مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
أدرکها النسیان
حوزه های تخصصی:
الانطباعیه مدرسه أدبیه فنیه، ظهرت فی أواخر القرن التاسع عشر فی فرنسا تعتقد أن الإحساس والانطباع الشخصی هما الأساس فی التعبیر الفنی والأدبی. ویرجع ذلک إلى أنّ أی عمل فنی لابدّ من أن یمرّ بنفس الفنان، وعملیه المرور هی التی توحی بالانطباع الّذی یدفع الفنان إلى التعبیر عن نفسه. تؤکّد هذه المدرسه الفنیه، مس رحیه الضّوء والظّل على إدراک اللّحظه وتسجیلها، والذّاتیه، وغموض الصوره، والتّوهج غیر المستقر للألوان والمزج مع الرّمز فی العمل الأدبی. سناء الشعلان کاتبه فلسطینیه نشرت روایه «أدرکها النسیان» بعناصر من الخیال الانطباعی وحصلت على جائزه نجمه السلام العالمیه. تظهر التأملات فی العناصر الانطباعیه فی أعماق القصه أنّ الشعلان رسمت لوحات للواقع والخیال، وتوجّهت إلى السّلام والعداله والحریّه فی العالم؛ وقد رسمت قضایا إنسانیه مهمه؛ مثل الحرب والإزاحه والفقر والحب والصَّحوه منعکسه فی صوره حیاه الإنسان. یستهدف هذا المقال تحلیل المکوّنات الانطباعیه بطریقه وصفیه تحلیلیه، معتمده على نظریه «سوزان فیرغوسن» لخصائص الروایه الانطباعیه، و تحاول نقد وتحلیل روایه «أدرکها النسیان» و إبراز جوانب النّظریه الانطباعیه فیها. أظهرت النّتائج أن الروایه هی مثال ناجح للأدب الروائی یسمى «الانطباعیه» فی الأدب الروائی العربی. ثم تقدم مؤلّفه الروایه سردًا غامضًا من القصه مستندا إلى نموذج «سوزان فیرغوسن» مستخدمه تجلیات الانطباعیه مثل الحبکه المحذوفه، والحبکه المجازیه، وانقطاع الوقت و السرد فی الروایه، والدور الاستعاری للمکان مما أدّى إلى إنعکاس فی الأفکار والمشاعر الدّاخلیه لشخصیات القصه، والمشاعر والعواطف الغامضه والمتقلبه والمتغیره الدّاخلیه لشخصیاتها.
أسلوب سرد «الأقوال الروائیه» فی روایه«أدرکها النسیان» لسناء الشعلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر أحدی العناصر المهمه فی القصه هی "أقوال" الشخصیات. لأنها تکشف کلمات وأفکار وأرواح الشخصیات. کیفیه نقل الأقوال من الکاتب إلى القارئ تتم من خلال "الراوی" وتذکر تحت عنوان "أسالیب سرد الأقوال الروائیه" التی تتشکل على أساس علاقه الراوی بالشخصیات. الروایه الشهیره والواقعیه "أدرکها النسیان " للکاتبه الأردنی المعاصره سناء الشعلان هی واحده من تلک الروایات التی استطاعت استخدام الحیل السردیه المناسبه للشخصیه والواقعه، وأن تستخدم الأسالیب السردیه الخمسه فی نقل الروایات السردیه لتصویر المناخ السیاسی والاجتماعی الذی یحکم المجتمع السوری. الغرض من هذه الدراسه الوصفیه التحلیلیه هو تحدید مقدار استخدام کل من هذه الطرق فی المواقف المختلفه. تم استخدام کل من هذه الطرق لشرح غرض معین. وتشیر النتائج إلى أن هذه الأسالیب تبدأ من هیمنه الراوی فی قصه التقریر السردی وتنتهی بالسیطره الکامله للشخصیه فی القصه (الطریقه الحره المباشره).غالبًا ما یتم استخدام التقریر السردی فی حالات مثل مراقبه الإیجاز وتجنب الأوصاف التفصیلیه للأحداث، وقد تم استخدام الکلام المباشر أکثر فی شرح البعد النفسی والمعرفی للشخصیات وتصویر مشاعرهم الداخلیه فی التعامل مع حقائق المجتمع.
روایه أدرکها النسیان لسناء الشعلان؛ دراسه فی ضوء نظریه نقد النماذج العلیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
143 - 162
حوزه های تخصصی:
یعتبر نقد النماذج العلیا أحد أهم أنواع النقد الأدبی المعاصر وکان کارل جوستاو یونغ أول من طرح هذه النظریه استناداً إلی بحوثه فی علم النفس والأنثروبولوجیا والأدیان وتاریخ الحضارات ویطلق یونغ عنوان النماذج العلیا علی الصور الذهنیه العالمیه الراسخه فی اللاوعی الجماعی والفردی ویعتبر الأسطوره من تجلیات هذه النماذج العلیا. وتندرج روایه أدرکها النسیان ضمن الروایات السریالیه وتزخر بالتقنیات الأدبیه مثل تیار الوعی والانطباعیه والسفر عبر الزمن. وهی تروی قصه فتاه ذات شعر أحمر ووجه أحمر نشأت منذ ولادتها فی حضانه الأطفال (المیتم)، حیث تواجه مشاکل عدیده عبر أحداث الروایه وتعرض الکاتبه فی نهایه المطاف صوره عنها وهی بلغت الستین من عمرها. إن نظره منا علی الروایه تطلعنا علی جوانب من قضایا علم النفس تضمنتها بشکل واضح. تعتبر روایات الشعلان علی رأس قائمه المؤلفات المرشحه للجوائز الأدبیه علی المستویین الوطنی والدولی وتزخر هذه الروایه بالنماذج العلیا. یعالج هذا البحث باستخدام المنهج الوصفی-التحلیلی والترکیز علی النقد النفسی النماذج العلیا المؤثره فی کتابه هذه الروایه منها الآنیما والشیخ العاقل واالذات وتأثیرها علی أحداثها مما یساعد علی الإبداع فی ناحیتی الشکل والمضمون.
تمظهرات الاغتراب في روایه «أدرکها النسیان» لسناء شعلان بناءً على نظریه ملفین سیمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهره الاغتراب ولیده العالم الحدیث وتعنی الانفصال أو البعد عن الذات والآخرین . تتشکل هذه الظاهره عندما یجد المواطن نفسه فاشلا وغیر قادر علی الاستجابه لاحتیاجاته الأساسیه و لیس له دور فی صنع القرارت وتغییر الظروف السائده فی المجتمع ، ونتیجه لذلک ، فإنه ینکر ثقافه المجتمع ومعتقداته وقیمه المقبوله. کان ملفین سیمون من العلماء الذین درسوا هذه الظاهره علمیًا ، وقد نظم نظریته فی خمسه محاور وقدّم لها تعریفات ممنهجه.یسعی بحثنا هذا، باستخدام المنهج الوصفی التحلیلی وتطبیق نظریه ملفین سیمون، أن یدرس روایه «أدرکها النسیان» للکاتبه الموهوبه فی الأدب العربی المعاصر، سناء الشعلان. تظهر نتائج البحث أن جمیع محاور نظریه سیمون تتجلى فی سلوک شخصیات الروایه، وقد استطاعت الکاتبه أن تجلد المجتمع الاستبدادی للروایه من خلال إظهار شعبه کأجانب. بالإضافه إلى ذلک ، إن بطله الروایه غیر قادره علی التواصل مع العالم لأنها محبطه ومقهوره ویظهر هذا العجز بالکلمات التی توظفها فی کتاباتها حیث تبث الارتباک والبؤس والإنکسار. وإنها تعیش فی المجتمع یحمل افکار ومعاییر تختلف عن احلامها ورغباتها حیث یفتقد الحب والوطنیه والحریه. وإنّ اغتراب الشخصیات فی الروایه هو نتیجه عوامل عده، منها الاستبداد وطغیان الفئه الحاکمه، ، وحرمان الطبقه المحرومه من المشارکه الفعاله فی النظام الاجتماعی الحاکم أو حتى فی القرارات الفردیه، وإنکار قیمه الإبداع وتضخیم دور التزویر والتلفیق.
خوانش نشانه شناسی در رمان«أدرکها النسیان» اثر سناء الشعلان بر اساس نظریه گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یا نشانیک (Semiotics) مطالعه نشانه ها و نمادها است و تعبیر آنها از مهمترین اهداف ساختار گرایی در دوره معاصر ، تفسیر محورهای بنیادین یک اثر ادبی می باشد. درک نشانه های یک متن منجر به افزایش فهم ودرک آن می شود. گریماس با استفاده از ساختار نظریه نشانه شناسی پراپ، توانست الگوی کنشی را به وجود آورد تا به وسیله آن علت و معلول یک نشانه وکنش را بیان کند و به کنش پذیر بودن یک اثر پی ببرد. رمان«أدرکها النسیان» اثر «سناء الشعلان» یکی از رمان های دوره معاصر جهان عرب است که نویسنده به وسیله آن توانسته است معضلات و آسیب های اجتماعی مختلفی مانند فقر،فحشا، تن-فروشی و آوارگی موجود در کشورهای عربی به ویژه فلسطین را به نمایش گذاشته و نظر خود را به واسطه امور محسوس و نامحسوس به نمایش بگذارد؛به همین دلیل،استفاده از اشارات غیر مستقیم در این داستان از بسامد بالایی برخوردار می باشد.. جستار حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد نشانه شناسی گریماس به دنبال آن است تا ضمن معرفی کنش شخصیت های مختلف، به تحلیل مربع نشانه شناسی بپردازد و به میزان تطبیق الگوی کنشی گریماس با موضوعات و مفاهیم این رمان بپردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد استفاده از الگوی کنشی گریماس و مربع معناشناسی می تواند به تحلیل نشانه های موجود در رمان مرکز گریز «أدرکها النسیان»که با استفاده از تکنیک های پست مدرنیسم و موضوع اجتماعی نگاشته شده است کمک کند.به بیانی دیگر، تحلیل الگوی ساختار گرای گریماس به تحلیلگر اجازه ورود به ژرفای معانی نهفته در متن داستانی را می دهد وبا الگوی کنشی می تواند به کارکرد معکوس مفاهیم دست یابد.