فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
121 - 144
حوزههای تخصصی:
"تنبیه الامه و تنزیه المله" اثری است که در دوره انقلاب مشروطه توسط آیت الله محمدحسن نائینی غروی نگاشته شد. هدف اصلی کتاب، نفی استبداد و ارائه ادله صحت حکومت مشروطه بر پایه شیعه است. از لابلای مطالب عدیده کتاب، علی رغم اشاره پراکنده به تمدن و تجدد،جایگاه و رابطه آن دو در نقد و نفی استبداد و تایید و تأکید بر مشروطیت واضح نیست، از این رو، تعریف دو مفهوم تمدن و تجدد و سنجش اولویت و ارجعیت آن مسأله ای است که مقاله حاضر در پی رمزگشایی از آن است به علاوه، توضیحات نائینی درباره تمدن و تجدد، زوایای جدیدی از تفکر او را نمایان می سازد .با بررسی کتاب، نگاه آیت الله نائینی به ارجاع تمدن یا تجدد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تأثیر این دو در اثبات حقانیت مشروطه را بررسی می نماید. این ارجاع به تمدن یا تجدد به عنوان یک استدلال قوی در اثبات حقانیت حکومت مشروطه برجسته می شود. یافته مهم این بررسی نشان می دهد که ارتباط محکمی بین تمدن و تجدد با دانایی وجود دارد. همچنین، هر نوع شکست و ناکامی سیاسی-اجتماعی را به بی عملی و بی علمی باز می گرداند .
Examining the Cultural Attitudes of the Representatives of the First Legislature of the Islamic Consultative Assembly towards the War Waged by Iraq against Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In Iran, the Majlis, as the highest decision-making body, is the center of gravity of politics and decision-making about the country's issues. Therefore, due to the position of the parliament, this power can supervise and have a vote in various issues, including political, cultural, economic, and social issues. One of the most important challenges faced by the first parliament was the eight-year war between Iraq and Iran, which is known as the longest war of the 20th century. Therefore, analyzing the cultural approach of the representatives of the first term of the Islamic Council towards the war imposed by Iraq against Iran is the most important goal of this article.Research methodology: The method used in this puzzle is thematic analysis based on documentary studies. The research based on the detailed discussions of the first term of the Islamic Council seeks to answer the question, what were the cultural positions of the representatives of the first term of the Islamic Council regarding the war imposed by Iraq against Iran?Findings/Conclusion: The findings of the article show that with the start of the war imposed by Iraq against Iran, the representatives, in line with the Islamic values and culture emanating from the Islamic Revolution, are trying to encourage and excite the warriors and people in the fight against the aggressor enemy, calling for stability and perseverance, promoting culture Martyrdom and self-sacrifice are the preservation of national unity and cohesion, and in this regard, they are religious teachings.
منافع اقتصادی و تقابل راهبردی آمریکا-ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۸
75 - 90
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران یکی از مهم ترین رخدادهای جهانی قرن بیستم در منطقه فوق استراتژیک غرب آسیا با ژئوپلیتیک ویژه که مشتمل بر: آبراهه های مهم، منبع سرشار انرژی و نقطه اتصال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا در نزدیک ترین کشور متحد با آمریکا حادث شد، باعث اتخاذ سیاست های مختلفی از سوی آمریکا برای مقابله با این نظم جدید برهم زننده خلاف هارمونی منافع ملی فرامنطقه ای خود شد. یکی از سیاست های مهم برای فشار بر ایران، استفاده از سلاح تحریم و مهار موقعیت ترانزیتی بود که با توجه به وابستگی تک محصولی به هیدروکربن صادراتی و مشتقات آن، وابستگی به سرمایه گذاری در زمینه انرژی و پتروشیمی بری از آسیب نبود. با این توصیف به روش طرح پژوهش تبیینی در پی پاسخ به این سؤال هستیم که منافع اقتصادی تا چه میزان بر تقابل آمریکا و ایران در غرب آسیا مؤثر است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که تحریم اقتصادی و اثر آن بر کاهش توان اقتصادی دولت-ملت در داخل و اعمال فشار بر جغرافیای منطقه ای تأثیر مستقیمی بر تقابل داشته است. روش پژوهش تبیینی بوده که به دنبال شناخت فهم عوامل آسیب زا بر زیرساخت های اقتصادی و علل تقابل آمریکا-ایران یعنی منافع اقتصادی در غرب آسیا با نگاهی رئالیستی و ارائه راهکارهای سازنده است.
Basics and components of the innate theory of revolution from Imam Khomeini`s point of view(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social change and transformation have long been studied by political philosophers and thinkers of social sciences, and a range of classical to modern theories have been presented in the field of "revolution theories". Although Iran`s Islamic Revolution was a unique revolution that had a serious impact on the theorizing of the revolutions, despite the efforts made, the analysis of the Islamic revolution and other divine-human (innate) revolutions still requires theorizing, and also there is a void of native theories based on Islamic principles in this field. Meanwhile, Imam Khomeini`s thought as a theoretician and leader of the Islamic Revolution has a potential for the innate (divine-human) revolution theory. Imam Khomeini (may Allah be pleased with him) explained the revolution and the inner upheaval of man based on the theory of innate and generalize individual's precepts on society, He explained the natural (divine-human) revolutions based on the “Makhmurah” and “Blate” nature and the spiritual and inner transformation of man. This article attempts to extract and analyze the fundamentals and components of the innate theory of revolution from the perspective of Imam Khomeini (RA) based on the foundation's data theorizing method.
لیبی؛ از فروپاشاندن دولت تا دولتی فروپاشیده
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 42
حوزههای تخصصی:
با استناد به «گزارش سالانه شاخصه های شکنندگی دولت» که توسط «صندوق صلح» از سال 2006 تا 2023 ارائه شده است، این مقاله استدلال می کند که لیبی در زمان فروپاشی دولت، مصداقی از یک دولت شکست خورده و یا فروپاشیده نبوده است. اگرچه همه دولت های جهان، حدی از ضعف و ناتوانی در تأمین و تحقق کارویژه های اصلی خود دارند، اما رتبه لیبی در دوره قذافی، به نسبت سایر کشورها، رتبه ای نبوده است که بتوان آن را مصداقی از یک دولت شکننده در نظر گرفت. ضرورت اصلاح ادبیات تولیدشده، نگارنده را بر آن داشت به دنبال پاسخ به این پرسش باشد که چرا دولت پساقذافی لیبی به سمت یک دولت فروپاشیده سوق یافته است؟ ضمن اهمیت و اولویت دادن دلایل داخلی این موضوع بر دلایل منطقه ای و بین المللی، در این مقاله استدلال می شود که ناتوانی دولت در استفاده انحصاری از زور؛ نقش سیاسی اسلام گرایان در حکومت لیبی؛ نقش مقامات پیشین لیبی در حکومت جدید؛ گروه های تروریستی با مشی اسلام گرایی مانند داعش و القاعده؛ نقش اسلام در قوانین و زندگی سیاسی و اجتماعی کشور؛ اختلاف بر سر نوع ساختار سیاسی حکومتی؛ اختلافات مربوط به سیستم انتخاباتی؛ چگونگی تخصیص کرسی های کنگره ملی به نمایندگان و شیوه های انتخاب یک نهاد جدید برای تدوین قانون اساسی، ازجمله مهمترین دلایل سوق یافتن دولت لیبی به سمت یک «دولت فروپاشیده» است.
موانع و راهکارهای ایجاد همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۶۵-۱۴۱
حوزههای تخصصی:
منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطم های سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگ های طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالایی هایی است که می توان به پشتوانه آن بهره مند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا می توانند در زمینه ایجاد امنیت منطقه ای نقش محوری ایفا کنند. همکاری های امنیتی ایران و عربستان می تواند بر جنبه های مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح می گردد که چالش ها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالش ها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاری های فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی می تواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد. منطقه پرآشوب خلیج فارس و غرب آسیا و نیز شاخ آفریقا به دلیل تلاطم های سیاسی و اجتماعی و بعضاً جنگ های طولانی و فرسایشی همواره در برقراری امنیت دچار مخاطره بوده است؛ در حالی که در دنیای امروز، امنیت همچنان یکی از مهمترین کالایی هایی است که می توان به پشتوانه آن بهره مند از ثبات و پیشرفت شد. ایران و عربستان به دو عنوان دو قدرت اصلی حوزه خلیج فارس و قدرت های ذی نفوذ در شاخ آفریقا می توانند در زمینه ایجاد امنیت منطقه ای نقش محوری ایفا کنند. همکاری های امنیتی ایران و عربستان می تواند بر جنبه های مختلفی از حوزه کشتیرانی، انرژی و مبارزه با قاچاق کالا گرفته تا همکاری درباره مناطق نفوذ گسترش داشته باشد. با این اوصاف این پرسش اساسی مطرح می گردد که چالش ها و موانع همکاری امنیتی میان ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا چیست؟ پاسخ موقت به این پرسش بدین شرح است: بازیگری ایالات متحده آمریکا در خلیج فارس، عدم فهم مشترک در خصوص مسائل امنیتی، اختلاف نظرهای ژئوپلتیکی و اختلاف های فرهنگی- مذهبی و عدم تفاهم بر سر منطقه نفوذ، چالش ها و موانع همکاری امنیتی ایران و عربستان در خلیج فارس و شاخ آفریقا هستند. روش پژوهش در این مقاله به صورت توصیفی – تحلیلی است و به منظور گردآوردی داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، تهدیدزدایی از اسلام شیعی و مقابله با ایران هراسی، همکاری های فنی و اقتصادی و پیدا کردن چهارچوبی برای همکاری درباره مسائل مناطق پیرامونی می تواند به عنوان راهکارهایی به منظور تحقق همکاری امنیتی میان ایران و عربستان مدنظر قرار گیرد.
تحولات علم شناسی در ایران و غرب (با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی)
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
53-128
حوزههای تخصصی:
مطالعات علم نگاهی ویژه به تاریخ علم دارد. به مدد تاریخ علم، فراز و نشیب های آن را رصد می کنیم و در فلسفه ورزی از آن بهره می بریم. از اوایل شکل گیری فلسفه تا زمان نیوتن و تا امروز، علم شناسان بسیاری در اطراف استقراء گرایی، گرد آمدند و در قرن بیستم این ابطال گرایان بودند که برگرمی کار خود افزودند. با این حال تاریخ علم نشان از آن دارد که توقف بر استقراء گرایی و ابطال گرایی، رافع مشکل نبوده است. در واقع پوزیتویسم که بر شانه نیوتن استوار بود، مواجه با چالش های جدی گردید. از سوی دیگر فلسفه های علم متأخر به ما می گویند که فرایند نظریه پردازی متکی به «پارادایم» (در معنای چهارگانه «هستی شناسی »، «معرفت شناسی »، «روش شناسی » و «ارزش شناسی ») معطوف به موضوعی است که آن نظریه پردازی پیرامون آن انجام می گیرد. همچنین به ما می گوید که نمی توانیم رفتارهای انسانی و اجتماعی را با الگوی علم فیزیک مطالعه کنیم و به عبارت دیگر نظریه های علوم انسانی و اجتماعی ارزش باره هستند. در مقاله حاضر کوشیده ایم معنای علم را در ایران پس از اسلام مورد توجه قرار داده و اوج و حضیض آنرا نشان دهیم و متناظر با احوالات سانحه در ایران، احوالات غرب را نیز مورد توجه قرار دهیم. مطالعه حاضر نشان میدهد که در دوران زرین علم (قرون نخست اسلامی) علم شناسی فیلسوفان مسلمان ایرانی اثرات وسیعی بر اندیشه غربیان داشته، لکن برای مدت قریب به 800 سال پس از آن، مواجه با انحطاط گردیده است. اگرچه در این 200 سال اخیر از آن انحطاط قدری کاسته شده، اما هنوز گفتگو و هم پرسگی میان فیلسوفان علم مسلمان ایرانی و غربی (بدلیل نا هم زبانی و اختلاف سطح) وجود ندارد. مضافاً تأخیر فاز علم شناسی نسبت به اندیشه های غربی در ایران وجود دارد و از این منظر ضرورت تحول، احساس می شود. در پایان مقاله، درس هایی از تحولات تاریخ علم شناسی در ایران گرفته شده و زیر عنوان رهیافت ارائه گردیده است.
هوش مصنوعی فناوری شتاب دهنده در رقابت های نظامی
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
127 - 149
حوزههای تخصصی:
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری شتاب دهنده در رقابت های جهانی به خصوص در حوزه نظامی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. این فناوری به کشورها و شرکت ها این امکان را می دهد که با بهره گیری از الگوریتم ها و سیستم های پیشرفته، نوآوری و بهره وری خود را افزایش دهند. در حال حاضر هوش مصنوعی توسط کسب و کارها، دولت ها و ارتش ها در سراسر جهان مورد استفاده قرار می گیرد و به تدریج به مهم ترین، باارزش ترین و خطرناک ترین فناوری ابداع شده توسط بشر تبدیل می شود. برای این منظور در این مقاله سعی شده است این فن آوری به عنوان یک عنصر شتاب دهنده در رقابت های جهانی به خصوص حوزه نظامی تجزیه و تحلیل شود. روش پژوهش به صورت تحلیل محتوا بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که هوش مصنوعی عمیقاً بر رقابت های نظامی تأثیر می گذارد. این فن آوری توانایی پردازش و تحلیل حجم عظیمی از داده ها را دارد. تحلیل داده های بزرگ منجر به تصمیم گیری های دقیق تر و راهبرد های کارآمدتر منجر می شود که می تواند به شرکت ها و کشورها در کسب مزیت رقابتی کمک کند. هوش مصنوعی همچنین به اکتشافات و نوآوری ها کمک می کند. این امر می تواند به کشورها و شرکت ها در ارائه فناوری های جدید و نوآورانه کمک کند و جایگاه آن ها را در بازارهای جهانی تقویت کند. در نهایت هوش مصنوعی در توسعه سیستم های امنیتی و دفاعی پیشرفته نقش مهمی دارد. این فناوری به کشورها کمک می کند تا امنیت خود را افزایش دهند و در مواجهه با تهدیدات جدید و پیچیده آماده باشند.
تدوین سیاست های توسعه هاب های پتروشیمی درون سرزمینی بر مبنای رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
171 - 202
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری بهینه در صنعت پتروشیمی همواره به عنوان یکی از اولویت های استراتژیک در اسناد فرادستی مطرح بوده است. کشور ایران به دلیل برخورداری از ذخایر غنی نفت و گاز، یکی از تولیدکنندگان مطرح انرژی در جهان به شمار می رود. از این رو در نظر گرفتن سناریوهای مبتنی بر آینده در خصوص صنایع پتروشیمی بویژه ایجاد هاب های درون سرزمینی بسیار ضروری است. در پژوهش حاضر از روش های تحلیل محتوای کیفی ، تبیین سناریو، اولویت بندی گزاره ها، برنامه ریزی پابرجا در شرایط عدم قطعیت و ارزیابی راهبردها بوده و در سه فاز انجام شده است. بر این اساس با 20 خبره مصاحبه انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد سناریوهای خوشبینانه بر کاهش تحریم ها، ثبات اقتصادی و نرخ ارز، تامین مالی خارجی، مشارکت سرمایه گذاران داخلی و دسترسی به تکنولوژی مبتنی است اما مشروط به اینکه دولت مشارکت مستقیم داشته باشد. برقراری این شرایط نیازمند ایجاد یک تغییرات در سیاست خارجی با هدف تحریم زدایی است که در پی آن انتظار می رود سایر شرایط نیز برقرار گردد. در سناریوهای متوسط نیز اهمیت کاهش تحریم ها همچنان برقرار است و بدون آن نمی توان نسبت به توسعه هاب های پتروشیمی امیدوار بود. سایر شرایط سناریوهای خوشبینانه با کمک دولت در انجام این پروژه در این سناریوها برقرار است. از این رو نحوه ی مداخله دولت در انجام این پروژه ها تعیین کننده خواهد بود.
تحولات دین داری و آینده حکمرانی دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۷
73 - 108
حوزههای تخصصی:
بررسی مداوم تحولات عرصه دین داری و تأثیر گذاری های احتمالی آن بر حکمرانی دینی برای ایران معاصر بسیار اهمیت دارد؛ زیرا در حکومت دینی بُعد مهمی از مشروعیت بر اساس باورها و علقه های مردم قوام یافته است و هرگونه دگرگونی در انگاره های دینی بر نوع تلقّی عمومی از مشروعیت نظام بسیار تأثیرگذار است؛ از این رو هدف این مقاله بررسی نسبت میان تحولات عرصه دین داری با مبانی و روندهای حکمرانی دینی است. دین داری مانند هر پدیده دیگری در طول زمان و تحت تأثیر عوامل متعددی نزد اقشاری از جامعه، شکل و شمایل گذشته اش را از دست داده و به لسان و لباس جدیدی در آمده است. پرسش اساسی این است که تحولات عرصه دین داری چه نوع تأثیراتی بر آینده حکمرانی دینی در ایران خواهد داشت؟ برای پاسخ به این پرسش لازم است به این پرسش ها نیز پرداخته شود که طی چهار دهه گذشته اهمیت اجتماعی دین چه روندی یافته است و دینداران با چه سبک و رفتاری، دین داریشان را بروز می دهند؟ پژوهش حاضر می کوشد با بررسی چگونگی حرکت روندهای دین داری در بیست سال گذشته، در پنج بُعد باورها، سبک دین داری، مناسک، دین اجتماعی و احساس دینی به ادبیات نظری این تحول دست یابد. مدعا آن است که دین داری در دو دهه گذشته به سمت فردی شدن در حال حرکت است و این می تواند برای حکمرانی دینی که مبنای مشروعیتش را بر آموزه های اسلام سیاسی نهاده است، موجد چالش ها و نگرانی هایی باشد. برای پی گیری فرضیه فوق از مقایسه روندشناختی پژوهش های راهبردیِ انجام شده در این زمینه بهره برده ام. نتیجه آنکه در بیست سال گذشته بعُد باورها قوی ترین بخش دین داری ایرانیان بوده است؛ همچنین رشد مناسک جمعی ثانویه در کنار افت پایبندی به مناسک اولیه و کاهش شدید مناسک جمعی (مانند نماز جماعت و جمعه) و همچنین پر رنگ تر شدن ابعاد عاطفی، بیشتر صاحب نظران را قانع کرده است که این تحولات را به معنای فراروی و گاهی گذار از الگوی فقهی و کلامی/شریعتمدارانه به الگوهای عرفانی و اخلاقی/ هیجانی بدانند. طی سال های مورد بررسی، درصد افرادی که دین داری را به قلب پاک تعبیر می کنند؛ هرچند انسان اعمال دینی اش را انجام ندهد، به بیش از دو برابر افزایش یافته است؛ به همین میزان بخش هایی از دینداران از رساله محوری و الزام به تبعیت از یک مرجع تقلید در حال عبورند. مطابق شاخص های دین اجتماعی ارائه شده در مقاله، حدود 62% از پاسخگویان با دخالت شاخص های دینی در استخدام افراد مخالفت کرده اند؛ همچنین بسیاری از پاسخگویان در آخرین نظرسنجی گفته اند دین باید از سیاست جدا باشد. بر اساس یافته های مقاله با وجود حفظ باورهای قلبی و قبلی اقشاری از مردم، روند التزام به مناسک درجه یک، به ویژه با جلوه سیاسی- عبادی کاهشی محسوس داشته است. دسته ای از افراد حساسیتی به شکسته شدن احکام الهی در عرصه اجتماعی ندارند و در عرصه هایی به خوداجتهادی رسیده اند و به زعم نویسنده خطر این روندها برای قوام و استمرار جمهوری اسلامی از دیگر تهدیدها کمتر نیست.
جنگ روایت ها؛ تقابل گفتمان دفاع و تجاوز در غزه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۷
109 - 136
حوزههای تخصصی:
عملیات طوفان الاقصی (هفتم اکتبر 2023م.) نقطه عطف مهمی در منازعه طولانی جریان مقاومت فلسطین با رژیم اشغالگر صهیونیستی است و منازعه نظامی اعراب و اسراییل با این رخداد وارد فاز تازه ای شد. گشوده شدن جبهه جدید جنگ نرم، در کنار جنگ سخت نظامی از مهم ترین پیامدهای طوفان الاقصی بود. تبیین چیستی و چرایی جنگ روایت ها و تقابل دو گفتمان دفاع و تجاوز در غزه، از موضوعات مهم منطقه ای و بین المللی و دارای ابعاد و پیامدهای مهمی است که در این نوشتار به بررسی آن پرداخته ایم. اسراییل با پیگیری سیاست سرکوب و کشتار گسترده، می کوشد روایت دفاع و مقاومت را برای همیشه از میان بردارد؛ اما بر خلاف خواست رژیم صهیونیستی، گشوده شدن جبهه جنگ نرم و رویارویی دو گفتمان دفاع و تجاوز در جنگ روایت ها، این رژیم را با چالش جدی روبرو ساخت. پرسش اساسی این است که در جنگ روایت ها در غزه کدام یک از دو گفتمان مقاومت یا اشغال در جایگاه برتر قرار دارند؟ این نوشتار با استفاده از روش و نظریه گفتمان به پاسخ این پرسش می پردازد. بر اساس نظریه گفتمان، دو گفتمان تجاوز و دفاع در مواجهه با یکدیگر تلاش می کنند تا ضمن برجسته سازی عناصر هویتی خویش و باز نمایی منفی از هویت گفتمان رقیب، خود را در جایگاه گفتمان مسلط قرار دهند و گفتمان رقیب را به حاشیه رانند. رژیم اسراییل در جنگ دو روایت، تلاش می کند هویت دفاع را برای خود باز نمایی کند و گفتمان رقیب را با دالّ تروریسم تعریف نماید. در مقابل جریان مقاومت می کوشد با استناد به عملکرد چندین ساله اشغالگری رژیم صهیونیستی و سیاست قتل و کشتار دسته جمعی مردم غزه، هویت تروریستی، اشغالگری و تجاوز گریِ رژیم اشغالگر را برجسته سازد. یافته های پژوهش با استفاده از روش و نظریه گفتمان نشان می دهد که رژیم اسراییل در جنگ روایت ها با شکست روبرو گشته و گفتمان دفاع و مقاومت در جایگاه برتر قرار دارند. جنگ نرم و تقابل روایت ها در غزه با پشتیبانی رسانه ها و انعکاس سیاست کشتار گسترده، زمینه های هژمونیک شدن گفتمان مقاومت را فراهم ساخت. تثبیت هویت مقاومت در گستره جهانی، مشروعیت زدایی فزاینده از رژیم صهیونیستی، به حاشیه رانده شدن گفتمان سازش، افزایش نفرت عمومی علیه گفتمان تجاوز و بازنمایی تصویر فریبکارانه حقوق بشر آمریکایی از مهم ترین پیامدهای جنگ روایت ها در غزه بود. هر یک از عناصر یاد شده در نهایت به برتری گفتمان مقاومت و شکست گفتمان تجاوز در گسترده منطقه ای و جهانی انجامیده است. تبدیل شدن هویت تجاوز و اشغالگریِ رژیم صهیونیستی به تصور جمعی جامعه جهانی، گسترش انزجار و نفرت از سیاست سرکوب و تجاوز اسراییل و شکل گیری موج تازه افکار عمومی در حمایت از گفتمان مقاومت و مخالفت با گفتمان تجاوز، ناکامی گفتمان اشغال و تجاوز و برتری گفتمان دفاع و مقاومت فلسطین را باز نمایی می کند. نتیجه اینکه به رغم سیاست قتل و کشتار گسترده مردم غزه و فلسطین، اسراییل در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده است و در نهایت در جنگ روایت ها، گفتمان دفاع و مقاومت به تصور عمومی جامعه جهانی تبدیل شده و در جایگاه برتر قرار گرفته است.
آسیب شناسی دانش اکتسابی حاصل از آموزش روابط بین الملل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحول پژوهشی و آسیب شناسی دانش روابط بین الملل ایرانی دچار فقر نظری است. حال آنکه دلایل عدم شکل گیری نظریه های ایرانی فراگیر جز از طریق کشف نقاط ضعف با یک نگاه تطبیقی بر اساس این پرسش که «چرا جامعه دانشگاهی روابط بین الملل امریکا و اروپا توانست و ما نتوانستیم» میسر نخواهد بود. اهمیت این موضوع تا جایی است که بدون فهم این مسئله که ضعف حاصل از دانش اکتسابی چه چالش هایی را برای دانش روابط بین الملل ایجاد کرده است نمی توان راهکاری برای برون رفت از شرایط فعلی ارائه داد. در این مسیر «سنجش دانش اکتسابی حاصل از آموزش در دانشگاه» مسئله مهمی است. بر این اساس «دانش اکتسابی» 375 دانشجو و دانش آموخته روابط بین الملل از 15 دانشگاه، ابتدا به روش «تحلیل محتوا مقوله ای» مبتنی بر کلیدواژه های نظری مورد «مفهوم سنجی» قرار گرفته و سپس نتایج حاصله با رویکرد «خودارزیابی» محک خورده و در نهایت بر مبنای مقایسه آماری نتایج هر دو سبک سنجش با واقعیت های موجود، به یک تحلیل و سنجش واقع گرای تطبیقی بدست آمد. نتایج نهایی، ضعف نظری دانش اکتسابی را تایید و فرضیه این پژوهش را به اثبات رساند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که در وضعیت کنونی، اصلاح منطبق بر واقعیت فرآیند «دانش اکتسابی حاصل از آموزش» می بایست اولویت جامعه دانشگاهی روابط بین الملل ایران باشد.
An analytical prologue to the Supreme Leader's political thought on the Iranian Constitutional Movment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Constitutionality, as a significant and influential event in Iran's contemporary history, has been repeatedly mentioned in the speeches of the Supreme Leader. His perspective on this critical historical phenomenon is the main subject of this article. This research aims to explore the Supreme Leader's opinions and views regarding constitutionalism, and the researcher used qualitative content analysis to explain and understand his opinions in this context. The primary question of this article is: What is the Supreme Leader's intellectual viewpoint on constitutionalism? To address this question, we analyzed the leader's statements and speeches from the onset of his leadership to the present and reached the following conclusions: The findings from this approach indicate that his three main perspectives on constitutionalism are “the religious and popular roots of the revolutionaries in Iran,” “the deviation of constitutionalism during the Iranians’ transformation,” and “British colonialism as the main obstacle to Iran’s evolution”.
دکترین سیاست همسایگی ایران و همکاری با سازمان های منطقه ای: (ظرفیت ها، چالش ها و راهبردها در همکاری با اتاق بازرگانی اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۵۲)
33 - 68
حوزههای تخصصی:
دولت سیزدهم از ابتدای روی کار آمدن خود سیاست همسایگی را در دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است. این سیاست در راستای همکاری با کشورهای همسایه، گذار از اقتصاد وابسته به نفت و همچنین خنثی کردن و کم اثرکردن تحریم های غرب در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفته است. یکی از زمینه های اجرای این سیاست در راستای ارتباط با همسایگان، استفاده از ظرفیت های سازمان های منطقه ای است. سازمان های منطقه ای می توانند به عنوان میانجی زمینه به نتیجه رسیدن اهداف این سیاست در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند. اتاق بازرگانی اسلامی یکی از مهم ترین سازمان های فرعی سازمان همکاری اسلامی است که می تواند در زمینه های ذکرشده، تقویت کننده سیاست همسایگی باشد. براین اساس، در پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هستیم که سیاست همسایگی ایران چگونه می تواند زمینه فعالیت در اتاق بازرگانی اسلامی را فراهم آورد؟ نگارندگان پژوهش با بررسی رابطه این دو مؤلفه و با استفاده از روش (SWOT) به این نتیجه رسیده اند که «جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ سیاست همسایگی خود با استفاده از ظرفیت های لازمی که در درون خود دارد و در راستای فائق آمدن بر ضعف ها و تهدیدات خود می تواند در جهت تقویت همگرایی و همکاری بیشتر با اتاق بازرگانی اسلامی قدم بردارد و زمینه اجرای سیاست همسایگی در جهت استفاده از سازمان های منطقه ای را فراهم آورد».
The Crisis of Modern Islam in the Age of Social Media(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper addresses the contemporary crisis of Islam in relation to the use of social media, aiming to study the religious and doctrinal concepts disseminated across several Islamic websites. The objective is to identify the most prominent electronic networks contributing to the process of Islamic preaching and guidance, and to highlight the concepts, beliefs, and jurisprudential rulings they offer. Furthermore, the paper examines the extent to which these contents align with the core values of Islam, as well as their impact on audiences and followers. It also explores the challenges associated with utilizing these platforms to spread the Islamic message. The research on this topic required the use of various methodologies, such as the historical and descriptive approaches. Additionally, the comparative method was employed to present examples of moderate Islamic websites and to compare jurisprudential rulings with other Islamic sources in the case study. This study revealed numerous controversial issues presented by Islamic websites, based on various sources related to the Prophet’s traditions and the accounts of the Companions. These issues represent one of the main causes of the contemporary crisis in Islam, which is the focus of this study. the adoption of extreme religious discourse promoted by these websites, along with the vilification of Islamic websites that may differ in some rulings, perspectives, and religious jurisprudence, leads to a deviation from the goal toward which humanity should be heading—establishing a tolerant divine message.
چالش های قضائی تشکیل دادگاه جرم سیاسی:با مطالعه نارسایی های اجرایی قانون جرم سیاسی و آیین دادرسی کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود اینکه دادگاه های رسیدگی جرم سیاسی در قانون اساسی کشور مورد اشاره قرار گرفته است اما با گذشت بیش از چهل سال، همچنان تعداد دادگاه های تشکیل شده جهت رسیدگی به عناوین مجرمانه که وصف سیاسی دارند بسیار محدود و اندک است. اگر چه تعریف مجرم سیاسی و حقوق وی به تفصیل مورد بررسی محققین قرار گرفته است اما وضعیت فعلی مجرمین سیاسی در فرآیند رسیدگی کیفری کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است و این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که آیا قانون شکلی و ماهوی حاضر قدرت حفظ حقوق مرتکب جرم سیاسی از طریق الزام مقامات قضائی به تشکیل دادگاه جرم سیاسی را دارد؟ با بررسی روند قانونی رسیدگی به جرایم سیاسی، مشخص گردیده که علی رغم اعطا امتیازات خاص به وی در فرآیند رسیدگی، فقدان آیین دادرسی افتراقی مدون موجب شده تا مرتکب جرم سیاسی مانند مرتکبین سایر جرایم وارد فرآیند کیفری گردد. با وجود آن که قانون جرم سیاسی، احراز انگیزه مرتکب را در جرایم سیاسی شرط دانسته است، عملا در فرآیند رسیدگی کیفری بستر مناسب جهت توجه به احراز انگیزه مرتکب و همچنین ساز و کار متناسب جهت دفاع از این حق وی در این فرایند پیشبینی نشده است و سکوت قانون گذار موجب تفاسیر شخصی از مقررات توسط مقامات قضائی می گردد که در نتیجه آن مجالی برای تشکیل دادگاه های سیاسی به وجود نمی آید.
مفهوم هوش مصنوعی بر اساس قدرت و عملکرد در جامعه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 247
حوزههای تخصصی:
انقلاب در فناوری همواره پیامدهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با خود به همراه دارد. نوآوری که در تکنولوژی تحت عنوان هوش مصنوعی از آن یاد می شود از آن دسته نوآوری ها است که در عرصه اقتصادی و اجتماعی به تخریب خلاق و موج های نوین دامن می زند، از جمله پیامدها و آثار این تحول در زمینه حقوقی است، به طوری که در جامعه بین المللی دولت ملت ها و نیز در عرصه داخلی کشورها ضرورت تاسیس و ایجاد قواعد و رژیم های مترتب بر آثار انقلاب در هوش مصنوعی موضوعیت یافته است. این مقاله به مثابه پیش درآمدی بر این تحول به مفهوم هوش مصنوعی بر اساس قدرت و کارکرد پرداخته است. هم این طور اقسام هوش مصنوعی را بررسی کرده است و به این یافته رسیده است که باتوجه به گسترش پیامدها و آثار تحول در هوش مصنوعی از جمله در زمینه مالکیت و قراردادها و داوری، جامعه بین المللی در مقیاس جهانی و نیز در سطح ملی کشورها نیازمند ایجاد قواعد و رژیم های موضوعی در این خصوص است.
Iran's Position in Putin's Doctrine of Eurasianism and the most Important Influencing Variables in the Nuclear Relations between two Countries
منبع:
International Journal of Political Science, Vol ۱۳, No ۳ , ۲۰۲۳
151 - 165
حوزههای تخصصی:
The position of the Islamic Republic of Iran in Putin's doctrine of Eurasianism, especially after 2012, has gained considerable importance in Russia's foreign policy. In the light of Putin's Eurasianism discourse, the extensive relations between Iran and Russia in the political, economic, military, security, intelligence and nuclear fields were promoted to the level of two strategic allies. The main question raised in this research is, what was Iran's position in Putin's doctrine of Eurasianism? And what have been the most important influencing variables in the nuclear relations between the two countries? The findings of this research, which was carried out in a descriptive-analytical method and with a historical approach, show that the position of Iran in Putin's doctrine of Eurasianism is important in such a way that without Iran, the said doctrine will face serious problems and many variables will affect the increasing nuclear relations. It has been influential between the two countries, which shows the convergence of the societies and domestic elites between the two countries, the anti-Western foreign policy of the two countries, and the current international conditions resulting from the war between Russia and Ukraine.
شش دهه منطقه گرایی اقتصادی ایران در آر سی دی و اکو: دستاوردها و ناکامی ها
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۴۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
سازمان همکاری اقتصادی (اکو)، حاصل اراده سیاسی سه کشور بنیانگذار آن برای همگرایی اقتصادی است که قبلاَ در نهاد سلف آن یعنی همکاری برای عمران منطقه ای (آرسی دی) تبلور یافته بود. تمایل ایران و دو کشور همسایه دیگر برای پرکردن خلاء همکاریهای منطقه ای گذشته، به احیای اکو در سال ۱۳۶۴ منجر شد. با فروپاشی اتحاد شوروی و استقلال جمهوریهای مسلمان نشین آسیای مرکزی و قفقاز در سال 1371، امکان گسترش اکو فراهم شد. طی سالهای ۷۵-۱۳۷۲ اکو به تبیین زمینه ها و اولویت های همکاری و ایجاد نهادها و موسسات وابسته پرداخت و از سال 1385 وارد مرحله اجرایی کردن موافقتنامه ها و راهبردهای همکاری شد. هدف این پژوهش واکاوی فعالیت ها و اقدامات اکو و ارزیابی میزان تحقق آنها در طول سه دهه پس از گسترش سازمان و پاسخ به این پرسش است که آیا اکو توانسته است اهداف همگرایی منطقه ای را تحقق بخشد؟ نقش و تاثیر ایران در موفقیت ها و ناکامی های اکو چگونه بوده است؟ و آیا می توان به موفقیت این سازمان امیدوار بود؟ فرضیه پژوهش این است که اکو در مسیر اجرای توافقات و طرحهای همکاری منطقه ای موفقیت چندانی به دست نیاورده و فعالیت های آن تاثیر ملموسی بر توسعه و رفاه منطقه ای نداشته است و در این میان، ایران سهم بالایی در عدم تحق اهداف اکو داشته است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و داده ها با رجوع به اسناد اکو و منابع آرشیوی- کتابخانه ای و تجربیات میدانی جمع آوری و تحلیل شده اند.
فروپاشی دولت های نوبنیاد: تحلیل استعاره «بهیموت» در نظریه سیاسی هابز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
121 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل نحوه فروپاشی دولت های تازه تأسیس شده در دوران مدرن از نظر هابز است. این امر مستلزم واکاوی استعاره هابز از فروپاشی آن هم از منظر شناختی، یعنی «بهیموت» است. اگرچه استعاره لویاتان دلالت بر تأسیس دارد نه فروپاشی، اما در نزد هابز، استعاره بهیموت واجد معانی دوگانه «فروپاشی» و «سقوط» است: اولی دلالت بر امر «ذهنی» و دومی دلالت بر امر «حقوقی» دارد. منشأ این استعاره در کتاب ایوب و خنوخ حاکی از اهمیت و معنای «سیاسی-شناختی» آن است. هابز بر این نظر بود که اساس دولت مدرن ریشه در «حرکت فیزیکی» دارد، که وقتی «باور» به حرکت از بین برود، دیگر آن وجود نخواهد داشت. وقوع این امر در وضع مدنی، نشان از فروپاشی دولت، یعنی قبل از سقوط و انحلال قانونی آن، دارد. سقوط و انحلال به معنای از دست دادن حاکمیت سیاسی و حق اعمال آن است. در این خصوص، هابز دو نوع باور سیاسی فروپاشی را شناسایی می کند: یکی باور «رستگاری» توسط اسکو لاستیک های مذهبی و دیگری، باور «رهایی» توسط قدرت طلبان مجلس. باور اول خواهان تمرد از قدرت سیاسی، به دلیل فقدان اعتبار شرعی بود و باور دوم نیز خواهان رهایی مردم مظلوم و منکوب از قدرت سلطنت، به دلیل فقدان اعتبار مردمی بود. اما راه حل هابز، باور «رهسپاری» (سرسپردگی) به قدرت مطلق بود و هدفش این که افراد را از طریق آموزش «ترس» به جای اقناع، مطیع قدرت عمومی دولت کند. این رویکرد به دنبال جلوگیری از فروپاشی دولت های تازه تأسیس و تضمین تداوم و بقای آن هاست. در مقابل، آنچه اهمیت دارد وجه شناختی باور است. اگر باور به ترس در میان سوژه های سیاسی از بین برود، آنگاه دولت در حیات ذهنی خود فروپاشیده است، حتی اگر در قلمرو فیزیکی خود از طریق نیروی قانون و اقتدار تداوم داشته باشد.