مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اهلسنت
منبع:
معرفت ۱۳۸۸ شماره ۱۴۳
حوزههای تخصصی:
پیوند قرآن و عترت مهمترین تدبیر پیامبر به منظور نگهدارى ساحت قرآن کریم است که اگر از همان آغاز مورد بىمهرى قرار نمىگرفت، هرگز آنهمه تشتت فکرى، تفرقه مذهبى، اختلاف عقیدتى و سستپندارى در تفسیر معارف پدید نمىآمد. سوگمندانه باید پذیرفت، آنچه در قرنهاى نخستین تاریخ اسلام بر سر منابع روایى و آثار حدیثى آمد و تنگناهاى عظیمى که براى اهلبیت علیهمالسلام و ارائه معارف قرآنى پدید آورد، سبب شد که امت اسلامى آنگونه که باید از این چشمه زلال بهرهبردارى ننماید.
اهلبیت علیهمالسلام مفسّران و حامیان واقعى قرآن هستند و قرآن نیز بر مقام والاى عصمت آنها و دوستى مردم نسبت به ایشان تأکید دارد؛ از جمله آیات «مودّت» و «تطهیر» بر فضیلت و موقعیت ویژه اهلبیت پیامبر علیهمالسلامدلالت دارند و تمام مفسّران شیعه و جماعتى از مفسّران اهلتسنن بر آن تأکید ورزیدهاند. البته عدهاى براساس کینههاى دیرین یا گرایشهاى مذهبى، براى در ابهام ماندن دلالتشان با استناد به برخى از روایات، شبهاتى نسبت به مدلول آنها وارد کردهاند. این مقاله درصدد آن است که نشان دهد هیچیک از این شبهات وارد نیست و دلالت این آیات بر آن روشن است.
درآمدی بر فقه مقارن
حوزههای تخصصی:
فقه مقارن از جمله دانشهای ارزشمند و اساسی فقهی است که در اجتهاد نقش عظیمی دارد، به گونه ای که اجتهاد بدون آن ناقص است. سیر تاریخی این علم گویای آن است که فقیهان سنی و شیعه بدان اهتمام فراوانی داشته و دارند و کتابهای مهمی در این زمینه از ناحیه آنان تدوین شده است. در این مقاله موضوعاتی در محور این دانش از قبیل: تعریف فقه مقارن، تاریخچه فقه مقارن، اهمیت فقه مقارن و ضرورت آن، فواید فقه مقارن، و منابع فقه مقارن مورد بحث واقع شده است. غرض اصلی نگارنده این مقاله آن است که اثبات شود یکی از برترین راهکارهای تقریب و وحدت واقعی مسلمانان و فقیهان مذاهب اسلامی، گسترش این دانش در مراکز پژوهشی فقهی است. در ضمن در این تحقیقات معلوم می گردد که موارد اشتراک بین مذاهب اسلامی بسیار بیشتر از مقداری است که تاکنون تصور شده است.
خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا علیهم السلام با تطبیق بر نصوص قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن آیات متعددی، از مصونیت انبیا علیهم السلام و بویژه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از ارتکاب معاصی، خطا، لغزش و نسیان سخن گفته و به اطاعت مطلق از ایشان، امر نموده است؛ همان اطاعتی که با قید اطلاقش از عصمت انبیای عظام علیهم السلام، پرده برداشته و ساحت مقدسشان را منزه از هر گونه رجس و پلیدی میداند. با این حال از جستاری در میراث مکتوب روایی، تاریخی و تفسیری اهلسنت، به روایاتی پیرامون شخصیت، شئون و مقامات انبیای الهی علیهم السلام برمیخوریم که محتوا و ماهیتشان، تضاد و تناقضی آشکار با نصوص قرآن کریم دارد. این اخبار که اتهامات سخیف و ناروایی را به ساحت مقدس آن حضرات علیهم السلام، منتسب میکنند، مع الأسف مستند آراء و عقائد کلامی اهلسنت نیز قرار گرفته و نگرش و باور ایشان را نسبت به ابعاد مختلف شخصیت و مقامات انبیا علیهم السلام و از جمله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، تا حد زیادی تغییر داده است. انگاره عالمان غیر شیعی در باب عصمت انبیا علیهم السلام نیز در شمار مقاماتی است که از این مسأله مستثنی نبوده است. بر این اساس نگارنده در این نوشتار با عنایت به اهمیت مسأله عصمت انبیا علیهم السلام و تبیین حقیقت و گستره آن، ضمن تطبیق آراء و نظریات پیروان مذاهب مختلف اهلسنت پیرامون عصمت انبیا علیهم السلام به صورت کلی و عصمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به صورت ویژه بر نصوص قرآن کریم، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
تحلیل و نقد دیدگاه علی عبدالرازق مصری درباره حکومت مهدوی با تکیه بر منابع اهل سنّت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
147 - 164
حوزههای تخصصی:
علیرغم توجّه جامعه اهلسنّت به مسئله مهدویت و اعتقاد به تحقق حکومت جهانی مهدوی، امروزه برخی نواندیشانِ اهلسنّت، این عقیده را از جایگاه حقیقیِ آن فروکاسته و به انکار آن پرداختهاند. از جمله این افراد، علی عبدالرازق مصری است. وی با محدود ساختن رسالت نبوی به ابلاغ وحی، بر آن است که قرآن و سنّت نبوی سخنی از حکومت اسلامی ارائه ندادهاند و سیره پیامبر6 نیز در جهت تشکیل حکومت نبوده است. بر این اساس، اصطلاحاتی چون «حکومت دینی» یا «حکومت مهدوی» که از سوی مسلمین مطرح میشود، واژههایی ناسازوار و سخنانی بیوجه است. در این مقاله ادّعای مذکور مورد سنجش و نقد واقع شده و همراهی اهلسنّت با شیعه در مسئله حکومت جهانی حضرت مهدی؟عج؟ نشان داده شده است. یافتهها نشان میدهد که هم آیات قرآن و هم احادیث نبویِ موجود در منابع روایی اهلسنّت، دینی بودن حکومت را تایید نموده و حتی به صراحت از تحقق حکومت مهدوی در زمان ظهور حضرت مهدی؟عج؟ سخن گفتهاند.
سیری در مسائل مهدوی در تفاسیر مذاهب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
121 - 146
حوزههای تخصصی:
اعتقاد به منجی موعود، عقیدهای دیرین و کهن در میان جوامع بشری است و کمتر دین و مکتب و یا گروهی را میتوان یافت که در مورد آن اظهار نظر نکرده باشد. در اسلام نیز این باور در قالب مهدویت اسلامی مورد توجه بوده و عالمان و اندیشمندان مسلمان با گرایشات مذهبی مختلف بدان پرداختهاند. تفسیر یکی از گرایشات مهم در این زمینه بهشمار میرود؛ که مورد توجه مفسران مسلمان با دیدگاههای مختلف کلامی و مذهبی قرار گرفته است. تفسیر قرآن کریم در حقیقت بیانگر بینشها و باورها و ارزشهایی استکه مفسر از مبانی مختلف عقلی و نقلی دارد که در آراء و انظار وی متجلی میشود و بر بینشها، ارزشها، هنجارها و رفتارهای جامعه دارای تأثیر است. بر این اساس دیدگاه مفسران میتواند اساس و پایه مباحث مهم اعتقادی، اجتماعی، اخلاقی و... باشد. بررسی اقوال مفسران شیعه و اهلسنت و بیان مشترکات تفسیری آنان در ذیل آیات مرتبط با مهدویت، میتواند در تبیین اندیشه مهدویت در مذاهب اسلامی نقش داشته باشد و از این راه میتوان به وجوه اشتراک مذاهب اسلامی توجه بیشتری داشت و بر اتحاد و انسجام و همبستگی اجتماعی در میان باورمندان به مهدویت اسلامی تأکید نمود. بنابراین در نوشته پیشرو به این سؤال پاسخ داده شده است: در تفاسیر مذاهب اسلامی به چه مسائلی پرداخته شده است ؟ بیان دیدگاه مفسران مسلمان درباره مسائل مهدویت، تحلیل و بررسی موضوعات و مسائل مطرح شده در آن تفاسیر و بیان موارد مغفول و انحرافی در تفسیر هردو مذهب شیعه و اهلسنت، از مهمترین نوآوریهای این تحقیق بهشمار میرود.
بررسی رویکرد اندیشمندان فریقین پیرامون دجال (بررسی موردی تحلیل دیدگاه رشید رضا)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
147 - 168
حوزههای تخصصی:
دجّال به عنوان یکی از شخصیتهای آخرالزمانیِ نمایانگر شر در مقابل منجی عدالتگستر، از مفاهیم مشترک و پرچالش در الهیات اسلامی و مسیحی محسوب میشود. با این تفاوت که در اناجیل از آن با صراحت سخن به میان آمده در حالیکه در قرآن، اشارهای به آن نشده است؛ شاید همین نخستین دلیل بروز اختلافنظرها و چالشها پیرامون دجال و مسائل مرتبط با آن باشد. در این میان، در منابع روایی بهویژه جوامع حدیثی اهلسنت، جزئیات فراوانی درباره دجال نقل شده است. اندیشمندان مسلمان با توجه مبانی فقه الحدیثی، پیرامون شخصیت و ویژگیهای ظاهری دجال، زمان و مکان خروج او و وقایع مرتبط با آن دیدگاههای یکسانی ندارند. در این میان، رشید رضا با وجود دلبستگی به مبانی فکری سلفیه، رویکردی انتقادی به حدیث داشته و عقلگرایی را به عنوان مهمترین مؤلفه سنجهی روایات مطرح میکند. او احادیث دجال را به دلیل تعارض با سایر روایات، مخالفت با قرآن و ادله عقلی، دارای اشکال و در نهایت جعلی میداند. پژوهش پیشرو به شیوه تحلیل محتوا سعی دارد ابتدا یک تصویر کلی از موضوع دجال در میان اندیشمندان امامیه و اهلسنت به تصویر کشیده و سپس ضمن انتقال دقیق دیدگاه رشید رضا به نقد آن بپردازد.