مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عادت
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۰ و ۱۱
حوزه های تخصصی:
مقوله «عرف و عادت» به تناسب بحث اجتهاد و استنباط، جایگاه کاربردی و مؤثر در روند استنباط احکام مذاهب اسلامی دارد. در این مقاله، مرجع بودن عرف در دو فصل و از زوایای مختلف بررسی میشود.در فصل اول، کلیاتی از مفهوم عرف و عادت و تفاوت عرف و ادله لبیه تشریح میگردد. در فصل دوم، با بررسی مقایسهای بین دو دیدگاه امامیه و مذاهب اهل سنت، شرایط و ادله وارده در منابع و مبانی اصولی مذاهب، مورد ارزیابی نهایی قرار میگیرد.
عرف در نظر فقیهان و حقوقدانان
حوزه های تخصصی:
عرف با همه تعاریف گوناگونی که از آن شده است ، فرایندی است که مردم بدان خو گرفته باشند و جزئی از برنامه های زندگی فردی و اجتماعی آنان شده باشد و بر حسب عادت بر آن اساس رفتار نمایند . آداب و رسوم مناطق در صرف غذا ، پوشش ، لباسها و حرفه های خاص ، عرفهای متعدی را نیز به وجود آورده است . عرف در معاملات و عقود گوناگون و علوم مختلف همانند اصلول ، فقه ، حقوق و غیر آن نیز کاربرد دارد و جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است . در این مقاله ، ما سعی کرده ایم این جایگاه را تبیین نماییم .
عادت ستیزی در آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم عادت ستیزی یکی از مفاهیمی است که عین القضات همدانی در بسیاری از موارد شرح و بسط آرای خود از آن سود جسته است. این جستار با گردآوری، طبقه بندی و نتیجه گیری از نمونه های پراکنده ای که در بردارنده این مفهوم است، می کوشد تا معنای مجملی از «عادت» و «عادت ستیزی» در نظام فکری عین القضات ارایه کند. این نمونه ها که مستند بر دو اثر مهم او یعنی تمهیدات و سه جلد نامه هاست، عادت ستیهی این عارف عادت ستیز را در دو وجه «بینش و گفتار» و «کنش و احوال» معرفی می کند و نتیجه می گیرد که عادت ستیز راستین هر دوی این ویژگی ها، یعنی قلم زدن برای ذم عادت و قدم زدن در راه زدودن عادت را در خود نهفته دارد
چیستی و کارکردهای مذاق شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه ی« مذاق» در ترکیب اضافی« مذاق شریعت» یا « مذاق شارع» و مانند آن، قریب به دو سده است که در لسان فقیهان و اصولیان امامی به کار می روند، ولی هیچ گاه تعریف گویایی از آن، ارایه نشده است و همین نکته باعث شده تا این واژه که کاربرد وسیع و مهمی در عرصه ی استنباط دارد، مفهوماً و مصداقاً دچار ابهام و ایهام گردد. دغدغه ی فقیهان، در گستره ی قرن های گذشته تا کنون، بر این بوده است که از راه های شرعیِ معتبر به استنباط احکام بپردازند و گاه از ادله ی خاص و در جاهایی از ادله ی عام بهره گیرند. آن ها به این دو گونه دلیل، بسنده نکرده و از ویژگی ها، شیوه ها و رفتارهای شارع در قانون گذاری، اصولی فراتر از قوانین، به دست آورده که هرچند در دو دسته ی پیشین، دلیلی را بر حکمی، نیافته، ولی به گونه ی یقینی، به اثبات و یا نفی آن، باور پیدا کرده اند. آن اصول را نه از تک گزاره ها، بلکه از مجموعه ی احکام یافته اند و نام مذاق شریعت را بر آن نهاده-اند. در این نوشتار تلاش شده است تا پیوستگی اصطلاح مذاق شریعت با مفاهیم پُردیرینه تری که در لسان شریعت و کتاب های فقیهان پیشین وجود دارد به اثبات برسد. همچنین ضمن نقل و نقد دیدگاه هایی که در مذاق شریعت وجود دارد (مانند: ارتکاز شریعت، مصالح عام و سیاقات کلام)، تعریفی تازه از آن ارائه شده و در انجام سخن، به کارکردهای مذاق شریعت در فرآیند استنباط پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی فضیلت از دیدگاه کانت و فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ین مقاله به بررسی مفهوم فضیلت از دیدگاه کانت و فارابی میپردازد. و هدف آن تبیین شباهت ها و تفاوت های موجود در دیدگا ه های آن دو در این باره میباشد. در این راستا به بررسی مسائل زیر میپردازد: فضیلت چیست و منشا آن کدام است؟ آیا فضیلت اکتسابی است یا فطری؟ اگر اکتسابی است، شرایط اکتساب آن چیست؟ و اینکه آیا فضیلت نسبی است یا مطلق؟ و نیز ارتباط آن را با خیر، حد وسط، عادت، عقل و اراده بررسی میکند.
بازاندیشی در معنا، جایگاه، چالش ها و آثار عادات در فرایند تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند تربیت اسلامی، برای تربیت انسان ها، روش های گوناگونی سفارش شده است. «عادت دادن» یکی از روش هایی است که از صدر اسلام تاکنون مورد تأکید بوده است. نظر به اینکه تعلیم و تربیت نیز در حد وسیع با آموزش سر و کار دارد، باید دید جریان عادت دادن در چه صورتی جنبه تربیتی پیدا میکند و تا چه اندازه میتواند روش مؤثری برای تربیت اسلامی انسان باشد.
این مقاله، با روش تحلیلی ـ استنباطی، ضمن شناسایی دقیق مفهوم عادت و عوامل مؤثر بر آن، جایگاه این روش از دیدگاه آموزه های دینی، فلسفی و روان شناختی، آثار تربیتی و موانع و چالش های فراروی آن را مورد بحث قرار داده است.
نتایج این پژوهش حکایت از آن دارد که اگرچه عادت دادن در مراحلی از زندگی، به ویژه در دوران کودکی، میتواند روش مؤثری برای تربیت دینی یا اسلامی باشد، اما در مراحل بالاتر ارزش تربیتی آن به دلیل عدم سازگاری کامل با جریان تفکر منطقی، کاهش مییابد.
نگاهی به عرف در فقه و حقوق اسلامی:بایسته ها و آسیب ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرف، پدیده ای نیست که با پیدایش اسلام کشف شده باشد، بلکه همان روش و سلوک مستمر میان مردم است که فقه و حقوق اسلام، در برخی موارد مُهر تأیید بر آن زده و بعضی را هم مردود دانسته است. با وجود این، از اسناد اصلی و کاربردی برای کشف مفاهیم و معانی، تلقّی میشود.
عرف از ابزارهایی است که مجتهد برای استنباط حکم شرعی استفاده میکند. نیز از پدیده های بحث برانگیز و متغیر فقه و حقوق شیعه و اهل سنت است که باعث تحول و دگرگونی در برخی موضوعات احکام و قوانین جامعه میشود. از این رو، فقیه برای به دست آوردن حکم یک پدیده عرفی، باید مسائل و شرایط مستحدث اجتماع را مورد دقت قرار دهد تا پویایی فقه شیعه محفوظ بماند.
این مقاله با روش کتابخانه ای و مراجعه به کتب فقهی و حقوقی توانسته است مباحث مهم عرف را تجزیه و تحلیل کند و ضرورت های آن را بازگو نماید. در نهایت نیز یافته است که در بعضی موارد عرف با سیره و عادت اشتباه گرفته میشود، اجتماع و عرف در هنگام افتاء کمتر مورد توجه قرار میگیرد. برخی مصادیق عرفی باید توسط مراجع بیان شوند تا مکلف سرگردان نماند. عرف ابزار و از ادلّه استنباط است نه منبع استنباط.
رویکرد طبیعت گرایانه و معرفت شناسانة هیوم در خصوص رابطة علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه فلسفی هیوم در باب علیت را می توان با چهار نگرشِ متمایز از هم تحلیل و بررسی کرد: طبیعت گرایانه، شناخت شناسانه، معناشناختی، و هستی شناختی. نگرش طبیعت گرایانه به بررسی مبدأ یا منبع چیزهایی که ذهن را اشغال کرده اند و فرایند های مربوط به آن می پردازد. این نگرش با این پرسش ها متمایز می شود: فرایند ذهنی ای که با آن معلول ها را از علت ها استنباط می کنیم چیست؟ منشأ تصور رابطة ضروری چیست؟ نگرش شناخت شناسانه به پرسش از چیزهایی که با قاطعیت می توانند شناخته شوند و این که ادعاهای علّی و ادعاها در خصوص آینده چگونه توجیه می شوند می پردازد. نگرش معناشناختی به این مسئله می پردازد که وقتی می گوییم یک چیز علت چیز دیگر است چه منظوری داریم؟ طبیعت و سرشت علیت نیز در نگرش هستی شناختی مورد توجه قرار می گیرد، یعنی چیستی علیت در جهان، مستقل از باورهای ما.
دغدغة اصلی هیوم در درجة نخست، طبیعت گرایانه و سپس شناخت شناسانه است؛ در حالی که اختلاف نظر مفسران در خصوص نظریة علّی هیوم عمدتاً به حوزه های معناشناختی علت، و هستی شناسی علیت مربوط می شود. بر این اساس هیوم در پی آن است که با شناخت ساختار و عملکرد ذهن انسان و ارائة تحلیلی مبتنی بر طبیعت آدمی، علیت را توجیه کند. عناصری که او از آن ها بهره می گیرد عبارت اند از: تداعی، عادت، و باور که همگی از خصایص ذهن آدمی و وابسته به طبیعت بشری اند. هدف این مقاله معرفی و نقد رویکرد طبیعت گرایانه به مسئلة علیت است.
نقش عرف در قانون گذاری نظام اسلامی
حوزه های تخصصی:
عرف پیش قراول حقوق و قواعد عرفی، منبع اصلی مقررات حقوقی به شمار می آمد. چه این عرف بود که پیش از پیدایش قانون گذاری و حقوق مدون به تنظیم روابط اجتماعی آدمیان می پرداخت و نیازهای حقوقی آنان را برآورده می ساخت. اگر چه امروزه عرف، با حضور و پدید آمدن قانونِ مکتوب قدری از نیروی آن نسبت به گذشته کاسته شده است، ولی این حضور قانون در قلمرو عرف ارزش تاریخی و اجتماعی عرف را از بین نبرده زیرا همان گونه که عرف پیشروی قانون و قانون جانشین آن بوده، پس از تدوین قانون نیز در تکمیل، تفسیر، تعدیل و تحرک آن به کار می رود. هر چه یک نظام حقوقی از عرف بیشتر مایه بگیرد، تواناتر و غنی تر می گردد و با سهولت بیشتری قابل اجرا بوده و رابطه قانون را با زمان های گذشته و آینده، حفظ می کند. در حقوق اسلامی عرف یکی از منابع حقوق است این نظام حقوقی با امضا کردن عرفهای محلی و ارجاع قاضی به آن ها توانسته است سیستم حقوقی خود را برای همیشه زنده و متحرک نگاه دارد. در قوانین موضوعی ایران نیز عرف، معتبر و حجت شناخته شده است.
بازشناسی ادب و تفاوت آن با اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس تحلیلی لغوی، در واژه ادب مفاهیمی چون ظرافت و تازگی، مقبولیت و جذابیت، دوام و ماندن نهفته و در اصطلاح برای آن توصیفات گوناگونی شده است که همه آنها به نوعی هیئت نیکو، صورت شایسته، شکل پسندیده و حالت آراسته بازمی گردد؛ هرچند برخی از آنها که به صورت عادت و رسوم و قرارداد، ساخته پدیده های اجتماعی هستند، الزاماً واقعیتی اخلاقی و حقیقتی ارزشی ندارند. ادب با اینکه غالباً از صفات خوب و فضائل اخلاقی برمی خیزد و نیز سبب رسوخ صفات درونی و فراهم شدن ملکات می شود، موضوع آن تنها رفتار آدمی است و صفات را دربر نمی گیرد. همچنین از جهت اینکه تنها در قالب های نیکو ارائه می شود و در شیوه به کارگیری، بیشتر دستخوش تحولات و دگرگونی ها قرار می گیرد، با اخلاق تفاوت پیدا می کند.
علامه طباطبائی و بنیادهای هستی شناختی فرهنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«فرهنگ» در تلقی غالب علوم اجتماعی، عام ترین و گسترده ترین مفهومی است که همة فرآوردة مادی و غیرمادی بشر در فرایند پر فرازونشیب حیات اجتماعی و در مسیری به درازای همة تاریخ آن را پوشش می دهد. از مهم ترین پرسش های مطرح در حوزة مطالعات فرهنگی و جامعه شناسی فرهنگ، پرسش از خاستگاه، علل ایجادی و مبادی هستی شناختی آن است. فرهنگ بی شک، ملتقای اندوخته ها و دریافت های نمادینی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم از ظرفیت های وجودی، تعالیم وحیانی، تعاملات اجتماعی و تجربیات زیستی انسان تراوش کرده و به صورتی انباشتی و متراکم در جهانی چندلایه تبلور یافته و به صورت عینی و مستقل یا رسوبات بین الاذهانی به هویت و موجودیت رسیده است. این نوشتار درصدد است تا با الهام از آثار فیلسوف و مفسر برجستة معاصر، علّامه طباطبائی، خاستگاه و علل موجده و احیاناً مبقیة فرهنگ را واکاوی و تحلیل کند؛ موضوعی که در ادبیات موجود علوم اجتماعی، چندان که باید کانون توجه و امعان نظر تحلیلی و پژوهشی قرار نگرفته است. پرسش اصلی این مطالعه، چیستی خاستگاه فرهنگ، و روش آن در بخش رجوع به آرای علّامه، اسنادی و در بخش اثبات و تبیین مدعا، تحلیل و تفسیر محتوای آثار مکتوب ایشان، به ویژه تفسیر شریف المیزان است.
شرایط محیطی اثرگذار بر زباله پراکنی در استان مازندران با تأکید بر شرایط محیطی تسهیل کننده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زباله پراکنی به عنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. این در
حالیست که زباله پراکنی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل زیست محیطی، اجتماعی و زیباشناسی در
سراسر جهان نیز مطرح است. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعی شهروندان، در حوزه شهروندی
محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است.
بدین منظور هدف تحقیق حاضر بررسی شرایط محیطی تسهیل کننده رفتار زباله پراکنی می باشد. روش
تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه
گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس
فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون،
رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت،گمنامی، فقدان امکانات و محیط کثیف رابطه ی مستقیم و
معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که
شرایط محیطی تسهیل کننده به طور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تأثیر دارد.
0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین / عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 28
قرار دهند.
تبارشناسی عرف در فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرف در قالب رسم و روش و عادت معمول در میان مردم، نیروی حیاتی هر نهاد حقوقی و یکی از مقوله هایی است که برای انطباق پاره ای از احکام فقهی با مقتضیات زمان و مکان از تأثیری بی بدیل برخوردار است. در واقع، هر قدر یک نظام حقوقی از عرف بیشتر متأثر باشد از استحکام و قدرت بالاتری برخوردار خواهد بود. نظام حقوقی اسلام نیز با صحّه گذاشتن عرف های محلی و ارجاع قانونگذار به آنها توانسته است ماهیت زنده و پویای خود را حفظ و تکامل بخشد. این مقاله کوششی در جهت تبیین جایگاه و تأثیر عرف در نظام حقوقی اسلام با اشاره ای به نقش آن در نظام حقوقی ایران است. بنابراین، پس از ذکر مفاهیم عرف در لسان فقهای شیعه و سنی و همچنین تعاریف اصطلاحی آن، به تأثیر آن در فقه و حقوق و نظام حقوقی اسلام از طریق بیان خصایص عرف به عنوان مهم ترین منبع و مبنا در فقه و حقوق، جایگاه عرف در استنباط احکام شرعی و میزان اثرپذیری نظام حقوقی ایران از عرف خواهد پرداخت.
روش شناسی بنیادین نظریه خلافت ابن خلدون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریات مهم ابن خلدون در «مقدمه»، نظریه خلافت است که با توجه به ضروریات دنیای اسلام ارائه شد. توجه به این نظریه نشان می دهد که او توجیه نظام خلافت را از اهداف نظری خود در علم عمران می داند و استمرار این نظام در نظریه او اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، با مراجعه به کتاب مقدمه ابن خلدون، با روش اسنادی و با به رهگیری از روش شناسی بنیادین در علوم انسانی، مبانی معرفتی او را بیان می کنیم و کیفیت حضور این مبانی در نظریه خلافت را که به صورت قضیه شرطیه است، بررسی می کنیم و در پایان نتیجه می گیریم که با وجود مبانی معرفتی مزبور، ابن خلدون نمی تواند خارج از این محدوده که عمدتاً در مبانی اشعری ریشه دارد، نظریه پردازی کند.
بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
295 - 321
حوزه های تخصصی:
فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه هایی مطرح می شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ابن سینا چگونه است؟ در این نوشتار رابطه نظر و عمل را ذیل دو مسئله بررسی کردیم: نخست رابطه قوه نظری و عملی را از حیث معرفت شناسی؛ دوم رابطه معرفت و عمل که تجلی آن در عرفان، سعادت، سیاست، اخلاق و نبوت است که با عنوان حکمت عملی از آن سخن می گوییم. بنابر مبانی ابن سینا می توان گفت رابطه نظر و عمل از سنخ رابطه علّی است و نظر علت عمل است. ابن سینا در بعضی جوانب آراء ارسطو را بسط داده و در بعضی جوانب مغفول گذاشته است. براین اساس رابطه عقل نظری و عقل عملی و سپس حکمت عملی نزد ارسطو و ابن سینا را با تکیه بر رویکرد «علّی» بررسی می کنیم.
بررسی تطبیقی انگاره مربیان مسلمان و مربیان غربی درباره عادت و تربیت و نسبت میان آنها: از مفهوم تا کاربرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بازشکافت پیوند عادت با تربیت از دیدگاه گروهی از مربیان مسلمان و مربیان غربی است تا روشن شود: الف. آنان درباه مفهوم تربیت چه نگرشی دارند؛ ب. عادت را چگونه تعریف می کنند؛ ج. چه نسبتی را میان عادت و تربیت حاکم می دانند؟ در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پس از شناسایی و گزینش شماری از مربیان مسلمان و مربیان غربی برای واکاوی نگرش آنان به مفهوم تربیت، عادت و نسبت عادت با تربیت، اطلاعات کتابخانه ای لازم گردآوری شد، سپس یافته های گردآمده توصیف و تحلیل شد و معلوم شد که مربیان مسلمان ایجاد عادات نیکو را در متربی روا و اصولاً عادت آفرینی را از روش های تربیتی می دانند. دانشمندان غربی در این باره رویکردی همسان ندارند و به سه دسته تقسیم می شوند: الف. شماری از آنها عادت را برای تربیت سودمند می دانند؛ ب. گروهی عادت را برای تربیت زیانبار می شمارند؛ ج. برخی هم کاربرد عادت را در تربیت به شرط شئ و به شکل مشروط پذیرفته اند.
بررسی ماهیت و شرایط کاربرد عرف و عادت در استنباط و قانون گذاری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ماهیت عرف و عادت و شرایط تأثیرگذاری و کاربرد آن در استنباط احکام شرعی و قانون گذاری می پردازد. گرچه دین اسلام مشتمل بر قوانین و قواعد شرعی کامل و جامعی است که مشمول گذشت زمان نمی شود چون مدوِّن این قوانین شارع مقدس و خداوند متعال است، اما نقش عرف و عادات اجتماعی در تغییر و تحولات فقهی و ح قوقی در ه مه حوزه ها مثل نکاح، ارث و وصیت و ح تی ح قوق جزا را نمی توان انکار کرد، زیرا اسلام همواره عادات صحیح که منشأ عقلانی داشته و با شرع مقدس مخالفتی نداشته و ردی از آن ن شده را معتبر دانسته و این گونه عادات می توانند در تفسیر موضوعات و مفاهیم فقهی و حقوقی، تفسیر اراده متعاملین در موقع انعقاد عقد و حتی کشف حکم شرعی راهگشا باشند. ازاین رو عرف و عادت به عنوان عملی که با تکرار و پی درپی آمدن استقرار یافته و در نزد عقول مردم و صاحبان طبع های سلیم تلقی به قبول گردیده و به عنوان یک رویه در جامعه نهادینه شده و مورد توجه فقهای امامیه و حقوقدانان در امر استنباط و قانون گذاری قرار گرفته است و گرچه از منظر فقهای امامی به عنوان منبع استنباط به شمار نرفته ولی آنان فی الجمله عرف و عادت را در کاربست های فوق معتبر می دانند.
تحلیلی بر جایگاه عادت و عاملیت در پرورش انسان: ژرف اندیشی در آرای تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال هجدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
91 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی جایگاه «عادت» و «عاملیت» در پرورش انسان است. روش پژوهش، «تحلیل مفهومی» است که ناظر بر فراهم آوردن تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباطات آن با سایر مفاهیم است. عادت حالتی است در وجود انسان که در اثر کنش های تکراری پدید می آید و به تدریج دشواری انجام آن کنش را آسان می کند. عاملیت نیز بر مفاهیمی نظیر آزادی عمل، مسئولیت پذیری و پاسخ گویی در بروز یک کنش استوار است و از مبادی میلی، معرفتی و ارادی در وجود انسان نشئت می گیرد. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارت اند از: ضرورت پرورش عاملیت در فرایند تربیت و عقب راندن موقت آن؛ رفع مسئولیت متربی هنگام سلب عاملیت؛ نفی مطلق انگاری در پرورش عاملیت به دلیل امکان خطا در مبادی عمل؛ وابستگی خودکنترلی در عاملیت به بلوغ ایمانی و معرفت ارزشی عامل؛ ارزش مضاعف عادت های هوشیار به سبب شکل گیری در بستر عاملیت؛ ارزشمندی عادت های ناهوشیار هنگام ضعف عاملیت؛ نقش مؤثر عادت های ناهوشیار در تقویت مبادی عمل، محدودیت عادت های هوشیار در وابستگی به مبادی عمل؛ جلوگیری از زوال عادت ها از طریق ایجاد پیوند با محرک های ارزشی و عاطفی. نتیجه این پژوهش نشان داد که عادت های هوشیار، در بستر عاملیت شکل می گیرند و با آن معارض نیستند. این عادت ها در جایگاه غایت مطلوب، با پرورش عاملیت در تعارض اند و در مقام تسهیل کننده، مکمل رشد عاملیت هستند. همچنین در منظومه تربیتی، پرورش «عاملیت» و «عادت های هوشیار» در جایگاه «اهداف واسطی» و پرورش «عادت های ناهوشیار» در جایگاه «اهداف ابزاری» قرار دارند.
تأملی در نسبت عادت با تربیت از منظر شهید مرتضی مطهری و ویلیام جیمز رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
55 - 75
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی بازشکافت مقایسه ای نسبت عادت با تربیت از نگاه شهید مرتضی مطهری و ویلیام جیمز است تا روشن شود که از نگاه آنان تعریف تربیت چیست، عادت چه تعریفی دارد، نسبت میان عادت و تربیت کدام است. در این پژوهش بنیادی−تاریخی که به روش توصیفی−تحلیلی انجام شده، برای بازشکافت دیدگاه دو دانشمند یاد شده درباره عادت و نسبت آن با تربیت، اطلاعات لازم گردآوری و سامان داده شد، سپس یافته های موجود تحلیل و این نتیجه حاصل شد که هر دو با ایجاد عادات در متربی موافق اند و اصولاً عادت را یکی از روش های تربیتی شمارده اند. شهید مطهری با تقسیم عادت به فعلی و انفعالی کوشیده است جایگاه عادت مثبت و منفی را در تعلیم و تربیت بازشکافد. از نگاه جمیز اصولاً تربیت همان عادت نیک است. وی تلاش کرده است نظر معلمان و دانش آموزان را به اهمیت و نقش عادت در تعلیم و تربیت جلب و بر آنان روشن کند که نیک بختی و بدبختی بشر در گرو عادت است. گرچه نمی توان گفت باور آنها درباره نسبت عادت با تربیت دقیقاً یکسان است؛ اما در مجموع نظر آن دو به ایجاد عادت و نسبت آن با تربیت، مثبت، موافق و به لحاظ ماهوی یکی است. اشاره به مشترکات و متفرقات دیدگاه مطهری و جیمز در حوزه یاد شده دیگر دستاورد این جستار است.