فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
با توجه به دغدغه های موجود درخصوص تنوع فرهنگی در جامعه ایران و پیامدهای ناشی از آن، پژوهش حاضر به تحلیل عناصر و پیام های بازنمایی شده هویت طلبی قومی در صفحات اینستاگرامی پرداخته است؛ ازاین رو، مهم ترین پرسش پژوهش حاضر این است که عمده ترین پیام ها، ویژگی ها و نمادهای قوم گرایی مورداستفاده هویت طلبان ترک در شبکه اجتماعی اینستاگرام کدم اند؟ این پژوهش با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه موردمطالعه شامل صفحات اینستاگرامی هویت طلبان قومی و حجم نمونه شامل چهار عکس برگزیده از میان صفحه های اینستاگرامی در بازه زمانی پاییز 1400 است که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تصاویر موردمطالعه از دیدگاه نشانه شناسانه سوسور به عنوان مرجع و عناصر نشانه ای پیرس و دلالت های صریح و ضمنی رولان بارت و در رویکرد تحلیل محتوای کیفی نیز، نظریه هویت سه گانه کاستلز و درجه قوم گرایی آنتونی اسمیت و همچنین، تکنیک ها و جاذبه های اقناعی مورداستفاده و واکاوی قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کلیت فضای عکس ها با طرح مکرر نمادها و سمبل های مرتبط با ترک ها، بر هویت پان ترکیسم و لزوم ایجاد کشوری مستقل برای ترک زبانان جهان دلالت دارد. در عکس ها، «هویت مقاومتی» در تلفیق با نظریه کاستلز قابل مشاهده بوده و دال های مهمی همچون گرگ خاکستری، نماد سر گرگ با انگشتان، پرچم ترکیه، پرچم جمهوری آذربایجان، بابک خرمدین، اغوزخان و تومروس (به مثابه اسطوره های آذربایجان) گنجانیده شده اند. طرح مطالبات قومی به واسطه عناصر فرهنگی نظیر فوتبال نیز در صفحات مختلف کاربران قابل تبیین بوده و برای جلب توجه مخاطبان از جاذبه های مختلف احساسی، منطقی و نوستالژیک استفاده شده است.
نظریه دیپلماسی پنهان مقاومت پایه در روابط بین الملل؛ با تأکید بر گذار از نظم سلطه محور آمریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از مهم ترین حوزه های کارکردی سازمان های اطلاعاتی به عنوان تأمین کننده اصلی نیازهای اطلاعاتی سیاست گذاران در عرصه سیاست خارجی به ویژه در محور مقاومت، «دیپلماسی پنهان» است. در این میان به دلیل مخالفت و کارشکنی آمریکا با آرمان های انقلاب اسلامی، به ویژه در شرایط تحریم اقتصادی و فشار حداکثری سیاسی، یکی از حوزه های راهبردی و منحصر به فرد نظام جمهوری اسلامی برای پیشبرد سیاست خارجی و امنیتی کشور در فرآیند تعاملات و مناسبات بین المللی، عرصه «دیپلماسی پنهان مقاومت پایه» است که کاربست آن در حوزه ها و سطوح مختلف حکمرانی مستلزم تئوری پردازی در مقام نظر و هوشمندی در ساحت عمل است. نظریه دیپلماسی پنهان مقاومت پایه، با رویکرد سلطه ستیزِ موازنه بخش و نیز با عمق بخشی خارجی و جهت گیری مقاومتی بازدارنده محور، سیاست تحریم، مهار، انزوا و فشار حداکثری آمریکا و متحدانش را علیه جمهوری اسلامی از طریق مذاکرات محرمانه و دیپلماسی پنهان با بازیگران دولتی و غیردولتی محور مقاومت و سایر دولت ها بدور از هرگونه مداهنه و خیانت در آرمان مقاومت، خنثی و بی اثر می سازد. مقاومت، فی نفسه مبتنی بر کنش دیپلماسی پنهان یعنی غلبه بر بوروکراسی و فرآیندهای رسمی است. اساساً نظم مقاومت پایه انقلاب اسلامی به دلیل عدم دنباله روی از ابرقدرت ها و بلکه اتخاذ سیاست موازنه بخشی و بازدارندگی علیه نظم مبتنی بر سلطه آمریکایی، محدودیت های زیادی را بر روی دیپلماسی رسمی و عمومی تحمیل نموده و لذا حوزه دیپلماسی پنهان عملاً پنجره ای به روی دستگاه دیپلماسی ایران اسلامی برای کسب منافع امنیتی و عمق بخشی خارجی است. به لحاظ روشی نیز این پژوهش از روش اجتهادی و تفهمی بهره برده و مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفی است.
مواضع دولت های اروپایی در قبال بحران اوکراین: توافق ها و اختلاف ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
75 - 94
حوزههای تخصصی:
در کنار بحران هایی همچون بحران مالی سال 2008 و بحران بدهی های ملی،بحران مهاجرت، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، قدرت یابی احزاب دست راستی اروپایی و بحران کرونا، بحران اوکراین به چالشی بزرگ برای همگرایی اروپایی تبدیل شده است و پیامدهای گسترده ای بر آینده پروژه همگرایی اروپایی خواهد داشت. پس از حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022، رهبران اتحادیه اروپا به سرعت درباره اعمال تحریم های فراگیر بر ضد اقتصاد روسیه و ارائه کمک های مالی و نظامی به اوکراین به توافق رسیدند. آنها دریافتند که ترکیبی از اتحادیه اروپا، نهادهای بین المللی، توسعه ناتو و وابستگی اقتصادی نمی تواند به یک دوره صلح پایدار میان کشورها منجر شود. اگر چه در ماه های ابتدایی شروع این بحران، دولت های عضو اتحادیه اروپا توانسته اند وحدت قابل توجهی از خود در قبال روسیه نشان دهند، اما این احتمال وجود دارد که کشورهای اروپایی به ویژه در حوزه انرژی دچار اختلاف شوند. این مقاله با استفاده از چارچوب نظری نوواقع گرایی به این سوال پاسخ می دهد که مواضع اتحادیه اروپا در قبال جنگ اوکراین و روسیه چگونه بوده است؟ با این فرض که تهدید مشترک، بزرگترین موج همگرایی کشورهای اروپایی پس از جنگ جهانی دوم را رقم زده، به حوزه های توافق و اختلاف دولت های عضو اتحادیه اروپا و ایستار شهروندان اروپایی در قبال بحران اروپا می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آنست که چنانچه اتحادیه اروپا بتواند از آزمون اوکراین با موفقیت خارج شود، در داخل اتحادیه نوعی موازنه جدید ایجاد خواهد شد و مدل اقتصادی آن از روسیه جدا خواهد شد و بروکسل موضع قوی تری در برابر مسکو خواهد داشت.
تاثیر ترور سردار سلیمانی بر روابط اقلیم کردستان عراق و آمریکا
حوزههای تخصصی:
منطقه اقلیم کردستان عراق از مدت ها پیش به یک صحنه مهم برای عملیات ضد تروریستی ایالات متحده به زعم کاخ سفید، در خاورمیانه تبدیل شده و آمریکا با نیروهای پیشمرگه وفادار به دولت اقلیم کردستان روابط نزدیکی داشته است. از سال 2016 که ایالات متحده و دولت اقلیم کردستان یک تفاهم نامه درباره کمک های امنیتی امضا کردند، حمایت هایی که پیشمرگه از ایالات متحده دریافت کرده به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه نئو واقع گرایی با هدف بررسی سیاست خارجی آمریکا در قبال اقلیم کردستان عراق بعد از داعش انجام شده و اطلاعات لازم را از کتب، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری کرده است.لذا سوال این است که، با وجود شعار عملیات های ضد تروریستی توسط آمریکا و پایان داعش در عراق،با ترور سردار سلیمانی، اقلیم کردستان عراق چه جایگاهی در دستگاه دیپلماسی کاخ سفید پیداکرده است؟ فرضیه پاسخ میدهد؛با توجه به نظریه واقع گرایی تدافعی انجام شده بیان می دارد، بعد از ترور سردارسلیمانی، اقلیم کردستان عراق در راهبرد آمریکا و رژیم صهیونیستی اهمیت جدیدی پیداکرده است؛ ازیک طرف اقلیم کردستان به یک حیات خلوت برای جاسوسی، حمایت از معاندین جمهوری اسلامی و رصد غرب آسیا برای کاخ سفید ورژیم صهنیوستی تبدیل شده است. وازطرف دیگر این اهمیت در کمک های مالی و همکاری های اقتصادی، نظامی و امنیتی، سرمایه گذاری در مناطق نفت خیز، نزدیک شدن به مرز های ایران، رقابت با روسیه به شکل قابل توجهی قابل نمایان می باشد.
The Evolution of State Reason of Turkish Islamists and Its Effect on the Justice and Development Party Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The identity and performance of the Justice and Development Party of Türkiye since coming to power in 2002 has been the subject of much thought and questions. By emphasizing the legacy of the last Islamic caliphate and relying on new economic-political achievements, Turkish Islamists have displayed a new formulation of state reason (raison d'état) in the international system under the banner of "Islamic Democracy". They claim to have formulated the requirements of being a Muslim requirements and the secular provisions of today's world together. This formulate of ruling which is based on a new understanding of Turkish Muslim identity contributes to the manifestation of self-confidence in domestic and foreign politics, and this is what have made them to be reckless in pursuing the policy of strategic depth in the Islamic world, the Middle East, Central Asia, North Africa and even Mediterranean area.By applying the theoretical possibilities of the concept of Governmentality in Foucault's thought, this article aims to first shed light on what and how this intellectual and identity transformation is, and then apply it to the politics of the Justice and Development Party.
تاثیر گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی ایران بر جنبش اسلامی نیجریه
حوزههای تخصصی:
گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی، افزون بر اینکه تاثیر بسیاری بر نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران داشت، فراتر از مرزهای خویش، بسیار تاثیرگذار بوده و الهام بخش نهضت ها و جنبش های مسلمانان در کشورهای مختلف از جمله نیجریه بوده است. در چند دهه ی اخیر، نیجریه، به عنوان یکی از کشورهای مهم آفریقا، بستر شکل گیری جنبش اسلامی و گسترش تشیع بوده و اکنون جمعیت چند میلیونی شیعه در نیجریه، این کشور را به یکی از کانون های شیعه تبدیل کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و با استفاده از روش تبیینی-تحلیلی، تاثیر گفتمان مقاومت انقلاب اسلامی را بروی جنبش اسلامی در نیجریه مورد واکاوی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان داد که گفتمان مقاومت پس از پیروزی انقلاب، با نظام سازی گفتمان اسلامی از یک گفتمان به حاشیه رانده شده توسط گفتمان نظام سلطه، به مثابه ی یک گفتمان فعال در متن سیاستهای داخلی و بین المللی بدل شده و با نفی هژمونی نظام سلطه و عدم سازش با آن، مفصل بندی جدیدی را ایجاد کرده که در نهایتِ این مفصل بندی، مدلی از مقاومت را در برابر نظام سلطه تعریف کرده است. این مدل از مقاومت، با تاکید بر اسلام سیاسی، استکبارستیزی و غرب ستیزی، علاوه بر احیای هویت شیعیان نیجریه، بر شکل گیری و گسترش جنبش اسلامی این کشور نیز تاثیر گذاشته است.
پیشران های اخلاق سیاسی در شکل دهی تمدن نوین اسلامی با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه اخلاق سیاسی در شکل دهی تمدن نوین اسلامی، این پژوهش درصدد است تا با روش تحلیلی ضمن بیان دیدگاه اسلام درباره اخلاق سیاسی و تمدن نوین اسلامی، پیشران های اخلاق سیاسی تأثیرگذار در شکل دهی تمدن اسلامی را براساس آیات قرآن و سنت ارائه کند. البته، ازآنجاکه آیت الله خامنه ای طراح مبحث تمدن نوین اسلامی بوده است، کشف پیشران های اخلاق سیاسی و نحوه ارتباط و تأثیرگذاری آن ها با تمدن نوین اسلامی بر محور بیانات و دیدگاه های ایشان تحلیل شده است و گرچه عوامل، زمینه ها، محورها، اصول و مؤلفه های متعددی در تمدن سازی نوین اسلامی تأثیرگذارند، اما برخی عناصر اساسی به عنوان پیشران های اخلاق سیاسی در شکل گیری تمدن اسلامی نقش پر رنگ تری دارند و موجب تسریع دراین زمینه می شوند که با تأکید بر دیدگاه های آیت الله خامنه ای این پیشران ها، عدالت، تألیف قلوب، کرامت و تکریم انسانی، وحدت و همزیستی مسالمت آمیز، حفظ عزت و برتری مسلمانان بر کفار، مجاهدت و مقوله انتظار هستند.
فهم هویت در اندیشه چارلز تیلور و داریوش شایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبسوطمقدمه و اهداف: هویت چیست؟ به اختصار می توان گفت: هویت می گوید ما که هستیم و ربط و پیوندی بین گذشته، حال و آینده به وجود می آورد و خصلتی معنادهنده دارد. هویت، یکی از مفاهیم محوری و در عین حال مناقشه برانگیز است که افکارِ بسیاری از متفکران و اندیشمندانِ سیاسی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. هدف این مقاله برقراریِ نوعی مناظره و گفت وگو بین شایگان و تیلور درباره مساله هویت و خودفهمی است. شایگان چه نکاتی به تیلور می گوید و تیلور چه بینشی به شایگان عرضه می کند. بر این اساس، در این مقاله در پیِ پاسخگویی به این سوالاتِ بنیادین خواهیم بود که شایگان و تیلور چه درک و دریافتی از هویت ارائه کرده اند؟ و در پیِ این سوال، این دو متفکر چه آموزه ها و انگاره هایی برای فهم هویت ارائه می دهند؟روش ها: از آن جا که این مقاله رسیدن به درکی درست از هویت را پیگیری می کند، تلاش کردیم تا با ارائه چارچوبی مفهومی به ایضاح دو مفهوم هویت و هویت چهل تکه یا مرقع گونه در اندیشه شایگان و تیلور بپردازیم. فهم عمیق این کلان واژه ها، زمینه و بسترِ درک و دریافتی درست از ایده ها و اندیشه هایِ مطرح شده این دو متفکر را فراهم می کند.یافته ها: شایگان و تیلور تلاشی سترگ در آثارشان برای پاسخگویی به سوالِ هویت چیست، داشته اند. یکی مساله هویت در جهانِ سنتی و شرقی و دیگری جهانِ مدرن و تکوینِ هویتِ مدرن را به بحث گذاشته است. این دو متفکر، اگر چه به دو متنِ فرهنگیِ متفاوت تعلق دارند، اما انگاره ها و آموزه هایی هم سو و مشترک درباره هویت در آثارشان ارائه داده ند. این آموزه ها را در قالب پنج مولفه می توان صورت بندی کرد؛ اولین مولفه درک کردن هویت در قالب یک داستان و روایت است. هر دو متفکر سعی بر آن دارند تا در قالب یک برداشت، روایت یا داستانی از «خود» (فردی یا جمعی)، گذشته، حال و آینده را به هم مرتبط کنند. دومین مولفه، فهم هویت در وضعیتِ بینابینی است. این موقعیت فرد را در شرایطی نشان می دهد که در میانه دو الگویِ درکِ جهان یا دو شیوه زیست، گرفتار و در رفت وآمد است. سومین مولفه، درک هویت در ارتباط و دیالوگ با دیگران و در پیِ آن، تحول پذیریِ هویت است. چهارمین مولفه، مطرح کردن انگاره هویت مرکب یا هویت ترکیبی است. پنجمین مولفه، تاکید آن ها، بر نقش و اهمیتِ مبانی اخلاقی، ارزش هایِ بزرگ و آموزه هایِ اساسیِ سنت ها و ادیان در شکل دهی و برساختِ هویت و فهم ما از خود است.نتیجه گیری: چرایی اهمیت و در کانونِ توجه بودنِ مقوله هویت را باید در این واقعیت جست که برای درک بسیاری از رخدادها و دگرگونی هایِ اجتماعی و سیاسیِ جوامع کنونی نیازمند آن هستیم که از منظرِ هویتی به این تحولات بنگریم. اگرچه تاکنون آثار و مقالات بسیاری درباره هویت و خودفهمی نوشته شده و به وجوه و جنبه های گوناگون آن پرداخته شده، اما از آنجا که هویت خصلتی سیال و در حالِ تحول دارد، نیازمندِ درنگ و تأمل مداوم است. شایگان و تیلور، به عنوانِ دو هویت پژوه برجسته معاصر دانشی عمیق و شیوه فهمی همه جانبه از هویت و خودفهمی در آثارشان ارائه کرده اند، که حاملِ سرنخ ها و آموزه هایِ مهمی برایِ درکِ مساله و مشکله هویت است.
علت های تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ های اول و دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم و حل نشده منطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی از سال 1991 بحران منطقه قره باغ کوهستانی است. جنگ قره باغ در میان جمهوری آذربایجان و ارامنه منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی بوده و مرحله های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. روسیه به عنوان یکی از بازیگر ان مهم منطقه ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری های تشکیل دهنده آن، در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه بوده و در این بحران نیز نقش مؤثری داشته است. در این نوشتار سیاست روسیه در مورد جنگ های اول و دوم قره باغ را بررسی می کنیم و به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش هستیم که چه علت ها و عامل هایی رویکرد روسیه را در مورد جنگ دوم قره باغ تغییر داده است؟ چارچوب مفهومی پژوهش، مبتنی بر مفاهیم قدرت بزرگ و قدرت منطقه ای است. با روش تک نگاری، این فرضیه را بررسی می کنیم که «تغییرهای سیاسی سال 2018 در ارمنستان و سیاست های غرب گرایانه دولت پاشینیان، در تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ دوم قره باغ، نقش اساسی داشته است». مطالعه نویسندگان در این پژوهش، فرضیه بیان شده را تایید می کند.
جمهوری اسلامی ایران و آینده های محتمل اقتصادی در نظام بین الملل تا 2030(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۱)
37 - 71
حوزههای تخصصی:
حوزه اقتصادی طی دهه های گذشته تحولات شتابانی را تجربه کرده و بر اساس برآوردها طی سال های آینده نیز بر تحولات بین المللی تاثیر شگرف و غیر قابل انکاری از جهت جابه جایی دولت ها در هرم توزیع قدرت جهانی و تغییر مولفه های قدرت و بازیگری خواهد داشت. همین مسئله درهم تنیدگی اقتصاد و سیاست را در محیط نظام بین الملل در قرن 21 به وضوح نشان داده و ضرورت آینده پژوهی را در این عرصه برای دستگاه سیاست خارجی کشور دو چندان می کند. این مقاله به دنبال استخراج روندهای آینده ساز اقتصادی در نظام بین الملل و و پس از برون یابی آنها، ترسیم آینده های محتمل اقتصادی جهانی تا سال 2030 است تا بر اساس آنها سناریوهای پیش روی جمهوری اسلامی ایران در قبال اقتصاد جهانی را تا سال 2030 مشخص نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای جمهوری اسلامی ایران تا سال 2030 افزایش سهم قدرت های آسیایی به خصوص چین در اقتصاد و تجارت جهانی، سناریویی مطلوب؛ شتاب اقتصاد دیجیتال و فناورانه و اقتصاد خدمات محور، سناریویی مرجحِ مشروط؛ بحران اشتغال در سطح جهانی، سناریویی قابل تحمل؛ آسیب پذیری اقتصاد کشاورزی در سطح جهانی، سناریویی نامطلوب و بالاخره آنکه روند شتابان کشورها به سمت انرژی های تجدید پذیر نیز سناریویی نامطلوب خواهد بود.
نسبت و تعامل چپ نو در ایران با اندیشه یورگن هابرماس (با تمرکز بر نقش حلقه ارغنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
151 - 182
حوزههای تخصصی:
جریان چپ در ایران همپای تحولات جهانی، تطوراتی داشته است. به طور خاص در ایران نیز بعد از تغییرات ناشی از فروپاشی کمونیسم و مطرح شدن تأملات انتقادی ژرف تر درباره دغدغه های مارکسیسم و چپ گرایان در اموری همانند سلطه، نقد کلیت مناسبات فرهنگی و زیست -جهان معاصر، چپ نو به بازاندیشی برخی مفاهیم خویش پرداخته و صورت بندی جدیدی در این حوزه را ارائه نموده است. یکی از مهم ترین دستاویزهای این جریان، استمداد از نظریه انتقادی به طور عام و آرای اندیشمندان مکتب فرانکفورت به شکل خاص بوده است. در بین این نحله فکری نیز آرای یورگن هابرماس از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در این نوشتار با تأکید بر جریان چپ نو و به ویژه نماینده شاخص آن یعنی مراد فرهادپور تلاش شده بدین سوال پاسخ داده شود که شرایط گرایش و نیز فاصله گرفتن و حتی گذار جریان چپ نو در ایران از هابرماس چه بوده است؟ در پاسخ، با استفاده از هرمنوتیک قصدگرای کوئینتین اسکینر، برآنیم که جریان چپ نو در دوران متأخر در ایران همسو با جریانات مشابه جهانی در کنار استفاده از دیدگاه انتقادی هابرماس، به سبب بروز مسائل و چالش های عمیق تر در بحث سلطه و تعمیق آن با نوعی گذار از پروژه فکری هابرماس به سوی دیدگاه های انتقادی رادیکال تر منبعث از جریان چپ گرایش یافته و همواره چه در تقّرب به هابرماس و چه فاصله گرفتن از آرای وی، پروژهایی اجتماعی را مدّنظر داشته است.
نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بدو تکوین انقلاب اسلامی، ضرورت صدور آموزه های برخاسته از متن نظری و عملی انقلاب به خارج از مرزهای جغرافیایی، با هدف تداوم حیات انقلاب اسلامی در داخل کشور و بسط آن در میان سایر ابنای نوع بشری، فراتر از قلمرو ملّی، حس گردید و در دستور کار فکری و عملی اندیشمندان و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، علی رغم فراز و فرودهایی، قرار گرفت . در این راستا پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری است؛ چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد از آن جا که می توان مشخّصتاً اصولی هم چون رهایی بخشی به نوع بشری؛ دگردیسی در سازوکار حاکم بر نظام جهانی؛ عدالت گستری در نظام جهانی و نفی هژمونی بین المللی را به عنوان مبانی نظری صدور انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفت، لذا در این راستا با توجه به رهیافت برسازی، بخصوص در قالب الگوهای سه گانه ارتباطی دوستی، دشمنی و رقابت تئوریزه شده از سوی الکساندر ونت، می توان این مفروض را لحاظ داشت که صدور انقلاب اسلامی، دو پیامد کلّی را در منطقه سبب گردیده است: الف- صدور انقلاب اسلامی، باعث شده است که جبهه گیری های سه گانه دوستی، دشمنی و رقابت از سوی واحدهای سیاسی دولتی خاورمیانه معطوف به جمهوری اسلامی ایران اتّخاذ شود. ب- صدور انقلاب اسلامی باعث شده است تا میزان نفوذ و مداخله گری بازیگران دولتی و غیردولتی برون منطقه ای در منطقه منا، به مراتب کاسته شود.
نقش متخصصان امنیت درسیاست خارجی و امنیتی ایالات متحده آمریکا درقبال افغانستان (2021-2001)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل سیاست خارجی وامنیتی آمریکا در قبال افغانستان به عنوان یکی ازمهم ترین مسائل روابط بین الملل ومطالعات امنیتی، نیازمند شناخت عوامل تأثیرگذار برسیاست گذاری است، یکی ازعوامل مهم نقش متخصصان امنیتی وتاثیرآنها برشکل دهی به سیاست های امنیتی آمریکا است که براساس نظریه امنیتی مکتب پاریس می توان به بررسی آن پرداخت. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است چگونه متخصصان امنیت درسیاست خارجی و امنیتی آمریکا در قبال افغانستان طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ بر تصمیم گیری های استراتژیک این کشور تأثیر گذاشته اند؟ به نظر می رسد که متخصصان امنیت، ازطریق ارائه تحلیل های اطلاعاتی، تدوین استراتژی های ضدتروریسم، وتأثیرگذاری بر فرایندهای تصمیم گیری درنهادهای سیاست گذاری ایالات متحده، نقش تعیین کننده ای درشکل دهی به سیاست خارجی وامنیتی این کشور درقبال افغانستان طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ داشته اند. مهمتربن یافته های پژوهش نشان می دهند متخصصان یادشده بابرجسته کردن تهدیدهای امنیتی وتأثیرگذاری برافکار عمومی وسیاست گذاران، سیاست هایی راپیشنهاد می دهندکه بااهداف ومنافع استراتژیک هماهنگ باشند و در بازه های زمانی مختلف این سیاست ها متناسب با اولویت های امنیتی تغییر می کند. این یافته ها نشان دهنده اهمیت تعامل میان ساختارهای امنیتی و نقش فردی متخصصان درسیاست گذاری امنیتی است.
نقش دیپلماسی نوین در جنگ هیبریدی ایالات متحده آمریکا علیه ج.ا.ایران (2015- 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ هیبریدی یکی از پدیده های مهم در روابط بین الملل، شامل ترکیبی از ابزارهای سخت، نیمه سخت و نرم برای دستیابی به اهداف راهبردی است. در این چارچوب، دیپلماسی نوین، نقشی اساسی و پیچیده ایفا می کند. با توجه به اهمیت جایگاه ایران در منطقه، فهم تأثیرات و کارکردهای دیپلماسی نوین در چارچوب جنگ هیبریدی برای تحلیل سیاست های امریکا ضروری به نظر می رسد. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش این است که دیپلماسی نوین چگونه به عنوان ابزاری برای ترکیب قدرت سخت و نرم در جنگ هیبریدی امریکا علیه ایران (۲۰۱۵-۲۰۲۳) استفاده می شود و اثرات آن چیست؟ روش تحقیق توصیفی-تبیینی بوده و یافته ها نشان می دهد امریکا از ابزارهایی همچون دیپلماسی عمومی از طریق نهادهایی مانند نایاک و شورای مشورتی، دیپلماسی مسیر دوم با سه رویکرد سازش، بازدارندگی و جنگ، دیپلماسی نظامی، دیپلماسی اجبار و دیپلماسی سایبری از طریق پلتفرم هایی مانند توییتر و اینستاگرام بهره می برد.
عوامل مؤثر بر تقویت امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در مدیریت تهدیدهای امنیتی منطقه جنوب شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
53 - 69
حوزههای تخصصی:
نگاهی ژرف و تاریخ مند به فراز و فرودهای فضای امنیتی استان استراتژیک سیستان وبلوچستان و به تعبیر مقام معظم رهبری «تنگه احد نظام»، نمایانگر وجود چالش های امنیتی متنوعی بوده است. از منظر سیاست گذاری، توجه یا عدم توجه به ثبات و کارآمدی رویکرد کارگزاران امنیتی در مواجهه با تهدیدات درونی و بیرونی محیط امنیت ملی جنوب شرق کشور، پیامدهای جدی و گسترده ای بر مسائل استان سیستان وبلوچستان و آینده امنیتی آن دارد. این پژوهش ضمن رصد و احصای تهدیدات امنیتی در منطقه جنوب شرق، سعی دارد به این پرسش بنیادین پاسخ گوید که «عوامل مؤثر در ارتقای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در چالش با تهدیدات منطقه جنوب شرق کشور کدامند؟» فرضیه این پژوهش بر این مدار سازمان می یابد که «آنچه در شرایط کنونی و در منطقه جنوب شرق، می تواند ضامن برقراری امنیت گردد، تکیه بر امنیت هوشمند مبتنی بر سه عنصرِ ارتقای آگاهی های اجتماعی (از طریق نخبگان اجتماعی)، توسعه اقتصادی (از طریق توسعه زیرساخت های اقتصادی منطقه، سواحل مکران، توسعه تجارت مرزی) و ایجاد امنیت مردم محور (تکیه بر تجربیات مبتنی بر نقش دادن به نخبگان اجتماعی، متنفذین و شاخصین قوم بلوچ) بوده و از این طریق امکان پذیر است». یافته ها نشان می دهند که تمرکز بر تولید امنیت نرم و رهایی از رویکرد «سخت» بهترین روش برای تقویت امنیت و وحدت منطقه است. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل کیفی و بر اساس داده های اسنادی، کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است.
ویژگی ها و شاخص های سبک زندگی اسلامی؛ یک فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
مفهوم سبک زندگی اسلامی بر ارتباط افراد به انتخاب شیوه زیست دینی (اسلامی) دلالت دارد. گرچه سبک زندگی وجه قابل مشاهده زندگی (رفتار) افراد را شامل می شود، ولی مبنای این کنش های قابل مشاهده در سبک زندگی اسلامی، نگرش و باورها و عقاید درونی است. با توجه به این نکته، سبک زندگی (اسلامی) بر معنای زندگی دلالت داشته و متأثر از آن است. دین یکی از مهم ترین نظام های معنایی بی بدیلی است که در سبک زندگی نقش تعیین کننده دارد. در دهه اخیر، توجه به سبک زندگی اسلامی فزونی یافته و محققان از رویکردهای مختلف به آن پرداخته اند. هدف اصلی مقاله حاضر ارائه دسته بندی موضوعی، تدقیق معانی و مفاهیم سبک زندگی اسلامی، احصای ویژگی ها و شاخص های سبک زندگی اسلامی، تبیین رابطه بین سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی است. روش فراتحلیل مطالعات برای نیل به هدف انتخاب شده است. تعداد 29 مطالعه که در یک دهه اخیر از سال 1390 تا 1399 منتشر شده، با توجه به معیارها، موردبررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد سبک زندگی اسلامی دارای نقاط اشتراک و افتراق با سایر اشکال و الگوهای سبک زندگی است. اشتراک سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی این است که می توان آن را مانند سایر سبک های زندگی در سطح «نگرش» و «کنش» موردبررسی قرار داد. این شیوه از زندگی در سطح نگرش، بر مبنا و پایه اعتقادات اسلامی استوار است و در سطح کنش، براساس دستورالعمل های اسلامی، در حوزه های مختلف رفتار (فراغتی، پوشاک، الگوی تغذیه، تعامل با دیگران و اخلاق) بنا می شود. به طور عام، تفاوت هایی که سبک زندگی اسلامی با سایر سبک های زندگی دارد را می توان در فلسفه زندگی که در این دین آسمانی بر آن اهتمام زیادی وجود دارد، جست وجو کرد. سبک زندگی اسلامی بر عمل و رفتار صالح تأکید داشته و این کنش صالح برمبنای باورها و اعتقادات دینی ظهور و بروز می یابد.
جایگاه «سوژه شدنِ فرد مسلمان» در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
123 - 144
حوزههای تخصصی:
با دوران مدرن سوبژکتیویته در مرکز تأملات فلسفی قرار گرفت و براین اساس، تأمل فلسفی معطوف به کشف قواعد درست اندیشیدن و ساخت دستگاه های شناختی شد. در قرن بیستم تحولی مهم در مفهوم سوژگی رخ داد که می توان آن را گذار از «سوبژکتیویته» به «سوژه شدن» نامید. در این گذار، حقیقت های مبتنی بر اعماق معرفتی (سوژه ی حقوقی/گفتمانی) جای خود را به حقیقت گویی هایی می دهند که محصول مراقبت سوژه ها از خود و به تبع آن، اِعمال قدرت آن هاست. به عبارتی، سوژه های حقوقی/گفتمانی جای خود را به سوژه های اتیکال یا اخلاقی می دهند؛ سوژه هایی که به تعبیر فوکو به مثابه ی روشنفکرانی خاص، دغدغه خود را داشته و مدام در ساخت حقیقت به گونه ای جمعی مشارکت می کنند. در این مقاله با محوریت این پرسش که آیا رد پای چنین سوژه شدنِ فرد مسلمان را می توان در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای یافت؟ در پی آزمون این فرضیه هستیم که آتش به اختیار، رویکرد جهادی و انقلابی و روحیه مقاومت گرایانه، نمودهایی از مفاهیمی هستند که پای سوژه شدنِ فرد مسلمان را در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای باز می کنند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آتش به اختیار، رویکرد مقاومت گرایانه، جهادی و انقلابی محصول نسبتی است که میان آزادی و عدالت در اندیشه سیاسی آیت الله خامنه ای برقرار می شود؛ در این نسبت است که فردِ مسلمان به مثابه سوژه ظهور و بروز می یابد. بدین معنا که با نیرویی که سوژه ها از نسبت درون ماندگار آزادی و عدالت اسلامی می گیرند هم می بایست به مثابه ی روشنفکرانی خاص از خود مراقبت کنند و هم با اِعمال قدرت ضمن پیشبرد هم زمان آزادی و عدالت اسلامی، در ساخت حقیقت به گونه ای جمعی مشارکت نمایند.
نقش رژیم غاصب صهیونیستی در طراحی و تحمیل جنگ عربستان با یمن؛ زمینه ها و تبعات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۹۲-۶۵
حوزههای تخصصی:
با ورود صهیونیست ها به منطقه و توسعه سرزمینی، پس از جنگ جهانی دوم دولت یهود اعلام شد. سپس به دنبال گسترش مرزها، با کشورهای عربی وارد جنگ شد. با حمایت انقلاب اسلامی از گروه های مقاومت، سدی مقابل رژیم ایجاد شد. حزب الله از جمله آن هاست که با رشد خود به مرور در جنگ های با رژیم اسرائیل به پیروزی هایی رسید. هم اکنون این رژیم نگران تکرار مدل حزب الله در قالب انصارالله است. تنگه باب المندب یمن به عنوان مجرای حیاتی اقتصاد جهانی، همواره برای رژیم اسرائیل تهدید راهبردی تلقی شده و رژیم در مقام مقابله، تحرکات مختلفی داشته است. از اقدامات اخیر او طراحی جنگ عربستان با یمن است که بازکاوی زمینه ها و تبعات آن، مسئله اصلی تحقیق است. نحوه مواجهه یمنی ها با این طرح پیچیده و دستاوردهای مقاومت انصارالله که در «طوفان الاقصی» نمودار شده نیز محل توجه تحقیق است. نوشتار حاضر به روش جمع آوری اطلاعات و اسناد از کتب، مقالات، سایت ها و نشریات، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری کتابخانه ای انجام شده است.
نقش شخصیت در بازتفسیر رخدادهای تاریخ معاصر ایران، با تأکید بر مؤلفه های روان شناسی کمال (مورد مطالعه: سیدجمال الدین اسدآبادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
129 - 151
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی اندیشمند و سیاستمداری دینی است که غالباً اندیشه های سیاسی و اجتماعی او مورد توجه محققان قرار گرفته است. بی شک، وی ویژگی های شخصیتی داشته است که این همه توان و اثرگذاری و برجستگی را به او بخشیده است. پژوهش حاضر در پی واکاوی ویژگی های شخصیتی سید جمال الدین اسدآبادی با تأکید بر مؤلفه های روان شناسی کمال بوده است(مسأله). این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت داده از نوع کیفی و تحلیل محتوا بوده و جهت گردآوری داده ها از روش سندکاوی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کتب، مقالات و اسناد علمی مرتبط با سید جمال الدین اسدآبادی در فاصله زمانی سال های 1304 تا 1401 بود که مقالات و کتب مرتبط به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در چهار مرحله توصیف، تحلیل، استنتاج و تبیین صورت پذیرفته است(روش). یافته های پژوهش نشان داد: سیدجمال الدین اسدآبادی به لحاظ شخصیتی، فردی خودآگاه، برخوردار از سازه حکمت، سازگار، سخت کوش در فعلیت بخشیدن به خود، برخوردار از وارستگی اخلاقی و عرفان اصیل اسلامی، اهل سعه صدر، انعطاف پذیر، مخالف خرافه گرایی، از خود گذشته، آشنا به زبان های زنده دنیا، شجاع در بیان حق و گشوده بر روی تجربه بود(یافته ها).
فراتحلیل عوامل مؤثر بر بی تفاوتی سیاسی ایرانیان؛ پژوهش های بازه زمانی 1380-1401(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تفاوتی سیاسی به دل زدگی سیاسی، بی میلی سیلی، بی کنشی سیاسی و عدم تمایل فرد به مشارکت سیاسی اطلاق می شود. هدف پژوهش، مطالعه عوامل مؤثر بر بی تفاوتی سیاسی دربازه زمانی 1401-1380 است. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی است که محقق با استفاده از مرور ادبیات و تحقیقات صورت گرفته در بازه زمانی 1380 الی 1401، بی تفاوتی سیاسی با حجم نمونه 11 تحقیق را شناسایی و آنها را برحسب روش، حجم نمونه، ضرایب همبستگی و سطح معنی داری، جامعه آماری و سال دسته بندی و سازمان دهی کرده است. یافته های تحقیق نشان داد بین عوامل سیاسی (بی اعتمادی سیاسی؛ بیگانگی س یاسی؛ عدم برخورداری از حقوق شهروندی؛ ف رهنگ سیاسی پایین)، عوامل اجتماعی (قانون گریزی اجتماعی؛ احساس بی عدالت اجتماعی؛ آنومی اجتماعی؛ فقدان شفافیت اجتماعی؛ کیفیت پایین زندگی)، عوامل فرهنگی (مصرف رسانه های جمعی، میزان دینداری؛ آنومی فرهنگی، فردگرایی)، عوامل اقتصادی (محرومیت نسبی، بیکاری، طبقه اجتماعی- اقتصادی) و عوامل جمعیتی (تحصیلات، میزان درآمد و سن) با بی تفاوتی سیاسی رابطه معنی داری دارند. نتایج نشان می دهد بی تفاوتی سیاسی متاثر از عوامل متعدد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است که ضرورت دارد برای جلوگیری از بروز این پدیده، زمینه های مشارکت سیاسی شهروندان در امور جامعه از طریق ارتقای پایگاه اجتماعی- اقتصادی افراد، تقویت عزت نفس، احساس کارایی، افزایش اع تماد سیاسی و اجتماعی، تقویت مولفه های دینداری، برقراری ع دالت اج تماعی و افزایش رضایت از زن دگی فراهم شود.