مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
ذات خدا
حوزههای تخصصی:
ابوالهذیل ، اولین متفکر و متکلم مسلمان است که از طریق مطالعه ترجمه های عربی آثار فیلسوفان یونان از اصول و قواعد فلسفه اطلاع یافته و درمسائل فلسفی عصرش تامل کرده و کتاب و رساله نوشته و به لقب با شکوه «فیلسوف معتزله»مشهور شده است، اما آثار وی از بین رفته و آنچه ما از عقاید و افکارش می دانیم از نوشته های دیگران است.ابوالهذیل ،متفکری نیرومند و جامع بوده و علاوه بر مسائل کلامی به مسائل مربوط به انسان و طبیعت نیز اهتمام ورزیده ودرباره اختیار و آزادی انسان و اجسام و اعراض و حرکت و سکون و سایر مسائل فلسفی اندیشیده و به اظهار نظر پرداخته است.او اولین متفکری شناخته شده که درعالم اسلام از «جزء لایتجزی»و یا«جوهرفرد»سخن گفته و جسم را مرکب از جواهر فرددانسته است.او علاوه بر قدرت و قوت اندیشه، مناظر ومجادلی بسیار نیرومند و قوی بوده و در یان فن، کمتر کسی یارای برابری با وی را داشته است.ابوالهذیل پیروانی یافت که به «فرقه هذلیه یا هذیلیه»معروف شده اند.
صفات فعل خداوند از دیدگاه علامة طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در آثار علامة طباطبایی، دست کم سه دیدگاه متفاوت دربارة نحوة اتّصاف ذات الهی به صفات فعل مشاهده می شود: عینیّت صفات فعل با ذات؛ زیادت صفات فعل بر ذات؛ و عدم اتّصاف ذات به صفات فعل، چه به نحو زیادت و چه به نحو عینیّت. حال پرسش این است که آیا او به سه دیدگاه متعارض در این باره باور داشته؛ یا این دیدگاه های سه گانه، متعارض نیستند و با یکدیگر جمع می شوند؟ به نظر می رسد این سه دیدگاه، بر مبنای اعتبارات متفاوت شکل گرفته اند و در طول یکدیگر قرار دارند. بنابراین با تفکیک اعتبارات می توان این سه دیدگاه را سازگار دانست: یعنی دیدگاه عینیّت بر پایة اعتبار حقیقة صفات فعل شکل می گیرد؛ دیدگاه زیادت بر اعتبار رقیقة صفات فعل و نگاه وحدت انگار به آن ها استوار است؛ و دیدگاه عدم اتّصاف نیز از نگاه کثرت انگار به فعل سرچشمه می گیرد.
مناجات عارفان: جستاری در چیستی و گستره معرفت خدا (3)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت به دو شکل حصولی و حضوری صورت می گیرد. اولیای خدا، خدای متعال را نه از طریق مفاهیم ذهنی و صفات غایبانه او، که از طریق خودش و علم حضوری یافته و می شناسند. بدین سان، می توان با توسعه مصادیق حضوری، فهم درستی از مفاهیم و آموزه های ناب اهل بیت علیهم السلام به دست آورد. علم حضوری دارای شدت و ضعف می باشد. گاه آگاهانه و یا نیمه آگاهانه است، گاهی هم علم حضوری به دلیل عظمت وجودی و کمال شخص مدرک، به حدی است که همه حقایق علم هستی، مشهود انسان راه یافته می شود.
نقد و بررسی گفتمان امکان یا امتناع شناخت خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله شناخت خداوند از بنیادی ترین مسائلی است که اذهان و افکار متفکران را در طول تاریخ اندیشه، نسبت به خود مشغول کرده و آنان را واداشته است تا موضعی در برابر این مسئله اتخاذ نمایند. برخی موضع انکاری را اختیار نموده و قائل شده اند که شناخت ذات خدا امری ممتنع و محال می نماید. در مقابل، برخی دیگر قائل به امکان معرفت به حق تعالی از رهگذر شناخت صفات شده اند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند تا دلایل و براهینِ هر یک از این دو دیدگاه و نقدهایی را که بر یکدیگر وارد ساخته اند، تبیین نموده و با محوریت بیان ملاصدرا، درصدد داوری و ارزیابی گفتمان آن ها برآیند.
تصور علامه طباطبایی از ذات خدا؛ عارفانه یا فیلسوفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه و گفتگو درباره خدا، جزء موضوعاتی است که از ابتدای تأملات بشری جایگاه ممتازی داشته است. بسیاری از مسائلی که در مورد خداوند مطرح می شود متوقف بر چگونگی تصور خداست. تصور فلاسفه از خدای متعال با تصور عرفا نسبت به خدا متفاوت است. در نگاه فیلسوفانی که قائل به کثرات متباین هستند، ذات حق تعالی حقیقت بشرط لا است و در نگاه فیلسوفانی که قائل به وحدت تشکیکی وجود هستند، خدای سبحان حقیقت لابشرط قسمی است. در حالی که در نگاه عارفان ذات خدای سبحان حقیقت لابشرط مقسمی، مطلق از حد، و بریئ از هر گونه قید حتی قید اطلاق است. خدای تصور شده نزد آن فیلسوفان تنها تعینی از تعینات حقیقت مطلقه حق تعالی و مقید به قید اطلاق است. سوال پژوهش این است که رویکرد علامه طباطبایی نسبت به خدا رویکردی عرفانی یا فلسفی؟ یا یکی را دقیق و دیگری را دقیق تر می داند؟ در این پژوهش روشن می شود که ایشان با عبور از «تشکیک در وجود» به «تشکیک در مظاهر» نه تنها رویکرد عرفانی دارند بلکه رویکرد عرفانی را دقیق تر از رویکرد فیلسوفانه می بیند.
بازخوانی تحلیلی اثبات ذات و صفات ذاتی خدا با تکیه بر روش منطقی انتقال از ملزوم به لوازم بیّن
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۳ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴
75 - 99
حوزههای تخصصی:
در جستار حاضر، نگارنده کوشیده است براهین فلسفی اثبات وجود خدا و صفات ذاتی او را به شیوه ای نوین بازنویسی نماید. در این مقاله، در گام نخست، مقدماتی درباره چرایی بحث از خدا و روش های اثبات خدا، آورده می شود و در گام دوم، وجود خدا از راه برهان عقلی و با بهره گیری از اصل علیّت، اثبات می گردد و در گام سوم با مبنا قرار دادن مفاهیم اثبات شده، مفاهیم دیگری که به صفات کمالی خدا اشاره دارد، از مقدمات پیشین نتیجه گرفته می شود. بدین صورت که نخست، صفت «بی نیاز» و سپس از راه تحلیل مفهوم «بی نیاز»، صفت «نامحدود» برای خدا اثبات می گردد و در ادامه نیز با همین شیوه صفاتی مانند «یگانه، بسیط، کامل مطلق، علم، اراده ذاتی، قدرت و حیات» ثابت می شود. این شیوه را می توان «انتقال از ملزوم به لوازم بیّن» نام نهاد؛ زیرا در این روش، اگر صفت پیشین اثبات شود، تنها با تحلیل و ارائه تصور درست از آن، می توان صفت پسین را به دست آورد.
تطبیق رویکرد عقل گرایان و ظاهرگرایان در فلسفه منع از خردورزی در ذات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۸
۹۸-۷۵
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم خداشناسی شناخت ذات باری تعالی است که در متون دینی از تفکر و تعقل در این زمینه منع شده است. این ممنوعیت سبب شده است سؤالاتی درباره فلسفه نهی و منع از خردورزی در ذات خدا ایجاد شود. مسئله این تحقیق بررسی تطبیقی فلسفه منع از خردورزی در ذات خدا در دو رویکرد عقل گرایانه و ظاهرگرایانه است. روش تحقیق در این پژوهشِ مسئله محور نظری است و به توسعه داده های پیشینی می پردازد. اطلاعات موردنیاز این تحقیق از طریق مطالعه کتابخانه ای و به ویژه در متون دینی و تحلیل عقلی اصطیاد شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که فلسفه های معرفتی (دلیل گرایانه) که به ادراک ناپذیری ذات خدا و محدودیت عقل در شناخت ذات خدا دلالت دارند و فلسفه های غیرمعرفتی (علت گرایانه) که از ایجاد مشکلات و پیامدهای ناگوار و اختصاص منع از تفکر به غیرمتخصصان حکایت دارند موجب شده اند متون دینی به منع از تفکر در ذات الهی بپردازند.