یک سو مربوط به شاخص ها و نشانه های ساختاری- ایدئولوژیک آن بوده و از سوی دیگر می توان آن را واکنشی نسبت به تهدیدات متنوع امنیتی علیه جمهوری اسلامی ایران دانست. در این مقاله تلاش می شود تا شاخص های مربوط به امنیت سازی از طریق «گفتمان مقاومت» مورد توجه قرار گیرد. این گفتمان یکی از شاخص های قدرت سازی در برابر تهدیدات تلقی می شود. از سوی دیگر می توان بر این امر تاکید داشت که گفتمان امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در برابر سطوح تهدیدات متنوع مبتنی بر بهره گیری از شاخص های قدرت نرم می باشد. گفتمان مقاومت نمادی از قدرت نرم در روند امنیت سازی و در مقابله با تهدیدات امنیتی محسوب می شود. از آنجایی که گفتمان امنیت ملی ایران ماهیت نامتقارن دارند، باید آن را در قالب «عدم تقارن فرهنگ محور» مورد ارزیابی قرار داد. این رهیافت توسط نظریه پردازنی همانند کیگان و هانتینگتون ارایه شده است. براساس این رهیافت هر کشور و نظام سیاسی برای خود تصویر ذهنی خاصی از تهدید و امنیت دارد که براساس شاخص های فرهنگی و هویتی آن کشور با تهدیدات مقابله می شود. این امر بر «تمایز کشورها» در رفتار امنیتی و استراتژیک تاکید دارد. در این مقاله تلاش می شود تا رابطه بین قدرت نرم و کنش عدم تقارن فرهنگ محور برای مقابله با تهدیدات در سیاست امنیتی ایران مورد توجه و تحلیل قرار گیرد
۱۸.

ابزارها و فرایندهای انقلابهای رنگی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انتخابات بحران افکار عمومی تحرک اجتماعی نقلاب رنگی ابزارهای رسانه ای پیام سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
موضوع انقلابهای رنگی از اواسط دهه 1990 با تغییر در ساختار نظام بین الملل و فروپاشی ساختار دوقطبی مورد توجه قرار گرفت و دستور کار جدیدی را در روابط بین المللی ایجاد کرد که ماهیت فرهنگی – اجتماعی داشت. چنین فرایندی بر اساس ابزارها و فرایندهای رسانه ای – فرهنگی انجام گرفت. در شرایطی که فضای اجتماعی بحرانی میشود یا نشانه هایی از توزیع مجدد قدرت در دستور کار قرار میگیرد، رسانه های بین المللی مبادرت به انتشار ادبیات، مفاهیم و نمادهای تهییجی کرده، زمینه های تغییر در فضای سیاسی کشورهای هدف را فراهم میآورند. بنابر این، انتخابات را میتوان به عنوان یکی از اصلیترین نقاط عطف انقلابهای رنگی در محیط بین الملل دانست که در تمامی آنها رقابت نخبگان سیاسی برای چگونگی اداره نظام سیاسی و توزیع قدرت وجود داشته است. بنابر این، انقلاب رنگی رابطه بین مداخله بین المللی قدرتهای بزرگ با تحولات سیاسی کشورهای دستخوش دگرگونی سیاسی محسوب میشود که مبتنی بر ابزارهای فرهنگی، رسانه ای، تحرک اجتماعی و ترغیب گروههای سیاسی به کنش فراقانونی است. در این مقاله تلاش شده تا فرایندهای انقلاب رنگی در کشورهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد.
۱۹.

گذار از کمربند شکننده: بازسازی امنیت همیارانه در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امنیت همیارانه رژیم های اعتمادساز دیپلماسی پیشگیرانه کمربند شکننده قواعد بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۳ تعداد دانلود : ۹۰۰
نشانه های ژئوپلیتیکی خلیج فارس در دوران بعد از جنگ سرد حاکی از این است که این منطقه دچار بی ثباتی و بحران امنیتی فزاینده ای شده است. جنگ دوم خلیج فارس (1991)، جنگ آمریکا علیه افغانستان (2001) و اشغال عراق (2003) نشان می دهد که در این حوزه جغرافیایی تمامی شاخص های مربوط به تئوری کمربند شکننده «سائل کوهن» وجود دارد. برای گذار از چنین محیطی، کشورهای منطقه ای خلیج فارس نیازمند ایجاد جامعه امنیتی تکثرگرا هستند، به گونه ای که بتوانند امنیت منطقه ای پایدارتری را ایجاد نمایند. تحقق این امر نیازمند رژیم های اعتمادساز و گذار از ناسازه های امنیتی می باشد. سوال اصلی آن است که چگونه می توان از چالش های کمربند شکننده عبور کرد؟ فرضیه مقاله عبارتست از اینکه: از طریق سازماندهی الگوی امنیت همیارانه می توان به چنین هدفی نایل شد. تبیین آن از طریق به کارگیری روش تحلیل داده ها انجام می گیرد. در این رابطه، شاخص های تئوری کمربند شکننده مطرح می شود و برای عبور از چنین شرایطی، چگونگی اجرایی سازی امنیت همیارانه بررسی می گردد. انجام این امر از طریق مشارکت چندجانبه بازیگران منطقه ای، تحقق امنیت سازه انگارانه، افزایش ظرفیت تلافی جویی، ارتقا دیپلماسی پیشگیرانه و افزایش همکاری های امنیت منطقه ای امکان پذیر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان