مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
نفخ روح
حوزههای تخصصی:
شناخت و تشخیص جنین ناقص، از جمله مسائل نو پیدایی است که در گذشته وجود نداشته است. اما پیشرفت سریع فناوری و تشخیص مشکلات قبل از تولد، سبب شد تا مسئله سقط درمانی، به عنوان راه نجات و جلوگیری از زندگی مشقت بار طفلی مطرح شود که دارای بیماری های لاعلاج و خطرناک است. ولی این مسئله، دامنگیر بعضی افراد شده و ناهنجاری های اجتماعی فراوانی در پی داشته است. اگرچه سقط جنین در نظر بسیاری از فقها حرام است، اما آیا در صورتی که جنین به بیماری مهلک و لاعلاجی دچار شده باشد، می توان به سقط جنین حکم داد؟ دیدگاه فقها در زمان قبل از نفخ روح و بعد از آن چیست؟
روش تحقیق در این مسئله، گردآوری آرای موافقان و مخالفان سقط درمانی و بیان و بررسی ادله آنهاست.
با توجه به مطالعات و بررسی های فقهی انجام شده، از منظر فقهای اهل سنت، سقط جنین ناقص قبل از نفخ روح، جایز است. اکثر فقهای امامیه نیز در این زمینه همین نظر را دارند. از طرف دیگر، همه فقهای اهل سنت و امامیه بعد از نفخ روح، سقط جنین را هرچند که دارای بیماری درمان ناپذیر باشد، حرام می دانند.
تحلیل فلسفی دمیدن روح در بدن در نگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله رابطه نفس و بدن و مساله ی آن، تعارض آموزه فلسفی " حدوث جسمانی نفس" با آموزه قرآنی "دمیدن روح در بدن" است. حل این تعارض هدف ماست و روش آن ابتدا توصیف هر دو آموزه و سپس تحلیل تعارض و حل آن بر اساس حکمت متعالیه است. دمیدن روح به یک بدن به معنای تنزل و تعلق تدبیری روح به آن است. حدوث جسمانی نفس جزیی برای یک بدن به معنای حدوث توجه تدبیری مرتبه عقلی این نفس نسبت به این بدن مثالی یا مادی است. بنظر می رسد روح، همان مرتبه عقلی نفس است و نفخ روح، همان حدوث جسمانی نفس. بنابراین روح که از عالم امر است یا نفس که در مرتبه عالم عقل است، حادث نیست بلکه حیث تعلقی آن به یک بدن، حادث است. دمیدن روح در بدن یا جسمانی بودن حدوث نفس به معنای تعلق تدبیری داشتن آن به جسم است نه به معنای مادی بودن نفس.
واکاوی دیدگاه فقهای مذاهب اسلامی در سقط جنین، ناظر به سلامتی مادر و جنین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال دهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۳۴
109 - 128
سقط جنین یکی از معضلات مهم اجتماعی در عصر حاضر است. آیا با توجه به خطرهایی که برای جان مادر یا سلامتی جنین وی وجود دارد، می توان حکم به سقط جنین داد؟ فقهای اهل سنت، درباره سقط جنین پیش از نفخ روح دیدگاه های گوناگونی دارند، لیکن همه آنها سقط جنین پس از نفخ روح را در حالت عادی حرام می دانند. فقهای امامیه، سقط جنین قبل و بعد از نفخ روح بدون هیچ سببی را حرام می دانند. بیشتر فقها، در صورت وجود خطر برای سلامتی مادر، سقط جنین را پیش از نفخ روح مجاز می دانند و اگر برای جان مادر خطر داشته باشد، سقط جنین را پس از نفخ روح نیز جایز می دانند زمانی که جنین ناقص الخلقه و نگهداری آن باعث عسر و حرج باشد، برخی فقهای اهل تسنن و امامیه سقط آن را پیش از نفخ روح را جایز می دانند.
پژوهش تطبیقی آیه ﴿نفخت فیه من روحی﴾ در تفاسیر علامه طباطبایی و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
239 - 261
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر پژوهشی در مسأله نفخ روح در آدمدر تفسیر «المیزان» و «تفسیر مثنوی مولوی» اثر علامه جعفری است. علامه طباطبایی معنای دمیده شدن روح الهی در آدمی را ارتباط برقرار نمودن میان روح و بدن دانسته و برای روح در عین اتحاد با بدن، نوعی استقلال از بدن نیز تعریف می کند. ایشان تبیین می نماید اینکه خداوند روح دمیده شده در آدم را به خود منسوب و اضافه نموده، از روی شرافت دادن به این روح و نیز از باب اضافه لامى است که اختصاص و ملکیت را مى رساند. علامه جعفری ضمن نقد و بررسی علمی نظرات دانشمندان به تبیین و تکمیل نظریه ای می پردازد که معتقد است یکی از اوصاف کمالیه خداوند، حیات به معنای عمومی بوده و همین صفت منشأ بروز روح انسانی و ملکوتی در آدمیان نیز هست و به همین جهت همه موجودات، خصوصاً انسان را جلوه گاه صفات الهی می دانند لذا فرموده خداوند ﴿و نفخت فیه من روحی﴾ اضافه حقیقی بوده و احتیاجی به تأویل ندارد. ایشان با واکاوی بعد دیگر موضوع، میزان بهره مندی انسان از نسیم روح الهی را به مسأله ایمان و تعهد و احساس مسئولیت در عالم وجود، مرتبط و وابسته می داند.
واکاوی زمان ولوج روح در جنین با تأکید بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
129 - 146
حوزههای تخصصی:
حکم تکلیفی مورد اتفاق نظر فقها برای سقط جنین با نظر به دلایل متقنی که در منابع اسلامیوجود دارد در دو فرض قبل و بعد از ولوج روح، حرمت است، و هرکسی که سبب سقط شده، مجرم محسوب گردیده و در نهایت، با نظر به مدتی که نطفه وارد رحم مادر گشته و مراحلی را طی کرده، دیه باید بدهد؛ اما فقها با بروز عناوین ثانویه موارد خاصی را قبل از ولوج روح از حکم حرمت استثنا نموده اند لذا تشخیص این زمان از اهمیت وافری برخوردار است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای اعم از حقیقی و سایبری، بدین ترتیب به نگارش درآمده، که ابتدا مفهوم حق حیات با توجه به آیات قرآن مورد مداقه قرار گرفته و آنگاه به روش تحلیلی سعی شده تا با استفاده از احادیث تفسیری و با بررسی واژه جنین در آن ها و همچنین طریقیت یا موضوعیت داشتن نحوه شکل گیری آن، زمان ولوج روح سنجیده شود. بررسی های صورت گرفته بیانگر آن است که عدم تفکیک میان روح حیوانی و روح انسانی در برخی روایات و احاله معنای روح به فهم عرفی، اقتضا می کند که از ولوج روح، معنای عرفی حیات و زنده شدن جنین برداشت شده، لذا به همین جهت در صورت شک و عدم حصول اطمینان به تحقق پدیده ولوج روح، قاعده احتیاط در دم اقتضاء می کند که در موارد مشکوک حکم به عدم جواز سقط بدهیم.
آسیب شناسی رویکرد فقه و حقوق کیفری نسبت به سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵
507 - 520
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی این سؤال است که رویکرد فقه و حقوق کیفری نسبت به سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف چگونه است؟ این مقاله توصیفی تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای برای بررسی سؤال مورد اشاره استفاده شده است. نتایج بر این امر دلالت دارد که اگر بارداری ناشی از تجاوز به عنف باشد، عموم فقهای اهل سنت و عده ای از فقهای امامیه سقط قبل از نفخ روح را جایز می دانند. البته تعدادی از فقهای امامیه سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف را قبل از نفخ روح نیز حرام می دانند. این درحالی است که همگی اسقاط بعد از نفخ روح را حرام می دانند. در حقوق موضوعه نیز، با وضع قانون حمایت از جوانی جمعیت، عملاً سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف جایز نیست. این درحالی است که کودک حاصل از تجاوز به عنف هم از جهت مادر و هم خود کودک، چالش هایی اساسی در جامعه ایجاد می کند. نخست اینکه زنی که مورد تجاوز به عنف قرارگرفته، به عنوان بزه دیده نیازمند حمایت است اما اجبار به نگهداری جنین حاصل از تجاوز به عنف با اکراه وی انجام می شود. به همین دلیل نگهداری نوزاد متولدشده احتمالاً به شیرخوارگاه ها تحویل داده می شود. عدم جواز سقط جنین ناشی از تجاوز به عنف برای خود کودک نیز مشکل آفرین است. وی از حقوق کودکان دیگر برخوردار نیست. به عنوان مثال، نسب طفل از نوع نسب نامشروع است که از نظر انتساب به والدین، موردحمایت قانون گذار قرار نخواهد گرفت. در موضوع ارث نیز به دلیل نامشروع بودن در نتیجه تجاوز به عنف، از پدر و مادر خود ارث نمی برد.
تحلیل دینی فلسفی «نفخ روح» در انسان از دیدگاه استاد جوادی آملی و علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
47 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که شناخت آن در حوزه انسان شناسی و معاد تأثیر اساسی دارد، نفس (روح) می باشد که با تعابیر گوناگون، در چند آیه از قرآن کریم، بیان شده است. یکی از این تعابیر، در آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» آمده است. درباره مفاد و نکات عمیق فلسفی دینی مندرج در این آیه شریفه، اندیشمندان مسلمان تاکنون تحلیل ها و تفسیرهای متعددی ارائه کرده اند. مقاله حاضر در صدد بررسی دیدگاه علامه جوادی آملی و علامه جعفری پیرامون آیه شریفه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» می باشد. بدین منظور با روش توصیفی - تحلیلی، به تحلیل ماهیت نفخ روح، مرجع ضمیر «فیه»، چرایی اضافه روح به خداوند در عبارت «روحی» و نسبت میان حیات با روح قرآنی پرداخته و دیدگاه دو اندیشمند مورد نظر در این موارد بررسی و مقایسه شده است. تحقیق پیش رو، در نهایت نشان می دهد این دو دیدگاه به لحاظ محتوایی، درباره مرجع ضمیر «فیه» و حقیقت نفخ و حیات قرابت داشته اما در خصوص مبدأ خلقت (نظریه تکامل) و چرایی تحلیل اضافه روح به خداوند (روحی) متفاوت هستند.