مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
منطق سینوی
حوزه های تخصصی:
منطق ارسطویی (منطق حملی) از طریق ترجمه مستقیم و بی واسطه آثار ارسطو، و منطق رواقی ـ مگاری (منطق شرطی) با ترجمه غیرمستقیم و به واسطه برخی متون لاتینی جالینوس، اسکندر افرودیسی و بوئتیوس مربوط به نخستین سده های میلادی به جهان اسلام راه یافت. پس از دو قرن تلاش برای ترجمه، شرح، تقریر و تفهیم میراث منطقی یونانیان، با ظهور ابن سینا «دوره ابداع و نوآوری» فرا رسید. ابداعات منطقی و منطق های ابداعی ابن سینا، به ویژه دو نظریه «قیاس اقترانی شرطی» و «موجهات زمانی» که با تلاش های دویست ساله بعدی تا زمان خواجه نصیرالدین طوسی به کمال و استواری رسید، در سطحی است که این دوره از پژوهش های منطقی را می توان دوره «منطق سینوی» یا «منطق سینایی» نامید و بر اهمیت و استقلال آن در مقایسه با مکتب ارسطویی و مکتب رواقی ـ مگاری تأکید نمود.
نگارنده در مقاله حاضر ضمن بیان اجمالی دو نظریه یاد شده، دلایل خود را در تثبیت و اثبات ایده « منطق سینوی» ارائه می کند.
ابن سینا و منطق مشرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید ابن سینا یکی از چهره های بارز و شاید بارزترین چهره فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی است.ابن سینا به اذعان خود(در مقدمه منطق المشرقیین) پس از عمری تلاش در تشریح ، تبیین و تکمیل میراث عقلی یو نان، به ساحتی از فلسفه دست یافته است که از آن به « فلسفه مشرقی » تعبیر می نماید .
« منطق مشرقی » ابن سینا نیز بدون تردید، چه به لحاظ روش و چه به لحاظ محتوا در قیاس و در تناظر و تناسب با همین فلسفه مشرقی قابل تعریف و قابل تبیین است. اینکه شاخصه های این فلسفه مشرقی و به ویژه منطق مشرقی چیست؟ مسئله مورد بحث در این مقاله است . از آنجا که شواهد مستقیمی در سطح برای استناد وجود ندارد، مولف می کوشد با توسل به پاره ای قرائن و امارات در عمق ، دست به استنباط بزند. در این مقاله دو وجه و دو جلوه مختلف و درعین حال سازگار از منطق مشرقی ابن سینا استنباط و معرفی شده است.
ارزش منطقی تعریف رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعریف در منطق سنتی به حد و رسم تقسیم می شود و حد بنا بر دلایلی دور از دسترس دانسته می شود. بنابراین، آن چه مقدور است تعریف رسمی است. اما تبیین چیستی و شرایط رسم مشکلاتی را پدید آورده است. نتیجه این که رسم به سرنوشت حد گرفتار شده است و نشان داده می شود که فاقد ارزش منطقی و معرفت شناختی است. به نظر می رسد می توان در چهارچوب سنت منطق سینوی به بازسازی رسم پرداخت که لازمه اش بازنگری در تعریف و شرایط آن است. اگر چنین تلاشی موفق باشد معلوم می شود که نه رسم محدود به مرکب از ذاتیات و عرضیات است و نه عرضیات اختصاص به ماهیات مرکب دارد بلکه شامل ماهیات بسیط، عوارض وجودی و حتی عوارض تحلیلی هم می شود. بر این اساس، می توان اقسام قلمرو و کارکردهایی را برای رسم ترسیم و از ارزش منطقی و معرفت شناختی آن دفاع کرد تا آن جا که رسم می تواند همان کارکرد حد را داشته باشد بدون این که مشکلات آن را داشته باشد.
نسبت ارزش شرطی لزومی و ارزش مقدم و تالی آن در منطق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منطق شرطیات نزد مسلمین این اجماع وجود دارد که ارزش شرطی لزومی بر اساس رابطه میان مقدم و تالی و نه ارزش مقدم و تالی معین می شود. با این همه در نظرات آنان بحث هایی درباره امکان صدق و کذب شرطی بر پایه ارزش مقدم و تالی وجود دارد. در این میان، در بعضی از متون منطق دانان مسلمان در کنار صدق و کذب از وضعیت دیگری با واژه های گوناگون مانند محتمل صدق و کذب، مجهول الصدق و الکذب و... نام برده می شود. بررسی چیستی این وضعیت پرسش اصلی متن حاضر است. در مقاله حاضر با بررسی آراء متفاوت منطق دانان سینوی نشان داده می شود که این تقسیم بندی ناظر به مباحث مرتبط با شرطیات پیش از معرفی شرطی مسور توسط ابن سینا است و منطق دانان سینوی تلاش کرده اند که آن را با شرطی مسور هماهنگ کنند. همچنین نشان داده ایم که از میان آراء مختلف منطق دانان سینوی نظراتی که وضعیت سوم را قسیمی برای صدق و کذب نمی دانند به مبانی منطق سینوی نزدیک تر هستند.
ماهیت شرطی لزومی جزئیه در منطق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرطی قابل پذیرش در منطق سینوی مسور بوده و بر این اساس در یکی از چهار قالب محصوره قرار می گیرد. پس از ورود منطق جدید تلاش های برای صورت بندی شرطی ها در زبان منطق جدید شکل گرفت. یکی از مسایلی که در این تلاش ها پیش آمد چگونگی صورت بندی شرطی لزومی جزییه بود. رابطه میان مقدم و تالی در این گونه از شرطی متصل می تواند با ادات شرطی و یا عطفی معرفی شود. در این مقاله با مطالعه متون متعدد سنت منطق سینوی نشان داده ایم که شواهد مختلفی برای انتخاب هر یک از دو ادات وجود دارد. این شواهد در شیوه بیان، استدلال ها، و پاردوکس ها و اختلافات موجود در این سنت یافت می شود. براین اساس انتخاب هر یک از این دو ادات برای نشان دادن ماهیت رابطه مقدم و تالی در شرطی لزومی جزییه به معنای نادیده گرفتن بخشی از شواهد خواهد بود.
تأملی تاریخی بر سیر منطق سینوی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا با نگاه نقادانه ای که نسبت به آراء منطقی ارسطو و فارابی داشت در سایه نبوغ خود نظام منطقی را بنا گذاشت که بسیار نوگرایانه بود، و به همین جهت نام وی طلایه دار اوج منطق دوره اسلامی به ویژه در شرق جهان اسلام شناخته می شود. او خلاقانه منطق ارسطویی را با مفاهیم اسلامی درآمیخت، و ابزار عقل و جدل را به خدمت دین درآورد، و کلام و فلسفه اسلامی را در برابر بدبینی و بی دینی استحکام بخشید، و به سرعت در مراکز علمی ایران، اساس آموزش، پژوهش و اندیشه قرار گرفت و با نشیب و فراز تا دوران جدید استمرار یافت. در چشم انداز تاریخی یکی از مقاطعی که از این منظر پراهمیت است و با میراث علمی نسبتاً چشم نوازی در قالب شرح، تفسیر، تحشیه و تعلیق همراه بوده دوران صفوی است. بی گمان این مهم با تحولات فکری و مذهبی در همان دوره پیوستگی های تنگاتنگی داشته، و در نگاهی فراتر موجبات استحکام فلسفه و کلام و اصول فقه شیعه امامی را فراهم آورد. جستار حاضر با نگاهی تاریخ پژوهانه و با پرهیز از مباحث ساختاری و محتوایی در آثار منطقیون به بررسی این نوع فعالیت ها در آن دوره می پردازد.
تبیین دلایل ابن سینا برای اسناد صدق و کذب به گوینده خبر در تحلیل قضیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
187 - 205
حوزه های تخصصی:
چکیده یکی از مشخصه های نظام منطق سینوی، چگونگی بیان چیستیِ قضیه است. در این نظام از منطق قضیه قولی دانسته شده است که می توان گوینده ی آن را در آن چه اظهار کرده صادق یا کاذب دانست؛ درحالی که در دیگر نظام های منطق صدق و کذب را ویژگیِ خود قضیه دانسته اند. در مقاله ی حاضر تلاش کرده ایم تا با ارائه ی تبیینی نوین از این مشخصه ی منطق سینوی، دلایل این بیان از قضیه و برتری آن را نسبت به دیگر نظام های منطق ارسطویی مشخص نماییم. بر اساس این تبیین می توان دلیل ابن سینا را در بیان خود در مورد قضیه این چنین بیان نمود که اولاً او درصدد ارائه ی معیاری برای تشخیص قضیه بوده است تا از مشکل دور در تعریف قضیه رهایی یابد؛ ثانیاً ازآن جایی که ابن سینا نه قضیه بالقوه بل که قضیه ی بالفعل را حامل اولیه ی صدق و کذب می داند، صدق و کذب را به گوینده ی قضیه ی بالفعل، یعنی شخصی نسبت می دهد که حکمی را اظهار می کند.
مفاد ساختار شرطی در منطق ارسطویی، رواقی و سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارسطو با مبتنی ساختن استدلال بر نظریه حمل و وجود کلی در فردش که مفاد گزاره بسیط است، استفاده از گزاره های مرکب را در استدلال نمی پذیرد، اما رواقیان با مبتنی ساختن استدلال بر نظریه علایم که مفاد گزاره های مرکب شرطی است، استدلال ساخته شده از گزاره های اتمی و بسیط را منکرند و وجود یک گزاره مرکب در هر استدلالی را الزامی می دانند. این دو دیدگاه متفاوت، شکل گیری نظریه حمل و استدلال حملی ارسطویی و نظریه علایم و استدلال شرطی رواقی را در پی داشته است. اما ابن سینا و پیروانش با جمع میان حمل و شرط و استدلال حملی و شرطی، پژوهشگران منطق را با این پرسش مواجه ساخته اند که آیا منطق سینوی، تلفیقی از دو منطق ارسطویی و رواقی است یا آنکه ماهیت مستقلی دارد که در آن، حمل و شرط با حفظ استقلالشان با همدیگر تقابلی ندارند، بلکه قابل جمع هستند؟ در این زمینه برخی به دیدگاه تلفیق و برخی دیگر به دیدگاه نگرش حملی و موضوع محمولی به شرطیات در منطق سینوی گرایش یافته اند. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی و استدلالی ارائه می شود، قصد داریم با بیان تفاوت میان گزاره شرطیه سینوی و بسیط و مرکب ارسطویی و مولکولی رواقی، نادرستی دو دیدگاه مذکور را آشکار سازیم و دیدگاه سومی را اثبات کنیم که براساس آن، نگاه به شرطیات در منطق سینوی اولاً نگاهی قضیه ای است نه موضوع محمولی؛ زیرا بر پایه روابط میان نسبت هاست و نه مفردات؛ ثانیاً متفاوت با نگاه ارسطو در گزاره های مرکب و رواقیان در گزاره های مولکولی است؛ زیرا گزاره ای واحد و بر پایه تلازم یا تعاند نسبت هاست نه بر پایه نظریه علایم. بنابراین منطق سینوی، مستقل از دو منطق دیگر است.
بررسی قاعده نقض تالی در منطق سینوی در پرتو بحث ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منطق پژوهی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
57 - 85
حوزه های تخصصی:
در سنت منطق سینوی قاعده ای وجود دارد که مطابق آن میان هر دو قضیه شرطی متصل با کمیت یکسان و کیفیت متفاوت، مقدم یکسان و تالی نقیض هم دارند، تلازم برقرار است. این قاعده، نقض تالی نامیده شده است. منطق دانان سینوی در مورد این قاعده اختلاف نظر دارند. برخی از این منطق دانان این قاعده را اثبات کرده و برخی، این اثبات ها را مردود شمرده اند. در مقاله حاضر تلاش نموده ایم نشان دهیم که اختلافات در مورد این اثبات ها با ابهامات موجود در سنت منطق سینوی درباره ماهیت قضایای شرطی متصل جزئیه پیوند خورده است. برخی از شواهد موجود در منطق سینوی بر این مطلب دلالت دارد که ادات مناسب برای صورت بندی رابطه میان مقدم و تالی در شرطی های متصل جزئیه، عطفی است و برخی از شواهد این رابطه را شرطی نشان می دهند. در مقاله حاضر نشان داده ایم که این مطلب تاثیری جدی بر اختلافات موجود در مورد قاعده نقض تالی گذاشته است.
روش های مختلف صورت بندی سور شرطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
109 - 130
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر روش های مختلف صورت بندی سور شرطی در منطق سینوی بررسی شده است. بهره گیری از نمادهای معمول سور در منطق جدید، بررسی سور شرطی به عنوان جهت و استفاده از منطق مرتبه دوم سه شیوه ای که در این مقاله معرفی شده است. مزایا و معایب هر یک از این شیوه ها را به صورت جداگانه معرفی نموده ایم. هر یک از این روش ها به شیوه ای برای بررسی تفسیرهای متفاوت از آراء ابن سینا درباره سور شرطیات و اختلاف های منطق دانان سینوی درباره شرطیات مفید هستند. در مجموع نشان داده ایم که هیچ یک از این روش ها به صورت مطلق بر شیوه های دیگر برتری ندارد و ممکن است هر یک برای بررسی یکی از اختلافات موجود در منطق سینوی درباره شرطیات مفیدتر از بقیه باشند.
چرا در نظام منطق سینوی از ادات عطف صحبت نشده است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
191 - 214
حوزه های تخصصی:
در نظام منطق سینوی انواع قضایا منحصر به قضیّه حملیه، قضیّه شرطیه متّصله و قضیّه شرطیه منفصله بوده،و در آن از قضایای عطفی صحبت نشده است.بر این اساس، این پرسش مهمّ مطرح می شود که چرا منطق دانان سینوی به ادات عطف نپرداخته اند؟ تلاش ما در پژوهش حاضر این است که اوّلاً پاسخی قابل قبول برای این پرسش ارائه نماییم؛ ثانیاً نارسائی برخی از دیدگاه های موجود در این زمینه را نشان دهیم. در منطق سینوی مناط قضیّه بودنِ یک عبارت این است که با اظهار آن عبارتْ حکمی واحد توسّط شخص بیان گردد. در نتیجه، قضایای مرکّب عطفی را نمی توان به عنوان قسمی از انواع قضایا در کنار قضایای حملیه و شرطیه قرار داد؛ زیرا برخلاف طرفین قضایای شرطیه که حین ترکیب فاقد حکم هستند و از این رو به خودیِ خود ارزشِ صدق ندارند، اظهار ترکیبی عطفیْ متضمّنِ، یا حاکی از، چندین حکم بوده و طرفین آن حین ترکیب قابلیت صدق و کذب دارند.
دشواره جریان تواتر در امور نامحسوس؛ برون شدی معرفت شناختی با تأکید بر مبانی منطق سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
159 - 177
حوزه های تخصصی:
منطق دانان متواترات را ازجمله یقینیات برشمرده اند. آنان حصول یقین ازطریق تواتر را مشروط به جریان تواتر در حوزه محسوسات دانسته اند؛ به این معنا که آنچه به طور متواتر نقل شده است، درصورتی مفید یقین است که به امری محسوس تعلّق داشته باشد. آنان با این شرط، تواتر امور معقول را کنارزده و آن را مفید یقین ندانسته اند. مسئله اصلی نوشتار کنونی بررسی جریان تواتر در حیطه امور نامحسوسِ مشهود، مانند تجربیات نزدیک به مرگ، است؛ اموری که نه محسوس اند تا تواتر آن ها به اتفاق منطق دانان مفید یقین باشد و نه ازطریق تفکر و استدلال به دست آمده اند تا گزارش متعدد آن ها به اتفاق ایشان یقین منطقی نداشته باشد؛ بلکه بدون وساطت حواس ظاهری و تفکر، مشهود و معلوم به علم حضوری انسان اند. آیا نقل متعدد این چنین وقایعی ازمنظر منطق سینوی و مبانی آن، همچون تواتر امور محسوسْ مفید یقین منطقی است؟ روشن است که قبول حصول یقین ازطریق تواتر امور نامحسوسِ مشهود زمینه را برای به کارگیری آن ها در مقدمات برهان فراهم می سازد. نوشتار پیشِ رو با تحلیل روند حصول یقین در تواتر محسوسات ازمنظر منطق سینوی و با تبیین بازگشت متواترات به مجرّبات سپس به اولیات، می کوشد امکان حصول یقین ازطریق تواتر امور نامحسوسِ مشهود را اثبات کند.