مطالب مرتبط با کلیدواژه

عوالم هستی


۲.

ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۴۹۷
شناخت فرایند خلق و ادراک آثار معماری از مسائل مهم و پیچیده حوزه معماری است و علی رغم پژوهش های متعددی که در دهه های اخیر پیرامون آن صورت گرفته، هنوز برخی از ابعاد این فرایند ناشناخته باقی مانده است. با توجه به اینکه شناخت مناسب از این فرایند می تواند زمینه ارتقای کیفیت آثار معماری را فراهم آورد و به حل بسیاری از مسائل پیش روی معماران کمک کند، مسئله پژوهش حاضر بازخوانی ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی دیدگاه حکمت متعالیه درنظر گرفته شده و برای انجام آن از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا به تعریف دقیق از انسان، هستی، ابعاد و ظرفیت های هر یک پرداخته شده و سپس نحوه تعامل انسان و هستی و بازتاب این رابطه بر فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی حکمت متعالیه، که شالوده نظری این پژوهش است، مطالعه و بررسی شده است. همچنین، با توجه به آنکه براساس مبانی حکمت متعالیه، خداوند انسان را در صفت خلاقیت به صورت خود آفریده و متعالی ترین خلق نیز عالم هستی است، در این پژوهش فرایند خلق عالم هستی مورد بازخوانی قرار گرفته است و با الگوگیری از آن، ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری در پنج مرحله تبیین شده است که ارکان اصلی سازنده این ساختارعبارت اند از: مرتبه نفس معمار و مخاطب، قوای ظاهری انسان (بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه) و قوای باطنی او (قوه متصرفه، خیال یا همان خزانه صورت، حافظه یا همان خزانه معنا، حس مشترک و واهمه) در معمار و مخاطب، مقوله های سازنده معماری (فرم، کاربرد، معنا، طرح و ساخت، بافت و پیوستگی، روحیه و اراده) و نیازهای چهارگانه انسان (مادی، روانی، عقلانی و روحانی) و درنهایت با شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت این فرایند پیشنهادهایی جهت ارتقای کیفیت آن ارائه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد با قراردادن مبانی جامع مکتب اسلام به عنوان شالوده نظری پژوهش های معماری می توان به حل مسائل پیچیده در حوزه معماری کمک کرد.
۳.

مقایسه تقسیم عوالم هستی از منظر علامه طباطبایی و عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم خلق عالم امر عالم اسماء جهت خلقی جهت حقی عوالم هستی علامه طباطبایی عرفان اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۳۹
علامه طباطبایی با تمسک به آیاتی از قرآن کریم به تشریح دوگانه ای هستی شناسانه در تقسیم عوالم با عنوان دوگانه امر و خلق می پردازند. از منظر ایشان عالم خلق، همان عالم ماده است و عالم امر که باطن عالم ماده است شامل عالم مثال و عالم عقل می شود. از سوی دیگر در عرفان اسلامی دوگانه ای با عنوان جهت حقی و جهت خلقی مطرح است که مشابهت قابل توجهی با دوگانه امر و خلق در قرآن دارد و در آن از حیثیت غیر استقلالی و عین الربطی ظهورات ذات الهی، تعبیر به «جهت حقی» و از انتساب وجود به موجوداتِ عوالم سه گانه (عقل، مثال و ماده) تعبیر به «جهت خلقی» می شود. در عین حال تفاوت هایی در تقسیم عوالم از منظر علامه طباطبایی و عرفان اسلامی وجود دارد؛ زیرا طبق دوگانه امر و خلق در بیان علامه طباطبایی، عالم مثال و عالم عقل از عوالم امری محسوب می شوند ولی طبق دوگانه جهت حقی و خلقی در عرفان اسلامی، این دو عالم از عوالم خلقی هستند. حال در این مقاله تلاش شده است پس از تشریح تفصیلی دوگانه قرآنی امر و خلق و دوگانه عرفانی جهت حقی و جهت خلقی نشان داده شود که به رغم تفاوت ظاهری در تقسیم عوالم طبق این دو نظر، تفاوتی بنیادین میان آنها نیست و می توان با تکیه بر ابزار مفهومی جدیدی که در هر دو نظام فکری مستتر است ولی به آن تصریح نشده است یعنی مفهوم «غلبه جهت حقی» و «غلبه جهت خلقی» دستاورد ها و دقت های هستی شناسانه هر دو نظریه را به طور توامان با یکدیگر محل توجه قرار داد.