فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۶ مورد.
منبع:
متین سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
59 - 79
حوزههای تخصصی:
غالب شاعران عارف، نظیر عطار و جامی در آثار خود از تمثیل برای بیان و تأثیرگذاری بیشتر مفاهیم پیچیده عرفانی بهره می بردند، این مفاهیم عرفانی در آثار شاعران اعصار بعد، آشکارا و بدون نیاز به زبان تمثیل بیان شد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، مضمون «وحدت» در اشعار جامی و عطار را با دو مکتب عرفانی متفاوت مورد بررسی قرار داده و سپس به مضمون «وحدت» در اشعار و اندیشه های عرفانی امام خمینی پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که هر دو شاعر، ضمن وحدت رویه، برای ارائه مفاهیم عرفانی و دستیابی به مضمون «وحدت» نوعی وحدت را تبیین می کنند که در نتیجه رسیدن به غایت سیره عرفانی، یعنی «فناء فی الله» حاصل می شود و مرحله رسیدن به آن، «فناء بالله» است. همین نوع نگاه در خصوص «وحدت وجود» در آثار و اندیشه های امام خمینی بازتاب آشکاری یافته است و ایشان نظریه وحدت وجود را در مرکز عرفان نظری و نظریه وحدت شهود را در قلب عرفان عملی قرار داده اند.
الگوی نظری موعظت − صیانت بر اساس منابع اسلامی برای والدگری معنوی خداسو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
37 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مطالعات متعدد نشان داده اند که کیفیت روابط والدین و فرزند، به ویژه در دوران پیش دبستانی، نقش بسیار مهمی در رشد سالم کودکان ایفا می کند. شیوه های تربیتی نامناسب نه تنها به روابط والدین و فرزند آسیب می رساند بلکه می تواند منجر به مشکلات رفتاری و عاطفی در کودکان شود. انسان به عنوان یک موجود پیچیده، نیازمند آموزش های صحیح برای تعامل موثر با فرزندان است. در رویکرد والدگری معنوی خداسو، عقل به عنوان محور اصلی عملکرد والدین مطرح شده است. عقل تنها ابزار شناختی است که می تواند بعد معنوی انسان را فعال نگه دارد. با توجه به اهمیت خانواده در شکل گیری شخصیت کودکان، کمبود دانش والدین در زمینه فرزندپروری و استفاده از شیوه های تربیتی نادرست می تواند کودکان را از مسیر رشد و تعالی منحرف کند. جهل و نادانی ریشه اصلی بسیاری از مشکلات، از جمله مشکلات تربیتی است. هر رفتاری براساس میزان شناخت و آگاهی افراد از واقعیت ها شکل می گیرد. یکی از مهم ترین واقعیت هایی که والدین باید به آن آگاهی داشته باشند، ماهیت دنیا و هدف زندگی است. متون دینی، به ویژه قرآن و روایات، می توانند در افزایش آگاهی والدین نسبت به این موضوع و در نتیجه بهبود روابط والد و فرزند موثر باشند. پژوهش حاضر با هدف ارائه الگویی برای والدگری معنوی خداسو بر اساس آموزه های اسلامی انجام شده است. سوال اصلی پژوهش این است که الگوی موعظت و صیانت در والدگری معنوی خداسو چه الگوهای شناختی و رفتاری را برای والدین و فرزندان تعریف می کند؟ اجزای این الگو و روابط بین آنها چگونه است؟ نتایج این پژوهش می تواند مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی برای والدین باشد و به آنها کمک کند تا با استفاده از آموزه های دینی، روابط خود با فرزندان را بهبود بخشند و به رشد معنوی آن ها کمک کنند.
روش: پژوهش حاضر با هدف استخراج الگوی موعظت و صیانت در والدگری معنوی از منابع اسلامی به ویژه روایات، از روش تحلیل اسنادی کلاسیک بهره برده است. این پژوهش در دو مرحله اصلی انجام شده است: 1- تشکیل خانواده حدیث و تحلیل محتوایی: ابتدا تمام روایات مرتبط با موضوع جمع آوری شده و سپس با استفاده از روش تحلیل محتوایی، ابعاد روان شناختی و کارکردهای هر روایت مورد بررسی قرار گرفته است. این مرحله به شناسایی اجزای مختلف هر متن و نقش آنها در الگوی کلی کمک کرده است. 2- الگوپردازی نظری: در این مرحله، روابط میان اطلاعات استخراج شده از روایات شناسایی شده و به صورت یک الگوی جامع ترسیم شده است. بدین منظور، متون به دو بخش رفتار والد و فرزند تقسیم شده و هر بخش به صورت جداگانه تحلیل شده است. سپس، این دو الگوی جزئی با یکدیگر ترکیب شده و الگوی کلی موعظت و صیانت برای والدگری معنوی به دست آمده است.
پس از تحلیل بیش از 100 حدیث و آیه مرتبط با موضوع، 22 روایت برای الگوپردازی انتخاب شده است. بر اساس این روایات، دو مؤلفه اصلی در الگوی موعظت و صیانت شناسایی شده است: 1- موعظت: این مؤلفه به نقش والدین در آموزش و آگاه سازی فرزندان در مورد واقعیت های دنیا و مهم تر از آن، هدف زندگی اشاره دارد. 2- صیانت: این مؤلفه به نقش فرزندان در پذیرش واقعیت ها و تعهد به ارزش های دینی اشاره دارد. این پژوهش با ارائه یک الگوی جامع برای والدگری معنوی بر اساس آموزه های اسلامی، می تواند به والدین در تربیت فرزندان کمک کند. همچنین، این الگو می تواند مبنایی برای طراحی برنامه های آموزشی برای والدین و مشاوران باشد.
نتایج: این پژوهش با هدف استخراج الگوی موعظه و صیانت در والدگری معنوی از منابع اسلامی به ویژه روایات انجام شده است. براساس این منابع، والدین موظفند به فرزندان خود درباره ماهیت دنیا، فرصت ها و چالش های آن آموزش دهند (موعظه) و فرزندان نیز باید با پذیرش این واقعیت ها (صیانت) و تلاش برای رسیدن به کمال معنوی، به تعهدات خود عمل کنند. حال، الگوی شناختی والدین شامل موارد زیر می باشد:
دنیاپنداشت: والدین باید به فرزندان بفهمانند که دنیا فرصتی برای رشد معنوی است اما در عین حال فریبنده و ناپایدار است.
پنداره زدایی: والدین باید به فرزندان کمک کنند تا به جای دلبستگی به دنیا، به دنبال ارزش های معنوی باشند.
الگوی شناختی-رفتاری فرزندان شامل موارد زیر می باشد:
پذیرش: فرزندان باید واقعیت های دنیا را همانطور که هست بپذیرند و از آنها درس بگیرند.
تعهد: فرزندان باید به ارزش های معنوی پایبند باشند و برای رسیدن به کمال تلاش کنند.
سازش یافتگی به عنوان نتیجه ی الگوی موعظه و صیانت: هدف نهایی این الگو، ایجاد سازش یافتگی در فرزندان است. سازش یافتگی به معنای پذیرش شرایط زندگی و تلاش برای بهترین استفاده از فرصت ها است. فرزندان باید بتوانند در شرایط مختلف زندگی، از جمله خوشی ها و ناخوشی ها، با آرامش و تعادل برخورد کنند.
الگوی موعظه و صیانت، یک الگوی جامع برای والدگری معنوی است که براساس آموزه های اسلامی استوار شده است. این الگو به والدین کمک می کند تا فرزندان خود را برای زندگی در دنیا و آخرت آماده کنند. سازش یافتگی به عنوان هدف نهایی این الگو، به فرزندان کمک می کند تا زندگی موفقی داشته باشند. این پژوهش می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای والدین، مربیان و پژوهشگران در زمینه تربیت دینی کودکان مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، این پژوهش می تواند به غنی سازی ادبیات علمی در حوزه روانشناسی اسلامی کمک کند.
بحث و نتیجه گیری: این پژوهش بر روی الگوی موعظه و صیانت در تربیت فرزندان تمرکز دارد. این الگو بر اهمیت نقش قلب و عواطف در فرایند تربیت تاکید می کند و بر این باور است که با استفاده از موعظه های تاثیرگذار، می توان قلب فرزند را نرم کرده و او را برای پذیرش آموزه های دینی آماده ساخت. قلب به عنوان مرکز احساسات، عواطف و شناخت در نظر گرفته شده و تقویت آن به عنوان کلید رشد معنوی فرزند مطرح شده است. و موعظه به عنوان ابزاری برای ارتباط عاطفی و شناختی به فرزند معرفی شده است و به عنوان یک روش موثر برای انتقال مفاهیم به فرزند شناخته می شود. و سازش یافتگی هدف نهایی این الگو، ایجاد سازش یافتگی در فرزند است به این معنی که کودک بتواند با واقعیت های زندگی سازگار شود و در شرایط مختلف تصمیمات صحیحی بگیرد. اجزای الگوی این پژوهش شامل موارد زیر می شود. 1- موعظه: والدین با استفاده از موعظه، مفاهیم را به فرزندان منتقل می کنند و به آنها کمک می کنند تا دنیای اطراف خود را بهتر درک کنند. 2- حزم: موعظه باعث افزایش حزم و دوراندیشی در فرزندان می شود و آنها را قادر می سازد تا تصمیمات آگاهانه تری بگیرند. 3- بصیرت: موعظه باعث افزایش بصیرت و شناخت درونی فرزندان می شود و آنها را به سمت حقایق هدایت می کند. 4- تذکر: موعظه با تذکر همراه است و به فرزندان کمک می کند تا از اشتباهات پرهیز کنند و به سمت کمال حرکت کنند. با توجه به بیانی که گذشت، الگوی روان شناختی موعظت - صیانت در نمودار زیر روشن شده است.
شکل 1: نمودار الگوی موعظت و صیانت والدگری معنوی خداسو
مراحل پردازش الگوی پژوهش از این قرار است که والدین با استفاده از موعظه، اطلاعات و مفاهیم دینی را به فرزند منتقل می کنند. و فرزند این اطلاعات را پردازش کرده و آنها را با عقل و قلب خود تطبیق می دهد. فرزند بر اساس اطلاعات پردازش شده، تصمیمات خود را می گیرد.
شکل 2: شکل مسیر پردازش الگوی موعظت-صیانت
تحلیل دینی فلسفی «نفخ روح» در انسان از دیدگاه استاد جوادی آملی و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
47 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که شناخت آن در حوزه انسان شناسی و معاد تأثیر اساسی دارد، نفس (روح) می باشد که با تعابیر گوناگون، در چند آیه از قرآن کریم، بیان شده است. یکی از این تعابیر، در آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آمده است. درباره مفاد و نکات عمیق فلسفی دینی مندرج در این آیه شریفه، اندیشمندان مسلمان تاکنون تحلیل ها و تفسیرهای متعددی ارائه کرده اند. مقاله حاضر در صدد بررسی دیدگاه علامه جوادی آملی و علامه جعفری پیرامون آیه شریفه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» می باشد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی، به تحلیل ماهیت نفخ روح، مرجع ضمیر «فیه»، چرایی اضافه روح به خداوند در عبارت «روحی» و نسبت میان حیات با روح قرآنی پرداخته و دیدگاه دو اندیشمند مورد نظر در این موارد بررسی و مقایسه شده است. تحقیق پیش رو، در نهایت نشان می دهد این دو دیدگاه به لحاظ محتوایی، درباره مرجع ضمیر «فیه» و حقیقت نفخ و حیات قرابت داشته اما در خصوص مبدأ خلقت (نظریه تکامل) و چرایی تحلیل اضافه روح به خداوند (روحی) متفاوت هستند.
بازپژوهشی حکم ذبیحه پیروان ادیان آسمانی از منظر فقهای مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
179 - 151
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم و پرکاربرد در حوزه مباحث فقهی که در طول زمان همواره مورد توجه بوده، مبحث اطعمه و اشربه است که در روال مباحث مرتبط با آن، مسأله ذبح حیوانات از جمله مصادیق آن حوزه بوده که دارای شرایط و ضوابط مخصوص به خود است و از جمله وجوه آن، که موضوع پژوهش حاضر است، حکم شرعی ذبیحه پیروان ادیان آسمانی است. این بحث در حوزه دیدگاه اهل سنت و امامیه مورد اهتمام، بررسی و مداقه قرارگرفته است، از این رو پژوهش حاضر در صدد بررسی چگونگی حکم ذبیحه پیروان ادیان آسمان ی از دیدگاه امامیه و اهل سنت بوده و ادله هرگروه را مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام شده است، بیانگر آن است که در این حوزه میان فقها، دو دیدگاه؛ حرمت و حلیت وجود دارد؛ در حرمت ذبیحه پیروان ادیان آسمانی، در آرای اهل سنت، چنین رأیی مشاهده نمی شود، حال آنکه برخی از امامیه درخصوص حکم حرمت آن، به مستنداتی چون؛ آیات قرآن، روایات و فتاوای فقها استناد کرده اند،که این دلایل در مقام بررسی، قابل نقد و تأمل هستند؛ اما در حوزه حلیت ذبیحه پیروان ادیان آسمانی، برخی امامیه با تمسک به آیات قرآن، روایات مرتبط و فتاوای فقها و البته با حفظ شرایطی قائل به حلیت آن شده اند ، کما این که برخی فقهای اهل سنت نیز با استناد به آیاتی، رأی بر حلیت آن داده اند.
شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از منظر روایات اهل سنت
حوزههای تخصصی:
منظور از شهادت فاطمه زهرا (س)، درگذشت فاطمه دختر پیامبر اسلام (ص) نه به مرگ طبیعی، بلکه در اثر آسیب های وارد شده از سوی برخی صحابه پیامبر (ص) است. موضوع شهادت یا مرگ طبیعی فاطمه (س) جزو موضوعات اختلافی بین شیعه و اهل سنت است. شیعیان با وجود برخی اختلافاتی که در نقل حوادث پس از رحلت پیامبر اسلام دارند، غالباً معتقدند فاطمه زهرا (س) به شهادت رسیده و این رخداد را ناشی از ضربه به پهلو و سقط جنین او می دانند. در مقابل هر چند که برخی از علمای اهل سنت از بازگو کردن این قطعه واقعی از تاریخ خودداری نموده اند و آن را از اعتقادات و تفکرات شیعه به حساب آورده اند ولی با این وجود تعداد زیادی از علمای اهل سنت نتوانستند به روی واقعیت پرده بپوشانند. با وجود این گزارش ها در منابع اهل سنت که در برخی از آنها به تهدید برای آتش زدن خانه حضرت، شرح واقعه آتش زدن خانه، یورش و هتک حرمت آن حضرت و شهادت حضرت محسن اشاره شده است، به خوبی می توان ماجرای شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و مسببین آن را شناخت.
جایگاه بستر تاریخی انتقال حدیث در پیدایش اطمینان به صدور از نگاه شیخ انصاری
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال هفتم ۱۴۰۳ شماره ۷
133 - 150
حوزههای تخصصی:
فقیهان متقدم با تکیه بر مبنای حصول اطمینان و وثوق به صدور روایات در اعتبارسنجی و تکیه بر احادیث، با اطمینان به صدور روایت، آن را صحیح دانسته و به آن عمل می کردند. اما از آنجا که متأخران، قراین حصول اطمینان را ازدست رفته می دانستند، سبکی دیگر را بر اساس سنجش اعتبار راوی، برای اعتبارسنجی حدیث انتخاب کردند که به سبک «مکتب حله» شهرت یافت. ازاین رو تقسیمات چهارگانه حدیث که همان «صحیح»، «حسن»، «موثق» و «ضعیف» است، پدید آمد. این مقاله با بررسی چگونگی انتقال حدیث در نگاه شیخ انصاری، نشان می دهد که احادیث، با مدیریت آگاهانه امامان، با روشی اطمینانی به نسل های پسین منتقل شده است و نسبت به روایات راه یافته به مجامع روایی، قراین حصول اطمینان وجود دارد و حصول اطمینان به صدور روایات در دوره های متأخر هم ممکن است و نیازی به تقسیمات چهارگانه حدیث نیست.
جایگاه فطرت الهی در تجربه دینی در منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
35 - 62
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های ویژه برای ارتباط بین حق و خلق، بحث «فطرت الهی» انسان است. قبول این دیدگاه می تواند مباحث مطرح در بحثِ تجربه دینی را دچار تحولاتِ درخور توجهی نماید. از این رو، در این مقاله سعی می شود با بیان چیستی و انواع تجربیات دینی، بالخصوص دیدگاه استاد آیت الله جوادی آملی از فطرت الهیِ انسان؛ به بررسی چگونگی مصداق پذیری این دیدگاه در ذیل انواع تجربیات دینی اهتمام ورزیده شود. همچنین با این بررسی، چراییِ وجودِ فطرت نیز تبیین می شود. با انجام این بررسی به روش تحلیلی – اسنادی و با تطبیق صورت گرفته شده بین تجربیات دینی و فطرت الهی از منظر استاد جوادی آملی، مشخص می شود؛ فطرت در دیدگاه ایشان، از مصادیق تجربه دینی و از انواع آن بوده و با توجه به نوع نگاه ایشان در این باره، در ذیل تجربیات عرفانی چه در معنای عام و چه در معنای خاص آن قرار می گیرد.
The Basis of a Right-Centeredness Approach and Its Principles in Organizational Communications According to the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۸
139 - 169
حوزههای تخصصی:
Organizational communication is an important and pervasive topic that significantly impacts the resolution of internal conflicts and issues external to the organization. Communication connects the organization in such a way that without it, understanding, coordination, and collaboration within organizations become impossible. Since the foundations and principles of organizational communication in a religious society differ from those in a non-religious society, the present study aims to answer the questions of what constitutes the basis of a right-centered approach and how it plays a role in designing the principles of organizational communication from the perspective of the Quran, using a descriptive-analytical method. Various foundations and principles can be derived for organizational communications; however, this research is dedicated to the basis of a right-centered approach as one of the most fundamental bases. The findings indicated that the components making up the foundation of a right-centered approach include: The truth of God, the truth of religion, the truth of the impeccable Imams, the truth of angels, and the truth of the resurrection. These components guide individuals to adhere to the principles of truthfulness, truth-hearing, and truth-seeking.
تحلیل حکایت های «مثل امام رضا(ع) باش» بر پایه انگاره تفکّر چندبعدی لیپمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
61 - 89
حوزههای تخصصی:
متیو لیپمن برنامه کاربردی فلسفه برای کودکان (فبک) را به عنوان برنامه آموزشی در اوایل دهه 1970 مطرح کرد و به همّت و اندیشه وی به تدریج تکامل یافت، چنان که استقبال کودکان و معلّمان به عنوان مخاطبان آن، سبب گسترش این برنامه در جامعه آمریکا و دیگر جوامع اروپایی، آفریقایی و آسیایی شده است. پرورش قدرت تفکّر و استدلال در کودکان هدف لیپمن از برنامه فبک است تا زمینه پرورش انسان هایی متفکّر، آگاه، هدفمند، پرسشگر و خلاّق فراهم شود. داستان هایی ابزار برنامه فبک هستند که با شگردهای این برنامه نگاشته شوند تا کودک و نوجوان را به حلقه کندوکاو رهنمون کنند. تفکّر چندبُعدی شامل تفکّر خلاق، مراقبتی، انتقادی و مشارکتی است که لیپمن و همکاران وی برای پرورش ذهن پرسشگر و چالشی در مخاطب (کودک و نوجوان) تبیین و تعریف کرده اند. روایت های برگرفته از زندگی اسوه های مذهبی بازدهی ارزشمندی برای بومی سازی گونه های تفکّر، زمینه های مفاهیم و پرسش های فلسفی و ذهنی آن دارد؛ بنابراین، روایت های دینی و مذهبی به استناد عناصر فانتزی (شگرف و شگفت)، شخصیت هایی انتخابی و الگوهایی ارزنده می تواند معیاری خوب در اجرای برنامه فلسفه برای کودکان باشد. این پژوهش گونه های تفکّر را در مجموعه حکایت های «مثل امام رضا (ع) باش» از حسین میرزایی بر پایه تفکّر چندبعدی لیپمن با رویکردی توصیفی تحلیلی بررسی کرده است. دستاورد این پژوهش حاکی است که این حکایت ها محرکی قوی برای کندوکاو فلسفی هستند و ظرفیت لازم را برای تبیین مفاهیم و پرسش های فلسفی و ذهنی دارند، چنان که تبادل اندیشه و مهارت های فکری و استدلالی یا تفکّر انتقادی و خلاق از مهم ترین و برجسته ترین گونه های تفکّر در مجموعه حکایت های «مثل امام رضا (ع) باش» هستند.
حمایت اجتماعی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
نقش جامعه مدنی و سازمان های غیردولتی در فرایند دولت- ملت سازی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور عراق پس از سال 2003 با سلسله درگیری ها و بحران های متعدد تضعیف شد. درواقع این پروژه دولت- ملت سازی تهاجمی خارجی (برون زا) بود که منجر به درگیری های خشونت آمیز داخلی ناشی از عوامل اجتماعی، قومی، سیاسی و ایدئولوژیکی و بی ثباتی و ناامنی گسترده در عراق شد. از شاخص های دولت-ملت سازی، پیشرفت دموکراسی و نهادهای دموکراتیک است. به همین سبب جامعه مدنی را در چارچوب تئوری دولت- ملت سازی مورد تحقیق قرار داده اند، هدف از این نوشتار واکاوی ارتباط میان جامعه مدنی و سازمان های مردم نهاد و غیردولتی با دولت -ملت سازی در عراق است. فرضیه ای که در پاسخ اصلی این پژوهش مطرح شده این است که به نظر می رسد سازمان های غیردولتی و مردم نهاد در عراق رو به گسترش هستند و در دولت -ملت سازی پس از منازعه نقش دارند. یافته های پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی که با ترکیبی از منابع کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده حاکی از آن است که جامعه عراق از اثرات جنگ داخلی و نقض حقوق بشر، تنش های فرقه ای و سیاسی و بحران های اجتماعی رنج برده با بهره گیری از آزادی سیاسی و امکانات شبکه های اجتماعی و بستر مناسب تقویت جامعه مدنی با اتکا بر قانون تشکیل سمن ها در کنار احزاب و سایر ارکان جامعه مدنی و سنتی، مؤثر بر ملت سازی پس از منازعه گام برداشته است. نقش مدنی و مسئولیت اجتماعی افراد و سهم آنان در تحقق ثبات و توسعه امری متغیر است که این پژوهش تلاش می کند تا این مفهوم را در جامعه عراق بررسی نماید و میزان اثرگذاری آن را در آینده پیش بینی کند.
بررسی جایگاه متفردات حدیثی دعائم الاسلام در حدیث امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات علوم قرآن و حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
109 - 136
حوزههای تخصصی:
مهمترین میراث روایی و فقهی اسماعیلیان، کتاب دعائم الاسلام نوشته ابوحنیفه قاضی نعمان مغربی (د 363ق) است . وی داعی بزرگ اسماعیلیه و قاضی القضاه حکومت اسماعیلی فاطمیون بود. این کتاب حاوی حجم گسترده ای از روایات اهل بیت علیهم السلام در موضوعات متنوع فقهی است. بیش از چهارده درصد از روایات دعائم الاسلام، نسبت به حدیث امامیه متفرد بوده و در هیچ یک از منابع روایی موجود امامیه اثری از آنها دیده نمی شود. ارسال روایات و غیرامامی بودن مؤلف کتاب، از مهمترین عوامل بی توجهی به این میراث بازمانده از قرن چهارم به شمار می آید. جستار حاضر، با چشم پوشی از نقد سندی، قضاوت پیرامون میراث حدیثی شیعیان اسماعیلی را با سنجه نقد محتوایی و تعیین میزان تناسب آن با حدیث امامیه بررسی می کند. برای این منظور، ضمن جستجوی علل و زمینه تفرّد روایات دعائم الاسلام، به واکاوی تأثیر متفردات حدیثی آن در معارف امامیه پرداخته است. بر اساس نوشتار حاضر، متفردات حدیثی دعائم الاسلام، همسو با معارف حدیثی امامیه بوده و مهمترین عامل تفرد آنها اهتمام ویژه مؤلف به گردآوری روایات "باب قضا" است. از مهمترین کارکردهای این روایات در فقه امامیه می توان به ارائه مستند روایی برای فتاوی مشهور، کمک به کامل شدن فهم برخی روایات و بیان برخی فروعات جدید فقهی اشاره نمود.
وقف در آیینه آیات و روایات با بررسی شمول آن در مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
221-250
حوزههای تخصصی:
وقف؛ با تکیه بر بار معنایی آن در عیون، توانسته بسیاری از نیازهای بشری را برآورده سازد و حال این پرسش ایجاد می گردد که آیا وقف در حقوق معنوی و غیر عین نیز جاری است یا خیر؟ مشهور فقهای امامیه با محدود در نظر گرفتن دایره اموال در اموال مادی برای موقوفه شرایطی را ذکر کرده اند که این شرایط فقط بر اموال مادی قابل تطابق است و حال آنکه با گسترش دایره اموال و توسعه بازارهای اقتصادی؛ امروزه اموالی بوجود آمده که مادی نیستند اما ارزش مالی آنها کمتر از اموال مادی نیست. در این پژوهش با نگاهی دیگر به آیات و روایات و نقد و بررسی دلایل منکرین صحت وقف حقوق مالکیت فکری به عنوان مالی غیرمادی نظریه صحت وقف این اموال ثابت می شود.
مقایسه ویژگی های سبکی جمله های اسمیه و فعلیه ترجمه های قرآن مکارم شیرازی و خرمشاهی بر اساس الگوی ترجمه کشف الاسرار در جزء 29 و 30(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کتابی آسمانی است که برای دست یابی به حقایق آن تا کنون صدها ترجمه با روش ها و سبک های متفاوت برای آن نوشته اند. برای این منظور در این مقاله سعی شده تا با تحلیل زبان شناختی ترجمه های معاصر قرآن از مکارم شیرازی و خرمشاهی و بررسی روش ها و اسلوب ها در ترجمه های مذکور و مقایسه ویژگی های سبکی و نثری آن ها بر اساس الگوی ترجمه کشف الاسرار که از گنجینه های گران قدر زبان و ادب فارسی محسوب می شود و نثری سلیس و شیوا دارد، به بهترین شیوه و اسلوب در بین این ترجمه ها دست یافت. بر این اساس ترجمه های مذکور توصیف و تحلیل شده و از منظر معناشناسی و در سطح زبان شناختی بررسی و تشریح شده اند که با توجه به بررسی های صورت پذیرفته می توان گفت مترجمان مذکور در برگردان آیات قرآنی سبک خاص و یکنواختی را دنبال نکرده اند. در اکثر موارد همانند کشف الاسرار جملات فعلیه را به صورت جمله فعلیه معنا کرده اند. اما در ترجمه جملات اسمیه که بیشتر برای تأکید مفاهیم و آموزه های قرآنی بکار می روند، مکارم شیرازی آن ها را برخلاف کشف الاسرار در اکثر موارد به صورت جمله فعلیه معنا کرده که تأکید کم تری دارند، در حالی که خرمشاهی جملات اسمیه را همانند کشف الاسرار در بیشتر موارد به صورت جمله اسمیه و تأکیدی معنا کرده و به کلام قرآن وفادار بوده است.
نقد دوگانهه "ضرورت یا صدفه" و تبیین اراده آزاد؛ با بهره مندی از دیدگاه علامه طباطبایی درباره نحوه درک علّیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۵ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۶۳-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
جبر و اختیار از موضوعاتی است که اندیشمندان علوم مختلف هرکدام به جهتی به آن پرداخته اند؛ اما فیلسوفان به دلیل «نسبت ضرورت علّی و معلولی با اختیار انسان» به این مسئله روی آورده اند. در ابتدای أمر این مطلب متعارض به نظر می آید که وجوب علّی حکایت ازقطعیت، یک طرفگی و تخلف ناپذیری سراسر هستی دارد، امّا اختیار حکایت از دو طرفگی، امکان بدیل و قابلیت فعل و ترک دارد. فیلسوفان بر اساس دیدگاهی که نسبت به این موضوع دارند به دو دسته سازگارگرا و ناسازگارگرا تقسیم می شوند. در نظر سازگارگرایان، تعارض میان ضرورت و اختیار صرفا ظاهری است و آن دو را قابل جمع در یک نقطه می دانند، اما در نظر ناسازگارگرایان این دو أمر غیر قابل جمع است و جمع این دو را به نحوی تهی سازی اختیار و اراده آزاد از معنای حقیقی خود می دانند. در این میان ناسازگارگرایانی که به اراده آزاد باور دارند به اختیارگرایان شهرت یافته اند. و مهمترین نقد و معضل درباره دیدگاه آنان این است که اراده نامتعین یا به تعبیری اراده ای که تحت سیطره ضرورت علّی نباشد، همان صدفه و گزاف است. بر اساس این نقد، دوگانه ای میان ضرورت و صدفه برقرار است که اگر یکی نباشد حتما دیگری واقع شده است؛ یعنی نبود ضرورت همان وقوع صدفه است که نمی تواند اراده و مسئولیت پذیری را تأمین کند. در پاسخ به این نقد برخی اختیارگرایان نظریه علیّت فاعلی را بیان کرده اند. در این پژوهش ضمن تبیین وپدیدارشناسی علیّت فاعلی، با بهره مندی از دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردانشان درباره نحوه درک قانون کلی علّیت، به این موضوع پرداخته ایم که شهود و علم حضوری انسان در لحظه آغازین فعل که حقیقتاً به او منتسب است و امکان بدیل و دوطرفگی دارد (اراده آزاد)، نه تنها ردّی بر اصل علیت نیست؛ بلکه مبنایی شهودی برای درک مفهوم کلی علیت به حساب می آید. بعلاوه اصل علیت بدون تلازم با اصل وجوب سابق علّی و معلولی واقع می شود. از همین جهت مسئولیت اخلاقی در پی افعال مختارانه انسان مطرح می شود.
روش فهم حدیث در پرتو قرآن با تکیه برکتاب صافی ملا خلیل قزوینی در شرح الکافی کلینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان ابزارهای فهم و شرح احادیث، آیات قرآن کهن ترین و شایسته ترین متن به شمار می رود و حدیث پژوهان و فقیهان در فهم احادیث، بسیار به آیات قرآن استناد جسته اند. البته روش استفاده آنان از آیات قرآن پراکنده بوده و تاکنون متن مدونی با این عنوان به رشته تحریر در نیامده است. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، روش فهم حدیث در پرتو قرآن را با رویکردی بر کتاب «صافی در شرح کافی» اثر ملاخلیل قزوینی مورد واکاوی قرار داده است. به بیانی دیگر تحقیق حاضر به دنبال پاسخ دادن به این سؤال است که ملاخلیل قزوینی در فهم و تشریح احادیث کافی چه بهره ای از آیات قرآن برده است؟ داده های تحقیق نشان می دهد که او ضوابط و قواعد و ابزارهای مفسران در فهم و تفسیر آیات قرآن را در خصوص احادیث پیاده سازی کرده و در میان ابزارهای مورد استفاده او در فهم و تشریح احادیث، آیات قرآن دارای جایگاه ویژه ای بوده است. روش مؤلف کتاب در زمینه فهم احادیث کافی با استناد به آیات قرآن، تحت عناوینی چون: کشف معنا از طریق مباحث ادبی، ارتباط ظاهری احادیث با قرآن، مصداق یابی، تصحیح آسیب های نوشتاری احادیث، قاعده سیاق، معلومات بدیهی و عقلی و مباحث علمی مورد بررسی قرار گرفته است.
بازخوانی فلسفی تجربیات نزدیک به مرگ با تأکید بر عوالم هستی از منظر فلسفه اسلامی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
53 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه تجربه نزدیک به مرگ از سوی نحله های مختلف فکری و با رویکردهای گوناگون ارزیابی شده است. هریک از این نحله ها کوشیده اند تا پرسش های مطرح در خصوص این تجربیات را پاسخ دهند. مهم ترین پرسش درباره این تجربیات، پرسش از نحوه تحقّق آنهاست. تأمل در گزارش های حاکی از این تجربیات، گوناگونی نحوه تحقّق آنها را نشان می دهد. با توجه به اینکه فلسفه اسلامی عهده دار مطالعه هستی شناسانه پدیده هاست، نوشتار پیش رو درصدد است تجربیات نزدیک به مرگ را از منظر فلسفه اسلامی بررسی کند. مطالعه فلسفی تجربیات نزدیک به مرگ هم تا حدودی ابهامات موجود درباره آنها را از میان می برد و هم زمینه را برای سنجش آنها فراهم می سازد. بازخوانی عوالم هستی از منظر فلسفه اسلامی و تأملی دوباره در این تجربیات، نوشتار حاضر را درصدد اثبات این نکته قرار می دهد که این تجربیات به تبع عوالم مختلف هستی دارای مراتبی مختلفند. حکمت متعالیه با طرح عوالم سه گانهٔ طبیعت، مثال و عقل، سلسله ای طولی را ترسیم می کند که انسان در قوس صعود و رسیدن به واجب تعالی این سه عالم را طی خواهد نمود. ازآنجاکه بیشتر تجربیات نزدیک به مرگ در اثر ارتباط با عالم مثال و در قالب بدن مثالی واقع شده است، کیفیت انطباق این تجربیات بر عالم مثال و نحوه واقع نمایی آنها به تفصیل بررسی خواهد شد. تبیین نحوه انطباق مراتب مختلف تجربیات نزدیک به مرگ بر عوالم مختلف هستی میزان و کیفیت واقع نمایی آنها را تا حدودی آشکار خواهد ساخت.
بازخوانی دیدگاه استاد فیاضی در زمینه حکایت گری روح
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
77 - 102
حوزههای تخصصی:
استاد فیاضی بر این باور است که انسان مرکب از روح و نفس (نباتی) و جسم است و ادراک از خاصیت های روح انسان است. ایشان معتقد است که در علوم حصولی، روح حاکی است و حکایتگری آن نیز علم حصولی است؛ نه صورت ذهنی. صورت ذهنی از نظر ایشان، نه حاکی (علم حصولی) و نه محکی (معلوم به علم حصولی) است؛ بلکه وجودِ ذهنی محکی است. براین اساس، علم حصولی کلی است؛ نه به این معنا که محکی های بی شمار بی واسطه (بالذات) و باواسطه (بالعرض) دارد؛ بلکه به این معنا که محکی هر علم حصولی می تواند وجودهای متعدد ذهنی و عینی داشته باشد. از نظر ایشان، محکی یا معلوم بالعرض بی معناست. محکی چه هنگامی که در صقع وجود عالم به وجود علمی یا ذهنی موجود شود و چه زمانی که خارج از صقع وجود عالم به وجود خارجی موجود شود، بالذات (بی واسطه) است؛ ازاین رو، میان علوم حصولی، چه تصوری و چه تصدیقی، و معلوم هیچ خطایی راه ندارد. خطا اولا فقط در علوم حصولی قضیه ای معنا دارد و ثانیا میان معلوم و مصداق (وجود عینی معلوم) اتفاق می افتد. در این نوشتار، پس از بیان بعضی از مقدمات و مبانی استاد فیاضی، نظریه ایشان در باب علم حصولی، موسوم به «حکایتگری روح»، تبیین و نقد شده است.
بررسی انتقادی رابطۀ عقل و جنبۀ عاطفی ایمان از منظر جان کاتینگهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان کاتینگهام، فیلسوف معاصر انگلیسی، توجه به ساحت عاطفی ایمان را از دو جهت ضروری می داند: تأثیر ساحت عاطفی در تحول انسانی و تبیین مسئله شر، و توجه به زبان دین و کارکرد آن در مسائل فلسفی. از نظر وی تحول یک فرآیند اجباری نیست و از طریق پذیرش درونی حاصل می شود، ولی این پذیرش با صرف شنیدن استدلال های عقلی حاصل نمی گردد، بلکه پاسخی از مجموع جنبه های فکری، عاطفی، اخلاقی و معنوی یک فرد است. کاتینگهام مسئله شر را نیازمند تبیین عاطفی در قالب نظریه جهان مبتنی بر مشیت و عشق الهی می داند. وی همچنین معتقد است باورهای دینی دارای محتوای گزاره ای و شناختی هستند، ولی این محتوا در لایه هایی از استعاره های مجازی و ادبی و به صورت زبان نمادین بیان شده، و کشف و استخراج آن از این لایه ها روش مختص به خود را می طلبد. بر این اساس، تحلیل تحت اللفظی این عبارات باعث سوءفهم از آن ها می شود. توجه به ساحت عاطفی در تحول انسانی نکته ای ارزشمند است، ولی تضعیف ساحت عقلانی در این زمینه در نهایت به نفع دین داری نیست و این از نقاط ضعف مهم کار فکری کاتینگهام است. ناظر به تبیین عاطفی از مسئله شر، تعمیم آن درباره همه انسان ها، خصوصاً انبیای الهی، صحیح نیست. همچنین تمامی مضامین دینی را نمی توان با زبان نمادین فهم کرد، بلکه دین مشتمل بر گزاره های متعددی است که بسیاری از آن ها دارای معنایی تحت اللفظی هستند.
ترجمه ای گزینشی از تفسیری پژوهشی (سیری در تفسیر ابتکاری مجد البیان و نقدی بر ترجمۀ فارسی آن)
منبع:
الهیات سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مجد البیان فی تفسیر القرآن اثری عمیق به قلم علامه محمّدحسین نجفی اصفهانی است. این تفسیر که به زبان عربی نگاشته شده، به دلیل وفات زودهنگام مؤلّف آن، تنها شامل شرح آیات سوره حمد و بیست و دو آیه اوّل سوره بقره است. البتّه مؤلّف پیش از ورود به تفسیر آیات، تمهیدات دوازده گانه ای را با الهام از دیباچه تفسیر صافی بیان داشته است. در این تمهیدات، بیانات علمی، تحقیقات حکمی، نکات عرفانی، آرای خلاف مشهور و ایده های ابتکاری ویژه-ای ملاحظه می شود؛ امّا متأسّفانه در دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه، توجّه چندانی به این تفسیر شریف نشده است. نیز علاوه بر عدم دسترسی آسان به متن اصلی، ترجمه ای گزینشی از این تفسیر در دهه 90 به چاپ رسیده است. از قضا این حذفیات ناظر به برخی تحقیقات و آرای خاصّی است که جهات تمایز تفسیر مجد البیان از آثار معاصران را شامل می شود. از آنجا که عملکرد مترجم فارسی زبان این تفسیر که هیچ توضیحی نیز درباره رفتار غیر علمی خود بیان نداشته اهمّیت آن را نزد مخاطبان بی اطّلاع از متن اصلی بسی زائل می کند؛ نوشتار پیش رو ضمن معرّفی اجمالی این اثر قرآنی و مصنّف فقید آن، می کوشد تا ابتدا برخی نکات معرفتی و تحقیقی موجود در این تفسیر، همچون ثقل اکبر بودن اهل بیت، ارتباط آیات قرآنی با صاحبان ولایت مطلقه و دیدگاه مؤلّف در مسأله تحریف قرآن را برجسته نماید و در پی آن به بررسی حذفیات این تفسیر در برگردان فارسی و گمانه زنی درباره علت این رویکرد نامناسب و غیر علمی بپردازد.