فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت و مایه رحمت و بشارت برای مسلمانان است. در طول تاریخ آیات و مضامین قرآنی ابزاری هنری و منبعی الهام بخش برای شاعران و ادیبان بوده است .معناشناسی عامل بسیار مهمی است که به وسیله آن می _توان به تحلیل معنای واژگان یک متن پرداخت و جایگاه و مفهوم واقعی و دقیق کلمات و ترکیب های آن را با توجه به نظام معنایی که در آن قرار دارد به دست آورد. این نوشتار که از نوع کیفی است و با روش توصیفی تحلیلی به رشته تحریر درآمده، به تحلیل معناشناسی واژه و مفهوم "امرونهیدر دو فریضه امربه معروف و نهی ازمنکر پرداخته است. با بررسی نظرات فقها و کنکاش در متون فقهی، در این پژوهش چنین استنتاج شد که امر و نهی در دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر، در همه مراتب آنها الزاماً معنای واحد نداشته بلکه برای هر مرتبه ای از مراتب باید تطابق معنایی این الفاظ با مرتبه مربوطه لحاظ گردد.
بررسی سندی حدیث رضویِ شرح صدر و واکاوی در دلالت آن برای اثبات قاعده تسامح در ادله سنن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
113 - 136
حوزههای تخصصی:
یکی از عرصه های هدایت گری حضرت امام رضا (ع)، تبیین و تفسیر آیات الهی است. در میان میراث گرانبهای حدیثی برجامانده از آن پیشوای معصوم، روایتی در تفسیر آیه 125 سوره انعام وجود دارد. محدثان شیعی این خبر را در زمره اخباری با عنوان «اخبار من بَلَغ» جای داده اند و دانشورانی دیگر به این حدیث، در عرصه های اصولی استناد جسته اند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با بهره از منابع کتابخانه ای در پی ارتباط سنجی این حدیث با قاعده ای است که با عنوان تسامح در ادله سنن شهره است. برای این منظور، ابتدا میزان اعتبار سند این حدیث کاویده شده است. در گام پسین، میزان دلالت این حدیث بر رویکرد اصولی به قاعده تسامح در احکام غیر الزامی، تبیین و نقد شده است. پس آنگاه، برداشت دانشورانی دیگر از این روایت، در رویکردی کلامی بررسی شده است. رویکرد برگزیده نوشتار آن است که حدیث پیش گفته در مقام بیان هدایت ویژه الهی بر بندگان است که پذیرای هدایت تکوینی و تشریعی بوده اند. در این حالت، هدایت الهی سبب توفیق ایشان در فهم و پذیرش آموزه های دین شده و افق فکری و سپهر عملی ایشان را می گستراند. به دیگر سخن، برداشت کلامی برخی از این حدیث، تنها یکی از مصادیق ایجاد دل آرامی و سکون نفس در هنگامه تردید به مطابقت خبر معتبر با واقع خواهد بود.
کارآمدی اقتصادی به عنوان مبنای مسؤولیت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 16
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درتحلیل اقتصادی نظام مسؤولیت مدنی، از کارایی و کارآمدی اقتصادی به عنوان مبنای مسؤولیت مدنی استفاده می شود. بر همین اساس هدف مقاله حاضر، بررسی کارآمدی اقتصادی به عنوان مبنای مسؤولیت مدنی است.
مواد و روش ها: مقاله حاضر نظری و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی است؛ به بررسی موضوع مورد بحث پرداخته است. مواد و داده ها نیز کیفی است و از فیش برداری در گردآوری مطالب و داده ها استفاده شده است.
ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.
یافته ها: با توجه به اینکه دکترین حقوق ایران تاکنون تعریفی نسبت به مفهوم کارآمدی اقتصادی در قواعد مسؤولیت مدنی ارائه نداده اند، چنانچه اراده شود یکی از مفاهیم ارائه شده توسط نظریه پردازان غربی انتخاب گردد، به نظر می رسد نظریه پوزنر به خاطر معایب کمتری که از سایر نظریه های موجود دارد، انتخاب مناسب تری باشد. برخلاف وضعیت بهینه پارتو، رسیدن به رفاه اجتماعی و افزایش آن را ممکن می داند و مانند معیار کالدور- هیکس، نیاز به ایجاد جایگزین برای ایجاد خسارت ندارد و نسبت به وضعیت برتر پارتو، راهکار مشخص تری ارائه می دهد. به همین جهت بر سایر نظریات برتری دارد.
نتیجه: مسئله در فرض حوادث یک جانبه و دوجانبه مختلف است. در حوادث یک جانبه، هم قاعده تقصیر و هم قاعده مسؤولیت محض می تواند نتیجه بهینه اجتماعی را حاصل کند؛ اما در حوادث دوجانبه قاعده تقصیر کاراتر است.
شفاف سازی مفهوم قانون از حیث نهاد وضع در آینه رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
163 - 180
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین راه های تشخیص قانون از سایر تصمیمات پرداختن به نهاد وضع آن است. هدف مقاله حاضر شفاف سازی مفهوم قانون از حیث نهاد وضع در آینه رویه قضایی است.مواد و روش ها: روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی و این تحقیق از نوع نظری است. روشی که برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است به صورت کتاب خانه ای است و با مراجعه به کتب و مقالات صورت گرفته است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: با اجرای وظایف عادی قضات، به تدریج قاعده حقوقی شکل می گیرد، به نحوی که این عمل به صورت نهادی سازمان می یابد و این عمل سازمان یافته است که به رویه قضایی کلیت می دهد، یعنی عمومیت یافتن سوابق رویه قضایی به این ترتیب که قاضی قانونی را که به مناسبت یک پرونده مورد تفسیر قرار داده است، در پرونده های مشابه به آن مراجعه می کند، همان طور که می تواند به تفسیری که قاضی دیگری از آن قانون داده مراجعه کند یک چنین مراجعه به آرای قبلی آن قدر عادی و راحت صورت می گیرد که کم کم سوابق در یک جهت جمع می شوند امروزه مراجعه به سوابق با توجه به الزامی که قضات در زمینه توجیه تصمیمات خود دارند که آن هم مورد کنترل دیوان عالی است، قوت گرفته است.نتیجه: در برخی آرای دیوان عدالت اداری و دیوان عالی کشور می توان شاهد تلاش برای شفاف سازی ماهیت و مفهوم قانون و بازگرداندن اقتدار مجلس مقننه به این نهاد بود.
پویایی فقه دینی در پیشگیری و مبارزه با موادمخدر و روان گردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه اقتصادی سال ۶ ویژه نامه ۱۴۰۳ شماره ۵
635 - 650
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یافتن راه کارها و شیوه های تأثیرگذار و اثربخش با جامعیت و سطح در برگیرندگی بالا در امر مبارزه و کنترل و پیش گیری از سوء مصرف مواد مخدر با توجه به حجم تأثیر و فراوانی خسارت و شدت تخریب پتانسیل بالای کشور دغدغه مهم و بیشترین سطح نیازی است که باید تدابیری اندیشیده شود. این پژوهش با بررسی احکام فقهی دینی در حوزه مواد مخدر و اعتیاد به امر مبارزه و کنترل و پیش گیری انجام شده است.مواد و روش ها: مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی است. مواد و داده ها کیفی است و در گردآوری مطالب و داده ها از روش فیش برداری استفاده شده است.ملاحظات اخلاقی: در این مقاله، اصالت متون، صداقت و امانت داری رعایت شده است.یافته ها: فقهای اسلامی در خصوص احکام تکلیفى و احکام وضعى، نفس مواد مخدر را ملاک بررسی قرار داده اند. فقها حکم مواد را از سموم مهلکه دانسته و احکام آن را بر سایر مخدرات نیز جارى می دانند. برخى نیز به تأثیرات فردی و اجتماعى مواد مخدر را مد نظر قرار داده اند و از باب اضرار فردی و اضرار اجتماعى درباره آن حکم کرده و فتوا داده اند.نتیجه: خصوص ماهیت تأدیبی و پیش گیرانه، حاکم اسلامی محق است از باب امر به معروف و نهی از منکر و حتی ادله ضرورت حفظ و بقای نظام اسلامی در پیش گیری از آسیب ها و جرائم منتج از مواد مخدر و روان گردان سیاست و تدابیری اتخاذ کند.
بررسی حکم فقهی تجمل گرایی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
11 - 31
حوزههای تخصصی:
تجمل گرایی یکی از مهم ترین مسائل جوامع کنونی است که دارای زوایا و جهات مختلف است. با توجه به اهمیت این پدیده و خلأ بررسی این مفهوم به عنوان یک موضوع فقهی، پژوهش پیش رو به بررسی تجمل گرایی از منظر فقهی با روش توصیفی-تحلیلی پرداخته است. در این راستا، ابتدا با بررسی مفهوم تجمل گرایی و تعریف آن به معنای «استفاده بی رویه و بی هوده از اشیاء و وسایل گرانبها جهت مباهات و تفاخر»، اعم بودن این مفهوم نسبت به معنای لغوی تجمل و معنای اصطلاحی آن در فقه اثبات گردید و پس از آن، با مطرح شدن عنوان های اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز، امکان استیفای زوایای مختلف تجمل گرایی توسط این عناوین بررسی شد. و در بخش اصلی پژوهش با بررسی حکم فقهی هر یک از عنوان های تجمل، اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز و ارتباط آن ها با مفهوم تجمل گرایی، امکان سرایت دادن حکم این عناوین به پدیده ی تجمل گرایی پیگیری شد. با این اوصاف حکم تجمل گرایی با معنای ذکرشده، مساوی حکم جواز تجمل نیست و طبق شرایطی مشمول حکم حرمت اسراف، تبذیر، تکاثر و کنز قرار دارد. با اثبات حکم حرمت برای پدیده ی تجمل گرایی، فضا برای پژوهش های تکمیلی درباره ی شناخت مصادیق تجمل گرایی و راه های جلوگیری از تجمل گرایی از منظر فقه فراهم گردیده است.
تحلیل حجیت بر پایل مفاد ادلۀ برائت شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
259 - 272
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی نظریات مختلف درباره مفاد و مضمون ادله اصل برائت شرعی می پردازد. در صد سال اخیر نظریه پردازی درباره مفاد ادله امارات و اصول عملیه تحت عناوینی همچون «مجعول در امارات و اصول عملیه» یا «وجه تنجیز آن ها» اهمیتی ویژه در مباحث اصول فقه پیدا کرده است. با وجود این سهم اصول عملیه، به غیر از استصحاب، در این مباحث ناچیز بوده است. نوشتار حاضر تلاش کرده این خلأ را نسبت به اصل برائت شرعی پر کند. در این زمینه با کنکاش «ادله حجیت برائت شرعی» و «اقوال اصولیان» درباره آن و با استفاده از روش شناسی ابتکاری، مبتنی بر در نظر گرفتن «سطوح مختلف فرایند حجیت و جعل حکم»، هشت نظریه استخراج و صورت بندی شده است. این هشت نظریه که برخی دارای تقاریب اثباتی متفاوت نیز هستند در سه دسته نظریات «رفع محور»، «جعل حکم تکلیفی»، و «ارشاد و امضا» تبیین و بررسی شده اند. در نهایت نظریه رفع وجوب احتیاط با اصلاحات و اضافاتی با عنوان جدید «عدم ایجاب احتیاط» کممؤونه ترین نظریه شناخته شد. در بیان جزئیات نظریه مختار از برخی مزایا و ظرفیت های سایر نظریات نیز استفاده شد.
ترجیح روایات معلّل در مقام تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
315 - 329
حوزههای تخصصی:
تعارض یکی از موضوعات مبتلابه در روند استنباط فقهی است و مبانی مختلف در شیوه حل تعارض میان ادلّه شرعی و ریزموضوعات آن تأثیر بسزایی در اختلاف فتوای مجتهدان دارد. یکی از ریزموضوعات در حوزه علاج تعارض اعتبارسنجی مرجّحات در این حوزه است. رویه قابل توجه در میان فقها ترجیح و مقدّم داشتن روایتی است که مشتمل بر ذکر تعلیل باشد. البته ترجیح روایت معلّل مخالفانی هم میان اندیشمندان فقهی و اصولی دارد. با توجه به اهمیت مسئله تعارض و کاربرد فراوان این نوع ترجیح، این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی بررسی ترجیح روایات معلّل را هدف گذاری کرده است. این پژوهش با پیش فرض جواز گذار به مرجّحات غیرمنصوصه به بررسی اصطلاح، اعتبار، کیفیّت، و شرط ترجیح روایات معلّل پرداخته و سپس با جست وجو در کلمات موافقان و مخالفان این ترجیح ادلّه ایشان را استخراج و بررسی کرده است. موافقان این ترجیح به اقوائیّت ظهور روایت معلّل نسبت به روایت خالی از تعلیل و ظنّ بیشتر به صدور آن استناد کرده اند. در مقابل، مستمسک مخالفان نیز عدم پذیرش اقوائیّت ظهور و فقدان دلیل بر اعتبار چنین ترجیحی است. صرف نظر از اینکه ترجیح اخبار معلّل در مقام تعارض رویه عملی مشهور فقها است، به نظر می رسد این نوع ترجیح با یک شرط قابل پذیرش است و آن اینکه تعلیل بیان شده در خبر عقلایی باشد و تعبّدی نباشد.
The Revival of Teleology After its Death by Darwin(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
107 - 134
حوزههای تخصصی:
Two distinct teleological perspectives emerge from the ancient Greek tradition. 1) Platonic teleology, which represents teleology as the result of intentional agency and is the origin of the idea of design; and 2) Aristotelian teleology, which introduces teleology as the resultof natural and intrinsic causes. The preceding framework for understanding nature was superseded by the advent of the modern era and the establishment of the scientific method. Nevertheless, despite the prevailing skepticism regarding the possibility and utility of teleology in the modern era, it is asserted that several prominent scientists of the modern era are staunch defenders of teleology (design). However, with Darwin’s proposal of the theory of evolution, the path to the destruction of teleology was initiated. This article examines the interconnection between Darwin’s theory of evolution (then Neo-Darwinism) and teleology, focusing on how this theory effectively undermines the teleological perspective. However, it seems that recent findings in the field of biology challenge this dominant view and open the way for the revival of teleology.
ماهیت ایمان در هندسه فکری و معرفتی استاد مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
37 - 61
حوزههای تخصصی:
بحث از ایمان در اعصار مختلف و نزد آدمیان، کاشفیّتِ درون گرایانهْ به نحو نقلی از حقیقت را دارد که از گذشته تا اکنون، مورد توجه دینداران، اندیشمندان و دانشمندان بوده است. مسئله ایمان از این جهت مهم است که نخست در جوامع مقیّد دین مدار، سبب تقسیم جامعه به «با ایمان و بی ایمان» می گردد و دوم با شناخت ماهیت آن، سعادت و نجات یا شقاوت و نگون بختی بشر، تصویر می گردد؛ که اگر این تصویر صحیح نباشد، حیات مادی و اخروی آدمیان با مخاطراتی در عقیده و عمل مواجه می گردد.مسئله اصلی این پژوهش استخراج نظرات استاد مرتضی مطهری در باب ایمان است. برای این مهم با رجوع به آثار مکتوب ودست اول از استاد مطهری، نظرات ایشان در مسئله ایمان، استخراج، دسته بندی و نتیجه گیری گردید. در آثار ایشان بصورت گسترده به مقوله ایمان پرداخته شده است و ایشان ایمان را لفظاً از ریشه «أمن« به معنای اطمینان و عدم ترس در قلب می داند و ماهیت آن را علاوه بر کارکرد اجتماعی، آرامش بخشی در زندگی می دانند، که پشتوانه تمام فضایل است. لذا ماهیت ایمان از دیدگاه ایشان فردی و اجتماعی است. از نظر ایشان متعلّقِ ایمان در غیب خلاصه می گردد؛ همچنین زیستنگاه ایمان را فطرت بشر می دانند.استاد مطهری برای ایمان خصوصیات و آثار عینی قابل توجهی را در نظر دارد. در نهایت ایمان طرح شده در اندیشه مطهری حوزه های درون و برون افراد، و حوزه های منقول و معقول وحی را نیز در بر می گیرد.
A Comparative Study of Max Weber and Werner Sombart’s Method and Theory on Theological Roots of Modern Capitalism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to implement a comparative approach to investigate the interplay between religion and the rise of capitalism through the perspectives of Max Weber and Werner Sombart. By contextualizing their positions within the intellectual debates of their time, this study highlights their respective inclinations towards the Austrian School and the German Historical School. Weber's Neo-Kantian influences and Sombart's Hegelian roots further deepen the philosophical and epistemological divide between them. In the next step, the methodology and theories regarding the spirit of modern capitalism, religious motivation, and the future of capitalism are reflected. Weber's work, The Protestant Ethic and the Spirit of Capitalism, posits that Protestant ethics played a crucial role in the development of modern capitalism, emphasizing rationalization and ethical discipline. In contrast, Sombart's works, including Der Moderne Kapitalismus and Jews and Modern Economic Life, argue for a broader array of influences, integrating psychological, social, and cultural factors in shaping capitalist behavior and especially emphasizing the role of Judaism. The research underscores their contrasting views: Weber sees capitalism and Protestant ethics as singular phenomena with an elective affinity, while Sombart views capitalism as the manifestation of a modern capitalist spirit (Geist) influencing psychological incentives and broader social needs.
A Critical Analysis of Muḥammad Rātib Nabulsī's Scientific Exegesis of Verse 37 of Surah al-Raḥmān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۹
83 - 110
حوزههای تخصصی:
Nabulsī, a contemporary āuranic scholar, is a follower of the scientific interpretation school. Among the verses he has interpreted is verse 37 of Surah al-Raḥmān, which he associates with a cosmic phenomenon. In his view, this verse describes the explosion of a star, resulting in the formation of a reddish nebula resembling a rose. The image published by NASA of the "Cat's Eye Nebula," which Nabulsī believes resembles a flower, is his only evidence for this claim. The present study, using a descriptive-analytical method and a critical approach, aims to find Nabulsī's interpretation inconsistent with the apparent meaning and context of the verse; and also, examines the compatibility of such an interpretation with the verse and evaluates its validity. The results indicated that Nabulsī's interpretation is not inconsistent with the context of the verses and is not supported by scientific data in the field of astronomy. Recent, clearer images from NASA of the Cat's Eye Nebula reveal that the previous image was inaccurate, and this nebula is neither red nor rose-like. Furthermore, his interpretation lacks literary and linguistic support, and the etymological research conducted in this study confirms this claim. An analysis of Nabulsī's interpretation within the framework of conceptual metaphor theory also reveals that he neglected the source and target domains of this metaphor, leading to errors. Additionally, when examined from the perspective of the Quranic language, Nabulsī's interpretation faces significant challenges that cannot be justified.
رهبری اخلاقی ، تسهیل کننده صدای کارکنان( نقش جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در ایجاد رفتارهای اخلاقی)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف:این پژوهش با هدف بررسی تاثیر رهبری اخلاقی بر صدای کارکنان و نقش میانجی جو مدیریت خطا و تعهد سازمانی در این رابطه انجام شده است. روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری شامل کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر اراک در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ می باشد که تعداد آن ها ۶۰۸ نفر است. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، نمونه ای متشکل از ۲۳۵ نفر تعیین و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در بین اعضای نمونه توزیع و گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار PLS و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که رهبری اخلاقی تاثیر مثبت و معناداری بر جو مدیریت خطا و صدای کارکنان دارد. همچنین، جو مدیریت خطا به طور مستقیم بر صدای کارکنان تاثیرگذار است و نقش میانجی گری آن در ارتباط میان رهبری اخلاقی و صدای کارکنان نیز تایید شد. علاوه بر این، تعهد سازمانی کارکنان به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، اثرات رهبری اخلاقی را بر صدای کارکنان تقویت می کند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که رهبری اخلاقی می تواند با ایجاد فضای مدیریت خطا و تقویت تعهد سازمانی، کارکنان را به بیان صدای خود تشویق کند. به این ترتیب، تقویت رهبری اخلاقی در سازمان ها می تواند به عنوان راهبردی موثر برای افزایش صدای کارکنان و ایجاد فضای سازمانی مثبت مورد توجه قرار گیرد. این نتایج برای مدیران و سیاست گذاران سازمان ها به ویژه در محیط های آموزشی حائز اهمیت است.
انقراض کیسانیه و گرایش به امامیه؛ نقدی بر دیدگاه های وداد القاضی درباره تعاملات امامیه و کیسانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کیسانیه» از نخستین انشعابات شیعی است که پس از قیام مختار به وجود آمد و تا نیمه های قرن دوم در صحنه فعالیت های کلامی و سیاسی جهان اسلام حضور داشت. این نوشتار با روش تحلیلی و توصیفی، چگونگی انقراض کیسانیه را بررسی می کند. این فرقه پس از ایجاد انشعابات درون گروهیِ متعدد در بین کیسانیه، آرام آرام از صحنه روزگار محو شد؛ برخی از هواداران آن به غلو کشیده شدند و راه خود را از شیعیان به کلی جدا کردند و برخی، متمایل به تفکرات امامی شدند و اندک اندک به سوی امامیه برگشتند. ودادالقاضی در کتاب «الکیسانیه فی الأدب و التاریخ» در بحث از تعاملات کیسانیه و امامیه می کوشد منکر گرایش کیسانیه به امامیه شود. او گزارش های مربوط به تغییر مذهب چهره های شاخصی مانند سیدحمیری و کُثیر عِزَه را ساخته امامیه برای تأیید مذهب خود می داند، درحالی که براساس یافته های نوشتار حاضر، گروهی از کیسانیه پس از محمد حنفیه، امامت امام سجاد(ع) و گروهی دیگر پس از وفات ابوهاشم، امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند. شواهد کافی درباره تغییر مذهب سیدحمیری در دست است، درحالی که این شواهد درباره تغییر مذهب کُثیرعِزَه به اندازه کافی نیست، بلکه دلایل کافی برای حکم به کیسانی بودن او تا آخر عمر وجود دارد.
تفسیری درباره تمایز حد نصاب اخلاق و تربیت اخلاقی از منظر آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
107 - 123
حوزههای تخصصی:
آیت الله مصباح به پیروی از مشهور اندیشمندان، علم اخلاق را دربردارنده تربیت اخلاقی می داند؛ اما در مباحث فلسفه اخلاق، تربیت اخلاقی را از اخلاق تفکیک می کند. ایشان در فلسفه اخلاق، ایمان به خدا و اعتقاد به قیامت را حد نصاب اخلاقی می داند، اما سخاوت غیرمسلمانانی همچون حاتم طائی را نیز دارای ارزش و تخفیف در عذاب قلمداد می کند. باتوجه به اینکه حد نصاب اخلاقی، به شرایط لازم برای وصول به هدف نهایی اخلاق اطلاق می شود، سخاوت حاتم طائی که مؤمن نبوده است نباید ارزش و حد نصاب اخلاقی داشته باشد، پس تخفیف در عذاب او چه توجیهی دارد و چه ارزشی برای سخاوت او می توان در نظر گرفت؟ این تحقیق با تفسیری نو از دیدگاه آیت الله مصباح در پاسخ به این پرسش ها، از تمایز میان علم اخلاق و تربیت اخلاقی استفاده می کند که این دو علم، دست کم در هدف، روش، واقعیت و حد نصاب متمایزند و براساس این تمایز، حد نصاب و ارزش اخلاقی برای اعمال کفار وجود ندارد، اما برخی اعمال کفار امکان دارد حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را داشته باشد. دیدگاه آیت الله مصباح در تربیت اخلاقی نیاز به تکمیل دارد که این نوشتار حد نصاب تربیت اخلاقی را، در مسیر وصول به قرب الهی بودن می داند و به گونه ای هدف تربیت اخلاقی را تبیین می کند که سخاوت افرادی همچون حاتم طائی به دلیل حُسن فعلی داشتن، حد نصاب و ارزش تربیت اخلاقی را دارا باشد.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۸۶-۵۱
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
بررسی تحلیلی نسبت خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۹۱-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد به کار رفته است. این مقاله نشان می دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می شود» نمی تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت های آن ها را روشن می سازد.
واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
85 - 108
حوزههای تخصصی:
تفسیر واعظانه از کهن ترین گونه های تفسیر است که در سده نخست شکل گرفت و در سده های پنجم تا نهم رشد چشم گیری یافت و مورد استقبال جامعه قرار گرفت، لکن پس از آن، دوران افول خویش را تجربه کرد تا امروزه، در قالب تفاسیر تربیتی، هدایتی و اجتماعی با تغییر در برخی از شاخصه ها، بازتولید شود. ابعاد تفسیر واعظانه در دانش تفسیر همچنان ناشناخته مانده است تا جایی که حتی تعریف کاملی از این شیوه تفسیری وجود ندارد و شاخصه های آن نیز به طور کامل شناسایی نشده است. تفسیر واعظانه، تفسیری همسو با روح قرآن، یعنی هدایت و موعظه است. شواهد و قراین نشان می دهد که رگه هایی از آن به عصر نزول بازمی گردد، لکن در شکل مصطلح خود، با تفسیر حسن بصری آغاز شد و با ترجمه - تفسیرِ طبری ادامه یافت تا سرانجام با تفسیر ابوالفتوح رازی، به تفسیر کاملی با نشانه های تفسیری که از آن با تعبیر «واعظانه» یاد می شود، نمودی جدی در جهان تفسیر پیدا کرد. برخلاف تفاسیر اجتهادی - علمی که گرایش نخبگان جامعه را به سوی خود جلب می کند، تفسیر واعظانه همچون خودِ قرآن، قابل استفاده علمی، تربیتی و اخلاقی برای عموم بوده و هست، ولی با تفاسیر تربیتی و هدایتی تفاوت هایی دارد. این گونه تفسیری می تواند فاصله میان دانش تفسیر و توده مسلمان را کاهش دهد و به پیوند بیشتر عامه مردم با مفاهیم قرآنی منتهی گردد. پژوهش پیشِ رو، با استفاده از اطلاعات برآمده از مطالعات کتابخانه ای و با روشی توصیفی - تحلیلی به واکاوی تطبیقی ماهیت و جایگاه تفسیر واعظانه در تفاسیر فریقین پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً مبانی عرفان عملی متجلی در کردار صوفیان نخستین، در کنار عواملی همچون قوّالی قصاص و فصّالی کرّامیان، باعث پیدایش نخستین تفاسیر واعظانه شده است و رشد و افول آن نیز تأثیری مستقیم بر این گونه تفسیری نهاده است. ثانیاً ادبیات تفاسیر واعظانه در هر دو زبان فارسی و تازی، سرشار از بلاغت و بدیع و آمیخته با تمثیل، داستان، حکایت و شعر است که اقناع مخاطب را در پی دارد. بنابراین کارکرد بلاغت ادبیِ تفاسیر واعظانه، نه در تبیین مدالیل آیات، بلکه در افزایش جذابیت متن تفاسیر یادشده بوده است. ثالثاً تفاسیر واعظانه سرشار از روایاتی است که ملاک مفسر در انتخاب آن روایت، تبیین مواعظ نهفته در آن هاست، هرچند آمیخته با جعلیات و اسرائیلیات باشد. سهم تفاسیر واعظانه شیعه در استفاده از جعلیات و اسرائیلیات کمتر از نمونه های مشابه در جهان تسنن است.
رویکرد نظام های حقوقی ایران و انگلستان در قبال بزه دیدگان غیر مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
189 - 201
حوزههای تخصصی:
بزه دیدگان غیرمستقیم از موضوعات مهم در حقوق کیفری ایران است که مهجور مانده است. آسیب های این دسته از بزه دیدگان آثار سوءاجتماعی مهمی به دنبال دارد. ازجمله کشورهای پیشرو در این زمینه، کشور انگلیس است. بر همین اساس بررسی رویکرد نظام های حقوقی ایران و انگلستان در قبال بزه دیدگان غیرمستقیم ضروری است. هدف مقاله حاضر بررسی این سؤال است که رویکرد نظام های حقوقی ایران و انگلستان در قبال بزه دیدگان غیرمستقیم چگونه است؟ مقاله حاضر توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته است. یافته ها بر این امر دلالت دارد که نظام حقوقی کشور انگلیس در قیاس با سایر کشورها به خوبی توانسته در قوانین موضوعه خود، بحث حمایت از بزه دیدگان غیرمستقیم را مورد توجه قرار دهد، لیکن ایران، هنوز نتوانسته به رویکرد منسجمی در ارتباط با حمایت از حقوق بزه دیدگان دست یابد. نظام حقوقی ایران، صرفاً در رابطه با بزه دیدگان مستقیم و به صورت پراکنده و در قوانین متعدد، حمایت هایی را در نظر گرفته است، نتیجه این که در ایران دو اشکال اساسی وجود دارد: نخست این که اصلاً توجهی به حقوق بزه دیدگان غیرمستقیم نشده؛ دوم این که حمایت هایی که برای بزه دیدگان مستقیم نیز در نظر گرفته شده، منسجم نیست، به طوری که با مطالعه قوانین و مقررات داخلی ملاحظه می شود که باوجود این که افراد خانواده به طور غیرمستقیم بزه دیده رفتارهای نابهنجار بزهکار می گردند، حمایتی صورت نگرفته است.
تبیین استقرار عقود تعلیقی از منظر فقه و حقوق عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۵
125 - 144
حوزههای تخصصی:
شناخت عقد معلق و تعیین جایگاه ان در سوابق فقهی و تبیین ماهیت ان در صور مختلف از موضوعات پرچالش نظام حقوقی ایران است. اما وجود اندیشه ها و تفکرات مختلف در ارتباط با موضوع صحت یا عدم صحت عقد معلق ، سبب ایجاد تشکیک در کارایی در ان شده است.
برخی از حقوق دانان اسلامی ،تعلیق در عقود را با استدلال به برهان عقلی و نقلی، عدم استقرار تنجیزو منافات با جزمیّت عقود،باطل می پندارند. با توجه به این که غرض متعاقدین از وضع عقود ایجاد التزام و تحقق آثار به موجب قرارداد است.
به نظر می رسد که با پذیرش تعلیق در مُنشأ و الحاق آن به عقود تنجیزی، توجیه تعلیق عقود در حقوق ایران در قالب شرط تعلیقی امکان پذیر می باشد. بدین جهت، باورمندان به صحت تعلیق با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به مصادیقی از تعلیق عقود در فقه و حقوق با استدلال به ضرورت و عقل گرایی در توسعه و بهره مندی از عقود معلّق و اجتناب از بینش ناصحیح فقهی(عدم پذیرش عقد معلق) بر این باور هستندکه می توان انعقاد عقود به نحو معلق را در حقوق ایران بایسته پنداشت. برآیند اینکه،با تحلیل و فایده انگاری تعلیق در عقود و نیز با نقد یکسان انگاری منطق فقه و حقوق در قانون گرایی با نگرشی نوین به جامعه شناختی مدنی(تدوین قوانینی که به مصلحت جامعه است) و رویگردانی از تصور ناروا بودن به کارگیری قیاس در تفسیر فقهی برای تبیین تعلیق در عقود بر پایه عقل گرایی، و پرهیز از ظاهرگرایی و استقلال نظام اندیشه حقوق دانان ضروری است.