مطالب مرتبط با کلیدواژه

مراتب تجلی


۱.

تجلّی در اندیشه ویشنویی؛ تجلی واقعی یا توهمی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجلی برهمن واقعی بودن اندیشه ویشنویی توهمی بودن مراتب تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۵۱۹
مسئله تجلی در تفکر ویشنویی، در عین حفظ تعالی ذات مطلق، به حضور برهمن در عالم وجود قائل است. این اندیشه گویای این حقیقت است که هر انسانی به نوعی ظهور برهمن است. در اندیشه ویشنویی، برهمن خود را به پنج شکل متفاوت متجلی می سازد. نخست، پرَه اوتاره یا اعلاترین شکل تجلی که در این حالت، ارواح رهایی یافته از حضور برهمن لذت می برند. دومین شکل تجلی ذات مطلق ویوهه ها می باشند. ویوهه ها اشکالی هستند که برهمن برای اه داف آیینی، آفرینشی و... در آن متجلی می شود؛ برخی از این ظهورات، مظهر معرفت و جلال، برخی مظهر فرمانروایی و برخی مظهر آفرینش اند. سومین شکل تجلی برهمن، ویبهوه است که شامل ده ظهور از موجودات فرازمینی است. چهارمین شکل تجلی از ذات مطلق، انتریامین می باشد. در این حالت، ذات مطلق در عالم آفاق و انفس جای می گیرد و با شهود یوگی دیده شده روح را در سلوک خود همراهی می کند. پنجمین شکل از تجلی ذات مطلق، حالتی است که برهمن در شمایل یا تمثال های ساخت بشر استقرار می یابد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نظریه تجلی در اندیشه ویشنویی را می توان از دو جهت مورد توجه قرار داد: یکی از آن جهت که جهان است و دیگر از آن جهت که نمودی است که بر سیمای حقیقت وجود به ظهور رسیده است. بنابراین تجلی به اعتبار جهان و دنیای ظاهری «تجلی واقعی» است، اما تجلی به اعتبار حقیقت وجود جنبه «توهمی» دارد. در این پژوهش ضمن تحلیل دیدگاه های مختلف پیرامون مسأله توهمی و یا واقعی بودن تجلی نشان داده ایم که اثبات تجلی امری شهودی است و نظریه تجلی برهمن در تفکر ویشنویی، جنبه توهمی دارد، نه واقعی.
۲.

بررسی مراتب تجلّی در میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) از دیدگاه عرفا تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی تجلی مراتب تجلی میقات حضرت موسی(ع) معراج حضرت محمد(ص)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
موضوع این مقاله، بررسی دیدگاه های عرفا درباره مراتب تجلّی با توجّه به قصّه های قرآنی میقات حضرت موسی(ع) و معراج حضرت محمّد(ص) است. خدا در حقّ موسی فرمود: «جاء موسی» و درباره پیامبر گفت: «أسری بعبده.» عرفا با توجّه به این مسأله، میقات و معراج را سفری عرفانی می دانند. موسی طالب، مرید، محبّ و سالک مجذوب بود. در مقابل، محمّد مطلوب، مراد، محبوب ومجذوب سالک بود. همچنین، موسی دچار« صعقه» شد و با تجلّی حق دچار تغییر حالت گردید و درمقام تفرقه، تلوین، سکر و فنا بود. امّا پیامبر که سرمه «مازاغ البصر» داشت؛ در شب معراج همانگونه که رفته بود، بدون هیچ تغییری باز آمد و در مقام جمع و تمکین و صحو و بقا بود. در ذیل این موضوع، پاسخ صوفیان به این که چرا موسی «لن ترانی» شنید و پیامبر توانست خدا را شهود کند، تحلیل می شود. در میقات، وجود بشری موسی باقی بود و به همین دلیل از خدا «لن ترانی» شنید. ولی پیامبر ترک حجاب اعظم نفس کرده بود و توانست خدا را شهود کند. نویسندگان مقاله برای مقایسه مقام موسی و پیامبر و تبیین مراتب تجلّی عارض شده بر این دو نبی، به مطالعه مهمترین متون منثور عرفان اسلامی پرداخته اند و دیدگاه عرفا را در این زمینه واکاویده اند.  
۳.

مفهوم شناسی صقع ربوبی در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صقع ربوبی علم الهی و عماء شبکه معنایی مراتب تجلی مکتب ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۶۱
اصطلاح صقع ربوبی در مکتب ابن عربی نقش بسیارحساسی در شکل دهی به کل ساختار هستی شناختی عرفانی دارد و فهم دقیق جایگاه و ویژگی آن، مبنایی برای فهم دیگر مراتب هستی است. صدرالمتالهین برای نخستین بار این سازه مفهومی را به کار برد و در ادامه، دیگر مفسران به پیروی از او، از این واژه استفاده کردند تا اینکه این واژه از زمان ملاصدرا تا حال حاضر از اصطلاحات مستقر در عرفان اسلامی قرار گرفته است. این مقاله بر آن است تا با دو روش توشیهیکو ایزوتسو به بررسی و تحلیل معنایی این اصطلاح در مکتب ابن عربی بپردازد. روش نخست، یافتن اصطلاحات مترادف یا معادل با صقع ربوبی است و روش دوم، بهره گیری از شیوه شبکه معنایی که ترکیب و تقارن الفاظی است که در شبکه معنایی صقع ربوبی قرار می گیرند. علم الهی، عماء و اسماء از جمله واژه های مترادف با صقع ربوبی هستند و واژگان نفس رحمانی، عماء، تعین نخست و احدیت از جمله مفاهیمی هستند که ترکیب آنها یک شبکه معنایی صقع ربوبی را پدید می آورند. از دیگر یافته های این مقاله ترسیم صیرورت اندیشه ابن عربی در ساحت اندیشه های فکری دیگر عالمان اسلام است.