مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
نقشه شناختی
جهانی شدن و ظهور اقتصاد دانش به همراه شرایط رقابتی، پرسش از کیفیت آموزش عالی را برجسته کرده است. این کار بدون اصلاح نهادها و کنش های نهادسازی امکان پذیر نیست. «دیرآیندگان» توسعه، از جمله جامعه ایرانی، با مساله دوگانه ای دست به گریبان هستند. از یک سو هنجاری های مشترک و اجماعیات بین المللی در تضمین کیفیت آموزش عالی پیش روی آنهاست و از سوی دیگر، پابند محدودیت ها و دشواری های خاصی هستند که از پیچیدگی های ساختاری این نوع جوامع ناشی می شود. تحلیل روابط میان زمینه های فرهنگی و اجتماعی جوامع با مولفه های تضمین کیفیت آموزش عالی، با به دست دادن «نقشه ای شناختی»، امکان آن را فراهم می آورد که کنشگران در هر سه سطح جامعه، دانشگاه و دولت، با شناخت بیشتری بتوانند درباره ویژگی های الگوی مناسب ارزشیابی و اعتبارسنجی آموزش عالی و ملزومات سیاستی، راهبردی و عملیاتی مربوط به استقرار کیفیت، تصمیم بگیرند و عمل کنند
ارایه نقشه شناختی و مدل محاسباتی از عملکرد مغز در استرس هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: استرس و هیجان نقش مهمی در کیفیت زندگی انسان دارند. هدف این مقاله ارایه مدلی مناسب از آنها در شناخت حالات مغزی است.
روش: فعالیت های رفتاری و هیجانی، در درجه اول، با دستگاه لیمبیک ارتباط دارند؛ از این رو، در این تحقیق ابتدا به شناخت بخش های مهم مغز، از جمله قشر مغز، تالاموس، آمیگدالا، قشر پیش پیشانی، قشر حدقه ای - پیشانی، لوکوس سرولئوس، هیپوکامپ و هیپوتالاموس، و نقش آنها در واکنش های هیجانی پرداخته و سپس برای این حالت مغزی، یک نقشه شناختی جامع پیشنهاد شد. این نقشه شناختی، نقش اساسی دستگاه عصبی و هورمونی را در فرایند استرس هیجانی نشان می دهد.
یافته ها: با بیان روابط و مشخصه های لازم، یک مدل محاسباتی در جعبه ابزار سیمولینکِ نرم افزار MATLAB اجرا و برای تعیین صحت عملکرد مدل، آزمایش های مختلف انجام شد. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که در هنگام استرس هیجانی، قشر حدقه ای - پیشانی وارد عمل شده، هیجان را کاهش میدهد و از ادامه آن جلوگیری می کند. همچنین، مدل محاسباتی توانست رفتار مغز را در حالت استرس هیجانی به خوبی بیان کند؛ لذا می-تواند در مدل های بزرگ تر به عنوان یک زیرسیستم مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.
بازنمایی محتوا و ساختار ذهن انسان: مبانی نظری و فرایند اجرایی نقشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
ماهیت انسانی علوم انسانی و اجتماعی، گواه بی بدیلی در ایجاد تمایز اساسی میان این علوم با علوم طبیعی به شمار می رود. از این رو، برون رفت از سیطره غالب پارادایم اثبات گرایی و رویکردهای کمّی به عنوان قلمرو و قالب های ویژه علوم طبیعی و ورود به عرصه پارادایم های رقیب و رویکردهای کیفی، ضرورتی انکارناپذیر قلمداد می شود. در این راستا، شناسایی و معرفی روش ها و ابزارهای پژوهشِ کیفی می تواند، راهگشای مناسبی برای پیمودن مسیر باشد. از این رو، مقاله حاضر در تلاش است، ابتدا با بیان خاستگاه و مبانی نظری روش نقشه شناختی و تمایزات و تشابهات آن با نقشه ذهنی و نقشه مفهومی به ایجاد درکی مشترک از این روش بپردازد، سپس با تشریح فرایند ترسیم نقشه شناختی و نحوه تحلیل آن، شیوه کاربست روش را ارائه کند و در نهایت، با بیان مزایا و معایب روش، پژوهشگران را از نقاط قوت و ضعف این روش آگاه سازد
سیستم باورها به مثابه نقشه شناختی در مطالعه سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
153 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی نحوه مطالعه سیستم باورها در سیاست خارجی است. سیستم باورها از دهه 1960 و با بهره گیری از دستاوردهای علم روان شناسی وارد حوزه سیاست خارجی و روابط بین الملل شد. پیوند میان روان شناسی و سیاست خارجی موجب دستیابی به مهم ترین ویژگی سیستم باورها یعنی انسجام باورها یا انسجام شناختی شد. فرض نظریه انسجام شناختی این است که افراد، جهان را با تکیه بر باورهای کلیدی خود می فهمند و در تلاش برای حفظ انسجام باورهای خود هستند و این مسئله کلیدی سبب تبدیل بررسی نظام باورهای تصمیم گیران سیاست خارجی به یکی از اولویت های پژوهش به ویژه در سطح خرد یعنی تصمیم گیری سیاست خارجی شد، بنابراین جای طرح این سؤال به وضوح احساس می شد که از چه سازوکار یا سازوکارهای روش شناختی می توان نظام باورها و عقاید تصمیم گیران سیاست خارجی را بررسی کرد؟ به نظر می رسد سیستم باورها را می توان به مثابه نقشه شناختی درنظر گرفت که بر محور سه لایه از باورها شامل جهان بینی، ایدئولوژی و دکترین های سیاست خارجی استوار است.
بازشناسی عناصر موثر بر خوانایی درادراک بزرگسالان مطالعه موردی: بلوارامامیه-مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
خوانایی کیفیتی از محیط است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب می گردد که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. دیدگاه کوین لینچ در ارتباط با کیفیت نمایانی از کامل ترین نظریات است و سایر نظریات ادامه دهنده این نظریه می باشند. لینچ معتقد بود که خوانایی شهری متأثر از عناصر پنج گانه می باشد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویرذهنی افراد درقالب نقشه های شناختی از محیط، به سهولت شکل می گیرد و بر این اساس افراد به هنگام حرکت درفضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. چگونگی شکل گیری تصویرذهنی و در ادامه فرآیند شکل گیری نقشه شناختی، به نسبت ادراک افراد از فضا درگروه های سنی مختلف، متفاوت است و هرگروه به اقتضای سن و نیازهای خود جنبه های متفاوتی از فضای شهری را به خاطر می سپارد. مقاله حاضر با هدف ایجاد فضای شهری خوانا برای بزرگسالان با استفاده از تحلیل نقشه های شناختی شهروندان و استنتاج شباهت های ادراکی آنان تدوین گردیده است. روش مقاله از نوع توصیفی_آماری است و از روش کتابخانه ای_اسنادی برای جمع آوری مبانی نظری و از روش های میدانی، ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و تکنیک نقشه شناختی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گروه هدف را ساکنان، کسبه و استفاده کنندگان از محیط با گروه سنی 64-15 سال تشکیل می دهند و حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 132 نفر محاسبه شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از روش های آماری_تحلیلی همچون Spss و آزمون Chi Square و روی هم اندازی نقشه های شناختی ترسیمی برای استنتاج یافته ها استفاده شده است. یافته های مقاله منتج از معیارها و شاخص هایی است که در محیط مطالعه آزمون شده است و حکایت از آن دارد که ساختار ادراکی بزرگسالان به ترتیب از طریق عناصر مسیر،گره و نشانه خوانا شکل می گیرد. اکثریت شهروندان فضای شهری را مطابق دسته بندی اپلیارد بر مبنای نظم متوالی ترسیم نموده اند و تنها 22 درصد از آنان ترسیم فضایی از محیط داشته اند. همچنین ارتباط مستقیم میان عناصر شاخص در ذهن بزرگسالان در بازه های سنی متفاوت و خوانایی محیط وجود دارد.
تحلیل شناختی مدل های ذهنی مدیران در فرآیند مدیریت ریسک منابع انسانی جهت ارتقای عملکرد سازمانی با استفاده از تکنیک استخراج استعاره ای زالتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
23 - 49
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر بسیاری از پژوهشگران جنبه های شناختی و ساختارهای ذهنی مدیران را در بررسی فرآیندهای استدلال، ادراک و تصمیم گیری مدنظر قرار داده اند. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی مدل های ذهنی مدیران در فرایند مدیریت ریسک منابع انسانی جهت ارتقای عملکرد سازمانی است. در این پژوهش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته با کمک تکنیک استخراج استعاره ای زالتمن، با 21 مدیر شرکت های دانش بنیان استان آذربایجان شرقی (13 مدیر ریسک پذیر و 8 مدیر ریسک گریز) گردآوری شد. روش تحلیل یافته ها طبق دستورالعمل این تکنیک، بر اساس رویکرد پدیدارشناسی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد مدل های ذهنی مدیران ریسک پذیر و ریسک گریز به لحاظ سازه های موجود، شباهت هایی دارند. این شباهت در سازه ها می تواند نتیجه مسائل مشترکی باشد که مدیران شرکت های دانش بنیان با آنها مواجه هستند. اما مدل های ذهنی مدیران به لحاظ روابط بین سازه ها با یکدیگر تفاوت هایی دارند، به طوری که مدیران ریسک پذیر در مواجهه با ریسک، بیشتر استراتژی های کاهش و نگهداشت را انتخاب می کنند و مدیران ریسک گریز بیشتر استراتژی اجتناب را به کار می برند. بعلاوه از دست دادن کارکنان کلیدی به عنوان مهم ترین ریسک منابع انسانی در شرکت های دانش بنیان مشخص شد.
ارائه ی مدل سیاست گذاری تبلیغات اثربخش در صنعت بیمه با رویکرد نقشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۳
121 - 136
حوزه های تخصصی:
یکی از اصلی ترین عوامل عدم توسعه ی صنعت بیمه در کشور، کافی نبودن آگاهی مردم در مورد خدمات بیمه است. از آنجاکه خدمات بیمه عینی نیست و آشناسازی مردم با این خدمات نیازمند ارائه ی اطلاعات گسترده ای است، فعالیت های تبلیغات حرفه ای شرکت های بیمه برای گسترش آگاهی مردم نمود بالایی پیدا می کند. سیاست گذاری مناسب تبلیغات در صنعت بیمه، می تواند باعث افزایش ضریب نفوذ بیمه و درنتیجه افزایش امنیت اقتصادی و اجتماعی جامعه شود. هدف اصلی این پژوهش، تأیید اجزای مدل سیاست گذاری تبلیغات اثربخش در صنعت بیمه ی کشور و تعیین روابط بین این اجزا است. برای گردآوری داده های مورد نیاز، از مطالعات میدانی و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید اجزا و روابط مدل از روش های همبستگی پیرسون، کروسکال والیس، مقیاس پردازی چندبعدی، کیو.اِی. پی، تحلیل خوشه ای و بلوک بندی استفاده شده است. نتایج پژوهش، ابعاد شش گانه ی مدل سیاست گذاری تبلیغات اثربخش شامل شرایط علّی و مسئله یابی؛ تدوین و تصویب سیاست ها؛ شرایط مداخله گر؛ شرایط زمینه ای؛ اجرای سیاست ها، راهبردها و اقدامات؛ و پیامدها و ارزیابی سیاست ها را تأیید و چگونگی ارتباط بین ابعاد مدل نظری اولیه را تا حدود زیادی اصلاح و تعدیل کرده است.
بازشناسی عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان از فضای شهری (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)
حوزه های تخصصی:
خوانایی یکی از از ویژگی های اساسی محیط های شهری با کیفیت به شمار می رود که به فرد برای درک صحیح و عمیق پیرامون، امکان برقراری ارتباط مطلوب بین فرد و محیط شهری را فراهم می سازد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویر ذهنی افراد در قالب نقشه های شناختی از محیط، سبب می شود افراد هنگام حرکت در فضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. امروزه درپی شهرسازی مدرن و پیدایش مجتمع مسکونی های مدرن، به علت کم بودن کیفیت گوناگونی، شاهد ضعف در خوانایی هستیم که شهرک اکباتان به عنوان نمونه ای از شهرسازی مدرن، دارای ضعف در خوانایی است و از آنجا که جنسیت نیز مانند عواملی همچون محل سکونت، سن، شرایط اجتماعی و قومیت بر ادراک و ترجیح محیط تأثیر می گذارد و از این بین زنان بیشترین جمعیت جامعه را تشکیل می دهند که حضور آنها منوط بر خوانایی و امنیت در محیط می باشد، لذا هدف این مقاله شناخت و ایجاد فضای شهری خوانا برای بانوان در شهرک اکباتان می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است: چه عواملی بر خوانایی بانوان از شهرک اکباتان مؤثر بوده و میزان پراکندگی عوامل در شهرک به چه میزان است؟ این تحقیق به روش کیفی انجام گردیده و برای ارزیابی نهایی از تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. این پژوهش ابتدا به بازتعریف مفاهیم خوانایی، تصویر ذهنی، نقشه شناختی، ادراک بانوان با استفاده مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای می پردازد، سپس براساس مفاهیم مستخرج از بخش نظری پژوهش، شناسایی عوامل خوانایی در شهرک اکباتان به روش میدانی و حضور در شهرک، تهیه نقشه های ذهنی، پرسشنامه محقق می گردد، سنجش داده با استفاده از درصد و ارزیابی پایایی با نرم افزار SPSS انجام گرفته است. بررسی های انجام گرفته حاکی از آن است که بانوان بومی با مدت سکونت بالا و شناخت زیاد، شهرک را محیطی خوانا تلقی می نمایند. در واقع آن ها به واسطه تصویرذهنی که از شهرک و مؤلفه های خوانایی دارند، احساس سردرگمی نمی کنند. عوامل مؤثر بر خوانایی بانوان در شهرک به ترتیب میدان بسیج، بیمارستان صارم و خیابان نفیسی محسوب می شوند و بخش های خارج از بلوک های مسکونی دارای خوانایی بیشتری نسبت به بخش های داخلی بلو ک ها هستند.
بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
96-73
حوزه های تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگی ها و ساختار یک شهر دارند که می تواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز به عنوان مهم ترین عنصر تاریخی شهرها محسوب می شوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه می دهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه های شناختی پرداخته است. ابزار و روش ها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از داده های کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرم افزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخص های نقشه محوری با کروکی های ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است. یافته ها: نظریه چیدمان فضا به تنهایی نمی تواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر می پردازد، لذا برای درک ویژگی های شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشه های شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط می پردازند، است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند .
بررسی و تبیین عوامل مؤثر بر شکلگیری نقشۀ ذهنی کاربران در ترمینال های مسافربری (نمونۀ مورد مطالعه: ترمینال فرودگاه بین المللی امام خمینی (ره))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
18 - 29
حوزه های تخصصی:
شناخت محیط به عنوان عامل تأثیر گذار بر کیفیت تصویر ذهنی، در مسیریابی کاربران ترمینال های فرودگاهی، نقشی بسزا ایفا می کند. با این وجود کم توجهی به مؤلفه های مؤثر بر کیفیت ادراک کاربران، در طراحی فضاهای مذکور، موجب کاهش ارتباط کاربران با این فضاها شده است. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال شکل گرفته که میزان اثربخشی مؤلفه های تصویر ذهنی و نقشه های شناختی در مسیریابی بهینه کاربران فضاهای ترمینال های فرودگاهی به چه اندازه است. سنجش نوع و میزان اثر ارتباط میان این مؤلفه ها در کیفیت مسیریابی کاربرانِ فضاهای مذکور سؤال دیگر این تحقیق بوده است. تبیین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و تقویت تصویر ذهنی با تمرکز بر افزایش کیفیت کاربری، هدف اصلی تحقیق بوده و ایجاد سهولت در مسیریابی فضاهای جمعی از دیگر اهداف آن به شمار می آید. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از راهبرد کمّی با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. داده های کیفی بر پایه مطالعه منابع مکتوب پیرامون ادراک محیط، تصاویر ذهنی و نقشه های شناختی جمع آوری شده و اطلاعات کمی مبتنی بر پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه در محدوده مکانی مورد مطالعه به دست آمده است. یافته های استنباطی پژوهش حاکی از آن است که در رتبه بندی، تأثیر عوامل کالبدی، خوانایی، جست وجوی معنی و جذابیت به ترتیب از بیشترین میزان اثربخشی در شکل گیری نقشه ذهنی برخوردار بوده اند.
عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی از مکان
حوزه های تخصصی:
تصویر ذهنی بازنمایی ذهنی یک پدیده در غیاب آن است، ما بسیاری از اطلاعات موجود در حافظه خود را به صورت تصویری به خاطر می آوریم چون آنها را به صورت تصویری ثبت نموده ایم. انسان به واسطه حضور در محیط ودریافت داده های محیطی فرآیند ادراک محیط را آغاز می کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و فهم عوامل مؤثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان، با توجه به ادراک از محیط و نقشه های شناختی پرداخته است. هدف پژوهش بررسی عوامل موثر بر ثبت تصویر ذهنی مکان است، این مقاله به رابطه تصاویز ذهنی و ادارک و شناخت محیط می پردازد. روش تحقیق مقاله بصورت ﺗﻮﺻیﻔی -ﺗﺤﻠیﻠی به مطالعه ادراک و شناخت محیط، نقشه های شناختی،تصویر ذهنی و ارتباط تصویر ذهنی با مکان به گردآوری داده ها پرداخته است. بررسی ها نشان میدهد که بطور کلی عوامل تاثیر گذار در ثبت تصاویر ذهنی مکان از 2عامل تشکیل می شوند؛ که عوامل داخلی ایجاد شده در فرد، نظیر :ویژگی های شخصیتی،جنسیت وتوانایی ها و استراتژی ها و عوامل خارجی نظیر: ویژگی های محیط،دسترسی بصری،چیدمان فضایی می باشند.
بازشناخت نقش ادراک ذهنی در تعریف ساختار شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۶ شماره ضمیمه ۴۸
۱۱۸-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
شهرساز به عنوان کسی که با جسم شهر سر و کار دارد، باید متوجه ناظر و عوامل خارجی که بر او اثر می گذارد و تصاویری از محیط که در ذهن او می سازد، باشد. جریان دریافت تصاویر از محیط های مختلف توسط افراد با شرایط مختلف، گاه آسان و زمانی مشکل است؛ اما در تصاویر ذهنی افراد مختلف شباهت های بسیاری مشاهده می شود، این تصاویر مشابه مشترک در واقع حاصل توافق شمار بسیاری از مردم بر اهمیت تصویر خاص است. همین تصویر ذهنی مشترک است که توجه شهرساز را به خود می خواند زیرا محیطی که شهرساز به وجود می آورد مورد استفاده بسیاری از مردم است. بر این اساس برای دستیابی به ساختارشهرنیز لازم است تصویر ذهنی مشترک مردم مورد توجه قرار گرفته و با استخراج عناصری که در تصویر ذهنی مشترک مردم اهمیت یافته اند، عناصر و روابط ساختار فضایی شهر را تشخیص داد. طراح برای ارتقاء کیفیت ساختار شهر، می تواند بر عینیتی که این تصویر ذهنی را ایجاد می کند، تأثیر بگذارد در واقع طراح به گفته گوردن کالن به وسیله دستکاری ماهرانه در ساختار شهر می تواند مراحل شکل گیری تصویر ذهنی (ادراک، شناسایی) را تقویت و باعث ایجاد حس مکان شود.دراین پژوهش سعی شده است با استفاده از تصویر ذهنی مردم کرمان به بازشناسی مجدد ساختار بافت تاریخی شهر کرمان پرداخت و با استفاده از ادراکات ذهنی ساکنان آن سعی درشکل گیری تصویرذهنی روشنی از ساختار شهر و ارتقاءکیفیت ساختار وتقویت حس مکان نمود.
ترسیم مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی: واکاوی چیستی، کاربست، سیاق اجرا و نقدهای وارده بر روش نقشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۱۶
1 - 19
حوزه های تخصصی:
مدل های ذهنی خط مشی گذاران عمومی زیرساخت های اصلی شکل و محتوای خط مشی های عمومی هر کشوری هستند. تعامل و گفت وگوی این مدل های ذهنی می تواند زمینه پرداز شکل گیری خط مشی های باکیفیت تری شود. در فرایند تحلیل خط مشی های عمومی تبیین فرض کاوی، ارزش کاوی و کاوش مدل های ذهنی خط مشی گذاران از اصلی ترین کارویژه های تحلیل گران خط مشی هستند. یکی از روش های متداول در این حوزه روش ترسیم نقشه شناختی خط مشی گذاران عمومی است. در این نوشتار چیستی، چگونگی اجرا (تعیین شیوه های استخراج بردارهای نقشه شناختی، قواعد کدگذاری، ادغام و استانداردسازی، پایایی بین کدگذار، روایی و پایایی نقشه شناختی)، نمونه ای از کاربردهای آن در حوزه خط مشی گذاری (ارائه و تفسیر بخشی از نقشه شناختی آنگلا مرکل صدراعظم پیشین آلمان) و نقدهای وارد بر این روش واکاوی و تحلیل خواهد شد. دلالت های این روش برای خط مشی پژوهی پایان بخش این مقاله خواهد بود. این روش ارزش ها و مفروضات را سریع تر و کم هزینه تر از بسیاری از روش های دیگر استخراج می کند.
مؤلفه های تأثیرگذار بر حس مکان و هویت از منظر شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه عالی قاپو اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
33 - 54
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی عناصر تأثیرگذار بر خوانش نقشه شناختی شهروندان در راستای تقویت حس مکان در پیاده راه عالی قاپو است که می تواند موجب ارتقاء کیفیت فضاهای شهری شود.روش تحقیق در این مقاله کاربردی و تحلیلی- توصیفی (توسعه ای) بوده است. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و روش های پیمایش میدانی و پرسش نامه استفاده شده است. با توجه به غیر نرمال بودن داده ها، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، رابطه همبستگی قوی بین مؤلفه های کالبدی - فیزیکی و هویتی - مکانی وجود دارد. با استفاده از آزمون فریدمن مشخص شد در بین مؤلفه های کالبدی- فیزیکی، تنوع فعالیت و سلسله مراتب بالاترین امتیاز و در بین مؤلفه های هویتی - مکانی، بناهای هویتی و آرامگاه شیخ صفی بیشترین تأثیر را در ایجاد حس مکان دارند. در نقشه های شناختی شهروندان بیشترین توجه به گنبد الله الله و مسجد عالی قاپو بود. علت این امر سابقه هویتی، تاریخی و خط آسمان متفاوت این بناها بوده است. شناخت ریشه های هویتی و تاریخی در ساخت پیاده راه ها و ایجاد کارایی بهتر و تقویت حس دل بستگی به مکان اهمیت زیادی داشته و می تواند نقشه های شناختی افراد را از این گونه فضاها تقویت کرده و در کنار این ویژگی های هویتی، شناخت کالبد فیزیکی و توجه به الگوهای هماهنگ با هویت و فرهنگ جامعه می تواند کارایی پیاده راه را افزایش دهد. مهم ترین عناصر تأثیرگذار در حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان، عناصر تاریخی موجود در این پیاده راه است؛ لذا با توجه به مؤلفه های هویتی در پیاده راه های جدید، با استفاده از نمادهای تاریخی و هویتی شهر، می توان حس مکان و تصویر ذهنی شهروندان از پیاده راه را تقویت کرد.