فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۴۱ تا ۵٬۰۶۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
117 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی حکومت در اندیشه سیاسی نائینی و مطهری است. مسئله اصلی این است که چگونه می توان وجوه اشتراک و افتراق اندیشه سیاسی نائینی و مطهری درباره حکومت را با ارجاع به شرایط حاکم بر دوره مشروطه و انقلاب اسلامی توضیح داد؟ به همین منظور با روش هرمنوتیک زمینه گرای اسکینر نشان داده شد که اختلاف نظری میان دو متفکر وجود ندارد. هر دو به مشروعیت الهی و مردمی فقیه در دوران غیبت امام معصوم باور دارند و نقش او نیز در جامعه نقش یک ایدئولوگ و وظیفه اش نظارت بر اجرای صحیح ایدئولوژی در جامعه اسلامی است. نائینی به دلیل حضور در فضای اصلاح طلبی، با نگاهی مثبت و تعامل گرایانه و با استفاده از ظرفیت های مکنون در فقه شیعه، خواستار اصلاح روند حکمرانی و نه برچیدن آن بود؛ اما مطهری به دلیل قرارگرفتن در فضای انقلابی ای که مارکسیسم ایجاد کرده بود، با بهره گیری از ظرفیت های فکری شیعه و نگاهی منفی و انتقادی به مؤلفه های مارکسیسم، به دنبال تشکیل حکومت اسلامی با نظرات خاص خود بوده است
بازخوانی روایات ظهور از منظر نظم تمدنی
حوزههای تخصصی:
طبق روایات اسلامی، تشکیل حکومت مهدوی در زمانی اتفاق می افتد که بی نظمی فراگیری جهان را دربرگرفته، و ظهور حضرت مهدی.، مقابله با این بی نظمی است. مسئله این پژوهش اثبات یا رد مسئله مهدوی و نیز سنجش میزان صحت روایات نیست، بلکه در پی یافتن نظم تمدنی آرمانی از دیدگاه مسلمانان در تمدن مهدوی است. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی ارزیابی ابعاد نظم تمدنی دوران ظهور در روایات اسلامی است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و با استفاده از واژگانی که مفهوم نظم را انتقال می دهند، نظم اخلاقی و نظم قانونی در تمدن مهدوی بررسی می شود. یافته های تحقیق روشن می سازد در ابتدای حکومت مهدوی، اجبار قانونی و پس از درونی شدن احکام و اخلاق اسلامی، اجبار وجدان جمعی نظام بخش تمدن مهدوی در دوران ظهور خواهد بود.
سیاست تطبیقی روسیه در بحران قره باغ و اوکراین
منبع:
دانش تفسیر سیاسی سال سوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰
130-154
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی سیاست خارجی روسیه بر محور جغرافیای پیرامونی آن شکل گرفت و بنابراین تحولات در جمهوری های تازه شکل گرفته با مسائل امنیتی و راهبردی این کشور گره خورده است. اوکراین و منطقه قفقاز جنوبی به عنوان مناطق استراتژیک روسیه در خارج نزدیک هستند که از دیدگاه مقامات روسی هرگونه تحولاتی در این مناطق رابطه مستقیم با منافع این کشور دارد. از همین رو آغاز درگیری نظامی آذربایجان و ارمنستان بر سر قره باغ و تلاش اوکراین برای پیوستن به غرب و ناتو موجب شده است تا روسیه راهبردهای خود را بر محور این تحولات قرار دهد. در این پژوهش سؤال اصلی این است که راهبردهای سیاست خارجی روسیه در قبال قره باغ و اوکراین چگونه قابل تبیین است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که روسیه با در نظر گرفتن خطر غرب گرایی ارمنستان و اوکراین تلاش داشته است تا به عنوان نیروی صلح بانی در قفقاز و بازدارندگی از طریق تهاجم نظامی علیه اوکراین رویکرد تهدیدآمیز دو کشور علیه منافع ملی خود را مرتفع کند. در همین خصوص نقش برداشت ها و نگرش های روسیه نسبت به دو بحران از اهمیت قابل توجهی نیز برخوردار است.
امرسیاسی از نظر شانتال موفه در فهم وتبیین جنبش جلیقه زردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دیگر نمی توان امرسیاسی را تنها در قدرت و دولت مشاهده کرد بلکه بواسطه انقلاب ها و جنبش های عصر مدرن به میان طبقات پایین جامعه راه یافته و دیگر در انحصار قدرت رسمی نیست و مناسبات جدید در حیطه جامعه سیاسی شکل می گیرد. برهمین مبنا، مقاله ی حاضر با هدف بررسی جنبش جلیقه زردها از منظر شانتال موفه انجام و در پی ارائه ی پاسخی به این پرسش هاست که جنبش مذکور از این منظر چگونه قابل تحلیل است و تفسیر او چه تفاوتی با تفاسیر نظریه پردازان دیگر دارد. طبق تفسیر موفه، امرسیاسی محل تخاصم جوامع است که موجب سامان جامعه می گردد. از نظر او تنازعات اجتماعی صرفاً بر تضاد طبقاتی استوار نیست و گفتمان های هویت ساز شکل گیری جنبش ها را فراهم می سازند. او سیالیت و پویایی جوامع متأخر را مبنای تحلیل خویش قرار داده و با استناد به گفتمان های هویتی با نظام سرمایه داری مقابله می کند. به باور وی بسیاری از نظریه پردازان لیبرال از به رسمیت شناختن بُعد خصومت آمیز سیاست خودداری می کنند زیرا از نظر آنان بُعد آنتاگونیسمی سیاست برای رسیدن به اهداف دموکراسی مخاطره آمیز است. برخلاف آنان موفه معتقد است که جنبش هایی از این دست بدلیل گفتمان هویتی متفاوت موجب پویایی هویت های جدید می گردد.
یکجانبه گرایی دونالد ترامپ و افول قدرت نرم آمریکا در اقتصاد سیاسی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ سرد سرشت و ساختار قدرت در اقتصاد سیاسی جهان، دستخوش تحول شده است. در این راستا ابعاد نوینی از قدرت به ویژه قدرت نرم در تقویت جایگاه و موقعیت کشورها اهمیت بسزائی یافته است. ایالات متحده از جمله کشورهایی است که با آگاهی از این مهم طی چند دهه اخیر سعی کرده است تا از منابع و امکانات موجود در راستای افزایش قدرت نرم و بهره برداری از آن استفاده کند. کارکرد و ارتقای قدرت نرم آمریکا در دوران اوباما براساس شواهد، تغییر چشمگیری یافته بود. به نظر می رسد تغییر ساختار تصمیم گیری در این کشور با روی کار آمدن دونالد ترامپ بر مقوله یادشده تأثیرگذار بوده است. پژوهش حاضر این مسئله را واکاوی می کند که روی کار آمدن ترامپ و سیاست های داخلی و خارجی وی چگونه بر موقعیت قدرت آمریکا در اقتصاد سیاسی جهانی تأثیرگذار بوده است؟ فرضیه پژوهش این است که اقتصاد سیاسی این کشور به دلیل سیاست گذاری های داخلی و خارجی آمریکا در دوره ترامپ به تنزل قدرت نرم این کشور در نظام جهانی انجامیده است. در مقاله حاضر زمینه های اقتصاد سیاسی تنزل قدرت نرم آمریکا و سازوکار اثرگذاری سیاست های ترامپ بر موقعیت و جایگاه قدرت نرم این کشور با تمرکز بر کاربست منابع سخت افزاری قدرت در چارچوب یکجانبه گرایی مطلق، جنگ تعرفه ها، پوپولیسم سیاسی، سیاست های ضد مهاجرتی و تنش با رسانه ها و نهادهای سیاسی دولت ترامپ تشریح می شود. برآیند سیاست های یادشده افول شاخص های قدرت نرم آمریکا در زمینه بی اعتنایی به حقوق بشر و نهادهای سیاسی، آزادی رسانه ها، ارائه تصویری مثبت از آمریکا در میان افکار عمومی جهانیان، چندجانبه گرایی، دیپلماسی عمومی و قراردادها و نهادهای بین المللی بوده که درنهایت جایگاه قدرت نرم این کشور در اقتصاد سیاسی جهانی را با افول مواجه کرده است.
دیپلماسی انرژی اجبارآمیز ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
569 - 596
حوزههای تخصصی:
کارزار فشار حداکثری ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی ایران بدون شناخت رهیافت جدید ترامپ در عرصه دیپلماسی انرژی قابل بررسی نیست. ترامپ با تحول رهیافتی و کارکردی تلاش کرد تا دیپلماسی انرژی را به عنوان یک ابزار قهرآمیز بر ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل کرده و حداکثر فشار ممکن را از این بعد بر این کشور وارد سازد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، با طرح این سؤال که دیپلماسی انرژی چه نقشی در کارزار فشار حداکثری ترامپ در قبال جمهوری اسلامی ایران داشته به بررسی عملکرد و رفتار ترامپ در بازار نفت پرداخته می شود. فرضیه اصلی عبارت است از اینکه ریشه اصلی و ماهیت سیاست های ترامپ در بازار نفت به تحول رهیافت دیپلماسی انرژی این کشور از هنجارگرایی به نئومرکانتلیسم بازمی گردد که می توان آن را در خروج از برجام و بازگرداندن تحریم های نفتی، بازآرایی ژئوپلیتیک انرژی واردات نفت آمریکا، اعطای معافیت به خریداران بزرگ نفت از جمهوری اسلامی ایران، متشنج سازی قیمت نفت و تولید حداکثری نفت شیل با هدف تسخیر بازارهای سنتی این کشور مشاهده کرد. این رهیافت سبب شد که صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران به حداقل ممکن کاهش یافته و به دلیل افزایش نفوذ آمریکا در تعیین قیمت های جهانی نفت فشارها علیه تهران بیش از گذشته افزایش یابد.
توسعه صلح محور و ارکان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
638 - 615
حوزههای تخصصی:
توسعه از گذر تغییرات ساختاری و صنعتی شدن مسائل مربوط به فقر، بیکاری و نابرابری را در سطوح ملی و جهانی حل می کند. با این حال، تحقق این امر مستلزم وجود فرهنگ مبتنی بر صلح، مسالمت، تحمل، مدارا، مشارکت، عقلانیت، و نیز سازوکارهای نهادینه ی دموکراتیک است. در این مقاله تلاش خواهد شد تا به پرسش های زیر پاسخ داده شود: ماهیت توسعه صلح محور چیست؟ از چه عناصری تشکیل شده است؟ چگونه این الگوی توسعه می تواند به مردم سالاری کمک کند؟ فرضیه پژوهش بر این مبنا است که صلح، مردم سالاری، و توسعه سه رکن اصلی پارادایم توسعه صلح محور هستند که دولت، صاحبان سرمایه و جامعه مدنی در تعامل سازنده با یکدیگر می توانند به تحقق این پارادایم و مردم سالاری کمک کنند. نگارنده می کوشد با نقد رهیافت رایج نئولیبرال بر مبنای اقتصاد بازار، بر اهمیت این مقوله ها، و پیوند و ارتباط متقابل آنها در چارچوب رهیافتی بدیل، انتقادی و کل گرایانه از منظر اقتصاد سیاسی تاکید شود. یافته اصلی پژوهش نشان می دهد که الگوی توسعه صلح محور می تواند راه را برای مردم سالاری هموار کند؛ و باید مثلث جدیدی با سه رکن، «دولت، سرمایه یا بخش خصوصی، و جامعه مدنی» برای تثبیت و تحکیم فرایند توسعه دموکراتیک به وجود آید.
سازوکارهای نظریِ برون رفت از چالش میان شریعت و قانون در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی اداره حکومت در چهارچوب احکام اولیه شریعت در عمل با بن بست هایی روبرو گردید که خروج از آنها جز با عبور از ظاهر شریعت میسر نبود. این مسئله، اجتهادات نوینی را می طلبید که توسط امام خمینی + صورت پذیرفت. بدین ترتیب صورت بندی خاصی از نسبت میان قانون و شریعت موجب شکل گیری نظام سیاسی در وجهی متفاوت گردید. در این مقاله با محوریت قرار دادن اندیشه سیاسی امام خمینی + و با روش توصیفی تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که سازوکارهای نظری پیرامون چالش میان شریعت و قانون در اندیشه سیاسی امام خمینی + چیست؟ واکاوی اندیشه سیاسی امام خمینی + ، این پاسخ را به همراه داشت که امام خمینی + با قرائت فقهی خاصی به واسطه مفاهیمی چون حکم حکومتی و اصل مصلحت، احکام ثانویه، و ولایت «مطلقه» فقیه سازوکاری برای حل چالش میان شریعت و قانون ارائه داده اند.
سیاست خارجی مطلوب دولت ابراهیم رئیسی؛ الگوی نظم عدالت محور مبتنی بر استراتژی موازنه نرم
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
23-45
حوزههای تخصصی:
آنچه که در بررسی سیاست خارجی مورد اجماع محققان سیاست خارجی است، این است که سیاستگذاری درعرصه خارجی و ارائه تحلیلی مطلوب از سیاست خارجی هر دولت، منوط به در نظر گرفتن هر دو حوزه داخلی و خارجی است. در این ارتباط بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پس از چهار دهه از وقوع انقلاب اسلامی مواردی را مشخص می کند که در تبیین هر چه بهتر سیاست خارجی کشور و تعیین اهداف سیاست خارجی دولت جدید می تواند سیاست گذاران و مجریان را یاری کند. به همین جهت در این مقاله پرسش اینست که در بستر نظام بین الملل کنونی، چه الگو و استراتژی مطلوب و کارآمدی می تواند دولت ابراهیم رئیسی را در دستیابی به اهداف اش در سیاست خارجی یاری کند؟ در پاسخ برآنم که نظام بین الملل کنونی مبتنی بر هژمونی ایالات متحده آمریکا می باشد که درصدد پیاده نمودن نوعی نظم ایده محور است. لذا در دستور کار قرار دادن الگوی نظم عدالت محور با تاکید بر استراتژی "موازنه نرم در برابر قدرت هژمون" می تواند ضمن پرهیز از رویارویی مستقیم با این قدرت، هزینه های رهبری قدرت هژمون را بالا برده و او را مجبور به عقب نشینی نماید.
بررسی تطبیقی عملکرد انقلاب اسلامی ایران و اخوان المسلمین مصر در فرآیند دولت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
31 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از تکنیک توصیف و تحلیل و با ابزار فیش برداری از منابع کتابخانه ای، اسناد و مدارک معتبر علمی انجام گرفته است.(روش) این موضوع در امتداد دولت سازی مورد بررسی واقع شده و سوال اصلی مقاله چنین مطرح شده که؛ علت و زمینه های موفقیت نهضت اسلامی ایران در دولت سازی و ناکامی اخوان المسلمین چه بود و عوامل موثر بر آن کدامند؟(مسئله) مفروضه پژوهش این است که نظام برآمده از نهضت اسلامی در ایران مبتنی بر اصول اسلامی و مردمسالاری دینی عمل کرده و اخوان المسلمین مصر چنین نبوده و در برپایی نظام سیاسی با ابزارهای دموکراسی نیز ناموفق بود.(فرضیه) علاوه بر آن انقلاب اسلامی مبتنی بر نظریه ولایت فقیه دولت اسلامی را تاسیس کرد؛ این در حالی بود که در مصر و توسط اخوان المسلمین یک نظریه مورد قبول همه گرو ها و برخاسته از منظومه فکری و فقهی اهل سنت شکل نگرفته بود.(یافته)
روش های تامین امنیتِ نظامی درجمهوری اسلامی ایران براساس رهنمود های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۹
167 - 187
حوزههای تخصصی:
در قرآن، شیوهای تأمین امنیت نظامی، به عنوان یک نیاز اساسی، بیان شده است. امروزه در جمهوری اسلامی ایران، اختلافِ گفتمان ها در تأمین امنیت نظامی بین دو جریان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا، پیامدهای منفی و شکاف داخلی را دنبال دارد، جریان اصلاح طلب، بر تعامل با جهان، اصرار دارند. ولی جناح اصول گرا، به مقاومت، تکیه بر توانمندی داخلی و تقویت آن اعتقاد دارند.(مساله) تحقیقِ حاضر به منظور استخراجِ نگاه وحیانی به مقوله تأمین امنیت، به روش توصیفی- تحلیلی و اسنادی انجام شده(روش) به این پرسش پاسخ دهد که: قرآن کریم، چه روش هایی را برای تأمین امنیتِ نظامی پیشنهاد می کند؟(سوال)یافته های پژوهش حاکی است که قرآن کریم، ضمن پرداختن به برنامه های ضد امنیتی دشمن، راهکار مقابله با آن را نیز بیان کرده است. برخی نقشه های ضد امنیتی دشمن شامل جنگ افروزی، تحریک و تجهیز مخالفان، تهدید، جاسوسی، تلاش برای تضعیف روحیه لشگریان اسلام، بهانه تراشی برای فرار از جنگ و غیره.(یافته) راهکارهای مقابله با آن عبارت اند از تقویت توان داخلی، رزمایش نظامی، مقابله به مثل، حفاظت از سران و اسرار، فراهم ساختن تجهیزات ضد جاسوسی، اشرافِ اطلاعاتی و غیره. مقاله پیش رو، به تشریح موارد فوق پرداخته است.(نتیجه)
همگرایی و واگرایی بازیگران در حمله ترکیه به شمال سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1123 - 1093
حوزههای تخصصی:
بحران سوریه بزرگ ترین مسئله یک دهه اخیر در عرصه بین المللی بوده است که بازیگران متعددی را در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی درگیر خود ساخته است. در آستانه شکست داعش، ترکیه در قالب سه عملیات «سپر فرات»، «شاخه زیتون» و «چشمه صلح» به شمال سوریه حمله کرد. این حمله ها دوباره موجب آرایش بازیگران با اهداف گوناگون در بحران سوریه شد، بر پیچیدگی این بحران افزود. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که همگرایی ها و واگرایی ها بین بازیگران ذی نفع در جریان حمله و حضور ترکیه در شمال سوریه چیست؟ برای پاسخ به پرسش پژوهش، از روش تحلیل ساختاری و برای تجریه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکتور استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، چهار قطب بندی بین بازیگران پس از حمله ترکیه به شمال سوریه شکل گرفته است. افزون بر این، واگرایی های بازیگران از یکدیگر نیز نمایش داده شد. حزب حاکم ترکیه با حمله به شمال سوریه از یک سو به دنبال کاستن از تهدید جدایی طلبی (پ. ک .ک.)؛ و از سوی دیگر، در پی ایجاد فرصت نفوذ ساختاری در سوریه از راه اسکان آوارگان جنگ سوریه و به قدرت رسیدن جریان های اسلام گرا به رهبری اخوان المسلمین در سوریه است. جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و پ .ک. ک. بیشترین فاصله در اهداف را با یکدیگر دارند؛ و در شرایط کنونی، امکان قرار گرفتن این سه بازیگر در یک ائتلاف در خصوص حمله ترکیه به شمال سوریه وجود ندارد. در این میان، ترکیه به دلیل داشتن اهداف به شدت متعارض با دیگر بازیگران، قدرت مشارکت در هیچ ائتلاف پایداری را نخواهد داشت.
عملیات کربلای 4 پیچیده ترین عملیات دفاع مقدس و علل شکست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملیات کربلای 4 در وضعیت خاص سیاسی- نظامی کشور در تاریخ 3/10/65 صورت پذیرفت. در این عملیات رزمندگان اسلام با جلوداری غواصان بی بدیل دریادل در قرارگاه نجف، به صف صدامیان زده و پنج ضلعی را به تصرف خود درآوردند. در این عملیات اما قرارگاه قدس که تلاش اصلی عملیات را بر عهده داشت، نتوانست به اهداف خود دست یابد. از این رو فرمانده سپاه پس از بررسی جوانب کار و به منظور حفظ نیرو، دستور توقف عملیات را صادر نمود. عملیات کربلای 4 به دلایل متعدد با عدم الفتح روبرو شد و نتوانست در سال تعیین سرنوشت جنگ سهم بسزایی ایفا نماید. در این عملیات علی رغم زحمات بسیار رزمندگان اسلام و آمادگی های فوق العاده یگان های غواص، نتیجه مطلوب حاصل نشد. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه، علل و عواملی عدم موفقیت عملیات کربلای 4 را رقم زد؟ در این مقاله سعی گردیده است تا با تشریح زوایای مختلف این عملیات، علل و عوامل اصلی عدم موفقیت عملیات کربلای 4 مورد واکاوی قرار گرفته و با یک نگاه عالمانه و بی طرف، ضمن احصاء و استفاده از تجربیات تلخ این عملیات در طراحی و اجرا موجبات رشد و بالندگی یگان های سپاه پاسداران را فراهم آورد. نتایج آن از دلایل عدم موفقیت در این عملیات می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1 – انتخاب تاکتیک تکراری 2 – انتخاب یک منطقه کوچک برای مبدأ عملیات 3 – حمایت اطلاعاتی امریکا 4 – سخت گیری بیش از اندازه حفاظتی 5 – غرور ناشی از پیروزی عملیات والفجر 8 و در نتیجه طراحی یک عملیات بزرگ تر و فوق العاده پیچیده 6 – عبور از تنگه توسط غواص ها و مراقبت شدید دشمن از آن
تحول لایه های معنایی مفهوم دولت در ایران معاصر: دهه های نخستین استقرار قاجاریه (دوره بحران و ابهام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش سیر تاریخی ظهور مفهوم دولت در زبان زمانه را در نیمه نخست قرن سیزده قمری یعنی دوره جانشینِ مؤسس سلسله قاجار بررسی می کند. پرسش محوری پژوهش این است که با ورود ایران به دوران آستانه ای خود تا چه میزان تحولات مربوط به این بحران، در کاربرد مفهوم دولت، در متون آن دوره، بازتاب زبانی داشته و کدام لایه های معنایی آن تقویت و کدام یک حذف یا جابه جا شده اند؟ مدعای ما این است که مفهوم قدیم دولت در این دوره، با اضطراب حاصل از بحرانِ واقع شدن در آستانه زمان تاریخی و مواجهه با مفهوم جدید، برای نخستین بار درون هاله ای سنگین از ابهام قرار گرفت؛ ابهامی که در عمل، زنگ آغاز پایان مفهوم ثابت و منجمد از دولت را که ادعای ازلیت و ابدیت می کرد، به صدا در آورد. از همین نقطه، زمینه چالش سهمگین میان دو فهم از مفهوم قدیم و جدید دولت به تدریج تکوین یافت. برای این منظور، خواهیم کوشید با بهره گیری از کلیات نظریه تاریخ مفهومی راینهارت کوزلک آلمانی لایه های معنایی مفهوم دولت و ظهور زبانی - بیانی آن ها در مواجهه با بحران نوپدید عارض بر دولت یعنی بحران جنگ های ایران و روسیه را در آثار نویسندگان دوره مذکور بکاویم.
راهبردهای اجرای عملیات مشترک در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
157 - 180
حوزههای تخصصی:
اجرای عملیات مشترک، اﺣﺘﻤﺎل ﭘﯿﺮوزی را ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎﻋﺪی افزایش داده و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮐﺎرﺑﺮدی ﺗﺮین و مؤﺛﺮﺗﺮﯾﻦ اقدام در جنگ های آینده ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میﮔﯿﺮد. طرح ریزی و اجرای عملیات مشترک حاصل تجمیع توان رزم نیروهای چهارگانه آجا است که به لحاظ فرهنگ سازمانی، مدیریتی، فضای عملیاتی و محیط تخصصی کاملاً متفاوتند و هماهنگی بین آنها در اجرای عملیات مختلف لازم و ضروری است. هدف اصلی تحقیق ارائه راهبردهای اجرای عملیات مشترک در آجا می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن موردی- زمینه ای می باشد. حجم نمونه آماری تحقیق 74 نفر می باشد. روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای بوده که با تحلیل عمیق مبانی نظری، عوامل مؤثر بر اجرای عملیات مشترک را احصاء نموده و سپس در قالب پرسشنامه با استفاده از تحلیل های کمی و کیفی به صورت آمیخته نسبت به استانداردسازی و بومی سازی این عوامل در محیط عملیات مشترک ارتش اقدام شده است. بر اساس نتایج تحقیق و با استفاده از ابزار IFE و EFE تعداد 103 عامل (33 قوت و 20 ضعف و 29 فرصت و 21 تهدید) جهت اجرای عملیات مشترک در 6 مولفه شناسایی و سنجش شده و نهایتاً به روش SWOT راهبردها تدوین شده و نسبت به تعیین اولویت اجرایی آنها با استفاده از روش QSPM اقدام شده است. وضعیت فعلی آجا جهت اجرای عملیات مشترک، در ربع محافظه کارانه خفیف قرار دارد. بنابراین تعداد 13 راهبرد در راستای حرکت از موقعیت تهاجمی معطوف به قوت به موقعیت تهاجمی مطلوب یا شدید تدوین شده است.
وظایف تمدنی حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از مردم در جوامع بشری، کم توانان جسمی و ذهنی هستند که چون دیگر مردمان از تمام حقوق برخوردار هستند؛ لذا حکومتها مهم ترین نقش را در استیفای حقوق آنان دارند. در آموزه های دینی به وظایف حکومت در قبال کم توانان جسمی و ذهنی اشاره شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که، از منظر آیات و روایات، وظایف حکومت در تمدن نوین اسلامی در قبال کم توانان جسمی و ذهنی چیست؟ یافته های تحقیق حکایت از آن دارد؛ که بر اساس آموزه های دینی، کارگزاران دولتی در قبال کم توانان، دست کم پنج تکلیف دارند: 1- وظایف اقتصادی، 2- وظایف اجتماعی، 3- وظایف سیاسی، 4- وظایف آموزشی، 5- وظایف حقوقی و قضایی. در حوزه اقتصادی تمام نیازهای مادی آنان را مورد حمایت قرار دهد. در عرصه اجتماعی زمینه حضور آنان در اجتماع را با اموری چون واگذاری مسؤولیت های اجتماعی فراهم کند. در زمینه آموزشی با تسهیل امکانات آموزشی، ارتقای فکری و معرفتی آنان را مورد توجه داشته باشد. در عرصه سیاسی آنان را از وظایف دشواری هم چون جهاد معاف کند. در حوزه حقوقی قضایی، مدبرانه عمل نماید؛ به طوری که از سویی در مقام استیفای حقوق آنان برآید و از سوی دیگر به سبب دلسوزی به کم توانان حقوق دیگران را ضایع نگرداند. کارگزاران دولت اسلامی با الگو قرار دادن این توصیه ها وظیفه دارند؛ در قانونگذاری ها و دستورالعمل های اجرایی با توجه به این آموزه ها، زمینه آسیب پذیری روحی و عاطفی ایشان را برطرف کرده؛ یا به حداقل برسانند.
آینده پژوهی سبک زندگی اقتصادی با رویکرد تحلیل لایه ای علّی
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت سبک زندگی و دغدغه ی بسیاری از افراد در بعد اقتصادی آن در سال های اخیر، این پژوهش با هدف آینده پژوهی سبک زندگی اقتصادی انجام شده است. به منظور انجام این تحقیق از مصاحبه عمیق با خبرگان و تکنیک های مرتبط با آن استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق، 14 نفر از خبرگان اقتصادی و دانشجویان دکتری جامعه شناسی در حوزه سبک زندگی اقتصادی است. از آینده پژوهی با رویکرد تحلیل لایه ای علّی و تحلیل تم استفاده شد. از روش اشباع تم ها به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری استفاده شد. ازآنجاکه تم های برگزیده با بهره گیری از نظرات خبرگان به دست آمد، مصاحبه ها مورد تأیید قرار گرفته است. از تحلیل مصاحبه با خبرگان، تم های اصلی و فرعی استخراج شد و از تحلیل لایه ای علّی در سطح لیتانی، بازاندیشی، آینده نامعلوم و ماتریالیسم دیالکتیکی؛ در سطح علل اجتماعی، توسعه یافتگی، ازجاکندگی و سنت زدایی؛ در سطح گفتمان و جهان بینی، مدرنیسم، لینک شدن با قدرتمندان و آگاهی دروغین و در سطح استعاره و اسطوره هم جیک جیک مستون، مکعب تاس و چشم وهم چشمی به دست آمد و براساس آن سناریوهای نوع جامعه و نوع مصرف مشخص و درقالب نموداری ارائه شد. درانتها راهکارهایی برای سناریوی مطلوب و دوری از سناریوی نامطلوب ارائه شده است.
سیاست هویت، آموزش و پرورش و امنیت ملی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر به بررسی تأثیر سیاست هویت منعکس شده در کتب آموزش و پرورش بر امنیت ملی ایران پرداخته می شود. پرسش اصلی این است که سیاست هویتی جمهوری اسلامی ایران در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه نظری چه تأثیری بر امنیت ملی دارد؟ روش پژوهش مبتنی بر تکنیک تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی است و سه کتاب مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه نظری که سال 1400-1399 در مدارس ایران تدریس شده اند، مورد مطالعه قرار گرفته اند. یافته ها حاکی از آن است که کتب مورد بررسی تصویری نامتناسب و نامتوازن از توجه به ابعاد و گرایش های مختلف هویت ملی، قومی، مذهبی، دینی و جنسیتی ارائه می دهند. علاوه بر این، حتی توجه اندک به مؤلفه های هویتی تجدد و اهل تسنن نیز اغلب با جهت گیری منفی همراه بوده است. این نوع سیاست هویت اعمالی باعث عدم تقویت هویت های چندگانه برجسته دانش آموزان می شود که تضعیف هویت ملی و در نهایت تهدید امنیت ملی را به همراه خواهد داشت.
راهبردهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در رویارویی با مقاومت اسلامی (مورد مطالعه: بحران سوریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سوریه، همواره برای رژیم صهیونیستی از اهمیت برخوردار بوده است. بر همین اساس، از زمان شروع بحران سوریه در سال ۲۰۱۱ تاکنون، رژیم صهیونیستی راهبردهای نظامی و امنیتی گوناگونی را قبالِ این کشور اتخاذ نموده است. ازاین رو، مقالهٔ حاضر درصدد است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که «راهبردهای نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی در قبالِ بحران سوریه کدم اند؟» ( مسئله )؛ برای پاسخ به این سؤال، ضمن گردآوری داده ها به شیوهٔ کتابخانه ای، از روش کیفی (توصیفی-تحلیلی) استفاده شده است ( روش )؛ نتیجه آنکه رژیم صهیونیستی پس از عدم اتخاذ راهبردی واحد در آغاز بحران سوریه، از سال ۲۰۱۳ سعی نمود تا علاوه بر ترور فرماندهان مقاومت و بمباران هوایی مواضع ایشان، از گروه های همسو با خود حمایت نموده و از طریق اقناع آمریکا برای حضور جدی تر در سوریه و مذاکره با روسیه، مانع از حضور طولانی مدت ایران در سوریه شود. این در حالی است که از سال ۲۰۱۵، راهبرد گیدئون در دستور مقامات این رژیم قرار می گیرد که بر آمادگی نیروهای ارتش برای حضور در جنگ های نامتقارن، افزایش اشرافیت اطلاعاتی و... استوار است. درنهایت، راهبرد مومِنتوم را دنبال نمود که ج.ا.ایران را به عنوان مهم ترین تهدید پیش روی صهیونیست ها در سوریه شناسایی می نماید. در این راهبرد، ضمن تأکید بر بهبود توان واحدِ اطلاعات نظامی و تجهیز نیروهای نظامی با تسلیحات بهتر، بر تغییر در ساختار ارتش و تشکیل «فرماندهیِ امورِ ایران» تأکید می شود ( یافته ها ).
Iran's Tactical Deterrence During the Holy Defense(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Tactical deterrence was one of the main bases of Iran's defense strategy during the war. Iran used mechanisms of tactical action, optimization of human resources, and maximization of instrumental capabilities to counter enemy threats. The formation of the Iraq-Iran war in September 1980 indicated that revolutionary countries were more exposed to regional and international conflicts than any other political entity. The present study aimed to analyze tactical deterrence, which has social, tactical, and practical indicators and signs. Iran tried to create the necessary field for optimizing the power equation. The primary basis of Iran's tactical deterrence in the war was: arms purchases, diversification of instrumental power sources, and cooperation with marginal actors. Therefore, the imposed war process has been a structural reaction by the great powers. Tactical deterrence has been Iran's organized effort to balance power against Iraq's aggression. The coalition of the Western world countries and the great forces to confront Iran was a sign of the world system's efforts to limit Iran's power. Since any structure tends to be balanced, revolutionary governments form imbalances in international politics. The primary question of this study is ‘What tactical and practical mechanisms has Iran used in the war against threats?’ The hypothesis is that Iran has used deterrent tactical action mechanisms to counter enemy threats and maximize its social role in socializing war. The present study has used the structuralism approach. In the structuralism approach, the imposed war has reflected the agreement of the great powers and regional actors.