فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۷۵٬۹۲۵ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
121 - 138
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهم ترین منبع دین اسلام، برای معاد و حیات پس از مرگ، اهمیت ویژه ای قائل شده است و بر وقوع مَعاد و کیفیت آن تأکید فرموده است. اکثر اندیشمندان مسلمان معتقدند معاد از منظر قرآن کریم هم روحانی است و هم جسمانی، اما در کیفیت معاد جسمانی با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ برخی معاد جسمانی را با جسم عنصری و برخی دیگر آن را با جسم مثالی تصور کرده اند. این نوشتار بر آن است تا معاد جسمانی با جسم عنصری را از منظر قرآن کریم بررسی کرده و به اثبات رساند، ازاین رو، پس از معناشناسیِ واژه های مَعاد، جسمانی و عنصری، با تحلیل و بررسی پنج دسته از آیات قرآن، این مدعا را با روش تفسیری به اثبات می رساند. این پنج دسته عبارتند از: آیات ناظر به خروج انسان ها از قبر یا زمین؛ آیات ناظر به بعث و برانگیخته شدن انسان ها از قبر؛ آیات ناظر به مردود دانستنِ ادعای مُنکرانِ بازگشت جسم عنصری؛ آیات ناظر به تشبیه معاد به زنده شدن مردگان در دنیا و آیات ناظر به تشبیه معاد به زنده شدن زمین پس از مرگ.
تحلیل الخطاب النقدي في روایه "جمهوریه کأنَّ " لعلاء الأسواني بناء على نظریه نورمان فیرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
أصبح تحلیل الخطاب النقدی فرعاً معرفیا عن تحلیل الخطاب ویهتم بدراسه اللغه بوصفها ممارسه اجتماعیه مرتبطه بالسلطه والإیدیولوجیا. من روّاد هذا المنهج هو نورمن فیرکلاف؛ ففی رأیه، تحلیل الخطاب النقدی هو وسیله تستخدم جنبا إلى جنب مع وسائل أخرى لدراسه التغییر الاجتماعی والثقافی. یدرس فیرکلاف تحلیل الخطاب النقدی على ثلاث مستویات وهی؛ 1- الوصف 2- التّفسیر 3- التبیین. تعد روایه "جمهوریه کأنّ" من أشهر الروایات المصریه للکاتب علاء الأسوانی (1957- ؟؟؟) وهو یناقش فیها القضایا المصریه قبل وبعد حکومه حسنی مبارک وثوره ینایر وأحداثها. تسعى هذه الدراسه إلى توفیر إطار لتحلیل روایه جمهوریه کأنَّ وتوضیح وظیفته الاجتماعیه متمسکه بالمنهج الوصفی التحلیلی بشکل عام ومنهج تحلیل الخطاب النقدی النورمان فیرکلاف بشکل خاص. وتشیر نتائج الدراسه إلی أن الأسوانی باستخدام المفردات والتراکیب مثل الضمائر، والتضاد، والتکرار و... یشرح کثیراً من الخطابات ونوع الأحداث. وفی مستوی التفسیر یشرح کیفیه سیاق الحال ونوع الخطاب ویوضح بأن تنعکس هذه الروایه العملیات السیاسیه والاجتماعیه قبل وبعد ثوره 25ینایر عام 2011م فی مصر وکیفیه أحداث المجتمع والطبقات السیاسیه والاجتماعیه والثقافیه المختلفه ویشرح الأسوانی الصراع بینهم والتعارض فی أفکارهم. ویشرح على مستوى التبیین نوع السلطه والأیدیولوجیا، وهی دیکتاتوریه حسنی مبارک، وینعکس أحداث ثوره ینایر مثل؛ الاحتجاج بسبب اغتیال خالد سعید واستشهاده، جمعه الغضب، والمجتمع الفاسد بنبره نقدیه. والفکر السائد فی الروایه هو الکفاح ضد الحکومه الدیکتاتوریه بالمظاهرات وخصوصا فی میدان التحریر وایقاظ الشعب المصری.
تأملی درباره حکم «ارش البکاره» در اثر افضا (بازپژوهی ماده 661 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392)
حوزههای تخصصی:
میزان مسئولیت مالی مرد در قبال افضای زن باکره نابالغ یا مُکرَه یا وطی ناشی از شبهه یا زنای به عنف با زن باکره، همواره مورد چالش بوده است؛ بدین سان که آیا برای زن باکره در موارد فوق، افزون بر مهرالمثل، «ارش البکاره» نیز ثابت است؟ البته این فارغ از اتفاق نظر فقیهان نسبت به ثبوت دیه افضا و مهرالمثل بر عهده مرد است. پژوهش حاضر حاکی از اختلاف آرای فقیهان در این مسئله است؛ به گونه ای که مشهور فقها، پرداخت ارش البکاره را نیز لازم دانسته اند اما در مقابل، عمدتاً متأخران یا معاصران، پرداخت ارش البکاره را لازم نمی دانند که البته در میان خود قائلان به این دیدگاه، برخی قائل به تداخل ارش البکاره در دیه افضا و برخی قائل به تداخل ارش البکاره در مهرالمثل شده اند. این تحقیق با روش توصیفی-تحلیلی می کوشد تا دیدگاه غیرمشهور را برای همسویی با مستنداتی مانند اطلاق روایات، تداخل ارش البکاره در مهرالمثل برای اعتبارسنجی آن در مهرالمثل در کلام فقهیان و عرف جامعه، اقتضای اصل برائت و نیز فقدان ادله موجه شرعی بر وجوب ارش البکاره، قول اقوی و قابل دفاع تشخیص دهد. پس از اثبات مدعا، رویکرد قانون گذار عرفی در بندهای الف و پ ماده 661 و ماده 231 قانون مجازات اسلامی را که با اتخاذ دیدگاه مشهور، قائل به وجوب ارش البکاره افزون بر مهرالمثل شده است، مورد نقد قرار می دهد و درنتیجه، حذف ارش البکاره در این ماده، به قانون گذار پیشنهاد می شود.
نقد و بررسی دیدگاه قاضی عبدالجبار معتزلی درباره حقیقت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
93 - 113
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های دیرین ذهن بشر و زیربنای علوم انسانی، چیستی حقیقت و ماهیت انسان است؛ در سنت کلامی اسلام نیز، موضوع انسان شناسی از دیرباز در کانون توجه بوده و نقطه مرکزی این کانون، بررسی یگانه یا دوگانه انگاری و مجرد یا مادی بودن حقیقت انسان است؛ در این میان قاضی عبدالجبار به عنوان نماینده جریان معتزلی با رویکردی مبتنی بر عقل حس گرا به طور مبسوط نظریه"هیکل محسوس" را طرح و دنبال میکند؛ در این نظرگاه، انسان، حقیقتی ورای همین بدن محسوس ندارد؛ مهمترین دلیلی که قاضی عبدالجبار بر ادعای خویش اقامه میکند از این قرار است که وقوع فعل ابتدایی از اندام های بدن، نشانه آن است که فاعل، همین اندام است که در محل وجود قدرت خویش، فعلی را انجام می دهد؛ طبیعی است که انکار حیات برزخی یکی از مهمترین پیآمدهای پذیرش این دیدگاه است چرا که در برزخ، هیکل محسوس نابود شده است و در این دیدگاه حقیقتی ورای این هیکل محسوس به رسمیت شناخته نشده است؛ همچنین مسائلی چون معاد جسمانی، مسخ، رویای صادقه و تجربه های نزدیک به مرگ در تقابل جدی با این نظریه هستند؛ آنچه تحقیق حاضر را از سایر تحقیقات مشابه ممتاز میسازد تمرکز بر بررسی دیدگاه شخصیتی است که علی رغم نفوذ تاثیر اندیشه او بر متکلمان امامی هم عصر خود، به طور مستقل مورد داوری قرار نگرفته است.
کنکاشی فقهی حقوقی در لزوم مراجعه به حاکم درموضوع ماده 630 قانون تعزیرات اسلامی «بازخوانی ادله روائی حکم قتل در فراش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و حقوق اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
147 - 176
حوزههای تخصصی:
قتل در فراش در جایی است که زوج، همسر خود را در حال زنا با اجنبی ببیند و مرتکب قتل یکی از آن دو یا هر دو شود. اصل اوّلی در فقه و حقوق موضوعه این است که اجرای مجازات بر دیگری از طریق مراجعه به محاکم صالحه و توسّط حاکم باشد اما در این مورد، استثناء وجود دارد؛ یعنی قانونگذار در موضوع قتل در فراش، این اختیار را به زوج داده تا در صورت مشاهده زوجه خود با اجنبی که در حال زنا باشند بدون تحقیق از جوانب موضوع و بدون مراجعه به حاکم، آنها را به قتل برساند. دلیل اصلی این مقرّره روایات است. به نظر می رسد از بازخوانی این روایات بر می آید که در تمامی موارد، نوعی تحقیق از موضوع لازم بوده و لسان واقعی روایات، ناظر به لزوم مراجعه زوج قبل از اجرای حکم به حاکم می باشد؛ مضافاً این که این ادّعا با ادله اجتهادی از قبیل لزوم استیفای حدود توسّط امام یا حاکم ، لزوم احراز اکراه و اجبار زوجه یا اجنبی، تکلّف در اثبات این موضوع و ارائه چهار شاهد عادل، اصل عدم استحقاق قتل برای اجنبی، مشروط بودن جواز قتل و سوء استفاده از این حکم نیز معاضدت می شود. این پژوهش با دیدگاهی انتقادی نسبت به نظریه مشهور، از طریق بازخوانی روایات و ادله اجتهادی، به اثبات لزوم مراجعه به حاکم در موضوع قتل در فراش پرداخته است.
بررسی فقهی ضمانت اجرای کیفری مهریه، نفقه و حضانت با نگاهی به آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
96 - 112
حوزههای تخصصی:
ضمانت اجرای کیفری در حقوق خانواده از موضوعات مهم و مناقشه برانگیز است که همواره محل بحث و بررسی بوده است. در این مقاله تلاش شده به بررسی فقهی و ضمانت اجرای کیفری مهریه، نفقه و حضانت پرداخته شود. مقاله حاضر توصیفی تحلیلی بوده و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی موضوع مورد اشاره پرداخته است. نتایج مقاله بیانگر این امر است که مهریه، نفقه و حضانت از منظر فقهی حاوی دستورالعمل هایی در راستای حفظ حقوق زوجین و کودکان است. در حقوق کیفری نیز برای عدم پرداخت نفقه و مهریه و همچنین عدم پذیرش حضانت ضمانت کیفری پیش بینی شده است. قانون حمایت خانواده مصوب 1391 در مواردی چون اجرای کیفری ترک انفاق، مج ازات آن را تش دید نم وده است. مقررات کیفری قانون مورد اشاره در برخی موارد همچون عدم ثبت ازدواج از حیث قواعد و اصول قانونگذاری همچون ضرورت، جامعیت با خلاء ها و ابهامات جدی روبه رو است. البته در خصوص مهریه البته تلاش های قابل تحسینی در راستای تعدیل شدن و توازن مهریه صورت گرفته است.
بایسته های ارتقاء کیفیت آموزش دروس معارف اسلامی از دیدگاه اساتید و دانشجویان در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بایسته های ارتقاء کیفیت آموزش دروس معارف اسلامی از دیدگاه اساتید و دانشجویان در پساکرونا با روش توصیفی پیمایشی انجام شده است. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی 354 نفر از اساتید و 384 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه از جامعه آماری اساتید و دانشجویان دروس معارف اسلامی در دانشگاه های سطح کشوری انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی و آزمون T با استفاده از نرم افزارSpss22 صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه متناسب سازی محتوای برنامه های درسی و آموزشی، فراهم ساختن زیرساخت های فیزیکی دانشگاه ها، ارتقاء سطح قابلیت ها و توانمندی اساتید، بازنگری اساسی در شیوه های آموزش، تفویض اختیار به مدرسان در امر آموزش و پژوهش، وضعیت شغلی مدرسی دروس معارف اسلامی در آینده، برجسته کردن نقش دروس معارف اسلامی در رفع شبهات اعتقادی دانشجویان، لزوم هم زمانی فرآیندهای آموزش دیدن و تدریس کردن مدرسان و تعیین جایگاه اساتید گروه معارف اسلامی در اهداف انقلاب اسلامی از اولویت بالایی برخوردار است، همچنین نظر گروه نمونه آماری بر این است که کلاس ها به صورت ترکیبی (حضوری و مجازی) ادامه داده شود. با عملیاتی شدن پژوهش می توانیم در راستای محقق شدن اهداف آموزشی و سیاست گذاری مناسب در گروه دروس معارف اسلامی دانشگاه ها قدمی برداریم.
پیشینه تاریخی آستان قدس رضوی در دوره افشاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
149 - 175
حوزههای تخصصی:
از عصر صفویه، جایگاه مذهبی- عمرانی ممتاز آستان قدس رضوی عملکرد سیاسی تاثیرگزار آن را به دنبال داشت. با فروپاشی حکومت صفویه، حاکمان کرسی ایالاتی همچون خراسان تضعیف و برکنار شدند و مقدمات خودمختاری بزرگان شهری ازجمله متولی سرکار فیض آثار مهیا شد. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد یافتن پاسخ به این پرسش است: آستان قدس رضوی چه جایگاهی در دوره افشاریه داشت؟ برای پاسخگویی، به این برآورد می رسیم که در دوره افشاریه، آشوب و ناامنی اجتماعی فراگیر از یک سو موجب مصادره اموال سرکار فیض آثار توسط مدعیان سلطنت و از سوی دیگر سبب طلب استغاثه طبقات مختلف جامعه حتی فرمانروایان در قالب زیارت، سکونت، تدفین و اقدامات عمرانی را فراهم آورد. پژوهش حاضر، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه جمع آوری داده های کتابخانه ای از منابع دست اول تاریخی پس از توصیف و طبقه بندی جنبه های گوناگون جایگاه آستان قدس رضوی به تحلیل و تفسیر این ویژگی ها و تاثیرات مختلف سیاسی- اجتماعی آن می پردازد.
بررسی و نقد نظریه های ارزش مبادلی با تأکید بر تمایز ارزش شأنی و فعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
75 - 95
حوزههای تخصصی:
ارزش مبادلی ازجمله مهمترین موضوعاتِ مطرح در علم اقتصاد است که در فقه نیز تحت عنوان مالیت مدّنظرِ فقیهان قرار گرفته است و در هر دو علم نظریه های گوناگونی راجع به منشأ آن ارائه شده است. مطالعهٔ نظریه های رایجِ ارزش نشانگر آن است که در این نظریات با نگاهی ایستا به ارزش مبادلی نظر شده است و از آن به عنوان برایندی نقطه ای یاد شده که معلول علل و عواملی است که در مقطعی از زمان، منشأ ایجاد ارزش می شوند. در این نوشتار به روش توصیفی تحلیلی درصدد اثبات این موضوع هستیم که ارزش مبادلی، معلولِ فرایندی پویا، خطی و جریان مند است که در طول زمان با طی مراحل مختلف از شأنیت به فعلیت می رسد. در این راستا، با معرفی دو قسمِ مالیت و ارزش مبادلی شأنی و فعلی و درنتیجه تمایز مال شأنی و فعلی مشخص می شود که غفلت از اقسام ارزش از سویی و عدم تحلیل دقیق فرایند شکل گیریِ ارزش از سوی دیگر، منشأ اختلافات و اشتباهات در نظریه های ارزش شده است.
بررسی فقهی وضعیت نسب در فرزند طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۱
268 - 291
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در فرزند طبیعی موضوع نسب است به این معنی که آیا فرزند طبیعی نسب دارد و می تواند دارای پدر و مادر باشد یا خیر؟ و این که آیا مانند ولد مشروع از تمامی آثار نسب مشروع برخوردار است؟ در این موضوع اقوال متعددی مطرح شده است، برخی معتقدند فرزند طبیعی مانند ولدالزنا می باشد که فاقد نسب است و به پدر و مادر خود ملحق نمی شود و گروهی هم معتقدند فرزند طبیعی هر چند از یک رابطه حرام متولد شده است ولی به پدر و مادر خود ملحق می شود و بین آنها جمیع احکام نسب ثابت می شود. در این پژوهش ما به این نتیجه رسیدیم که فرزند طبیعی ولدالزنا نیست یعنی به پدر و مادر خود منتسب می شود ولی به دلیل عدم رابطه زوجیت بین پدر و مادرشان فقط از بعضی آثار نسب مشروع برخوردار است؛ یعنی حرمت تکوینی نکاح، حضانت، ولایت، نفقه و این کودکان از پدر و مادرشان ارث نمی برند. اما فرزند شبیه سازی شده با صاحب سلول دو قلو محسوب شده و پدر و مادر صاحب هسته والدین فرد شبیه سازی شده هستند
اعتبارسنجی و تحلیل حدیث «أبیتُ عند ربّی یُطعِمُنی ویَسقینی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
237 - 254
حوزههای تخصصی:
در میان روایات، احادیثی منسوب به پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) با مضامین اعتقادی، فلسفی، عرفانی بیان شده که با الفاظ مختلف در کتب فقهی، روایی، تفسیری، عرفانی، فلسفی، کلامی و اخلاقی مورد استناد قرار گرفته است. از جمله این احادیث، روایت «أبیتُ عند ربی یُطعِمُنی ویَسقینی» است. سؤال تحقیق این است که منظور از مقام «عندیت» و بیتوته نزد ربّ و متعلق خوردن و آشامیدن در حدیث چیست؟ این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ضمن بررسی سندی و دلالی و تحلیل محتوایی حدیث مذکور، روشن می سازد که این حدیث با توجه به قرائن و شواهد عقلی و نقلی از روایات معتبر، مبتنی بر اصول عقلی و حکمی و بنای عقلا است، بی آن که نیاز به تأویل یا توقف باشد. اگرچه با برداشت های متفاوت فقهی و غیره، اقوال مختلفی مطرح شده است، اما بر اساس قاعده روح معنا و وضع الفاظ بر معانی عام، می توان نتیجه گرفت که حدیث مذکور با مضمون بلندش، بر این معنای حِکمی و عرفانی دلالت دارد که طعام و شراب دارای مراتب مختلف مادی و معنوی است و هرگاه انسان در مسیر سیر و سلوک از تعلقات دنیوی رهایی یابد و به مقام قرب الهی و عندیت ربّ برسد، طعام و شرابش در آن مقام نور و معرفت است و از طعام و شراب دنیوی بی نیاز خواهد بود.
بررسی ماهیت حقوقی ایفای تعهد با غیر موضوع و آثار آن در حقوق افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر تعهدی باید پایان پذیرد؛ برای پایان دادن به تعهد اسباب مختلف وجود دارد. حالت اصلی برای سقوط هر تعهد، ایفای آن با موضوع اصلی است. اما این سؤال مطرح است که آیا متعهد و متعهدله می توانند با توافق همدیگر تملیک شیء دیگری را جایگزین ایفای با موضوع اصلی تعهد نمایند؟ در صورت وجود این امکان، ماهیت حقوقی آن چیست و چه آثاری بر آن مرتب می شود؟ در این نوشتار نشان داده شده است که در حقوق افغانستان با توافق طرفین امکان جایگزین نمودن تملیک شیء دیگر به جای موضوع اصلی تعهد وجود دارد. در مورد ماهیت این توافق، عده ای آن را بیع، عده ای دیگر تبدیل تعهد دانسته اند؛ گروهی آن را نوعی خاصی از ایفاء و گروه دیگر ترکیبی از تبدیل تعهد و ایفاء گفته اند. همچنان نظریاتی وجود دارد که این نهاد صلح معوض است، اما تحقیق نشان می دهد که این نهاد مطابقت کامل با هیچ کدام از نهادهای ذکرشده ندارد و توافق خاصی است که دارای ویژگی های مختص به خود بوده و احکام مخصوص خود را دارد. این توافق ویژه، دارای ماهیت دوگانه بوده، از یک جهت خصوصیت تملیکی و از جهت دیگر خصوصیت ایفایی دارد، لذا از جهاتی احکام بیع و از جهات دیگر احکام ایفاء در مورد آن قابل تطبیق است.
گامی نو در ساختارشناسی سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد تفسیری «وحدت سوره» و « سوره به مثابه واحدی پیوسته»، سوره های قرآن کریم دارای ساختاری منسجم و منظم هستند لذا برای فهم بهتر هر سوره بایستی به روح کلی و ساختار آن توجه شود. با این رویکرد می توان ارتباط منسجم و هماهنگ میان آیات سوره را کشف و از طریق بررسی متن و ارتباطات لفظی، ادبی و محتوایی سوره، ساختار آن را به دست آورد و با استخراج موضوع محوری سوره به تفسیر اجزاء آن پرداخت. برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با این رویکرد کل نگر و ساختارشناسانه، در وهله اول بایستی آیات، پاراگراف بندی (بخش بندی) شوند. در این نوشتار «سوره فتح» ابتدا به روشی نو (بدون توجه به محتوای آیات و صرفاً براساس شواهد لفظی) بخش بندی می شود، سپس پاراگراف های هم سیاقِ دارای وحدت موضوعی، به صورت یک «فصل» دسته بندی شده و در نهایت موضوع محوری سوره استخراج می گردد. کلیه مراحل بخش بندی، فصل بندی و استخراج موضوع محوری سوره، براساس اصول پاراگراف بندی است.
آیت الله مطهری و نظریه اسلام فطری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
71 - 90
حوزههای تخصصی:
وضعیت ادیان موجود این گونه است که هیچ دینی به لحاظ تعداد پیرو در جهان اکثریت را ندارد؛ به این معنا که هر دینی را در نظر بگیریم، اکثریت انسان ها بیرون از آن دین هستند. از سوی دیگر این اکثریت با حق عناد ندارند و چه بسا بدون اینکه تقصیری داشته باشند احیاناً در دین داری خود به خطا رفته اند. حال سخن این است که راه رستگاری را چگونه تعریف کنیم که عدالت الاهی زیر سؤال نرود و همه انسان هایی که واقعاً در پی گردن نهادن به حق اند، به رستگاری برسند؟ مرحوم مطهری در این باره نظریه خاصی دارند که آن را «اسلام فطری» می خوانند. مطابق این نظریه هر انسانی که واقعاً پیرو حق است و در راه شناخت حق و نیز گردن نهادن به آن تقصیری نداشته باشد، اهل نجات و رستگاری است. اما پرسش این است که چه میزان از مصادیق حق برای همه انسان ها روشن و آشکار است که هیچ کس در گردن ننهادن به آن معذور نیست؟ مرحوم مطهری برای انسان فطریاتی قایل است که همه انسان ها را موظف به گردن نهادن به آنها می داند. بیان و بررسی نظریه «اسلام فطری» موضوع این نوشتار است.
تحلیل انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی بر محور آیه 31 سوره یونس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلفیان ضمن تقسیم بندی توحید ربوبی و الوهی، بر باورمندی مشرکان بر توحید ربوبی اصرار دارند و آسیب بزرگ آنان را شرک عبادی می دانند و با استناد به آیه ۳۱ سوره یونس و آیات مشابه، مسلمانان را به دوری از توحید در عبادت و افتادن در گرداب شرک متهم می کنند. مسئله اصلی این نوشتار بررسی انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی از سوی سلفیون است و در این مقاله تلاش می شود ضمن تبیین شرک ربوبی در عصر جاهلی، نگره سلفیون را در تضاد با فهم سلف دانسته و ضمن تأکید بر ترتب عبادت بر ربوبیت و عدم تفکیک آن دو، آیات مورد استناد ایشان بخصوص آیه مورد اشاره بررسی شده و به آیات ناظر بر شرک ربوبی مشرکان اشاره شود؛ آیات متعدد قرآنی گواه تأمل و مخالفت مشرکان در مقوله رازقیت پروردگار و امور دیگر از سوی خداوند است و غالب نزاع های مشرکان مکه با رسول الله(ص) و مومنین را بر محور ربوبیت خداوند سبحان می داند.
معنای تعلیل لفظ «أنّ» و تأثیر آن در ترجمه آیه 39 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
156 - 178
حوزههای تخصصی:
برخی از تفاوت های موجود میان ترجمه ها و تفاسیر قرآن، به اختلاف در استفاده از قواعد ادبیات عربی باز می گردد؛ از این رو در بعضی موارد، دیدگاه ادبی پذیرفته شده، در توضیح آیه تأثیر می گذارد. میانِ ترجمه ها و تفاسیر موجود از عبارت «أنّکم فی العذاب مشترکون»، (زخرف/۳۹) تفاوت هایی است که امکان درستی تمامی آنها بعید است؛ ضروری بود تا پس از تبیین معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی آیه، به بررسی معنای تعلیل در «أنّ» و تطبیق آن با ترجمه ها و تفاسیر پرداخته شود؛ سپس میزان مطابقت آنها با معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی طرح شده در مورد این آیه، مورد ارزیابی قرارگیرد، تا صحیح ترین توضیح از مفاد این آیه برپایه قواعد ادبی استخراج گردد. در نتیجه ارزیابی، صحیح ترین ترکیب که مشتمل بر فاعل بودگی عبارت انتهای آیه و مصدری بونِ «أنّ» بود، می بایست به صورت «بخاطر ظلمی که در دنیا کرده اید، در آن روز اشتراک داشتنتان در عذاب نفعتان نمی دهد.» ترجمه گردد؛ اما بعضی دیگر با در نظر گرفتن معنای «تعلیل» بصورت «منطوقی» برای «أنّ»، به اشکالاتی مانند: نداشتن پشتوانه ادبی، وجود دو نشانه تعلیل در یک عبارت و تعیین معنای نادرست برای «إذ»، انتخاب فاعل غیرصحیح برای «لن ینفعکم»، دچار شده اند. مقاله حاضر با تکیه بر منابع کتابخانه ای و براساس روش توصیفی- تحلیلی به همراه نقد به بررسی درستی یا نادرستی استفاده معنای تعلیل برای «أنّ» و اثرگذاری آن در نقد تفاسیر و ترجمه های موجود از این آیه، پرداخته است.
تفسیر تطبیقی، اغراض و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
32 - 59
حوزههای تخصصی:
تفسیر تطبیقی موضوعی نوپدید در حوزه تفسیر و تفسیر پژوهی است که در دو دهه گذشته با اقبال زیادی در محافل قرآن پژوهی مواجه شده است. با اینکه پژوهشهای فراوانی در حوزه تفسیر تطبیقی یا مطالعات تطبیقی قرآنی تاکنون منتشر شده اما در حوزه مباحث نظری تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی پژوهش به جز چند مقاله پراکنده درخوری انجام نگرفته است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی مسأله اغراض و فواید تفسیر تطبیقی را به عنوان یکی از مباحث نظری این دانش به بحث گذاشته به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تفسیر تطبیقی و مطالعات تطبیقی قرآنی چه اغراض و فوایدی را دنبال می کند؟ یا: چه اغراض و فوایدی را باید دنبال کند؟ حاصل این پژوهش آن است که با تفکیک میان اغراض و فواید و تبیین و نقد دیدگاه صاحب نظران نه غرض برای تفسیر تطبیقی به معنای عام، شامل هر نوع مطالعه تطبیقی که یک محور آن قرآن است، شناسایی و فواید بیشتری را برای این شیوه مطالعات قرآن یاد کرده است.
تربیت اسلامی؛ کارآمد سنجی اجبار در نهادینه سازی اخلاق اجتماعی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹)
19 - 49
حوزههای تخصصی:
اهتمام به ترویج اخلاق اجتماعی به منظور ایجاد پیوند بین افراد جامعه و هدایت رفتارها و کنش های آنان در عرصه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی از جمله پیش نیازهای زیست سالم جمعی است. اجبار آحاد جامعه به مراعات اخلاق اجتماعی توسط حکومت ها به منظور کاهش ناهم گرایی ناشی از خود مداری های فردی، می تواند از جمله راه های نیل یه هدف مذکور باشد. فرضیه این پژوهش به منظور پاسخ به این سؤال که کاربست عنصر اجبار تا چه اندازه می تواند به ترویج اخلاق در تعامل اجتماعی مدد رساند؟ بدین صورت است: با توجه به این که زبان اخلاق از سنخ توصیه ای و نه توصیفی است، کاربست ارزشی آن نسبت به نوع امری توسط نهاد قدرت، در تحقق هدف اخلاقی سازی زیست اجتماعی و نهادینه شدن حس مسئولیت پذیری افراد، کارآمدی بیشتری دارد. نتائج حاصل از این تحقیق نشان می دهد اعمال زور صِرف،بیشتر از آن که مبانی اخلاقی را درونی سازد ،به تظاهر رفتار اخلاقی آحاد جامعه در تعامل با یکدیگر منجر می گردد. در واقع، به دلیل پایمال شدن عزت نفس افراد ناشی ازعدم تحقق حس فاعلیت و اراده مندی در مسئولیت پذیری اخلاقی، درونی شدن کنش مذکور و باور به مراعات مبانی اخلاق، در اثر رواج ظاهرسازی با مانع مواجه می گردد.
اعتبارسنجیِ سندی و دلالی روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
69 - 96
حوزههای تخصصی:
اعتبارسنجی احادیث، یکی از حوزه های علوم حدیث است که وضعیت احادیث را ازنظرِ سندی و دلالی بررسی می کند. یکی از روایاتی که در منابع معتبر شیعی و برخی منابع اهل سنت نقل شده و درباره اعتبار آن خصوصاً در حوزه دلالی همواره مباحثی مطرح بوده است، حدیث «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» است. اهمیت بررسی این حدیث زمانی بیشتر می شود که متوجه شویم برداشت هایی ناقص از این حدیث، سبب ایجاد تعارض آن با برخی مستندات دینی و مؤید دیدگاه تحدید نسل در جامعه کنونی شده است. هدف اصلی این نوشتار، اعتبارسنجی سندی و دلالی حدیث مذکور است و این سؤال مطرح است که روایت «قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ» در چه درجه ای از اعتبار واقع شده و نسبت آن با شبهات پیرامونی چگونه است؟ به منظور پاسخ به این سؤال با روش تحلیلی توصیفی به بررسی حدیث مذکور می پردازیم. افزون بر مورد اعتمادبودن اسناد و منابع نقل حدیث، ازنظرِ دلالی نیز دلالتی بر تحدید نسل و تعارض با روایات و آیات ندارد و صرفاً نوعی از آسایش را در زندگی انسان بیان می کند.
The Translation of Metaphors in the Holy Qur’ān: An Investigation of Chapters Eighteen to Thirty
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۳, ۲۰۲۳
209 - 230
حوزههای تخصصی:
Metaphor, as a rhetorical device, is mostly culture-specific and plays a vital role in some texts. In some sacred texts such as the Holy Qur’ān, the form and meaning are inseparable, and hence, translating metaphors can be challenging. This study aimed to demonstrate the translation of metaphors in the Holy Qur’ān and to identify the strategies applied in the translation of Qur’ānic metaphors. To this end, Chapters 18 to 30 of the Holy Qur’ān, which included thirteen chapters, were selected and analyzed for metaphorical expressions along with their English translations by three celebrated native translators: Arberry (1964), Irving (1985), and Pickthall (1954). These chapters contained forty samples of metaphor, which were analyzed using six celebrated commentaries to find their literal and metaphorical meanings. The translations were then compared to the source text. The procedures suggested by Newmark (1988b) were used to find the strategies used by the translators. The results revealed that among the proposed procedures, five procedures were applied in the translation of the Qur’ānic metaphors. The most dominant procedures were the first and fifth procedures (reproducing the same image in the target language and converting the metaphor to sense, respectively); whereas, the remaining procedures were only used in two or three cases. It was also revealed that in most of the cases, the translators preferred to preserve the form of the original texts.