فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۶۱ تا ۱٬۷۸۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۰۷)
131 - 146
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر ضمن مرور کلی بر ترجمه های معاصر از آیه «وَ أَرْسَلْنَا الرِّیاحَ لَواقِح» (حجر: 22)، به بررسی یک ترجمه ناشناخته و کهن (قرن 5 6) به صورت «و ما بادها را به دامادی گلها و درختان فرستادیم» متمرکز است. این ترجمه در فاصله سالهای 1361 تا 1377، در میان زبان شناسان و ترجمه پژوهان محل نقد و نظر بوده است. ابتدا، مرحوم ابوالحسن نجفی در مقاله ای به دفاع از آن پرداخته و با تأکید بر رعایت سبک، آن را ترجمه ای امین می خواند. بعدها، لطفی پور ساعدی با استناد به افزودن الگوی استعاره در ترجمه آن را کاملا نااستوار و غیر امین شمرده، و اساسا کار مترجم را «خیانت در ترجمه» به حساب آورده و نه «امانت»؛ به باور وی، نجفی در روند دفاع نیز دچار تناقض گویی شده است. سپس، صالح حسینی با تلاش بسیار (بلکه پرتکلّف) به دفاع از ابوالحسن نجفی برخاسته است.
همه این نزاع ها فارغ از مباحث تفسیری و سیاق کل آیه بوده؛ به این جهت، بی آزار شیرازی در مقام یک مفسر سعی کرده راه حل میانه ای در دفاع از ترجمه بیابد. در این مقاله، ضمن بررسی سیاق آیه، ادله موافقین و مخالفین، در تحلیل معانی مطالبی مبنی بر نااستوار بودن این ترجمه ارائه می شود. علاوه بر این، مباحث پیش رو صرفا به رویکرد ترجمه پژوهی حول موضوع متمرکز بوده، و مسائل مخلتف از جمله اعجازهای علمی قرآن (در پیوند با این آیه) در اینجا مطمح نظر نبوده است.
پُربسامدی و جایگاه معناشناختی واژگان «دل» و «عقل» در ادبیات عرفانی اسلامی (بررسی مفاهیم در فارسی و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۱
77 - 98
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر ابتدا به پدیده پربسامدی واژگانی، و سپس به طور خاص به حضور پربسامد دو واژه «دل» و «عقل» در ادبیات عرفانی، در دو حوزه مطالعاتی زبان فارسی و فرانسه پرداخته شده است. با توجه به بسامد بالای این دو واژه در متون و منابع زبان شناختی عرفانی و نیز زبان عمومی، و با نظر به گستردگی لایه های معنایی آن ها، و همچنین نقش کلیدی که در درک مفاهیم عرفانی ایفامی کنند، جایگاه معناشناختی این دو واژه در دو جامعه زبانیِ فارسی و فرانسه برجسته وتحلیل و بررسی شده است: به کمک نگاه تفسیری برخی اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی، ارتباطِ معنادار میان جایگاه شناختی این واژگان با پربسامدی شان به خوبی نشان داده شده-است: پربسامدی می تواند نشانه ای از جایگاه شناختی پایه ای و کلیدی یک واژه در کاربرد آن توسط کاربران یک زبان باشد و می تواند پژوهشگر را به سمت معانی جدید هدایت نماید.
گفتمان افراط گرایی مذهبی و نقد آن از منظر قرآن کریم (با تأکید بر افغانستان معاصر)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۶)
100 - 129
حوزههای تخصصی:
جریان افراط گرایی مذهبی در جهان اسلام پدیده ای نامیمون است که با عملکرد خشونت طلبانه خود درقبال پیروان دیگر مذاهب اسلامی، لطمات، آسیب ها و پیامدهای گسترده و گوناگون اجتماعی را تحمیل کرده است. اثرات زیان بار ناشی از عملکرد آنان امروزه در جوامع انسانی به ویژه جوامع اسلامی به طور آشکار قابل مشاهده است. بدون شک گسترش اختلافات و شعله ورشدن آتش نزاع در میان امت اسلامی در گستره جهان اسلام، کشورهای خاورمیانه به ویژه افغانستان به طور مسلم از پیامدهای افراط گرایی مذهبی است. در افغانستان بیش از چند دهه است که جریان های افراط گرایی مذهبی حضور و فعالیت دارند. چندین دهه جنگ و منازعات درونی در افغانستان باعث شده که این کشور محل حضور، پناهگاه امن و مرکز پرورش گروه های افراطی باشد. آنها با عملکرد خود در افغانستان باعث شدند اسلام به عنوان دینی خشونت طلب و مخالف همزیستی، صلح و انسان دوستی معرفی گردد. امروزه بر اثر فعالیت این گروه ها، این کشور با انواع مشکلات اجتماعی مانند ناامنی، آوارگی، فقر، بیچارگی و ویرانگری به جا مانده دست و پنجه نرم می کند. در این جستار تلاش براین است که گفتمان افراط گرایی مذهبی در افغانستان معاصر مورد بررسی قرار گرفته و به نقد آن براساس آموزهای قرآن پرداخته شود. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر نوع داده ها، اسنادی و کتابخانه ای است که با روش تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده است . یافته های به دست آمده بیانگر آن است که افراط گرایی مذهبی در جهان، به ویژه در جهان اسلام و افغانستان برخاسته از اصول فکری این گروه ها به ویژه فهم و تفسیر آنان از «توحید عبادی» می باشد که در این تحقیق براساس آموزهای قرآن مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
قاعده «کل شیء فی کل شیء» در عرفان ابن عربی، داستان دقوقی مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
129 - 155
حوزههای تخصصی:
داستانِ دقوقی تبیینِ تمثیلیِ قاعده «کل شیء» و بلکه ذکرِ وحدتِ وجود به لحن و سیاقِ اختصاصیِ عرفانِ مولوی است؛ بی آن که لازم باشد او را وحدتِ وجودیِ عرفان نظری بدانیم. نسبتِ داستانِ دقوقی به مثنوی، نسبتِ قاعده ی «کل شیء» به عرفانِ ابن عربی است که هر کس به مدلول و معنای آن ها توجه نداشته باشد نتوانسته است جان مایه ی عرفان نظری و نیز مثنوی معنوی را دریابد. مقاله ی حاضر معتقد است علی رغم تفاوت های زیادی که میانِ عرفان ابن عربی و عرفان مولوی وجود دارد اما توحیدِ حق تعالی اساسی ترین مفهومی است که هر دو مکتب حول آن شکل گرفته اند.مهم ترین تمثیل هایی که در داستانِ دقوقی به کار رفته اند، شمع = نور، درخت و انسان هستند. وجه اشتراکِ مهمِ تمثیل های یاد شده این است که: هر سه قایم و ایستاده و راست قامت اند: و این با مسیرِ طول و عمقِ هستی تناسب دارد. هر سه با سوختن نسبتی دارند؛ و در عینِ حال هر سه با تزکیه مرتبط اند.هستی با نور یکی است و نور از اسمای الهی است. نور و وجود، وحدتِ محض اند و همه ی کثرات، ظهورِ همین وحدت اند؛ حقیقت انسان حقیقت نوری است.
ارزیابی ملاک های معرفت شناختی تمایز امر ذهنی و امر فیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
59 - 78
حوزههای تخصصی:
پرسش از چیستی ذهن، ملاک ذهن مندی و تمایز امور ذهنی از امور غیرذهنی، از آغازگاه های فلسفه ذهن است. دسته ای از ملاک های تمایز امور ذهنی ملاک های معرفت شناختی است. این مقاله ملاک های معرفت مستقیم، دسترسی ممتاز خصوصی و خطاناپذیری و شفافیت را بررسی کرده است. به این ملاک ها اشکال هایی گرفته اند که نتیجه آنها جامع یا مانع نبودن آنها و ناکارآمدی شان در تمییز ذهنی از غیرذهنی است. به مدد تقسیم معرفت به «حصولی» و «حضوری» در فلسفه اسلامی، این ملاک ها بازتفسیر شده اند و بر این اساس، به اشکال های مزبور پاسخ گفته شده، به ویژه بر این نکته تأکید گردیده که معرفت حضوری به حالات ذهنی خطاناپذیر است و خطاهایی که در بازشناسی دقیق حالت ذهنی معمولاً روی می دهد، به حوزه بازنمایی های حصولی و مفهومی آنها مربوط است و بنابراین ملاک های معرفتی را نقض نمی کند. البته در نهایت، باید گفت: به نظر می رسد این گونه دسترسی های معرفتی مختص امور ذهنی نیست و بر این اساس، هرچند از برخی اشکالات و نقض ها برکنار است، ملاک های کاملی برای ذهن مندی و تمییز امر ذهنی از امر غیرذهنی به دست نمی دهد.
تحلیلی از جایگاه انسان در شهر مطلوب از دیدگاه امیر مؤمنان علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱۷
39 - 52
حوزههای تخصصی:
شهرسازی از دیدگاه اسلام مفهومی فراتر از مفاهیم صرف مادی داشته؛ بلکه بر کلیه عوامل مادی و معنوی و فعالیت های شهری در راستای دستیابی به نقطه مطلوب زندگی مادی و معنوی ساکنان شهر دلالت می نماید. در تحقیق جاری، ما با هدف دستیابی به دیدگاه امیر مؤمنان علی در خصوص مبانی فکری حاکم بر اهل شهر به عنوان مهم ترین بعد از ابعاد سه گانه شهر مطلوب قبل از ابعاد ارتباطات انسانی و ابعاد کالبدی به عنوان دو بعد دیگر شهر مطلوب، ابتدا دو موضوع ماهیت و نیازهای انسان را از دیدگاه امام بررسی نموده و سپس بر اساس هشت مبنای معرفی شده در تحقیقات قبلی نگارندگان این پژوهش، مبانی فکری انسان را مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور روش تحقیق تلفیقی از روش های تحلیل متن و محتوا و فراتحلیل است. نتایج تحقیق نشان می دهد انسان به طور عمده دو ساحت جسمانی و روحانی داشته و به تناسب ساحت های حیات انسان، نیازهای او نیز تحت همین ساحت ها قابل شناسایی و تعریف هستند. همچنین در باب اصول حاکم بر فکر انسان مشخص گردید که این اصول بایستی با ماهیت و حقیقت انسان هماهنگ و حافظ و نگهبان مقام خلیفه اللهی بشر باشد. در نهایت مشخص گردید که تشکیل شهر مطلوب تنها به فضیلت های این جهانی ختم نشده و نگاه به آخرت دارد. از این رو شهر مطلوب خود، نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان یک وسیله در خدمت هدف متعالی انسان بوده و به همین دلیل این شهر بایستی ضمن توجه توأمان به نیازهای مادی و فرامادی انسان، زمینه های لازم زیست مقربانه انسان و تربیت خلیفه الله را تأمین نماید.
بررسی معنای کتاب در روایت علوی «هَذا کِتابُ ربّکُم کمَا اُنزِلَ علَی نَبیّکُم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۲ «ویژه پژوهش های حدیثی»
51 - 66
حوزههای تخصصی:
روایت علوی «هَذا کِتابُ ربّکُم کمَا اُنزِلَ علَی نَبیّکُم» درکتاب الاعتقادات شیخ صدوق بدون ذکر سند نقل شده است. اما روایات هم خانواده و مشابه آن در کتاب اصول کافی و بصائرالدرجات صفار با سند متصل روایت شده است. هر چند این حدیث در رابطه با مصحف امیرمومنان (ع) در منابع شیعی به شکل پربسامدی منعکس شده و مورد استناد قرار گرفته است؛ اما تاکنون مستقلاً به بررسی محتوایی و دلالی آن پرداخته نشده است. پرسش اصلی این که از محتوای این روایت چه اطلاعاتی پیرامون مصحف حضرت به دست می آید؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته و هدف از آن بررسی سندی و متنی روایت مذکور است. نتایج به دست آمده از آن روشن می سازد که محتوای مصحف حضرت از جنس وحیانی بوده و شامل تنزیل و تأویل می باشد، یعنی علاوه بر وحی قرآنی، وحی بیانی نیز در حاشیه مصحف حضرت ثبت شده است. امیرمومنان (ع) به آن مجموعه واژه «کتاب» اطلاق کرده است. پس واژه کتاب اعم از واژه قرآن بوده و رابطه بین کتاب و قرآن، عموم و خصوص مطلق است. از خلال بررسی این حدیث معنای واژه «کتاب» در حدیث ثقلین نیز روشن می گردد. که این مطلب دستاورد جدیدی در رابطه با مصحف حضرت می باشد.
تجلیات السرد المتعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» لربیع جابر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی السردانیة العربیة جلد ۵ الصیف ۱۴۴۵ شماره ۱۳
۱۲۳-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
جاءت الحداثه ومابعدها لتقدّم تحلیلات مختلفه وتجارب جدیده فی السرد، إذ قامت بتحطیم القواعد الفنیه المألوفه للروایه وتشکیل صیغ جدیده للتحرّر من قیود الصوت الأحادی للسرد متجاوزه التنمیط والنمذجه والأحادیه فی الأصوات. یتحقّق هذا الاتّجاه بکسر التماسک، واستبداله بمنطق التفکیک والتشتیت، وسیلان الحدود الفاصله بین الضمائر، وانتقال الراوی من هیمنه صوت الأنا إلى هیمنه صوت الآخرین؛ وهذا ما سمّاه النقاد بتقنیه الأصوات المتعدده. ولأهمیه هذا الأسلوب، اعتمد الباحثون علیه کموضوع للدراسه، هذا بالإضافه لقلّه تطبیقه فی العملیه النقدیه للنصوص السردیه فی نتاجات ربیع جابر (1972م)، الروائی اللبنانی الذی نال الجائزه العالمیه للروایه العربیه. وقف ربیع جابر بالأسلبه الروائیه عند حدود تعدد الأصوات فی روایه «الاعترافات» (2007م)، حیث تؤدّی معظم شخوصها دوراً فی روایه الوقائع وسرد مجرى الأحداث، فلا یبدو السارد سلطویاً بشخوص عالم السرد. وأهم ما توصّل إلیه البحث هو أنّ تعدد الأصوات یظهر فی هذه الروایه من خلال تقدیم وجهات نظر مختلفه، وتنویع الشخصیات وخلفیاتهم، واستکشاف قضایا اجتماعیه وسیاسیه من وجوه نظر متعدده. یساهم هذا التنوع فی إغناء الحبکه السردیه وتقدیم رؤى جدیده للواقع العربی. وتحتوی عملیه عرض شخوص الروایه على أسالیب کلامیه متعدده ولکن لیس ربیع جابر هو الذی یدلی باعترافاته، فهو لیس الراوی فی روایته، إنه المروی علیه والمروی له.
نمود عرفان اسلامی در غزلیات شمس در سنجش با اندیشه های سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
331 - 349
حوزههای تخصصی:
ریشه عرفان اسلامی، قران است، مهم ترین جهان بینی و خداجویی است. حقیقتِ عرفانِ الهی، خداست. از لحاظ ادبی و روان شناسی بر سعادت انسان تأکید دارد. عرفان اسلامی راهی برای رسیدن به سلامت روانی، پیشرفت زندگی و کمال فکری بشر است. پس از مراوده با شمس و تأثیرپذیری از قران و حدیث، تحولی عظیم در مولانا پدیدآمد. اندیشه شمس در مولانا تأثیرگذار بوده است. مکتب شمس مثبت اندیشیدن را در عالم درون و برون می داند. این ویژگی ها در غزلیات شمس منحصر به فرد است. اندیشه مولانا و شمس که از بزرگ ترین و نام آورترین عارفان جهان هستند، ریشه در الهیات و عرفانشان دارد. ادبیات و روان شناسی به هم مربوطند، دنیای درون، ذهن و روح، موضوع عارفان، شاعران و روان شناسان مثبت گراست. مثبت گرایی شاخه مهم روان شناسی است، اندیشه را مدیریت می کند. کمتر از دو دهه قدمت دارد. از مؤلفه هایِ مهمِ مبدعِ روان شناسی مثبت گرا، مارتین سلیگمن؛ امید و شادکامی است. معتقد است روان شناسی علم شناخت توانمندی انسان است، ما قادریم زندگی را با کوچ ذهنی، بسازیم. پژوهش حاضر بررسی عرفانِ اسلامیِ غزلیات شمس با تأکید برنظریه امید و شادکامی پدر علم مثبت گرایی سلیگمن است.
شناسایی مبانی فکری انجمن حجتیه و گرایش جوانان شهر تهران به اندیشه انتظار منفعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
۷۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
انجمن حجتیه از جمله مراکزی است که اندیشه انتظار منفعل در دوران غیبت را تبلیغ و ترویج می کند. نظر به آنکه گرایش مذکور در تضاد با جریان فرهنگی انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن است، می تواند پیامدهای منفی در جامعه اسلامی به همراه داشته باشد. از این رو در جریان پژوهش حاضر بر آن شده ضمن شناسایی مهم ترین مؤلفه های این اندیشه، به میزان گرایش جوانان شهر تهران به آن پرداخته شود. برای گردآوری داده ها، در بخش تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای و در بخش میدانی از شیوه پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز در بخش تاریخی با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و در بخش میدانی با روش آماری صورت گرفته است. نتایج تحقیق گویای آن است که مخالفت با برپایی حکومت اسلامی در دوران غیبت، جدایی دین از سیاست، عدم مبارزه با ستمگران و مفسدان در عصر غیبت، بدعت شمردن فلسفه و عرفان، مخالفت وحدت با اهل تسنن و غیره، از مهم ترین مؤلفه های این اندیشه به شمار می رود. ضمناً این یافته ها حاکی از آن است که از نظر گرایش به مؤلفه های یادشده، 6/21 درصد از پاسخ گویان در سطح بسیار کم، 5/30 درصد در سطح کم، 37 درصد در سطح متوسط، 1/9 درصد در سطح زیاد و 8/1 درصد در سطح بسیار زیاد قرار دارند. در مجموع، با توجه به میانگین حاصله می توان گفت گرایش به مؤلفه های یادشده در بین جوانان شهر تهران در سطح کم ملاحظه می شود.
اخلاق بندگی در ادعیه پیامبران بر اساس الگوی تقسیم ثنایی (با تأکید بر آراء علامه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۲۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
سبک ادعیه انبیا در قرآن دارای تنوع بسیار است و بررسی آن می تواند از زوایای مختلفی دارای اهمیت و ضرورت ویژه باشد. خلأ پژوهشی در این سبک شناسی و با نگاه اخلاق بندگی براهمیت این پژوهش می افزاید. این مقاله با استقراء ادعیه قرآنی و بذل تاملات پژوهشی و با روش توصیفی تحلیلی، دعای پیامبران را در قالب تقسیمات ثنایی متعددی ارائه نموده و به مدل هایی از دعاهای به ظاهر متخالف برآمده از این ادعیه دست یافته و با تحلیل آنها و با تاکید بر آراء علامه جوادی آملی ضمن اصطیاد برخی از آداب اخلاقیات بندگی در صورت بندی گفتاری دعا به این نتیجه دست یافته است که مدل های به ظاهر متفاوت دعای انبیا با اخلاق بندگی و معنویت سازگارند و سر تفاوت ظاهری آنها در کلمات واستعدادهای وجودی انبیا و احوالات قلبی ایشان و نوع ارتباطات کلامی آنها با خداوند ریشه دارد.
"مواقع اللاتحدید" وتحقیق التفاعل بین النص القرآنی والقارئ "دراسه تحلیلیه فی قراءه أنجلیکا نویورث لسوره الرحمن "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ قضیه التفاعل بین النص والقارئ ومفهوم "مواقع اللاتحدید" هما من أهم الموضوعات المطروحه فی نظریه "جمالیه التجاوب" ل "ولفغانغ أیزر". تسعى هذه النظریه إلى إعاده الاعتبار للقارئ المهمَش فی الدراسات الأدبیه السابقه من خلال الاهتمام بدور القارئ فی عملیه القراءه، والبحث عن المفاهیم والطروحات التی تساعد على إقامه التفاعل بین النص والقارئ. تنطلق هذه الدراسه من تصور محدد وهو أنّ تلک المفاهیم التی طرحها أیزر تقدم لنا آلیات إجرائیه مفیده لدراسه النص القرآنی والنصوص التفسیریه من منظور جدید. وعلى هذا، ترید الدراسه تسلیط الضوء على بعض مواقع اللاتحدید فی سوره الرحمن التی هی من أکثر السور القرآنیه إثاره للدراسه والتحلیل بالنظر إلى شکلها الخاص، وعلى کیفیه تعامل "أنجلیکا نویورث" مع هذه المواقع باعتبارها القارئه لهذا النص. إنّ الترکیز على نویورث فی هذا البحث یعود إلى منهجها فی دراسه القرآن وتأکیدها على تلقی السور القرآنیه کالوحده الأدبیه وقراءتها التفسیریه للسور القرآنیه والتی تسمح لنا أن ندرس تفسیرها وفق معطیات نظریه جمالیه التجاوب وبالاستعانه من المنهج الوصفی –التحلیلی. إنّ الهدف من هذا البحث هو الوصول إلى الطریقه الجدیده لدراسه البنیه النصیه للقرآن ولتحلیل النصوص التفسیریه وتعیین معیار لتمییز تحققات المتلقین المفسرین القریبه والبعیده عن هذا النص العظیم. وقد اتضح أنّ نویورث فی دراستها التفسیریه لهذه السوره، تحاول أن تملأ مواقع اللاتحدید حسب المعلومات الوارده فی النصوص الدینیه السابقه وتحلیلاتها الخاصه عن القصائد الجاهلیه.
واکاوی قاعده لا حرج در فقه با رویکردی بر نظر امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۵
143 - 169
حوزههای تخصصی:
: قاعده لاحرج یکی از قواعد پرکاربرد فقه است که بر اساس آن حکم حرجی در دین اسلام جعل نشده است. توجه به مبانی فقهی که این قاعده بر آن ها استوار است اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا اختلاف نظر در مبانی فقهی آن در محاکم قضایی گاهی منجر به صدور آرای متفاوت در موارد مشابه می شود. ازآنجاکه یکی از کاربردهای این قاعده جریان آن در مسائل خانواده است توجه به این مبانی ضروری است؛ زیرا افزون بر این که ابهام را در موارد قانونی برمی دارد، مانع برخورد سلیقه ای اشخاص در تطبیق این قاعده بر موارد مشابه می شود؛ بنابراین با توجه به آرای امام خمینی تا چه اندازه می توان از ظرفیت این قاعده در دعاوی مختلف به ویژه دعاوی خانوادگی استفاده کرد؟ در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی، مفاد و مدرک قاعده لاحرج و مبانی فقهی مؤثر در تطبیق این قاعده بر مسائل فقهی خانواده بررسی شده است و ضمن پرداختن به یک رأی قضایی بیان شده که عرف، معیار و ملاک اصلی برای تشخیص حرج در افراد مختلف، با ملاحظه ویژگی های فردی و اجتماعی مکلف و نیز درنظرگرفتن عامل زمان و مکان است. منظور از حرج در این قاعده حرج فعلی شخصی، اعم از جسمی و روحی است که شامل تمامی احکام تکلیفی (اعم از واجبات و محرمات) شده و احکام عدمی را نیز دربرمی گیرد. این قاعده در مورد حرج های گذشته جاری نیست و تنها حرج های فعلی و استقبالی را برمی دارد و در مورد حقوق دیگران نیز جاری است.
ارزیابی فقهی تصرف در نفقه حج و سلب استطاعت مستطیع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
169 - 195
حوزههای تخصصی:
حج یکی از واجبات مشروط است و پس از تحقق استطاعت بر ذمه مکلف مستقر می شود. به اجماع فقها و با استناد به ادله متقن، مکلف پس از حصول استطاعت، مجاز به تصرف در اموال و سلب استطاعت از خود نیست. اما در اطلاق یا تقیید حرمت، بین فقها اختلاف نظر واقع شده و اقوالی مطرح است. برخی ملاک حرمت را تمکن از سفر و برخی خروج کاروان و برخی رسیدن به ماه های حج می دانند و بعضی دیگر قائل به اطلاق هستند. طبق یافته های این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و به شیوهٔ کتابخانه ای انجام شده است، پس از حصول استطاعت، مکلف از لحاظ زمانی، مطلقاً مجاز به سلب استطاعت از خود نیست. برخی از قائلان به اطلاق حرمت سلب استطاعت، آن را نسبت به شرایط مکلف تخصیص زده و مکلف را به هنگام ضرورت مجاز به تصرف دانسته اند که قول این دسته از فقها با استناد به دلیل روایی و قواعد فقهی پذیرفته شده است. از لحاظ حکم وضعی نیز معاملاتی که غیرضروری و با استفاده از نفقه حج صورت می گیرد، صحیح و نافذ است.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
خراسانیات (3): کردم غبار خاک وطن تربت کفن
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ دی و بهمن ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۲۱۰)
157 - 182
حوزههای تخصصی:
روزنامه «فکرآزاد» یکی از مجلاتی است که در اواخر دوره قاجار در مشهد به مدیریت احمد بهمنیار کرمانی منتشر می شد. از شماره پیشین در «خراسانیّات» اشعاری که در این مجله منتشر و در منابع دیگر درج نشده را استقصا و براساس ترتیب زمانی سلسله وار منتشر می کنیم. در این شماره قصیده ای از دکتر غلامحسین یوسفی، استاد شناخته شده ادبیات فارسی دانشگاه مشهد در پاسداشت مقام استاد خویش، احمد بهمنیار آمده است. یوسفی این قصیده را زمانی که دانشجوی دوره لیسانس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بود، سروده است. همچنین در ادامه قصیده و یک رباعی از احمد بهمنیار و دو قصیده ای از علی اکبر گلشن آزادی، قصیده ای از بدیع الزمان فروزانفر و شعری از میرزا آقا خان خوشکیش درج شده است. در ادامه نیز نقدی از آقای امیرشهیدی بر یکی از اشعار محمدتقی بهار آمده است.
تبیین اعجاز قرآن کریم در اندیشه امام خامنه ای(دام ظله)
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
68 - 101
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم معجزه ماندگار و پشتوانه استوار اسلام درگستره زمان و پهنه مکان است. اعجاز قرآن یکی از علوم برون قرآنی است که همت پژوهشگران بسیاری بدان عطف شده است. امام خامنه ای که از دانشمندان نواندیش و ژرف نگر معاصر است، در فرصت های گوناگون به تبیین اعجاز قرآن و شگفتی های آن پرداخته است. باتوجه به ناهمگونی دیدگاه ها در تفسیر اعجاز قرآن، تبیین آن در نگره ی رهبر انقلاب اسلامی بایسته است. این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار کتابخانه ی و نرم افزاری در پی پاسخ بدین پرسش است که اعجاز قرآن کریم در اندیشه امام خامنه ای چیست؟ فرض برآن است که قرآن از نظرگاه ایشان یک معجزه جاوید و پاسخگوی نیازهای اساسی بشر در همه تاریخ و نسبت به همه صحنه های وسیع زندگی بوده و هست. پی جوی های انجام شده درگفتارهای آیت الله خامنه ای حکایت از آن دارد که اعجاز یک پدیده واقعی و دارای عوامل فراتر از درک بشر عادی است و خداوند فرستاده های خویش را به منظور اقناع مردم و اثبات حقانیت خویش، مجهز به معجزه هم سو با زمان شان می کرد. قرآن کریم به تبَع رسالت عالم گیر و دائمی اسلام، به عنوان معجزه ی جامع و جاوید پیامبراکرم(ص) معرفی شده است که دارای ابعاد گوناگون است؛ در جمال و زیبایی لفظی یک اثر هنری بی نظیر و در عبارت بندی و جمله پردازی دارای آهنگ، طنین، نظم و نسق خاص است. همین الفاظ رسا و زیبا دربردارنده ی قواعد سعادت بخش و سلامت آفرین برای جامعه ی بشری بوده و هماره از تازگی و زایندگی برخودار است
بررسی مؤلفه های کلامی و فلسفی آفرینش و صدور از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
57 - 72
حوزههای تخصصی:
تبیین نحوه آفرینش و صدور کثرت از مبدأ هستی و رابطه کثرت و وحدت، از دغدغه های متکلمان و نیز یکی از چالشی ترین مباحث میان مکاتب فلسفی مشاء، اشراق، و حکمت متعالیه است و هر مکتبی تفسیر و تبیین متفاوتی از آن ارائه کرده است. همه این مکاتب در پذیرش و باور اصل واقعیت و وجود با یکدیگر هم داستان اند، اما در نحوه صدور کثرت و نسبت آن با نظریه دینی آفرینش، اختلاف نظرهایی وجود دارد. پرسش اصلی این تحقیق این است که مؤلفه های کلامی و فلسفی آفرینش از دیدگاه ابن سینا چیست و نظریه صدور کثرت از وحدت فلسفی چه نسبتی با نظریه دینی آفرینش در دیدگاه ابن سینا دارد؟ این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، ترسیم تلاش های ابن سینا در تبیین صحیح آفرینش و نظام صدور و ارائه جهان شناسی برآمده از دیدگاه وی را هدف قرار داده و بر این فرض استوار است که آفرینش و صدور در اندیشه ابن سینا، برخاسته از مبانی نظام فلسفی مشاء است، در عین حال صبغه کلامی گرفته و متأثر از آموزه های دینی در باب خلقت است و از این جهت، متمایز از دیدگاه ارسطو و افلوطین است. ابن سینا ارتباط حقایق عینی و وجودی با حضرت حق تعالی را با کلیدواژه های صفات الهی و علیت تبیین کرده است. او با قائل بودن به اصل آفرینش بر اساس صفات الهی و اصل علیت و بر پایه قاعده الواحد، صادر اول را عقل اول و مجرای کثرات می داند و خصوصیات کلامی خلقت، مانند فاعل بودن و مختار بودن علت، را در این صدور و آفرینش داخل می داند.
حرمت اختلال نظام: تحلیل قاعده با تأکید بر نقض غرض و قواعد تزاحم و کاربست های آن در اصول فقه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های اصولی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
125 - 160
حوزههای تخصصی:
حرمت اختلال نظام در سه قلمرو اختلال نظام زندگی اجتماعی، نظام زندگی فردی و اختلال نظام شریعت مورد استدلال قرار گرفته است. اصلی ترین دلیل بر این قاعده، حکم عقل مستقل و ترکیبی از لزوم نقض غرض و قواعد باب تزاحم است. تمسک به این قاعده، گاه برای بیان حکمت حکم است که در این موارد، نمی توان از مورد ادله تجاوز کرده یا آن را تخصیص زد و گاه به عنوان دلیل حکم که در این موارد حکم دائر مدار اختلال نظام است. اختلال نظام علاوه بر کاربرد در مرحله امتثال، در مرحله استنباط نیز کارایی دارد و در صورت لزوم اختلال نظام از یک استنباط خاص مانند اشتراط عدالت واقعی، بطلان این استنباط کشف می شود. باید دانست: به حکم عقل، حفظ نظام نیز واجب است و اگر حفظ نظام، متوقف بر ثبوت حکمی مانند حجیت امارات و اصول باشد، عقلِ حاکم به حرمت اختلال نظام، حجیت را نیز ثابت خواهد دانست. این قاعده در فقه و اصول، کاربست های فراوانی دارد که حجیت اماراتی مانند ظواهر، ید و در دیدگاه برخی تمام امارات عقلایی، همچنین حجیت اصولی مانند برائت، استصحاب، قرعه، اصاله الصحه و... در دیدگاه برخی از عالمان بر این قاعده استوار است.
سازگاری آموزه وحدت شخصی وجود با تحقق کثرات، از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انتقادات اساسی بر وحدت شخصی وجود این است که قبول این نظریه، یا افتادن در دام سفسطه است، یا قبول تناقض. این پژوهش در صدد این است که از رهگذر تبیین موجودیتِ بالعرض کثرات، به اشکال مذکور که توسط برخی صاحب نظران معاصر، مطرح شده است پاسخ گوید. براین اساس، رهیافت پژوهش حاضر در دو گام بیان شده است: در گام اول، خوانشی دیگر از آموزه وحدت شخصی وجود در فرایند فهم و تفکیک مجاز عقلی از مجاز اعتباری به دست داده ایم و در گام دوم، از رهگذر تحلیل انواع حیثیات، به مسئله وحدت وجود بازگشته و فرضیه اساسیِ خود را بیان نموده ایم که عبارت است از موجودیتِ واقعی (نه بالذاتِ) کثرات به حیثیت تقییدی شأنی؛ به صورتی که واقعاً به نحو بالعرض، کثرات واجد نفس الامر بوده و به هیچ وجه این گونه نیست که معدوم محض یا هیچ و پوچ باشند. چرا که فرایند تحقق واقعی به دو صورت رخ می دهد: صورت اول: تحقق واقعیِ بالذات و اصیل؛ صورت دوم تحقق واقعیِ بالعرض و المجاز. البته باید دقت داشت که صورت دوم امری صرفاً زبانی نیست تا در اعتبارات بشری فانی باشد بلکه امریست متحقق اما نه به صورتی که بالذات باشد یا مقابل وجود باشد، بلکه شأنی از شئون همان موجود بالذات مطلق واحد می باشد. همچنین، این تحقق مذکور، هیچ تنافی با وحدت وجود ندارد، چون کماکان وجود، واحد است و آنچه متکثر است شئون می باشد؛ شئون امری غیر از وجود است که بالعرض موجود بوده و عین ربط به وجود واحد متعال است و این تکثر چون نه مقابل وجود است که عدم باشد، و نه وجود است که وحدت وجود را نفی کند، پس تنافی با وحدت شخصیه وجود نیز نخواهد داشت. با این رهیافت، به نظر می رسد اشکال مذکور مرتفع شده و بلکه تبیین معقول این نظریه از همین مسیر میسور است.