فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۶۱ تا ۶٬۴۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۴۱ مورد.
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
1418 - 1432
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی اصول تعاملی سرمایه اجتماعی برای کارکنان سازمانهای دولتی کشور ایران از منظر آموزه های اخلاقی نهج البلاغه می باشد ، این اصول به نحوه تعاملات کارکنان با یکدیگر وارتباط آنها با ارباب رجوع اشاره دارد، روش این پژوهش کیفی و برای استخراج داده های اصلی پژوهش از متن کامل نهج البلاغه ترجمه مرحوم محمد دشتی استفاده شده است ، برای تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار Maxqda و برای اطمینان از صحت برداشت ها و تأیید مدل، از روش مراجعه به خبرگان به روش نمونه گیری قضاوتی (تعمدی) استفاده شده است. میزان پایایی بازآزمون وپایایی دوکدگذار به ترتیب 93 و 86 درصد تعیین گردیده است، نتایج تحقیق بیانگرشناسایی اصول تعاملی 1- رعایت انصاف نسبت به زیردستان و ارباب رجوع 2- انتقادپذیری و پاسخگویی مدیران و بالادستان 3- مدارا با ارباب رجوع و زیردستان 4- همیاری و کمک به همکاران و ارباب رجوع 5- تواضع و فروتنی نسبت به ارباب رجوع و زیردستان 6- دوری از بدگویی و زیرآب زنی نسبت به همکاران 7- دوری از غیبت و سخن چینی8- اعتماد و حسن ظن نسبت به ارباب رجوع و همکاران 9- رعایت منشور اخلاقی نسبت به ارباب رجوع و همکاران 10- دوری از چاپلوسی و تملق نسبت به مدیران و بالادستان 11- دوری از منت گذاری و بزرگنمایی کارها می باشد.
جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی در رویه کمیسیون داوری آمریکا-بریتانیا و دیوان بین المللی دادگستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی، از موضوعات چالش برانگیز حقوق بین الملل دانسته می شود که صرف نظر از چند و چون جانشینی، پس از تحقق جانشینی مطمح نظر قرار می گیرد. چالشی بودن این موضوع، موجب شد تا کمیسیون حقوق بین الملل ملل متحد که نهاد علمی تدوین و توسعه تدریجی حقوق بین الملل است، نیز بارها از رسیدگی به آن سر باز زَنَد. حال آن که کمیسیون داوری ایالات متحد آمریکا-بریتانیا و دیوان بین المللی دادگستری به عنوان دو مرجع حقوقی برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی، طی تصمیماتی که گرفته اند و استدلال های مطروح، متضمن منبعی غنی در ایضاح آن دانسته می شوند. امری که دگربار، بر نقش محاکم حقوقی بین المللی در توسعه تدریجی حقوق بین الملل، در کنار رسالت اصلی آنان که حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی است صحه می گذارد. کنکاش در تصمیمات این دو مرجع حقوقی بین المللی به روشنی حکایت از دگردیسی مفهومی در زمینه امکان جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی دارد. عدم جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی که به صراحت در دو رأی کمیسیون داوری آمریکا-بریتانیا، به عنوان یک اصل خوانده شده بود، رفته رفته، در دیوان بین المللی دادگستری از آن عدول گردیده است. مقاله پیش رو از رهگذر مطالعه تطبیقی تصمیمات این دو محکمه حقوقی بین المللی، به تحول مفهومی و دامنه جانشینی کشور در زمینه مسئولیت بین المللی به منزله یک گزاره حقوقی بین المللی می پردازد.
Analysis of NGOs Advisory Status in International Environmental Law
حوزههای تخصصی:
بومی سازی، راهکار مقابله با چالش کارکرد منفی احزاب سیاسی(معطوف به اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
225 - 258
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر دو نگرش کلی پیرامون رابطه نظام سیاسی اسلام شیعی با تحزّب وجود دارد: نگرش اول، حزب را از ملزومات عصر جدید دانسته، لذا به دلیل نبود نص خاص، استخراج مبانی فقهی آن را غیرممکن می داند. بدیهی است که بر اساس این نگرش، استفاده از حزب به عنوان یک پدیده نوین در نظام دینی با امتناع روبروست و اما بر اساس نگرش دوم، امکان تبیین مبانی فقهی تحزب در چارچوب نصوص عام و قواعد کلی وجود دارد؛ با این حال، تحقق عینی و عملی این مهم نیز با یک مانع جدی روبرو است و آن وجود واقعیتی بنام «کارکرد منفی احزاب» است که استفاده از این پدیده نوین در نظام دینی را با منع شرعی مواجه می گرداند. این مساله در حال حاضر مهمترین چالشی است که نظام مردم سالاری دینی با آن مواجه می باشد. مقاله حاضر تلاش نموده است که در چارچوب نظری سیستمی و با روش تحلیل محتوا از بیانات آیت الله خامنه ای، راهکار برون رفت از این چالش را استخراج نماید. بر این اساس و در چارچوب اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای، «بومی سازی» به عنوان یک رهیافت، راهکار اساسی مقابله با چالش کارکرد منفی احزاب در نظام دینی به شمار می رود.
بررسی الگوی رفتار مدیران در نظام سیاسی اسلامی – ایرانی بر مبنای نهج البلاغه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
56-79
حوزههای تخصصی:
هر جامعه ای برای پیشبرد اهداف خود به مدیران لایق نیاز دارد در جمهوری اسلامی نیز برای اجرای قوانین پیشبرد اهداف مخصوصاً در گام دوم انقلاب باید مدیرانی بر سرکار بیایند که این امر را سرعت بدهد و فرمایشات مقام معظم رهبری را اجرا کنند، البته این مهم باید بر طبق یک الگویی باشد که این مقاله سعی دارد بر اساس نهج البلاغه آن را تدوین کند. تحقیق به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگی های مدیر انقلابی در نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس آموزه های نهج البلاغه چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در گام دوم انقلاب اسلامی و با روی کار آمدن نسل جدید مدیران، انقلابی بودن آنها و تاکید بر الگوی رفتاری منطبق برآموزه نهج البلاغه از جمله داشتن تقوا، تواضع و فروتنی، ساده زیستی، شجاعت و قاطعیت، متخصص و متعهد، عدالت می تواند در دست یابی نظام به اهداف والای خود تسریع ایجاد کند.
آسیب شناسی اخلاقی-سیاسی جامعه و راهکارهای دستیابی به جامعه ی مطلوب اسلامی بر اساس سوره ی احزاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی آسیبهای اخلاقی-سیاسی و راهکارهای دستیابی به جامعه ی مطلوب اسلامی بر اساس سوره احزاب است. سوال اصلی این است که سوره ی احزاب چه تصویری از آسیب های اخلاقی-سیاسی، زمینههای آن ها و راههای دستیابی به جامعه ی مطلوب در اختیار ما قرار می دهد. این مقاله بر اساس روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافتهها حکایت از آن دارند که زمینه ی اصلی ظهور و بروز آسیبهای اخلاقی-سیاسی، «نفاق رفتاری» است که مرتبه ای جدی تر از نفاق پنهان و عقیدتی محسوب می شود. این امر به آسیبهای عمده ای از جمله شایعهپراکنی، عدم پیروی از رهبری جامعه ی اسلامی و جسارت به ایشان منجر می شود. خدای متعال در این سوره، جامعه ی مطلوب را جامعه ای: مستقل، باتقوا، ارزش مدار و دارای الگوی برتر معرفی میکند؛ و راهکارهایی مانند: استواری در گفتار، ولایتپذیری و وفای به عهد را به آحاد جامعه ی اسلامی پیشنهاد می نماید. متخلق شدن به این اوصاف اخلاقی، گام های نخست برای دورشدن از آسیبهای یادشده در شکل گیری جامعه ی مطلوب اسلامی است.
شورای امنیت سازمان ملل متحد و شکل گیری رژیم مقابله با تروریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
255 - 282
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی رژیمی که شورای امنیت سازمان ملل متحد، به عنوان عالی ترین نهاد مسئول حفظ صلح و امنیت بین المللی، به منظور شکل دهی به مبارزه همه جانبه علیه تروریسم ایجاد کرده است، می پردازد. این رژیم متشکل از دو جزء ماهوی و اداری-تشکیلاتی است که در قطعنامه های با موضوع مقابله با تروریسم شورای امنیت به ویژه قطعنامه 1373 تجلی پیدا کرده است. «چالش تعریف تروریسم»، «الزام دولت ها به همکاری برای سرکوب تروریسم»، «منع پشتیبانی از تروریسم»، «اجرای تحریم های وضع شده از سوی شورای امنیت» و «جرم انگاری و تعقیب کیفری ت روریسم» اصول اختصاصی جزء ماهوی این رژیم هستند. کمیته مقابله با تروریسم شورای امنیت و مدیریت اجرایی دبیرخانه آن و همچنین، ساختارهایی که در قالب گروه ویژه اقدام مالی و سایر نهادهای بین المللی مانند ایکائو یا اینترپل ایجاد شده اند و به شورا گزارش می دهند، جزء اداری- تشکیلاتی رژیم بین المللی مقابله با تروریسم هستند.
ایده «کارل لُویت» درباره مبانی الهیاتیِ اندیشه تاریخی- سیاسی «روشنگری» در بستر سنت ضدروشنگری آلمانی و منتقدان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
109-137
حوزههای تخصصی:
اندیشه «روشنگری» از همان آغاز در سده هجدهم به کانون تأمل و تفکر اروپایی تبدیل شد. واکنش ها به جریان روشنگری متفاوت بوده است. در نیمه نخست سده بیستم در آلمان، گفتار ضدروشنگری به واسطه متفکرانی مانند هایدگر، اشمیت، آدورنو، هورکهایمر و کارل لُویت، انتقادهایی رادیکال علیه اندیشه روشنگری در حوزهای گوناگون فلسفی، سیاسی و تاریخی مطرح کرد. در این پژوهش، براساس رویکرد «زمینه–متن محور» اسکینر به بررسی ایده کارل لویت درباره اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری خواهیم پرداخت. پرسش این پژوهش این است که «ایده کارل لُویت درباره مبانی الهیاتی اندیشه تاریخی-سیاسی روشنگری در چه زمینه ای شکل گرفت و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟». می توان گفت که ایده لُویت در بستر سنت ضدروشنگری آلمان نیمه نخست سده بیستم شکل گرفت. او فلسفه مدرن تاریخ و مفهوم پیشرفت را صورت سکولارشده الهیات تاریخ و مفهوم مشیت می داند. لویت با این مدعا تلاش دارد تا اندیشه روشنگری را با طرح ریشه های الهیاتی برای آن، نامشروع و خطا معرفی کند. به نظر می رسد که تبعات پذیرش ایده لویت می تواند مفروضات اندیشه تاریخی-سیاسی مدرن به ویژه درباره مفهوم «پیشرفت» را با چالشی اساسی به عنوان سکولارشده مفاهیم الهیاتی مواجه کند. به این معنا که اندیشه مدرن توان طرح خود به عنوان اندیشه ای مستقل را ندارد. درمقابل، سانتو ماتزرینو، هانا آرنت و هانس بلومنبرگ، مبانی نظری و روش لُویت را مورد نقدهای اساسی قرار داده و آن را با تردیدهایی جدی مواجه کرده اند.
تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
105 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی انجام گرفت. برای تبیین معنادار رابطه میان امر انقلابی گری و اصلاح طلبی، از رهیافت نظری لاکلائو و موف استفاده گردید. با رحلت امام خمینی، گفتمان جمهوری اسلامی که با دال های اسلام و جمهوریت مفصل بندی می شد، راه برای برداشت ها و تفاسیر متفاوت باز شد که نتیجه آن، شکل گیری دو طیف سیاسی رقیب با عنوان «اصلاح طلب» و «اصول گرا» بود. گفتمان اصلاح طلبی، شعارهای انقلاب اسلامی همچون آزادی، مردم سالاری، قانون گرایی، دموکراسی دینی، حقوق بشر و ... را در خود جای داد و با این تفکر که نیاز جامعه ایرانی، داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه جهان است، رویکردهای جدیدی را در خود پذیرا گردید. این گفتمان، حول دال مرکزی مردم سالاری و دال های شناور جامعه مدنی، توسعه سیاسی، قانون گرایی، آزادی و تساهل شکل گرفت و نظام معنایی را شکل داد که بر اساس آن سعی نمود ساختار معنایی گفتمان اصول گرایان را در هم شکند. در مقابل، اصول گرایان سعی کردند با ایجاد مفصل بندی جدید و افزودن دال هایی چون عدالت، امنیت، ارزش ها، تهاجم فرهنگی و ... حول دال مرکزی ولایت، نظام معنایی خود را شکل داده و دال مرکزی اصلاح طلبان و دال های شناور آن را ساختارشکنی نمایند. گفتمان اصلاح طلبی امکان های زیادی برای تحول در جامعه ایجاد کرد، اما نتوانست در مقابل موانع شکل گرفته پیروز شود. هرچند در گفتمان اصلاح طلبی، تغییراتی در عناصر انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما این بدان معنا نبوده که امر انقلابی به کل از بین رفته است، بلکه بدان معناست که گفتمان اصلاح طلبی به جای تأکید بر مؤلفه هایی همچون عدالت محوری، به عناصری همچون مردم سالاری، آزادی، توسعه سیاسی و قانون مداری توجه نموده است. درواقع می توان گفت که امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی برساخته شده است و تولیدکنندگان گفتمان اصلاح طلبی همواره نقشی تأثیرگذار در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی داشته است.
تبیین سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵
114-149
حوزههای تخصصی:
تحولات ژئوپلیتیکی در حوزه های منطقه ای بدون توجه به رفتار استراتژیک و نقش سیاسی قدرت های بزرگ انجام نمی شود. تاریخ سیاسی خاورمیانه ازجمله سوریه نشان می دهد که در این حوزه جغرافیایی، حضور نیروهای نظامی و مجموعه های مداخله گر بین المللی وجود داشته است. بحران سوریه از بزرگ ترین بحران های ژئوپلیتیکی فعلی در جهان اسلام بوده و مداخله قدرت های بزرگ در منطقه خاورمیانه باعث تشدید اختلافات و منازعات شده است. مقاله حاضر از نوع پژوهش های توصیفی- تحلیلی است و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه-ای به دنبال پاسخ به این سؤال است که سیاست خارجی روسیه در بحران سوریه چیست؟ نتایج حاصل نشان می دهد که موضوع سوریه و حفظ بشار اسد برای رهبران روسیه بیشتر ابزاری برای دستیابی به اهداف عمیق تر و عمل گرایانه تر است و این کشور در پی کسب منافع راهبردی خود اهدافی چون حفظ پایگاه هایی طرطوس به عنوان تنها پایگاه دریایی خود در مدیترانه، مبارزه با تروریسم بنیادگرا و داعش، همکاری با جهان اسلام، مقابله با تهدیدها و تحریم های غرب و مسئله کریمه، سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و در محیط منطقه-ای و بین المللی همراه با نقش فعال تر در سازمان ملل به دنبال حفظ تمامیت ارضی سوریه، جلوگیری از سقوط بشار اسد و یک جانبه گرایی غرب در عرصه های مختلف جهانی است.
بررسی تطبیقی مبانی نظریه عوض در حقوق ایران و حقوق انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
946 - 986
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران نقش عوض در جنبه الزام آور بودن قراردادها وضعیت چندان مشخصی ندارد. اما، از مطالعه استقرایی عقود معین چنین استنباط می شود که در اکثریت موارد بین غیرمعوض بودن و جواز یک قرارداد و معوض بودن و لزوم آن قرارداد، رابطه منطقی وجود دارد که این موضوع تداعی کننده نوعی هماهنگی بین نظام حقوقی ایران و نظریه عوض می باشد. در مقابل در حقوق انگلیس بطور کلی قرارداد در دو صورت معتبر و لازم الاجرا شناخته می شود. صورت اول اینکه رسمی و ممهور باشد، صورت دوم اینکه عوض پشتوانه آن باشد، از آنجا که اصل بر غیر تشریفاتی بودن قراردادها است، در حقوق انگلیس عوض در تمیز قراردادهای الزام آور از وعده های صرف، نقش تعیین کننده ای دارد. بنابراین، در صورتی که نظریه عوض در حقوق ایران مورد پذیرش واقع شود، می تواند به عنوان یکی از قواعد تکمیلی در تفسیر قراردادهای خصوصی و تعیین تعهدات طرفین اثربخش باشد.
The United States Sanctions against the Islamic Republic of Iran; from Unilateralism to Violations of International Human Rights(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, the global system is formed based on multilateralism, which is based on international relations and the origin of international organizations and institutions. But this matter is endangered by the unilateralism pursued by the United States of America. Coercive unilateral measures such as sanctions, threats, military intervention, and even measures such as withdrawal from international treaties are exerted at high levels. Therefore, such actions by a country, which considers itself protector of the human rights and interests of the international police, are contrary to the international law and the United Nations Charter and must be opposed by the international community. This study has adopted a descriptive-analytical approach and is based on internationally accepted documents and procedures. Data collection is done using library and internet tools and relying on objective data. In this study, we seek to answer the critical question of whether the United States' unilateral and hostile sanctions against the Islamic Republic of Iran are legitimate in terms of international law and human rights. Our initial answer (hypothesis) to this question is that the hostile actions of the United States of America against the Iranian people are blatant violations of international human rights law following the resolutions of the UN and the Human Rights Council. The fundamental rights of the Iranian people, such health, life, and the right to development, in all its legitimate respects, have been directly influenced by the hostile and unilateral actions of the United States, and have a worrying impact on the human rights and life of the Iranians. The United States' actions also impede the establishment of lasting and comprehensive peace and security in the international arena. The purpose of this study, therefore, is to examine and evaluate the contradictions between the sanctions as one of the most essential enforced and hostile actions of the United States' government against the economic resources of the Iranian state and nation from the perspective of the international law and human rights.
بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
131 - 155
حوزههای تخصصی:
مشارکت سیاسی در نظام دموکراسی غیر مستقیم نقش حیاتی ایفا می کند. انتخاب ساز و کار اصلی برای تحقق حاکمیت مردمی است. در این میان مشارکت به شهروندان امکان می دهد تا مقامات مسئول را جایگزین کرده و دولت را تغییر دهند. با توجه به اهمیت بحث از مشارکت سیاسی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی می باشد که آیا بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و مشارکت سیاسی در بین شهروندان شهر کرمانشاه ارتباط وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شهروندان 18 سال به بالای شهر کرمانشاه می باشد که 384 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و ابعاد آن یعنی اعتماد اجتماعی (0/38)، مشارکت اجتماعی (0/41)، انسجام اجتماعی (0/30)، حمایت اجتماعی (0/27)، آگاهی اجتماعی(0/35)، ارتباط اجتماعی(0/36) با مشارکت سیاسی شهروندان ارتباط مثبت و مستقیم و معنادار وجود دارد. بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تایید می شوند. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشانگر این است که اثر متغیر مستقل سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی شهروندان به میزان 0/55 می باشد.
دیپلماسی رسانه ای عربستان در مورد اسرائیل؛ مطالعه موردی «مرکز پخش خاورمیانه» (ام بی سی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی به عنوان یکی از کشورهای مهم در جنوب غرب آسیا، عملکرد پر فراز و نشیبی در عرصه ی سیاست خارجی در سطح منطقه داشته است؛ پس از روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015، تحولات زیادی در سیاست خارجی این کشور ملاحظه می شود؛ یکی از این تغییرات مهم، تغییر در سیاست های رسانه ای این کشور در قبال سایر کشورها از جمله رژیم صهیونیستی است؛ پژوهش حاضر قصد دارد دیپلماسی رسانه ای عربستان در مورد اسرائیل را پس از روی کار آمدن محمد بن سلمان (یعنی از سال 2017) مورد بررسی قرار دهد؛ به همین منظور، یکی از مهمترین مراکز رسانه ای در عربستان برای پژوهش انتخاب شده است. این مرکز، «ام بی سی» یا «مرکز پخش خاورمیانه» نام دارد. رویکرد پژوهش در این مقاله، کیفی است؛ روش جمع آوری داده ها، روش اَسنادی و روش تحلیل داده نیز تحلیل مضمون است؛ نمونه گیری نیز به روش هدفمند انجام شده است. در این پژوهش بیش از 200 نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. اقتدار امنیتی و نظامی اسرائیل و عقلانیت رژیم صهیونیستی در انجام اقدامات دفاعی، بخشی از مضامین فراگیر مستخرج در این پژوهش است. بازنمایی انجام شده از اسرائیل در شبکه-های ام بی سی در مجموع بازنمایی مثبتی است و اسرائیل را به عنوان دولتی مشروع، مقتدر و منطقی بازنمایی می کند.
تأثیر بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی با توجه به نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیل گر رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
177-213
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر بیماری کووید-19 به یک معضل بزرگ و بحران زا در اکثر کشورها تبدیل شده است و مسئولان دولتی را با چالش های زیادی مواجه کرده است. هدف از این پژوهش تأثیر بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی با توجه به نقش میانجی سرمایه اجتماعی و نقش تعدیل گر رسانه های اجتماعی می باشد. این مطالعه از لحاظ هدف از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 300 نفر از افراد جامعه شهری شیراز است که با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی، انتخاب گردیده اند و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه 30 گویه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دهنده این است که ابزار اندازه گیری از روایی مناسبی برخوردار هستند و ضریب آلفای کرونباخ آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. یافته ها نشان داد که بیماری کووید-19 بر اعتماد سیاسی و سرمایه اجتماعی جامعه شهری شیراز تأثیر منفی و معناداری دارد. با این وجود سرمایه اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر اعتماد سیاسی جامعه شهری شیراز دارد. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که سرمایه اجتماعی در رابطه بین بیماری کووید-19 و اعتماد سیاسی نقش میانجی گری ایفا می کند و رسانه های اجتماعی نیز می توانند رابطه بین بیماری کووید-19 و اعتماد سیاسی را تعدیل نمایند.
اقتصاد سیاسی سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی توسط ایلات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرواضح است که انرژی از عوامل موثر بر اقتصاد جهانی و ابزاری برای تأمین منافع و امنیت ملی و توسعه اقتصادی کشورهای جهان بوده است که در نتیجه جایگاه ویژه ای را در روابط قدرت در نظام جهانی معاصر باز کرده و دسترسی به منابع انرژی برای تمامی سطوح سلسله مراتب قدرت جهان، اهمیتی استراتژیک پیدا کرده است. در این میان، ایران با واقع شدن در مرکز بیضی استراتژیک انرژی جهان و با در دست داشتن دومین منابع نفت خام و گاز طبیعی جهان، از جایگاه مهمی در حوزه تحولات انرژی جهانی برخوردار بوده است. از این رهگذر ایالات متحده با علم به این مهم، تلاش داشته با استفاده از اهرم فشار حداکثری و سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی، در راستای کشاندن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره و تحمیل شرایط خود، استفاده نماید. اما موضوع مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد آنست که اهداف سیاست مذکور صرفا اهداف اعلامی بوده و در ابعاد اعمالی اهداف دیگری نیز پیگیری گردیده است. لذا سوال اصلی پژوهش این گونه بوده است که مهم ترین اهداف و دستاوردهای اقتصاد سیاسی ایالات متحده امریکا از پیگیری سیاست حذف ایران از معادلات انرژی جهانی چیست؟ در پاسخ به سوال مذکور فرضیه ی وجود اهداف پنهانی دیگری همچون کنترل رقبا و بدست آوردن بازارهای انرژی کشورهایی همچون ایران از طریق ابزار تحریم مطرح گردید. بطوریکه مطابق با آمارها و اطلاعات منتشر شده، ایالات متحده توانست با در پیش گرفتن سیاست مذکور در حوزه اقتصاد سیاسی به دستاورد هایی چون بدست آوردن بازار انرژی برخی از مشتریان نفتی ایران و کنترل رقبایی که به نفت ایران وابسته هستند، دست یابد. این پژوهش بر آن است با روشی توصیفی- آماری- تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات و آمارهای منتشر شده از سویEIA,IEA, BP به بررسی وضعیت عرضه و تقاضای نفت و گاز جهان و راهبرد حذف ایران از معادلات انرژی جهانی که با تاکید بر دو مولفه مذکور بپردازد.
Indeterminate Regionalism in the Middle East
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
93 - 112
حوزههای تخصصی:
This paper will examine regionalism and anti-regionalism trends in the Middle East after the Arab uprisings. The implementation of Trump policies in the region, the rise and fall of ISIS, the decline of the Arab uprisings, the convergence and divergence trends in the Middle East, especially among its three major actors Iran, Saudi Arabia and Turkey, have caused particular complexities. All this, has made it impossible to speak of the regional order in the Middle East, and the two processes of regionalism and anti-regionalism in the region are simultaneously emerging. The paper will explore these opposing trends in terms of recent developments and will essentially emphasize how these two opposite processes will reproduce each other in terms joint and divided security concerns? And why regionalism has not ever been fully evolved in the Middle East? It seems that the multiplicity of influential factors and the complexity of the existing relations have made very difficult the possibility of convergence and specifically regionalism in the Middle East.
دموکراسی و جایگاه آن در آرای اندیشمندان معاصر اهل سنت
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
141 - 171
حوزههای تخصصی:
دموکراسی به معنای حاکمیت مردم و نقش آنان در تعیین سرنوشت سیاسی خویش است. بر اساس این ایده، هر امری که خلاف رأی و نظر مردم باشد، مردود و غیرقابل پذیرش است. در مقابل، اساس نظام اسلامی مبتنی بر شریعت اسلامی است و هر حکمی که بر پایه احکام و قوانین اسلامی نباشد، باطل است. در دنیای معاصر، دموکراسی به یکی از بحث های چالشی در میان اندیشمندان اهل سنت تبدیل شده است. برداشت اندیشمندان اهل سنت از دموکراسی (حاکمیت ملت) یکسان نبوده و متناسب با نوع خوانش از اسلام، چهار جریان مختلف اندیشه سیاسی وجود دارد. هر کدام از این جریان ها دیدگاه متفاوتی نسبت به دموکراسی دارند. در این پژوهش که روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی بوده و برای جمع آوری اطلاعات از منابع مکتوب و اینترنت استفاده شده، سؤالی که مطرح می شود، این است: اسلام شناسان معاصر اهل سنت با توجه به قرآن و دیگر منابع دینی و فقهی چه برداشتی از دموکراسی دارند؟ در پاسخ می توان گفت برداشت های اجتهادی متفکران اهل سنت از قرآن و دیگر متون اسلامی منجر به شکل گیری چهار طیف سنت گرا، بنیادگرا، اصلاح طلب و سکولار در ارتباط با دموکراسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از نگاه سنت گرایان، آشتی میان اسلام و دموکراسی جز مسخ اسلام نتیجه دیگری ندارد. بنیادگرایان، دموکراسی را «انحراف از مسیر دین» می دانند. اصلاح طلبان به واسطه عواملی مثل انتخابات و نقش مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خویش معتقد به سازگاری و همخوانی میان اسلام و دموکراسی هستند؛ اما سکولارها ضمن تأکید بر جدایی دین از سیاست، دموکراسی را بهترین الگوی حکومتی برای عصر جدید می دانند. هدف این پژوهش نیز بررسی آرا و نظریه های این چهار طیف اهل سنت در مورد دموکراسی است. نوآوری این پژوهش نسبت به نمونه های قبلی در این است که در مجموع، نگرش چهار طیف اندیشه ای اهل سنت در ارتباط با دموکراسی را مورد بررسی و مداقه قرار داده است.
درک رفتار افکار عمومی در سیاست خارجی معاصر
حوزههای تخصصی:
افکار عمومی به مثابه بخشی از زیست سیاسی جوامع و کارگزار روشنگر، شرّ ضروری در سیاست خارجی است. در حالی که رهیافت سنتی با توجیه رازوارگی به عنوان ضرورت سیاست خارجی، تلقی رسانه های جمعی به عنوان عقل منفصل افکار عمومی و قرائت استعلایی از سیاست خارجی، منکر زیست سیاسی مستقل افکار عمومی است، قرائت نوین با انتقاد از نگاه ویترینی رهیافت سنتی، تکیه بر فرسایش انحصار اطلاعاتی سیاست گذاران در پرتو فرافرآیندهای جهانی شدن و انقلاب شناختی، قائل به تأثیر افکار عمومی بر سیاست خارجی است. اهمّیت افکار عمومی در رهیافت مدرن تا حدّی است که ناسازگاری شناختی بین افکار عمومی و سیاست گذاران خارجی، تصمیم گیری خردمندانه را متزلزل می سازد. در بیان دیگر، دسترس پذیری سیاست خارجی، هزاره سوم را به قرن شهروندی مبدّل ساخت. بر اساس این ملاحظات، تحلیل پیوند بین افکار عمومی و سیاست خارجی به اهتمام اصلی نگاشته جاری بدل شد. برخلاف قرائت علمای روابط بین الملل که افکار عمومی را بی نگرش و کنش پذیر می پندارند، فرضیه پژوهش، افکار عمومی را به عنوان کنش گران خردورزی تلقی می کند که بر حسب محیط و موضوع تصمیم، بر سیاست خارجی اثر می گذارند. پژوهش جاری با استفاده از رهیافت جامعه شناسی کثرت گرا و تز اولویت شناختی، و روش تحلیلی- تطبیقی به آزمون فرضیه مبادرت می کند.
امنیت در ژئوپلیتیک انتقادی (بررسی موردی: اندیشه های ریچارد مویر)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
87 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی امنیت در ژئوپلیتیک انتقادی، بر اساس اندیشه های ریچارد مویر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که گاهی مفهوم «حفره های دولت» در نگاه مویر به سطح نوعی نگاه پوزیتیویستی فارغ از نوآوری فروکاسته شده و این خطای علمی به خواننده القاء شده که مویر نیز تنها به سطح جغرافیای سیاسی پرداخته است. هدف مویر از آوردن نام حفره های دولت، ساخت یک چارچوب تئوریک نبود، اما جای آن دارد که با بررسی بیشتر، تحت یک چارچوب مفهومی، به ظرافت های مسأله ای چنین گسترده پرداخته شود تا ضمن تشریح مشکل، راهکار رهایی از تهدید مشخص گردد.