فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۱٬۸۹۰ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
183 - 208
حوزههای تخصصی:
با کاربست روی کرد رئالیسم انتقادی و گردآوری داده با تکنیک تحلیل محتوای کیفی، نوشتار کنونی به بررسی امر سیاسی و مؤلفه های آن در سروده های فروغ فرخزاد (اشعار اسیر، دیوار، عصیان، تولدی دیگر، ایمان بیاوریم به فصل سرد) می پردازد و نشان می دهد که چندوچون بستر سیاسی و اجتماعی بر آفرینش و چگونگی ساختاردهی اثر ادبی نقش پررنگی دارد. از دریچه ی رئالیسم انتقادی می توان گفت فروغ پرورده ی زمانه ی خویش است و سروده های وی پیوندی ناگسستنی با بافت اجتماعی و سیاسی دارند. از این دریچه نگاه برانداز درانداز فروغ به امر سیاسی آشکار می گردد؛ یعنی وی همچون کنش گری شورنده در برابر کارکرد ساختِ سیاسی و اجتماعی می شورد و می کوشد با درهم شکستن بنیادهای آن به سوی رهایی و آزادی بگریزد. چنین گریختنی سویه ی دراندازانه ی سروده های فروغ را نمایان می سازد. با آگاهی گستری، او در نگاشته های خویش درانداختن بنیادهای زیستی دگرگونه را دنبال می کند، زیستی تهی از استبداد، مردسالاری، نابرابری، و ... ..
راهبرد دریایی ایران در جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۱
349-373
حوزههای تخصصی:
جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند از مناطق مهم و استراتژیک جهان هستند که به لحاظ ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک اهمیت بالایی دارند. آنچه که قابل توجه است جمهوری اسلامی ایران به لحاظ دریایی از موقعیت مناسبی در این مناطق برخوردار است. لذا، این موقعیت موجب شده ایران نسبت به مناطق جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند بی تفاوت نباشد و تحولات مناطق مذکور را رصد کند. سوالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که راهبرد دریایی ایران در جنوب غرب آسیا و شمال اقیانوس هند چیست؟ در پاسخ به این سوال نویسنده با تاکید بر روش تحقیق کیفی و روش توصیفی- تحلیلی بیان می دارد که باتوجه به سیاست های کلی توسعه دریامحور راهبرد دریایی ایران سلطه گرایانه نیست، بلکه راهبرد صلح گرایانه و همکاری جویانه می باشد. برای اجرایی سازی این راهبرد، ایران از دو فرصت حمل و نقل و انرژی برخوردار است که از این طریق اعتبار دریایی گسترش پیدا کرده و زمینه ساز قدرت دریایی برای کشور خواهد شد. با وجود این، از اصلی ترین اهداف رقبای ایران، در انزوا قرار دادن کشور است. آنان بدنبال این هستند تا جمهوری اسلامی از دو فرصت مذکور استفاده نکند تا کشور در تنگنای اقتصادی و عدم مقبولیت جهانی قرار بگیرد و در نهایت این امر موجب کاهش حضور ایران در دریا می شود. همچنین، عرصه را برای سایر نیروهای منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم می کند. بنابراین، راهکار حضور قدرتمند ایران در دو بخش حمل و نقل و انرژی از طریق فعال کردن بندر چابهار و توجه به نیازهای انرژی منطقه و فرامنطقه ای است.
امنیت ملی ایران از منظر نخبگان سیاسی: چالش ها، قوت ها و راهکارها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۷
161 - 193
حوزههای تخصصی:
امنیت ملی به عنوان شرط بقا و پیشرفت هر کشوری، در حفظ ارزش ها، هویت، توسعه اقتصادی و ارتقای اعتماد عمومی نقشی اساسی ایفا می کند؛ با این حال نبود اجماع نسبی در تعریف و درک سازوکارهای تحقق امنیت ملی، می تواند به چالش های فزاینده ای در مسیر توسعه و پیشرفت ملی منجر شود. در این مقاله به این موضوع پرداخته ایم که چگونه مفهوم امنیت ملی، چالش های پیش رو و راهکارهای مقابله با آنها از منظر نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران تبیین و درک می شود. هدف اصلی پژوهش، پاسخ به این پرسش بنیادین است که مفهوم امنیت ملی، مهم ترین چالش های پیش روی آن، نقاط قوت موجود و راهکارهای تقویت آن، از منظر سه گروه متمایز از نخبگان سیاسی ایران (اجرایی، دانشگاهی و حوزوی) چگونه فهم و تفسیر می شود؟ برای دستیابی به هدف، از روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. بدین منظور، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته ای با نخبگان برگزیده از هر سه گروه انجام شد و محتوای این مصاحبه ها به دقت تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که نخبگان مورد مطالعه، دارای نگرشی تلفیقی به امنیت ملی هستند که ترکیبی از ابعاد عینی و ذهنی را در بر می گیرد. با وجود این وزن مقوله های عینی (مانند تهدیدهای نظامی و اقتصادی) در مصاحبه ها به طور قابل توجهی بیش از وزن مقوله های ذهنی (مانند ارزش ها و هویت) بوده است؛ همچن ین اکثریت مصاحبه شوندگان ابعاد امنیت را موسع در نظر می گیرند و معتقدند امنیت ملی تنها به حفظ مرزها و مقابله با تهدیدهای نظامی محدود نمی شود؛ بلکه ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی را نیز در بر می گیرد. از منظر نظری، رویکرد حاکم بر نگرش نخبگان سیاسی، ترکیبی از مکتب های رئالیستی (با تأکید بر قدرت و منافع ملی)، سازه انگارانه (با تأکید بر نقش ارزش ها و هویت) و کپنهاگی (با تأکید بر ابعاد موسع امنیت) است. افزون بر این پژوهش نشان می دهد که نخبگان سیاسی مورد مطالعه، سه اولویت اصلی را در رابطه با امنیت ملی در نظر دارند: نبود یک دکترین یا نظریه منسجم و کارآمد در زمینه امنیت ملی که بتواند به عنوان راهنمایی برای سیاست گذاری و عمل در این حوزه عمل کند؛ سرمایه انسانی بی بدیل کشور به عنوان مهم ترین نقطه قوت که می تواند در جهت تقویت امنیت ملی مورد استفاده قرار گیرد؛ و تمرکز بر اصلاحات سیاسی- اقتصادی به عنوان اصلی ترین راهکار برای مقابله با چالش های امنیتی، به جای تکیه صرف بر رویکردهای نظامی و امنیتی. این پژوهش نشان می دهد که نخبگان سیاسی جمهوری اسلامی ایران، امنیت ملی را به عنوان یک مفهوم چندبعدی و پیچیده درک می کنند که نیازمند رویکردی جامع و متوازن است. در عین حال آنها بر اهمیت اصلاحات سیاسی-اقتصادی، استفاده از سرمایه انسانی کشور و تدوین یک دکترین منسجم برای امنیت ملی تأکید دارند. این یافته ها می تواند به سیاست گذاران و تصمیم گیران در جهت تدوین و اجرای سیاست های مؤثرتر و کارآمدتر در زمینه امنیت ملی کمک رساند.
Evaluating the Comprehensive Pattern of the Supreme Leader’s Management of Political Challenges and Crises(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Since its establishment, the Islamic Republic of Iran has faced various political challenges. In some instances, certain crises appeared sufficient to topple the regime, yet through crisis management by Iran''''''''s leaders, conditions eventually led to the stabilization of the revolution. The present study aims to explore the methods of the Supreme Leader and the model for addressing the political challenges of the Islamic Republic. The main research question is: ‘Does the Supreme Leader have a comprehensive model for managing political crises?’ To this aim was used qualitative-descriptive method, employing document analysis and targeted sampling through interviews with experts. Content analysis of these interviews has also been conducted to identify the components of the research. Results: The study of methods and actions within the framework of crisis leadership was conducted based on indicators of control, mobilization, spiritual influence, and informed management of events. After interviews with experts, the findings were categorized into four levels: Preventive measures and challenge identification, decision-making, confrontation and management of challenges and crises, shaping awareness and conceptualization, learning, and delineating crisis lessons. Key components include: Macro-level policymaking, information assessment and awareness, management of destabilizing events, decisive confrontation with crisis-inducing factors and conditions, leadership of public opinion, clarification of citizens’ and institutions’ responsibilities, utilization of the spiritual influence of the Supreme Leader, discourse formation, conceptualization, education, foresight, and further elaboration.
The Objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in the Thought of Imam Khomeini and Sadr(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the wake of the social and scientific developments of the modern era in Europe, Muslim thinkers have been seeking a new method of ijtihad (independent reasoning) in order to adapt Islam to the changes of the time or to produce new Islamic jurisprudential rulings for the emerging social transformations. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah in ijtihad has been a way for the flourishing and dynamism of jurisprudence and providing appropriate responses to new issues. Attention to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah is more prominent in the views of jurists who have had a social and governmental approach to the religion of Islam. Imam Khomeini and Sayyid Muhammad Baqir Sadr are among these jurists. In this research, using the descriptive method and library data collection, the following questions have been addressed: ‘What position the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah have in the thought of Imam Khomeini and Sadr?’ and ‘What are the differences and similarities with the views of Sunni jurists?’ The result indicated that Imam Khomeini has presented novel views with regard to the objectives (Maqaṣid) of Shariʻah, and his attention to the objectives of Shariʻah in the process of inference has been effective both in the expansion and deepening of jurisprudence. Sadr, too, based on definitive rational methods, seeks to find and uncover the ultimate goals of Shariʻah, and for this purpose, he distinguishes the objectives of Shariʻah from its aims. The common point between the views of Sunni jurists and Imam Khomeini and Sadr in enumerating the objectives of Shariʻah is the establishment of social justice and the preservation of the social system, and the difference is in the attention to the preservation of religion as one of the objectives of Shariʻah in the view of Shi'a jurists.
The Role of Charismatic Leadership of Shaykh Ibrahim Zakzaky in the Development of Shiism in Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Shaykh Ibrahim Zakzaky is one of the most prominent Shia scholars in Nigeria, who has gained considerable fame throughout West Africa for his unparalleled efforts in promoting and developing the teachings of the Ahl al-Bayt (AS). The present study aims to examine the tumultuous life of this esteemed scholar and to provide a shining portrayal of his services to the Shia community in Nigeria. The main focus of this paper is on the life and challenges of the leader of nigerian Shia Muslims; and answer the central question posed regarding ‘To what extent Shaykh Zakzaky has succeeded in his strategic goals?’ The theoretical framework of this article is based on the theory of charismatic leadership by the German sociologist Max Weber, and the hypothesis of the article revolves around Shaykh Zakzaky's public acceptance among the Shia community in Nigeria. The research method applied is library-based with a descriptive-analytical approach, and the attention paid to this topic, which is somewhat novel and original in its nature, is considered an innovative aspect of the article.
اصول تعاملات سیاسی حضرت یوسف (علیه السلام) با حکومت غیر الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگرشی کلی دو نظام سیاسی ترسیم پذیر است: نظام سیاسی الحادی که حکومت را برای دستیابی به اهداف مادی می خواهد و انسان موحد نباید با آن همکاری کند و نظام سیاسی توحیدی که مطابق با دستورهای الهی است و برنامه ها و قوانین آن، درجهت سامان بخشی به امور مادی و معنوی است و برای دستیابی به اهدافش، باید با آن همکاری کرد. اما مهم رصد الگوی قرآن کریم برای ترسیم تعاملات با نظام سیاسی غیرالهی است. در موارد متعددی از قرآن کریم اصول تعاملات سیاسی، برای موحدان ترسیم شده است، ازجمله آن ها، تعامل حضرت یوسف (ع) با حکومت غیرالهی مصر باستان است. این نوشتار در پی این پرسش است که اصول تعاملات سیاسی حضرت یوسف (ع) با آن حکومت چیست و در فرضیه تأکید شده است که با وجود شرایط احقاق حق یا مصلحتی اهم، حضرت یوسف (ع) تعامل همکاری جویانه با حکومت غیرالهی مصر را در پیش گرفت که مبتنی بر اصولی بنیادین چون خدامحوری و هدایتگری به توحید، راست گویی و درستکاری، عدالت محوری، حاکمیت شایستگان، حکمت گرایی و مدیریت سیاسی آینده نگر بود؛ اموری که بسترهای رشد فرهنگ توحیدی را فراهم ساخت. این مهم با تحلیل اسنادی و تفسیر استنطاقی به انجام رسیده است.
تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی در منطقه جنوب غرب آسیا پس از بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
77 - 106
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی نه تنها همچنان ماهیت ستیزه جویانه و اشغالگر خود را حفظ کرده بلکه با ارائه راهبردهای تهاجمی به ویژه پس از بحران های منطقه ای دهه اخیر، آن را تقویت نیز کرده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر آن است تا با شناخت موقعیت و وضعیت رقابت نظامی کشورهای منطقه، تحرکات و فعالیت های نظامی رژیم صهیونیستی در جنوب غرب آسیا را پس از بحران سوریه مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از جنبه هدف، جزء پژوهش های کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. به دلیل مطالعه گذشته نگر، از منابع و اسناد کتابخانه ای و برای تکمیل ناشناخته ها، مصاحبه ای نیز با 6 نفر از متخصصان مسائل رژیم صهیونیستی صورت گرفت. یافته ها نشان داد، رژیم صهیونیستی راهبردهای نظامی کلان برای همه کشورهای منطقه و راهبردهای جزئی برای کنترل و نزدیک تر شدن به تک تک کشورهای منطقه را طی دهه گذشته در پیش گرفته است. رژیم صهیونیستی در دهه گذشته، با کشورهای اردن، امارات، بحرین، فلسطین و عربستان تعامل نرمی داشته و در مقابل با با کشورهای حوزه جبهه مقاومت، یعنی جمهوری اسلامی ایران، سوریه، لبنان و یمن بیشترین تقابل سخت را داشته است.
راهبردهای تبدیل وابستگی متقابل امنیتی به همکاری های راهبردی میان کردهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه، مطالعۀ موردی: حکومت مرکزی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای سیاسی معاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
229-257
حوزههای تخصصی:
با وجود اختلاف میان ایران، ترکیه، عراق و سوریه، این کشورها، در موضوع استقلال کردها، بر اساس تئوری وابستگی متقابل امنیتی باری بوزان، استقلال را، به مثابه تهدید مشترک منطقه ای دانسته و اجازه استقلال به آن ها را نداده اند. سقوط صدام، حمایت ایران و آمریکا از کردهای عراق، ضعف حکومت مرکزی عراق و حمله داعش، کردهای عراق را بر آن داشت تا با برگزاری همه پرسی(1396ش)، برای کسب استقلال، تلاش نمایند که این امر بدلیل وابستگی متقابل امنیتی به نتیجه نرسید. این تحقیق که به روش توصیفی– تحلیلی بررسی شده، بر آن است، با همکاری مشترک میان کردها و حکومت های مرکزی، می توان تهدیدات را به همکاری های راهبردی، میان کردها و حکومت های مرکزی در رویکردهای، سیاسی، نظامی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی تبدیل نمود. یافته های پژوهش که راهبردهای همکاری میان کردها و حکومت مرکزی عراق را مورد بررسی قرار داده است نشان داد، موفقیت کشورها در یک حوزه، به تشویق همکاری در حوزه های دیگر می انجامد. این تحقیق به صورت موردی به وضعیت کردهای عراق با حکومت مرکزی عراق پرداخته است. کلیدواژه ها: اقلیم کردستان عراق، وابستگی متقابل امنیتی، استقلال طلبی کردهای عراق، همکاری های راهبردی، تهدیدات امنیتی
رفتار و انگیزه های شرکت کنندگان در یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی از منظر الگوی انتخاب عقلانی آنتونی داونز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت در انتخابات، موثرترین ابزار برای شهروندان است تا عقاید خود را در امور سیاسی و اجتماعی ابراز نمایند و در سرنوشت سیاسی کشورشان تاثیرگذار باشند. عوامل اصلی بر شکل دهی رفتار انتخاباتی افراد و گروه های مشارکت کننده، متعدد هستند و نتایج متغیری نیز دارند؛ از جمله متغیرهای اقتصادی. موضوع مقاله ی حاضر، علل کاهش مشارکت شهروندان در انتخابات دوره ی یازدهم مجلس شورای اسلامی است. برای تبیین بهتر موضوع، از الگوی انتخاب عقلانی آنتونی داونز استفاده شده است که بر طبق آن، شهروندان با انتخاب عقلانی و برای منافع اقتصادی خویش رای می دهند. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان اهوازی بوده است و از طریق روش پژوهشِ کیفی (به صورت هدفمند) و کمّی (به صورت تصادفی) و ابزار پژوهشیِ پرسشنامه، محقق گردیده است. در این نمونه ی آماری، توسط فرمول کوکران تعداد 385 نفر انتخاب شده اند و سپس داده های به دست آمده با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. بر طبق نتایج پژوهش، در کنار سایر عوامل، علل اقتصادی از جمله مشکلات معیشتی، فقر، شکاف طبقاتی، تورم و اعتراضات دی ماه 1396 و آبان 1398، در کاهش مشارکت شهروندان شهر اهواز نقش چشمگیری داشته اند.
سید جمال الدین اسدآبادی: احیاگر دین یا مصلح اجتماعی تحلیلی در باره سویه نامتعارف اندیشه «سید جمال»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۶
179 - 209
حوزههای تخصصی:
تصویر متعارفی که از سیدجمال الدین اسدآبادی ارائه شده است، او را در کسوت شخصی معرفی می کند که پیش و بیش از هر چیز دغدغه اسلام و احیای دین در برابر اندیشه و تمدن مدرن را دارد. استعمارستیزی انعطاف ناپذیر او هم در همین چارچوب قرار می گیرد. اما به نظر می رسد، تأمل و دقت در اسناد و آثار برجای مانده از اسدآبادی ما را با سویه کمتر شناخته شده ای از او آشنا سازد. هدف این پژوهش بررسی و واکاوی همین سویه در اندیشه و آثار اسدآبادی است. بر این اساس پرسش اصلی ما این است که: هدف و دغدغه محوری اسدآبادی احیای دین و اسلام سیاسی در برابر اندیشه و تمدن مدرن بوده یا پیشرفت و ترقّی و خروج از وضعیت عقب ماندگی جوامع اسلامی؟ فرضیه ما از این قرار است که: وجود دلالت ها و شواهدی مهم و غیرقابل انکار در آثار و اسناد مربوط به اسدآبادی نشانگر آن است که او اسلام گرایی را به عنوان وسیله ای برای بهبود وضعیت اسفناک جوامع اسلامی و جبران عقب افتادگی های آنان، در مقایسه با غرب، به کار گرفته است. رویکرد این پژوهش متن محور و مبتنی بر منابع و اسناد کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی است. همچنین با توجه به ماهیت فعالیت های نظری و عملی اسدآبادی، از نظریه «پنهان نگاری» اشتراوس در تفسیر متن، بهره برده ایم.
تحلیل فرهنگ سیاسی مشارکتی بومیان و غیربومیان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
599 - 616
حوزههای تخصصی:
فرهنگ مشارکتی سیاسی، سنگ بنای داشتن جامعه ای پویا و از نظر سیاسی باثبات است. در جوامع با فرهنگ مشارکتی سیاسی در سطح قابل قبول، تصمیم سازی ها منجر به رشد جامعه خواهد شد. در این مطالعه، تلاش شد تا فرهنگ سیاسی مشارکتی بومیان و غیربومیان استان خوزستان و عوامل مؤثر بر آن، در نیمه اول سال 1402 مشخص گردد. روش جمع آوری اطلاعات به روش پیمایش جهت بررسی فرهنگ مشارکت سیاسی از طریق پرسشنامه های استاندارد انجام شد. در این روش، اطلاعات و نظرهای شهروندان استان خوزستان به روش تصادفی و از طریق سؤالات استاندارد جمع آوری و از طریق نرم افزار SPSS، تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بومی بودن یا نبودن، تأثیر معناداری بر مشارکت سیاسی افراد ندارد که خود نشان دهنده تأثیر متغیرهای دیگر نظیر فرهنگ و اقتصاد بر مشارکت سیاسی افراد دارد. در این خصوص تأثیر متغیر نگرش سیاسی افراد بر متغیر اقتصادی به شکل قابل توجهی برجسته بود.
بررسی توسعه سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی (با رویکردی حقوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای پروژه های عظیم سد سازی ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس تبعات و پیامدهای مختلفی برای کشورهای پیرامونی به وجود آورده است. این اقدام، واکنش هایی از سوی دولت های پایین دست به همراه داشته است که ارتباط مستقیم با حقوق این دولت ها و تعهدات دولت بالادست از منظر حقوق بین الملل دارد. هر چند که ترکیه در واکنش به این انتقادات و توجیه سدسازی آن را مسأله ای داخلی در چارچوب حاکمیت ملی عنوان کرده است اما به لحاظ پیامدنگری این سیاست ترکیه برای کشورهای پیرامونی، نمی توان آن را محدود به حاکمیت ملی دانست. از این رو، هدف این مقاله، بررسی ابعاد حقوقی سد سازی ترکیه (گاپ و داپ) بر اساس منطق پیامدنگری آن بر کشورهای پیرامونی(ایران، سوریه و عراق، ارمنستان، جمهوری آذربایجان) می باشد. سؤال اصلی پژوهش این گونه مطرح می شود که سدسازی های عظیم ترکیه در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوقی با کدام موارد حقوق داخلی و حقوق بین الملل قابل تفسیر می باشد؟ بر اساس روش کیفی با رویکرد حقوقی، فرضیه اصلی این است که سد سازی های متعدد ترکیه بر روی رودخانه های بین المللی دجله، فرات و ارس در قالب پروژه های گاپ و داپ از منظر حقوق داخلی نقض ماده نخست حقوق اقلیت ها و ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و از منظر حقوق بین الملل نقض ماده 5 حقوق آبراهه های بین المللی مبنی بر استفاده منصفانه و در تعارض با قاعده عدم خسارت، اصل پیشگیری و احتیاط در حقوق بین الملل محیط زیست می باشد.
توسعه ی حق آزادی اجتماعات از مجرای آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حق آزادی اجتماعات از مهم ترین حق های بشری و از مؤلفه های مشارکت سیاسی شهروندان برای دستیابی به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دریک حاکمیت دموکراتیک است. بسیاری از فعالان حقوق بشر نقش دادگاه اروپایی حقوق بشر در توسعه تدریجی مفهوم و اعمال حق ها را مثبت ارزیابی می کنند. از این رو، پژوهشگران در این تحقیق درصدد برآمدند تا برای تأیید این نظر، آرای مختلف دادگاه اروپایی حقوق بشر در باب حق آزادی اجتماعات را مورد کندوکاو قرار دهند. لذا پرسش اصلی مطرح شده در این پژوهش این است که: «آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر تا چه حد در توسعه ی حق آزادی اجتماعات تأثیرگذار بوده است؟» و در نتیجه گیری این فرضیه نویسندگان مورد تأکید قرار گرفته است که: « دادگاه اروپایی حقوق بشر در توسعه ی حق آزادی اجتماعات هرچند به صورت تدریجی و بطئی، نقش تأثیرگذاری ایفا می کند». دستاورد پژوهش با توجه به روح و فحوای نظریه "ایده برابر با رویکرد حقوقی و قضایی"، بر این ایده تمرکز کرده است که دستیابی به ارائه یک "تعریف مشترک" درباره حقوق بشر از الگو و مجرای آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر امکان پذیر است و لذا دستیابی به آن را از رهگذر تفاسیر آرای دادگاه اروپایی حقوق بشر توصیه کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و از هدف توسعه ای پیروی می کند.
سیاست خارجی جمهوری فدرال آلمان در قبال حمله روسیه به اوکراین: تبیینی از منظر رئالیسم نوکلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵۱)
223 - 244
حوزههای تخصصی:
بدون تردید جنگ روسیه و اوکراین یکی از مهم ترین رخدادهایی بوده که در اروپای بعد از جنگ جهانی دوم به وقوع پیوسته است. این جنگ که در یک سر آن روسیه و در طرف دیگر آن غرب به محوریت ناتو قرار دارد، دگرگونی های قابل توجهی را در سیاست خارجی بسیاری از کشورها از جمله آلمان به عنوان مهم ترین کشور اروپایی به همراه داشته است. بر همین اساس پرسش اصلی مقاله بدین صورت است که: سیاست خارجی آلمان در قبال بحران اوکراین تحت تاثیر چه متغیرهایی بوده و برآیند تاثیرات عوامل گوناگون سطح واحد و نظام بین الملل؛ در قالب چه رویکردهایی در سیاست خارجی این کشور متجلی شده و چگونه می توان آن را تبیین نمود؟ یافته های مقاله بیانگر این هستند که از منظر رئالیسم نوکلاسیک، حمله روسیه به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ که به عنوان تجدیدنظرطلبی و تخیلات کور امپریالیستی روسیه در نزد سیاستمداران آلمانی تفهیم شد، در نهایت از مجرای برآیند عوامل موافق و مخالف داخلی و سطح نظام بین الملل، دولت شُلتس را به سوی اتخاذ رویکرد موازنه ی بدون ورود مستقیم به جنگ، علی رغم آسیب های وارده به اقتصاد آلمان سوق داده و در این راستا جمهوری فدرال آلمان به انجام اقداماتی از جمله حمایت های مالی و نظامی به اوکراین، پذیرش مهاجران اوکراینی، تحریم روسیه، تلاش جهت تنوع بخشی به منابع انرژی خود، موازنه داخلی مبتنی بر تقویت قوای نظامی خود و بویژه تلاش جهت تقویت و گسترش ناتو پرداخته است. شیوه پژوهش نیز توصیفی-تحلیلی با تکیه بر منابع به روز آلمانی و انگلیسی است.
تاثیر پویش های فناورانه بر رقابت چین و ایالات متحده در عصر انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قدرت نسبی کشورهای تراز اول در جهان هرگز از وضعیت باثباتی برخوردار نبود و از قرن هجدهم نظام بین المللی بارها دستخوش تحولات عمیق و بازتوزیع قدرت میان دولت های توسعه یافته گردید. هدف این مقاله تبیین تحول در فناوری های نوین و شرایط ایجاد تغییر در منحنی قدرت نظام بین المللی است تا از ماهیت رقابت فناورانه چین و ایالات متحده آمریکا در عصر انقلاب صنعتی چهارم پرده بردارد و سعی در پاسخ دادن به این پرسش دارد که دستیابی به فناوری های نوین در طول انقلاب های صنعتی چگونه بر تغییر منحنی قدرت دولت ها تأثیرگذار بوده است؟ در پاسخ به این پرسش فرض بر این قرار گرفته است که تحولات فناورانه با ایجاد الگوهای رشد نابرابر ناشی از صنعتی شدن، ضمن تسریع توسعه اقتصادی و تقویت قدرت کشورهای در حال توسعه از طریق تعمیق ظرفیت فناورانه، منحنی قدرت نظام بین المللی را دچار تغییر و تحولات گسترده ساخته است. روش این پژوهش توصیفی-تبیینی است و یافته های آن نشان می دهد که نوآوری های فناورانه به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای سنجش میزان قدرت در نظر گرفته می شود و از آنجایی که اصلی ترین هدف دولت ها در طول انقلاب های صنعتی، دستیابی به جدیدترین فناوری ها به منظور تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی و پیشی گرفتن از قدرت های رقیب به شمار می رود، تقویت ظرفیت فناورانه چین به عنوان مهم ترین رقیب ایالات متحده، موقعیت رهبری آن در عرصه نظام بین المللی را با خطر جدی مواجه خواهد کرد.
ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: . این پژوهش از نظرروش، پژوهشی کاربردی است و در گام اول به شکل کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، مدیران ارشد و تصمیم سازان کشور که در حوزه کاری نهاده ای مردم پایه و گروه های جهادی دارای سابقه اجرایی در بخش مدیریتی کلان کشور هستند، تشکیل می دهند. در گام دوم جهت تعیین نوع و میزان تاثیرگذاری مولفه ها بر یکدیگر از روش دیمتل استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پیاده سازی و تحلیل مصاحبه های انجام شده از خبرگان موضوعی نشان از تاثیر14 مقوله هسته بر ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی دارد. 14 مقوله هسته از 66 مقوله فرعی و 255 کد مفهومی تشکیل شده است. مقوله های هسته در واقع عواملی اصلی هستند که سببب ارتقا تاب آوری در گروهای جهادی می شوند. موثرترین مقوله ها بر اساس روش دیمتل به ترتیب عبارتند از: انگیزه های معنوی، مدیر و اعضای انقلابی، داشتن هویت مستقل، مدیریت و برنامه ریزی صحیح، گروه های جهادی ترکیبی، ارتقاء سلامت روان و جسم، آموزش تاب آوری، تحقق خواسته های گروه های جهادی، جذب دائمی نیرو، فرهنگ سازی ، به روز رسانی روش های جهاد ،آگاه سازی مردم منطقه هدف، مشارکت مردمی، منابع مالی پایدار.نتیجه گیری: در نهایت بر اساس مدل بدست آمده مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط راهبردی، و عوامل مداخله گر و پیامدهای ارتقاء تاب آوری در گروه های جهادی از متون مصاحبه ها استخراج گردید.نتایج حاصل از این پژوهش میتواند جهت سیاستگذاری های آتی این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی: پژوهشی ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۳
131 - 178
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقه بندی، طراحی و اعتباریابی چارچوب اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی بود که در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی از روش مطالعه موردی استفاده شد. جمع آوری داده های کیفی با کنکاش در اسناد مرتبط (53 مورد) و همچنین با استفاده از مصاحبه نیم ساختمند با آگاهی دهندگان کلیدی (16 نفر) از طریق تکنیک نمونه گیری گلوله برفی و تا اشباع نظری داده ها انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از فرایند چرخه ای تحلیل (تقلیل احیاگرانه داده ها، سازمان دهی و تحلیل داده ها) و با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون و به کمک نرم افزار Nvivo 10 استخراج و شبکه مضامین که درمجموع شامل ۱۲۶ مضمون پایه است، ترسیم گردید. بر این اساس، اخلاق سازمانی دربردارنده مبانی، اصول و ابعاد برگرفته از جهان بینی اسلامی است. یافته های بخش کیفی با استفاده از روش همسوسازی داده ها و بازبینی و مشورت با صاحب نظران اعتبار یابی شد. بر اساس چارچوب کشف شده در بخش کیفی، مقیاسی جهت اعتبار یابی در بخش کمی طراحی گردید. با استفاده از روش پژوهش توصیفی- پیمایشی اعتبار چارچوب مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمی شامل کلیه صاحب نظران و متخصصان حوزه اخلاق سازمانی با رویکرد اسلامی بود که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار تعداد ۲۴۶ نفر انتخاب شدند. اعتبار چارچوب با استفاده از تحلیل عامل تأییدی مورد تائید قرار گرفت.
بررسی تحلیلی گروه های اصلی هدف دشمنان جمهوری اسلامی ایران از منظر مقام معظم رهبری
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
7 - 25
حوزههای تخصصی:
از مسائل مهم در هر انقلابی، بررسی دقیق گلوگاه های نفوذ دشمنان آن انقلاب با هدف پیشگیری از آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی اقشار اصلی مورد طمع دشمنان جمهوری اسلامی ایران، در نگاه مقام معظم رهبری است. سوال اصلی این است که کدامین اقشار جامعه بیش از سایر مردم، در معرض خطر نفوذ دشمنان و سوءاستفاده از ایشان قرار دارند و رهبر انقلاب، چه توصیه هایی به این گروه ها، برای مصون ماندن از انحراف دارند؟ این پژوهش با روشی تحلیلی- توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و همچنین بر اساس گردآوری داده ها از مجموعه بیانات و سخنرانی های ایشان، به بررسی این مسأله پرداخته است. یافته های تحقیق فوق به شرح ذیل است: مهمترین اقشاری که رهبری آن ها را مورد خطاب قرار می دهد چهار گروه مسئولین، روحانیون، دانشگاهیان و مطبوعات هستند. کسب بصیرت، تکیه بر خداوند و فراموش نکردن یادش در همه زندگی، مجاهدت در دو جبهه درون (جهاد با نفس) و برون (دشمن بیرونی)، همدلی و کارآمدی مسئولان، لزوم برنامه ریزی متناسب با طرحهای دشمن، ترویج روحیه ایثار و شهادت طلبی و... از مهمترین توصیه های ایشان به اقشار مورد هدف دشمن است. از منظر ایشان، دشمن شناسی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز بر آموزه های دینی و اصول قرآنی استوار است.
The Evolution of State Reason of Turkish Islamists and Its Effect on the Justice and Development Party Performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The identity and performance of the Justice and Development Party of Türkiye since coming to power in 2002 has been the subject of much thought and questions. By emphasizing the legacy of the last Islamic caliphate and relying on new economic-political achievements, Turkish Islamists have displayed a new formulation of state reason (raison d'état) in the international system under the banner of "Islamic Democracy". They claim to have formulated the requirements of being a Muslim requirements and the secular provisions of today's world together. This formulate of ruling which is based on a new understanding of Turkish Muslim identity contributes to the manifestation of self-confidence in domestic and foreign politics, and this is what have made them to be reckless in pursuing the policy of strategic depth in the Islamic world, the Middle East, Central Asia, North Africa and even Mediterranean area.By applying the theoretical possibilities of the concept of Governmentality in Foucault's thought, this article aims to first shed light on what and how this intellectual and identity transformation is, and then apply it to the politics of the Justice and Development Party.