علی اصغر ماشینچی

علی اصغر ماشینچی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه علوم تربیتی، واحد لامرد،دانشگاه آزاد اسلامی، لامرد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۲.

شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجو معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی تفکر کوانتومی دانشجومعلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۱۱۵
این پژوهش با هدف شناسایی و اعتباربخشی مولفه های آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجومعلمان انجام شد. روش تحقیق پیش رو ترکیبی (کیفی از نوع اکتشافی و کمی از نوع پیمایشی) است. در بخش کیفی، محقق با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی (بررسی تحقیقات مرتبط در بازه زمانی 15 سال اخیر)، مولفه های موثر را شناسایی و سپس در بخش کمی آن ها را مورد اعتبار بخشی قرار داد. حوزه پژوهش بخش کیفی مشتمل بر کلیه مقالات مندرج در پایگاه های علمی معتبر چون امرالد اینسایت، ساینس دایرکت ،انتشارات آنلاین وایلی و...) که از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل دانشجویان (دانشجومعلم) دانشگاه فرهنگیان شیراز بود که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، عبارت بود از فیش برداری از مقالات معتبر مرتبط و در بخش کمّی استفاده از ابزار پرسشنامه. برای تجزیه و تحلیل داده ها، در بخش کیفی از تحلیل سیستماتیک محتوا و در بخش کمی از تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار SMART PLS استفاده شد. یافته ها نشان داد 33 مولفه موثرند که این مولفه ها در 8 بعد طبقه بندی شد. این ابعاد شامل استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی، روش های ارزشیابی، سیاست کلان، محتوای برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرآیندهای یاددهی یادگیری، مبانی روان شناختی، ویژگی پذیرندگان بودند.
۳.

ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی رویکرد مجازی برنامه ریزی کیفیت دوره متوسطه اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه (اول) شهر شیراز با تأکید بر رویکرد مجازی انجام شد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا تلفیقی (کیفی- کمّی) بود. در بخش کیفی مشارکت کنندگان در پانل دلفی 20 خبره دانشگاهی در حوزه برنامه ریزی درسی شهر شیراز بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمّی،  معلمان ناحیه 1و 2 شهر شیراز در سال تحصیلی 400-1399 به تعداد 2953 نفر بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 350 با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و مرور ادبیات پیشینه بود و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. اعتبار یافته ها با روایی صوری و پایایی با روش آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن 88/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری و تحلیل دلفی و در بخش کمّی از آماره های توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) با نرم افزار Spss23 و استنباطی (معادلات ساختاری- تحلیل عاملی تاییدی) با نرم افزار Lisrel8.8 استفاده شد.یافته ها: یافته های کیفی نشان داد 6 بعد (هدف، محتوا، روش، برنامه ریزی، ارزشیابی و فناوری) 19 مؤلفه و 57 شاخص برای الگوی کیفیت برنامه درسی در دوره متوسطه اول شناسایی شد. همچنین نتایج تحلیل عاملی نشان داد بعد محتوا با بار عاملی (88/0 و 21/20=t)، هدف (83/0 و 32/18=t) فناوری (78/0و 11/17=t)، ارزشیابی (75/0 و 72/16=t)، روش (71/0 و 62/15=t) و برنامه ریزی (68/0 و 92/13=t) به ترتیب بیش ترین اثرگذاری بر کیفیت برنامه درسی داشتند. بحث و نتیجه گیری: برنامه ریزان درسی می توانند جهت افزایش کیفیت برنامه درسی دوره متوسطه اول به 6 بعد شناسایی شده این پژوهش توجه جدی نمایند و بر روی بعد محتوا و سازگاری آن با روش های مجازی به طور خاص تمرکز نمایند.
۴.

تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی به دانشجو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی تفسیری مهارت های فراشناختی تفکر کوانتومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۵
هدف : هدف این پژوهش تدوین و اعتباریابی الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان بود.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا آمیخته (کیفی-کمی) بود. جامعه بخش کیفی کتاب ها و مقاله های مرتبط با مهارت های فراشناختی و تفکر کوانتومی در سی سال اخیر بودند که پس از بررسی آنها تعداد 50 مورد (12 کتاب و 38 مقاله) با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. جامعه پژوهش در بخش کمی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان استان شیراز در سال تحصیلی 400-1399 بودند که بر اساس فرمول کوکران تعداد 100 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی یادداشت برداری از کتاب ها و مقاله ها و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (33 گویه ای) بود که ویژگی های روانسنجی آنها تایید شد. داده ها در بخش کیفی با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی با روش های تحلیل عاملی اکتشافی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-23 و Smart PLS نسخه ای 3 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان 129 شاخص، 33 مولفه و 8 مقوله داشت که مقوله ها شامل حوزه سیاست کلان، محتوی برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روش های ارزشیابی و ویژگی های فراگیران بودند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که 33 گویه در 8 مقوله مذکور قرار گرفتند؛ به طوری که بار عاملی همه گویه ها و مقوله ها بالاتر از 70/0، میانگین واریانس استخراج شده همه مقوله ها بالاتر از 60/0 و پایایی کرونباخ و ترکیبی همه مقوله ها بالاتر از 90/0 بود. دیگر یافته ها نشان داد که الگوی آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان برازش مناسبی داشت و اثر الگوی مذکور بر هر هشت مقوله حوزه سیاست کلان، محتوی برنامه درسی فراشناختی و تفکر کوانتومی، فرایندهای یاددهی و یادگیری، استفاده از فناوری اطلاعات، تعامل با مراکز علمی پژوهشی، مبانی روانشناختی، روش های ارزشیابی و ویژگی های فراگیران معنادار بود (05/0P<).بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، مسئولان و برنامه ریزان دانشگاه فرهنگیان می تواند جهت بهبود تدریس، آموزش و یادگیری از الگوی شناسایی شده و اعتباریابی شده آموزش مهارت های فراشناختی بر مبنای تفکر کوانتومی در دانشجو معلمان استفاده نمایند که برای این منظور بهره گیری از مولفه ها و مقوله ها مستخرج از پژوهش حاضر ضروری است.
۵.

ارائه الگوی رویکردهای تربیت دانشجو معلمان بر اساس سیاست های کلی نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تربیت معلم ژاپن ایالات متحده فرانسه انگلستان ایران سیاست های کلی نظام آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۷۶
هدف این پژوهش ارائه الگوی رویکردهای تربیت دانشجو معلمان بر اساس سیاست های کلی نظام آموزش و پرورش است. این پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی، از نظر روش گردآوری داده ها؛ توصیفی و از جهت شیوه اجرا، کیفی از نوع تحلیل محتوا قیاسی است که برای این منظور ابتدا داده ها براساس فیش و ثبت اطلاعات گردآوری شدند که منجر به شناسایی مؤلفه های مختلف رویکردهای تربیت دانشجو معلمان در کشورهای منتخب شد. جامعه تحلیلی شامل کتب، مقاله ها و پژوهش هایی که به تربیت معلم کشورهای منتخب (ژاپن، آمریکا، فرانسه، انگلستان و ایران) پرداخته اند، بوده است که تعداد آنها 130 جلد بود و با روش نمونه گیری به صورت هدفمند و ملاک محور و به شرط مرتبط بودن و به روز بودن که بیشترین ارتباط با موضوع را داشتند، انتخاب شد. ابزار اندازه گیری سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بود. روش تحلیل داده ها روش کدگذاری به شیوه (کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی یا گزینشی) بود. یافته ها گویای آن بود که پژوهش های انجام شده قبلی توسط سایر محققان تاحدودی با نتایج به دست آمده در این پژوهش همخوانی داشته است و برخی از شاخص ها و مؤلفه های به دست آمده در پژوهش حاضر به وسیله یافته های قبلی تأیید می شود. پس از بررسی و مطالعات مبانی نظری و پیشینه پژوهش ها و مستندها با مقاله ها و پژوهشگران 7 بعد، 28 مؤلفه و72 شاخص در قالب یافته های پژوهش شناسایی شد که مبانی فلسفی 4 مؤلفه و 12 شاخص، مبانی روان شناختی 4 مؤلفه و 10 شاخص، مبانی علمی 4 مؤلفه و 9 شاخص، مبانی جامعه شناختی 4 مؤلفه و 11 شاخص، رویکرد وفادارانه 4 مؤلفه و 9 شاخص، رویکرد سازگارانه 4 مؤلفه و 11 شاخص و رویکرد نیمه سازگارانه 4 مؤلفه و 10 شاخص شناسایی شد. نتایج پژوهش نشان داد مسیرهای ورود به دوره های آماده سازی معلمان در ایران محدود است و به طور کامل متمرکز اداره می شود. درحالی که در سایر کشورهای تحت بررسی از تنوع و انعطاف پذیری قابل قبولی برخوردار است و به صورت نیمه متمرکز یا غیرمتمرکز اداره می شود. به طورکلی می توان نتیجه گرفت که در آماده سازی نوین معلمی، مهارت ها و آموزش های نظری، کمتر راهگشای حرفه ای معلمان است، ازاین رو به جای تأکید بر محتوا، فنون تدریس و دانش حرفه ای، توسعه تجارب حرفه ای معلمان مهم تر به نظر می رسد.
۶.

طراحی الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین در دوران پاندمی کووید-19 در کودکان

کلیدواژه‌ها: آموزش آنلاین الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه: شیوع ویروس کرونا نشان داد نظام های آموزشی با برنامه درسی سنتی نمی توانند به حیات خود ادامه دهند و برنامه درسی مجازی نیز ضرورتی انکارناپذیر است. هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین در دوران پاندمی کووید-۱۹ در کودکان بود. روش : روش پژوهش حاضر از نظر شیوه اجرا کیفی با تحلیل مضمون و از نظر هدف کاربردی بود. جامعه پژوهش شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در سال تحصیلی ۱۴۰۰ در شهر شیراز بودند که ۱۹ نفر با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختار یافته بود که اعتبار یافته ها از طریق روایی محتوایی بررسی شد. همچنین پایایی با ضریب توافق کدگذاری مقدار ۰/۸۴ شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل مضمون با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد ۵۱ کد باز، ۱۵ کد محوری (اعتقاد معلم به آموزش آنلاین، شایستگی های حرفه ای- آنلاین، تنوع روش ارائه مجازی، تفاوت های فردی یادگیرندگان، ارزشیابی مجازی محور، تفکیک دروس، مدیریت یادگیری، چالش های مالی، آموزش مهارت های الکترونیکی فراگیران، نگرش خانواده، حمایت های رسانه ای، ترس زدایی از آموزش آنلاین، سازگاری با تغییرات جهانی و اهداف و محتوا) و ۳ کد انتخابی (برنامه درسی مبتنی بر یاد دهنده، یادگیرنده و سازمان دهنده) برای الگوی شناختی- اجتماعی برای برنامه درسی وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت الگوی شناختی- اجتماعی برنامه درسی مبتنی بر آموزش آنلاین یک ضرورت اساسی است که توجه به سه بعد اساسی آن یعنی یاد دهنده، یادگیرنده و سازمان دهنده اجتناب ناپذیر است؛ لذا، پیشنهاد می شود وزارت آموزش وپرورش نسبت به تقویت و ارتقای کیفیت برنامه شاد توجه بیشتری کند.
۷.

طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینانه مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش ایران

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی کارآفرینی دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
زمینه و هدف: مدارس تلاش می کنند از ماهیت صرف آموزش محض خارج شوند و با توجه به مهارت های مورد در زندگی و شغل وارد شوند. در این راستا کارآفرینی یکی از موضوعات مهم در عصر حاضر محسوب می شود که مدارس تلاش می کنند کارآفرینی را ترویج دهند. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی کارآفرینانه مقطع متوسطه دوم ایران بود. روش پژوهش: این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر در واقع تمام منابع چاپی و انتشار یافته از مقالات و کتاب های موجود در حوزه کارآفرینی بودند که در 15 سال اخیر چاپ شدند. داده ها توسط خبرگان مورد ارزیابی قرار گرفت و درنهایت حجم نمونه نیز همان جامعه آماری (منابع انتشار یافته) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی برنامه درسی کارآفرینانه مقطع متوسطه دوم آموزش وپرورش ایران در قالب 9 عنصر (هدف، گروه بندی، محتوا، مواد، منابع و ابزار یادگیری، فعالیت های یادگیری، روش های یاددهی-یادگیری، ارزشیابی و ابزارهای آن مکان و فضا و زمان) و 10 مضمون اصلی شامل(برنامه درسی کارآفرینانه، شناسایی و تحریک استعدادها و مهارت های کارآفرینانه، آموزش اخلاق کارآفرینی، ایجاد شایستگی های لازم در زمینه دانش، نگرش و مهارت، تفکر سیستمی و مسئله محور، پروژه های مشارکتی، به کارگیری ابزار و روش های ارزشیابی متنوع، خود ارزشیابی و بازخورد دوره ای، انعطاف پذیری مکانی برنامه درسی و زمان بندی فعالیت ها) وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان گفت برنامه درسی کارآفرینی دارای شاخص ها و ابعاد متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش باید با توجه به اولویت بندی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین به ترویج کارآفرینی در مدارس کمک نمایند.
۸.

تأثیر استفاده از رویکرد کلاس معکوس بر یادگیری درس علوم تجربی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
زمینه: روش های آموزش سنتی با کاستی های زیادی روبه رو بوده است که پیشرفت های فنی و اقتضائات دنیای امروز، لزوم ایجاد رویکرد جدید به آموزش را ایجاب کرده است که ضرورت رویکرد آموزش سیار احساس می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش با استفاده از یادگیری معکوس بر یادگیری دانش آموزان پایه ششم ابتدایی در درس علوم تجربی بود. روش: این پژوهش از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ اجرا و شیوه گردآوری داده ها از روش نیمه آزمایشی از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد به تعداد 3000 نفر بودند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت در دسترس که شامل 60 نفر از دانش آموزان بودند و از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، بدین صورت از مدارس پایه ششم ابتدایی شهرستان لامرد دو کلاس به تعداد 30 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از آزمون یادگیری محقق ساخته درس علوم استفاده شد. به منظور آزمون استنباطی فرضیه ها از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که یادگیری معکوس بر یادگیری دانش آموزان مؤثر است (0/01 >P) بر این اساس می توان نتیجه گرفت که آموزش با استفاده از یادگیری معکوس مؤثر بوده و موجب افزایش میزان یادگیری دانش آموزان شده است. نتیجه گیری: با توجه به تأثیرات فراوان استفاده از روش کلاس معکوس که در اکثر پژوهش ها بر آن تأکید شده، می بایست به طور علمی و با برنامه ریزی دقیق و مدون به سمت استفاده منطقی از این روش در امر آموزش حرکت کرد. شماره ی مقاله: ۱۰
۹.

ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عناصر برنامه درسی برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۸
هدف: با توجه به نقش برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در موفقیت و عملکرد تحصیلی، هدف این پژوهش ارائه الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بود.روش شناسی: نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش اجرا اکتشافی از نوع کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و متون برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری و خبرگان برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان در سال 1399 بودند. نمونه پژوهش 20 مورد از اسناد و متون مرتبط با عنوان و 28 نفر از خبرگان بودند که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه و طبق اصل اشباع نظری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش های فیش برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده که روایی مصاحبه ها با روش مثلث سازی و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار (76/0=r) تایید شد. در نهایت داده ها با روش تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی تحلیل شدند.یافته ها: بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری شامل چهار بخش اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی شناسایی شد. همچنین، بر اساس مصاحبه ها نیز عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری برای هر چهار بخش استخراج شد. در نهایت عناصر شناسایی شده هر دو بخش مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها با هم ادغام و بر اساس آن الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان طراحی شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به الگوی عناصر برنامه درسی تلفیقی تربیت هنری در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بر اساس مبانی نظری و پیشینه پژوهشی و مصاحبه ها، متخصصان و برنامه ریزان برنامه درسی برای بهبود نظام آموزشی می توانند از آن در طراحی اهداف، محتوی و فعالیت های یادگیری، روش های تدریس و ارزشیابی بهره ببرند.
۱۰.

Identifying the Components of the Integrated Curriculum of Arts Education from the Perspective of Specialists, Managers and Graduates(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Curriculum Integrated Curriculum Arts Education Specialists Managers Graduates

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۶
Purpose: The aim of this research was identifying the components of the integrated curriculum of arts education from the perspective of specialists, managers and graduates. Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The research population was the curriculum experts included of specialists, managers and graduates of Farhangian University in 2020 year. The research sample according to the principle of theoretical saturation was considered 28 people who after reviewing the inclusion criteria were selected by purposive sampling method. For data collection were used from take noting and semi-structured interviews methods, which its validity was confirmed by the triangulation method and its reliability was confirmed by the agreement coefficient method between the two coders (r=0.76). Finally, the data were analyzed by content analysis method with a deductive approach. Findings: The findings showed that the integrated curriculum of arts education from the perspective of all three groups of specialists, managers and graduates were included three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies, which the cognitive dimension included the specialized knowledge of the integrated curriculum of arts education, general cognitive competence and general knowledge, the skills dimension included the specialized skill of the integrated curriculum of arts education and general skill and the attitudinal and emotional dimension included the attitudinal competence of the integrated curriculum of arts education and general attitudinal competence. Conclusion: According to the results of this study, curriculum specialists and planners for design an integrated curriculum of arts education needed to that considers the three dimensions of cognitive, skills and attitudinal and emotional competencies and their components
۱۱.

تصویرالگوی شهروند جهانی در نظام تعلیم و تربیت مبنی بر آرا فلاسفه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۸
با توجه به افزایش تنوع فرهنگی در سراسر جهان، در قرن اخیر، شهروندان نیاز به دانش، نگرش و مهارت هایی برای عملکرد در جوامع فرهنگی خود و هم چنین فراتر از مرزهای فرهنگی خود دارند. هدف از پژوهش حاضر، الگوی شهروند جهانی در نظام تعلیم و تربیت مبتنی بر آرای فلاسفه معاصر و انعکاس آن در پوسترهای گرافیکی است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و رویکرد تبیینی تاییدی استفاده شد و داده ها از دفتر اندیشه های فلاسفه معاصر مرتبط با حوزه شهروندی جهانی در پوسترهای گرافیکی جمع آوری گردید. بر مبنای یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نظری مرحله کیفی، الگوی مورد نیاز طراحی شد و تجزیه و تحلیل آن در قالب تحلیل توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی در تطبیق با مدل مفهومی ارائه گردید و یافته های کیفی تحقیق حاکی است شهروندان آزاد جهانی در سایه تعلیم و تربیت حرفه ای می توانند نیروی انسانی آگاه، متعهد و ماهر برای جامعه دانش و مدیریت دانش در پاسخگویی به هزاره سوم تربیت کنند. اهداف پژوهش: بررسی مقوله محوری و راهبردها زمینه برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در نظام. بررسی شرایط مداخله گر و پیامدها، برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در نظام. سؤالات پژوهش: بررسی مقوله محوری و راهبردها زمینه برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در نظام. بررسی شرایط مداخله گر و پیامدها، برنامه درسی تربیت شهروند جهانی در نظام.  
۱۲.

بررسی نقش سرمایه فرهنگی و خودکارآمدی تحصیلی در پذیرش اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش اجتماعی سرمایه فرهنگی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دبیرستانی منطقه 5 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۴
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی و خودکارآمدی تحصیلی در پذیرش اجتماعی دانش آموزان دبیرستانی منطقه ۵ شهر تهران انجام شده است.   روش شناسی: این مطالعه به صورت مقطعی انجام شد و نمونه ای به حجم ۱۹۵ نفر با استفاده از جدول مورگان و کرجسی از دانش آموزان دبیرستانی منطقه ۵ شهر تهران انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه پذیرش اجتماعی مارلو-کراون، پرسشنامه سرمایه فرهنگی بوردیو و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز بودند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ انجام شد و از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه برای بررسی روابط بین متغیرها استفاده شد.   یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری بین پذیرش اجتماعی و سرمایه فرهنگی (r = .48, p < 0.01) و بین پذیرش اجتماعی و خودکارآمدی تحصیلی (r = .54, p < 0.01) وجود دارد. همچنین، مدل رگرسیون با دو متغیر مستقل سرمایه فرهنگی و خودکارآمدی تحصیلی به طور معناداری پذیرش اجتماعی را پیش بینی کرد (F(2, 192) = 78.56, p < 0.001) و ۴۴ درصد از واریانس پذیرش اجتماعی توسط این دو متغیر تبیین شد.   بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده اهمیت سرمایه فرهنگی و خودکارآمدی تحصیلی در پذیرش اجتماعی دانش آموزان است. بنابراین، افزایش برنامه های فرهنگی و آموزشی و ارائه حمایت های روانشناختی می تواند به بهبود پذیرش اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران آموزشی و معلمان در طراحی و اجرای برنامه های آموزشی و فرهنگی باشد.
۱۳.

تبیین مبانی فلسفی و جذابیت های هنری فضاهای آموزشی تمام هوشمند در نظام تعلیم وتربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مبانی فلسفی جذابیت های هنری آموزش هوشمند تعلیم و تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۶
مدرسه هوشمند به سبب برخورداری از ابزارهای آموزشی بسیار پیشرفته، فعالیت های جاری آن به ویژه یادگیری، با تکیه بر جدیدترین دستاوردهای الکترونیکی و در ارتباط با شبکه جهانی صورت می گیرد. این مدرسه به مثابه جایگزینی برای مدرسه سنتی در نظر گرفته شده است، جایگزینی با فراست در برابر رقیبی بی قدر که با نفی اقتدارگرایی و آموزش محوری معلم به سمتی سوق داده شده که در یک مدرسه هوشمند، نقش معلم از دانشوری در صحنه «به مددرسانی در حاشیه» تغییر می کند. هدف از تحقیق حاضر، تبیین مبانی فلسفی و جذابیت های هنری آموزش های تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت است. روش تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیل است. مسأله ی اساسی این پژوهش، ارائه الگوی فضاهای آموزشی تمام هوشمند کاربرمحور در ساختار تعلیم و تربیت مجازی نسل نو می باشد. بررسی مبانی فکری (انسان شناسی، جهان شناسی و معرفت شناسی)، یکی از مسائل بنیادین فلسفه و از واقعیات مرجح اندیشمندان است. با این وجود، مبانی فلسفی عمدتاً به عنوان پاردایم های تحقیق عمل کرده و فضای تولید علم را جهت می دهند. آموزش هوشمند دارای مبانی فلسفی خاص خود بوده و یک انقلاب آموزشی و راهبرد جدیدی است که چالش های موجود در آموزش سنتی را که در آن عمدتاً معلم به عنوان منبع مفاهیم نقش فعالی را ایفا نموده و یادگیرندگان در این فرایند نقش منفعل را بر عهده دارند، حل می نماید. اهداف پژوهش: 1.شناخت  فضاهای آموزشی تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت. 2.آشنایی با مبانی فلسفی و جذابیت های هنری در فضاهای آموزشی تمام هوشمند. سؤالات پژوهش: 1.در فضاهای آموزشی تمام هوشمند در نظام تعلیم و تربیت چه مبانی فلسفی و جذابیت های هنری وجود دارد؟ 2.مبانی فلسفی و جذابیت های هنری در فضاهای آموزشی تمام هوشمند چه تأثیری بر نظام تعلیم و تربیت دارد؟
۱۴.

Presenting a Model of Effective Factors on Successful Implementation of Descriptive Evaluation in the Primary Education System of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Successful Implementation Descriptive Evaluation educational system Primary Education

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
Purpose: Descriptive evaluation, if successfully implemented can play an important role in promoting the academic success and performance of elementary students. As a result, the present study was conducted with the aim of presenting a model of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran. Methodology : The present study in terms of purpose was quantitative applied and in terms of implementation method was descriptive from type of quantitative. The research population was the heads and deputies of public universities, faculty members and experts of the Educational Research and Planning Institute, professors of education, doctoral students of education and faculty members and experts of the Research, Evaluation, Validation and Quality Assurance Center of Education in the 2020 year. The research sample based on Krejcie and Morgan table was estimated 178 people who were selected by stratified random sampling method with respect to job position ratio. The research instrument was a researcher-made questionnaire of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran (129 items) which its content validity was confirmed by experts and its construct validity was confirmed by exploratory factor analysis method and its reliability was obtained by Cronbach's alpha method for the whole 0.89 and for factors higher than 0.70. Data were analyzed by methods of exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and Smart PLS software. Findings : Findings showed that the effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran have ten factors and two dimensions of manpower (including four factors of teachers' ability, motivational factors, structural factors and factors related to students) and curriculum (including six factors of multidimensional curriculum, fit of curriculum with facilities, fit of curriculum with needs of individual and community, content of curriculum, flexibility of curriculum and students' satisfaction from curriculum). Other findings showed that the model of effective factors on successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran had a good fit and both manpower and curriculum had a direct and significant effect on it (P<0.05). Conclusion : According to the model of the present study, for the successful implementation of descriptive evaluation in the primary education system of Iran, it is possible to improve the situation through the dimensions of manpower and curriculum and related factors.
۱۵.

اعتباربخشی الگوی تدوین شده برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبار بخشی برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده متوسطه دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۰
مقدمه و هدف : هدف این پژوهش اعتباربخشی الگوی تدوین شده برنامه درسی مدیریت اقتصاد خانواده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر چگونگی گردآوری داده ها توصیفی پیمایشی است. روش شناسی پژوهش : جامعه ی آماری شامل 97 نفر (34 مرد و 63 زن) از سرگروه های آموزشی دروس مطالعات اجتماعی استان فارس بودند که کل جامعه با روش سرشماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته منطبق بر مولفه های (هدف، محتوا، استراتژی های یادگیری و ارزشیابی) شامل 56 سؤال بر مبنای مقیاس لیکرت طراحی گردید. روایی محتوایی پرسشنامه ی پژوهش مورد تأیید متخصصان قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 81/0 حاصل گردید. یافته ها و نتیجه گیری : برای ارزیابی این که آیا میانگین وضعیت برنامه درسی دوره متوسطه دوم در رابطه با اهداف، محتوا، استراتژی های یاددهی-یادگیری و ارزشیابی مدیریت اقتصاد خانواده تا چه حد همسو با اهداف این درس است و به طور معنی داری اختلاف دارد یا خیر، آزمون t تک نمونه ای بر اساس نمرات پرسش نامه اجرا شد. مقدار آزمون t تک نمونه ای نشان داد که با اطمینان 99% و سطح خطای کوچک تر از 01/0 تفاوت آماری معناداری بین دو میانگین واقعی و مفروض وجود دارد (000/0=p). بنابراین، براساس این نتایج، از دیدگاه پاسخ گویان وضعیت برنامه درسی دوره متوسطه دوم در رابطه مولفه های مدیریت اقتصاد خانواده در حد مطلوبی می باشد. و برای بررس ی این که هر یک از س ازه های پژوهش تا چه حد با نش انگرهای انتخاب ش ده جه ت سنجش آن ها دارای همس ویی هستند از مدل اندازه گیری یا همان تحلیل عاملی تائیدی به تفکیک متغیرهای اص لی پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد با توجه به این که مقدار ریشه دوم برآورد واریانس خطای تقریب RMSEA برای مدل اولیه کمتر از 08/0 گزارش شده است، لذا جهت استفاده از این سازه در طراحی مدل ساختاری تحقیق و آزمون فرضیات به لحاظ آماری نیازی به انجام اصلاحات نیست و مدل از برازش خوبی برخوردار است.
۱۶.

شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران و مقایسه ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی نظام آموزش ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۷
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران و مقایسه ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای منتخب بود.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش خبرگان ارزشیابی توصیفی در سال 1399 بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه تعداد 30 نفر طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به عنوان نمونه انتخاب شد. داده ها با مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که عوامل موثر بر پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران دارای 129 مفهوم و 10 مولفه در 2 بعد نیروی انسانی و برنامه درسی بود. نیروی انسانی چهار مولفه توانایی معلمان، عوامل انگیزشی، عوامل ساختاری و عوامل مربوط به دانش آموزان و برنامه درسی شش مولفه برنامه درسی چندبعدی، تناسب برنامه درسی با امکانات، تناسب برنامه درسی با نیازهای فرد و جامعه، محتوی برنامه درسی، انعطاف پذیری برنامه درسی و رضایت دانش آموزان از برنامه درسی داشت. در نهایت، ارزشیابی توصیفی ایران با کشورهای آلمان و انگلیس مقایسه و شباهت ها و تفاوت های آن بیان شد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، برای پیاده سازی موفق ارزشیابی توصیفی در نظام آموزش ابتدایی ایران باید به نیروی انسانی و برنامه درسی توجه ویژه ای شود و از طریق بهبود مفاهیم مربوطه به دنبال ارتقای آنها بود.
۱۷.

تبیین مبانی زیباشناسانه اندیشه های خواجه نصیر و روسو در تربیت هنری کودکان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی اندیشه ها خواجه نصیرالدین طوسی روسو تربیت هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۳۹۵
هدف اصلی از انجام این پژوهش، تبیین مفهوم زیباشناسانه اندیشه های خواجه نصیر و روسو در تربیت هنری کودکان است. روش مورد استفاده به منظور گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. نتیجه به دست آمده از مطالعه حاضر مبنی بر آن است که تربیت هنری از عناصر مهم در رشد و نمو کودکان به عنوان یکی از قشر های مهم جامعه می باشد. بر این اساس پوشش تربیت هنری با اندیشه های زیباشناسانه اندیشمندان جهان اسلام و غرب مانند روسو و خواجه نصیرالدین طوسی سبب می گردد تا مجموعه آداب، تهذیب و اخلاقیات هنری از دو قطب جهانی در تربیت کودکان مورد توجه قرار بگیرد و به عنوان یک الگوی مستحکم در فضای آموزش و نظام آموزش و پرورش تقویت و مورد استفاده قرار بگیرد. لذا لازم است تا متولیان امور آموزشی بر نوع تربیت کودکان واقف بوده و تلاش نمایند با محور هنر و زیبایی (و نه مجموعه الگو های تربیتی سنتی و از پیش تعیین شده) کودکان را مورد تعلیم و تربیت قرار دهند تا از این طریق جامعه ای پایدار بر محور اخلاق و انسانیت ایجاد و مورد توجه هر چه بیشتر قرار بگیرد.
۱۸.

تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احسان و نیکوکاری آموزش رسمی امداد داوطلبانه عمومی کارآمدی نظام آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۴۰۶
هدف از انجام پژوهش حاضر « تبیین طرح واره الگوی فرهنگ امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور » است. این پژوهش با روش تحقیق آمیخته با رویکرد متوالی اکتشاقی انجام گرفته و متناسب با ماهیت پژوهش از ابزارهای گردآوری اطلاعات استفاده شده و از حیث معیار وسعت، پهنانگر ملاحظه گردیده است.جامعه آماری این پژوهش، 212 نفر از کارشناسان آموزشی شاغل در اداره آموزش و پرورش استان بوشهر و نمونه طبقه ای تحقیق، 52 نفرکارشناس خبره ی منتخب از میان این مجموعه بود. در بخش کمی، ابزارجمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته با روایی وپایایی معتبر ودر بخش کیفی، از روش مصاحبه نیمه باز استفاده گردیده است. تلفیق داده ها در هر دومرحله ی کمی و کیفی با استفاده از نرم افزارهای آماریspss  و تکنیک تحلیل عاملی صورت گرفت و در نهایت یافته ها نشان داد که درصورت طراحی و اعتبار بخشی مناسب الگوی امداد و نیکوکاری در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور،می توان به نقش بی بدیل اعانات و احسان داوطلبانه عمومی درپیشبرد نظام آموزش رسمی کشور به مراتب بیش از سایر مولفه ها در تقویت و کارآمدی نظام آموزشی پی برد.
۱۹.

طراحی الگوی برنامه درسیِ پژوهش کاربردی برای دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی پژوهش کاربردی دانش آموزان دوره ابتدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۴۷۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسیِ پژوهش کاربردی برای دانش آموزان دوره ابتدایی است. روش: این پژوهش دارای رویکرد کیفی بوده و از روش گراندد تئوری به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. حوزه مورد پژوهش شامل کلیه صاحب نظران و اساتید حوزه برنامه درسی، آموزش ابتدایی و مدیریت آموزشی بود که با روش نمونه گیری هدفمند، اساتیدی که شرایط مورد نظر را داشتند مورد مصاحبه نیمه-ساختاریافته و اکتشافی قرار گرفتند که با رسیدن به اشباع نظریِ یافته ها، تعداد نمونه های پژوهش به 15 نفر رسید. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، از روش های سه مرحله ایِ کدگذاریِ (باز، محوری و انتخابی) استراوس و کوربین(1992) استفاده شد و نهایتا" الگوی برنامه درسیِ پژوهش کاربردی برای دانش-آموزان دوره ابتدایی طراحی گردید. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی الگوی ارائه شده نشان داد که از میان مقوله های موجود در برنامه های درسی، محتوای پژوهش کاربردی، روش تدریس و روش ارزشیابی بعنوان عللی تلقی می شوند که نقشی فعال در الگوی برنامه درسی پژوهش کاربردی داشته و تا این عوامل مهیا نشوند برنامه درسی پژوهش کاربردی محقق نمی شود. همچنین بایستی تشویق های پژوهش محور دانش آموزان و برقراری ارتباط دانش آموزان با منابع علمی بعنوان راهبرد؛ و حمایت مدیران مدارس، طراحی ساختار مدارس براساس فعالیت های پژوهشی و مربیان آموزش دیده در حوزه تخصصیِ پژوهش کاربردی بعنوان تسهیل گر؛ و انگیزش، نگرش و ارزش های پذیرندگان و همچنین توسعه مهارت های پژوهشی بعنوان بستر در نظرگرفته شوند. قابلیت اعتماد یافته ها به روش های مشارکت طولانی و مشاهده مداوم در میدان تحقیق، بررسی همکاران و تایید مشارکت کنندگان تایید شد.
۲۰.

تدوین شاخص های تربیتی شهروندان آزاد جهان با الهام از آراء فیلسوفان تعلیم و تربیت معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی شهروند جهانی نظریه جهانی شدن نظام تعلیم و تربیت فیلسوفان معاصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۵۰
با توجه به افزایش تنوع فرهنگی در سراسر جهان، در این قرن شهروندان نیاز به دانش، نگرش و مهارت هایی برای عملکرد در جوامع فرهنگی خودشان و هم چنین فراتر از مرزهای فرهنگی خود دارند. هدف از پژوهش حاضر، تدوین شاخص های آرمان تربیتی شهروندان آزاد جهان مبتنی بر آراء فیلسوفان تعلیم و تربیت معاصر است. بدین منظور از روش تحقیق توصیفی تحلیلی و رویکرد تبیینی تأییدی استفاده شد و داده ها از دفتر اندیشه های فلاسفه معاصر مرتبط با حوزه شهروندی جهانی جمع آوری گردید. مقولات مختلف پیرامون موضوع به دست آمد که در قالب شاخص های اصلی تربیتی شهروندان آزاد جهان با الهام از آراء فیلسوفان تعلیم و تربیت معاصر و نیز شاخص های کارآمد تربیت شهروند جهانی در بستر نظام آموزش و پرورش در قالب شاخص های حیطه شناختی، حیطه مهارتی و حیطه نگرشی دسته بندی شدند. بر مبنای یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نظری ، الگوی مورد نیاز طراحی شد و تجزیه و تحلیل آن در قالب تحلیل توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی در تطبیق با مدل مفهومی ارائه گردید و یافته های کیفی تحقیق حاکی است شهروندان آزاد جهانی در سایه تعلیم و تربیت حرفه ای می توانند نیروی انسانی آگاه، متعهد و ماهر برای جامعه دانش و مدیریت دانش در پاسخگویی به هزاره سوم تربیت کنند و در خاتمه توصیه های کاربردی جهت اجرای الگوی مطلوب ارایه گردیده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان