مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
قدرت منطقه ای
حوزه های تخصصی:
اختلاف سرزمینی شایع ترین موضوعات خشونت برانگیز میان کشورها هستند که در بسیاری از مواقع جنگ های طولانی مدت را دامن زده و خسارت های مالی و جانی فراوانی به دنبال داشته اند. از زمان امضای پیمان وستفالیا که حکومت های سرزمینی ایجاد شدند, کشمکش های سرزمینی به تکرار ایجاد شده و از میان رفته اند. یکی از مناطقی که اختلافات سرزمینی فراوانی در آن وجود داشته و دارد منطقه خلیج فارس است. با وجود پیشینه اندک تأسیس کشورهای مستقل, اختلافات سرزمینی ویژگی اصلی جغرافیای سیاسی این منطقه است. اختلافاتی که عموماً ریشه در ایجاد حکومت سرزمین پایه در قلمروهای قبیله ای دارد. این اختلافات از جنبه های بسیاری مورد بررسی و تحلیل پژوهشگران قرار گرفته است, اما از جنبه نقش آفرینی قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در پیدایش و حل و فصل اختلافات سرزمینی تحقیقی صورت نگرفته است. این مقاله با پیشنهاد یک مدل کارکردی برای تحلیل اختلافات سرزمینی, به ارزیابی این فرضیه پرداخته است: در اختلافات سرزمینی ایران در منطقه خلیج فارس, قدرت خارجی (بریتانیا) ایجاد کننده و قدرت منطقه ای (ایران) رفع کننده اختلافات بوده است. این بررسی نشان داد که قدرت خارجی از زمان ورود به این منطقه عامل ایجاد اختلافات سرزمینی بوده و در زمان حضور نیز مانع از دستیابی کشورها به رفع اختلافات بوده است. در مقابل, ضرورت های ژئوپلیتیک ایجاب کرده است که قدرت منطقه ای نه تنها اختلافی ایجاد نکند بلکه عامل اصلی رفع اختلافات منطقه ای باشد.
پیامدهای منطقه ای و بین المللی برجام؛ رویکردی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد رویکرد استراتژیک، که برجام را در چارچوب معادلات کلان منطقه ای و بین المللی مورد توجه قرار می دهد، بهتر می تواند ابعاد مختلف این توافق را مشخص کند. در این مقاله، با محور قرار دادن رویکرد استراتژیک و بررسی وجوه تمایز آن با رویکردهای فنی، حقوقی، سیاسی و امنیتی، تلاش بر پاسخ به این پرسش است که برجام چه پیامدهای منطقه ای و بین المللی برای ایران داشته است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مورد بررسی قرار می گیرد که برجام باعث تبدیل ایران به قدرت هژمون منطقه ای و افزایش نقش و منزلت آن در عرصه بین المللی شده است. این فرضیه را با تحلیل اسناد و منابع و همچنین شواهد موجود و تحلیل روندهای احتمالی آینده بین بازیگران سطوح منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار می دهیم.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به عراق و تأثیر آن بر جایگاه منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمله آمریکا به عراق و فروپاشی رژیم بعث، سرآغاز مجموعه تحولات و روندهایی محسوب می شود که نه تنها ساخت قدرت و سیاست در عراق را دگرگون ساخت، بلکه منجر به تغییراتی در چشم انداز قدرت، سیاست، امنیت و روابط خارجی منطقه خاورمیانه شد. با توجه به اینکه نوع حکومت آینده عراق و چگونگی تنظیم روابط دوجانبه در سطوح منطقه ای و بین المللی، حوزه سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار می دهد تنظیم سیاست خارجی ایران در برابر عراق، به نوعی ورود ایران به صحنه منطقه ای و نظام بین الملل محسوب می شود. در این مقاله، نگارنده با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، چگونگی تأثیرگذاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به عراق را بر جایگاه منطقه ای ایران مورد ارزیابی قرار داده و نهایتاً این نتیجه، حاصل شده است که: «سیاست خارجی ج.ا.ایران نسبت به عراق، منجر به ارتقاء نقش سیاسی و منطقه ای ایران به عنوان قدرت منطقه ای گردیده است.»
اهداف حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در جمهوری آذربایجان و تأثیر آن بر منافع ملی ایران
کشورهای مختلف باتوجه به سطح قدرت ملی خود، همواره درصدد توسعه دامنه نفوذ و اثرگذاری خود در ماوراء مرزهای خود و به ویژه در مناطق و کشورهای بااهمیت جهان هستند. کشور جمهوری آذربایجان واقع در منطقه قفقاز جنوبی، بدلایلی مانند قرارگیری در همسایگی روسیه و ایران، داشتن ذخایر بزرگ نفت، قرارگیری در حاشیه خزر و ... مورد توجه فراوان قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله ایالات متحده آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، ترکیه، اسرائیل و عربستان سعودی قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی، در پی یافتن مهمترین اهداف حضور این بازیگران سیاسی در آذربایجان و همچنین تبعات آن بر منافع ملی ایران است. به نظر می رسد وجود ذخایر نفتی، موقعیت جغرافیایی آذربایجان در همسایگی روسیه و ایران و دریای خزر بعنوان بخشی از منبع تأمین انرژی جهان آینده، استفاده از پیوستگی های قومی و زبانی، تلاش برای گسترش حضور اقتصادی و نظامی، تلاش برای کاهش نفوذ رقبای منطقه ای و فرامنطقه ای، تلاش برای گسترش دموکراسی و رعایت حقوق بشر، تبلیغات و نفوذ فرهنگی، از مهمترین این اهداف می باشد. چنین تلاشی برای گسترش حضور همه جانبه در جمهوری آذربایجان، برای منافع ملی ایران که 765 کیلومتر مرز مشترک با این کشور دارد همراه با تبعات مختلف در عرصه های گوناگون سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی بوده است.
افزایش قدرت منطقه ای ترکیه و پیامدهای امنیتی آن بر منافع ملی ایران در شرق مدیترانه در مقطع زمانی 2002 تا 2014 م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر رویدادها، تحولات و رقابت ها در منطقه غرب آسیا روند سریع و پرشتابی به خود گرفته است. در این میان رقابت دو کشور مهم و تأثیرگذار منطقه یعنی ایران و ترکیه از مهمترین رقابت ها محسوب می شود و بی تردید در شکل گیری سرنوشت آینده منطقه به ویژه شرق مدیترانه نقش تعیین کننده ای خواهد داشت. با افزایش قدرت ترکیه در حوزه های مختلف و دخالت بیشتر و عمدتاً مخرب این کشور در مسائل منطقه به ویژه شرق مدیترانه مانند بحران سوریه تحولات جاری نیز از شتاب بیشتری برخوردار شده است. در این میان پیامدهای افزایش قدرت منطقه ای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از جنبه امنیتی حائز اهمیت فراوانی هست و تقابل و تضاد منافع دو کشور را آشکارا به نمایش می گذارد. این مقاله سعی دارد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که افزایش قدرت منطقه ای ترکیه چه پیامدهای امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در شرق مدیترانه دارد؟ در این مقاله از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی استفاده شده و برای گردآوری اطلاعات از روش میدانی (پرسشنامه) و روش کتابخانه ای بهره گرفته شده است. نتایج و دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد افزایش قدرت منطقه ای ترکیه در شرق مدیترانه در مقطع زمانی 2002 تا 2014م پیامدهای امنیتی مهمی مانند تضعیف الگو، کاهش نفوذ جمهوری اسلامی ایران، تغییر توازن قوا و تغییر ترتیبات امنیتی به ضرر جمهوری اسلامی ایران را به دنبال دارد.
انقلاب یمن؛ فرصت ها و چالش های ایران بر اساس مدل راهبردی SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مردم یمن با قیام در سال 2011، علی عبدالله صالح را از قدرت برکنار کردند و معاون وی منصور هادی ریاست جمهوری را به عهده گرفت که نتوانست مشکلات و چالش های این کشور را حل نماید؛ تصمیمات نسنجیده منصور هادی زمینه مناسبی را برای انقلاب دوم فراهم آورد.در این مرحله جنبش شیعی انصارالله رهبری اعتراضات را بر عهده گرفت. از آنجا که در این انقلاب از یک طرف جمعیت عظیمی از شیعیان درگیر شده اند واز طرف دیگر بعضی از کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای به ایفای نقش و مداخله پرداخته اند، تبعاتی برای کشورهای شیعی منطقه به ویژه ایران به دنبال داشته است. بنابراین حضور انصارالله در ساختار سیاسی یمن و شناسایی فرصت ها و چالش های پیش روی ایران امری مهم تلقی می شود.مقاله حاضر با طرح این پرسش که فرصت ها و چالش های ایران در یمن کدام اند سعی دارد ضمن تبیین انقلاب یمن به شناسایی نقاط قوت ، ضعف، فرصت ها و چالش های پیش روی ایران بپردازد. به این منظور این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مدلSWOT در صدد ارائه استراتژی مناسب به دستگاه دیپلماسی ایران می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان می دهد که ایران با حمایت از جنش انصارالله می تواند از این موقعیت در جهت افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای خود بهره گیرد.
واکاوی تاثیر تروریسم بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تثبیت نظام جمهوری اسلامیایران و کاهش آشکار تهدید تروریسم در داخل کشور می تواند منجر به این باور شود که رشد تروریسم و تعدد گروه های تروریستی در اطراف مرزهای ایران تا زمانی که گروه های مذکور وارد خاک ایران نشده اند، تهدیدی جدی علیه امنیت ملی کشور محسوب نمی شود و درگیری با گروه های موصوف در بیرون مرزها برخلاف منافع ملی است. این نوشتار با بهره گیری از آمار و داده های مستند، با روش توصیفی و تحلیلی و با روش شناسی «رئالیسم نئوکلاسیک» ضمن بهره گیری از آموزه های نظریات مختلف در حوزه روابط بین الملل افزون بر معرفی ایران به عنوان قدرت منطقه ای، می کوشد تا با ارزیابی مخاطرات تروریسم نوظهور خاورمیانه به این پرسش پاسخ دهد که وجود گروه های تروریستی در منطقه چه تأثیری بر هژمونی و قدرت منطقه ای ایران می گذارد؟ این پژوهش نشان می دهد که تروریسم نوظهور خاورمیانه، هژمونی و قدرت منطقه ای ایران، این کشور را به عنوان قدرتمند ترین دولت ضدتروریست منطقه غرب آسیا از درون و بیرون مورد چالش قرار داده است و تهدیدی جدی برای بسط همگرایی منطقه ای و دست یابی به اهداف اقتصادی و توسعه یافتگی ایران محسوب می شود.
واکاوی چالش های ژئو پلیتیکی عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران و تأثیر آن بر منطقه جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
175 - 192
حوزه های تخصصی:
منطقه جنوب غرب آسیا یکی از مناطق راهبردی و مهم در جهان است که در دهه های اخیر چالشهای ژئوپلیتیکی و بحرانهای سیاسی زیادی را تجربه کرده است. دو کشور جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی مهمترین بازیگران سطح منطقه ای آن است. این دو کشور که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در چارچوب سیاست دوستونه نیکسون، مکمل استراتژیک یکدیگر بودند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رقیب یکدیگر تبدیل شدند و روابط رقابتی و پرتنش بین آنها شکل گرفت. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که چالشهای ژئوپلیتیکی عربستان سعودی با جمهوری اسلامی ایران چیست و این چالشها چه تأثیری بر منطقه جنوب غرب آسیا داشته است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و اسنادی و با نگاه ژئوپلیتیکی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است و دوره زمان آن مربوط به پس از انقلاب اسلامی ایران است. به لحاظ تاریخی، روابط این دو قدرت منطقه ای به سه دوره قابل تقسیم است که پیچیده ترین آن در دوره معاصر روی داده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تضاد ایدئولوژیکی، منافع متعارض و رقابت بر سر گسترش حوزه های نفوذ دو کشور باعث چالشهای ژئوپلیتیکی و بحرانهای سیاسی فراوانی شده که دامنه آن تقریباً در سرتاسر منطقه گسترش یافته است.
قدرت منطقه ای ایران و چالش های خارجی پیش روی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴
97 - 118
حوزه های تخصصی:
دستیابی ایران به جایگاه نخست منطقه اگر چه دور از دسترس نیست؛ اما با چالش ها و محدودیت های بسیاری روبروست. در این راستا در عرصه خارجی، تقابل بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به جهت خاستگاه اعتقادی و آرمانگرای آن، با برخی هنجارهای رایج در نظام بین الملل، وجود روحیه ضدامپریالیستی و عدم سرسپردگی در برابر قدرت های خارجی از یک سو و وجود مشکلاتی در روابط با قدرت های منطقه ای به جهت رقابت بر سر توزیع قدرت در منطقه از سوی دیگر، چالش ها و محدودیت هایی برای تبدیل ایران به قدرت نخست منطقه ای ایجاد کرده است. از این رو، هدف اصلی نوشتار حاضر بررسی و شناسایی دقیق این چالش ها و ارائه راهکارهایی جهت تقویت زمینه های ارتقا قدرت منطقه ای ایران است. این پژوهش به روش تحلیلی توصیفی به بررسی و تحلیل چالش های خارجی پیشاروی ایران می پردازد.
تحلیل سیاست رژیم پهلوی در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۹)
271 - 296
حوزه های تخصصی:
وقوع تغییرات ژئوپلیتیکی در محیط امنیتی ایران در کنار تحکیم قدرت شاه در اواخر دهه 1340 افزایش نقش آفرینی منطقه ای رژیم پهلوی را به همراه داشت. بر این اساس بود که رژیم پهلوی ضمن مطرح کردن خود به عنوان قدرت برتر منطقه ای نفوذ خود را در خلیج فارس گسترش داد و در جهت حفظ ثبات و امنیت منطقه ای گاه با استفاده از قوه قهریه و گاهی با بهره گیری از دیپلماسی و گسترش روابط با همسایگان سعی در ایفای نقش ژاندارمی کرد. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که نقش آفرینی رژیم پهلوی به عنوان یک قدرت منطقه ای تحت تأثیر چه عواملی و چگونه صورت پذیرفته است؟ یافته های اولیه نشان می دهد در سطح بین المللی کاهش فشار ساختاری نظام بین الملل ناشی از عواملی چون تنش زدایی در دوران جنگ سرد، خروج بریتانیا از خلیج فارس و دکترین نیکسون به همراه توسعه توانمندی های داخلی موجب ایفای نقش سه گانه رهبری، پاسداری و پشتیبانی منطقه ای از سوی رژیم پهلوی شد. درحقیقت با توجه به قرار گرفتن خلیج فارس در ذیل بلوک غرب و روابط شاه با واشنگتن، رژیم پهلوی به نیابت از ایالات متحده به تأمین امنیت این منطقه پرداخت.
ارزیابی قدرت منطقه ای ایران معاصر: مقایسه پهلوی دوم و جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
25 - 57
حوزه های تخصصی:
نمایش قدرت ایران در عمان و سوریه در قالب عملیات نظامی برون مرزی در دوران معاصر موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگی های منحصربفرد داخلی در کنار تاثیر پذیری از رخدادهای منطقه ای و بین المللی بوده است. این مقاله با مفروض گرفتن قدرت منطقه ای ایران در نیم قرن اخیر و با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های قدرت ملی در افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای ایران معاصر چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد چهار متغیر موقعیت جغرافیایی(ژئوپلیتیکی-ژئواکونومیکی)، مولفه های اقتصادی(درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات)، مولفه قدرت نظامی(استراتژی،هزینه ها و تجهیزات نظامی) و مولفه هویتی تاثیر مهمی در ارتقا قدرت منطقه ای ایران داشته است. همچنین ضریب نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران به واسطه افزایش درآمدهای نفتی، بهره گیری از مزیت ژئوپلیتیک-ژئواکونومیک، توانمندی نظامی، اتخاذ هویت جهانشمول و حوزه نفوذ گسترده تر افزایش یافته است.
نظریه انتقال قدرت و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
145 - 168
حوزه های تخصصی:
قدرت کلید فهم بسیاری ازنظریات روابط بین الملل ازجمله واقع گرایی است.در طول چند دهه گذشته تحولات مهمی در خاورمیانه به وقوع پیوسته است و ساختار و توازن قدرت در سطح منطقه ای تغییر یافته است.جمهوری اسلامی ایران ازجمله مهم ترین بازیگرانی است که به دقت تحولات منطقه و نظام بین الملل را رصد نموده و به دنبال ارتقاء بیشتر جایگاه و منزلت ژئوپلیتیکی خود در آینده نظم بین المللی است. جهت تبیین این جایگاه و ظرفیت های استراتژیک پیش روی جمهوری اسلامی ایران، از روش توصیفی-تحلیلی و چارچوب نظریه رئالیستی انتقال قدرت استفاده شده است. براساس نظریه انتقال قدرت، جابجایی قدرت در سطح منطقه ای و جهانی یا براساس توافق قدرت های برتر با قدرت نوظهور صورت می گیرد، یا با مخالفت و برخورد قدرت های مسلط با قدرت چالش گر نوظهور. نگارنده به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که: مهم ترین شاخص های نقش آفرینی منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی ایران چیست؟ از این منظر پرسش از منابع، اهداف و ظرفیت های ایران در محیط منطقه ای، به عنوان سئوالات مقدماتی طرح و بررسی شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازیگران مسلط نظام بین الملل به دلیل تعارضات ناشی از قدرت نوظهور جمهوری اسلامی ایران، این جابجایی و انتقال را در تعارض با منافع و قدرت خود تلقی نموده و از ابزارهای متعدد جهت ممانعت از افزایش قدرت ایران استفاده می کنند. از سوی دیگر با عنایت به اراده ایران مبنی بر ایفای نقش جهانی و مخالفت با هنجارهای مسلط بازیگران قدرتمند زمینه برخورد و تقابل سیستمی بصورت محسوسی افزایش می یابد. قدرت های مسلط ابزارهای متعددی را برای جلوگیری از ظهور قدرت ایران بکار می گیرند که عمده ترین سناریوهای محتمل برای ممانعت از ظهور ایران به عنوان یک قدرت نوظهور عبارت است از: تحریم،تغییر رژیم، و تهدید به جنگ های مستقیم و نیابتی.
آینده پژوهی و سناریوسازی جایگاه قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
195 - 224
حوزه های تخصصی:
پایان جنگ سرد چتر ابرقدرت ها را از سر اروپا و بسیاری از مناطق برداشت. الگوی نفوذ ابرقدرت ها تغییر یافت. قدرت های منطقه ای ابتکار عمل را به دست گرفتند و ادبیات مربوط به قدرت های منطقه ای رواج یافت. وقوع انقلاب اسلامی، طرح حکومت اسلامی، ایدئولوژی شیعی و به چالش کشیدن گفتمان لیبرالیستی همراه با مولفه های دیگر قدرت ملی نظیر ژئوپلتیک، ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای مطرح ساخت. با توجه به اهمیت این جایگاه، چه سناریوهایی برای آینده قدرت منطقه ای ایران قابل کشف و ارزیابی است. تجسم آینده، کشف و ارزیابی آینده های ممکن و محتمل قدرت منطقه ای ایران با روش آینده پژوهی پیگیری شد. با استفاده از روش سناریوسازی تصویرهای خوش بینانه، بدبینانه و ترکیبی از آینده قدرت منطقه ای ایران ترسیم گردید. با تبیین بخش های سناریو و شواهد آنها، سناریوی ترکیبی؛ استمرار ایدئولوژی مقاومت و در حین تاکید بر تعامل موردی با غرب به عنوان تصویر نزدیک تر به واقعیت آینده جایگاه قدرت منطقه ای ایران محتمل تر است. ترسیم سناریوهای قدرت ایران در قالب مبنای نظری مجموعه بخش های سناریو(عناصر نسبتا مشخص، نیروهای پیشران و عدم قطعیت ها) و سناریوی ترکیبی بیانگر تداوم قدرت ایران و بازافرینی هویت انقلابی، پایبندی به مقاومت، اصولگرایی و آرمانگرایی واقع بین، در کنار تعامل موردی با غرب و تداوم مذاکرات 2021 است.
احیای قدرت منطقه ای ایران (2005-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش کنش گری جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه از سال 2005 در قالب ایجاد ائتلاف موسوم به محور مقاومت همراه با نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن موجب مطرح شدن ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای شده است. این نمایش قدرت مرهون موقعیت و ویژگی های منحصربه فرد داخلی در کنار تاثیر پذیری از رخدادهای منطقه ای و بین المللی بوده است. این نوشتار با بهره گیری از روش تحلیلی-توصیفی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی در پی پاسخ به این پرسش است که نقش مولفه های قدرت ملی در افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد چهار متغیر موقعیت جغرافیایی(ژئوپلیتیکی-ژئواکونومیکی)، مولفه های اقتصادی(نرخ رشد اقتصادی، درآمدهای نفتی، تولید ناخالص داخلی، سرانه تولید ناخالص داخلی، صادرات و واردات)، مولفه قدرت نظامی(استراتژی، هزینه ها، تجهیزات نظامی و نقش سپاه پاسداران در سیاست های منطقه ای) و اتخاذ هویت اسلام شیعی تاثیر مهمی در افزایش ضریب نفوذ و قدرت منطقه ای ایران داشته است.
راهبردهای بهره مندی از ظرفیت های اقتصادی امارات متحده عربی
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۰۰)
4 - 20
حوزه های تخصصی:
در بین کشورهای منطقه غرب آسیا، امارات متحده عربی یکی از کشورهای مهم منطقه است که می کوشد خود را به عنوان یکی از قدرت های تأثیرگذار در منطقه نشان و وجهه بین المللی اش را افزایش دهد. از نقطه نظر اقتصادی از مهم ترین نقاط قوت این کشور، موقعیت جغرافیایی مناسب آن است. همچنین، امارات از تولیدکنندگان مهم نفت و گاز است که از نظر ذخایر اثبات شده نفت و گاز در جایگاه 7 جهان قرار دارد. افزون براین، رشد و توسعه در ایجاد زیرساخت های تجاری قوی و بنادر پیشرفته، برندسازی، شراکت و ایجاد ائتلاف در سطح بین المللی و فعالیت شرکت های چندملیتی، موفقیت در جذب سرمایه گذاری خارجی و همچنین، جذب گردشگر از سراسر جهان از کلیدی ترین ظرفیت های این کشور در حوزه تجارت و اقتصاد است. به رغم نقاط قوت یادشده، وابستگی تا حد زیاد به نفت و صنایع آن، وابستگی شدید به واردات و نیروی کار و کمبود منابع طبیعی مانند آب ازجمله نقاط ضعف اقتصادی امارات متحده عربی شمرده می شود.
سیاست خارجی عربستان در قبال ایران در دوره پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سال 2015 تغییراتی در سیاست خارجی عربستان سعودی ایجاد شد که با دوره های پیش تر متفاوت بود. یکی از عواملی که در تغییر رفتار سیاست خارجی عربستان تأثیر گذاشت، توافق هسته ای بین ایران و کشورهای 1+5 (ایالات متحده، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان و آلمان) بود. این پرسش مطرح است که فضای پسابرجام چگونه بر سیاست خارجی عربستان سعودی تأثیر گذاشته است. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک این فرضیه مطرح می شود که فضای پسابرجام سیاست خارجی عربستان سعودی را تهاجمی کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مقامات و تصمیم گیرندگان سعودی از ترس تغییر وضعیت و قدرت منطقه ای به نفع جمهوری اسلامی ایران، به سوی استخراج منابع خود (بیشتر نفت) رفته و با استفاده از این منابع، اقداماتی مانند افزایش خرید تسلیحات، به کارگیری سیاست های تهاجمی در منطقه و متنوع سازی شریک های جهانی برای تغییر موازنه قدرت به سود خود انجام داده اند.
راهکارهای تحقق بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی در حوزۀ ارتقای قدرت سازی منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
301 - 332
حوزه های تخصصی:
در دوره گذار ژئوپلیتیکی هر کشوری بر اساس فعالیت و موفقیت های به دست آمده در این دوره، جایگاه خود را در هرم قدرت جهانی تثبیت می کند. هدف اصلی این تحقیق، شناخت راهکارهای بیشینه سازی قدرت منطقه ای ایران در دوره گذار ژئوپلیتیک در غرب آسیاست. سؤال تحقیق این است که ایران چگونه می تواند در این دوره گذار، قدرت منطقه ای خود را افزایش دهد. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام آن نیز توصیفی و موردی- زمینه ای است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایران می تواند در دوره گذار ژئوپلیتیکی با بهره گیری از فرصت های ژئوپلیتیکی و مزیت های این دوره، به بیشینه سازی قدرت منطقه ای خود به کمک تدوین راهبرد ژئوپلیتیکی اقدام کند و به شبکه سازی منطقه ای، دسترسی فعال به شبکه کارگزاران منطقه ای خود و نیز درونی سازی قدرت در برابر تهدیدات بپردازد و زمینه تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در حوزه منطقه ای را فراهم کند.
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا بارویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
85 - 124
حوزه های تخصصی:
فرهنگ ملی شامل کلیه افکار، عقاید، رسوم و احساساتی که افراد یک ملت از یکدیگر آموخته اند. تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش می باشد. روش این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا متکی به مصاحبه و مطالعه کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 30 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی می باشد. بر اساس الگوی مفهومی ترسیم شده به منظور تعیین رابطه بین گویه ها، ابعاد و موضوع، پرسش نامه ضریب لاوشه تدوین و در جامعه خبرگی توزیع، جمع آوری و تجزیه وتحلیل گردیده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل عاملی 116 شاخص از 119 شاخص پرسشنامه بار عاملی بالاتر از 30/0 داشته و تائید گردیده است. بر اساس آلفای کرونباخ برای پرسشنامه فرهنگ ملی با ابعاد ملی (950/0) و دینی (960/0) برابر با (972/0) و برای پرسشنامه قدرت منطقه ای با (896/0) محاسبه شده است و با توجه به مقادیر ضریب آلفای کرونباخ، می توان استنباط نمود که ابزار پژوهش از پایایی نسبتاً مطلوبی برخوردار است.
جایگاه منطقه ای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول قرن بیست و یکم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره اول زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
33 - 72
به دنبال حادثه 11 سپتامبر 2001، تحولاتی در منطقه خاورمیانه روی داد که چهره این منطقه را کاملاً دگرگون کرده است به گونهای که نظم منطقه برهم خورده و نظم جدیدی در حال شکلگیریست. در این نظم جدید، برخی بازیگران قدیمی از بین رفتهاند و بازیگران جدیدی با اولویتها و اهداف جدید جای آنها را گرفتهاند. برخی بازیگران قدیمی که هنوز حضور دارند نقش خود را از دست دادهاند و برخی بازیگران نقش برجستهای در بازی سیاست در منطقه به دست آوردهاند. این مقاله به دنبال بررسی این نظم جدید و بازیگران تأثیرگذار در آن است. این مقاله معتقد است که در نظم جدید نقش برخی بازیگران کاهش و نقش برخی افزایش یافته است. سؤال اصلی مقاله این است که، جمهوری اسلامی ایران از چه نقش و جایگاهی در نظم جدید که پس از 11 سپتامبر 2001 در منطقه شکل گرفته برخوردار است؟فرضیه مقاله این است که تحولات منطقه خاورمیانه در دهه اول قرن 21 منجر به صعود جایگاه قدرتی ج. ا. ایران شده است.
آینده بینی منازعه خاورمیانه و تغییر در توازن قدرت منطقه ای ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه که در منطقه مهم و راهبردی خاورمیانه واقع شده اند، دارای پیشینه تاریخی قابل توجه و مشابهت های قابل تأملی هستند. از جمله این که هر دو کشور دارای تمدن های باستانی و امپراتوری های بسیار گسترده ای بوده و در طول تاریخِ خود، همواره دارای روابط پر فراز و نشیبی بوده اند که گاه این روابط، دوستانه و گاه با تعارض همراه بوده است. هردوکشور همواره خود را قدرتِ برتر منطقه پنداشته و در این راستا در عین برقراری روابط حسنه، رقابت جدی نیز با هم داشته اند. پرسش اصلی این مقاله این است که با توجه به اوضاع پیچیده خاورمیانه، که تغییر در توازن قدرت های فرامنطقه ای و منطقه ای را محتمل می سازد ، کدام یک از دو کشورِ مدعیِ قدرت منطقه ای، ایران و ترکیه ، برای ایفای نقش یک قدرت برتر منطقه ای دارای وزن بیش تر و در شرایط مناسب تری قرار خواهند داشت؟ نویسندگان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی مولفه های قدرت منطقه ای، به مقایسه موقعیت قدرت منطقه ای ج.ا.ایران و ترکیه پرداخته و استدلال کرده اند بر خلاف سال های اخیر، ترکیه جدیداً با فاصله گرفتن از سیاست «صفرکردن مشکلات با همسایگان»، به ایجاد تنش با همسایگان خود همانند سوریه رو آورده و از همین رو، احتمال تشدید برخوردها و تعارض با سایر قدرت های منطقه ای در آینده نزدیک برای این کشور محتمل و قابل پیش بینی است. لذا، با توجه به احتمال تقویت بیش از پیش این رویکرد و عدم تحقق اهداف آمریکا در منطقه به عنوان پشتیبان ترکیه و احتمال مداخلات مستقیم سایر قدرت های منطقه ای از جمله روسیه در صحنه منازعه سوریه، در کنار افزایش جایگاه و نفوذ منطقه ای ایران، مقاله پیش بینی کرده است که در آینده نزدیک، نقش آفرینی ترکیه به عنوان قدرت برتر منطقه ای، در مقام مقایسه با ایران، با چالش مواجه شده و در مسیر تنزل قرار خواهد گرفت و در مقابل، قدرت منطقه ای ایران رو به فزونی خواهد گذاشت.